مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
سازمان های دولتی
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر مدیریت سازمان های دولتی ایران از حکمرانی بزرگ ترها و ظهور پیرسالاری و وجود مدیران فرتوت رنج می برد. از این رو هدف نهایی پژوهش حاضر شناسایی علل ظهور پیرسالاری در سازمان های یادشده و کمک به این سازمان ها جهت مقابله با آن و در نتیجه کاهش عوارض پیرسالاری در کشور است. این پژوهش با جهت گیری بنیادی و فلسفه ساخت گرایی و همچنین با روش کیفی، استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، نمونه گیری هدفمند، و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان این حوزه صورت گرفته است. تحلیل داده ها پس از آشنا شدن با داده ها شروع شد و با ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری و جست وجو و شناخت مضامین ادامه یافت تا شبکه مضامین ترسیم و تحلیل شود. یافته ها حاکی از شناسایی 50 کد باز بود که در قالب 14 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی طبقه بندی شدند. علل ظهور پیرسالاری در سازمان های دولتی ایران را می توان در ابعاد الیگارشی پیرسالار، موانع سازمانی، و خلأ قانونی و راهبردهای کنترل این پدیده را می توان در ابعاد توسعه حکمرانی کارآمد، اصلاح قدرت و قوانین، و توجه به عقلانیت طبقه بندی کرد. نتایج پژوهش می تواند آینده جوان گرایی در مدیریت سازمان ها را بهبود بخشد و مسیر سپردن امور به جوانان شایسته و پایبند به نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
شناسایی و اولویت بندی نتایج اجرای اثربخش اینترنت اشیا در فرایندهای منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
65 - 80
حوزههای تخصصی:
اینترنت اشیا یک شبکه عصبی دیجیتالی جهانی از دستگاه ها و حسگرهای مختلف را تشکیل می دهد که قادر به متصل کردن دستگاه های مختلف به یک دیگر یا به افراد است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی نتایج اجرای اثربخش اینترنت اشیا در فرایندهای منابع انسانی صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان مشتمل بر مدیران ارشد و مدیران حوزه فناوری و اطلاعات سازمان های دولتی استان لرستان بودند. اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه بود که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمّی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شد. یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع اینترنت اشیا و یافته های بخش کمّی مرتبط با اولویت یابی این عوامل بود. بر این اساس مهم ترین پیامد اینترنت اشیا هوشمندسازی و اتوماسیون کنترل عملکرد کارکنان، کمک به رشد و توسعه فرد، و گشودگی نسبت به تغییر است.
طراحی الگوی تعادل بین کار و زندگی زنان با تأکید بر استحکام خانواده در سازمان های دولتی: با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش های متعدد زنان در جامعه، برقراری تعادل بین کار و زندگی به یکی از چالش های مهم در زندگی آنان تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طراحی الگوی پدیداری تعادل بین کار و زندگی زنان با تأکید بر استحکام خانواده در سازمان های دولتی انجام شد. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان شاغل در سازمان های دولتی تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدف مند قضاوتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که مصاحبه با 11 نفر به اشباع داده ها رسید. برای تحلیل اطلاعات از روش پدیدارشناسی کلایزی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی تجربه زیسته زنان در 201 مفهوم پایه، 18 مقوله و 4 مضمون اصلی بود. 4 مضمون اصلی شامل: تقویت ارتباط با خانواده، جو حمایتی سازمان، غنی سازی و بازتعریف شغلی و سازگاری با نقش های چندگانه به عنوان 4 بعد الگوی پدیداری از تعادل بین کار و زندگی با تأکید بر استحکام خانواده در سازمان های دولتی است. در نتیجه برای برقراری تعادل کار و زندگی زنان با تأکید بر استحکام خانواده، تمرکز بر چهار بعد خانواده، سازمانی، شغلی و فردی ضروری است.
ارائه مدل رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی در میان مدیران سازمان های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمان های دولتی کشور یکی از مشکلاتی که مانع پیشرفت سازمان می شود رفتارهای قدرت طلبانه مدیران در ارتباطات سازمانی بوده و صاحب نظران این نوع رفتار را که مدیران به عنوان شخص اول سازمان برای رسیدن به قدرت و نظم به طور آگاهانه یا ناآگاهانه در سازمان های به کار می گیرند، را نوعی آفت سازمانی می دانند. با توجه به اینکه رفتارهای قدرت طلبانه مدیران یکی از موضوعات مهمی است که اثرات مختلفی در ارتباطات سازمانی دارد، لذا این پژوهش با هدف ارائه مدل رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی در میان مدیران سازمان های دولتی کشور انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع داده رویکردی آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی استادان رشته های مدیریت و ارتباطات دانشگاه های استان تهران که سابقه مدیریتی در سازمان های دولتی استان تهران را داشتند، برای انتخاب حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد که با 15 نفر مصاحبه شده است. جامعه آماری بخش کمی مدیران سازمان های دولتی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به کمک ارویکرد داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS22، Lisrel8.54 صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد مدل رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی در میان سازمان دولتی کشور شامل مقوله محوری رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی؛ شرایط علی با چهار مؤلفه خصوصیات شخصیتی، ارتباطات، جامعه پذیری و مدیریت؛ زمینه ها با سه مؤلفه رفتار سیاسی، سازگاری موقعیتی و موقعیت شغلی؛ استراتژی با سه مؤلفه جوسازمانی، الگوهای سازمانی، قوانین و مقررات سازمانی؛ عوامل مداخله گر با دو مؤلفه محیط پویا و پیچیده و اخلاق سازمانی و پیامدها با دو مؤلفه بی تفاوتی سازمانی و کاهش مشارکت می باشد. نتایج نشان می دهد، مدل ارائه شده می تواند به درک بهتر رفتارهای قدرت طلبانه مدیران دولتی در ارتباطات سازمانی کمک نماید.
تحلیل و ارزیابی پیامدهای حاکمیت کلان داده ها در مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
109 - 122
حوزههای تخصصی:
کلان داده ها در سازمان می تواند بینشی ایجاد کند که منجر به تصمیم گیری بهتر و کشف مسیرهای استراتژیک شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی پیامدهای کلان داده ها در مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد و از لحاظ نوع شناسی در زمره پژوهش های آمیخته می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل استادان دانشگاه در حوزه مدیریت و مدیران منابع انسانی در سازمان های دولتی است که 17 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان گذار مورد تأیید قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته است که با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تأیید شد. در بخش کیفی این پژوهش، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون و با نرم افزار مکس- کیو- دی- ای تحلیل و پیامدهای کلان داده ها در مدیریت منابع انسانی شناسایی شدند. در بخش کمی پژوهش با استفاده از نقشه شناختی فازی اولویت بندی عوامل و روابط علی آن ها مشخص گردید. یافته ها گویای آن است که جذب و استخدام هوشمندانه، تشخیص شکاف های مهارتی، قابلیت آینده نگری، مدیریت استعداد، رفع تبعیض و حفظ، نگهداشت کارکنان و مدیریت عملکرد به ترتیب مهم ترین پیامدهای کلان داده ها در مدیریت منابع انسانی می باشند. حاکمت کلان داده ها در سازمان های دولتی مدیران منابع انسانی را قادر می سازد تا هوشمندانه تر در حوزه های منابع انسانی ازجمله جذب و استخدام، کارمندیابی، سیستم حقوق و دستمزد و ... عمل نمایند.
فراترکیب الگوی بسط مفهومی فرهنگ سازمانی با رویکرد تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارائه الگویی برای بسط مفهومی فرهنگ سازمانی با رویکرد تحول دیجیتال با استفاده از روش فراترکیب بود. این پژوهش از نوع مرور نظام مند بوده و برای ترکیب و یکپارچه سازی نتایج پژوهش های گذشته از دستورالعمل فراترکیب نوبلیت و هر (1998) بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پژوهش های کیفی (مقالات و پایان نامه ها) منتشرشده در حوزه فرهنگ سازمانی و تحول دیجیتال در ده سال اخیر بود. در نتیجه فرایند جستجو، 18 مطالعه نهایی انتخاب و برای تحلیل دقیق تر مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پژوهش های اولیه، از چک لیستی دقیق و ساختاریافته استفاده شد. در تحلیل داده ها از تحلیل مضمون انعکاسی استفاده شد. از تحلیل 18 مطالعه، 284 کد اولیه شناسایی شد که پس از اصلاح و ترکیب به 110 کد نهایی و درنهایت 29 مضمون منجر شد. یافته ها نشان داد ویژگی ها و عناصر کلیدی فرهنگ سازمانی در فرایند تحول دیجیتال شامل فرهنگ نوآوری، فرهنگ چابک گرا، فرهنگ مراجع مدار، فرهنگ ریسک پذیری، فرهنگ هم راستایی و هماهنگی و فرهنگ تغییرپذیری است. همچنین، رهبری تحول، نیازهای حرفه ای سازمان، مدیریت تحول، پیشرفت فناوری و نیازهای دیجیتال به عنوان زمینه های تغییر فرهنگ سازمانی در تحول دیجیتال شناسایی هستند. همچنین، بازسازی باورها و ادراکات مشترک، انتقال به فرهنگ مشارکتی، کاهش درجه مردسالاری در سازمان، کار و ارتباطات بدون مرز، کاهش فاصله قدرت و تمایل سازمان به سمت جهت گیری کوتاه مدت به عنوان پیامدهای بسط فرهنگ سازمانی در تحول دیجیتال شناخته شدند. این یافته ها نشان می دهد که تحول دیجیتال نه تنها ساختارهای سازمانی را تغییر می دهد، بلکه به تغییرات عمیقی در فرهنگ سازمانی منجر می شود که می تواند به بهبود عملکرد و تطبیق با چالش های آینده کمک کند.
طراحی الگوی ارتقای ارتباطات سازمانی با بهره گیری از مبانی رفتار سازمانی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
93 - 121
حوزههای تخصصی:
امروزه، کیفیت ارتباطات در سازمان ها به ویژه روابط بین فردی، نقشی مهم و تعیین کننده در دستیابی به اهداف سازمانی دارد که دراین بین، ترویج مثبت گرایی می تواند راهگشا باشد. توسعه مثبت گرایی در ارتباطات سازمانی می تواند موجبات افزایش همگرایی بین افراد و ارتقای جایگاه سازمان را فراهم کند. لذا، مسئله تحقیق حاضر آن است که چگونه می توان از ظرفیت مبانی علمی رفتار سازمانی مثبت گرا برای بهبود کیفیت ارتباطات سازمانی استفاده کرد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی ارتقای ارتباطات سازمانی با بهره گیری از مبانی رفتار سازمانی مثبت گراست. این تحقیق درزمره تحقیقات اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی، از روش تحلیل مضمون (تم) و در مرحله کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 24 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدف مند انتخاب شدند، مصاحبه انجام پذیرفت. براساس یافته ها، سه دسته متغیر شامل محرک های ارتباطی، شبکه های ارتباطی و اقدامات ارتباطی شناسایی شد. همچنین، 5 بعد اخلاقی، انسانی، عملکردی، پرورشی و هیجانی برای شبکه های اجتماعی شناسایی شد. علاوه براین، 3 دسته اقدامات شامل اقدامات تسهیل گر، تعدیل گر و بسترساز و 3 دسته محرک ها شامل سازمانی، کارکنان و برون سازمانی شناسایی شد. در مرحله کمی، به منظور تأیید اعتبار مدل از 189 نفر از مدیران و خبرگان در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود. یافته ها نشان داد که متغیرهای شناسایی شده مورد تأیید هستند. نتایج تحقیق نشان داد که بهره گیری از مبانی رفتار سازمانی مثبت گرا در زمینه ارتقای ارتباطات سازمانی دارای پیچیدگی زیادی است که موفقیت در آن می تواند نتایج ارزشمندی به همراه داشته باشد.
شناسایی پیشران ها و پسران های حکمرانی شبکه ای در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
67 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله شناسایی الزامات استقرار حکمرانی شبکه ای می باشد که به بررسی پیشران ها و پسران های حکمرانی شبکه ای در سازمان های دولتی ایران می پردازد.روش پژوهش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع تحقیق، کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مدیران سازمان های دولتی همستد که حجم نمونه انتخابی مشتمل بر 20 نفر می باشد. برای گردآوری داده ها از روش میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. داده های بدست آمده از مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و نرم افزارMAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در یافته های پژوهش 81 مضمون پایه 7 عامل به عنوان مضمون فرعی پیشران های حکمرانی شبکه ای شناسایی شدند این عوامل عبارتند از: مدیریت شبکه ای، ساختار سازمانی شبکه ای، تعاملات و ارتباطات شبکه ای، شرایط حاکم بر شبکه، زیرساخت های شبکه ای، فضا و محیط پیرامونی شبکه و تامین منابع مالی و انسانی. نتیجه گیری: 52 مضمون پایه و 8 عامل نیز به عنوان مضمون فرعی پسرانهای حکمرانی شبکه ای شناسایی شدند که عبارتند از: مدیریت کنترلی، ساختار سازمانی سلسله مراتبی، ارتباطات خشک و رسمی، وضع قوانین محدود کننده، عدم بستر سازی، بحران های داخلی و خارجی، فساد و رانت وکمبود امکانات مالی و انسانی. در نهایت پیشران ها و پسران ها براساس خروجی نرم افزار در قالب یک مدل ارائه می گردد. حکمرانی شبکه ای می تواند راهکارهای نوآورانه ای برای حل مشکلات و بحران های احتمالی سازمان های پویای امروزی ارائه دهد.
طراحی مدل سلسله مراتبی شاخص های جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
125 - 155
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وضع موجود سازمان ها نشان دهنده کمبود نیروهای مدیریتی و افزایش نیاز آن ها به مدیران و کارمندان برتر و شایسته است. سازمان هایی کنونی به نیروی انسانی خلّاق و هوشمند، مستعد و ماهر، شایسته و توانمند و پویا نیازمند هستند. یکی از حیطه های سازمانی که در مسائل مختلف بحث زیادی را به خود اختصاص داده جانشین پروری است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سلسله مراتبی شاخص های جانشین پروری در سازمان های اجرایی استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. باتوجه به این که فرماندهی انتظامی نیز جزو سازمان های اجرایی کشور محسوب می شود، می توان الگوی احصا شده را در سازمان موردنظر به کار گرفت.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها نیز آمیخته (کیفی کمّی) با رویکرد اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مجموعه ای از خبرگان و متخصصان دانشگاهی و خبرگان بخش دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی بود. نمونه گیری در این پژوهش با روش هدفمند (قضاوتی) به انجام رسید و ملاک اندازه نمونه نیز، کفایت تئوریک بود که بر این اساس، با 21 خبره مصاحبه انجام شد و پس از تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا در بخش کیفی 28 متغیر مدل پژوهش تعیین شد. در بخش کمّی پژوهش ارتباط بین این شاخص ها تعیین شد و داده های این بخش نیز با استفاده از ماتریس خودتعاملی که نظرات خبرگان است گردآوری شد و سپس مدل سازی این متغیرها به کمک روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش مدلی پنج سطحی بود که این مدل نشان داد حمایت مدیران ارشد دستگاه های اجرایی در استان آذربایجان شرقی از جانشین پروری و همچنین بازرسی مداوم از فرایند جانشین پروری در این دستگاه ها، تأثیرگذارترین شاخص ها برای دستیابی به جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی هستند.نتیجه گیری: حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد و همچنین بررسی و کنترل مداوم روند جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی می تواند شاخص های مهمی در جانشین پروری را همچون بهبود فرهنگ جانشین پروری، برنامه ریزی یادگیری فردی، تعیین دانش و مهارت لازم، انگیزه لازم برای جانشین پروری و... تحت تأثیر قرار دهد.
الگوی نظام مدیریت منابع انسانی متناسب با نسل جدید زِد در سازمان های اجرایی با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
75 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: هر جامعه ای از طریق فرایند جامعه پذیری که سنت اجتماعی نسل های پیشین را به نسل های جدید انتقال می دهد، استمرار می باید؛ اما نسل های جدید، هرگز به طور دقیق زندگی اجتماعی پیشینیان خود را تکرار نمی کنند؛ بلکه همواره به برخی از جنبه های سنتی انتقاد یا آن ها را رد می کنند و در پی نوآوری هستند. نسل جدیدی که امروزه سازمان ها با آن روبه رو شده اند و باید خودشان را برای ورودشان آماده کنند، نسل زِد است. امروزه نسل های مختلفی از کارکنان در محیط های کاری وجود دارد و هر نسل، ویژگی ها، ارزش ها و رفتارهای خاص خود را دارد و مدیریت مؤثر این نسل ها، چالشی اساسی برای سازمان هاست؛ بنابراین مدیران باید هم ویژگی های فردی این نسل را درک کنند و هم بدانند چگونه آن ها را مدیریت کنند، اگر بستر مناسب سازمانی برای فعالیت و انجام اقدامات نسل زِد وجود نداشته باشد، برنامه های مدیریت منابع انسانی محکوم به شکست هستند. هدف این پژوهش شناسایی شاخص های کلیدی نسل جدید، از طریق رویکرد تحلیل مضمون است.
روش: این تحقیق کیفی و کاربردی است. مشارکت کنندگان آن، متخصصان و خبرگان منابع انسانی دانشگاهی و سازمان های دولتی است که از طریق روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی تعیین شدند. برای شناسایی مؤلفه های کلیدی منابع انسانی کارکنان نسل زِد در سازمان های دولتی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و با ۵۰ نفر از خبرگان منابع انسانی دانشگاهی و سازمان های دولتی، مصاحبه های عمیق به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون کلارک و براون استفاده شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها به شکل گیری ۵۰۶ کد اولیه، ۲۹مضمون فرعی و ۹ مضمون اصلی انجامید. مضمون های فرعی شناسایی شده عبارت اند از: ۱. ویژگی های فردی / شخصیتی کاری؛ ۲. ویژگی های روان شناختی بهداشتی؛ ۳. ویژگی های شغل شاغل؛ ۴. ویژگی های محیط داخلی خارجی؛ ۵. هم بستگی تیم سازی؛ ۶. ویژگی های فرهنگی اجتماعی؛ ۷. پرداخت شغل محور؛ ۸. پرداخت شخص محور؛ ۹. پرداخت عدالت محور؛ ۱۰. معیارها برنامه ها؛ ۱۱. ارزیابی عدالت محور؛ ۱۲. مؤلفه های ارزیابی بازخوردی؛ ۱۳. نظارت کنترل راهبردی؛ ۱۴. ویژگی های رفتاری تخصص مدرس؛ ۱۵. نیازسنجی نظرسنجی آموزشی؛ ۱۶. انعطاف پذیری شیوه های آموزشی؛ ۱۷. سبک های آموزشی یادگیری؛ ۱۸. پایگاه داده علمی؛ ۱۹ خدمات IT؛ ۲۰. تجهیزات زیرساخت ها؛ ۲۱. جذب استخدام؛ ۲۲. برنامه ریزی راهبرد محور؛ ۲۳. نگاه سرمایه ای انسانی فنی؛ ۲۴. نگاه خلاقیت نوآوری؛ ۲۵. نیازسنجی / نظرسنجی خواسته های سازمانی کارکنان؛ ۲۶. ویژگی های اخلاقی رفتاری مدیر؛ ۲۷. اهداف ساختاری اجرایی؛ ۲۸. قابلیت های مدیریتی؛ ۲۹. الزامات قانونی اجرایی.
نتیجه گیری: حفظ و نگهداری از نیروی انسانی نسل زِد، یکی از رموز موفقیت بقا و سلامت هر کسب وکاری است. مدیران اثربخش بر این باورند که نگه داشتن کارکنان نسل زِد، رضایت مشتریان، افزایش ماندگاری و رضایت از کسب وکار در سازمان های دولتی را باعث می شود. نسل زِد در سازمان های مختلف، اگر نتوانند انگیزه لازم را از سوی سازمان دریافت کنند، به راحتی جابه جا می شوند. این جابه جایی ها هزینه های چشمگیری را به همراه دارد؛ از جمله هزینه های ناشی از مهاجرت مداوم و مستمر منابع انسانی. همچنین، هزینه های جانبی دیگری مانند آموزش مجدد و کاهش کارایی و اثربخشی نیز باید در نظر گرفته شود. بر اساس نتایج این پژوهش، به کارگیری مدل منابع انسانی برای نسل زِد در سازمان های دولتی، می تواند به مدیران و سازمان های دولتی در توسعه و بهبود نیروی کاری، به ویژه نسل جدید، به عنوان نیروی محرکه سازمان ها، کمک شایانی کند و آن ها را به سازمان های پیشرو در حوزه خود مبدل سازد.
مدل تکامل قابلیت های سرمایه انسانی در سازمان های دولتی ایران: رویکرد سلسله مراتب پدیده ها
منبع:
توسعه استعدادسال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
59 - 74
هدف: هدف از این مقاله چگونگی تکامل قابلیت های سرمایه انسانی در سازمان های دولتی ایران است. از جمله مسائل این سازمان ها می توان به نگاه تک بعدی مدیران به فرایندها و کارکردها اشاره کرد که مانعی برای تکامل محسوب می شود. روش: در این تحقیق جهت حل مسئله پیچیده تکامل قابلیت های سرمایه انسانی از استراتژی هرمنوتیک انتقادی استفاده شده است؛ بر این اساس، ابتدا محورهای اصلی تفکر سیستمی بررسی گردیده، تفسیر و همفکری بین نظریه ها ارائه شده اند. سپس به بررسی ابعاد در پارادایم تفسیری پرداخته و گزاره ها و امتزاج مفاهیم کلیدی بیان شده اند. بر اساس روش تحقیق انتخابی جهت پاسخگوئی به پرسش های متناسب با موضوع تکامل از نمونه گیری هدفمند و قضاوتی استفاده گردیده است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای، جستجوهای اینترنتی و مراجعه به متون، اسناد و مدارک بوده، ابزار جمع آوری فیش برداری است. یافته ها: قابلیت های سرمایه انسانی در رویکرد سلسله مراتب پدیده های این ماتریس از ساده تا پیچیده طوری تکامل می یابند که سطح پیچیده تر شامل قابلیت های سطوح ساده تر است. مدل تکامل قابلیت های سرمایه انسانی، سیستمی شامل اجزاء ساختار سازمان های دولتی، فرایندهای مدیریت منابع انسانی و کارکردهای سرمایه انسانی است که جهت خلق ارزش مشترک و منفعت عامه در محیط اسلامی-ایرانی به صورت کل نگر، هم افزا و چرخه ای در ارتباط هستند. نتایج این نحقیق با ترکیب ابعاد، منظرها و سطوح چندلایه ارائه شده اند.
تبیین پیش آیندهای وفاداری کارکنان در سازمان های دولتی ایران با استفاده از الگوسازی فازی (آموزش و پرورش استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
167 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین پیش آیندهای وفاداری کارکنان آموزش و پرورش با استفاده از منطق فازی انجام شد.روش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به شیوه ترکیبی (کمی- کیفی) انجام شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان تعلیم و تربیت و اساتید دانشگاهی بودند که براساس اصل اشباع نظری، تعداد ۲۰ نفر انتخاب و با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی مصاحبه شد. تمام مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون کدگذاری و با نرم افزار Maxqude تحلیل شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل؛ کارکنان ستادی، دبیران و مدیران منتخب آموزش و پرورش استان قزوین در پائیز ۱۳۹۹ به تعداد ۱۲۰۰ نفر و بر اساس فرمول کوکران، ۲۹۲ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. روایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری و محتوایی تأیید شد. پایایی پرسش نامه با آزمون کرونباخ مقدار ۹۲/۰ حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل عاملی استنباطی و با نرم افزار MICMAC انجام شد. برای اعتبار سنجی معادلات ساختاری و برازش مدل از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS استفاده شد. درنهایت، به منظور ارائه ترکیب مطلوب ابعاد الگو به گونه ای که بتوان وفاداری کارکنان را بهینه کرد، از روش الگوسازی ریاضی استفاده شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد؛ ۲۳مؤلفه و ۴۷ شاخص در قالب ۵ بُعد استخراج شده، دارای اثر مثبت بر وفاداری کارکنان آموزش و پرورش بودند. نتایج بخش کمی نشان داد، مدل برازش(۳۹/۰= GOF) مناسبی داشت و بر اساس روش الگوسازی فازی در صورت برقراری ارتباط مناسب بین ابعاد شخصی، شغلی و سازمانی، وفاداری کارکنان به میزان ְ۵۸ درصد بهینه خواهد شد.نتیجه گیری: با ایجاد رابطه مناسب بین مؤلفه های شرایط شخصی، شغلی و سازمانی، می توان نیازها و ارزش های کارکنان را در سازمان های دولتی پیش بینی نمود و انگیزه، تعهد و پویایی را بهبود بخشید.