مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
انسان کامل
حوزه های تخصصی:
نظریه انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاقه اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم ترین ارکان عرفان اسلامی است. انسان کامل،ویژگی های متعددی دارد واز مهم ترین ویژگی ها،خصیصه ولایت است. دراین جستاردرصددیم تا ولایت انسان کامل راازدیدگاه علامه طباطبایی بررسی کنیم و پرسش اساسی این پژوهش آن است که معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی چیست؟ از دیدگاه علامه فقط خدا ولایت دارد و تنها ولی، خداوند است و به این دلیل به نظر او ولیّ خدا به کسی گفته می شودک به مقام ولایت الهی رسیده باشد. ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است، یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد، بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می داند که در میان آن ها «انسان» جامع جمیع همه اسمای الهی است. دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. نگارندگان علاوه برضرورت وجودی انسان کامل که غالباً محو مباحث ضرورت وجود انسان کامل درعالم پیرامون این موضوع بحث می شود، به ضرورت سلوکی وضرورت معرفتی انسان کامل نیز پرداخته اند وهریک ازضرورت های سه گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل درعالم هستند. 2. علامه طباطبایی درکتاب المیزان به تبیین چهارقسم ازاقسام ولایت پرداخته است که عبارتنداز: ولایت تکوینی خداوند، ولایت تشریعی خداوند،ولایت تشریعی پیامبر(ص) و ولایت تشریعی علوی. 3. نگارندگان دو کارکرد کلامی و معرفتی ولایت را از آثار علامه طباطبایی استنباط نموده اند.
انسان کامل از دیدگاه قونوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
197 - 214
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان و توجه به ابعاد وجودی او، همواره مورد توجه همه علما و عرفا بوده است. یکی از عرفایی که به بررسی عرفانی انسان کامل پرداخته است قونوی است. از خصایص قونوی آن است که علاوه بر فهم عمیق مقاصد ابن عربی، به جهت دارا بودن از قدرت فلسفی و عقلانی بالا، توانسته عرفان نظری را به لحاظ مقام اثبات به طور منسجم و در ساختاری علمی و فنی ارائه کند و با ناظر بودن به فلسفه و همانند آن، موضوع و مبادی و مسائل عرفان نظری را تبیین نماید و سعی کرده دغدغه های یک فیلسوف را در عرفان پاسخ دهد. او همانند ابن عربی هرگز از شهودات خود دست نکشیده است لکن با قدرت علمی و فلسفی خود توانست، تبیین علمی و فلسفی از مشاهدات خود ارائه و آنها را با نظر فلاسفه تطبیق و سپس داوری نماید. او نیز به سان دیگر عرفا به این نتیجه دست یافت که انسان تنها مظهر از مظاهر حق است که انگونه که حق می خواهد او را مظهریت می کند. در اندیشه او انسان تلفیقی از نفس و بدن است،نفس انسانی جوهری بسیط و مجرد است که اصالت با اوست. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی است به بررسی عرفان فلسفی قونوی می پردازیم و به دنبال تببین این مسئله هستیم که انسان کامل از دیدگاه قونوی کیست و چه ویژگی هایی دارد.
مراتب وجود در عرفان با نیم نگاهی به فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
337 - 347
حوزه های تخصصی:
در بین حکمای الهی تقسم عوالم وجود به سه عالمِ ماده، مثال و عقل مطرح است و بعضی غیر از این سه عالم (ماده، مثال، عقل)، عالم لاهوت را نیز به عوالم مذکور افزوده اند. در معرفت دینی با عنوان ناسوت، ملکوت، جبروت و لاهوت تعبیر شده است و در عرفان، مرتبه ای بر این عوالم افزوده شده که جامع همه عوالم است که به کون جامع یا «انسان کامل» معرفی شده است. در دیدگاه عرفانی به جای اصطلاح عالم، اکثراً اصطلاح حضرت به کار رفته چرا که جهان هستی از دیدگاه عرفان، محضر خداست لذا اهل عرفان، عوالم وجود را به طور کلی در پنج حضرت معرفی کرده اند که به حضرات خمس مشهور است و در این میان حضرت کون جامع که همان انسان کامل است از ویژگی خاصی برخوردار است. این مقاله بر آن است که واکاویی داشته باشد از مراتب وجود در عرفان تا نحوه ارتباط این عوالم با حضرت حق تبیین گردد.
تبیین ضرورت های سه گانه انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
38 - 55
حوزه های تخصصی:
شناختن انسان کامل و پی بردن به ابعاد وجودی او جهت پیروی از وی در امور از گذشته همواره مورد توجه و علاقه اندیشمندان بزرگ بوده است. این موضوع یکی از مهم ترین ارکان عرفان اسلامی است. نگارندگان در این تحقیق قصد دارند تا به تبیین ضرورت های سه گانه انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی بپردازند. پرسش اساسی این پژوهش آن است که ضرورت وجود انسان کامل از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن عربی چیست؟ ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. در این پژوهش نخست مراتب وجود از دیدگاه علامه مورد بررسی قرار می گیرد و توجه ویژه ایشان به عالم اسمای الهی تبیین می شود. ابن عربی و علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می دانند که در میان آن ها «انسان» جامع جمیع همه اسمای الهی است. ابن عربی براساس رویکرد علم الاسمایی خود به تبیین رابطه حق، انسان کامل و عالم می پردازد. از دیدگاه ابن عربی، انسان کامل نزدیک ترین تجلی به خدا محسوب می شود و می گوید انسان کامل واسطه فیوضات حق به ممکنات است. علامه نیز ولیّ خدا را کسی می داند که به مقام ولایت الهی رسیده است و انسان ها از او تبعیت می کنند. رویکرد علامه در مورد این موضوع به آیات قرآن و اصول و مبانی عقلی استوار است. یکی از دستاوردهای این پژوهش آن است که نگارندگان علاوه بر ضرورت وجودی انسان کامل، که غالباً محور مباحث ضرورت وجود انسان کامل در عالم پیرامون این موضوع بحث می شود، در مورد ضرورت سلوکی و ضرورت معرفتی نیز پرداخته اند و هر یک از ضرورت های سه گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل در عالم هستند.
تأویل عرفانی در تفسیر آیات الولایه راز شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
78 - 96
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم به مقامات اهل بیت یکی از مهم ترین گرایش های رایج در عرفان شیعی است. یکی از مهم ترین تفاسیری که در آن آیات قرآن به جایگاه اهل بیت تفسیر شده، تفسیر آیات الولایه اثر میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذهبی معروف به « میرزا بابا » و متخلّص به « راز شیرازی » ( 1202- 1286 ق ) از عارفان سلسله ذهبیه است . او در تفسیر خود 1001 آیه از قرآن کریم را در شأن ائمه علیهم السلام و دشمنانشان دانسته، از این رو، آنها را در پرتو تعالیم عرفانی شرح کرده است. از ویژگی های مهم این تفسیر قابل استفاده بودن آن برای عامه مردم است. رازشیرازی، برآن است که در این تفسیر از روش تفسیر و تأویل حضرات ائمه بهر برده و معرفت خویش را در این باب از ریاضت های شاقه و سیر و سلوک و پیروی از اهل کشف و معرفت حاصل کرده است. از مهم ترین مفاهیم عرفانی که در شأن ائمه علیهم السلام مطرح گردیده می توان به انسان کامل و ولایت اشاره کرد که در جای جای این تفسیر مطرح شده اند. افزون بر این، تدقیقات راز شیرازی در این تفسیر نیز حائز اهمیت است.
تجلی ولایت خلیفه الله ازمنظرعرفانی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
289 - 306
حوزه های تخصصی:
بر اساس بینش عرفانی انسان کامل آیینه تام و تمام خداوندی و مبین یک موجود کامل است که اراده شهود ذاتی، صفاتی و افعالی خداوند را جلوه گری می کند و در واقع تجلی اسما و صفات الهی است. از این روست که می توان از انسان کامل به تعبیری به خداگونگی تمثیلی نام برد به این معنا و مفهوم که اگرچه او خدا نیست و شانیت و فعلیت رب العالمین را ندارد، ولی به سبب استخلاف الهی و خلیفه وِیژه بودن خداوند در جهان هستی دارای ویژگی ها و برجستگی های نابی است که به حق می توان او را جانشین شایسته پروردگار عالم در جهان دید. این مقاله بر این فرض استوار است که از منظرحضرت امام خمینی(س) می توان یک خداگونگی تمثیلی برای انسان کامل در جهان استنباط و استخراج کرد که از مجرای آن انسان کامل می تواند در امور عالم دخل و تصرفی نماید. از این رو برای رسیدن به این موضوع در ابتدا لازم است که این مقوله به صورت اجمال از منظر عرفاو اندیشمندان عرفان اسلامی به بحث و بررسی گذارده شود و سپس به بیان و بررسی اندیشه امام خمینی (س) در این زمینه پرداخته شود.
تحلیلی بر شاخصه های عرفانی تئوری مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
323 - 344
حوزه های تخصصی:
تئوری مهدویت نظر به گستردگی و جهان شمول بودن آن دارای ابعاد بسیار گسترده و ناشناخته ای است؛ یکی از مهم ترین مصادیق در عرفان اسلامی، مسأله ختم و مهدویت است که با عناوینی همچون انسان کامل، صاحب ولایت باطنی و ... عنوان شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای درصدد بیان تفسیری عرفانی از مسئله مهدویت است. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم برداشت های متفاوت از مفاهیم عرفانی و تأویل های گوناگون بسیاری از مبانی نظری و عملی عرفان در پیوند ناگسستنی با جامعه آرمانی مهدوی است. جایگاه کمتر شناخته شده تئوری مهدویت در مباحث عرفانی و تحقیقات فارسی و تطبیق آرای این نظریه و ایده با اصطلاحات اصیل عرفانی که به طور کلی بعد از ابن عربی رشد قابل توجهی داشته، نگارنده را بر آن داشته تا دست به این پژوهش بزند.
پیوند «ولایت»، «انوثت» و «انسان کامل» در داستان شیخ صنعان و عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
153 - 172
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر عطار، داستانی نمادین از زبان مرغان است که داستان شیخ صنعان در بطن این منظومه، حکایت پیری زاهد و مشتمل بر نکات عرفانی فراوان است؛ از جمله می تواند بیانگر عرفان عملی صوفیه باشد که عطار آن را در قالب تمثیل بیان کرده است. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، به سه بحث معراج، انوثت و انسان کامل در داستان شیخ صنعان و عرفان ابن عربی پرداخته است و بدین نتیجه رسیده که شیخ صنعان نماد انسان است؛ انسانی خام و ناپخته که برای کمال خود، باید از مرتبه نَفْس انسانی (= دختر ترسا) درگذرد. به همین گونه، انسان کامل نیز برای رسیدن به مرتبه انسان کامل حقیقی و ولایت خاصه، باید از مرتبه انوثت بگذرد و این گذر، خود به واسطه انسان کامل حقیقی (پیامبر (ص) ) است؛ یعنی این انسان کامل حقیقی (ص) است که به هر ولی، پیر و انسان کاملی در طول تاریخ، کمال می بخشد.
تجلی انسان کامل آخرالزمان در پرتو بلوغ اجتماعی از منظر قرآن کریم و عرفان اسلامی، با تأکید بر عوامل ایجابی ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
373 - 400
حوزه های تخصصی:
بلوغ اجتماعی با قدم سیر و سلوک فردی از مبدأ ربوبى و منشأ واحد شروع شده و به رشد مسئولیت های فکرى و اخلاقى و همدلی در ایفای به عهد و وحدت هدف و صفات و قوانین ناشى از آن بار یافته و می تواند با مظهریت اسمای الاهی و آیینه تمام نمای حق تعالی به سوی حیات طیبه تداوم و استمرار یابد. تجلی انسان کامل، با یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشاظهور یعنی بلوغ اجتماعی، تا حد قابل توجهی متأثر از رابطه علّی و معلولی است. بنابراین بررسی آن در زمینه سازی ظهور انسان کامل آخرالزمان ضرورت می یابد. بی شک ظهور انسان کامل به صورت تکامل مجموعى و بنا به مشیت عادی، محصول قانون الهی سرنوشت و عنصر اختیار و نیز بازتاب سنت الهی شکران و کفران نعمت ها است به گونه ای که اِعمال در مسیر تحقق آن تأثیرگذار و اهمال در واپس ماندگی و تأخر آن تأثیرپذیر خواهد بود. در این پژوهش ارزیابی مؤلفه های ایجابی بلوغ اجتماعی پیشاظهور از دیدگاه قرآن کریم و عرفان اسلامی با نگرش معرفت شناختی و به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، موردتوجه قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه های ایجابی بلوغ اجتماعی و وقوع ظهور انسان کامل آخرالزمان رابطه همبستگی دوسویه و معناداری وجود دارد. بدین سان که رشد یافتگی در آراستن به علل ایجابی بلوغ اجتماعی بطور فزاینده ای موجبات تعجیل در ظهور را فراهم خواهد ساخت.
بررسی اندیشه انسان کامل در رسائل شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
163 - 184
حوزه های تخصصی:
کمال طلبی، ذاتی انسان است و همین امر باعث شده که توجه به ارائه الگوی انسان کامل در همه ادیان الهی و عموم مکاتب بشری موردتوجه قرارگیرد. انسان کامل از جمله مباحث ریشه دار عرفان اسلامی است که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است ، موضوعی که به همراه توحید ، هسته اصلی عرفان اسلامی را تشکیل می دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی انسان کامل در رسائل شاه نعمت الله ولی می پردازد و نتایج آن حاکی از این است که شاه نعمت الله ولی با رویکرد علم الاسمائی خود در این موضوع به نحو مطولی سخن رانده و بر جنبه شهودی و عرفانی و در مرحله بعد براساس آموزه های وحیانی بحثکرده است. وی با مبنا قراردادن نظام علم الاسمائی به تبیین رابطه حق با انسان کامل و عالم می پردازد. از نظر شاه نعمت الله ولی، انسان کامل با توجه به آیه امانت مانند آینه ای است که خداوند خود را در وجود او می بیند زیرا انسان کامل مظهر اسماء و صفات الهی است. انسان کامل، واسطه بین حق و خلق است و سبب فیض حق و مدد او به عالم است انسان کامل نزدیکترین تجلی به خداوند است، بنابراین انسان کامل مظهر ولایت حق است، کون جامعی که واسطه فیوضات حق به ممکنات است.
مقایسه انسان کامل از دیدگاه امام خمینی و شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
283 - 304
حوزه های تخصصی:
در تعالیم دینی ما شناخت انسان از خود، پرفایده ترین شناخت ها تلقی می شود.این است که انسان شناسی یکی از مهم ترین دانش های الهی و بشری که در حوزه معارف بشری و دینی تأثیر به سزایی دارد ،از اهمیت خاصی برخوردار است.انسان شناسی دارای انواع فلسفی، دینی، علمی، عرفانی و اخلاقی است . انسان شناسی عرفانی کسب شناخت درمورد حقیقت انسان از طریق تجربه های درونی است که در آن از راه شهود و علم حضوری به مطالعه و بحث و بررسی در مورد انسان پرداخته می شود. انسان کامل از مباحث مهم انسان شناسی است که موردتوجه عرفا و اندیشمندان بزرگ اسلامی و بعضاً غیراسلامی قرارگرفته است و منظور از آن،انسانی است که جامع اسماء و صفات خداوند است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی از منابع کتابخانه ای واسنادی ، بررسی تطبیقی آراء امام خمینی و شاه نعمت الله ولی در مورد انسان کامل را به کاوش نشسته است و قصددارد مولفه های مختلف انسان کامل از دیدگاه امام خمینی و شاه نعمت الله ولی، مقایسه و بررسی شود . یافته ها حاکی از آن است که این دو اندیشمند با استفاده از آیات قرآن، روایات وتحلیل های عرفانی معتقدند که تمام کمالات هنگامی که از خداوند به عالم هستی افاضه می شوند، لزوماً از طریق واسطه هایی صورت می گیرد که دارای مرتبه وجودی برتری نسبت به سایرین هستند.
بررسی تطبیقی «انسان کامل» در آراء متصوفه و اندیشمند شیعی معاصر منصور براعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
305 - 324
حوزه های تخصصی:
انسان کامل، فارغ از شیوه تبیین، از آموزه های مشترکِ عرفای اسلامی است. وجوه اشتراک و اختلاف این ایده در قالب طرح نمونه قدسی از انسان یا انسان کامل مطرح می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی ایده مزبور در آراء اندیشمند و مفسر شیعی معاصر، منصور براعتی و متصوفه اختصاص دارد. براعتی، مفسر شیعی و ابن عربی، پدر عرفان نظری متصوفه، عقیده دارند انسانِ کامل، خلیفه حق و واسطه او با مردمان است. اگر این واسطه از میان برخیزد، عالم متلاشی شده و آخرت آغازمی شود. وجود پیامبر اکرم(ص) به عنوان عقل اول و کامل ترین انسان در جهان هستی، از دیگر نتایج فکری مشترک براعتی و متصوفه است. تمامی موجودات عالم هستی از فرشتگان و انبیا و سایر انسان ها، تحت امر و اراده این عقل اول قراردارند. از تفاوت های بارز دو ایده این است که براعتی عقیده دارد مصداق انسان کامل در وجود انبیای الهی و امامان معصوم تجلی می یابد و دیگر انسان ها نیز به تناسب ظرفیت و استعدادهای درونی به واسطه انسان های کامل، در مسیر رشد و کمال قراردارند. ولی در تصوف علاوه بر انبیای مکرم، پیران و اقطاب صوفیه نیز در دسته انسان کامل جای دارند.
ضرورت حیات اجتماعی و نیاز بشر به دین از منظر صدرالمتألهین و ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
29 - 48
حوزه های تخصصی:
ضرورت تشکیل حیات اجتماعی از منظر ملاصدرا و ابن مسکویه درگستره پاسخ دین به نیازهای بشر، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده و بطور مقایسه یی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ملاصدرا ضرورت رفع نیازهای انسان، مستلزم وجود قانون و شرع بوده و لزوم وجود فردی بعنوان «نبی» را مستدل میکند. وی با تبیینی فلسفی، معتقد است معنی و مفهوم نوع انسانی، در «هویت جمعی» او در عالم خارج از ذهن و در شاکله اجتماعی او تحقق پیدا میکند. ابن مسکویه در نظری قابل تأمل و شاید انحصاری، نیاز اصلی انسان به تشکیل زندگی جمعی را بدلیل ضرورت پاسخ به نیاز فطری به «محبت و الفت» متقابل میداند و رفع نیازهای مادی را در مرحله بعد مطرح میکند. از نظر او، محبت اساس زندگی و تشکیل جامعه گروهی انسانهاست. دیدگاه ملاصدرا دارای صبغه عقلی و فلسفی است درحالیکه تبیین ابن مسکویه صرفاً مبتنی بر وجود محبت و عاطفه بین انسانهاست. از نظر هر دو اندیشمند، آموزه های وحیانی دین، گستره نیازهای دنیوی و اخروی انسان را دربرمیگیرد اما در منظر هیچکدام، تأکیدی واضح و مستقل نسبت به شأنیت تهذیب نفوس برای نبی و انسان کامل الهی، مشهود نیست.
واکاوی مبانی حکمت صدرایی در سبک زندگی سیاسی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
63 - 80
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی سیاسی، به شیوه خاص مواجهه با مهمترین وظایف ساحت زندگی سیاسی اطلاق میشود که در راستای نیل به اهداف سیاسی شکل میگیرد. با توجه به اهمیت نقش مبانی هستی شناختی در بینشهای سازنده سبک زندگی، تحلیل مبانی هستی شناسانه سبک زندگی سیاسی امام بعنوان فردی صاحب سبک ضرورت می یابد. بدین منظور در این مقاله میکوشیم تأثیر مبانی حکمت متعالیه در محورهای اصالت وجود، خیریت وجود، وحدت وجود و کثرت در مظاهر آن، بساطت وجود و جایگاه انسان کامل در مراتب هستی را بر سبک زندگی سیاسی امام خمینی بررسی نماییم. بررسی و تحلیل آثار منتشرشده درباره زندگی و شخصیت امام، به روش کتابخانه یی، نشان میدهد که التزام به مبانی حکمت صدرایی در شکلگیری و تثبیت سبک زندگی سیاسی ایشان نقشی بسیار چشمگیر داشته است. افزون بر این، با توجه به تشکیک در سه مرتبه «سبک زندگی سیاسی انسان کامل»، «سبک زندگی سیاسی رهبران الهی سبک پذیر از انسان کامل» و «سبک زندگی مردمی سبک پذیر از سبک زندگی سیاسی رهبران الهی»، امام در مقام شخصیتی تربیت یافته از حقیقت انسان کامل، با اصرار بر فراهم نمودن شرایط وصول مردم به سبک پذیری از انسان کامل، توانست توده های عظیمی از مردم را در راستای رسیدن به سبکی جدید از زندگی سیاسی متعالی، با خود همراه سازد.
انسان کامل براساس اندیشه های عرفانی امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار کوشیده است به روش تحلیلی توصیفی با مرور تمام آثار عرفانی حضرت امام، ضرورت و ویژگی های انسان کامل را ذکر کند. حضرت امام در آثار متعدد عرفانی، پس از پرداختن به ضرورت انسان کامل، به ویژگی های او و نقشی که در عالم هستی ایفا می کند، پرداخته است. انسان کامل تنها مخلوقی است که می تواند تمام اسما و صفات الهی را در خود متجلی سازد. ازاین رو خداوند انسان را برای خود برگزید. از میان ویژگی های فراوانی که امام راحل برای انسان کامل برشمرده است می توان به مظهریت او نسبت به اسم جامع الله، جامعیت، برزخیت، مرآتیت، خلق به صورت و با دو دست حق، و خلیفه الله بودنش اشاره کرد.
جایگاه انسان کامل در نظام هستی در اندیشه صدرالمتألهین و امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان کامل در طول تاریخ مدنظر بسیاری از اندیشمندان بوده و در اهمیت آن همین بس که عرفان به ذات الهی جز از مسیر شناخت انسان کامل میسر نیست. نوشتار حاضر با استفاده از متون عرفانی امام خمینی(ره) و آثار صدرالمتألهین و با روش تحلیلی تطبیقی سعی در بررسی برخی از ابعاد جایگاه انسان کامل در نظام هستی دارد. نگرش کاربردی و اخلاقی صدرالمتألهین به بحث «انسان کامل» و تطبیق آن با نگرش امام خمینی(ره) در ساحتی تجریدی، حاوی نکات مفیدی است. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش آن است که انسان کامل دارای مقام خلافه اللهی، مظهریت تام اسما و صفات الهی و غایت حرکت وجودی و ایجادی عالم است و این اوصاف و کمالات وجودی تنها در انسان معصوم امکان تحقق دارد.
بازکاوی اندیشه آیت الله جوادی آملی در باره انسان کامل و ضرورت آن با خلافت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
141 - 171
حوزه های تخصصی:
انسان و انسان شناسی مقوله غیر قابل کتمان در طول تاریخ بشری بوده است؛ و ترسیم حقیقی از جایگاه او در منظومه آفرینش سرلوح ادیان توحیدی می باشد. بر پایه دیدگاه منیع و اندیشه رفیع علامه جوادی آملی حقیقت انسان «حیّ متأله» است که در بستر آموزه های دینی به تکامل می رسد، و غایت امکانی قوس صعود بشری«انسان کامل» می باشد. و در ادبیات حکما و عرفای همچون ابن عربی و ملاصدرا به آن پرداخته شده است؛ آنها انسان کامل را مظهر تمام صفات کمالی و جمالی خداوند می دانند؛ آن گونه که ابن عربی مبتکر اصطلاح «انسان کامل» در ادبیات اسلامی قلمداد شده است. در تحقیق حاضر، ضرورت انسان کامل نسبت آن با خلافت الهی به صورت توصیفی- تحلیلی با تأکید بر اندیشه جوادی آملی بر این نتیجه رهنمون گردیده که مقصود از خلقت آفرینش و پهنه گیتی، انسان کامل است و از لازمه خلافت مطلقه الهی، انسان کامل شدن است، از این جهت، انسان کامل قطعاً خلیفه خداست، به طوریکه اگر عالم خالی از انسان کامل شود، عمر آن به پایان می رسد.
مرد اَهلَو (یا انسان کامل در متون فارسی میانه)
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
65 - 76
حوزه های تخصصی:
از انسان کامل در بیشتر مکتب های فکری و فلسفی و ادیان و مذاهب یاد شده است. این مفهوم ممکن است با عنوان انسان آرمانی یا «مرد اَهلَو» به تفکر ایرانیان باستان نیز راه یافته باشد. همانطور که در آثار فلاسفه یونان نیز به این موضوع اشار شده است. پیشوایان کهن نظیر بودا و کنفسیوس نیز به انسان کامل توجه داشتد. در عرفان اسلامی انسان کامل کسی است که آثار صفات الهی در او مشهود باشد. به باور برخی عارفان ایرانی انسان کامل کسی است که اندیشه، گفتار و کردار نیک در او به کمال رسیده باشد. چنین کسی ممکن است رابط میان انسان و خدا باشد. افزون بر این، شواهدی از انسان کامل یا مفاهیمی نزدیک به آن در آیین گنوسی و نیز در بحث از انسان قدیم در آیین مانوی ارائه شده است. در متون پهلوی از جمله در دینکرد و دادستان دینی می توان به نمونه هایی از انسان کامل دست یافت. براین اساس، کیومرث، زردشت و سوشیانس از نمونه های انسان کامل به شمار می روند. هدف از نگارش این مقاله گردآوری و تحلیل متون مربوط به انسان کامل در ادبیات پهلوی است.
بررسی سنخیت انسان کامل با حق تعالی و استخلاف از او در نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
157 - 190
حوزه های تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی سنخیت نفس انسان با حق تعالی و استخلاف از او در نظر صدرالمتألهین است. در این تحقیق، پرسش ها و مسائلی طرح و تبیین می شوند؛ نفس انسان با حق تعالی چه مناسبتی دارد؟ چرا انسان کامل به عنوان خلیفه جامع حق تعالی انتخاب شده است؟ در پاسخ، این مدعا به ثبوت می رسد که نفس انسان از حیث ذات، صفت و فعل، مثال و مظهر حق تعالی است و انسان کامل، مظهر تام اسماء و صفات اوست. سنخیت بین حق تعالی و انسان کامل، با تطور و اشتداد وجودی نفس در قوس صعود، به فعلیت می رسد و انسان کامل، مثال و مظهرتام حق تعالی می شود. بر اساس سنخیت انسان کامل با حق تعالی در ذات، صفات و افعال، استخلاف انسان از حق تعالی، توجیه و وی خلیفه جامع حق تعالی می گردد. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیلی است و مهم ترین نتایجی که این تحقیق به آنها دست یافته عبارت اند از: حق تعالی، مرآت اشیاء است؛ اشیاء از جمله نفس، ظل و مظهر و مرآت حق تعالی هستند؛ مرآتیت نفس، سبب معرفت به حق تعالی است؛ نفس دارای درجات و تطور وجودی تکاملی است؛ مناسبت فعل و فاعل، بر اساس کریمه «کل یعمل علی شاکلته»، ثابت است؛ بر اساس سنخیت بین فعل و فاعل و انسان کامل با حق تعالی در ذات،صفات و افعال و مظهریت تام وی در اسماء از واجب تعالی، انسان کامل، خلیفه جامع حق تعالی است.
مطالعه تطبیقی نظریه انسان کامل در نظام الاهیاتی بوناونتوره و ملاصدرا
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
229 - 253
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی یکی از بنیادی ترین مسائل نظری حوزه فلسفه و عرفان است که ادیان هم به نوبه ی خود حول این موضوع نکات مختلفی را بیان داشته اند، بوناونتوره در نظام الاهیاتی مسیحیت و فرقه فرانسیسکن و ملاصدرا در نظام الاهیاتی اسلام و مکتب متعالیه، هریک با دیدگاه خاصی در حوزه انسان کامل و ابعاد آن مدعیات متنوعی را ارائه کرده اند. انسان روحانی شناسی بوناونتوره، بسیار حول محور عیسی مسیح تبیین می شود در حالی که انسان کامل شناسی صدرایی به هر انسانی که کوشش علمی و عملی متعادلی داشته، تعلق می گیرد، انسانی که در معماری صدرایی به آن پرداخته می شود، توانایی نمود اعظم و مثل اعلی شدن را داراست، در حالی که بوناونتوره این مقام را تنها مخصوص عیسی مسیح می داند. انسان کامل صدرایی به سبب توانایی و دانایی حداکثری، شان رهبری دارد، از این رو می تواند نظام اجتماعی را مدیریت کند، در صورتی که چنین ادعایی در انسان روحانی بوناونتوره دیده نمی شود. انسان روحانی بوناونتوره بسیار هویت عرشی و انسان کامل ملاصدرا هویتی عرشی و فرشی را توامان داراست. آنچه در این نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی و ابزار کتابخانه ی مورد تبیین وتطبیق قرار گیرد، بررسی مقایسه ی نقاط وفاق و اختلاف بین نظرات ملاصدرا و بوناونتوره در زمینه انسان کامل است.