مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ادبیات معاصر
حوزه های تخصصی:
ترکیب بند «با کاروان نیزه» از علیرضا قزوه یکی از معروف ترین منظومه های ادبیات دینی معاصر به شمارمی رود. شاعر ضمن خلق شعری حماسی و پرشور، بیشتر اهداف و نتایج آن واقعه را بیان کرده و در باره عوامل ایجاد آن صحبت می کند و آن را بستری برای بیان مفاهیم آزادی، دفاع از حق و مقاومت در برابر ظلم قرارمی دهد. در سطح ساختار، قوافی، ردیف ها و واژگزینی هایش همه در راستای همین هدف انتخاب شده است. مضامین شعر او نیز از این واقعه به عنوان یک انقلاب عظیم خبرمی دهد. توجه به موسیقی درونی، برجسته سازی مفاهیم و مضامین، استفاده از واژگان نشان دار، روانی و سادگی هوشمندانه، استفاده هنرمندانه از عناصر بلاغی، تصویرسازی مخیّل و عاطفی، مخاطب محوری، مفهوم گرایی، تأکید بر نهادینه ساختن مضامین دینی، انقلابی، انسانی و آرمانی از جمله ویژگی های سبکی شعر اوست. از آنجا که سبک شناسی ابزاری برای شناسایی هویت انسانی، علمی، ادبی و ایدئولوژیک شاعر است، از این رو این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس سبک شناسی لایه ای (مدرن) به بررسی ویژگی های بارز سبکی ترکیب بند عاشورایی این شاعر پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاعر از تمام امکانات و عناصر شعر در جهت تبیین اندیشه های دین باورانه اش بهره برده است و بر اساس همین اندیشه ها و مضامین علوی، حسینی و عاشورایی، او را می توان شاعری مفهوم گرا نامید. نگاهی به جنبه های ادبی و زبانی شعر قزوه نشان می دهد که شاعر با موازین ادبی و زبانی گذشته و حال آشنایی دارد و برای افزودن بر تأثیر کلام خود هر کجا که مناسب دانسته از آنها بهره برده است.
نگاهی تطبیقی به هنجارگریزی زبانی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بر اساس الگوی لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
175 - 211
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی، یکی از روش های کاربردی در سرودن شعر و انتقال مفاهیم نهفته در آن است و شاعران زیادی از این روش برای انتقال اهداف خود استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز، با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موفّق به ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجا که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است، نوع به کارگیری زبان، از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این مقاله، با مرور مفاهیم مربوط به هنجارگریزی زبانی از منظر «لیچ»، به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی زبانی در اشعار «رهی معیری» و «مهرداد اوستا» پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی گونه های هنجارگریزی زبانی بر اساس نظریه لیچ در اشعار این دو شاعر است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با رهیافت توصیفی- تحلیلی انجام شد و در نهایت به این نتیجه رسید که دو شاعر مذکور از انواع مختلف هنجارگریزی های زبانی مانند هنجارگریزی آوایی، هنجارگریزی واژگانی، هنجارگریزی نحوی یا دستوری و هنجارگریزی سبکی به خوبی استفاده کرده اند، تا مفاهیم مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهند.
بازتاب و بن مایه های جامعه شناختی و اجتماعی شعر در ادب معاصر در مقایسه با سایر ادوار شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
137 - 163
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر به نوعی گره خوردگی روحیه حماسی با مضامین و مولفه های اجتماعی است که به مقتضای فضای جامعه و به جهت تقویت اعتلا و پیشرفت مردم جامعه به بیان مفاهیم و ارزشهایی چون دلاوری شجاعت، ریا، بی باکی، سیاست، روش کشورداری، آداب مردم داری، تهذیب اخلاق، دادگری وعدالت، فقر، آزادی ومیهن پرستی می پردازد. دراین میان، ادب وهنر برخلاف پندار بسیاری از زندگی اجتماعی می تراود و یکی از اصول ضروری حیات اجتماعی است و پا به پای تحولات جامعه تغییر می پذیرد؛ پس ادب و هنر صرفاً پدیده ای ساخته شده ادیب نیست؛ بلکه مسائل اجتماعی ازعوامل مهم پدید آوردن ادب است؛ چرا که ادیب روح زندگی مردم عصر خویش را می فهمد و شادی و غم آنها را می شناسد. هدف از این پژوهش پرداختن به تعهد اجتماعی هنرمند و ادیب به عنوان یکی از رکن های اصلی مورد بررسی در جامعه شناسی ادبیات است. شاعر و نویسنده متعهد نارضایتی ناشی از اختلافات و ناهمگونه جامعه را که دال بر تحولات و تغییرات آن جامعه است در اثر خود جلوه می دهد. در این مقاله پس از بررسی های لازم در تاریخ سیاسی و سپس اجتماعی دوره معاصر به بررسی مسایل اجتماعی و جامعه شناختی در آثار بزرگان ادب معاصر چون "ملک الشعرای بهار، نیما یوشیج، فرخی یزدی، پروین اعتصامی و شهریار" می پردازد. نتیجه این پژوهش، بازتاب آرمان و رسالت اجتماعی و چالش های موجود در جامعه به عنوان بزرگترین رهاورد شعر معاصر در بین ادوار شعر فارسی است.
بررسی و نقد کتاب انگاره ادبیات. از هنر برای هنر تا نوشتارهای عمل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه آخرین کتاب الکساندر ژِفِن با نام انگاره ادبیات. از هنر برای هنر تا نوشتارهای عمل گرا با اعطاء جایزه نوبل ادبی به باب دیلن در سال 2016 که واکنش های متناقضی را برانگیخته است آغاز می شود. ژفن خاستگاه مخالفت با این رویداد را گونه ای برداشت محدودکننده و زیبایی شناختی از انگاره ادبیات می داند که از سده نوزدهم به این سو در نقد ادبی و نظریه ادبیات، به ویژه در فضای آکادمیک، چیره گشته است. او هم سو با نوشته های پیشین خود، ضمن مخالفت با تمامی کسانی که از ابتدای سده بیست و یکم بحران، بی اعتباری، زوال و یا حتی مرگ ادبیات هم روزگار را فریاد می زنند، از نوزایی ادبیات و لزوم بازتعریف انگاره ادبیات سخن می گوید. او در این جستار می کوشد با رویکردی «توصیفی» و ارجاع به منابع بی شمار ویژگی های ادبیات معاصر کنش گرا را درتقابل با ادبیات خودآیین و خودبازتاب در شش حوزه برشمرد. جستار پیش رو تلاش می کند تا پس از شناساندن برداشت کارکردگرای ژفن از ادبیات هم روزگار که بسیار آمریکایی زده است، آن را با اندیشه های برخی از متفکران هم دوران او مقایسه کند تا پیامدهای رویکرد ژفن به ادبیات را، از جمله پیدایش گونه ای نقد اخلاقی و سانسور مرامی، واکاوی نماید.
بازتاب هویت ملی و مؤلفه های آن در شعر شاعران برجسته ی عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
39 - 58
وقایع عصر مشروطه تمامی جنبه های زندگی اجتماعی از جمله ادبیات را تحت تأثیر قرار داده بود، شاعران این دوره در نقش مصلحان اجتماعی ظاهر شدند و محتوای شعرشان را در خدمت بسط اندیشه های جدید به ویژه هویت ملی و ملی گرایی قرار دادند که در نتیجه شعر از حالت ذهنیت گرایی بیرون آمد و حالت عینیت گرا و رئالیستی یافت. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی عناصر و مؤلفه های هویت ملی در شعر شاعران برجسته ی عصر مشروطه ایران بررسی شده است و چهار مؤلفه مهم هویّت ملی: یعنی زبان، تاریخ و فرهنگ، سرزمین و دین در شعر این شاعران مقایسه شده است. در نهایت این نتیجه به دست آمد که از میان مؤلفه های هویت ملی در شعر شاعران عصر مشروطه، مؤلفه ی توجّه به سرزمین و وطن بیشترین و مؤلفه ی زبان، کم ترین است؛ امّا دین اسلام نیز به دلیل حضور تاریخی و مبارزه با استعمار در میان شاعران عصر مشروطه به عنوان یکی از عناصر هویت ملی مورد توجّه قرار گرفته است. از این روی هویّت ملّی و ناسیونالیسم ایرانی برخلاف نوع اروپایی نه تنها ضدّ دین نبوده، بلکه رنگ دینی هم داشته است.
تقابل سنت و مدرنیسم در رمان های زویا پیرزاد
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
207 - 231
حوزه های تخصصی:
رابطه سنّت و مدرنیته از مسائل مهمی است که جامعه امروز با آن روبه رو است و به عنوان موضوع اجتماعی در ادبیات، به ویژه رمان بازتاب می یابد. زویا پیرزاد، یکی از نویسندگان زن ایرانی است که در آثار خود، به ویژه رمان های «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» به این رابطه توجه می کند. در این پژوهش، ابتدا تعاریف و شاخص های سنّت و مدرنیسم ارائه شده است و سپس به روش توصیفی-تحلیلی، شاخص های سنّت و مدرنیته، بازتاب شاخص ها و رویکرد زویا پیرزاد درباره این دو پدیده در رمان های فوق، بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، نویسنده با تکیه بر قهرمانان زنی که به تصویر می کشد، تلاش کرده است، جامعه ای را نشان دهد که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. حقوق اجتماعی و آزادی زنان، سبک زندگی مدرن، ازدواج، سبک زندگی، تنهایی انسان، عشق میان زن و مرد، به چالش کشیدن دیدگاه های سنّتی مردسالارانه، نمود عشق های ممنوعه، برتری زنان نسبت به مردان و تقابل میان شخصیت ها و نسل های سنّتی و مدرن ازجمله نمونه های تقابل سنّت و مدرنیسم در رمان های پیرزاد است؛ درعین حال در برخی موارد، جلوه های مدرنیسم مانند مصرف گرایی، تجمل گرایی و غرق شدن در زندگی شهری و روزمره، به باد انتقاد گرفته شده است.
خوانش نُماد وارونگی آب در شعر سیمین بهبهانی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب در نماد شناسی اسطوره های جهان، یکی از پر اهمیت ترین نماد های طبیعی است. نماد آب در چکامه های سیمین بهبهانی و نازک الملائکه یکی از واژه ای پر بسامد و چند معنا است. از اینرو، اشعارشان پژواکی از بحران های انسان معاصر است. هدف پژوهش حاضر، بررسی پیوند نماد آب و پدیده وارونگی آن در شعر سیمین بهبهانی و نازک الملائکه نگارندگان در این جُستار، کوشیده اند؛ تا به خوانش و تحلیل تازه ای از نماد وارونگی آب در سروده های سرایندگان مدّنظر دست یازند. این پژوهش، با رویکردی توصیفی – تحلیلی در صد آن است، تا نماد وارونگی آب را در شعر سیمین بهبهانی و نازک الملائکه بررسی نماید. یافته های اساسی این پژوهش نشان می دهند؛ دو شاعر با توجه به بحران های سیاسی و اجتماعی جامعه عصر خویش نگاهی بدبینانه و یأس آلودی به زندگی خویش داشته اند. در سروده های سیمین بهبهانی و نازک الملائکه نماد آب حکایت از ترسیم جلوه هایی بسان یأس و نا امیدی، شکست، غربت، تنهایی و مرگ اندیشی دارد.
تحلیل و بررسی ژانر فراداستان در مکتب اصالت کلمه
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
271 - 298
حوزه های تخصصی:
فراداستان یکی از ژانرهای ادبی مکتب اصالت کلمه و خاص کسانی است که گرایش هنری قلم شان سمت و سوی داستانی دارد. نخستین مؤلفه های پیشنهادی برای فراداستان در دهه هشتاد و در بیانیه کتاب جنس سوم آمده است. در ادبیات تا پیش از مکتب اصالت کلمه با عنوان فراداستان پست مدرن مواجه هستیم. تفاوت این دو نوع داستان در نوع نگرش و جهان بینی برخاسته از این دو مکتب است. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ در پی آن است ابتدا با تعریف فراداستان و بیان ویژگی های آن در مکتب اصالت کلمه به تحلیل و بررسی یک متن فراداستانی بپردازد. بنابراین فرداستان پست مدرن از لحاظ اصولی مانند، صداها در متن، نوع روایت، پایان بندی، ساختار روایت و... دارای تمایزاتی می باشد. فراداستان در مکتب اصالت کلمه تک بعدی نیست و حاصل آمیخته شدن بعدهای دیگر هم نمی-باشد. در این پژوهش به معرفی این ژانر پرداخته خواهد شد
شخصیت پردازی در رمان کلاه جادویی و مجسمه مسی
شخصیت از ارکان اصلی داستان است که بدون آن آفرینش داستان امکان پذیر نیست. محمد حنیف از داستان نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود بر جای گذاشته است. او در رمان هایش به عنصر شخصیت توجه ویژه ای داشته و شخصیت های رمان هایش ملموس و از دل زندگی مردم گرفته شده اند. کلاه جادویی و مجسمه ی مسی از رمان های تأثیرگذار اوست که نویسنده در این رمان قدرت، عدالت، آسیب های حکومتی، دغدغه های حکّام، عوامل شکل گیری انقلاب و ترکیبی از واقعیت و جادو را نشان می دهد و انتخاب شخصیت های این رمان بازتاب یک جامعه استبدادزده فاسد است. نگارنده کوشیده است به روش توصیفی- تحلیلی به انواع شیوه های شخصیت پردازی در این داستان دست یابد. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که نویسنده از شخصیت پردازی مستقیم هم چون توصیف و غیرمستقیم هم چون رفتار، گفتار، نام، وضعیت ظاهری و محیط بهره برده است. در این رمان با انواع شخصیت های اصلی، فرعی، ایستا، پویا، ساده و جامع روبه رو می شویم که آن ها نسبت به شرایط داستان عمل و حرکت می کنند.
تحلیل و نمادشناسی بخش اول بوف کور با استفاده از نظریه «امر واقع» لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت بوف کور از خلال «نوشته»های پراکنده ای می گذرد که راوی «نقاش» آن، در اسارتی که در تمام طول داستان از سنگینی «دیوار خانه»اش بر دوش می کشد برای «سایه» «بلعنده» خود واگویه می کند. فقط در بخش نخست بوف کور است که آن «دختر اثیری»، از «سوراخ هواخور» پستوی همان «خانه»ای که در «آن طرف خندق» واقع شده است، «تجلی» می کند. نظریه های روان کاوانه ژاک لاکان فرانسوی، که زبان محوری نیز از مقدمات مبنایی آن به شمار می آید، ابزار کارآمدی است که در پژوهش حاضر، راه را بر تأمل و درنگ در زمینه زبانی و نمادهای هم بسته بوف کور هموار می سازد. اینکه «امر واقع» لاکانی، چه توضیحی در پیشبرد پیرنگ این داستان مدرن خواهد داشت و حاصل به کارگیری این چنین نگاهی، چه پرتوهایی بر خصلت تأویل پذیرانه بوف کور و جوانب نثر آن انداخته است، چارچوب دغدغه های نگارنده این مقاله را بنیاد نهاده است.
واکاوی مضامین اجتماعی در شعر ایمن العتوم (مطالعه موردی دیوان «نبوءات الجائعین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات، رابطه محکمی با اوضاع اجتماعی هر جامعه دارد. در رابطه میان ادبیات و اجتماع یک بازخورد دو طرفه تاثیر پذیری و تاثیر گذاری وجود دارد. در این میان شعر ارتباط تنگاتنگی با مضامین اجتماعی دارد و شاعر از شعر در جهت بیان مشکلات جامعه بهره برده است. این پژوهش در پی آن است که مضامین اجتماعی را در شعر ایمن العتوم بررسی کند. العتوم مانند هر شاعر دیگری از اوضاع اجتماعی زمان خویش تاثیر پذیرفته و مضامینی همچون فقر، عدالت خواهی، وطن گرایی، ظلم و خشونت در اشعار او به وضوح نمایان است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با تاکید بر مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بر آن است که دیدگاه شاعر را نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده زاویای مختلف جامعه نابسامان را با زبانی برنده و دیدی در خور تحسین، بیان می کند و شاعر به عنوان فردی اصلاح کننده؛ با بیان مضامین اجتماعی، وظیفه خود را در خدمت به همنوعان خود به خوبی ایفا می کند و خواستار احیای حقوق پایمال شده مردم و برقراری عدالت و دوری از ظلم و ستم و پرهیز از خشونت است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مارکسیستی رمان ژانی گل اثر ابراهیم احمد و دختر رعیت اثر محمود اعتمادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
1 - 14
نقد مارکسیستی گونه ای از نقد ادبی است که از ارتباط جامعه و ادبیات سخن می گوید. در نقد مارکسیستی ادبیات را بر اساس شرایط تاریخی پدیدآورنده آن تحلیل می کنند. بنابراین برای نقد مارکسیستی شناخت زمینه تاریخی آن نیز ضرورت دارد با اشغال ایران و عراق و منطقه کردستان بعد از جنگ جهانی اول توسط نیروهای متفقین و روسیه، جریانی بر ادبیات فارسی و کردی مسلط می شود که بسیاری از نویسندگان آن ها را تحت تأثیر مارکسیسم و کمونیسم روسیه قرار می دهد. جامعه ایران در خلال و بعد از جنگ جهانی اول به دلیل ناکارآمدی نظام حاکم درگیر مشکلاتی همچون؛ فقر و تنگدستی، وجود نظام طبقاتی و فشار حاکم بر مردم توسط حکومت وقت بوده است، کردستان عراق نیز از دیرباز محل نزاع با دولت و حکومت های مرکزی وقت خود در پی یافتن حکومت و دولتی مستقل بوده است، اندیشه ناسیونالیست کردی در کردستان عراق و نیز تأثیرپذیری جامعه ایران و کردستان عراق از جریان های کمونیستی و مارکسیستی بعد از جنگ جهانی اول این زمینه را فراهم می کند که به بررسی آثار نویسندگان ادبیات فارسی و کردی و تأثیرپذیری آن ها از این جریان ها پرداخته شود. در این پژوهش به نقد مارکسیستی رمان ژانی گل و دختر رعیت که می توان گفت در ادبیات فارسی و کردی هر دو اثر جزو نخستین داستان های واقع گرای اجتماعی هستند بر اساس مؤلفه های نقد مارکسیستی پرداخته شده است و پس از بررسی هایی که در این پژوهش انجام گرفته مشخص شده است که؛ محمود اعتمادزاده و ابراهیم احمد رمان هایشان را وسیله ای برای بیان افکار خود قرار داده اند.
معانی مختلف «طنز» در ادب فارسی معاصر و ارتباط مصداقی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
57 - 78
واژه «طنز» در ادبیات فارسی معانی مختلفی را القا می کند. معنای اولیه این واژه در فارسی، تمسخر یا معنایی نزدیک به آن است. طنز در دوره معاصر «اصطلاحی ادبی» است که تعریفی متفاوت با شوخی دارد. هدف این پژوهش بررسی معانی طنز در منابع تخصصی، فرهنگ ها و کتاب های مرتبط در ادبیات معاصر برای یافتن تعریفی دقیق یا نزدیک به مفهوم آن است. پرسش پژوهش آن است که «در برابر اصطلاح طنز چه معنا یا معانی ای منظور شده است؟ آیا می توان تعریف روشن و یگانه ای برای طنز در ادب فارسی معاصر در نظر گرفت و چه متنی مصداق طنز است؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد معانی مختلفی که «طنز» پیدا کرده است، ارتباط و هم پوشانی مصداقی با هم دارند و همین موضوع باعث شده است که نتوان تعریفی واضح و روشن برای اصطلاح طنز یا کاربرد یگانه ای برای آن یافت. برپایه معانی این اصطلاح در ادب فارسی معاصر، طنز در معنی تمسخر (و طیف معنایی نزدیک به آن)، شوخی (و طیف معنایی نزدیک به آن) و در معنی اصطلاحی ادبی را می توان سه رأس مثلثی دانست که هر متن ادبی حامل شوخی، طنز و تمسخر با توجه به نسبتی که با هریک از این معانی دارند در جایی از این مثلث قرار می گیرد.
بررسی رنگ در ادبیات معاصر فارسی و عربی (مطالعه موردی اشعار قیصر امین پور و آدونیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
عناصر اساسی در تصاویر ادبی و صور خیالی همچون استعاره، تشبیه، کنایه، مجاز، مطابقت حواس و غیره، به رنگ ها بستگی دارند، رنگ جایگاه مهم و برجسته ای دارد؛ زیرا به کلمات ادبی بُعد، جهت و عمق می بخشد و نیز تأثیر فراوان آن در زندگی و روحیات ما نمایان است، شاعران از این عنصر برای عینیت بخشیدن به مفاهیم ادبی خود بهره می جویند. تأثیر وافر رنگ ها، بسیاری از محققین را به بررسی اثرات و ابعاد آن ها، چه مثبت و چه منفی تشویق نموده و هر یک از آن ها به گونه ای سعی در نشان دادن این تأثیرات به دیگران هستند. در این مقاله تلاش شده است تا با شیوه توصیفی- تطبیقی به بررسی رنگ به عنوان یکی از عناصر اصلی و مهم در ادبیات معاصر، به ویژه در اشعار آدونیس و قیصر امین پور، و نیز به ارزیابی اشعار این دو شاعر سوری و ایرانی پرداخته شود. بارزترین دستاورد این پژوهش آن است که این دو شاعر شش رنگ سیاه، سفید، آبی، سبز، قرمز و زرد را با کمیت های مختلفی جهت انعکاس و بیان مقاصد و مضامین مختلفی که اغلب ناشی از شرایط اجتماعی جامعه بود، به کار بردند و از کاربست نمادین آن ها جهت افزدون به غنای اشعار خود بهره بردند.
تجدد ادبی در مطبوعات اواخر عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۱
193 - 212
تجدد ادبی علاوه بر داشتن پشتوانه های بومی و تغییر در زیرساخت ها و مناسبات اقتصادی و سیاسی، متأثر از شناخت ادبیات غربی نیز بود و روشنفکران ایرانی که در حوزه تولید متون ادبی فعالیت داشتند، با انتشار آثار خود موجب رونق گرفتن دیدگاه ها و سبک های تازه در حوزه ادبیات شدند. با بررسی نشریات در بازه زمانی مشروطیت تا پایان قاجار متوجه می شویم که بحث تجدد ادبی در حوزه مباحث نظری تجدد ادبی؛ نوآوری در شکل و محتوای متن های ادبی؛ رونق گرفتن ترجمه؛ گسترش پژوهش های ادبی و رونق گرفتن نقد ادبی مطرح بوده است. البته روشنفکران و ادیبان ایرانی فهم های گوناگونی از مسئله تجدد داشته اند. گروهی معتقد بودند منظور از تجدد ویران کردن هر چیزی است که متعلق به پیشینیان و سنت است و لازم است از گذشته ادبی خویش فاصله بگیریم و ادبیاتی متناسب با زمانه خویش بیافرینیم. دسته دیگر از تجددخواهان که گرایش های ملی گرایانه داشتند تجدد ادبی را در سره گرایی و پاک سازی زبان فارسی از واژه های عربی و غربی می دانستند. گروه دیگر از ادیبان در برابر مسئله تجدد، موضعی میانه در پیش گرفتند. ایشان عقیده داشتند می توان با حفظ سنت ادبی، به موضوعات جدید نیز پرداخت. از نظر این گروه سنت و تجدد، امری تقابلی به شمار نمی آمد، بلکه موضوعی تداومی بود و تجدد در امتداد سنت شکل می گرفت.
انواع شکواییه در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
201 - 233
حوزه های تخصصی:
شکواییه، یکی از گونه های ادب غنایی است که در آن، شاعر نسبت به رویدادهای دردآورِ زندگی که سبب به تنگنا افتادن آدمی می شوند، گِله مند است. بررسی شکواییه ها می تواند مخاطب را با احوال شخصیِ سخنوران و وضعیت اجتماعی-سیاسی عصر آنان بیشتر آشنا سازد. در شعر نیما یوشیج (1338- 1276) که به حقیقت آیینه تمام نمای زندگی عصر اوست، انواع مختلف شکواییه نمود یافته است. نویسندگان در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد، شکواییه های اجتماعی، سیاسی، شخصی و فلسفی را در اشعار فارسی نیما بررسی می کنند. تردیدی نیست که در سروده های او شکواییه عرفانی قابلیّت طرح ندارد و در میان سایر گونه های بثّ ّالشکوی، شکواییه های اجتماعی و سیاسی با توجّه به زبان نمادین نیما و تعهّد اجتماعی او، چشمگیرتر است. شکواییه های نیما در سروده های نخستین، بیشتر جنبه شخصی دارد؛ امّا بتدریج، گله های او رنگ اجتماعی به خود می گیرد. وضعیّت مملو از خفقان و استبداد عصر نیما، سبب می شود تا شاعر از حاکمان نالایق و بی کفایت، انتقاد کند و از سوی دیگر، از غفلت و ناآگاهی مردم ساده دلِ جامعه خویش در رنج باشد. افزون بر این، نیما در سروده هایش از پیامدهای جنگ جهانی و تنگ دستی و بیماری مردم، از انحراف جریان های سیاسی و سوء استفاده آنان از توده فرودست و نیز از نظام ارباب-رعیّتی سخت گله مند است.
اندیشه دینی در اشعار ملک الشعرای بهار و احمد صافی النجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
49 - 71
حوزه های تخصصی:
اگر شعر و شاعری در خدمت خیر و صلاح جامعه باشد، و آن را به سوی اخلاق فاضله و ایمان به خدا سوق دهد؛ بدون تردید مورد تأیید اسلام است، که قرآن، پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) هم از چنین شعری حمایت می کنند. از صدر اسلام تا حال با تمسک به سنت پیامبر اکرم(ص)، از شعر به عنوان سلاحی کارآمد و معنوی در دفاع از دین و مبانی آن، و نیز مقابله با تهاجم دشمن استفاده شده است . در این خصوص بهار و احمد صافی از نمونه های بارزی هستند که د ر لابه لای اشعارشان باورهای دینی و آموزههای اعتقادی، نمودی روشن دارد. تلاش این مقاله بر آن است که ظهور و بروز اندیشههای دینی، در اشعار این دو شاعر معاصر را با روش تحلیل محتوا بررسی نماید.
مضامین شعری مشترک پروین اعتصامی و عائشه تیمور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
116 - 137
حوزه های تخصصی:
عائشه تیمور شاعر برجسته معاصر مصر و پیشگام نهضت ادبی زنان در این کشور، و پروین اعتصامی مهین بانوی شعر و ادب ایران که هر دو تربیت یافته خانوادهای ریشه دار و فرهنگی بودند، اشعار نغز و گران سنگی را به دنیای شعر معاصر عرضه کردند . این دو بانوی شاعر، از سرچشمه غنی آموزه های اسلامی و فرهنگ دینی، بهره های فراوان جستند و از آن در جهت باروری مضامین شعری خود استفاده کردند. توصیه به برخی صفات دینی و اخلاقی همچون حجاب و عفت، صبر و بردباری، استفاده واژگانی و معنایی از آیات قرآن کریم، از جمله مضامین سروده های این دو شاعر است. همچنین غمسرودههای مشترک، و بیان عاطفه مادری، از دیگر موارد اشتراک در اشعار این دو سراینده است.
بررسی مضامین پایداری در شعر محمد مهدی جواهری و مجموعه "سرود درد" حمید سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
71 - 87
حوزه های تخصصی:
محمد مهدی جواهری از بزرگ ترین شاعران کشور عراق است. بیش تر اشعار او به بیان مفاهیم سیاسی و اجتم اعی اختصاص دارد. وی به سرودن اشعار میهنی و قهرمانی گرایش داشته است. مضامین پایداری نیز در اشعارش به وفور دیده می شود. حمید سبزواری نیز شاعری انقلابی است که همواره با جریان انقلاب و مبارزه با طاغوت همراه شده است. هر دو شاعر خواستگاه ایرانی داشته و هر دو از حامیان مظلومان و ستمدیدگان بوده و در برابر بیداد زمان قد علم کرده اند. مفاهیم ادب پایداری نظیر ترسیم ظلم و استبداد، دعوت به مبارزه علیه ظلم، امیدوارکردن مردم در پیروزی، بیان ظلم و جنایت و بی عدالتی، بزرگداشت شهدا، ستایش آزادی و آزادگی و سرزمین در سروده های هر دو به وفور یافت می شود.
تصویر ادبی شخصیت های ایرانی و شخصیت پردازی آن ها در نمایشنامه «قمبیز» اثر احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
61 - 84
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی بررسی تصویر ادبی(Imageologi) ملّت و سرزمینی در ادبیات ملّتی دیگر است. احمد شوقی ، ادیب معاصر، نمایشنامه ای منظوم به نام «قمبیز»( کمبوجیه ) پادشاه ایرانی سروده و در آن تصویری از ایرانیان را خلق کرده است که پرداختن بدان از منظر ادبیات تطبیقی اهمیت بسزائی دارد و خواننده می تواند تصوّر دیگران را از تاریخ و فرهنگ باستانی کشورمان درک کند. گرچه هدف اصلی این پژوهش نشان دادن تصویر ایرانیان در این نمایشنامه است؛ اما در این راستا به جنبه فنی شخصیت و شخصیت پردازی در جهت نشان دادن تصویری از شخصیت های ایرانی نیز اشاره شده است.