مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
تنظیم هیجان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی مدل افکار خودکشی سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی بانقش میانجیگری خود شفقتی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی کارکنان وظیفه یگان های ارتش جمهوری اسلامی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ﻣﻘﯿ ﺎس افکار ﺧﻮدﮐﺸﯽ BSSI (بک، 1979)، معنای زندگی MLQ (استیگر و اویشی، 2006)، تنظیم هیجان ERQ (گراس و جان، 2003) و حمایت اجتماعی SSQ (زیمت، 1988)، خود شفقتی SCS (نف، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج بیانگر تایید مدل فرضی پژوهش است. بنابراین معنای زندگی، مولفه ارزیابی مجدد، حمایت اجتماعی به صورت منفی افکار خودکشی را در سربازان پش بینی کردند ( 05/0p< ).. همچنین، علاوه بر آن خودشفقتی نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p< ). نتایج این پژوهش نشان داد که سربازان برخوردار از معنای زندگی، تنظیم هیجان کارآمد، حمایت اجتماعی و خودشفقتی گرایش کمتری به خودکشی دارند.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۳۰-۲۲۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی صورت گرفت. تعداد 91 مهماندار و 34 خلبان (49 زن، 76 مرد) در این پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هوش هیجانیEIS (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانCERQ (2006) و مقیاس بازدهی کارگروهیHPTS (2007) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با بازدهی کارگروهی رابطه مثبت معناداری دارد (P<0.05). هوش هیجانی با راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشت (P<0.05). راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز با بازدهی کارگروهی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند (P<0.05). تحلیل آماری داده ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی بالا در افراد یک گروه کاری منجر به استفاده از راهبردهای انطباقی تر تنظیم شناختی هیجان می شود و نهایتاً بازدهی کار گروهی را افزایش می دهد.
پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۵۴-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی عواملی که بتواند از میزان خطرپذیری دانش آموزان پیشگیری کرده یا کاهش دهد، بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف از انجام این مطالعه، پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه یکم و دوم شهر سراوان در سال 1399-1398 بودند، تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نیازهای اساسی روان شناختی دسی و رایان (2000)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری (1390) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS و از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین نیازهای اساسی روان شناختی (0/590- =r) و مؤلفه های آن شامل خودمختاری (0/429- =r)، شایستگی (0/542- =r) و ارتباط (0/330- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همبستگی بین تنظیم هیجان (0/527- =r) و مؤلفه های آن شامل ارزیابی مجدد (0/461- =r) و سرکوبی (0/443- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد متغیرهای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، 54 درصد تغییرات خطرپذیری را تبیین می کنند (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، خطرپذیری دانش آموزان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین ارائه برنامه های مداخله ای از سوی مشاوران و روان شناسان مدارس به منظور ارتقاء این متغیرها پیشنهاد می شود.
مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب انجام شده است. زمینه: تنظیم هیجان یک سازه فراتشخیصی مهم و یکی از ابعاد اصلی و زیربنایی مشترک در اختلالات هیجانی است. مدل های تنظیم هیجان به دو طبقه کلی مدل های درون فردی و بین فردی تقسیم می شوند. مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه گیری این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و 517 نفر از افراد با استفاده از پرسش نامه های راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ)، تنظیم هیجان بین فردی (IERQ)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و پرسش نامه SCL-25 مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش معناداری دارند. در بین دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی، مدل تنظیم هیجان درون فردی تأثیر معنادار و قوی تری در پیش بینی نشانگان افسردگی و اضطرابی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: هر دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش داشته و به عنوان یک سازه فراتشیخصی می توانند در پیش بینی و درمان اختلالات هیجانی اثربخشی معناداری داشته باشند.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهبود علائم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان مبتنی بر تنظیم هیجان یک درمان چندوجهی و یکپارچه است که به طور گسترده ای برای درمان اختلال اضطراب فراگیر به کار گرفته شده است و اثربخشی آن بر مؤلفه های اضطرابی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ثابت شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهبود علائم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وحشتزدگی است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به اختلال وحشت زدگی شهر شیراز در سال 1398 بود که به کلینیک های اعصاب و روان دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کردند. نمونه ی پژوهش شامل 22 بیمار مبتلا به اختلال وحشتزدگی بودند که به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در دو مقطع پیش آزمون و پس آزمون از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته برای DSM-5 ، برنامه ی مصاحبه اختلال های اضطرابی بر اساس DSM-5 و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بیماران گروه آزمایش مبتلا به اختلال وحشتزدگی، علائم اضطرابی (علائم اضطرابی، نگرانی و تغییر رفتار ناسازگارانه) و کیفیت زندگی (فیزیکی، روان شناختی و محیطی) گروه آزمایش را در مقایسه با بیماران گروه کنترل که درمان دریافت نمی کردند، به شکل معنی داری بهبود می بخشد (p≤0.05). نتیجه گیری: درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان که شامل مداخله در سازه های نگرانی و تنظیم هیجان می شود، علائم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وحشت زدگی را بهبود می بخشد
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
121 - 101
حوزه های تخصصی:
بررسی پژوهش ها نشان می دهد اختلالات یادگیری مشکلات فراوانی را در زمینه های مختلف به خصوص هیجانات، برای دانش آموزان ایجاد می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال یادگیری در مقطع ششم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 98-97 بود. گروه نمونه شامل 30 دانش آموز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد پنج مدرسه انتخاب و سپس دانش آموزانی که شرایط مورد نیاز برای ورود به پژوهش را داشتند (با توجه به پرسشنامه کلورادو، آزمون هوش ریون، پرونده تحصیلی آن ها و نظر معلم)، انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل). از هر دو گروه، پیش از اعمال مداخله، پیش آزمون (پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان) گرفته شد سپس گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش شفقت به خود قرار گرفت. پس از اعمال مداخله آزمایشی، پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد تا میزان تنظیم هیجان بار دیگر سنجیده شود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش شفقت به خود بر تنظیم هیجان و بعد ارزیابی مجدد اثرگذار بوده است (001/0p<)، اما بر بعد فرونشانی اثری نداشته است. این یافته ها حاکی از آن است که این آموزش می تواند در بهبود تنظیم هیجان این دانش آموزان مؤثر باشد؛ پس می توان از این آموزش در جهت کاهش مشکلات هیجانی این دانش آموزان استفاده نمود و این آموزش را در مدارس و مراکز اختلالات یادگیری به کار برد.
اثر بخشی بسته آموزشی تنظیم هیجانی گروس بر تعلل ورزی دانشجویان دختر دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۳
107 - 123
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی بسته آموزشی تنظیم هیجانی گروس بر تعلل ورزی دانشجویان دختر بررسی شده است. جامعه پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه بیرجند را در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 1397-1396 شامل می شود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانشجویان دختر است که نمره تعلل ورزی و دشواری در تنظیم هیجان آن ها در پرسشنامه های تعلل ورزی و دشواری در تنظیم هیجان، بالا بوده است و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شده اند. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری است. برای آموزش تنظیم هیجانی از بسته آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گروس استفاده شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه تعلل ورزی شوارز و دیهل (2000) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) است. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد نمره آزمودنی ها در مرحله پس آزمون در متغیر تعلل ورزی و دشواری در تنظیم هیجان کاهش یافته و بیانگر این است که آموزش تاثیرگذار بوده است. بر مبنای نتایج، آموزش تنظیم هیجانی می تواند اثربخش باشد و علاوه بر اینکه میزان تعلل ورزی را در دانشجویان دختر کاهش می دهد، از طریق کاهش دادن دشواری در تنظیم هیجان، باعث تسهیل تنظیم هیجان نیز در دانشجویان می شود.
تأثیر افشای هیجانی نوشتاری در پرخاشگری و زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر زودانگیختگی، پرخاشگری وسختی تنظیم هیجانی سه نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در چارچوب یک طرح تجربی تک آزمودنی خط پایه چندگانه بود. روش: سه نوجوان براساس تشخیص مبتنی بر چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی سوانسون، نولان و پلهام، 5 DSM و ایشنباخ، انتخاب شدند. بمنظور سنجش پرخاشگری، زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی، پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری (1992)، پنج عاملی زودانگیختگی لینهام و همکاران (2001)، و تنظیم هیجانی روئمر و گراتز (2004) در مراحل خط پایه، جلسات مداخله و پیگیری توسط آزمودنی ها تکمیل شدند. یافته ها: مقدار اندازه اثر پرخاشگری مقیاس باس و پری بر حسب شاخص کوهن برای آزمودنی های اول تا سوم به ترتیب برابر با 56/0، 41/0 و 47/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 45، 35 و 49%و مرحله پیگیری با 47، 41 و 50% است . مقدار اندازه اثرزودانگیختگی مقیاس پنج عاملی، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 40/0، 53/0 و 52/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 47، 52 و 47%و مرحله پیگیری 47، 51 و 50% است. مقدار اندازه اثر دشواری تنظیم هیجان، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 41/0، 38/0 و 37/0 و میزان بهبودی پس از مداخله با 35، 44 و 37% و مرحله پیگیری با 37، 41 و 35% است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد راهبرد افشای نوشتاری هیجان می تواند در مداخلات روانشناختی برای کاهش پرخاشگری، تکانشگری و سختی تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مد نظر قرار گیرد.
الگوی ارتباطی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
67 - 84
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی بیمار ازجمله وضعیت روحی، روانی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی الگوی ارتباط ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی بود. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل بیماران سرطانی در سال 1399 بود که به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر (زن و مرد) از بیماران سرطانی در بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران بود. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس ذهن آگاهی فرایبرگ سوئر و همکاران (2011)، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری (واگنیلد و یانگ، 2009)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2002) و مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید. جهت تحلیل روابط واسطه ای از روش بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی اثر مستقیم و معنی دار دارد. اثر مستقیم ذهن آگاهی و تاب آوری بر تنظیم هیجان نیز معنادار بود. نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش برای متخصصان و روانشناسان حوزه سلامت تلویحات کاربردی داشته و می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی بیماران سرطانی اثر مستقیم دارند.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر مشکلات برو ن سازی شده / درو ن سازی شده دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به دشواری در تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر مشکلات برو ن سازی شده / درو ن سازی شده در دانش آموزان دختر دارای اختلال انفجاری متناوب انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دختر دارای اختلال انفجاری متناوب بود که از میان 655 دانش آموز مقطع متوسطه شناسایی و سپس به شکل تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در هشت جلسه دریافت نمودند در حالی که گروه کنترل در طول هشت جلسه به تماشای فیلم آموزشی نامرتبط با تنظیم هیجان پرداختند. در این پژوهش از پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب کوکارو، برمن و مک کلوسکی (2017) و پرسشنامه مشکلات رفتاری هیجانی آخنباخ و رسکورلا (2003) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش شان داد که آموزش تنظیم هیجان موجب کاهش مشکلات برو ن سازی شده و مشکلات درو ن سازی شده در دختران دارای اختلال انفجاری متناوب اشده است. این یافته ها حاکی است که می توان از آموزش تنظیم هیجان در جهت مدیریت رفتارها و هیجانات دانش آموزان دارای این اختلال استفاده کرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر استرس والدینی و رضایت زناشویی در والدین کودکان مبتلا نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
107 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل فراوانی می تواند باعث ایجاد استرس والدینی و کاهش رضایت زناشویی شود که داشتن فرزندی با نشانه های نقص توجه/بیش فعالی از جمله آنهاست. لذا هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر استرس والدگری و رضایت زناشویی در والدین کودکان مبتلا به کاهش توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای کودک نقص توجه/بیش فعالی در شهر تهران بود.
روش: روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای کودک نقص توجه/بیش فعالی در شهر تهران بود. نمونه آماری 30 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل به تصادف گمارده شدند. هر دو گروه در دو نوبت به پرسشنامه های استرس والدینی و رضایت زناشویی پاسخ دادند. سپس گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان را دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ درمانی نگرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج کلی نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر استرس والدینی و ابعاد آن یعنی آشفتگی والدین، تعامل ناکارآمد والد و کودک و ویژگی هابی کودک دشوار و رضایت زناشویی والدین دارای کودک مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی تاثیرگذار است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان باعث کاهش استرس والدینی و بهبود رضایت زناشویی در والدین کودکان مبتلا نقص توجه/بیش فعالی می شود.
نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجانی و اجتناب تجربی در رابطه بین سازوکارهای دفاعی و افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
202 - 183
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای اجتناب تجربی و دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین سازوکارهای دفاعی با افکار خودکشی نوجوانان بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان شهر کرج در پاییز سال 1398 بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس از مناطق آموزشی 3 و 7، 270 نوجوان 15 تا 18 سال (125 پسر و 143 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازوکارهای دفاعی-40 آندروز و همکاران (۱۹93) (DSQ-40)؛ پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) (ERDS)؛ پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گراتز و همکاران (2011) (MEAQ) و مقیاس شناخت های خودکشی رود و همکاران (2010) (SCS) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر رابطه مستقیم رابطه مستقیم سازوکارهای پخته (348/0-=β، 001/0=P) و ناپخته (440/0-=β، 001/0=P) با افکار خودکشی معنادار بود. رابطه مستقیم اجتناب تجربی با افکار خودکشی معنادار بود (224/0-=β، 001/0=P). رابطه مستقیم دشواری تنظیم هیجان با افکار خودکشی معنادار بود (439/0=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی پخته با افکار خودکشی معنادار بود (295/0-=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی ناپخته با افکار خودکشی معنادار بود (314/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود در درمان نوجوانان خودکشی گرا سازوکارهای دفاعی، اجتناب تجربی و راهبردهای تنظیم هیجان در آنها مدنظر قرار گیرد.
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر تنظیم هیجان و سرسختی سلامت در مبتلایان به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر تنظیم هیجان و سرسختی سلامت در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر زاهدان در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003) و سیاهه تجدیدنظرشده سرسختی سلامت گیبهارت و همکاران (2001) بودند. داده ها با آزمون های خی دو، تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، جنس، تحصیلات، تأهل و مدت بیماری تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، گروه ها در مرحله پیش آزمون از نظر تنظیم هیجان و سرسختی سلامت تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر هر دو متغیر تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده باعث افزایش معنادار تنظیم هیجان و سرسختی سلامت در مبتلایان به دیابت نوع دو شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر افزایش تنظیم هیجان و سرسختی سلامت، برنامه ریزی برای استفاده از این شیوه درمانی ضروری است. در نتیجه، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه بهبود تنظیم هیجان و سرسختی سلامت استفاده کنند.
بررسی ارتباط مؤلفه های هیجانی منفی با رفتارِ خوردن آشفته در دانشجویان: اهمیت تنظیم هیجانی با نگاه دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
31-37
حوزه های تخصصی:
تحقیق ها نشان می دهد هیجان های منفی با رفتار خوردن آشفته رابطه دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش مشکل های تنظیم هیجان و هیجان های منفی در پیش بینی رفتار خوردن آشفته در دانشجویان بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری، کلیه ی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بود که 264 نفر به روش نمونه گیری خوشه یی چند مرحله یی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، مقیاس بازخورد خوردن و مقیاس تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها پس از ورود به نرم افزار SPSS نسخه ی 20، در سطح معنی داری(01/0P<) با استفاده از محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتیجه ها نشان داد که بین مشکل های تنظیم هیجان، هیجان های منفی و رفتارهای خوردن آشفته، همبستگی معنی داری وجود دارد. یافته های تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که هیجان های منفی و مشکل های تنطیم هیجان، به طور معنی داری رفتارهای خوردن آشفته را پیش بینی می کند. نتیجه ی رگرسیون نشان داد مشکل های تنظیم هیجان، رابطه ی بین هیجان های منفی و رفتارهای خوردن آشفته را تعدیل می کند. نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش، حاکی از اهمیت مشکلات در تنظیم هیجان و هیجان های منفی در پیش بینی رفتارهای خوردن آشفته است. توجه به منابع غنی دینی که در زمینه ی اهمیت تنظیم هیجان وجود دارد، می تواند به افراد در ارتقای سلامتشان، یاری رساند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. این پژوهش شامل 20 نفر نمونه غیر بالینی با علایم وسواس فکری - عملی بود که به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ی مادزلی، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر بود. مداخله انجام شده درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود که طی هشت جلسه صورت گرفت. همچنین قبل از شروع جلسات هشت گانه یک جلسه جهت ارزیابی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد که توسط نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میان زیر مقیاس های تنظیم هیجان، ارزیابی مجدد و سرکوبی و میان زیرمقیاس های تحمل پریشانی، تحمل پریشانی هیجانی، جذب شدن به وسیله ی هیجانات منفی، برآورد ذهنی پریشانی، تنطیم تلاش ها برای تسکین پریشانی بین دو گروه در مرحله ی پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی مؤثر واقع شود.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تنظیم هیجانی و سطح پلاسمایی هورمون اکسی توسین خون زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
99 - 127
حوزه های تخصصی:
تنظیم هیجان و همچنین هورمون اکسی توسین از جمله عوامل اثرگذار بر تعامل زوجین است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تنظیم هیجانی و سطح پلاسمایی هورمون های اکسی توسین خون بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زوجین شهر تهران در سال 1397 بود که با فراخونی در فضای مجازی 15 زوج به روش داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (هفت زوج) و آزمایش (8 زوج) گمارده شدند. علاوه بر پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان (گرتز و روئمر ، 2004) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (براتی و ثنایی، 1379)، از آنالیز آزمایشگاهی به روش الایزا برای سنجش سطح اکسی توسین در پلاسما، جهت گرداوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مداخلات زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کوواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار باعث بهبود نمرات تنظیم هیجان زوجین در مولفه های عدم پذیرش پاسخ هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و عدم وضوح هیجانی می شود (05/0p<)، ولی بر مولفه های دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و فقدان آگاهی هیجانی اثربخشی معناداری ندارد (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی معناداری بر کاهش سطح اکسی توسین پلاسمایی زوجین دارد (05/0p<). نتیجه پژوهش نشان داد زوج درمانی هیجان مدار می تواند در جهت بهبود تنظیم هیجان و تغییر در ترشح هورمون اکسی توسین مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
337 - 360
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران بودند که پس از غربالگری با مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011) به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل کوین و مورل (2009) و گروه آزمایشی روان شناسی مثبت گرا بر اساس پروتکل سلیگمن (2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (38/5=F، 029/0=P) و رابطه مادر-کودک (95/7=F، 009/0=P) و آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری (59/5=F، 027/0=P) و رابطه مادر-کودک (07/6=F، 021/0=P) مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش هر دو رویکرد بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثرند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران توصیه می شود از یافته های مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت کمک به افزایش تاب آوری و ارتقا کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده نمایند.
تدوین مدل خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان: نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
403 - 423
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی خطرپذیری اعتیاد نوجوانان بر اساس تحمل پریشانی و تنظیم هیجان با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر که در شش ماهه نخست سال تحصیلی 96-97 در مدارس متوسطه دوره دوم شهر قم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند که تعداد آن ها 2150 نفر بود. از میان آن ها 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد وید و همکاران (1992)، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994) بودند. سپس داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تحمل پریشانی به صورت غیر مستقیم و از طریق طرحواره های محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی و بازداری به صورت غیر مستقیم توانست خطرپذیری اعتیاد را پیش بینی کند. همچنین تنظیم هیجان سازش یافته و سازش نیافته هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم و از طریق طرحواره های محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی و بازداری توانستند خطرپذیری اعتیاد را پیش بینی کنند (001/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که متغیرهای تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند نقش مهمی در خطرپذیری اعتیاد نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامه های پیشگیری از اعتیاد باید مدنظر قرار گیرد.
بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر تنظیم هیجان، میزان استرس و ناامیدی زنان دچار افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
176 - 191
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی بر تنظیم هیجان، میزان استرس و ناامیدی زنان دچار افسردگی پس از زایمان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی ازنوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه با پیگیری بود، جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهرستان فردیس می باشند که 30 نفر از بیماران مبتلا به افسردگی پس از زایمان براساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند که در 10 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه ای درمان فراشناختی ولز (2000) اجرا شد. ابزارهای گردآوری داده ها، مقیاس ناامیدی بک(1974) ، پرسشنامه تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه استرس لاویبوند و لاویبوند (1995)، که روایی و پایایی آنها در داخل و خارج از کشور مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر از طریق نرم افزار SPSS-19 تحلیل شد. یافته ها : نتایج حاکی از تأثیر مداخله فراشناختی نمره استرس (62/4=F، 040/0 =P)، نمره ناامیدی (94/61=F، 001/0 =P) و بر نمره تنظیم هیجانی (65/14=F، 001/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان فراشناختی به عنوان درمانی موثر بر تنظیم هیجان، میزان استرس و ناامیدی بیماران دارای افسردگی می تواند مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
اثربخشی درمان گروهی تنظیم هیجان بر علائم زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
268 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین تاثیر درمان گروهی تنظیم هیجان بر علایم اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی ب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروههای آزمایش و گواه بود؛ جامعه آماری این پژوهش 50 زن دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی توحید اصفهان بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) و شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991) 18 زن به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای تنظیم هیجان مدل گراش (2003) دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، که تنظیم هیجان برروی علائم آشفتگی هیجان (00/13=F، 001/0=P)، ناامیدی (25/31=F، 001/0=P)، ترس از صمیمیت (30/52=F، 001/0=P) و تکانشگری (58/71=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، استفاده از درمان گروهی تنظیم هیجان جهت بهبود وضعیت زنان دارای اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود.