مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
سازمان های دولتی
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
65 - 88
حوزههای تخصصی:
در شرایط متحول و متغیر امروزی، یکی از مسائلی که به مخاطرات سازمانی دامن می زند، نداشتن رویکرد استراتژیک و بلند مدت و ابتلا به نقیصه نزدیک بینی است. نزدیک بینی مدیران یک عارضه فراگیر است که مجموعه گزینه های مورد توجه تصمیم گیرندگان را محدود می کند و افق دید مدیران و تصمیم گیرندگان را به مسائل عادی و روزمره معطوف می سازد. این پدیده به جهت مشکلات و مسائلی که برای سازمان ها به وجود آورده است، به یک ضرورت پژوهشی پر اهمیت بدل گشته است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی نزدیک بینی مدیران در سازمان های دولتی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، رویکرد آن کیفی و استراتژی مورداستفاده داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش، مدیران سازمان های دولتی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری اعضای نمونه انتخاب شدند. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد. نتایج تحلیل داده ها با کمک نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA و فرآیند های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. نتایج پژوهش مشتمل بر ارائه مدلی است که عوامل و مؤلفه های مربوط به علل، عوامل همبسته، عوامل میانجی، اقتضائات و نتایج مربوط به مقوله محوری پژوهش را شناسایی نموده است. در مجموع این پژوهش با تبیین نظریه نزدیک بینی مدیران، زمینه لازم برای فهم و شناخت این رفتار و همچنین کنترل و پیشگیری آن را در سازمان فراهم آورده است.
طراحی مدل ارتقاپذیری مدیران در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارتقاپذیری مفهومی راهبردی در توسعه سازمان های امروزی محسوب می شود، چرا که توان ارتقاپذیری می تواند نشانگر سرمایه های انسانی ارزشمند به عنوان مزایای رقابتی سازمان باشد. بر اساس این، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارتقاپذیری مدیران به عنوان یکی از ارزشمندترین و راهبردی ترین سرمایه های انسانی در سازمان های دولتی انجام می پذیرد. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمّی صورت گرفته است. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش را استادان دانشگاه در رشته های مدیریت منابع انسانی، مدیریت رفتار سازمانی، و مدیریت راهبردی و مدیران خبره سازمان های دولتی تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و بر پایه اصل اشباع نظری، 16 نفر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شده اند. داده های مورد نیاز در این بخش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. برای مدلسازی معیارهای ارتقاپذیری مدیران از روش ساختاری تفسیری بهره برده می شود. در این بخش جامعه آماری را مدیران و خبرگان سازمان های دولتی شهر خرم آباد تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 24 نفر از این جامعه به عنوان نمونه تعیین شده اند. داده های مورد نیاز برای مدلسازی با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی جمع آوری گردید. یافته ها: یافته های پژوهش دربرگیرنده شاخص ها و مولفه های ارتقاپذیری مدیران و ارائه مدل ارتقاپذیری مدیران در سازمان های دولتی است. به این ترتیب، یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی 14 شاخص ارتقاپذیری مدیران در چهار سطح و در قالب مدل نهایی تشریح شده است. ارزش/ اصالت پژوهش: این پژوهش علاوه بر کاهش شکاف نظری در حوزه مورد بررسی، با ارائه بستری مناسب سهم بسزایی در توسعه فعالیت پژوهشگران علاقه مند به موضوع داشته است. همچنین، با توجه به نبود پژوهشی مشابه در این خصوص، نتایج حاصل از انجام این پژوهش می تواند علاوه بر کاهش اختلاف نظرهای موجود در ارتباط با شاخص های ارتقا پذیری، راهگشای مناسبی برای تدوین راهبردهای معطوف به مدیران در سازمان های دولتی باشد.
طراحی مدل سیستماتیک طفره روی سازمانی: پیشایندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
401 - 425
حوزههای تخصصی:
ریشه اغلب مشکلاتی که سازمان ها در زمینه کاهش بهره وری منابع انسانی با آن مواجه اند و نیز افزایش شکایت ارباب رجوعان از اتلاف زیاد وقت در دریافت خدمات از سازمان های دولتی را می توان در رفتارهای ضدتولید به ویژه طفره روی سازمانی جست وجو کرد. پس، پی بردن به عواملی که باعث شکل گیری طفره روی در سازمان می شود و تلاش در جهت رفع آن ها دارای اهمیت فراوان است. این مقاله، مبتنی بر پژوهشی کیفی، با استفاده از راهبرد مفهوم سازی داده بنیاد، به مطالعه عوامل مؤثر بر شکل گیری طفره روی و پیامدهای آن در سازمان های دولتی می پردازد. در این زمینه با 17 تن از متخصصان، شامل مدیران سازمان های دولتی شهر سیرجان و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، به عنوان نمونه آماری، به شیوه هدفمند و به روش نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس مدل طراحی شده مخرب های ساختاری و رفتاری کار فرهنگ طفره روی را ایجاد می کند و در کنار این فرهنگ فضای طفره روی، که شامل فضای مجازی و فضای نامناسب فیزیکی کار و روابط غیردوستانه و بحث های سیاسی است، همراه شرایط تقویت کننده ای مانند عدم شایستگی مدیران و مشکلات جسمی و روحی کارکنان منجر به طفره روی سازمانی می شود و در نهایت طفره روی سازمانی پیامدهای منفی فراوانی برای فرد و گروه و سازمان در پی خواهد داشت.
تأثیر رهبری اقتدارمأب بر طردشدگی منابع انسانی با نقش میانجی فرسودگی احساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
97 - 123
حوزههای تخصصی:
کارکنان به عنوان سرمایه اصلی در جهت تحقق اهداف و رسالت سازمانی می باشند که نبود ارتباطات مناسب و متعاقباً طردشدگی کارکنان و انزوا و سرخوردگی آنان منجر به پیامدهای مخرب و نامطلوب در سازمان های دولتی می گردد. پژوهش حاضر، اثر رهبری اقتدارمأب بر طردشدگی منابع انسانی با نقش میانجی فرسودگی احساسی را تحلیل و بررسی می کند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت جزء تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. برای سنجش متغیرهای رهبری اقتدارمأب، طردشدگی، فرسودگی احساسی از پرسشنامه های ونگ و همکاران (2019)، جیانگ و همکاران (2011) و سوآلقا (2017) استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و آلفای کرونباخ (82/0) تأیید گردید. جامعه آماری شامل سازمان های دولتی شهرستان خرم آباد می باشند که 121 نفر از کارکنان آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده اند. داده ها از طریق الگوریتم مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل گردید. تحلیل نتایج در سطح اطمینان 95% بیانگر تأثیر مثبت و معنادار رهبری اقتدارمأب بر طردشدگی و فرسودگی احساسی می باشد. به علاوه، تحلیل مسیر غیر مستقیم گویای نقش میانجی فرسودگی احساسی در تأثیر رهبری اقتدارمأب بر طرد شدگی است. به عنوان یک نتیجه کلی، رهبری اقتدارمأب یکی از عوامل زمینه ساز فرسودگی احساسی و طردشدگی کارکنان در سازمان های دولتی قلمداد می شود.
نقش تعدیلگری فاصله قدرت در تاثیر خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ با تاکید بر نقش میانجی عدالت ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۳
141 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ با در نظر گرفتن میانجی گری عدالت ادراک شده و نقش تعدیل گری فاصله قدرت می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی می باشند. برمبنای نمونه گیری تصادفی ساده، 368 پرسشنامه صحیح عودت داده شد و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ کارکنان تاثیر مستقیم و معناداری دارد و هم به طور غیرمستقیم از طریق میانجی گری عدالت ادراک شده و تعدیلگری فاصله قدرت بر سایبرلوفینگ کارکنان تاثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش در حوزه خودبرتربینی روانشناختی و سایبرلوفینگ، نوآوری هایی به همراه داشته است و به مدیران سازمان ها در درک تاثیرگذاری خودبرتربینی روانشناختی بر سایبرلوفینگ با میانجی گری عدالت ادراک شده و نقش تعدیلی فاصله قدرت کمک می کند تا موجبات کاهش سایبرلوفینگ را فراهم نمایند.
پدیدارشناسی خودسانسوری در روابط عمومی های سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات سازمان های دولتی توأم با مواظبت دائم و رفع موانع از مسیر آن ها، ضامن سلامت جامعه و سازمان است. ازاین رو، پدیده خودسانسوری در روابط عمومی های سازمان های دولتی را باید یکی از موانع عمده در این مسیر قلمداد کرد که شناخت و واکاوی عوامل و زمینه های بروز این پدیده می تواند گامی ضروری و مهم در رفع این موانع محسوب شود. این پژوهش با هدف مطالعه عمیق تجارب مدیران روابط عمومی های سازمان های دولتی شهر یزد، به دنبال کشف و شناسایی عوامل و انگیزه های آنان در مبادرت به خودسانسوری است. این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی به روش پدیدارشناختی انجام گرفته و اعتمادپذیری داده های پژوهش نیز با استفاده از معیارهای چهارگانه اعتبارپذیری؛ انتقال پذیری؛ تأییدپذیری؛ و اطمینان پذیری تأیید شده است. یافته های پژوهش در 15 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی نمایانگر تأثیر عوامل چهارگانه ناامنی و نیازمندی، دستورمحوری، تبعیت از گفتمان حاکم و مصلحت اندیشی در سطوح فردی، سازمانی، فراسازمانی است. با توجه به سایه سنگین عوامل یاد شده بر دیدگاه های مدیران روابط عمومی های سازمان های دولتی در مبادرت به خودسانسوری، می توان نتیجه گرفت که تسهیل جریان اطلاعات به عنوان یکی از ضرورت های توسعه جوامع، نیازمند توجّه جدّی مسئولان و سیاست گذاران کشور به جایگاه و نقش روابط عمومی ها در این زمینه است.
آینده پژوهی مدیریت استعداد در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
امروزه برای سازمان های پیشرو یک پارادایم اهمیت محوری دارد: سرمایه انسانی، مدیریت استعدادها می تواند دانش سرمایه انسانی را به ارزش افزوده تبدیل کند. هدف این پژوهش آن است که به آینده سازی برنامه های دولت و مجلس برای جذب و نگهداری استعدادها بپردازد و با ساخت سناریوهای مطلوب، نامطلوب، قابل قبول و قابل تحمل آینده های محتمل درزمینه مدیریت استعدادها در سازمان های دولتی ایران را دسته بندی کند. این پژوهش به روش کیفی و آینده پژوهی انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی، مورد پژوهی و مطالعه روند است. روش جمع آوری داده ها، روش دلفی است. پانل دلفی شامل ۱۰ نفر از نخبگان علمی و مدیران سازمان های دولتی بودند. در این پژوهش تحلیل ساختاری و تحلیل تأثیرات متقابل مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد آینده های محتمل در رابطه با مدیریت استعداد شامل طیفی است که از یک سو منجر به تشویق استعدادها شده و با به کارگیری سند راهبردی سبب جذب و حفظ نخبگان و استعدادها در سازمان ها شده و از دیگر سو به از دست دادن استعدادها و خروج آن ها از سازمان های دولتی و کشور منجر خواهد شد. براساس ایده تشویق سازمان های دولتی باید با بازنگری، ادامه و اصلاح تشویقات خود هرگونه اقدام جهت نگهداری استعدادها را به کار گرفته و با دادن امتیازات مناسب و انگیزاننده به افراد با استعداد سازمان، بر ماندگاری و حفظ آن ها تلاش کنند. در پایه تطمیع نیز سازمان های دولتی در عین تشویق و دادن امتیازات خاص به افراد با استعداد و نخبه باید ابزارهایی را برای ترغیب این سرمایه های انسانی خود داشته باشند تا طمع امکانات خارج، از دل آن ها برکنده شود.
به کارگیری استراتژی تجزیه و تحلیل داده های بزرگ و اینترنت اشیاء جهت کسب مزیت رقابتی پایدار در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی به کارگیری استراتژی تجزیه و تحلیل داده های بزرگ و اینترنت اشیاء جهت کسب مزیت رقابتی پایدار در سازمان های دولتی با در نظر گرفتن قابلیت های تجزیه و تحلیل داده های بزرگ است. این مطالعه به صورت یک پژوهش میان رشته ا است که ضمن معرفی قابلیت های تجزیه و تحلیل داده های بزرگ و اینترنت اشیاء، کیفیت داده را به عنوان یک استراتژی جهت کسب مزیت رقابتی ارزیابی می کند. این پژوهش از نظر مبانی فلسفی پژوهش، مبتنی بر پارادایم اثبات گرایی، از نظر رویکرد پژوهش کمی، از نظر استراتژی پژوهش جزء پژوهش های پیمایشی است. در گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و میدانی استفاده استفاده شد. جامعه آماری پژوهش نامحدود و نمونه آماری این پژوهش شامل 384 نفر از مدیران و متخصصان بوده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی و در دسترس است که با استفاده از جدول مورگان از جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن به صورت روایی محتوا توسط خبرگان و با بهره گیری از نرم افزار اس.پی.اس.اس مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. همچنین شاخص های برازندگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آموس بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، کیفیت داده ها باید به عنوان بخشی از استراتژی جهت ایجاد ارزش برای سازمان ها دولتی تبدیل شود. همچنین قابلیت تحلیل داده های بزرگ به طور مثبت رابطه بین کیفیت داده و مزیت رقابتی را میانجیگری می کند. از سوی دیگر عملکرد استراتژیک و مدیریت مالی بر مزیت رقابتی اثر مثبت و معنی داری دارند.
واکاوی راهبردهای سازمان های دولتی ایران برای ایجاد تاب آوری در کارکنان در دوران همه گیری کووید 19: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران همه گیری ویروس کووید 19 در جهان، زمانه آزمون کیفیّت بحران داری کشورها است. بر این اساس در همه کشورها ازجمله ایران رهبری حکمرانی، مدیریت و عملیات میدانی مواجه با این بحران به عهده بخش دولتی بوده است زیرا فلسفه وجودی این بخش پاسداری از شهروندان در برابر اضطرارها، فاجعه ها و همه نوع حوادث طبیعی و غیر طبیعی است. از این رو سازمان های دولتی نقش مهمی در فرایند بحران داری هر کشوری ایفا می کنند و در این راستا مسئولیت چنین امر خطیری بر عهده نیروی انسانی سازمان ها است. مدیران دولتی برای ارتقاء تاب آوری کارکنان خود در عصر کووید 19، راهبردهای متعددی را پیش گرفته اند. اگرچه پژوهش هایی چند در زمینه این پدیده انجام شده است ولی تاکنون، راهبردهای مدیران برای تقویت تاب آوری کارکنان در بخش دولتی در مواجهه با کووید 19 بررسی نشده است. هدف این پژوهش پر کردن چنین شکافی در دانش تاب آوری کارکنان بوده است. داده های این پژوهش کیفی مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مرور اسناد و مقاله های منتشره بوده است و از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های این پژوهش راهبردهای مدیران دولتی را در سه طبقه سخت افزاری، نرم افزاری و کارمند افزاری تقسیم کرده است که در درون هر طبقه انواعی از اقدامات راهبردی و عملیاتی قید شده است. یافته های این مطالعه می تواند دلالت های عملی و نظری مهمی برای خط مشی گذاران و مدیران از یک طرف و اندیشمندان و پژوهشگران منابع انسانی از طرف دیگر در پی داشته باشد.
شناسایی و اولویت بندی موانع رفتاری شایستگی مدیران در سازمان های دولتی با رویکرد دلفی فازی و روش بهترین – بدترین (BWM)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر اساس مزیت رقابتی سازمان ها و شرکت ها از منابع طبیعی به سرمایه ی انسانی تغییر یافته است؛ بنابراین استفاده مؤثر از سرمایه انسانی به شکل شایستگی های مدیریتی در محیط رقابتی بسیار حیاتی می باشد. سازمان ها اهمیت بهبود شایستگی های مدیران خود را با تکیه بر این اصل که مدیران شایسته احتمال بیشتری دارد که اهداف و آرمان های عملکرد خود را برآورده کنند درک کرده اند. هدف از انجام مقاله حاضر پس از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش به شناسایی موانع رفتاری شایستگی مدیران در سازمان های دولتی با نظر 25 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی مسلط به مفاهیم تحقیق پرداخته شد. نتایج حاصل از وزن دهی و اولویت بندی موانع شایستگی رفتاری مدیران با روش بهترین – بدترین نشان می دهد بُعد گرایش های فرهنگی نامناسب رتبه اول و قانون گریزی و سیاست زدگی و ویژگی های شخصیتی مدیران، تضاد سازمانی و سبک رهبری رتبه های بعدی را کسب نمودند.
بررسی و تحلیل ضرورت مدیریت دانش در سازمان های دولتی به عنوان یک اصل مهم و حیاتی
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش فرآیندی است که به واسطه آن سازمان ها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش) و توزیع و انتقال دانش، مهارت هایی را کسب می کنند. فرآیندی که به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونه ای مؤثر در تصمیم های خود به کار گیرند. مدیریت دانش در سازمان به دنبال آن است تا نحوه و چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به مهارت های فردی و گروهی تبیین و روشن نماید. با بررسی و تحلیل اهمیت و ویژگی های دانش در حیطه عملکرد سازمان هامی توان دریافت که برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمان هابه یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. علوی و لیدنر نظام های مدیریت دانش را به عنوان نظام های بر مبنای فن آوری اطلاعات تعریف کرده اند. این نظام ها جهت پیشبرد فرآیندهای سازمانی خلق، ذخیره، بازیابی و اشاعه و کاربرد دانش مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله قصد داریم به بررسی و تحلیل ضرورت مدیریت دانش در سازمان های دولتی بپردازیم.
مطالعه کیفی برای شناسایی و تبیین علل شکل گیری و بروز رفتارهای سیاسی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
317 - 335
حوزههای تخصصی:
رفتارهای سیاسی امری انکارناپذیر در سازمان های امروزی بوده که به دلیل تأثیرات دو جانبه مثبت و منفی که برعملکرد و بهره وری سازمان ها دارد، مورد توجه روزافزون صاحب نظران و پژوهشگران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین چگونگی شکل گیری و بروز رفتارهای سیاسی کارکنان در سازمان های دولتی به روش کیفی و با استفاده از تکنیک دلفی انجام شد. ابتدا براساس ادبیات، مطالعات و نتایج تحقیقات پیشین و گفتگو با صاحب نظران، چیدمان اولیه ای براساس عوامل، مؤلفه ها و شاخص های پیشنهادی طراحی و براساس آن پرسشنامه ای ( باز و بسته ) تهیه و با استفاده از روش دلفی طی سه دور جهت نظرخواهی در اختیار 20 نفر از خبرگان علمی ( پانل دلفی ) قرار گرفت. نتایج حاصل در پایان دورهای سه گانه دلفی و با استفاده از ضریب هماهنگی کندال نشان داد که چهار عامل شامل ویژگی های سازمانی با 10 مؤلفه و 30 شاخص، ویژگی های فردی با 7 مؤلفه و 22 شاخص، ویژگی های محیطی با 4 مؤلفه و 12 شاخص و ویژگی های فرهنگ سازمانی و ارتباط با 5 مؤلفه و 15 شاخص با شکل گیری و بروز رفتارهای سیاسی رابطه معناداری دارند. نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های سازمانی مهمترین نقش را در بروز رفتارهای سیاسی داشته و ویژگی های فردی، محیطی و فرهنگ سازمانی به ترتیب در رده های بعدی اهمیت قرار دارند.
آمایش وضعیت توسعه رهبری در چارچوب جغرافیای انسانی سازمان های دولتی با تاکید بر دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری موثر یکی از موثرترین استراتژی ها برای جذب و حفظ استعدادها و تضمین مزیت رقابتی در بلند مدت است. هدف اصلی که محقق در این پژوهش دنبال می کند این است که نظام توسعه و بهسازی منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی مازندران تا چه حد امکان توسعه رهبری، در سطح فردی و سیستمی را فراهم می سازد؟ تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مازندران که به تعداد 265 نفربه روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند، برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی سوالات با استفاده از معیار cvr ارزیابی و به تایید رسید، برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 8./ به دست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد، نتایج ارزیابی نشان داد که نظام توسعه و بهسازی منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران امکان توسعه فرآیند رهبری را در سطح فردی فراهم می سازد، در سطح سیستمی نیزدر بعد یادگیری سازمانی و شرایط شبکه مناسب اما در بعد رهبری اشتراکی امکان توسعه رهبری مهیا نمی باشد، همچنین در جهت بهبود تعاملات سطح فردی و سیستمی، کنترل تنش ها و سازگاری سیستم با شرایط پیچیده تدابیر لازم را در پیش می گیرد و از طرفی تسهیل کننده های لازم را نیز در جهت توسعه رهبری فراهم می نماید.
فهم روان شناسانه احساس مالکیت نسبت به مشاغل مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
7 - 40
حوزههای تخصصی:
در حوزه های روانشناسی و مدیریت، مالکیت روان شناختی به عنوان یک پیش آیند روان شناختی مهم برای انگیزه ها، نگرش ها و رفتارهای مدیران در محل کار معرفی شده است. هدف از این پژوهش فهم پدیده احساس مالکیت روان شناختی نسبت به مشاغل مدیریتی در میان مدیران دولتی است که با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای–کاربردی بوده و به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران سازمان های دولتی در استان ایلام بود. نمونه گیری تحقیق حاضر به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت که شامل مصاحبه با 20 نفر از مدیران سازمان های دولتی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل تماتیک با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها در برگیرنده یک مضمون، هشت مقوله اصلی و بیست ویک مقوله فرعی می باشد. با در نظر داشتن عوامل شکل دهنده مفهوم پدیده ی مالکیت روان شناختی شامل: دلبستگی، پیوستگی، پایبندی، احساس مسئولیت، سلطه جویی، هویت یابی، خودمختاری و خودکارآمد پنداری، سازمان های دولتی باید در جهت مدیریت این پدیده اقدامات سازنده ای انجام دهند.
ارائه الگوی مدیریت عملکرد اجتماعی سازمان های دولتی، مورد مطالعه: شهرستان نجف آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
75 - 95
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل کلیدی بقای دولت ها در جهان امروز ارتقای پیوسته مدیریت عملکرد در این سازمان ها است به نحوی که سازمان های دولتی هرچه در زمینه نوآوری مدیریت عملکرد از حیث پاسخگویی به نیازهای مختلف اجتماع غنی تر عمل نمایند اسباب ایجاد رشد و کمال توسعه سازمانی را فراهم خواهند نمود. الگویی در زمینه مدیریت عملکرد اجتماعی در سازمان های دولتی وجود نداشت، لذا این پژوهش با هدف طراحی الگوی توصیف شده انجام گردید. پس از تأیید مدل با استفاده از تکنیک دلفی و بهره گیری ازنظر خبرگان در دو دور رفت وبرگشت با اجماع بیش از 80 درصد، مدل ارائه گردید، درنهایت 10 بعد اصلی،39 مؤلفه به عنوان گویه های مدل استخراج گردید. سپس توسط 16 نفر از خبرگان علمی و دانشگاهی آزمون شد و مورد تأیید قرار گرفت. تحقیق حاضر ازنظر هدف توصیفی و ترکیبی، از نظر نتیجه، کاربردی و از نظر نوع داده ترکیبی (کمی و کیفی) است. جامعه هدف تحقیق سازمان های اداری نظام دولتی مستقر در شهرستان نجف آباد اصفهان بود. بخش کمی به وسیله، 94 پرسشنامه محقق ساخته از مدیران عالی و ارشد دستگاه های اجرایی تکمیل و جمع آوری شد. درنهایت برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart_PLS استفاده شد. بار عاملی تمامی گویه ها بالاتر از 4/0 به دست آمد. لذا پایایی مدل از وضعیت مطلوبی برخوردار بود. هدف پژوهش ارائه مدلی برای سازمان های دولتی است که سبب تاب آوری در پاسخگویی اجتماعی و تعالی سازمان های دولتی در بهره وری بوده است.
بررسی وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب نظام انتصاب در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت سهم کلیدی شایستگی ها و عملکرد مدیران در موفقیت سازمان ها به ویژه در بخش دولتی، پژوهش حاضر به آسیب شناسی وضعیت موجود نظام انتصاب در سازمان های دولتی کشور پرداخته و سعی دارد عواملی را که به برپایی یک نظام انتخاب و انتصاب اثربخش منجر می شود، معرفی کند. این پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی - کمی) انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار Max QDA11 و در بخش کمی از نرم افزار SPSS23 استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش، 18 نفر از مدیران دولتی و در بخش کمی نیز، 303 نفر از کارکنان بخش دولتی بودند. یافته های پژوهش بیانگر این است که در بعد عوامل مؤثر بر انتصاب مدیران، غلبه روابط بر ضوابط، اولویت دادن به وابستگی های حزبی، توجه به همگرایی فرد مورد نظر با مدیر و اعمال فشارهای سیاسی برای انتصاب و در بعد عوامل مؤثر بر رسیدن به گزینه های مدیریت نیز وابستگی های حزبی و جناحی، اعمال نفوذ از بیرون سازمان، دستور مقام های مافوق و برخورداری از سوابق سیاسی و اجرایی، بالاترین اهمیت را دارا می باشند. همچنین مشخص شد که تعهد به شرایط احراز پست ها در انتصاب ها، الزام به طی دوره های آموزشی قبل از انتصاب و الزام به طی کردن سلسله مراتب سازمانی به عنوان عوامل مهم تر از میان 13 عامل دیگر در ایجاد یک نظام انتصاب مبتنی بر شایستگی نقش دارند.
تدوین الگوی شایستگی کنشگران حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان های دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگی های مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمان های دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدل های شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفه های مشترک آن ها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آموزش سازمان های دولتی(نمونه گیری هدفمند ملاک محور) فهرستی از شایستگی ها با توجه به ماموریت ادارات آموزش در این سازمان ها استخراج شدند. جهت اعتباربخشی شایستگی ها مدل تدوین شده سه نوبت در اختیار خبرگان مربوطه قرار گرفت تا نهایتا توافق لازم در مورد فهرست نهایی به دست آمد. بر طبق نتایج این تحقیق، شایستگی های کارکنان آموزش را می توان به دو دسته شایستگی های پایه(ارتباط موثر، شناخت صنعت، سواد فن آوری، کلان نگری) و شایستگی های تخصصی(تحلیل نیازهای آموزشی، طراحی آموزشی، روانشناسی یادگیری، راهبردهای آموزش و توسعه، سنجش یادگیری و عملکرد، تکنولوژی آموزشی، استانداردهای آموزش و توسعه) تقسیم نمود.
ارائه الگوی کاهش تحلیل رفتگی شغلی منابع انسانی در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
225 - 254
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین نیازهای کارکنان در هر سازمانی، تأمین سلامت جسمی و روانی آنان در محیط کار است؛ به گونه ای که فشار جسمی و روانی شدید ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار می تواند در کارکنان منجر به تحلیل رفتگی شغلی شود، که بروز این نیز پدیده می تواند عواقبی منفی برای فرد و حتی سازمان ها به همراه داشته باشد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کاهش تحلیل رفتگی شغلی منابع انسانی در سازمان های دولتی کشور با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. بدین منظور پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی در محدوده زمانی 2000 تا 2020 میلادی و 1380 تا 1400 شمسی، درنهایت 38 پژوهش که ارتباط نزدیکی با موضوع مورد مطالعه داشتند، انتخاب و با تحلیل محتوای آن ها ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین شد. براساس یافته های پژوهش، عوامل مؤثر بر کاهش تحلیل رفتگی شغلی منابع انسانی در سازمان های دولتی کشور در سه دسته «عوامل سازمانی»، «عوامل شغلی» و «عوامل فردی» جای داده شد. همچنین از میان کدهای شناسایی شده، وجود زمینه پرورش و فرصت های مستمر در سازمان، وجود جو صمیمانه در سازمان، برخورداری از استقلال و آزادی عمل در شغل، وجود فرصت های ارتقاء و پیشرفت شغلی در کار، برخورداری از احساس آرامش در کار، باور داشتن به خودکارآمدی در به انجام رساندن وظایف شغلی، برخورداری از احساس مؤثر بودن در شغل، رضایت داشتن از حقوق و دستمزد، برخورداری از ثبات هیجانی در شرایط مختلف و مدیریت کردن خود در برابر واکنش های عاطفی، بیشترین ضریب اهمیت را به دست آوردند.
تحلیل پیشایندهای مؤثر بر بهبود انگیزه خدمت مدیران سازمان های دولتی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
307 - 332
حوزههای تخصصی:
تلاش برای بهبود انگیزه کارکنان و به ویژه مدیران در بخش های دولتی و عمومی، یکی از دغدغه های مهم تحقیقات مدیریت دولتی می باشد. این تلاش ها منجر به ارائه تئوری های متعددی از جمله تئوری انتخاب عمومی، تئوری کارگزاری، تئوری خادمیت و تئوری انگیزه خدمت عمومی شده که هر کدام عواملی را بر انگیزه مدیران بخش دولتی موثر می دانند. این مقاله مبتنی بر رویکرد ساختاری تفسیری و با بهره گیری از دو روش گردآوری داده ها شامل مصاحبه و پرسش نامه به مطالعه عوامل موثر بر انگیزه مدیران جهت خدمت در بخش دولتی می پردازد. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با 16 نفر از مدیران ارشد به روش نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متون مصاحبه در قالب 13 مقوله کلی به عنوان پیشایند های موثر بر انگیزه خدمت مدیران کد گذاری شدند. در ادامه پرسش نامه ای نیمه بسته مبتنی بر طیف لیکرت حاوی این پیشایند ها تنظیم و در اختیار خبرگان مذکور قرار گرفت. نتایج با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، تجزیه و تحلیل و در نهایت ارتباط و توالی پیشایند ها به دست آمد. ارتباطات به دست آمده نشان داد که مبانی دینی و اعتقادی و نگرش جامعه محور اساس ایجاد، حفظ و بهبود انگیزه مدیران برای خدمت در بخش دولتی را تشکیل می دهد.
بررسی پژوهش های معماری سازمانی در ایران: یک مرور نظامند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل کمی و کیفی پژوهش های معماری سازمانی در ایران است که در پایگاه های داده داخلی طی دو دهه گذشته منتشر شده اند. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مروری نظام مند است که 70 پژوهش از طریق جستجو در 4 پایگاه داده داخلی بازیابی شدند که در نهایت 70 پژوهش به عنوان مطالعه اولیه انتخاب شد. یافته ها: جهت تحلیل کمی، پژوهش ها از نظر توزیع فراوانی در پایگاه های داده، سال انتشار، نوع سازمان، روش پژوهش و موضوع پژوهش بررسی شدند. به منظور تحلیل کیفی پژوهش های هدف در 7 سطح سیاست ها، بازیگران و ساختارهای حکومت؛ چارچوب ها و روش های معماری؛ اصول و استانداردهای معماری؛ پیاده سازی ها؛ نظارت؛ امکانسنجی و پژوهش های چندموضوعی گروه بندی شدند. یافته ها نشان داد پژوهش ها در ایران توجه بیشتری به"چارچوب ها و روشهای معماری" و "نظارت بر معماری سازمانی" در مقایسه با سایر سطوح دارند. نتیجه گیری: این پژوهش مبانی علمی قابل توجهی برای سازمانهایی که به دنبال روش و ابزار مناسب برای مدیریت و نظارت در زمینه معماری سازمانی هستند، فراهم می کند که در صرفه جویی به لحاظ هزینه و زمان تأثیر بسزایی دارد.