مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، امکان سنجی استقرار مدیریت دانش و طراحی الگوی بهینه مدیریت دانش در گمرک بوده است. در این پژوهش از روش های کیفی و کمی به صورت توأمان استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان خبره گمرک ایران و استادان دانشگاهی مرتبط با موضوع پژوهش به تعداد ۲۰۱۸ نفر می باشد و حجم نمونه به تعداد ۴۰۲ نفر به روش تصادفی تعیین شده است. ابزارهای مورداستفاده برای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسش نامه بود و در بخش های کیفی برای پاسخگویی به سؤالات از تحلیل محتوا و برای پاسخ به سؤالات کمی از آزمون پارامتریک تی تک نمونه ای و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از بین عوامل زیرساختی موردبررسی، دو عامل مدیریت و رهبری و فناوری اطلاعات و ارتباطات در گمرک ایران برای استقرار مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار هستند و سه عامل فرهنگ سازمانی، منابع انسانی و ساختار سازمانی برای استقرار مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار نیستند. پس از مشخص شدن وضع موجود زیرساخت ها، با مصاحبه های عمیق و نیمه هدایت شده با خبرگان و با توجه به امکان سنجی انجام شده، الگوی بهینه مدیریت دانش در گمرک ارائه شد.
ارائه الگوی مدیریت ریسک منابع انسانی در صنعت بانکداری بر اساس تحلیل داده بنیاد (مورد مطالعه: بانک های ملت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
346 - 376
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی و اولویت بندی ریسک های منابع انسانی، تحت الگویی جامع با توجه به مؤلفه های زمانی و تشخیص بهترین تصمیم گیری برای سازمان های مالی و مؤسسه های اعتباری در راستای کاهش ریسک، هدف اصلی و اساسی این پژوهش انتخاب شده است.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع روش پژوهش کیفی است و در آن، برای بررسی مسائل پیچیده چندوجهی، از روش تحلیل داده بنیاد به عنوان روشی دقیق و نظام مند بهره برده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش نیز مدیران منابع انسانی خبره شعبات بانک ملت شهر تهران در نظر گرفته شدند که بر حوزه منابع انسانی و عملکرد بانکی در بازار مالی، اشراف کاملی داشتند.
یافته ها: با توجه به روش پژوهش، فرایند کدگذاری و طبقه بندی بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت که خروجی های این سه مرحله در قالب نکات کلیدی، کدها، مفاهیم و مقوله هایی ارائه شدند. در حین و پس از گردآوری، داده ها چندین مرتبه بررسی شدند و با شناسایی نکات کلیدی، کدهای مرتبط احصا شدند که در مجموع، از داده های گردآوری شده، 301 کد (برچسب) به دست آمدند و از طریق منطق کدگذاری به 107 مفهوم و در نهایت 22 مقوله در رابطه با موضوع اصلی پژوهش تبدیل شدند.
نتیجه گیری: بر اساس مدل پژوهش، الگوی مدیریت ریسک منابع انسانی، فقط در گروی کاهش ریسک هایی نظیر جابه جایی کارکنان یا عملکرد ضعیف آنان نیست، بلکه به متعادل کردن ریسک مربوط است و به این موضوع می پردازد که چه زمانی باید ریسک پذیر بود و چه زمانی نباید ریسک کرد. بنابراین بررسی همه ابعاد ریسک منابع انسانی در مدل، می تواند هم افزایی اجزای مدل را افزایش دهد.
بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی بر سلامت کارکنان در مواجهه با بیماری کرونا (مورد مطالعه: بانک ملت استان مازندران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
139 - 126
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت منابع انسانی نقش بسیار مهمی در موفقیت سازمان ها دارد در واقع مدیریت منابع انسانی استفاده از نیروی انسانی در جهت اهداف سازمان است و شامل فعالیت هایی نظیر کارمندیابی ، آموزش، حقوق و دستمزد و روابط سازمانی می شود. بنابراین توجه به سلامت کارکنان امر مهمی به شمار می رود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی بر سلامت کارکنان در مواجهه با بیماری کرونا می که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان بانک ملت استان مازندران می باشد که حجم نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان برابر با 384 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL انجام گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت منابع انسانی بر سلامت سازمانی تاثیر معناداری دارد. کارمندیابی بر سلامت سازمانی در بانک ملت آستان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد. آموزش و بالندگی بر سلامت سازمانی در بانک ملت آستان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد. ارزیابی عملکرد بر سلامت سازمانی در بانک ملت آستان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد. جبران خدمات بر سلامت سازمانی در بانک ملت استان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد و نهایتا شرایط کاری بر سلامت سازمانی در بانک ملت استان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی و اولویت بندی راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: مطابق با گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال 2019، ایران از نظر رقابت پذیری گردشگری در وضعیت مناسبی قرار ندارد. آمارهای موجود نیز رقم سالیانه قابل ملاحظه ای از گردشگر خارجی بازدیدکننده را نشان نمی دهد. از طرفی، امروزه منابع انسانی و نحوه مدیریت و توسعه آن، یکی از عوامل کلیدی موفقیت در استفاده از گردشگری به عنوان عامل توسعه اقتصادی پایدار و افزایش فرصت های اشتغال، کسب درآمد و سود حاصل از عملیات گردشگری در هر منطقه است. هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری اصفهان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع پیمایشی محسوب می شود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی جهت شناسایی و استخراج راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری استفاده شد و سپس با توزیع پرسشنامه بین 20 نفر از خبرگان حوزه گردشگری و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از روش تاپسیس این راهکارها اولویت بندی شدند. نتایج: یافته های پژوهش نشان از 11 راهکار در 3 بُعد راهکارهای اجرایی، آموزشی و تشویقی دارد که مطابق با نتایج روش تاپسیس، راهکارهای ارائه آموزش های همگانی، غنی سازی و هدفمندسازی دوره های کارآموزی، طراحی دوره-های بازآموزی و توسعه مستمر مهارت های حرفه ای، تهیه و تدوین نقشه شایستگی های منابع انسانی در صنعت گردشگری و توسعه و نظارت بر مراکز علمی دولتی و خصوصی صنعت گردشگری در استان مهمترین راهکارهای توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری در استان اصفهان است. نوآوری: در این پژوهش برای نخستین بار راهکارهای توسعه منابع انسانی در صنعت گردشگری استان اصفهان با استفاده از تحلیل محتوای کیفی شناسایی و دسته بندی و با بکارگیری تکنیک تاپسیس اولویت بندی شدند.
تبیین الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
87 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف و مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین امکان سنجی رویکرد استاد-شاگردی برای انتقال و تسهیم دانش ضمنی در تربیت اعضای هیأت علمی، دانشگاه شهید بهشتی اجرا شده است: سوال اصلی پژوهش این است که الگوی مناسب توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی چگونه است و از چه مؤلفه هایی تشکیل شده است؟ لذا با استفاده از روش مدل سازی پویا به بررسی وضعیت مؤلفه های تسهیم دانش با رویکرد استاد- شاگردی پرداخته شده است. مدل شامل 3 حلقه است؛ حلقه اول تسهیم دانش ضمنی: تولید دانش، نشر دانش، سازماندهی دانش و کاربرد دانش؛ حلقه دوم رویکرد استاد- شاگردی: فرهنگ سازی، سیاست گذاری، ساختاردهی رویکرد استاد- شاگردی، منابع (مالی، نرم افزاری و سخت افزاری، ICT) و منابع انسانی؛ حلقه سوم زیر مؤلفه های منابع انسانی: اعتماد، .مهارت های ارتباطی، هدف گذاری، ارزیابی عملکرد، تعهد عاطفی، خودکارآمدی برای دانایی مدارکردن نظام آموزشی و پژوهشی مراکز آموزشی است. روش شناسی: نمونه پژوهش مشتمل بر 265 نفر از اعضای هیأت علمی و 248 نفر از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی که به روش طبقه بندی انتخاب شده اند. نوع پژوهش توصیفی پیمایشی است. در چارچوب مدل مفهومی پژوهش 15 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از نظرات و پیشنهادات صاحب نظران متخصص در حوزه علوم تربیتی استفاده گردید. همچنین با محاسبه پایایی پرسشنامه از روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ، اعضای هیأت علمی مقدار عددی 899/0 و دانشجویان دکتری 890/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر استفاده از آزمون های استنباطی آماری از قبیل آزمون کولموگراف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و تحلیل اکتشافی بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد برای انتقال و تسهیم دانش در دانشگاه شهید بهشتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری وجود دارد (001/0 = p). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه ها و زیر سازه های الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده اند. بحث و نتایج: با توجه به تحلیل فرضیه ها و نتایج آنها می توان گفت؛ فرضیه اصلی پژوهش یعنی اجرای رویکرد استاد-شاگردی از دیدگاه اعضای هیأت علمی با انحراف معیار 458/0 آماره 52/32 و دانشجویان با انحراف معیار521/0 آماره 75/11 موجب تسهیم و انتقال دانش استاد-دانشجو در سطحی بالاتر می شود. این یافته با یافته های سوزان (2016)، زید الحمدان و همکاران (2014)، بتینا و هارم (2014)، مور و همکاران (2014)، پاتل و همکاران (2011)، ویکی و همکاران (2008)، چااو و همکاران (2011)، قلی پور و هاشمی (1394)، محمدی و امینی (1394) که هر یک بر تاثیر برنامه های استاد-شاگردی همسویی دارد. هم چنین نتیجه آزمون های مؤلفه های منابع انسانی نشان می دهد از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان تمامی مؤلفه ها در امکان سنجی وضعیت مطلوبی دارند و شرایط پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد را در دانشگاه شهید بهشتی فراهم می دا نند. نتایج این پژوهش که بر مبنای 4 مؤلفه پایگاه دانش 5 مؤلفه رویکرد استاد-شاگردی و 6 زیر مؤلفه منابع انسانی است. و بعد این امکان منجر به بهبود رابطه استاد با دانشجو(رابطه استاد_شاگردی) شده و اعضای هیأت علمی پیشکسوت و با تجربه می توانند در راستای نیاز و تربیت اعضای هیأت علمی جدید گام بزرگی بردارند به دلیل اینکه واقعاً آموزش های رسمی و شفافی برای اعضای هیأت علمی جدید خصوصاً در زمینه برقراری ارتباط با دانشجویان، شیوه مدیریت کلاس داری وجود ندارد. ضمن اینکه با توجه به یافته های این پژوهش مشخص می شود چون خود اعضای هیأت علمی نقش استاد را به صورت مستقیم دارند نشان دهنده این است که دانشگاه دارای ساختار غیررسمی در اجرای برنامه روش استاد-شاگردی است که این خود بزرگ ترین مزیت جهت پذیرش روش های نوینی به مانند روش منتورینگ و دیگر روش های نوین در حوزه منابع انسانی و آموزش عالی گردد.در پایان با عنایت به نتایج پژوهش امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی، که هم اکنون به شکل یک ساختار غیررسمی در دانشگاه نمونه در حال انجام است، قابلیت تبدیل شدن به ساختار رسمی را دارا باشد. روشی که می تواند منجر به نتایج رضایت بخش هم برای استاد و دانشجو و هم الگوی بالندگی، توسعه برای دانشگاه شهید بهشتی گردد.
ریشه یابی آسیب های موجود در نظام های مدیریت منابع انسانی سازمان های دولتی براساس روش RCA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های موفق دنیا درخصوص سرمایه انسانی شایسته به عنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند سازمانی و به منظور تداوم تضمین عملکرد پایدار خود به موضوع منابع انسانی توجه اساسی دارند. پژوهش حاضر با هدف ریشه یابی آسیب های موجود در نظام های منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران انجام گرفته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. باتوجه به ماهیت توصیف و اکتشافی موضوع موردبررسی و ضرورت کشف جزئیات ظریف و اطلاعات عمیق در زمینه موضوع موردمطالعه و عدم وجود پیشینه مطالعاتی جامعی در رابطه با ریشه یابی آسیب های مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران، از روش دلفی استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر 19 نفر ازخبرگان، نخبگان، سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران، اساتید و کارشناسان منابع انسانی بودند که به نوعی در فرایند منابع انسانی درگیر و دخیل بودند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درقالب طیف بندی لیکرت که روایی آن توسط خبرگان تأیید شد، استفاده گردید. سپس ازطریق آزمون کندال هریک از عوامل بررسی و درنهایت تأیید یا رد شد. درنهایت آسیب های منابع انسانی به تفکیک هر کارکرد شناسایی و سپس ریشه های هر آسیب به دست آمد. این پژوهش برمبنای مدل RCA (تحلیل علل ریشه ای) طراحی شده است. ابزار مورداستفاده برای شناسایی علل ریشه ای ( RCA )، ابزار پنج چرا می باشد.
رویکرد اسلامی به الگوی انگیزش دانشگاهیان (مبتنی بر روایات کتاب میزان الحکمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: محیط های خاص سبک مدیریت و سائقه های انگیزشی متفاوتی دارند. انگیزش کارکنان دانشی در محیط های آموزشی، فرای تمامی نظریات موجود در زمینه انگیزش در رفتار سازمانی، می تواند دارای ابعاد و مؤلفه های خاص خود باشد. شرح این نوع انگیزه ها در توصیفات علم، علم آموزی، عالم و جویای علم در بیان روایات فراوان است؛ ضمن اینکه انسان شناسی اسلامی، انسان را موجودی نه تنها مادی، بلکه دارای ابعاد معنوی می داند. توجه به این مؤلفه ها در محیط های علمی و آموزشی، موجب زمینه سازی مدیریت اسلامی از یک سو و رخداد پیامدهای صحیح علم آموزی در جامعه اسلامی از سوی دیگر خواهد شد. روش: در پژوهش پیش رو، با تکیه بر روش شناسی کیفی تحلیل مضمون با منبع قرار دادن روایات باب علم و رزق کتاب میزان الحکمه به احصای ابعاد و زمینه های انگیزش کارکنان دانشی و اساتید به دسته بندی آنها پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد می توان پنج الگو را در انگیزش محیط های علمی و پژوهشی به کار بست. نتیجه گیری: راهبردهای تجلیل، ترغیب، تکلیف، تبشیر و تنذیر و تحکیم، به عنوان راهکارهای مؤثر در انگیزش سه ساحت فردی، اجتماعی و ذی نفعان محیط علمی کشف و تبیین شده اند.
شناسایی الگویی برای ارزیابی مدیریت منابع انسانی بر اساس استاندارد 34000 در کسب و کارهای نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصری که کسب و کارهای نوپا بر سر تصاحب منابع انسانی کارآزموده با یکدیگر می جنگند، نبرد اصلی را باید در نگهداشت این منابع، کمک به رشد و توسعه نیروها و ایجاد تعهد بلند مدت در آنها دنبال کرد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای ارزیابی مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای نوپا بر اساس مدل 34000 طراحی شده است. نیروی انسانی مهمترین عامل اثرگذار هر کسب و کار به شمار می رود و از آن جا که کارکنان به عنوان مزیت رقابتی شناخته می شوند، کسب و کارهای نوپا می توانند از این ابزار برای بهبود استفاده کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها بر اساس تحلیل محتوای مصاحبه و تکنیک تحلیل تم و به صورت کیفی انجام می گیرد. نمونه آماری این پژوهش، شامل 17 نفر از مدیران منابع انسانی و موسسین کسب و کارهای نوپا هستند که با روش نمونه گیری همگون انتخاب شده اند. داده های اولیه از طریق منابع کتابخانه ای جمع آوری گردید. پس از انجام مصاحبه ها و تحلیل محتوای آنها، مدل مورد نظر بر اساس مدل 34000 طراحی گردید.
شناسایی ابعاد نیازهای حیات معنوی منابع انسانی در صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نیازهای حیات معنوی ناظر به بعد روحی وجود انسان هستند و تأمین درست این نیازها می تواند بستر اساسی رشد انسان سالم، توانا و سعادتمند را شکل دهد. در بعد سازمانی، وجود منابع انسانی شایسته اصلی ترین سرمایه هر سازمان به شمار می رود و ازاین رو یکی از مهم ترین عوامل ارتقای بهره وری سازمان، توانایی ایجاد انگیزش مؤثر در کارکنان براساس شناخت نیازهای معنوی و روحی انسان است؛ همچنین تفاوت های فرهنگی، آسیب های ناشی از استفاده از مدل های انگیزشی غربی، ضرورت افزایش بهره وری و ضعف ابزارهای انگیزشی در سازمان های ایرانی ایجاب می کند تا مدل های بومی برای شناخت نیاز و انگیزش انسان و با لحاظ ظرافت های روحی و معنوی وی بر پایه فرهنگ اسلامی ارائه شود. در راستای این هدف، در این پژوهش از صحیفه سجادیه به عنوان منبع داده ها به منظور تدوین مدل استفاده شد. در این تحقیق از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا، برای تحلیل داده ها استفاده و پس از کنکاش در مجموعه داده ها، الگویی جدید از نیازها براساس فرهنگ اسلامی با عنوان «نیاز به حیات معنوی» عرضه شد که مضامین سازمان دهنده چهارده گانه آن تعریفی متمایز از نیازهای منابع انسانی ارائه می دهند.
بررسی وضعیت چابکی منابع انسانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
97 - 71
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدلی برای چابک سازی منابع انسانی در آموزش و پرورش انجام شد. از نظر هدف، پژوهش کاربردی بود. روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیّه کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 344 نفر بود که برای نمونه گیری از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ای محقق ساخته مشتمل بر 6 مؤلفه و 57 نشانگر بود که بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای طراحی شده بود. روایی آن از نظر محتوایی و سازه موردبررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی کلی پرسش نامه 835/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که وضعیت چابکی منابع انسانی آموزش و پرورش شهر تهران از نظر دو مؤلفه مدیریت و رهبری (با 12 نشانگر) و آموزش و توانمندسازی منابع انسانی (با 6 نشانگر) در حد مطلوب و از نظر چهار مؤلفه کار گروهی و همکاری های متقابل (با 8 نشانگر)، مؤلفه فناوری (با 11 نشانگر)، مؤلفه دانش محوری (با 13 نشانگر) و مؤلفه فرهنگ سازمانی (با 7 نشانگر) در حد نامطلوب است. بنابراین، برای بهبود عملکرد منابع انسانی، بر افزایش و گسترش چابکی در آموزش و پرورش تأکید می شود.
بررسی نقش خودکارآمدی در پذیرش دورکاری کارمندان
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۰۳-۸۶
حوزه های تخصصی:
در دنیایی که به شدت پیوسته و دارای ارتباطات قوی بین کشورهاست، اثرات طغیان ویروس کرونا (کووید 19) باعث کند شدن فعالیت های سازمان ها شده است. سازمان ها باید در این عرصه هرچه سریع تر خود را انعطاف داده و با شرایط غیرمنتظره پیش رو وفق دهند؛ که یکی از راه حل های آن خودکارآمدی کارکنان در شرایط دورکاری می باشد؛ بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی نقش خودکارآمدی در پذیرش دورکاری کارمندان است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و پیمایشی بوده و نمونه جامعه آماری با انجام نمونه گیری تصادفی و انتخاب 170 نفر از کارمندان فعال در ادارات کل غرب استان مازندران صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود. روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. روش تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و واریانس) و آمار استنباطی (معادلات ساختاری) به کمک نرم افزارهای SPSS و PLS بود. یافته تحقیق نشان داد که خودکارآمدی کارکنان بر پذیرش دورکاری نقش معناداری دارد؛ باورهای خودکارآمدی فردی و جمعی، انتظار پیامدهای فردی و جمعی در پذیرش دورکاری کارکنان نقش معناداری داشتند نتایج نشان داد امروزه سازمان ها خودکارآمدی را به عنوان ابزار مهمی برای افزایش بهره وری و زنجیره ارزش سازمان می دانند. خودکارآمدی می تواند در بهبود عملکرد فردی و هم عملکرد سازمانی مؤثر باشد و بنابراین این امر برای متخصصان توسعه منابع انسانی بسیار مهم و ضروری است.
بررسی عوامل موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی با تکنیک تحلیل تم، دیمتل و کوالی فلکس (موردمطالعه: شرکت های پخش فرآورده های نفتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت های پخش فرآورده های نفتی اصفهان بوده است. این پژوهش از نوع توسعه ای کاربردی و ازنظر زمان مقطعی بوده است که به صورت آمیخته انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران سه شرکت تولیدی نفت اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 10 نفر خبره انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش برای شناسایی عوامل از تحلیل تم و برای اولویت بندی عوامل از روش دیمتل به استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی شامل شش تم کلی از جمله: توسعه کیفی منابع انسانی، تیم اجرای برنامه استراتژیک، راهبردها و استراتژی های سازمان، آگاهی مدیران، مشارکت کارکنان و به کارگیری فناوری نوین در منابع انسانی می باشد. با استفاده از روش دیمتل مشخص گردید آگاهی مدیران تأثیرگذارترین عامل بر سایر عوامل و راهبردها و استراتژی های سازمان تأثیرپذیرترین عامل از عوامل دیگر می باشد. درنهایت سه شرکت پخش فرآورده های نفتی اصفهان با تکنیک کوالی فلکس رتبه بندی شدند.
شناسایی عوامل پذیرش هوش تجاری از سوی کارکنان صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش فعلی با هدف شناسایی نقش منابع انسانی در استقرار موفق هوش تجاری در صنعت نفت ایران با استفاده از روش کیفی انجام گردیده است. روش جمع آوری داده ها بررسی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. شاخص های مطرح شده از مدل های استقرار هوش تجاری و ادبیات برگرفته شد. روش نمونه گیری، هدفمند و شامل مصاحبه با 10 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد ادارات فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت های تابعه وزارت نفت بود. متون و مصاحبه ها توسط نرم افزار MAXQDA با روش استقرایی کدگذاری گردید. تحلیل یافته ها مشتمل بر 10 دسته مربوط به منابع داخلی سازمان و ادراک از نوآوری و استقرار موفق هوش تجاری، براساس کدهای مشترک بین ادبیات تحقیق و نظر متخصصان دسته بندی و ارائه شد. با استفاده از آزمون فریدمن مشخص گردید مهمترین عامل در پذیرش هوش تجاری در صنعت نفت، نقش کارکنان و منابع انسانی است.
ساخت و بررسی پایایی و روایی پرسشنامه مدیریت منابع انسانی پایدار کشور جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
239 - 258
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به تغییرات اقتصادی، محیطی و فناوری در دهه های اخیر، تحقیقات در نظریه های توسعه پایدار به سمت انطباق با مدیریت منابع انسانی و ایجاد یک مدیریت منابع انسانی پایدار متمایل شده است؛ بااین وجود ابزار استانداردی برای اندازه-گیری شاخص های مدیریت منابع انسانی پایدار وجود ندارد. تحقیق حاضر از نوع مطالعات ترکیبی متوالی اکتشافی است. شرکت کنندگان بخش کیفی به روش هدفمند انتخاب شدند و پس ازمصاحبه با 16 نفر، اشباع داده ها حاصل شد. مقوله ها از طریق مصاحبه و مطالعه ادبیات، شناسایی و کدگذاری و بر اساس آن پرسشنامه ای با 60 گویه طراحی شد. برای تعیین روایی محتوای پرسشنامه از نظر پانزده متخصص استفاده شد. روایی سازه و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی وتحلیل عاملی تأییدی به دست آمد. میزان پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ و آزمون مجدد محاسبه شد. نتایج نشان داد که همه سوالات با مولفه خود بار عاملی مناسبی دارند. نتایج تحلیل، نشانگر برازش مطلوب مدل طراحی شده با داده های تجربی بود و روایی سازه ی مدیریت منابع انسانی پایدار هم در سطح سوالات و هم در سطح مولفه ها تأیید شد. نتایج به دست آمده نشان داد که شاخص های برازش مدل در دامنه مورد قبول قرار دارند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی بیانگر این است که داده های پژوهش با ساختار عاملی برازش دارد. پرسشنامه مدیریت منابع انسانی پایدار با روائی بالا، ابزاری است که برای کاربرد در پژوهش های آموزشی و مدیریتی، دارای اعتبار است.
وضعیت اجتماعی-فرهنگی بازنشستگان نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت اجتماعی-فرهنگی موجود بازنشستگان نیروی انتظامی و شناسایی مسائل و مشکلات آن ها بود. این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی)، از نوع طرح اکتشافی سود برده است. در مرحله اول (کیفی)، 25 بازنشسته به روش نمونه گیری هدفمند و براساس اشباع نظری، از طیف های مختلف جهت انجام مصاحبه، انتخاب شدند. در مرحله دوم (کمی)، براساس رمزگذاری و تدوین مضامین اطلاعات حاصل از مصاحبه ها، پرسشنامه ای تدوین شد. سپس، طبق روش نمونه گیری تصادفی ساده و تمام شمار، از بین تمامی بازنشستگان یکی از یگان های نیروی انتظامی در سراسر کشور، با توجه به فرمول کوکران، تعداد 338 نفر از 2149 نفر حجم نمونه، برای شرکت در پژوهش برگزیده شدند. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ به میزان 87% محاسبه گردید و روایی آن با کسب نظرصاحب نظران، اساتید و همچنین ازطریق بررسی ادبیات موضوع این حوزه تأیید شد. نتایج بخش کمی، درقالب جداول توصیفی و با استفاده از آزمون آماری تی تست مستقل مورد بررسی قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش، وضعیت اجتماعی-فرهنگی بازنشستگان با میانگین 34/2 درحد نسبتاً مطلوب قرار دارد، اما ایده آل نیست. پاسخگویان، ویژگی بزرگ متمایز اجتماعی-فرهنگی خود را در دوران بازنشستگی، فرد مورد وثوق و اعتماد اهالی محل اعلام نمودند. علاوه بر این، عمده مشکلات اجتماعی-فرهنگی خود را برخوردی نامناسب هنگام مراجعه به سازمان جهت انجام امور اداری و متناسب نبودن نوع مشاغل پیشنهاد شده به یک فرد بازنشسته اعلام کردند
اولویت بندی و ارزیابی ابعاد چابکی منابع انسانی در شرکت های تهران
منبع:
شاخص کارآفرینی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
26-40
حوزه های تخصصی:
امروزه چابکی منابع انسانی با توجه به اهمیت تغییرات محیطی و درک این موضوع که سازمان ها می بایست در یک بستر سیستمی به این تغییرات پاسخ دهند، از اهمیت بالایی برخوردار شده است. در این زمینه هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی و ارزیابی ابعاد چابکی منابع انسانی بوده است. به همین منظور جامعه آماری این تحقیق را شرکت های کوچک و متوسط و خبرگان این حوزه تشکیل داده اند. در این تحقیق تعداد 20 نفر به عنوان خبرگان و تعداد 319 نفر به عنوان مدیران و کارشناسان شرکت ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات تحقیق در بخش شناسایی عوامل از پرسشنامه نیمه ساختاریافته دلفی فازی استفاده شده است. در بخش اولویت بندی نیز از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شده است. در نهایت نیز به منظور شناسایی عوامل از روش دلفی فازی و به منظور اولویت بندی از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. در بخش بعدی نیز از روش تحلیل عاملی به منظور بررسی برازش و روایی مدل نهایی استفاده شده است. در سطح ابعاد مؤلفه های سرعت، زیرساخت چابک، همکاری متقابل، فرهنگ تغییر، انعطاف پذیری، یکپارچگی، ساختار چابک شناسایی شده است.
طراحی مدل ارزش گذاری منابع انسانی و گزارشگری آن در شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
279 - 300
حوزه های تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضر به طراحی مدل ارزش گذاری منابع انسانی و گزارشگری آن در شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع آن پرداخته شده است. روش: مدل های مختلف مطرح شده در حوزه ارزش گذاری منابع انسانی بررسی شدند و در نهایت با توجه به مزایا و محدودیت های هر یک از مدل ها، ترکیبی از مدل های مایرز و فلاورز و ارزش پولی حاشیه ایرانا و ماهش واری به عنوان الگو انتخاب شد. این تحقیق شامل چهار مرحله است: در مرحله نخست، ابعاد و مؤلفه های کمّی و کیفی مؤثر بر ارزش گذاری منابع انسانی بر اساس مرور پیشینه تحقیق استخراج شدند. در مرحله دوم، ابعاد و مؤلفه ها طی سه مرحله مصاحبه با خبرگان، توزیع پرسش نامه و روش دلفی فازی شناسایی شدند. در مرحله سوم، ارتباط بین مؤلفه ها با یکدیگر از طریق پرسش نامه و روش دیمتل فازی بررسی شد. در نهایت، نظر خبرگان در خصوص نحوه گزارشگری ارزش گذاری منابع انسانی با توزیع پرسش نامه و روش تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس مراحل اول و دوم تحقیق، 15 بعد و 20 مؤلفه مؤثر برای ارزش گذاری منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع آن شناسایی شد. در مرحله سوم، مؤلفه ها اولویت بندی شدند و مدل پیشنهادی تحقیق ارائه شد. بر اساس نظر خبرگان، بهترین شکل گزارشگری به صورت ریالی و در متن صورت های مالی است. نتیجه گیری: مدیران و رؤسای شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابع آن می توانند از طریق مدل پیشنهادی تحقیق به ارزش گذاری منابع انسانی بپردازند.
طراحی مدل ساختاری مدیریت منابع انسانی برای دستیابی به وفاداری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
457 - 480
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به طراحی مدل ساختاری مدیریت منابع انسانی در صنعت خمیرمایه کشور می پردازد. جامعه آماری این مطالعه کلیه کارکنان صنعت خمیرمایه کشور (1145نفر) هستند که 288 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای و بهره گیری از فرمول کوکران برای نمونه انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه گردآوری شد و تجزیه وتحلیل آنها با اجرای آزمون معادلات ساختاری و تحلیل عاملی در نرم افزار آموس انجام گرفت. نتایج حاکی از آن است که بین سیستم های مدیریت منابع انسانی، رضایت شغلی و وفاداری سازمانی، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین رضایت شغلی به منزله عامل واسطه ای بین مدیریت منابع انسانی و وفاداری سازمانی نقش آفرینی می کند. بنابراین به مدیران پیشنهاد می شود در طراحی اهداف راهبردی خود، به نقش مؤثر سرمایه های انسانی در پیشبرد تعالی سازمانی توجه کنند و کارکنان را در امور مختلف تصمیم گیری شریک بدانند تا بدین وسیله تمایل به مشارکت در فعالیت ها و وفاداری سازمانی در آنها ایجاد شده، ثابت بماند.
شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی منابع انسانی در سازمان های ارتباطاتی و رسانه ای دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
517 - 538
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش توصیفی پیمایشی، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی منابع انسانی در سازمان های رسانه ای و ارتباطاتی دولتی به منظور شناسایی عواملی است که مانع توانمندی کافی منابع انسانی در تولید محصولات منطبق بر خواسته مخاطبان و ایجاد رضایت آنها می شود. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. در این پژوهش به منظور پالایش مؤلفه ها برای شناسایی ابعاد هر مؤلفه، در سه مرحله از تکنیک دلفی بهره گرفته شد. برای تعیین روایی مدل از روایی صوری و محتوایی، روایی همگرا و روایی افتراقی استفاده شد و پایایی آن نیز بر اساس تحلیل مؤلفه های اصلی، آلفای کرونباخ، ʃ دیلون گلدشتاین و پایایی معرف ها محاسبه شد. یافته ها نشان دهنده ارتباط معنا داری بین مؤلفه استراتژیک با مؤلفه فردی، مؤلفه استراتژیک با مؤلفه سازمانی، مؤلفه اقتصادی با مؤلفه فردی، مؤلفه سازمانی با مؤلفه توانمندسازی منابع انسانی و در نهایت مؤلفه فردی با مؤلفه توانمندسازی منابع انسانی بودند. مدل مورد بررسی 6/98 درصد از واریانس توانمندسازی منابع انسانی، 9/99 درصد از واریانس مؤلفه فردی و 4/96 درصد از واریانس مؤلفه سازمانی را تبیین کرد.
ارائه مدل انتخاب کارکنان مستعد در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
605 - 628
حوزه های تخصصی:
هدف: سیستم انتخاب شامل روش هایی است که در آن تصمیم گیرندگان تلاش می کنند با پردازش اطلاعاتی، کسی را انتخاب کنند که ویژگی هایش موجب بالاترین احتمال موفقیت در شغل می شود. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل انتخاب کارکنان مستعد در سازمان های دولتی (دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی) شهر تهران است. روش: برای استخراج مؤلفه های اصلی انتخاب کارکنان مستعد از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و با 18 نفر از خبرگان جذب و استخدام در حوزه آموزش عالی مصاحبه های عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این تحقیق را خبرگان جذب و استخدام در حوزه آموزش عالی تشکیل دادند که مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: در این تحقیق با استفاده از روش داده بنیاد کوربین و استراوس در مرحله کدگذاری باز 15 مقوله و 47 مفهوم استخراج شد. در مرحله کد گذاری محوری بر اساس مفاهیم مقوله محوری، شرایط علی، راهبرد، بستر، شرایط مداخله گر و پیامدها، مدل پارادایمی ارائه شد و در مرحله کدگذاری انتخابی مدل نظری برخاسته از یافته های تحقیق معرفی و تشریح شد. نتیجه گیری: برای انتخاب کارکنان مستعد، پیشنهاد می شود به نیازهای استخدامی سازمان با کیفیت مطلوب، در زمان مناسب و با هزینه معقول و اقتصادی توجه شده و انتخاب یک فرد به یک رابطه برد برد منجر شود، به این معنا که هم نیازهای سازمان را به بهترین نحو ممکن تأمین کند و هم با نیازها و خواسته های کارکنان همراه و منطبق بوده و بهترین تناسب ممکن بین شخص و شغل برقرار شود.