مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیوان حافظ شیرازی


۱.

بازتولید گفتمان نهادها و گروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم در دیوان حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان تاریخ گرایی نوین نهادها وگروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم دیوان حافظ شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۹۴
دیوان حافظ شیرازی به عنوان متنی ادبی، واجد موقعیّتی تاریخی، و محصول تعامل خالق اثر با مجموعه ای بسیط و گسترده از سنّت ها، گفتمان ها و جریان های اجتماعی و تاریخی سده ی هشتم هجری است. نسبت دیوان حافظ با گروه ها و عناصر اجتماعی، چگونگی بازتولید آن، نیز میزان تقویت، به حاشیه رانی و مطرود نمودن این گروه ها در فرآیند تولید اثر ادبی، موضوع شایسته ی درنگی است که روشن نمودن ابعاد آن، پژوهشی مستقل را طلب می نماید. از این رو این جستار، با روشی توصیفی تحلیلی و استعانت ممکن از مباحث رویکرد تاریخ گرایی نوین، درصدد پاسخ به این سؤالات است که چه گفتمان هایی از نهادها و گروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم، در شعر حافظ بازتولید شده اند؟ نحوه ی کنشمندی حافظ و عوامل تقویت و به حاشیه رانی این گفتمان ها در متن و فرایند خلق این اثر ادبی چه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که دیوان حافظ، با شبکه ای پیچیده و شناور از نمادها، دال ها و مدلول های منفی و مثبت، عرصه ای برای به حاشیه رانی و تقابل با گفتمان نهادها و گروه های اجتماعی و رسمی وابسته به قدرت، از قبیل: قاضیان، واعظان، صوفیان، و همچنین بستری برای تقویت بخشی به گفتمان قلندران و درویشان در پیوندی نزدیک با گفتمان برساخته ی رندان، شده است. در این راستا حافظ، در مقام منتقدی رند و بی پروا، با وقوف بر ابعاد گفتمانی و آسیب شناختی اجتماعی و تاریخی عصر خود، نظیر: ریا، جزمی گری، بی عملی وخردستیزی، و هجمه علیه ی آن در دیوانش، آزاداندیشی، عمل گرایی و تساهل اجتماعی را، به مثابه ی الگو و مدلی مترقی در تعالی اجتماعی و تاریخی، ارائه داده است.
۲.

نمود مطربان، آلات و عناصر طرب در شعر حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه اجتماعی مطربان پیدایی دیوان حافظ شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۷
نمود مطربان، آلات و عناصر طرب در شعر حافظ شیرازی محمد کشاورز (بیضایی)[1] چکیده در تاریخ ایران باستان، مطربان با نام هایی همچون گوسان، خنیاگر و رامشگر، جایگاه اجتماعی و فرهنگی قابل ذکری داشته اند. با آمدن اسلام، دامنه حضور و نفوذ آنان به تاریخ ایران بعد از اسلام و متون ادبی و تاریخی این دوره کشانده شد. دیوان حافظ از نمودهای بارز تجلی این صنف و عناصر و آلات طرب آنان به شمار می رود. چرایی و چگونگی نمود مطربان در دیوان حافظ، موضوع تازه و در خور بررسی ای است که تبیین ابعاد و زوایای آن، پژوهشی مستقل می طلبد. این جستار با روشی توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این سؤال هاست که مطربان و آلات و عناصر طرب، چگونه در شعر حافظ متجلی شده اند و علل و چرایی نمود آنان در شعر وی چه بوده است؟ یافته ها نشان می دهد که در شعر حافظ مطربان با نام هایی همچون مغنی و مطرب نمود یافته اند و آلات و عناصر طرب همانند صراحی، دف، چنگ، رباب، می و... با بسامد بالا و به منظور ارائه و خلق تصاویر و مضامین عاشقانه، عارفانه و تعلیمی، بازتولید و تکثیر شده اند. زمینه های مساعد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیراز عصر حافظ، نقش مثبت و اثرگذار مطربان در تزریق شادی به مردمان، ارتباط تنگاتنگ شعر با موسیقی و آواز، علاقه حافظ به آواز و شاید تبحر وی در این رشته، ناپایداری حال جهان و غنیمت دانستن فرصت و نیز شناخت بالای حافظ از صنف مطربان و ادوات موسیقی، از عوامل و چرایی نمود مطربان در دیوان وی به گونه ای بسیط و گسترده بوده است. واژه های کلیدی: مطربان، آلات و عناصر طرب، موسیقی، آواز، دیوان حافظ شیرازی. [1]. استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر mkeshavarz_59@yahoo.com تاریخ دریافت : 26/8/1400- تاریخ تأیید : 30/1/1401
۳.

شایست ها و ناشایست های پادشاهان و حاکمان در شعر حافظ شیرازی

کلیدواژه‌ها: شایست ها و ناشایست ها پادشاهان و حاکمان دیوان حافظ شیرازی عدالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۴۳۸
دیوان حافظ شیرازی، علی رغم خمیرمایه ای غالباً عارفانه، واجد وجوه دیگری از مضامین، از جمله سیاسی و حکومتی است. ارتباط و تعامل حافظ با دربار شاهان و حاکمان زمانه و دغدغه ایجاد حکومتی مطلوب، موجب شده تا وی با شیوه ای خاص در برخی از مدایح، نیز نقش پردازی های برخی از اشعارش به هنجارها و آداب اخلاقی و سیاسی آنان توجه نشان دهد. چگونگی منظر حافظ به ارزش ها و ضدارزش های پادشاهان و فرمانروایان، نیز مصادیق، نحوه استعمال و هدف از به کارگیری این دسته از مفاهیم در اشعارش موضوع شایسته درنگی است که چندان به آن توجهی نشده است. از این رو این جستار با روشی توصیفی - تحلیلی، در پی پاسخ گویی به این سوالات است که شایست ها و ناشایست های فرمانروایان در شعر حافظ چه بوده اند و به چه منظوری در شعر وی انعکاس یافته اند؟ یافته-ها نشان می دهند که حافظ متأثر از الگوهای کلی«سیاست نامه نویسی» ایرانی، پاره ای از شایست های اخلاقی و سیاسی پادشاهان، از قبیل: عدالت، فره مندی، تدبیر امور ملک، سخاوت، برپایی امنیّت، و برخی از ناشایست های آنان، نظیر: ظلم، خونریزی، تعصب و غرور را به طرزی زیرکانه و هنرمندانه، در اشعارش به منظور پندآموزی و عبرت انگیزی، همچنین تلطیف روحیه حاکمان زمانه و کاستن از استبداد و خشونت آنان، وارد نموده است.