این مقاله گردآورى مباحثه اى از رابطة زیبایی شناسى و اکولوژى است که ارائه مدلى تأثیرگذار از زیبایی شناسى اکولوژیکى بر برنامه ریزى، طراحى و مدیریت منظر، از اهداف اصلى آن به شمار می رود. در همین راستا، ادراکات رایج و سؤالات بی پاسخ دربارة رابطة یادشده تشریح می شود که خود مشتمل است بر اهمیت زیبایی شناسى در چگونگى ادراک و تأثیرگذارى آن بر تغییرات منظر و راه هایى که زیبایی شناسى و اکولوژى به گونه هاى مکمل و یا متناقض بر منظر دلالت دارد.
براى کمک به درک بهتر این موضوع، مدلى مفهومى از رابطه زیبایی شناسى و اکولوژى مطرح می شود:
1. اگرچه گستره مقیاس پدیده هاى محیطى و انسانى بسیار متنوع است، اما انسان با آن پدیده ها در مقیاسى ویژه ارتباط دارد؛ به عبارتى، تجربه انسان از منظر محیط اطراف، قلمرو ادراکى او به شمار می رود.
2. مواجهه با این قلمرو، منجر به تجربیات زیبایی شناسى می شود که خود می تواند به تغییرات مؤثر بر انسان، منظر و به دنبال آن، اکوسیستم ها منتهى شود.
3. بسترها با تأثیرگذارى بر چگونگى تجربه زیبایی شناسى از منظر، شامل تأثیرات انواع مختلف منظر (بکر، کشاورزى، فرهنگى و منظر شهرى) و تأثیرات دغدغه ها یا فعالیت هاى فردى- اجتماعى مربوط به آن موقعیت است. بعضى بسترها منجر به تجربه هاى زیبایی شناسى یا زیبایى منظر می شود، درحالی که دیگر زمینه ها، تجارب زیبایی شناسى مختلفى از جمله توجه به ادراکات، تعلقات و هویت را درپى دارد.
این نوشتار در پایان به چگونگى مداخله در مدیریت، طراحى و برنامه ریزى منظر یا ارتقاى دانش می پردازد که می تواند در ایجاد ارتباطى مطلوب بین زیبایی شناسى و اکولوژى مؤثر واقع شود؛ همچنین ویژگی هاى بحث برانگیز این نوع از زیبایی شناسى اکولوژیکى بازبینى می شود. به علاوه باید توجه داشت؛ اگرچه چنین مداخلاتى می تواند شیوه ها و الگوهاى منظر را پایدار نگه دارد، اما ماهیت ضابطه مندى دارد و مفاهیم اخلاقی شان نیز بایست مدنظر قرار گیرد.