مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
تنظیم هیجان
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۴۴-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری با تاب آوری در امدادگران هلال احمر انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی امدادگران هلال احمر از 17 شعبه هلال احمر استان آذربایجان غربی در سال 1401 بودند که از بین آن ها به صورت آنلاین و در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (CD-RISC، کانر و دیویدسون، 2003)، مقیاس سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری (BIS/BAS، کارور و وایت، 1994)، پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI، دنیس و واندروال، 2010) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال سازی رفتاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم و از طریق تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی توانستند تاب آوری را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی نقش کلیدی در تاب آوری امدادگران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای تاب آوری ضروری است.
بررسی رابطه دشواری در تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی اختلال روانی پیچیده ای است و یکی از متغیرهایی که در افراد اسکیزوفرنی اهمیت دارد خودتنظیمی هیجانی است. از طرف دیگر، مطالعات نشان داده اند که بین اختلال در تنظیم احساسات و عدم تحمل ابهام رابطه وجود دارد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه همبستگی بود و به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی فرقانی- نکویی قم در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. نمونه پژوهش ۱۴۱ بیمار بستری شده و یا مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه فرا نگرانی ولز و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ اﺑﻬﺎم استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر با برنامه PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره حیطه دشواری در انجام رفتارهای هدفمند مواقع درماندگی ۲۱/۶۳±۵۴/۱ و میانگین نمره دشواری در مهار رفتارهای تکانشی مواقع درماندگی ۱۹/۲۷±۶۷/۲۷ بود. میانگین نمره تحمل ابهام ۴/۳۲±۲۵/۱۲ بود. بین متغیر های دشواری تنظیم هیجان با فرا نگرانی و دشواری تنظیم هیجان با تحمل ابهام هیچ رابطه معناداری یافت نشد. تنها رابطه معنادار اثر فرا نگرانی بر تحمل ابهام بود (۰/۰۴۹=P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر ظرفیت کمتری در تحمل ابهام و فرا نگرانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. پیشنهاد می گردد در درمان بیماران اسکیزوفرنی به این جنبه ها توجه بیشتری گردد.
پیش بینی کیفیت خواب در نوجوانان بر اساس نگرش ناکارآمد درباره خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۳۸-۱۵۲۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: اگر چه عوامل متعددی در سطح شناختی، صفات شخصیت، هیجانی و رفتاری با کیفیت خواب نوجوانان مرتبط شده اند اما تصویر جامعی در مورد آ ن ها وجود ندارد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس نگرش ناکارآمد به خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 329 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد درباره خواب (مورین و همکاران،1993)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (کوستا و مک کری، 1989)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و پرسشنامه کیفیت خواب (بویس و همکاران، 1989) استفاده شد. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین روان آزردگی گرایی، حساسیت اضطرابی، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب، اعتیاد به اینترنت و کیفیت خواب نقش میانجی دارد (0/001 >P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و ازاین رو به درمانگران بالینی متخصص حوزه سلامت نوجوانان توصیه می شود در مداخلات نقش این مؤلفه ها را مدنظر قرار دهند.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
مدل معادلات ساختاری تنظیم هیجان و آمادگی به اعتیاد در آسیبهای اجتماعی با نقش میانجی گری ابعاد معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف : هدف این پژوهش، مدل معادلات ساختاری تنظیم هیجان و آمادگی به اعتیاد در آسیبهای اجتماعی با نقش میانجی گری ابعاد معنویت بود. روش: روش پژوهش از نوع رگرسیون و به طور خاص، مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاههای تهران بودند که از آن، نمونه ای با حجم 410 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه معنویت، مقیاس آمادگی به اعتیاد، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس کوتاه رفتارهای پرخطر جوانان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تبیین آسیبهای اجتماعی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و آمادگی به اعتیاد با نقش میانجی گری معنویت، از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین رابطه بین دشواری تنظیم هیجان و رفتارهای پرخطر و آمادگی به اعتیاد و رفتارهای پرخطر، از طریق معنویت معنادار است؛ زیرا سطح معناداری مربوط به آزمون سوبل در هر دو از 05/0 کمتر است(01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پیشنهاد می شود گروه درمانی و آموزشهای گروهی در حوزه معنویت و روان شناسی دین انجام شود تا ارتقای ابعاد معنوی، عامل محافظت کننده و پیشگیرانه ای برای آسیبهای اجتماعی یا رفتارهای پرخطر باشد.
تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه، ناگویی خلقی و تنظیم هیجان مبتلایان به دیابت نوع یک، (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
35 - 49
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه، ناگویی خلقی و تنظیم هیجان مبتلایان به دیابت نوع یک انجام شد. جامعه آماری، بیماران مبتلا به دیابت نوع یک در سال 1401 مراجعه کننده بیمارستان شریعتی بودند که شش نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه اجتناب از تجربه گامز، ناگویی خلقی تورنتو، تنظیم هیجان گارنفسکی و دستگاه گلوکومتر گردآوری شدند. شرکت کنندگان پس از خط پایه، تحت هشت جلسه یکساعته درمان قرار گرفتند و یک ماه پس از اتمام درمان اولین پیگیری و سه ماه بعد پیگیری دوم انجام شد. داده ها با استفاده از فرمول درصد بهبودی، اندازه اثر، محفظه ثبات و تحلیل دیداری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد درمان در کاهش سطح اجتناب از تجربه، ناگویی خلقی و تنظیم هیجان ها مؤثر بوده است. بررسی پیگیری نشان داد این درمان بر روی کاهش قند خون نیز موثر بوده است. طبق یافته ها، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرایط لازم را برای سازگاری و پذیرش رنج ها فراهم می آورد ومیزان رفتارهای خود مراقبتی را در افراد افزایش می دهد. این درمان موجب تنظیم هیجان ها، کاهش ناگویی خلقی و گشودگی نسبت به تجارب می شود و می توان از این درمان به عنوان یک روش مداخله مؤثر سود جست.
اثربخشی درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان نوجوانان در دوره کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
63 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان نوجوانان در دوره کووید-۱۹ بود. این پژوهش نیمه آزمایشی(پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه در انتظار درمان) بود. جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم شهرستان گیلانغرب تشکیل دادند (1050=N). نمونه آماری 51 نوجوان دارای علائم اضطراب بودند که در سه گروه درمان تنظیم هیجان، درمان چشم انداز زمان و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب بک و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان استفاده شد. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی، تحت درمان قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی توکی و بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر کاهش علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان اثربخش بوده اند. علاوه براین، اثربخشی درمان تنظیم هیجان در علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان بیشتر از درمان چشم انداز زمان بوده است. براساس نتایج، درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان(به ویژه تنظیم هیجان) برای کاهش علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان در نوجوانان پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
177 - 186
حوزه های تخصصی:
برخی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند. پژوهش هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین-فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاح شده ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و همکاران، پرسشنامه خلاقیت عاطفی آوریل و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی هافمن و همک اران بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش می باشد (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجانی بین فردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تنظیم هیجان زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
297 - 308
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تنظیم هیجان زنان قربانی خشونت خانگی شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را زنان قربانی خشونت خانگی شهر کرمانشاه که در نیمه اول سال 1400 به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، تشکیل داده است. از بین آنان که بصورت داوطلبانه و از طریق فراخوان جهت شرکت در این دوره ثبت نام کرده بودند 45 نفر به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل بر اساس معیار ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان بود. مداخلات دو گروه به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده ها با نرم افزار SPSS-26 و آزمون های آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با مقدار احتمال 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر کیفیت زندگی و تنظیم هیجان زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش بوده اند (05/0P<). همچنین تفاوت معناداری بین دو درمان مشاهده نشد (1=P). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت از این روش های درمانی می تواند در در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.
تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش پایه دهم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
191-211
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانش آموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوه های مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یک مدرسه تیزهوش پسرانه در شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-99 تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران 75 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند که به دلیل شرایط کرونا تعداد 30 نفر از آنها مشارکت داشتند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 9 جلسه60 دقیقه ای تحت یک برنامه آموزشی با عنوان «بازسازی شناختی» قرار گرفتند ولی گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت تمرکز و پرشسنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر معناداری بر بهبود تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش داشت. لذا به کارگیری این راهبردها می تواند توانایی تمرکز و حل مسئله را در دانش آموزان بهبود بخشد و باعث بهبود عملکرد این کودکان در حیطه های مختلف تحصیلی و زندگی شود. واژه های کلیدی: تنظیم هیجان، تمرکز، حل مسئله، دانش آموزان تیزهوش
بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانی ترین مسائل زوج ها محسوب می گردد و بنظر می رسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل می گیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل جمعیت تقریبا 10 هزار نفری زنان با تجربه خیانت به شوهران بود که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، خرده مقیاس سواد عاطفی از مقیاس کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی و همکاران (2012) و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987). تحلیل داده ها با معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-25 و Amos-24 انجام گرفت. یافته ها: مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. اثر مستقیم سبک های دلبستگی بر گرایش به روابط فرازناسویی معنادار بود (01/0>P). اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی و اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی با میانجی گری تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار بود (05/0>P). نتیجه گیری: افزایش تنظیم شناختی هیجان مبتنی بر دلبستگی و سواد عاطفی، می تواند راهی برای کاهش گرایش به روابط فرازناشویی باشد.
تفاوت عامل هوش هیجانی در نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار شهرستان سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
71 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق دست یابی به وجود یا عدم وجود تفاوت بین هوش هیجانی نوجوانان بزهکار با نوجوانان غیر بزهکار بوده که برای دستیابی به این هدف از جامعه بزهکاران شامل تعدادی از نوجوانان بزهکار شهر سمنان نمونه ای به اندازه 30 نفر شامل 15 دختر و 15 پسر انتخاب شده و همچنان از جامعه غیر بزهکاران که دانش آموزان محصل دوره دوم دبیرستان بوده اند نمونه ای به اندازه 30 نفر ، شامل 15 دختر و 15 پسر برگزیدیم . در این تحقیق سن نواجوانی برابر 18-12 سال بوده که با نمونه ای 60 نفری تحقیق آغاز شده و به وسیله پرسشنامه خود سنجی هوش هیجانی شوت 1998 سه عامل از عوامل هوش هیجانی :تنظیم هیجان – ارزیابی هیجانی و بهره برداری از هیجان و همچنین هوش هیجانی کلی گروه نمونه را به دست آوردیم و با کای اسکوار تحلیل کرده و نتایج اینچنین بدست آمد که در بین نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار سه عامل فوق تفاوتی دیده نشده و همچنین اینگونه حاصل شد که هوش هیجانی نوجوانان بزهکار با غیر بزهکار نیز متفاوت نیست و بزهکاری نوجوانان بزهکار با هوش هیجانی آنان رابطه ندارد. که این نتایج با 9 فرضیه و بررسی آنان با به دست آمده است .
رابطه ی پنج عامل بزرگ شخصیت و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با رفتار های هنجار شکنانه در مراجعین به مراکز انتظامی شهرستان سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
95 - 119
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین پنج عامل شخصیت و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با رفتارهای هنجارشکنانه در مراجعین به مراکز انتظامی شهرستان سمنان انجام شد.. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مراجعین به مرکز انتظامی شهرستان سمنان با موضوع نزاع و درگیری تشکیل دادند که از تعداد 612 پرونده موجود با موضوع نزاع و درگیری 236 نفر براساس فرمول کوکران با روش تصادفی دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیتی نئو، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و پرسشنامه شناختارهای جرم زا استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد تنها مولفه روان رنجوری رابطه معنی داری با رفتار هنجارشکنانه دارد. همچنین مولفه روان رنجوری به همراه مولفه برونگرایی توانسته متغیر رفتار هنجار شکنانه را مورد پیش بینی قرار دهد و بین متغیر رفتار هنجارشکنانه و تنظیم شناختی هیجان، مولفه های سرزنش خود، پذیرش شرایط، نشخوارفکری، تمرکز مجدد، ارزیابی مجدد مثبت، فاجعه آمیز، سرزنش دیگران رابطه وجود دارد. بر طبق این یافته های مولفه روان رنجوری رابطه معنی داری با رفتار هنجارشکنانه دارد. مولفه روان رنجوری به همراه مولفه برونگرایی توانسته متغیر رفتار هنجار شکنانه را مورد پیش بینی قرار دهد همچنین بیشترین میزان پیش بینی رفتار هنجارشکنانه مربوطه به مولفه نشخوار فکری بوده است، پس از آن به ترتیب مولفه تلقی فاجعه آمیز، سرزنش دیگران و ارزیابی مجدد مثبت، رفتار هنجار شکنانه را مورد پیش بینی قرار دهند
تدوین بسته آموزشی ذهن آگاهی معنوی مبتنی بر آیات قرآن و اثربخشی آن بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی زنان مبتلا به حملات اضطرابی با تجربه سقط خودبه خودی جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش در وهله اول تدوین بسته آموزشی ذهن آگاهی معنوی مبتنی بر آیات قرآن و اثربخشی آن بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی زنان مبتلا به حملات اضطرابی با تجربه سقط خودبه خودی جنین می باشد. روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی- کمی) است که در بخش کیفی روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از نوع روش نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 تن از اساتید روانشناسی که در زمینه روان شناسی دینی و اختلالات اضطرابی آشنایی داشتند و در بخش کمی شامل کلیه زنان باتجربه سقط خودبه خودی جنین مراجعه کننده به پزشکان متخصص زنان شهر کرمانشاه در سال 1401- 1400 که تعداد آن ها 200 نفر بود و نمونه شامل زنان باتجربه سقط خودبه خودی جنین بود که در ابزارهای سنجش شامل: (پرسشنامه تنظیم هیجان گروس وجان، پرسشنامه تحمل آشفتگی (DTS) سیمونز و گاهر و پرسشنامه باور وحشت زدگی گیرنبرگ) نمره بالایی آورده بودند و تعداد آن ها 30 نفر بود، که بر اساس ملاک ورود و کسب رضایت آگاهانه در دو گروه 15 نفره مداخله و 15 نفره کنترل گمارده شدند. برای گروه مداخله پروتکل آموزشی به صورت 9 جلسه دو ساعته ارائه شد و سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج مقایسه بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه ها حاکی از آن بود که بسته آموزشی ذهَن آگاهی معنوی بر تنظیم هیجان و تحمل آشفتگی در نمرات پس آزمون تأثیر معنی دار داشته است و همچنین آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد این تغییرات از پس آزمون تا پیگیری مکرر پایدار بوده است..
تأثیر درمان یکپارچه فراتشخیصی بر بهبود مشکلات رفتاری درونی سازی شده، تنظیم هیجان و همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان یکپارچه فراتشخیصی بر بهبود مشکلات رفتاری درونی سازی شده، تنظیم هیجان و همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی انجام شد. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی تک موردی از نوع طرح خط پایه چندگانه با 3 آزمودنی متفاوت (8، 9 و 10 سال) بود که طی 15 جلسه درمانی و دو دوره پیگیری 2ماهه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل شدند. ابزارهای استفاده شده شامل سیاهه رفتاری کودک (فرم والدین)، چک لیست تنظیم هیجان و پرسشنامه همدلی گریفیث بود. نتایج درمان یکپارچه فراتشخیصی نشان داد هر سه کودک مبتلا به اختلالات اضطرابی، در طی درمان و پس از درمان، کاهش درخورِ ملاحظه ای در نمرات سیاهه رفتاری کودک، تنظیم هیجان و همدلی نشان دادند و دستاوردهای درمانی در دو دوره 2ماهه پیگیری حفظ شد. یافته ها حاکی از اثربخشی درمان یکپارچه فراتشخیصی در نمرات زیرمقیاس های مشکلات رفتاری درونی سازی شده در سیاهه رفتاری کودک، زیرمقیاس های تنظیم هیجان و زیرمقیاس های همدلی، در کودکان دچار اختلالات اضطرابی بود. طبق یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان یکپارچه فراتشخیصی در بهبود مشکلات رفتاری درونی سازی شده، تنظیم هیجان و توانایی همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی اثربخش است و براین اساس استفاده از این روش به متخصصان این حوزه درمانی توصیه می شود.
نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلایان به کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
121 - 136
مقدمه: در شرایط شیوع گسترده ویروس کرونا، رفتارهای خودمراقبتی نقش مهمی در سلامت فردی و عمومی دارد در نتیجه شناسایی پیشایندهای آن مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلا به کوید-19 انجام گرفت . روش: در پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش، اعضای خانواده افراد مبتلا به کوید-19 بودند، و 235 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از یک خودگزارشی 10 سوالی رفتارهای خودمراقبتی، مقیاس اضطراب کرونا، مقیاس تنظیم هیجان و مقیاس شفقت خود استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مهربانی به خود (مولفه اول شفقت خود) و علائم روانی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، و بین راهبرد تنظیم هیجان فرونشانی و رفتارهای خودمراقبتی رابطه منفی و معناداری است. اما دو مولفه شفقت خود شامل تجارب مشترک انسانی و ذهن آگاهی، و راهبرد تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد و علائم جسمی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی رابطه معناداری نداشتند. همچنین، مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان پیش بینی کننده رفتارهای خودمراقبتی کرونا بودند . نتیجه گیری: بنابراین، در توضیح رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با شیوع ویروس کرونا توجه داشتن به مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان کمک کننده خواهد بود.
نقش وضوح، تنظیم و پردازش هیجان در پیش بینی امید به درمان در زنان مبتلاء به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
13 - 22
سرطان یکی از شایع ترین و جدی ترین مشکلات در سلامتی زنان است. هدف پژوهش حاضر نقش وضوح، تنظیم و پردازش هیجان در پیش بینی امید به درمان در زنان مبتلاء به سرطان بود. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلاء به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان امام شهر اردبیل بود. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از زنان مبتلا به سرطان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه شاخص امید هرث (2000)، مقیاس صفت فراخلق سالووی و همکاران (1995)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان نسخه کوتاه گارانفسکی و همکاران (2001) و فرم کوتاه مقیاس پردازش هیجان باکر و همکاران (2007) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS.21 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج رگرسیون چند گانه نشان داد 3 درصد از امید به درمان از طریق مولفه های وضوح هیجان، 35 درصد از طریق مولفه های تنظیم هیجان و14 درصد توسط مولفه های پردازش هیجان تبیین می شود. این یافته ها بیان می کند که تنظیم هیجان و مدیریت هیجانی نقش بسیار مهمی در پیش بینی امید به درمان در زنان مبتلا به سرطان دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی و تنظیم هیجان بر بی حوصلگی، استفاده از تلفن همراه و گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
71 - 80
یکی از ویژگی های بارز دوران نوجوانی، تمایل برای کسب تجارب جدید و آزمودن رفتارهای پرخطر است. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی و مهارت های تنظیم هیجان بر آمادگی برای بی حوصلگی، استفاده مشکل زا از تلفن همراه و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان انجام شد. این پژوهش تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر شاهرود در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنها نمونه ای 45 نفری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. گروه های آزمایش و گواه به روش تصادفی معادل شدند. آموزش کفایت اجتماعی و آموزش مهارت تنظیم هیجان طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به ترتیب در گروه های آزمایش 1 و 2 انجام شد گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به کمک پرسشنامه خطرپذیری جوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، پرسشنامه آمادگی برای بی حوصلگی فالمن و همکاران (2013) و مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه جنارو و همکاران (2007) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش در مرحله پس آزمون از نظر رفتارهای پرخطر، آمادگی برای بی حوصلگی و استفاده آسیب زا از تلفن همراه کاهش معنی داری داشتند (05/0>P). همچنین آموزش کفایت اجتماعی نسبت به مهارت تنظیم هیجان اثربخشی بیشتری داشت با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، آموزش کفایت اجتماعی با تعدیل احساسات به مقابله با بی حوصلگی دست زده و با افزایش خودکنترلی، نسبت به آموزش مهارت تنظیم هیجان، تاثیر بیشتری بر عدم استفاده آسیب زا از تلفن همراه و گرایش به رفتارهای پرخطر دارد.
پیش بینی علائم شخصیت مرزی در دانشجویان بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان: نقش تعدیلگر روانرنجورخویی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
103 - 114
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم شخصیت مرزی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، با توجه به نقش تعدیلگر روارنجورخویی در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد در سال تحصیلی 99-98 بود. از بین این دانشجویان، 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه سیاهه نئو، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه رگه های شخصیت مرزی (فرم ب پرسشنامه رگه های اسکیزوتایپال) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روشهای رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-24 و مدلیابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. برای بررسی اثر تعدیلگری، از مدل پیشنهاد شده توسط آربوکل (2016) تبعیت شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان قادر به پیش بینی علائم شخصیت مرزی در دانشجویان هستند. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری برای بررسی اثر تعدیلگری نیز نشان داد که روارنجورخویی قادر به تعدیل روابط بین راهبردهای سازگارانه با علائم شخصیت مرزی است. به طور کلی، این یافته ها از نقش ویژگی های شخصیتی در به کارگیری راهبردهای تنظیم هیجان و زمینه سازی برای ابتلا به مشکلات در حوزه سلامت روان، به ویژه علائم شخصیت مرزی، حمایت می کند.
اثر بخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر تنظیم هیجان و پیشگیری از عود معتادین در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
235 - 244
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر تنظیم هیجان و پیشگیری از عود معتادین در حال بهبودی صورت گرفت. این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی و با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل معتادین در حال بهبودی شهر یزد در سال ۱۴۰۰ بود. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 39 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (19 نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه کنترل). برای گروه آزمایش روانپویشی فشرده کوتاه مدت به صورت هفتگی و در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه کنترل، درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه پیش بینی از بازگشت رایت و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل کوواریانس برای آنالیز داده ها استفاده شد. طبق نتایج، بعد از روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت، نمرات راهبرد سازگارانه تنظیم هیجان و پیشگیری از عود در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بهبود معنادار داشته است (05/0P<). بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت می تواند در افزایش راهبرد سازگارانه تنظیم هیجان و پیشگیری از عود در معتادین در حال بهبودی موثر باشد.