مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عربی
حوزه های تخصصی:
گام نخست در فهم قرآن کریم، درک معنای صحیح واژگان است. تحقق این امر در گرو بررسی دقیق منابع لغت زبان عربی است و گاهی نیز مراجعه به زبان های هم خانواده عربی کمک کننده است. یکی از واژگان مهمی که از قرون اولیه هجری میان مسلمانان رایج و تثبیت گردیده، واژه تفسیر است. این واژه در دو ساحت معنایی به کار رفته است: 1. توضیح و شرح آیات؛ 2. مجموعه های مدون شرح آیات. این واژه تنها یک بار در قرآن در سوره فرقان آیه 33 آمده است. با توجه به اینکه ریشه این واژه، پیشینه ای طولانی در زبان های سامی داشته و در مباحث بین الادیانی قابل بحث و بررسی است، اما پژوهشگران از جنبه زبان شناسی تاریخی-تطبیقی و بین الادیانی به بررسی آن نپرداخته اند. مقاله حاضر با این رویکرد و با روش تاریخی-تطبیقی به سیر تطور و تحول ساختار واژه و معنای نخست مذکور می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که ریشه این واژه در زبان های مذکور هم در ساختار و هم در معنا تغییرات قابل توجهی داشته است. تنوع و گستردگی معنای ریشه با گذشت زمان تحدید گردیده و با ورود به قرآن و سنت اسلامی، ارتباط وثیقی با کلام وحی پیدا کرده تا جایی که به شرح و توضیح کلام خداوند، اختصاص یافت.
جستاری تاریخی، تطبیقی درباره واژه «نَذر و مشتقات آن» در زبانهای عبری، سریانی و عربی با تکیه بر قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
267-283
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی سیر تطور و تحول ساختاری و معنایی واژه نذر و مشتقات آن در زبان های عبری، عربی و سریانی با تمرکز بر گزارش قرآن و عهدین با روش تاریخی، تطبیقی – تحلیلی می باشد. مشتقات ریشه ی « نَذْر » در قرآن کریم در دو معنای نذر کردن و ترساندن آمده است. اما در زبان عبری و عهد عتیق و همچنین در زبان سریانی و عهد جدید فقط در معنای نذرکردن آمده، خبری از معنای ترساندن در این دو زبان و عهدین وجود ندارد. بررسی ها نشان می دهد که هر چه به عصر اسلام نزدیک می شویم معنای دومی برای این ریشه شکل می گیرد و آن ترساندن است.
بررسی ضرب المثل های عربی خوزستان
حوزه های تخصصی:
زبان عربی محلی مردم خوزستان مانند همه زبان های دیگر در گویش یا لهجه محلی، دارای ویژگی هایی است که نمونه ای از آن، ضرب المثل هایی است که میان مردم متداول هستند، هر کدام از آن ها دارای دنیایی از ذوق و اندیشه و حسن تعبیر در ادای مقصود است و معادل هایی در زبان فارسی دارند. از نظر مضمونی در امثال فارسی و عربی شباهت های بسیاری وجود دارد. هدف از این تحقیق گردآوری و بررسی ضرب المثل های عربی خوزستان می باشد که به علت بار تجربی جوشانی که دارند می توانند ارزنده باشند و به مطالعات اجتماعی و مردم شناسی کمک کنند. محور اساسی این پژوهش بر پایه ضرب المثل های عربی خوزستان استوار است؛ هم چنین مقایسه ض رب المثل های مشترک در زبان ع ربی و ف ارسی و معادل یابی برای آن ها در زبان فارسی. در مورد بررسی و مقایسه ضرب المثل های عربی خوزستان با فارسی و تأثیر آن ها بر یکدیگر تاکنون پژوهش درخور توجهی صورت نگرفته است. در این پژوهش تا جائی که امکان پذیر بوده، امثال به صورت میدانی جمع آوری شده اند و مرحله بعدی تحقیق و پژوهش در فضای کتابخانه انجام گرفته و از منابع مکتوب استفاده شده است. با وجود گنجینه پربار فرهنگ عوام، به ویژه امثال و حکم، در این منطقه، کار اساسی در این زمینه صورت نگرفته است و کتاب هایی که در زمینه امثال و حکم عربی خوزستان منتشر شده اند، از چهار و پنج کتاب تجاوز نمی کنند.
کاربرد جمع در زبان عربی و فارسی دری
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۰ شماره ۷۱
124-147
جمع در زبان عربی، کاربردهای ویژه و خصوصیات مختص به خود را داراست. مانع اصلی یادگیری، عدم توانایی دانش آموزان و عدم توانایی در درک و تعمیم مفاهیم و خلط مبحث با مباحث دیگر می باشد. جمع در دستور زبان های عربی و فارسی دری از جمله مباحثی است که مورد توجه نویسنده های فراوان در فراوردهای ذهنی شان قرار گرفته است، هدف از این تحقیق به تصویر کشیدن جمع و انواع آن در دو زبان عربی و فارسی دری است، در این نوشته در پی تسهیل امر آموزش جمع و انواع آن و راه های تشخیص جمع زبان عربی در دستور زبان فارسی و کاربرد آن تلاش شده است، در این پژوهش بیشتر بالای طرز جمع بندی اسم های عربی و شروط آن که از کدام نوع اسم و صفت می توان جمع بست بحث شده است، و همچنان جمع های عربی در زبان فارسی به همانگونه که در زبان عربی کاربرد دارد استعمال می شود مورد بررسی قرار گرفته، و یا هم پسوندهای جمعی زبان فارسی دری که در روند جمع سازی از آن استفاده می شوند و هم من حیث علامه جمع فارسی شناخته می شود در دستور زبان فارسی مورد بحث قرار گرفته است؛ این پژوهش نتایج ذیل را بگونه فشرده در بردارد، انواع جمع و طرز جمع بندی با شروط آن در زبان عربی. پسوندهای جمعی با طرز جمع بندی، جمع های عربی در زبان فارسی و جمع ترکیب های اضافی و وصفی در زبان فارسی مورد کاوش قرار گرفته است.
بررسی سیرتحول خطوط کوفی و عربی و کتیبه خوانی اسلامی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
33 - 64
حوزه های تخصصی:
در میان آثار عرب ها سند و مدرکی وجود ندارد که نشان دهد آن ها نوشتن را می دانستند. فقط حِمیَری ها در یمن بودند که آثاری از آن ها باقی مانده که با حرف مَسنَد می نوشتند و ارتباط در شمال که با حروف نَبَطی می نوشتند و آثارشان نیز در نواحی حوران و به لقاء باقی است. برخی از آنان که قبل از ظهور اسلام به عراق یا شام سفر کرده بودند و رفتار و اخلاق شهرنشینی را کسب کردند و نوشتن را از ایشان به عاریت گرفتند و بازگشتند. برخی از آنان نیز عربی را با حرف نبطی، عبرانی یا سریانی می نوشتند ولی نبطی و سریانی تا پس از فتوحات اسلام دوام یافت و خط نسخی پس از نبطی و خط کوفی (منسوب به شهر کوفه) وارد شد. پیش از اسلام به خط کوفی، حیری می گفتند زیرا این خط به حیره نسبت داده می شد و آن، شهر عرب های پیش از اسلام بود و مسلمانان کوفه را در کنار آن ساختند.
تحلیل و نقد ترجمه دشتی از نهج البلاغه با تکیه بر دیدگاه لادمیرال (موردپژوهشی متن ده خطبه پایانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
169 - 196
حوزه های تخصصی:
در حوزه مطالعات ترجمه، صرفنظر از نظریهپردازی، نقد و بررسی ترجمههای موجود بر مبنای نظریات مطرح، هم به تحکیم یا تضعیف میزان کارآمدی این نظریات میانجامد و جایگاه آنها را در این حوزه مشخص میکند وهم به صورت کاربردی به نقاط ضعف وقوت ترجمههای موجود و تبیین جایگاه هر یک از این ترجمهها کمک میکند. لذا با چنین راهبردی، ترجمه نهج البلاغه مرحوم دشتی با توجه به جایگاه آن، با تکیه بر نظریات ترجمه معاصر اهمیت و ضرورتی دوجانبه دارد. دیدگاه لادمیرال در کلیت آن رویکردی مقصدمحور است و میزان کارآمدی یک ترجمه در این دیدگاه به میزان بینیازی از متن مبدأ و میزان تناسب آن با فرهنگ و فضای ذهنی مخاطب بستگی مستقیم دارد. از این رو این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال بررسی ده خطبه نهجالبلاغه به عنوان پیکره تحقیق بر مبنای مقصدمحوری ترجمه دشتی و میزان هماهنگی و کارآمدی آن بر مبنای مؤلفههای دیدگاه لادمیرال از جمله حق انتخاب، تفسیر حداقلی، جابجایی، آنتروپی و دیگر مقولههای مندرج در این دیدگاه است و نتیجه حائز اهمیت تناسب ترجمه دشتی با عنصر جابجایی، بازآفرینی عبارات با تکیه بر روانسازی متن بر مبنای مقصدمحوری لادمیرال است.
تأثیر یادگیری زبان بر هوش زمانی: مقایسۀ دانشجویان زبان های انگلیسی، فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
93 - 120
حوزه های تخصصی:
واژه «هوش» سال هاست که معنای تک بُعدی خود را ازدست داده و به عنوان مفهومی چندوجهی که تمامی توانایی های افراد را دربرمی گیرد، در نظر گرفته می شود. یکی از انواع هوش که بر اساس تفاوت های فردی زمان محور بناشده، «هوش زمانی» است که به افکار، دیدگاه ها و رفتار افراد در ارتباط با زمان اطلاق می شود. این مقوله اگرچه در حوزه های مربوط به علوم مدیریت مورد پژوهش قرارگرفته، اما در حوزه آموزش توجه چندانی بدان نشده است. ازآنجاکه مقوله زمان ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و زبان دارد، پژوهش حاضر سعی کرده است تأثیر تحصیل در سه زبان متفاوت بر هوش زمانی دانشجویان را مورد مقایسه قرار دهد. دو هدف در این مطالعه مد نظر است: اول، بررسی تأثیر تحصیل در زبان های انگلیسی، فارسی و عربی بر هوش زمانی دانشجویان با درنظرگرفتن رویکرد آموزش زبان کاربردی، نظریه فعالیت و نظریه عادت واره و دوم، بررسی احتمال تفاوت معنادار میان دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی، فارسی و عربی از نظر هوش زمانی؛ بدین منظور، پرسشنامه هوش زمانی توسط 100 دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی، 100 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی و 90 دانشجوی زبان و ادبیات عربی کامل شد. نتایج آزمون های «تی مستقل» بر روی داده ها، تأثیر معنادار و منفی تحصیل در زبان فارسی و انگلیسی را بر روی هوش زمانی دانشجویان این رشته ها نشان داد (05/0> p )، به طوری که هوش زمانی دانشجویان ترم دوم بالاتر از هوش زمانی دانشجویان ترم هشتم بود. در رابطه با هدف دوم مطالعه، یافته ها حاکی از آن بود که تفاوت معناداری میان این سه گروه از نظر هوش زمانی وجود دارد، به عبارتی دیگر، دانشجویان رشته زبان انگلیسی از هوش زمانی بالاتری برخوردار بودند (05/0> p ). درنهایت، نتایج و کاربردهای این پژوهش در بافت آموزش زبان مورد بحث قرار گرفت.
اثربخشی فلش کارت دیجیتالی و پویانمایی در یادسپاری واژه های عربی دانش آموزان پسر متوسطه اول شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
185 - 202
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط محیطی کشور ایران و همسایگی اش با کشورهایِ عربی یادگیری زبان عربی به منزله زبان دوم اهمیت فراوانی دارد. به این منظور، زبان عربی در دوره اول و دوم مقطع متوسطه آموزش داده می شود. این مقاله به مقایسه روش های تدریس در حفظ و یادسپاری واژه های عربی دانش آموزان پسر در دوره متوسطه اول شهرستان اهواز می پردازد. به منظور یادسپاری 200 واژه، پس از آموزش افراد در کلاس های مرسوم و آموزش تکمیلی در سه گروه مطالعاتی به سه روش تدریس مرسوم، بر اساس طرح تحقیق، فلش کارت های دیجیتالی و پویانمایی تهیه شد. طبق این مقایسه، 8 هفته پس از شروع آموزش ها، در پس آزمون، روش فلش کارت های دیجیتالی و پویانمایی با ضریب خطای 0/05 تفاوت معناداری با روش تدریس مرسوم داشتند. اما با گذشت 1۶ هفته از آموزش ها و در مرحله پیگیریْ روش به یادسپاریِ واژه ها با استفاده از پویانمایی فقط با ضریب خطای 0/01 تفاوت معناداری در مقایسه با روش تدریس مرسوم و فلش کارت های دیجیتال داشت. همچنین این روش با میانگین به یادسپاری بیش از 128 واژه موفق بوده است.
خوانش ساختارگرایانه از واژه «عربی» در سوره نحل (با رویکرد جامعیت معنایی سوره و بهره گیری از روابط همنشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
162 - 143
حوزه های تخصصی:
خداوند در قرآن یازده مرتبه این کتاب و دو امر متعلق به آن، یعنی: «حکم» و «لسان» را با وصف «عربی» یاد کرده است. تأکید خداوند بر این ویژگی، امری قابل تأمل و شایسته تحقیق است. اکثر مفسران این واژه را «اسم منسوب به نژاد عرب» دانسته و از آن، مفهوم «زبان عربی» را تلقی کرده اند؛ حال آنکه این برداشت از واژه «عربی»، با مفاهیم واژگان همنشین آن و بافت زبانی سوره ها همخوانی ندارد. از تحقیق حاضر با استفاده از معناشناسی ساختگرا و رویکرد جامعیت معنایی یک سوره چنین بدست آمده است: در سوره نحل، «عربیت زبان قرآن» با «جامعیت امر خداوند»، «مطابقت قرآن با آن»، «فعال سازی ابزارهای شناختی انسان (تفکر، تعقل، سمع، ذکر) و «روشنگری با توجه به عاقبت انسان» تعریف می شود. «لسان عربی» قابلیتی دارد که می تواند با ارائه امر خدا، توجه انسان را به اموری معطوف سازد که در کنار فعال شدن ابزارهای شناختی و شکوفایی هرکدام از آن ها، انسان را به عاقبتی که خدا خواسته، برساند و امر خدا در اعمال و رفتارش، تجلی پیدا کند.
ابزارهای تمایزگذاری فاعل و مفعول در عربی و فارسی: رویکردی تطبیقی-درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
105 - 133
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نگاهی درزمانی (تاریخی) به بررسی و مقایسه تحولات دو زبان عربی و فارسی در سه حوزه آرایش واژگانی، مطابقه و حالت نمایی به مثابه ابزارهای متمایزکردن فاعل و مفعول پرداخته است. در واقع، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و پیگیری تحولاتی بوده که در تاریخِ این دو زبان در زمینه روش های تفکیک فاعل و مفعول رخ داده است. در زبان عربی، گونه عربی قدیم با دو گونه امروزی اش مقایسه شده و در فارسی نیز تحولات مذکور از دوره باستان تا امروز دنبال شده است. داده های عربی قدیم و فارسی از منابع مکتوب استخراج شده و بخش میدانیِ این پژوهش، گردآوری داده هایی از عربی خوزستان و لبنان ازطریق مصاحبه با شش گویشور (سه گویشور از هرکدام) به وسیله ابزار پرسشنامه و توصیف تصویر بوده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان عربی ابزار حالت نمایی را از دست داده، ابزار مطابقه را گسترش داده و میزان اتکای زبان بر ابزار آرایش واژگانی بیشتر شده است. در مقابل، فارسی در طول تاریخ خود، ابزارهای حالت نمایی و مطابقه را از دست داده و مجدداً هردو را بازسازی کرده و آرایش واژگانی ارکان اصلی جمله اش نیز تغییری نکرده است. همچنین در این پژوهش، هیچ شواهدی مبنی بر تأثیرگذاری عربی و فارسی بر یکدیگر در این حوزه ها یافت نشد و ظاهراً این تحولات، درون زبانی بوده اند یا دست کم این دو زبان در این زمینه تحت تأثیر یکدیگر نبوده اند.
ادیب بی بدیل «سیدامیر محمود انوار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
127 - 137
حوزه های تخصصی:
این مقاله که به بهانه سالگشت درگذشت ادیب بزرگ دو زبانه (مسلط به زبان فارسی و عربی) جهان معاصر و شاعر پارسی و عربی، دکتر سید امیرمحمود انوار نگارش یافته است؛ به بررسی مقام ممتاز استاد در عصر حاضر می پردازد. ایشان در دانشگاه های جهان معاصر، به دلیل مقام شعر و شاعری در دو زبان پارسی و عربی، بی بدیل بوده است.
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی و سیاسی در شعر جواهری و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
45 - 63
حوزه های تخصصی:
جواهری و فرخی از پرچم داران نهضت ادبی در شعر ملی هستند؛ شعرشان سرشار از مضامین مشترکی است که خود ناشی از داشتن حوزه های مشترک فکری، موضع گیری برخاسته از فرهنگ مشابه و هم چنین سرنوشت تاریخی یکسان است. شخصیت بیگانه ستیز و سیاسی آن دو را نمی توان انکار کرد. هر دو به پهنای کتاب تاریخ معاصر، عصری پرتلاطم، سرنوشت ساز، جنگ های جهانی، حکومت های پر از کودتا و تعویض، هجوم و مقاومت را دیده اند و دریافته اند که در این میان استعمار، کارگردان تمام رنج ها و تاخت و تازها بر پیکره ملت ها است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
مقایسه تطبیقی ضرب المثل های بلوچی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
211 - 230
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها، آیینه و نمود های مهمی از جوامع بشری هستند که اجتماع انسانی و فرهنگ و ادب، علایق و سلایق و نگرش های آن ها را به خوبی نمایندگی می کنند. زبان، ادبیات و فرهنگ بلوچی از سویی همیشه در تعامل مستقیمی با زبان و ادبیات فارسی بوده است و از سویی دیگر، بلوچی و دیگر زبان ها، گویش ها و خرده فرهنگ های ایرانی چه به صورت مستقیم، به سبب جایگاه دین اسلام در این سرزمین و چه به صورت غیر مستقیم، به واسطه فارسی که با عربی در تعاملی تنگاتنگ تر بوده است از ضرب المثل ها و سخنان حکیمانه و احادیث و روایاتی که جنبه مَثَلی پیدا کرده اند، تأثیر گرفته اند. در این نوشتار، سعی کرده ایم نمونه های برجسته و قابل توجّهی از این نوع مثل ها و سخنان را که صورت مثل سایر یافته اند، مورد بررسی قرار دهیم. یکی از مهم ترین نتایجی در میانه این تحقیق، ظاهر می شود، نقشِ زبان و ادبیات فارسی است که در مورد اشتراکات ضرب المثلی بلوچی و عربی، اغلبِ نمونه های قابل تطبیق این دو زبان، اشتراک نمونه مثالی آن ها را در فارسی نیز می توان یافت.
چالش ها و موانع معادل یابی در برگردان های عربی به فارسی
حوزه های تخصصی:
ترجمه یکی از مهم ترین شیوه های انتقال پیام و برقراری ارتباط بین زبان ها، است. ارائه ترجمه مناسب و پیام دقیق نیازمند اصول و قواعدی است که در برخی موارد پایبندی دقیق به اصل زبان مبدأ، غیر از زیان هایی که به زبان مقصد وارد می آورد، نوعی پیچیدگی، ناآشنایی و ابهام در نثر ترجمه به بار می آورد و سبب می شود تا متن مبدأ زیبایی و حلاوت خود را از دست بدهد. برای رفع این مشکل، یکی از فنون کاربردی استفاده از شیوه های مختلف معادل یابی است؛ اما علیرغم وجود استفاده از این فن، در برخی موارد مترجمان زبان ها و مخصوصاً مترجمان زبان عربی و فارسی با چالش هایی مواجه می شوند که امر ترجمه را بر آن ها بسیار سخت و دشوار می کند. وجود اشتراک لفظی، واژگان دخیل، تفاوت در خانواده زبانی و ابهام های دستوری بین دو زبان، یکی از عمده ترین دلایلی است که در صورت عدم آگاهی مترجمان و مخصوصاً بیگانگان با این زبان، از آن رنج خواهند برد. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، کوشش شده است، ضمن ارائه تعریفی کوتاه از مفهوم معادل یابی و فنون آن، به بررسی مهم ترین این چالش ها و موانع پیش روی مترجمان، پرداخته شود و در پایان مشخص شد: تفاوت ساختاری زبان فارسی و عربی، ابهام واژگانی، ابهام دستوری، تعدد بافت معنایی، وجود واژگان دخیل، اختلاف در خانواده زبانی یکی از مهم ترین عوامل ایجاد مانع در انتقال معنای دقیق و تمام رخ از زبان مبدأ است که آگاهی مترجمان از این مقوله ها، می تواند راهگشایی مناسب پیش روی آن ها باشد.
عربی قرآنی، از خاستگاه های حجازی تا سنت های کلاسیک قرائت آن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مهر و آبان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۶)
81 - 100
حوزه های تخصصی:
این مقاله ترجمه ای است از فصل اول کتاب عربی قرآنی، اثر مارین فان پوتن که به تازگی منتشر شده است. این اثر دوره جدیدی را در مطالعات تاریخی زبان عربی آغاز می کند. نادرستی بسیاری از پیش فرضها در این کتاب نشان داده شده و نقص های بسیاری در آراء محققان عربی دان پیشین اصلاح شده است.
بررسی استعاره مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی به زبان های فارسی، انگلیسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
247-281
حوزه های تخصصی:
این مقاله، پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است که به بررسی استعاره های مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی از زبان های متفاوت، سنگ صبور (فارسی)، خشم و هیاهو (انگلیسی) و میرامار (عربی) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هر سه نویسنده به طور مشترک از استعاره خاص «ترس، شیی است» بهره برده اند و این امر می تواند مهر تأییدی بر جهانی بودن استعاره های مفهومی باشد. اما در رابطه با استعاره های سطح عام در این داستان ها مشخص شد که صادق چوبک و نجیب محفوظ در داستان های فارسی و عربی، بیشترین بهره را از استعاره عام «احساسات، شیی هستند» برده اند در حالی که فاکنر در داستان انگلیسی خشم و هیاهو بیشترین استفاده را به طور یکسان از استعاره های سطح عام «احساسات، مکان هستند» و «احساسات، نیرو هستند» برده است. تفاوت بین داستان های فارسی و عربی با داستان انگلیسی اشاره ای به فرهنگ ویژه بودن استعاره های سطح عام دارد.
زبان آرامی را جدی بگیریم؛ جستارهایی با رویکرد مطالعات قرآنی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۱)
183 - 199
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به پیوندهای عمیق آرامی و عربی در میان زبان های سامی متمرکز است و مباحث آن در چهار بخش تدوین یافته است که عبارتند از: 1. درآمدی بر زبان های سامی؛ 2. پیوندهای آرامی و عربی؛ 3. پیوندهای آرامی تلمودی و عربی قرآن؛ 4. نمونه کاوی: کارکرد «دابه الأرض» (نمل: 82) در پرتو زبانهای سامی. در نهایت، بخش جمع بندی بر تأکید دوباره بر ضرورت راه اندازی رشته زبان های سامی در برخی دانشکده های علوم قرآنی می پردازد. به نظر می رسد، در زبان های سامی، آرامی و عربی از عمیق ترین و وسیع ترین پیوندها برخوردارند.
تحلیل و نقد محتوای کتاب «عربی، زبان قرآن (3) و(2)» پایه یازدهم و دوازدهم(رشته های علوم تجربی-ریاضی) «براساس نظریه تایلر در بررسی ملاک های سازماندهی محتوا»
حوزه های تخصصی:
کتاب درسی اصلی ترین منبع در دسترس دانش آموزان است، تحلیل محتوای کتب درسی نقاط قوّت و ضعف احتمالی را برای اصلاح و تغییر محتوا، در اختیار برنامه ریزان و مولفان قرار می دهد. از این رو گام مهمی در جهت شناسایی نواقص و رفع آنهاست. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوای کتاب «عربی، زبان قرآن (2) و (3)» پایه یازدهم و دوازدهم با توجه به اصول سازماندهی محتوا پرداخته شد. نظر به جامع بودن معیارهای تایلر از معیارها و اصول پیشنهاد شده توسط این پژوهشگر در تحلیل محتوا استفاده شد. معیارهای تحلیل محتوا از نظر او سه اصل توالی، استمرار، وحدت است. از این رو در بعد بیرونی، کتاب ها در سه بخش متن، قواعد و تمارین بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع 11 درس کتاب عربی (2و3) توالی در 4 متن، استمرار در 8 متن و وحدت در 4 متن از متون کتاب رعایت شده است. در بخش قواعد، توالی و استمرار رعایت شده و از مجموع 11 درس دو کتاب 5 درس وحدت قواعد دارد. توالی فقط در تمارین کتاب(2) رعایت شده، همچنین استمرار و وحدت تمارین در دو کتاب به درستی رعایت شده است.
بررسی تطبیقی ویژگی های کهن زبان عربی در قیاس با اکدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تفکیک میان تقدم و تأخر زمانی و زبان شناختی، نشان داده می شود با اینکه زبان عربی به لحاظ زمانی متأخرتر از زبان اکدی است، اما به لحاظ برخی ویژگی های زبان شناختی، کهن تر از آن است. این سخن، بدان معناست که در زبان عربی، برخی ویژگی های زبانی ای، متأثر از سامی آغازین حفظ شده اند که در اکدی از میان رفته اند. ویژگی های کهن عربی نسبت به اکدی را می توان به دو دسته ی کلیِ ویژگی های واجی و دستوری تقسیم کرد. در زمینه ی واج ها، عربی واج های سامی آغازینِ ثاء، حاء، ذال، ضاد، ظاء، عین، غین و هاء را حفظ کرده در حالی که اکدی، این واج ها را به طور کامل از دست داده است. در زمنیه ویژگی های دستوری نیز عربی متأثر از سامی آغازین، همچنان شمار مثنی را در ضمایر شخصی (چه منفصل و چه متصل) و صرف افعال به کار می گیرد، حال آنکه اکدی مدت ها پیش این ویژگی را از دست داده است . علاوه بر این، باید به تغییر نظم جمله ها در اکدی اشاره کرد که از صورت سامیِ آغازین فعل-فاعل-مفعول که همچنان در عربی رایج است به شکل سومری فاعل-مفعول-فعل تغییر یافته است.
چالش های درس عربی از منظر معلمان مقطع متوسطه (مطالعه موردی: شهرستان سبزوار)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان از چالش های درس عربی مقطع متوسطه است. این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی هوسرل است. شرکت کنندگان در این پژوهش معلمان متوسطه شاغل سبزوار در سال تحصیلی 1402-1401 هستند و ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای انتخاب آزمودنی ها از رویکرد هدفمند ملاکی و معیار اشباع نظری استفاده شده است و نهایتاً پانزده مدیر در گروه مشارکت کنندگان قرارگرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، ابعاد شامل چرخش درس عربی به آموزش دینی، عدم خلاقیت و صلاحیت معلمان، خوانش تک ساحتی قواعد محوری، چالش های برنامه درسی عربی، کاستی ابزارهای دیداری- شنیداری، عدم سنخیت ارزشیابی با اهداف کتاب و عدم به روز رسانی و انتقال تجربیات است. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهش گران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش های مرتبط تعیین می شود. با توجه به نتایج حاصله، ضرورت پذیرش ضرورت بازطراحی و بازبینی درس عربی به منظور حذف نقاظ ضعف و مشکلات مربوط به آن؛ امری انکارناپذیر است ومعلمان بایستی با تقویت انگیزه های یادگیری در دانش آموزان و با استفاده از روش های فعال تدریس دانش آموزان را به هدف غایی یعنی درک و فهم متون و مکالمه نزدیک تر نمایند.