مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
معجزه
حوزه های تخصصی:
با توجه به نیازهای زمانه، محدّثان گونه های مختلفی از کتب روایی در ادوار تاریخی نگاشتند. جوامع حدیثی از انواع کتبی است که بسیاری از علماء در طول تاریخ نوشته اند. آنان گاه درصدد جمع مطلق احادیث معصومین: بوده اند و گاه تنها در موضوع خاصی به گردآوری حدیث پرداخته اند که خود باعث به وجود آمدن جوامع مطلق و نسبی حدیث شده اند. کتاب «الخرائج و الجرائح» نوشته علامه سعید بن هبة الله معروف به قطب راوندی (م576) از جمله جوامع نسبی است که مؤلف سعی کرده معجزات و کرامات پیامبر گرامی اسلام و اوصیای ایشان را در این کتاب گرد آورد و از منظر سنت، حقانیت نبوت و امامت معصومان : را ثابت کند. این کتاب با نظم و دقت تألیف شده که شامل یک مقدمه و بیست باب در موضوعات مختلف و متنوع می باشد. در این مقاله از منظر اصول حاکم بر جوامع روایی، معرفی و بررسی شده است.
واکاوی اصول و گونه های اعجاز در سیره امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
88-134
حوزه های تخصصی:
صدور معجزه از ناحیه معصومان، یکی از مهم ترین مباحث کلامی در موضوع امامت است که نمونه های بسیاری از آن در منابع روایی امامیه گزارش شده است. البته برخی همچون معتزله، معجزه را تنها مختص انبیا دانسته و امامت را بدون صدور معجزه نیز جایز دانسته ا ند. با توجه به اهمیت اعجاز در مباحث امامت از یک سو، صدور بسیاری از معجزه ها از ناحیه معصومان از سوی دیگر و نظر به دوران امامت امام رضا ( ع) و تعدد معجزه های ایشان، در نوشتار حاضر، اصول حاکم بر معجزه های امام رضا (ع) و گونه های اعجاز ایشان در میراث روایی امامیه بررسی و تحلیل می شود. خبر دادن از مافی الضمیر ، آینده و امور غیبی ، علم به انواع زبان ها و زبان حیوانات، استجابت دعا ، شفابخشی ، طی الارض ، معرفت حیوانات به امام ، آمدن به خوابِ برخی مردم و توصیه آنها ، دستیابی به گنج های زمین و عرضه ا عمال به ایشان از مهم ترین مصادیق اعجاز در سیره امام رضا (ع) است.
تأملی در تعریف کلامی معجزه بر اساس گزارش قرآن از معجزه عصای حضرت موسی (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسأله اعجاز قرآن از جمله مسائلی است که اگرچه ریشه کلامی در قرون اولیه ندارد و از حدود قرن سوم وارد دایره موضوعات کلامی شده، اما از همان زمان کمتر بحثی پیرامون نبوت وجود دارد که در آن از معجزه سخنی به میان نیاید. ویژگی کانونی معجزه از منظر عموم متکلمان، خارق العاده بودن آن است. تحدی نیز از جمله ویژگی های مهمی است که در کنار خارق العاده بودن، فصل و جنس تعریف معجزه را می سازند. در این نوشتار با بررسی آیات مرتبط با اعجاز عصای حضرت موسی (ع)، نشان داده ایم ویژگی کانونی معجزه از نظر قرآن کریم، حصول معرفت خداوند در مواجهه با آن است. در ادامه با تأکید بر لفظ قرآنی آیه و تمایز قائل شدن میان ظاهر و باطن آن، نتیجه گرفته ایم اولاً مخاطبان معجزه افراد متخصص نیستند، ثانیاً لزومی ندارد معجزه دارای ظاهری عجیب، بی سابقه و دست نیافتنی باشد، بلکه هر فعلی از افعال پیامبر و حتی سیمای او می تواند با دارا بودن ویژگی کانونی معجزه، آیه ای الهی باشد.
بررسی و تحلیل دیدگاه سید مرتضی در استناد به اعجاز انبیاء^ برای اثبات عصمت ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید مرتضی عصمت انبیاء ^ را به وسیله معجزه ایشان اثبات می کنند. مسیله این است که اثبات عصمت انبیاء ^ به وسیله اعجاز ایشان چگونه ممکن است و برد این دلیل چقدر است؟ از نظر ایشان معجزه مستقیماً و بدون واسطه، تصدیق کننده وحی و مثبت عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی می باشد و هدف از تصدیق وحی، امتثال امر نبی است؛ در نتیجه با معجزه به صورت غیرمستقیم، معاصی و هر آنچه که در امتثال و قبول، اثر منفی بگذارند نیز نفی می شوند. دلیل اعجاز، به جهت وسعت گستره پوشش دهنده ابعاد مختلف عصمت بی نظیر است. و اشکالات مطرح شده بر این دلیل، وارد نمی باشد. این مقاله در صدد است که با استفاده از روش تحلیل و توصیف، به تبیین این دلیل و تعیین گستره آن و پاسخگویی به اشکالات آن بپردازد.
بازخوانی و تحلیل انتقادی دیدگاه حکیم متأله آیت الله جوادی آملی در مسئلة دلالت معجزات بر صدق نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه دینی معجزات گواهی بین بر صدق انبیای اللهی است که زمینه ظهور یقین مخاطب را فراهم می کند. از نظر برخی از متکلمین و فیلسوفان مسلمان، به دلیل وجود رابطه منطقی میان معجزات و ادعای نبوت، یقین مخاطبان از نوع یقین منطقی است اما برخی دیگر به دلیل ضعف دلالت معجزات، یقین یاد شده را از نوع یقین اقناعی می شمارند. به نظر آیت الله جوادی آملی معجزات دلیل عقلی بر صدق نبوت اند و یقین حاصل از آن نیز یقین منطقی است. ظهور یقین اقناعی ناشی از مواجهه حسی مخاطبان با معجزات و ضعف ادراک عقلی مخاطبان در کشف رابطه منطقی میان معجزات و مدلول آن است. این پژوهش به بررسی و نقد این دیدگاه و میزان کارآمدی آن در ظهور یقین منطقی می پردازد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که هرچند دیدگاه یادشده به دلیل توجه به مبانی معرفت شناختی معجزات در مقایسه با سایر دیدگاه ها از نقاط قوت بسیاری برخوردار است اما در فرآیند تبیین دلالت منطقی معجزات، تشخیص برخی از معیارها برای مخاطبان دشوار است. علاوه بر این در پایان پژوهش تلاش شده است تا دلالت بین معجزات با توجه به هدف از بعثت انبیای اللهی تبیین شود.
روش شناسی تبیین ارزش معرفتی مدعیات دینی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
781 - 794
حوزه های تخصصی:
ارزش معرفتی همان مطابقت با واقع است. در بحث ارزش معرفتی مدعیات دینی شیعه، آموزه های دینی معیار ثبوتی در تبیین صحت و سقم معرفت و مطابقت با واقع هستند در این روش آموزه های دینی از طرف خداوند متعال است و خدا هر آنچه می گوید واقعیاتی هستند که در جهان جریان دارد و کلمات او مطابق با واقعند. بنابراین ارزش معرفتی این نوع آموزه ها بیانگر اثبات صدور آن از سوی خداست. بحث ارزش معرفتی آموزه های دینی در این روش از دو منظر بررسی شده است: در منظر اول چگونگی مطابقت این قضایا با واقع بودن این آموزه ها بر مردم است که مباحث عقل، تنصیص و معرفی پیامبران سابق و معجزه را شامل می شود و در منظر دوم چگونگی احراز مطابق با واقع بودن آموزه های دینی برای پیامبر است که عناوینی نظیر نقش عصمت در تلقی و ابلاغ آموزه های دینی، نقش روح القدس در ارزش معرفتی آموزه های دینی و چگونگی تأیید پیامبران در شناخت آموزه های دینی را دربر می گیرد. در معرفت شناسی دینی، شناخت از طریقاللهام و وحی به دست می آید و وحی واللهام در عالی ترین درجه اعتبار قرار دارد و عقل و نقل، بعد از وحی و در پرتو آن، منبع معرفت شناسی دین را تأمین می کنند.
پاسخگویی ریچارد سوئین برن به انتقادات دیوید هیوم در مسئله معجزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
961 - 984
حوزه های تخصصی:
یکی از ادله ای که از دیرباز برای اثبات درستی ادعای پیامبران یا حتی در بعضی موارد برای اثبات وجود خداوند استفاده شده، معجزه است. اما اینکه معجزه با چه شرایطی از چنین قدرتی در اثبات مدعای خود برخوردار می شود و اینکه اصلاً معجزه چه چیزی را ثابت می کند، موضوعی است که از نگاه شکاکانه و البته تجربه گرایانه دیوید هیوم مخفی نمانده است و ریچارد سوئین برن با دغدغه دفاع از مسیحیت واللهیات طبیعی در جهت پاسخگویی به این انتقادها در تلاش است. با توجه به اینکه از قرن هفدهم یعنی بعد از هیوم تعبیر نقض قانون های طبیعت در تعریف معجزه وارد شد و خود سوئین برن هم تصریح دارد که همین تعریف هیوم را قبول دارد و اصلاً آن را نقطه کلیدی تعریف معجزه می داند، بحث این دو فیلسوف خالی از فایده نخواهد بود. در این مقاله می خواهیم بعد از ذکر نظر طرفین بررسی کنیم که کدام یک از نظر اسلام بیشتر پذیرفتنی است.
بازشناسی مفهوم «إذن» در معجزات انبیاء در قرآن با تأکید بر معجزات حضرت عیسی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اسلوب زبانی قرآن هر یک از واژگان در جای خود مفهومی خاص را افاده می کنند. واژه «إذن» را می توان از این نوع دانست که در بحث معجزات پیامبران و به ویژه درباره حضرت عیسی علیه السلام کاربرد آن بارزتر است. پژوهش حاضر واژه «إذن» را در لغت و سپس گستره استعمال آن را در ساختار زبانی قرآن واکاویده و دریافته این واژه را نباید براساس محاورات عرف عام معنا کرد بلکه باید معنای آن را در نظام معنایی قرآن جستجو نمود. سپس با تأمل بر این نکته که «إذن» از صفات فعلی خداوندی است و پیامبران دارای ولایت تکوینی هستند لذا معجزات براساس قانون علیت تحقق می یابند، تبیین کرده که معجزه، گرچه امری خارق العاده و پرتویی از نمود هستی بخش الهی است که در ظرف دنیا جلوه گر می شود اما نیازمند به مؤثری است که آن با تهذیب نفس به علم شهودی دست یافته و اعمال خارق العاده به دست او ظهور می یابد؛ لذا اسناد اعجاز به او اسناد حقیقی است و او نه تنها در انجام فعل معجزه ابزار و واسطه نیست که خود تأثیر گذار و نقش آفرین است ولی نه به گونه ای مستقل بلکه براساس نظام علیت فاعلیت قریب او در طول فاعلیت حقیقی خداوند تبیین می شود.
چگونگی تحقق معجزه عصای حضرت موسی علیه السلام در قرآن کریم (مطالعه موردی دو دیدگاه متفاوت)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
149 - 171
حوزه های تخصصی:
حضرت موسی g ، در مسیر هدایت قوم بنی اسرائیل به سوی خداوند، معجزات متعددی را در حقانیت طریق خود و ابطال مسیر مخالفان عرضه کرده است. یکی از این معجزات، تبدیل شدن عصای آن حضرت g به ماری بزرگ در برابر سحر ساحران است. این معجزه در تفاسیر فریقین، دارای دو نوع تفسیر متفاوت است: 1- عصای موسی g ، ادوات سحرِ ساحران را بلعید و اثری از آن ها باقی نگذاشت؛ 2- عصای موسی g سحر و افک ساحران را بلعید و ابزارها به حالت نخست برگشتند. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیلی-توصیفی) به شیوه مطالعه انتقادی - تطبیقی تمامی دلایل این دو دیدگاه در تفاسیر فریقین را مورد بررسی قرار داده و پس از تحلیل و نقد دو دیدگاه یادشده، با استناد به دلایل عقلی و نقلی سازگاری میان این دو دیدگاه را اثبات و نتیجتاً به دیدگاه نو در حل مساله دست یافته است.
ویتگنشتاین، معجزه وجود، حیرت و مواجهه با زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید نخستین چیزی که هر پژوهش گر فلسفه درباره ویتگنشتاین می آموزد این واقعیت باشد که او در طول دوران تفکر خود دو رهیافت مختلف راجع به زبان ارائه کرده است، که بر همین اساس در این که او را فیلسوف زبان (به معنای فیلسوفی که دغدغه اصلی او تحلیل و ایضاح زبان است) بخوانند تردید روا نمی دارند. اما مسأله ای اساسی که در این میان مغفول مانده آن ضرورت بنیادی است که ویتگنشتاین را ناچار می کند به پرسشِ زبان بپردازد. مقصود اصلی ما شرح «چرایی پرسش ویتگنشتاین از زبان» بر مبنای یک تجربه هستی شناختی است. در این مقاله روشن خواهد شد که بنیاد پرسشِ ویتگنشتاین از زبان و همچنین سرچشمه راه فکری خاص او تجربه بنیادی حیرت از وجود و دیدن موجودات به مثابه معجزه است. ویتگنشتاین در این تجربه با مرزهای زبان مواجه شده و تجربه ای از زبانمندی انسان کسب می کند به گونه ای که می تواند بگوید: وجود زبان، زبان وجود است. منابع اصلی ما برای شرح این تجربه «یادداشت ها»، «تراکتاتوس» و «خطابه ای درباره اخلاق» خواهد بود.
تبیین معجزه و دعا در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
283 - 306
حوزه های تخصصی:
با مفروض گرفتن امکان وقوع معجزه، استجابت دعا و اعمال خارق عادت دیگر، این پرسش اساسی مطرح می شود که چگونه می توان این قبیل وقایع را به نحو طبیعی تبیین کرد؟ به بیان دیگر، چگونه می توان تصرف و مداخله مستقیم خداوند در انجام چنین اموری را تبیین کرد؟ پاسخ های مختلفی از سوی فلاسفه، متکلمان و اندیشمندان علوم تجربی به پرسش های بالا داده شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نحوه تصرف خداوند در معجزات و دعا با بهره جستن از تئوری کوانتومی است. ادعای این پژوهش این است که می توان نحوه تأثیرگذاری و تصرف خداوند در افعال بسیار خاص مانند معجزه و دعا را در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از نظریه کوانتومی تبیین کرد، به این صورت که در چهارچوب تعبیر کپنهاگی و با پذیرفتن نقش آگاهی به عنوانِ رمباننده توابع موج، فعل خداوند در طبیعت از طریق آگاهی کوانتومی غیرموضعی انجام می گیرد و می تواند آن ها را در جهت مطلوب تغییر دهد. همچنین، خداوند در چهارچوب تعبیر بوهمی، از طریق کنترل متغیرهای پنهان که متغیرهای سطح زیرکوانتومی هستند و با تغییر آرایش این متغیرها در سطح نظم مستتر، تغییر موردنظر را در سطح کوانتومی و سپس در سطح ماکروسکوپی طبیعت به وجود می آورد. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که هر دو تعبیر کپنهاگی و بوهمی که رایج ترین تعابیر مکانیک کوانتومی هستند، می توانند تبیینی قانع کننده از نحوه تأثیرگذاری خداوند در طبیعت در افعال خاصی مانند معجزه و دعا ارائه دهند.
دلالات مصطلح إعجاز القرآن الکریم فی ضوء بعض أقوال المتقدمین و المتأخرین(مقاله علمی وزارت علوم)
فی هذه المقاله المتواضعه حاولتُُ أن أعرض باجمال إلی دلالات م ص طلح إعجاز الق رآن الکریم وتأریخ تطوّره عبر الدراس ات اللغویه و القرآنیه و ظهور الکلمات الدالّه علیه من مثل: (آیه) و(برهان) و (س لطان) ب ادئ ذی ب دء و م ن ثَمَّ تب لور کلم ات: (معجزه) و(إعجاز) کم صطل ح خ اص ف ی بدای ات الق رن الرابع مت تب عاً ع نوانات أش ه ر الکت ب وال دراسات الت ی عرضت ل ه عبر العصور. و قد سبقتها کلمات کانت قد استعملت عند الدارسین فی أواخر الق رن الثّانی الهجری أمثال ( نظم القرآن) و(معانیه) و (مجازه) و(غریبه) و(مشکله) و(تأویله) وما شاکل وشابه. وکلّها قادت إلی استقرار مصطلح الاعجاز بعد ذلک عند المتقدمین والمتأخرین.
بررسی آرای ابن خلدون در خصوص اعجاز قرآن با تکیه بر کتاب المقدمه
منبع:
مطالعات سبک شناختی قرآن کریم سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
111 - 125
حوزه های تخصصی:
اعجاز به عنوان یک موضوع سهل و ممتنع، به یکی از بنیادی ترین و پرچالش ترین موضوعات علوم قرآنی تبدیل شده است. تاریخ اندیشه اسلامی پر است از دیدگاه های متنوع اندیشمندان اسلامی مبنی بر چیستی، امکان، شناخت، اعتبار و دلالت معجزه. ابن خلدون در کتاب المقدمه بحث های در خور توجهی در خصوص اعجاز ذیل موضوع نبوت طرح کرده است. از نگاه ابن خلدون وقوع اعجاز (معجزه) تحت تعلیم ربوبی است و باید با برترین نمود زمانه هر پیامبر تناسب داشته باشد و اینکه آن گواه صدق نبوت نبی است. به نظر او معجزه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، وحی الهی (قرآن) است و در آن دلیل و مدلول همبر شده اند. این مقاله در صدد استخراج و تبیین آرای ابن خلدون در خصوص اعجاز و مباحث مرتبط با آن با تأکید بر کتاب المقدمه است
تحلیل تفسیری اندیشه آیه در گفتمان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۱۲۱-۱۳۶
حوزه های تخصصی:
اندیشه ورزی درباره اعجاز قرآن در گستره تاریخ اندیشه اسلامی، گفتمانی حول قرآن فراهم آورده است. در اینکه این گفتمان، چه نسبتی با خود گفتمان قرآن دارد؟ و آیا این گفتمان ادامه و بسط گفتمان قرآنی است یا از گفتمان قرآنی فاصله گرفته است؟ برخی تصور می کنند تفاوت مورد بحث فقط در سطوح ظاهری و در تفاوت های مفهومی و واژگانی است و «آیه» و «معجزه» به یک معنا و مدعا اشارت دارند. اما تحلیل و مقایسه مختصات دو گفتمان مذکور نشان می دهد حضور مسلط مفهوم آیه در قرآن و سیطره مفهوم معجزه در گفتمان پساقرآنی را نمی توان به تفاوت دو واژه مترادف فروکاست. تفاوت و تحول میان اندیشه قرآنی و پساقرآنی در باب اعجاز قرآن در حد تفاوت گفتمانی است. در جهان نگری قرآنی همه هستی حتی رخدادهای اعجازآمیز، آیه و نمود پروردگارست؛ اما گفتمان پساقرآنی، گفتمانی جدلی کلامی است که این شاخصه ممتاز آیت اندیشی قرآن را نمایندگی نمی کند. آیات در گفتمان قرآنی، کارکردی توحیدی دارند اما معجزات در گفتمان پساقرآنی، کارکردشان اثبات صدق نبی است و این، چرخشِ مهم و معناداری است.
توانایی انسان کامل بر اعجاز و پاسخ به نقدهای فخر رازی و هیوم درباره اعتبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
109 - 126
حوزه های تخصصی:
مطابق دیدگاه ادیان الاهی، پیامبران به عنوان مظاهر انسان کامل، توانایی بر انجام دادن معجزه دارند و از معجزه برای اثبات نبوت خویش بهره می گیرند. اما در جهان غرب، دیوید هیوم حملات شدیدی علیه اعتبار معجزات مطرح کرد. وی معتقد بود معجزات گزارش شده نمی تواند اعتبار تجارب ثابت و راسخ ما را از بین ببرد. معجزات را ملت هایی ناآگاه در روزگاری خاص گزارش کرده اند. همچنین، گواهی مربوط به هرکدام از این معجزات، معارضاتی دارد و همین امور تکیه بر این معجزات را بی اعتبار می کند. این تشکیکات را، با اندکی تفاوت و تفصیل بیشتر، قرن ها قبل فخر رازی هم بیان کرده است. با این تفاوت که نتیجه ای که هیوم از این تشکیکات می گیرد، بی اعتباری معجزات است؛ اما فخر رازی می کوشد طبق مبانی خود (و خصوصاً مبانی اشاعره که مذهب او است) به این شبهات پاسخ دهد و از اعتبار معجزات دفاع کند. در این مقاله، ضمن بررسی تطبیقی دیدگاه های فخر رازی و هیوم، پاسخ های فخر رازی به این تشکیکات را می کاویم و نهایتاً شبهات هیوم را بررسی و نقد خواهیم کرد.
بررسی اشتراکات ابن عربی و ژوزف مورفی در موضوع معجزه و کرامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی مانند اغلب عرفای اسلامی کرامت را مخصوص اولیا و معجزه را مخصوص پیامبران می داند. ابن عربی مانند برخی عرفای دیگر، کرامتِ واقعی را علمِ شهودی می داند. ژوزف مورفی تفاوتی بین کرامت و معجزه قایل نبوده، معتقد است که تمام انسان ها دارای چنان قوایی هستند که می توانند تمام معجزات را محقّق کنند. مورفی مثال های فراوانی را بیان می کند که در آن سالک قادر به انجام معجزات حضرت عیسی شده است. مورفی روانشناسی ست که علمش کاربردی است؛ بدین معنا که تمام افراد انسانی می توانند از معجزه استفاده کنند تا زندگی دنیوی مناسب و به دنبال آن حیات اخروی پسندیده ایی داشته باشند. مورفی و ابن عربی در موضوع معجزه دست کم در نُه مورد اشتراک نظر دارند که در این مقاله به آنها پرداخته شده است. روش به کار گرفته شده در این مقاله کتابخانه ای و مقایسه ای است که در آن با وجود تفاوت در اصطلاحات، در پی یافتنِ مفاهیمِ مشترک بوده ایم.
نقد آرای مختلف در خصوص رسم الخط قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
37-72
حوزه های تخصصی:
رسم المصحف که به آن رسم العثمان نیز گفته می شود؛ اصطلاحی است که به قرآن کتابت شده در زمان عثمان اختصاص داده شده است. در رسم المصحف، نگارش کلمات زیادی با کلمات امروزه عربی تفاوت دارد از طرفی کلمات همسان دیگری در رسم المصحف وجود دارند که به دو رسم متفاوت نوشته شده اند. پژوهشگران زیادی تاکنون در مورد رسم المصحف آثاری را برجای گذاشته اند اما خلأ پژوهشی مستقل که جامع تمامی این آرا و نقد و بررسی آن ها باشد نگارنده را بر آن داشت که در مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی آرای مختلف را در سه دسته تقسیم بندی نماید؛ دسته اول معتقدند که متن قرآن مضطرب است و باید برای آن متن واحدی ایجاد کنیم، دسته دوم اختلافات موجود در رسم المصحف را اجتهادی می دانند که در این بین تعدادی از آن ها معتقدند نباید رسم الخط قرآن را تغییر داد و تعدادی دیگر موافق تغییر رسم المصحف هستند، دسته سوم افرادی هستند که موافق توقیفی بودن رسم المصحف هستند و هیچگونه تغییری در آن را جایز نمی دانند، در بین این گروه افرادی وجود دارند که می گویند این نوع رسم الخط قرآن کریم معجزه به شمار می آید. هر یک از دیدگاههای یاد شده قابلیت نقد علمی دارند.
تبیین نقش سلبی خوارق عادات در تشخیص مدعیان دروغین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
101 - 152
حوزه های تخصصی:
از جمله چالشهای مهم در مسیر مهدویت، وجود مدعیان دروغینِ مهدویت است، شناخت مدعیان در ابتدای امر و واکنش به موقع، تأثیر بهسزایی در مقابله با این جریانات انحرافی دارد. در روایات ما امور خارقالعادهای همچون داشتن معجزه، طول عمر، علم، ندای آسمانی، خسف و... درباره امام عصر؟عج؟ نقل شده است از جمله کارکردهای این خوارقِ عادات، کارکرد معرفتی و سلبی آنها میباشد. عدم قدرت مدعی دروغین بر معجزه از اموری است که براساس آن میتوان عدم امامت او را نتیجه گرفت. کسی که طول عمر خارقالعاده نداشته باشد، نمیتواند امام زمان باشد.کسی که دارای علم وسیع و عصمت نباشد نمیتواند امام باشد، کسی که مواریث انبیاء را به همراه ندارد و حضرت عیسی؟ع؟ برای تأیید و یاری او نازل نشود، امام مهدی؟عج؟ نمیباشد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های مختلف درمورد واژه ی «بیّنه» با رویکرد معناشناسیِ مکتب بُن
حوزه های تخصصی:
واژگان، علاوه بر این که در درون متن، معناهای مختلفی به خود می گیرند، در گذر زمان نیز دچار تحوّلات معنایی می شوند و در علوم مختلف در اطلاحات گوناگونی به کار می روند. یکی از این واژگان «بیّنه» است. فقدان پژوهشی مستقل درمورد واژه ی «بیّنه»، نگارنده را بر آن داشت تا توسط علم معناشناسی براساس مکتب بُن، به تحلیل و تبیین این واژه بپردازد. پس از بررسی های به عمل آمده، نگارنده به این نتیجه رسید که درمورد معنای لغوی این کلمه، اتّفاق نظر وجود دارد؛ اما درمورد معنای اصطلاحی آن در علوم مختلف تعاریف گوناگونی ارائه شده است. با بررسی همنشین های این کلمه در قرآن کریم می توان نتیجه گرفت که «بیّنه» فقط به مرسلین داده می شود تا به وسیله ی آن، اختلافی را ازبین ببرند که مردم در دین و پرستش خداوند متعال داشتند. از طرفی با بررسی جانشین های آن می توان نتیجه گرفت که «بیّنه»؛ گسترده تر از معجزه، زیرمجموعه ی «آیه»، عام تر از «برهان» و مجزّای از «سلطان مبین» است.
اعتبارسنجیِ تعاریف «معجزه» در منابع اسلامی، با محوریت قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث کلامی که در ذیل آیات تحدی شکل گرفت، مبحث "معجزه" است. اندیشمندان این اصطلاح را برای سند و نشانه نبوت پیامبران جعل کرده اند؛ اما تعریف متقن و جامعی برای معجزه ارائه نداده-اند، هر کسی با توجه به شناخت و درک خود از قرآن کریم و برخی گزارشات تاریخی و همچنین آیات تحدی موجود در قرآن، تعریفی برای معجزه ارائه کرده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. معجزه در لغت، اسم فاعل و به معنای عاجز کننده می باشد که اندیشمندان مسلمان آن را برای فعلی خارق الطبیعه که سند و مثبِت رسالت مدعی نبوت بوده می باشد، انتخاب کرده اند؛ 2. معجزه بر اساس آیات قرآن در خصوص معجزات حضرت عیسی و موسی7و ادلّه عقلی از ضروریات و لوازم پیامبری است و آنچنان که برخی از اندیشمندان بیان داشته اند ضرورت دفاعی صِرف نیست؛ 3. ضرورت ارائه معجزه ، استدلال و برهان آفرینی آن می باشد تا عقل بتواند صدق ادعای مدعی نبوت را تأیید کند؛ 4. معجزه در دلالت خود بر صدق مدعی نبوت نیاز به قواعد اصولی ندارد؛ 5. بهترین تعریف جامع و مانع از نظرگاه قرآن، معجزه عبارت است از: صدور دفعی فعلی خارق الطبیعه از مدعی نبوت جهت دلالت بر صدق مدعای خود.