مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ادبیات معاصر
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
145-166 صفحه
حوزه های تخصصی:
تجلی شخصیتهای حماسی در ادبیات ملل مختلف بارز است و بسیار به آن اهمیت داده م یشود . شاعران به آن شخصیتها فخر میورزند و بخش فراوانی از سرودههای خویش را به دلاور یهای آنان اختصاص میدهند. ادبیات فارسی وعربی به طور گسترده ای از واقع ه کربلا و شخصیت های آن تاثیر پذیرفته است و اشعار فراوانی در این زمینه سروده شده است؛ ولی با توجه به قابلیتهای زبانی و شرایط مختلف ادبی و نوع نگاه شاعران در ادبیات فارسی و عربی، تعابیر آنان از این واقعه گاهی مشترک و گاهی مختلف است. در این میان بخشی از ادبیات عاشورایی فارسی و عربی به حضرت عباس (ع) حماسه ساز دلاور واقعه کربلا اختصاص دارد و این اشعار ابعاد مختلف شخصیتی ایشان را انعکاس م یدهد و این انعکاس در آیینه ادبیات فارسی و عربی شایان بررسی و تحلیل است . در ادبیات عربی به مضامینی همچون سقایت، شجاعت و فخر در توصیف شهادت ایشان و ذکر نسب، بسیار بیشتر از ادبیات فارسی توجه شده است و در ادبیات فارسی نیز مظلومیت وزیبایی و پرچمداری حضرت عباس (ع) دارای برتری نسبی است. به طور کلی صبغه حماسی اشعار عربی معاصر نسبت به اشعار فارسی پررنگتر است در حالی که جنبه رثایی در ادبیات فارسی چشمگیر تر است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف شخصیتی حضرت عباس(ع) در بارزترین سرودههای معاصر عربی و فارسی و شباهت و تفاوتهای این بازتاب میپردازد.
تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در اشعار شاعران شیعی معاصر عربی و فارسی
حوزه های تخصصی:
تجلّی سیمای حضرت فاطمه (س) در شعر شاعران شیعی متعهد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون، به وی ه در شعر دوره معاصر، به وفور دیده می شود. شاعران شیعی معاصر در ادبیات عربی و فارسی از دریچه شعر، مظلومیت این بزرگ بانوی جهان اسلام را به تصویر کشانده اند و به عنوان حلقه اتصال نبوت و امامت به تشنگان حقیقت معرفی نمودند.تعابیر شاعران بیشتر مشترک است؛ ولی در ادبیات عربی به مضامینی همچون شفاعت، بضعه النبی و جریان فدک بسیار بیشتر از ادب فارسی توجه شده است. در صورتی که در ادب فارسی به امّ الائمه بودن و فضایل و مناقب عالیه حضرت زهرا (س) اهتمام بیشتری شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار شاعران شیعی معاصر، به بررسی تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که به طور کلی، جنبه رثایی در هر دو ادبیات عربی و فارسی غالب است و به جنبه حماسی توجهی نشده است.
بررسی کارنامه هدایت پژوهی در ایران از 1330تا1381(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت یکی از تأثیر گذارترین نویسندگان معاصر است که در پیوند با آثار و شخصیت او کتاب ها و مقاله های گوناگونی پدید آمده است. این پژوهش بر آن است ابتدا با نگاهی کلی و با توجه به آثار پدید آمده، رویکردهای هدایت شناسی را تبیین کند و پس از آن، سیر هدایت پژوهی را از سال1330تا1381 به صورت دوره های دهساله تحلیل و بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد در دهه ی سی که هدایت شناسان نخستین تجربه های خود را در زمینه ی پژوهش درباره ی هدایت کسب می کردند، بیشتر در زمینه هایی چون تحلیل ویژگی های روحی و اخلاقی هدایت، تأثیر پذیری او از نویسندگان خارجی و شیفتگی هدایت به علوم خفیه مطالبی می نوشتند. در این دوره 51مقاله و 12کتاب درباره ی هدایت نوشته شد. در دهه ی چهل با رشدی دو برابری، 124مقاله و 6 کتاب درباره ی آثار هدایت و به ویژه داستان های او نوشته شد و جنبه های تازه تری از زندگی و آثار هدایت بررسی شد. در دهه ی پنجاه نیز 145مقاله و 8 کتاب درباره ی خودکشی هدایت و علل آن و موضوع های کلی دیگر تحریر گردید. از دهه ی شصت، تجربه ی نویسندگان در زمینه ی هدایت پژوهی رفته رفته افزوده گشت و نویسندگان با تکیه بر دانش خود در زمینه ی نقد ادبی به نقد و بررسی آثار هدایت پژوهانه همت ورزیدند. در این دوره نیز 160 مقاله و 4 کتاب درباره ی هدایت به چاپ رسید. به طور شگفت آوری در دهه ی هفتاد ملاحظه می گردد که دامنه ی موضوع ها و مبحث های هدایت شناسی افزایش می یابد و این پدیده شاید مربوط به افزایش دانش نویسندگان درباره ی ادبیات معاصر و همچنین ادبیات جهان باشد که موضوع مورد علاقه ی فراوان هدایت بود. در این دهه، 170 مقاله و 45 کتاب درباره ی هدایت نوشته می شود. به طور عمده می توان گفت که هدایت شناسی چه از لحاظ کمی و چه از نظر کیفی در این دوره پیشرفت محسوسی داشته است.
نمایش نامه نویسی تاریخی در ادبیّات معاصر مصر و ایران از سال ۱۹۰۶ تا ۱۹۵۳(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی مشرق زمینیان، ازجمله مصریان و ایرانیان، در دو قرن اخیر با مظاهر تمدّن و فرهنگ غرب، از موارد بسیار مؤثّر و قابل توجّه در ادبیّات این دو کشور به حساب می آید. این موضوع به ویژه در توجّه به انواع ادبی برجستگی بیشتری دارد. یکی از این انواع ادبی که حاصل آشنایی نویسندگان شرقی با ادبیّات اروپایی است، نمایش نامه نویسی و ازجمله نمایش نامه های تاریخی است. نوع بیان حوادث تاریخی در این نوع از نمایش نامه ها، نویسندگان معاصر ایران و مصر نیز کوشیدند تا با به کارگیری این نوع ادبی، به بیان حوادث تاریخی و توضیح سرگذشت شخصیّت های ملّی و گذشته خود در قالب نمایش نامه های تاریخی بپردازند. پژوهش حاضر، میزان و ابعاد این تأثیرپذیری در نمایش نامه های تاریخی نویسندگان معاصر ایران و مصر را بررسی و نحوه رشد و توسعه این نوع ادبی را در آثار آن ها مشخّص کرده است؛ سپس این حرکت را در دو کشور، تحلیل و بررسی کرده است؛ همچنین معرّفی تاریخچه و مهم ترین نمایش نامه های تاریخی و مهم ترین نویسندگان دو کشور در این نوع ادبی از دیگر اهداف نوشتار پیش رو است.
تحلیل میراث متنی در شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر به منظور ژرفا بخشیدن دیدگاه های شاعرانه خویش و تأثیر گذاشتن شعر بر مخاطب به گونه های متفاوتی از متون سنتی بهره برده اند؛ متونی که به حوزه سنّت دینی، ادبی، اسطوره ای و فولکولوریک وابسته است و با کارکردی تأثیرگذار، میراث گذشتگان را با ساختی تازه در اختیار امروزیان قرار می دهد. این منابع و خاستگاه ها که «میراث متنی» نامیده شده اند؛ پشتوانه فرهنگی یک شاعر و بستر مناسبی برای باروری سروده های او می باشند. بهره گیری از این متون در بلاغت سنتی با نام های مختلفی مثل: «تضمین»، «ﺗﻠﻤﯿﺢ»، «اقتباس» مورد بحث قرار گرفته و امروزه با نام «بینامتنیت» یکی از مباحث مهم نقد ادبی است. صفارزاده از شاعران معاصر است که از ادبیات کهن و کلاسیک فارسی بهره های فراوانی برده است و علاوه بر شاعری، مترجم قرآن کریم و نهج البلاغه است و همین تأثیرپذیری وی از متون دینی به ویژه قرآن را بیشتر نشان می دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به این سوال اصلی پاسخ داده است که میزان بهره گیری صفارزاده از میراث متنی به چه اندازه و چگونه است؟ یافته ها نشان می دهد که وی با توجه به آشنایی با متون دینی و ادبی، سروده های خویش را عمق و غنا بخشیده و بر همین پایه شعر او سرشار از متون دینی و اسطوره ای است.
صدى المرأه فی الاعمال النقدیه الواقعیه لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
تهدف المقاله ابراز دور و مکانه المرأه فی الأعمال الأدبیه الواقعیه لنجیب محفوظ، من خلال اعماله الناقده و ذلک بتصویرها فی شتى طبقات المجتمع؛ السفلى و الوسطی و العلیا. و ترى المقاله أن المرأه فی اعمال نجیب محفوظ من الناحیه الاقتصادیه تدور بدوران الحاله الاجتماعیه فی المجتمع بأسره و هی مرکز التنبه لنجیب محفوظ فى بمته عن تأثیر الإقتصاد فی المجتمع و ما یولده فی حاله ضعفه و قله موارده من تفشی الفساد و ذلک بتصویر المرأه الفقیره بأنها بائعه الجسد. من جهه أخرى ترى المرأه فی الرجل منقذاً لها من همومها و احزانها الناجمه عن الشعور بالوحده و انعدام العلاقه مع الجنس الآخر. هذه الحاله تصویر للمرأه فی الطبقه العلیا من المجتمع وکلا النوعین او الحالتین للمرأه (الفقیره، بائعه الجسد و البرجوازیه التی تبغی الخلاص علی ید الرجل) کانت هذه المرأه ضحیه للفساد الناجم عن الطبقیه غیر العادله. اما المرأه فی الطبقه الوسطى فی تصویر نجیب محفوظ لها، فاکثر حظَاً من مثیلاتها فی الطبقتین السفلى و العلیا فهی فی الغالب امرأه شریفه التزمت التقالید و لم تهم وراء الرجل فلم تقع ضحیه المؤثرات الاقتصادیه بشکل واضح. من جهه أخرى نجد أن اسلوب نجیب محفوظ الادبی قد صوّر المرأه فی الطبقه الوسطى تصویراً أعمق من غیرها فی الطبقتین الفقیره و البرجوازیه ذلک لأنه ینتمی إلى هذه الطبقه و قد عاش فی أوساطها لذلک نراه یستوفی حقّها من الوصف و بیان ما هو علیها.
سیمای زن در شعر معاصر مصر
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
103-114
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، آشنایی با ادبیات معاصر عرب در خصوص زن بر اساس اشعار حافظ ابراهیم از شعرای معاصر مصر و دیدگاه وی در خصوص آزادی زنان و نقش آنها در تمامی عرصه های سیاست و علم و تربیت بود. روش این پژوهش نقلی، تحلیلی یافته ها است. نتایج نشان داد که ایشان روشنگرانه در اشعارشان، در مقابل خط فکری که معتقد به آزادی بی قید و بند برای زنان بود، ایستادگی نموده و آزادی زن را در حدود اسلام می داند. هم چنین این شاعر نئوکلاسیک معتقد به نقش زن در تمامی عرصه های سیاست ،علم و تربیت می باشد.
رمانتیسم و بازتاب آن در شعر احمد شاملو
منبع:
شفای دل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
105 - 122
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم یکی از مکاتب ادبی مؤثر برافکار، عقاید و ایده های اجتماعی و سیاسی ادیبان و شاعران معاصرملل مختلف بوده-است که بازتاب آن در ادبیات فارسی نیز پرفروغ جلوه کرده است. برپایه این مهم، مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، به تحلیل فحوای برخی از مهم ترین شاخص های مکتب رمانتیسم از جمله تخیل، هیجان و احساس، فردگرایی و اهتمام به خویشتن، عشق، انسان گرایی، بازگشت به طبیعت، سیر و سیاحت و یادکرد مرگ در شعر «احمد شاملو»، از شاعران معاصر ادب پارسی همت گمارده است. یافته های این جستار نشان می دهد، از پس خیال انگیزی شعر شاملو، مخاطب همراه با او از حالت شعوری به حالت شعری منتقل می شود و پژواک خیال را در سروده هایش می یابد. شعر شورانگیز شاملو، حاصل حضور هیجان و احساس رمانتیک گونه وی است؛ احساسی که شاعر هرچه را با آن تجربه می کند، در طلیعه شعر و ادب جای می دهد. بر اساس نگاه شاملو به عشق، کنش و واکنش مهر ومحبت انسانی در قالب دو قلب، از ضروریات و ملزومات زندگی بشری برشمرده می شود. وی علاوه بر پرداختن به دغدغه های انسان امروزی، تمام تلاش خویش را به کاربسته است تا ساحت انسانیت را از مرزهای ادیان و ملل و نژادها گذر دهد و گستره دایره جهان شمول انسانیت را بیش از پیش بگستراند.
نقدی بر ساختار اشعار قیصر امین پور
منبع:
شفای دل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
51 - 75
حوزه های تخصصی:
ادبیات، اعم از نثر و نظم همه آنها به صورت منسجم و یکدست نیستند، بلکه برخی در مرتبه عالی، برخی متوسط و بعضی نیز ضعیف اند و همین موضوع اندیشمندان سخن سنج را بر آن داشته است تا به نقد سره و ناسره آن بپردازند و نقد ادبی آن است که به ارزش و اعتبار آثار ادبی پرداخته شود و نیک و بد آن در معرض دید خوانندگان آن آثار قرار گیرد. با این بیان می توان فهمید که یک اثر ادبی، به ویژه شعر، آن است که منتقد با نگرش عمیق و دقیق، عبارات و مضامین آن را ارزیابی کند. در نقد ساختاری، اجزای یک سروده را نباید به صورت کیبعدی بررسی کرد، بلکه باید در مقوله های آوایی، لغوی و نحوی نیز تجزیه و تحلیل نمود و در بررسی آوایی به ساختار وزن، قافیه، ردیف و موسیقی کلام و معنی شعر نیز توجّه ویژه کرد. با این توصیف بررسی ساختار شعر، امکان پذیر نیست جز آنکه در پرتو تصویرهای خیالی انجام گیرد. شعر قیصر امین پور، شاعر دردآشنای پس از انقلاب نیز در همین راستا گام برمی دارد. ویژگی های شعر امین پور عبارتند از: ستایش و عشق، تصویرسازی های زیبا، مذهب اعتراض، غمگنانه بودن، تکرار و بازی با کلمات، به کارگیری تلمیحات، هنجارگریزی دستوری و واژگانی، نارسایی وزن و موسیقی، حشوگویی و سروده های سست و کم ارزش، ادبیات کودکانه، تتبع از شاعران دیگر، استفاده از واژه های عامیانه و بهره گیری از آرایه های شعری از قبیل: تشبیه، استعاره، جناس، پارادوکس یا تناقض نمایی، غلوّ، مراعات نظیر، ساختار آوایی، ترکیبات نو، تضاد، تمثیل و غیره.
بازتاب رئالیسم در اشعار مهدی اخوان ثالث
منبع:
شفای دل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
123 - 141
حوزه های تخصصی:
مکتب رئالیسم یکی از مکاتب هنری است که در اواسط قرن نوزدهم در اروپا ظهور کرد. رئالیسم به اصالت واقعیت و جهان خارج از ذهن اعتقاد دارد و به بازنمایی واقعیت تجربه شده انسان ها در زمان و مکان معین می پردازد. از آنجایی که رئالیسم بیان صریح و کامل فردیت هاست و اثر رئالیستی حاصل دریافت شاعر از روابط پویای میان انسان ها و جامعه اطرافش است، بررسی آثار رئالیستی شاعران می تواند نگاه آنان را از منظر فردی و اجتماعی نشان دهد. مهدی اخوان ثالث از شاعران معاصر در اشعار خود به واقعیت های موجود در جامعه عصر خود توجه داشته است. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی به بازیابی مؤلفه های رئالیسم در اشعار این شاعر پرداخته است. یافته ها نشان می دهد اخوان در تبیین مؤلفه های رئالیستی مفاهیم را در اشعار سمبولیک خود آورده است؛ به این معنی که کلیت شعر قالبی سمبولیک دارد، اما واقع گرایی به شکل جزیی در بندهای شعری نمایان شده است. نگاه اخوان ثالث به مؤلفه های رئالیستی نگاهی اجتماعی و سوسیالیستی است. در این میان ظلم، مرگ، مبارزه، شکست، فقر و غیره با بیانی رئالیستی در آثار این شاعر معاصر ارائه شده است. مرگ از پربسامدترین مؤلفه های رئالیسم در سروده های اخوان است.
نماد رنگ و حس آمیزی آن در تصویرسازی های اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه هایی که در آثار ادبی به ویژه شعر از ارزش پایگاهی شایسته برخوردار است و آفرینش های ادبی بر پایه ی آن پدید می آیند حس آمیزی و تخیل با رنگ در تصاویر شعری است «رنگ»، به عنوان برجسته ترین عنصر در حوزه محسوسات، از دیرباز تا کنون مورد توجَه انسان بوده و همواره روح و روان آدمی را مسحور قدرت خود کرده است. و یکی از عناصری است که کارکرد بسیار برجسته و در همه زمان ها و نزد همه ی ملت ها جایگاهی درخور و شایسته دارد، در هر فرهنگی برخی از رنگ ها گویای نگرش ها و بازگوکننده احساس ها و عواطف و آرزوهای درونی مردمان است، نمود این مسأله را در رنگ پرچم ها و نشانه های ملی هر کشور می توان یافت و امروزه رنگ مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود. رنگ مایه ی آرامش و هسته ی آرایش جهان است. شاعران نیز در سروده های خویش، عاطفه و احساس خود را با رنگ به تصویر می کشند و برجسته ترین جنبه ی تصویر در شعر عنصر رنگ است پیوندی که شاعر در میان اشیاء و پدیده های پیرامون پدید می آورد یا به کشف آنها دست می زند گاه بر پایه ی رنگ است.
بررسی تأثیر جنسیت و زمان بر استعاره های مفهومی غم در آثار پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران به قلم احمد محمود و سیمین دانشور؛ از دیدگاه اجتماعی- شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰۷
19 - 41
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی استعاره های مفهومی حوز ه غم می پردازد و تأثیر زمان و جنسیت را بر کاربرد این استعاره ها نشان می دهد. هدف این مقاله آن است که دریابیم که چگونه مفهوم غم در ساخت استعاره های مفهومی درک می گردد و برمبنای کدام مفاهیم در حوزه مبدأ شکل می گیرد و تغییر زمان و جنسیت در کاربرد استعاره های مفهومی مربوط به احساس غم در آثار مذکور چگونه نشان داده شده است. به این منظور دوازده اثر منتخب به قلم احمد محمود و سیمین دانشور در پیش و پس از انقلاب اسلامی -که در متن مقاله به صورت دو دوره ابتدایی و متأخّر نامگذاری شده است- با روش تحلیل محتوا مطالعه شده اند. از نتایج حاصل از این مطالعه، 317 استعاره مفهومی در 45 نام نگاشت و 45 حوزه مبدأ از آثار احمد محمود و 733 استعاره مفهومی در 63 نام نگاشت و 63 حوزه مبدأ از آثار سیمین دانشور استخراج گردید. همچنین نویسندگان مذکور با استفاده از واژگان و فرهنگ سازی، غم را عادی تر از قبل جلوه داده اند و به سمت کاهش بیان غم و اصطلاحات منفی پیش رفته اند. اگرچه کلاً در آثار متأخرشان بسامد غم کم شده است، اما به عقیده احمد محمود، تأثیر منفی آن شدیدتر و قدرت تخریبی آن بیشتر شده است. دانشور، اگرچه در دوره ابتدایی احساسی از خفقان و انفجار درونی را دارد، ولی با ابراز هر چه بیشتر غمش، این بار غم را به دوره دوم زندگی نمی برد؛ بلکه در دوره متأخر احساس آرام تری در برخورد با این احساس در خود می یابد.
سنت و مدرنیته و در مساله هویت زنان با تکیه بر آثار هوشنگ گلشیری
حوزه های تخصصی:
حضور زن در جامعه از موضوعات بحث برانگیز عصر مدرن است که از دو رویکرد به زن؛ یعنی رویکرد سنتی و رویکرد مدرن و نقش و تأثیرگذاری آن در جامعه برخاسته است. هویت نیز جزئی انفکاک ناپذیر از وجود هر انسانی است که مفهومی جامعه شناختی است و دربرگیرنده فرآیندهای معناسازی و مفهوم بخشی براساس یک ویژگی فرهنگی و به هم پیوسته به انسان است. مسأله زن و نقش ها و موقعیت های فردی و اجتماعی او و باید و نبایدهای مربوط به آن یکی از موضوعات و مؤلفه های بسیار مهم در ادبیات معاصر است و با توجه به مؤلفه هایی چون زمینه، بطن فرهنگی و اجتماعی داستان ها، موازین و مؤلفه های حاکم بر مکتب ها و جریان های داستانی داستان نویسی و نوع نگاه و تجربه های فکری و اجتماعی هر نویسنده نقش و هویت زن در داستان ها شکل های مختلفی می تواند داشته باشد از این میان نقش زن در داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است و شاخصه سبکی و فکری تقابل این موضوع در دو جریان ایرانی سنتی و ایران مدرن بسیار قابل توجه است. داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر، از اهمیت خاصی برخوردار است و مشخص کننده شاخصه فکری این نویسنده در سیر داستان نویسی معاصر است.
معشوق شعری در ادبیات معاصر با تأکید بر شعر شمس لنگرودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه سیر تحول شعر عاشقانه از گذشته تا امروز، ما را با شاعرانی آشنا می کند، که عشق جوهر وجود آنان و هم ذات شعرشان بوده است. بر این اساس تاکنون آثار و اندیشه تعدادی از شاعران نام آشنای معاصر چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، حسین منزوی و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ اما راز و رمز شعر گروهی دیگر همچنان در پرده ابهام باقی مانده و کمتر کسی به سراغشان رفته است. این جستار به نقد و بررسی اشعار عاشقانه شاعر معاصر، شمس لنگرودی، و نگرش او به معشوق پرداخته است. در پنجاه و سه ترانه عاشقانه و دیگر اشعار این شاعر، شاهد نگرش جهانی و انسانی لنگرودی به معشوق هستیم. مخاطب شعر شمس به خوبی می تواند تفاوت های معشوق شعر سنتی را با شعر نو مورد مقایسه قرار دهد. این پژوهش سعی کرده است، الگوهای ارزشی معشوق شعری را در عاشقانه های شمس لنگرودی معرفی کند.
تحلیل و مقایسه ویژگی های مکتب رمانتیسم در اشعار سهراب سپهری، اخوان ثالث و فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
97 - 120
حوزه های تخصصی:
شکل گیری مکتب رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم اتّفاق افتاد که نیازهای بشری از جمله نیازهای اجتماعی، فردی و معنوی مسبّب به وجود آمدن مکتبی با نام مکتب رمانتیسم شد و این نهضتی بود که بر علیه مکتب کلاسیسیسم قد علم کرد. در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی از طریق اسناد کتابخانه ای انجام شده است با نگاهی بر مکتب رمانتیسم در ادبیّات غرب و همچنین تأثیر آن بر ادبیّات معاصر ایران، کوشش شده است اشعار رمانتیک سه شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری(1359 1307)، مهدی اخوان ثالث(1369 1307) و فروغ فرخزاد(1313 - 1345) از جنبه رمانتیسم و تأثیرگذاری این مکتب بر اشعار شاعران مذکور تحلیل و مقایسه گردد. با مطالعه و بررسی اشعار شاعران مذکور این نتیجه به دست آمد که از میان ویژگی های شعر رمانتیک، طبیعت، تنهایی عرفانی و امید به آینده روشن و خوش بینی در شعر سپهری، در شعر اخوان ثالث، یأس و ناامیدی، عشق به مردم و اعتراض به ناهنجاری های جامعه و در نهایت در شعر فروغ فرخزاد، عشق زمینی، مرگ و تنهایی به واسطه درد و رنج زندگی جلوه بیشتری دارد.
ارتقاء الگوی کارمن والرو گارسس (1994) از رهگذر بررسی ترجمه های انگلیسی شاهکار سورئالیستی هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب چالش های فراوان در ترجمه انواع متون، به ویژه ادبیات داستانی معاصر، نقد کیفی محصول ترجمه، جایگاه ویژه ای در مطالعات ادبی دارد. هدف از جستار حاضر، کاربستِ الگوی گارسس در سطح معنایی-لغوی برای نقد معادل گزینی دومترجم انگلیسی (کاستلو و بشیری) بوف کور است. مدل گارسس شامل تعریف، تعادل فرهنگی یا کاربردی، اقتباس، بسط، قبض دستوری، معادل یابی عام در برابر خاص یا برعکس، و ابهام است. طبق یافته های پژوهش، مشخص شد لحاظ نمودنِ چهار مؤلفه جدید برای تحلیل داده ها، کاملاً ضروری است. همچنین، مشخص شد در حالی که شاخصه «ابهام» در ترجمه هیچ یک از مترجمان نمود نیافته، مؤلفه «اقتباس» بالاترین بسامد را داشته است. ضمنا شاخصه «حذف» در ترجمه بشیری نمود نیافته، در صورتی که در ترجمه کاستلو، دست کم در دو مورد مهم، حذفیات مشاهده شد. در مجموع، ویرایش های مکرر بشیری طی سالیان متمادی و دسترسی او به ترجمه کاستلو را می توان عواملی مهم در کیفیت ترجمه وی دانست.
آسیب شناسی نارسیسیسمِ زبانی در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
1 - 26
حوزه های تخصصی:
چگونگی شیوه ی استفاده ی هر شاعر از زبان، به قطع در فرم و ساختار شعر او سرنوشت ساز خواهد بود. شاملو با به کار گیری امکانات زبان آرکاییک توانسته است، قلمروِ زبانِ شخصی خود را در حوزه ی شعر مدرن ایران تثبیت کند. از نگاه منتقد به دور نمی تواند بود که شاملو در مسیر بلوغ هنریِ شعر خود، به تمامی نیز از منافع بوطیقای زبان گذشتگان بهره ور نبوده است و در موارد موفّقِ کار (که کم هم نیستند)، با اراده ورزی هنری، اشعاری ماندگار به کار نامه ی ادبیات معاصر فارسی ارزانی داشته است. در این پژوهش در پی بررسی جوانبی از شعر شاملو هستیم که با تأثر از جاذبه های زبان باستان گرایانه، به نوعی «نارسیسم زبانی» دچار شده است (این مطلب در مقدمّه و به طور مبسوط در تحلیل بحث خواهد آمد). روش این پژوهش تحلیلی – انتقادی است و بعد از توضیح مبانی نظری، به دسته بندیِ عملیِ آسیب های خودشیفتگی زبانی، در شعر شاملو توجه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زبان ورزی بیش از حد شاملو، در برخی از موارد آسیب هایی جدی به شکل و محتوای هنر او وارد کرده است.
بررسی تطبیقی- بینامتنی تأثیر گابریل گارسیا مارکز بر ادبیات داستانی فارسی با تأکید بر مقایسه دو اثر صدسال تنهایی و بالون مهتا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
41 - 56
حوزه های تخصصی:
تطبیق و بررسی کارکرد نظریه کنش گرای دومزیل(اسطوره شناس معاصر) بر داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
562 - 588
حوزه های تخصصی:
ادب معاصر جهان، دنیایی تسخیرناپذیر است که اندیشمندان آن توانسته اند مکتب ها، آثار و ادیبان دوره های گوناگون را به وادی پژوهش و نقد بکشانند. از میان این اندیشمندان، اسطوره شناسان شایان مداقه ای دوچندان اند؛ زیرا به چیستی اسطوره ها می نگرند، چرایی آنان را درمی یابند و سرانجام می توانند چراغی فرا راه یک قوم یا یک ملت برافروزند. از اسطوره شناسان مطرح معاصر، «ژرژ دومزیل» فرانسوی، با ارائه نظریه «کنش گرای سه گانه» خویش، بر تحلیل اسطوره های ایرانی نظری ویژه دارد. او معتقد بود که می توان اندیشه و زندگی انسان های هند و اروپایی و به تبع آن ایرانیان را در ضمن ساختار یا طبقاتی سه گانه تعریف کرد و در اصطلاح با سه «کنش»ِ «شهریاری»، «شهسواری» و «نوزایی پیشه وری» مطابقت داد. این پژوهش می کوشد تا با نگاهی تطبیقی، اسطوره های اسفندیار، رستم و سیمرغ را بر اساس نظریه دومزیل تحلیل کند و کنش هرکدام را یافته، اثبات نماید.
بررسی دگردیسی معرفتی مهدی اخوان ثالث در نگاه به مکتب رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
63 - 82
حوزه های تخصصی:
مهدی اخوان ثالث، شاعر توانای معاصر، از معدود شاعرانی است که با دو رویکرد متفاوت درباره امام رضاg سخن گفته است. مطالعه دفترهای شعری اخوان نشان می دهد که وی در دهه های نخستین شاعری خود نگاه خوش بینانه ای به ملزومات بیرونی و نمودهای اجتماعی مکتب رضوی ندارد؛ اما در اواخر دوره شاعری، این تلقی جای خود را به باور و فراتر از آن عشق و ارادت قلبی به مقام امام رضا g می دهد. این دگردیسی در نظام فکری اخوان ثالث به عنوان یک شاعر برجسته و دگراندیش معاصر بسیار حائز اهمیت است و نشان می دهد که شعر دگراندیش معاصر نیز از تأثیرات اندیشه رضوی برکنار نمانده است. نظر به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر در پی تبیین چگونگی و چرایی این دگردیسی اعتقادی است؛ به عبارتی در این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالیم که تغییر دیدگاه اعتقادی اخوان به جایگاه امام رضا g چگونه و به چه دلایلی رخ داده است. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است. با مد نظر قرار دادن آرا برخی صاحب نظران و با تحلیل اشعار شاعر، نتیجه پژوهش نشان می دهد که دگردیسی معرفتی اخوان بر اساس دو فرضیه «تکامل» و «تناقض» قابل تبیین است؛ بر اساس فرضیه «تکامل»، شاعر با تجدید نظر در مواضع پیشین خود، سیری تکاملی را تجربه کرده و با ارادت به ساحت رضوی، بُعد دینی اعتقادی اندیشه اش را به کمال رسانده و بر اساس فرضیه «تناقض»، شاعر تا پایان عمر در حیرت و تناقض معرفتی به سر برده است.