مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حکومت پهلوی
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۱۱-۱۳۲
حوزه های تخصصی:
اهمیت تقابل رژیم پهلوی با جریان های دینی و مذهبی مخالف به ویژه حوزه های علمیه و روحانیت در دوران محمدرضا شاه مسئله اصلی تحقیق محسوب می شود. با تتبع رفتار و منش حکومت پهلوی در برابر روحانیت، این پژوهش به این نکته دست یافت که رژیم پهلوی با بهره مندی از تمامی راهبردها و ابزارهای ایجابی و سلبی، سیاست فشار همه جانبه علیه نهاد روحانیت را اعمال نمود؛ تلاش برای تطمیع روحانیت، حمایت از انجمن حجتیه، بهره برداری از اختلافات پیرامون کتاب «شهید جاوید» (رویارویی ایجابی)؛ و اقداماتی مانند عملیات تهمت و افترا، شایعه سازی، اهانت و توهین، تهدید و ارعاب (تقابل سلبی نرم) و همچنین هجوم به مراکز حوزوی، تبعید، زندانی و شکنجه کردن روحانیون انقلابی (تقابل سلبی سخت)، یافته های این پژوهش در رویکرد حکومت پهلوی مقابل نهاد روحانیت هستند که با روش توصیفی تحلیلی، و بهره گیری از منابع معتبر تاریخ معاصر حاصل آمدند.
روند تاریخی مواجهه نهاد روحانیت با تغییر جایگاه اجتماعی زنان در عصر پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
111 - 139
حوزه های تخصصی:
با ورود جامعه ی ایران به دوران جدید و درهم آمیختن و چالش همزمان سنت شیعی ایرانی جاری در جامعه با فرهنگ و اندیشه های مدرن، برخی مسائل به محوری برای مواجهه و صف آرایی نیروهای اجتماعی بدل شد که تغییر جایگاه اجتماعی زنان یکی از این موضوعات است. در مقاله ی پیش رو، مواجهه ی نهاد روحانیت شیعی با مسائل زنان در دوره ی حکومت پهلوی دوم با روش بررسی توصیفی بر اساس منابع اسنادی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله می کوشد پاسخی به این سوال فراهم آورد که در مواجهه ی روحانیت با تغییر جایگاه اجتماعی زنان در عصر پهلوی دوم، اهم حوزه های تنش، قلمرو، نحوه ی بروز، سطح و دامنه ی تنش به چه ترتیب بوده و چه پیامدهایی در روابط سیاسی روحانیت و حکومت پهلوی در پی داشت؟ بررسی این مقاله نشان می دهد که در برهه ی زمانی 1340-1326 با عنایت به مجموعه ویژگی های درونی روحانیت و مناسبات قدرت، نوعی آرامش نسبی در روابط روحانیت، جامعه و حکومت بر سر مسائل زنان حاکم است. اما در برهه ی 1340 تا پیروزی انقلاب، شاهد سربرآوردن تنش های متعدد در این رابطه هستیم که اغلب با اعمال اقتدار بالا به پایین توسط حکومت، منجر به حاشیه راندن خواست روحانیت می شود. حداقل در سه مسئله پردامنه (حق رای زنان، کنترل بدن و پوشش زنان، قانون حمایت از خانواده)، حکومت با تحمیل سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی خود، روحانیت را به حاشیه می راند که همین امر از عوامل محرک روحانیت برای مشروعیت زدایی علیه حکومت پهلوی و تحریک و بسیج سیاسی برای مقابله و فروپاشی این حکومت بوده است.
تحلیل ارتباط بازاریان مشهد، حکومت پهلوی و آستان قدس رضوی در سال های 1353 تا 1357 شمسی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال یافتن علت فروپاشی ائتلاف سه کانونبازاریان مشهد، حکومت پهلوی و آستان قدس رضوی در سال های 1353 شمسی تا پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد است. این پژوهش مدعی خصمانه شدن ارتباط بازاریان با حکومت و آستان قدس در سال های مورد بحث است. پژوهش با بررسی تاریخ آستان قدس به روش کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه با افراد درصدد پاسخ به این سؤال است که علت خصمانه شدن ائتلاف سه کانون مهم و قدرتمند این شهر چه بود؟ فرضیه پژوهش بیان می کند که سه گانه ارتباطی بازار، حکومت و آستان قدس با دخالت این دو نهاد قدرتمند در امور بازاریان (مبارزه حکومت با گران فروشی و نداشتن پروانه کسب و بدقولی های دیگر و آستان قدس با تخریب بازار بزرگ و نپرداختن سرقفلی بازاریان) در این پنج سال، سبب اعتراضات و اعتصابات از سوی بازاریان گردید. یافته پژوهش نشان می دهد که در طی پنج سال فشارهای جدی و آسیب پذیری به بازاریان وارد آمد. هم زمانی این دو طرح سبب عصبانیت بازاریان مشهد از حکومت و آستان قدس شد که باعث پیوستن به نهضت اسلامی گردید.
قانون خدمت نظام وظیفه و جامعه ایلی؛ با تکیه بر ایل بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
47 - 67
حوزه های تخصصی:
قانون خدمت نظام وظیفه از برنامه های دولت پهلوی بود که با واکنش اعتراض آمیز جامعه ایلی مواجه شد. ایل بویراحمد را می توان ازجمله ایلاتی دانست که در مقابل این قانون مقاومت زیادی از خود بروز داد. از همین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که حکومت پهلوی با طراحی برنامه خدمت نظام وظیفه چه اهدافی را دنبال می کرد و جامعه ایلی و در رأس آن خوانین چرا به مقاومت در برابر آن پرداختند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جامعه ایلی همواره از کانون های قدرت محلی محسوب می شدند و با هرگونه تغییری در ساختار سیاسی و اجتماعی هرم ایلی مخالف بودند. همچنین حکومت پهلوی جامعه ایلی را مظهر بسیاری از موانع تحقق همبستگی ملی و ساخت دولت ملت می دانست که باید برچیده شود؛ بنابراین برنامه خدمت نظام وظیفه توأمان هم منجر به سلب قدرت جامعه ایلی می شد و هم افزایش قدرت دولت مرکزی را به همراه داشت. بیگانه دانستن حکومت از سوی توده مردم ایلاتی و رشوه گیری مجریان قانونِ مزبور، موجبات نفرت بیشتر از حکومت مرکزی را به همراه داشت.
ظهور و سقوط خاندان حیات داوودی در بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم تاریخی ایران در طول نیمه نخست قرن جاری همانا رویارویی دولت مرکزی با نیروهای محلی در گوشه وکنار ایران می باشد.یکی از نیروهای محلی که در کرانه های خلیج فارس در محدوده استان بوشهر امروزی تلاش کرد تا از زیر سیطره حکومت پهلوی خارج شده و قدرت خود را حفظ نماید ،خاندان حیات داوودی در ناحیه بندرریگ و بندر گناوه امروزی است. این خاندان کوشش فراوان بکار بردند تا مانع بسط قدرت دولت مرکزی ایران در منطقه حیات داوود بشوند ولی قادر به اینکار نشدند. چالش حیات داوودی ها با دولت مرکزی اززمان رضاه شاه شروع شد و در دهه چهل خورشیدی پایان یافت. این پژوهش در پی بررسی و تحلیل ظهور و سقوط خاندان حیات داوود در بندرریگ است.مسئله اصلی پژوهش همانا شناسایی عوامل موثر در مخالفت و رویارویی خاندان حیات داوودی با حکومت پهلوی می باشد. این تحقیق براساس روش توصیفی و تحلیلی در پی شناخت زوایای این موضوع است.یافته های پژوهش نشان میدهد که علاوه بر زمینه های سنتی ورایج در سرکشی نیروهای محلی از سیطره دولت مرکزی، خاندان حیات داوود به علت یک سلسله مناسبات با یکی از قدرتهای خارجی خودرا قادر به مقابله با دولت مرکزی میدانستند.
تأسیسات جهانگردی استان اصفهان در دوره پهلوی(1357-1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأسیسات اقامتی و پذیرایی، از زیرساخت های مهم صنعت جهانگردی است که دغدغه فراهم آوردن آن برای گردشگران خارجی از ابتدای دوره پهلوی در بین مسئولان حکومت وجود داشت. بررسی وضعیت تأسیسات اقامتی و پذیرایی اصفهان به عنوان یکی از قطب های جهانگردی کشور که همواره از دوره صفوی تاکنون مرکز توجه گردشگران بوده، اهمیت به سزایی دارد. با این رویکرد، هدف این پژوهش، بررسی زمانمند چگونگی توسعه تأسیسات جهانگردی استان اصفهان در جریان برنامه های عمرانی و مقایسه آن با دیگر استان ها و قطب های گردشگری در دوره پهلوی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سازمان برنامه تا پیش از تأسیس سازمان جلب سیاحان در ۱۳۴۲ش/1963م، علی رغم اذعان به اهمیت توسعه صنعت جهانگردی در کشور، بودجه ای برای تأسیسات جهانگردی اختصاص نداده بود. در طی برنامه های عمرانی چهارم و پنجم، اقدامات بسیاری در زمینه ساخت و توسعه تأسیسات اقامتی و پذیرایی صورت گرفت. با این حال، استان اصفهان سهم کوچکی از تحول تأسیسات اقامتی و پذیرایی کشور را داشت و صرف نظر از استان مرکزی با محوریت شهر تهران به عنوان پایتخت، استان های فارس، خراسان، خوزستان، مازندران و گیلان بیش از استان اصفهان تأسیسات اقامتی داشتند. این پژوهش به روش تحلیل تاریخی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی بر اساس اسناد آرشیوی و گزارش های دولتی، مصاحبه فعال و مطالعات کتابخانه ای نگاشته شده است.
تأثیر سیاست عشایری دودمان پهلوی بر ساختار اجتماعی سیاسی قوم لر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
66 - 87
حوزه های تخصصی:
تغییرات ساختار اجتماعی و سیاسی ایلات کهگیلویه و بویراحمد تحت تأثیر دگرگونی های اجتماعی و سیاسی کشور قرار دارد، ضمن آنکه این تغییرات متقابلاً بر تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران تأثیرگذار بوده است. در این مقاله هدف اصلی بررسی ساختار اجتماعی سیاسی قوم لر استان کهگیلویه و بویراحمد در عصر سلسله پهلوی است. در این پژوهش به طور هم زمان از دو روش تاریخی و جامعه شناسی تاریخی استفاده شده است. سیاست اسکان عشایر (تخته قاپو)، تصویب قانون نظام وظیفه عمومی، خلع سلاح ایلات، اعمال سیاست پوشش متحدالشکل، و اصلاحات ارضی، پنج محور اصلی سیاست عشیره ای دودمان پهلوی بود که سبب شد موقعیت سیاسی و اجتماعی هرم ایلی دستخوش تغییرات بنیادی شود. کدخدایان قبل از این تدابیر و در عصر خان خانی تابعیت محض از خوانین داشتند و ابواب جمعی آنان محسوب می شدند، در حالی که برنامه های دولت سبب شد کدخدایان در دریافت امتیاز از حکومت هم ردیف آنها قرار گیرند، قبایل رئیس واحدی نداشته باشند، خوانین هر کدام تدابیر خاص خود را اتخاذ کنند، و عملاً ساختار و هرم ایلی سنتی به هم ریخته شود. بدون تردید این اتفاق مهم ناشی از برنامه ها و سیاست دولت بود که با گذشت زمان و به آهستگی ساختار نظام ایلی را تغییر داد و زمینه های لازم برای نظارت و مهار آن را فراهم کرد. پژوهش پیش رو نشان می دهد که ساختار اجتماعی سیاسی ایلات کهگیلویه و بویراحمد در فرآیند این تحولات از الگوی خاصی پیروی کرد، به طوری که توانست تا پایان دهه اول قرن چهاردهم هجری شمسی در برابر فشار دولت مرکزی مقاومت کند .
زمینه های تاریخی تحرک اجتماعی بانوان در عصر پهلوی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
93-119
حوزه های تخصصی:
در زمینه نوسازی و مدرنیته کردن کشور، در عصر پهلوی شاهد تحولاتی گسترده هستیم. نوسازی رضاشاه، اساس و مبنای نظری روشن و چارچوبی منسجم و جامع نداشت؛ اما در حوزه زنان، تغییراتی به وقوع پیوست که برای اولین بار در جامعه سنتی و بسته ایران صورت گرفت، و زنان ایرانی از هنجارها و ارزش های مربوط رهایی یافتند. این تحولات در میان زنان طبقات مختلف جامعه، واکنش هایی متفاوت داشت. با تحولات صورت گرفته، فرصت هایی بسیار برای زنان ایجاد شد و ما شاهد حضور زنان در عرصه های گوناگون اجتماع و ایفای نقش هایی اجتماعی چون آموزگار، پرستار، پزشک، پلیس و کارگر کارخانه های صنعتی، و در عصر پهلوی دوم، ورود زنان به عنوان نماینده مجلس و پست وزارت هستیم. اکنون این سؤال مطرح است که آیا تحرک مزبور نتیجه مستقیم اصلاحات و نوسازی رضاشاه، و ادامه آن توسط پسرش محمد رضاشاه بود، نتیجه تحولات گذشته و تجددخواهی ایرانیان که از زمان قاجار شکل گرفته بود. این پژوهش بر آن است که با روش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به بررسی عوامل زمینه ساز تحرک اجتماعی زنان در عصر پهلوی بپردازد.
غرور و سقوط؛ نقدی بر خاطرات آنتونی پارسونز واپسین سفیر انگلیس در ایران
حوزه های تخصصی:
تاریخ واقعی را هنگامی می توان صحیح به نگارش درآوردکه متکی برمنابع متقن و اصلی باشد. یکی از منابع اصلی پژوهش های تاریخی، خاطرات می باشد. خاطرات برای پژوهش های تاریخی هم چون مصالحی هستند که مورخ با استفاده از آنها به بازسازی تاریخ می پردازد. خاطره نویسی از یک طرف بخش بزرگی از زوایای پنهان تاریخ هر ملت که به هر علل در مکتوبات و مدارک و منابع اسنادی و نوشتاری آن ملت ناشناخته مانده است را منتشر می نماید؛ از طرف دیگر می توان از طریق بررسی آن، تجربیات گذشتگان را به آیندگان انتقال داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چند تن از سفرای خارجی خاطرات خویش را منتشر کرده اند. یکی از اینها آنتونی پارسونز (۹ سپتامبر ۱۹۲۲-۱۳ اوت ۱۹۹۶)، آخرین سفیر انگلیس در ایران، می باشد. وی درخاطرات خویش با عنوان «غرور و سقوط» به حوادث و رخدادهای دوران سفارتش در ایران طی سالهای 1979-1974 م/1357-1352 پرداخته است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که آنتونی پارسونز در دوران سفارتش در تهران چه روایتی از تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران داشته است؟ اهمیت این خاطرات از این حیث است که وی کوشیده تا مشاهدات خود را درباره ی اشخاصی نظیر: خاندان سلطنتی، رجال مملکتی، سفرا و نمایندگان خارجی، همچنین حوادث رخ داده طی مأموریتش در ایران را تشریح و تبیین نماید. یافته های این بررسی نشان می دهد کتاب"غرور و سقوط"با وجود داشتن اشتباهات تاریخی و مفهومی، تحریف واقعیت های تاریخی، تناقض و جانبداری یک جانبه از پهلوی، عدم ارائه اسناد و مدارک متقن برای اثبات مطالب کتاب، به علت اینکه نویسنده به عنوان سفیر یک کشور تأثیر گذار اروپایی در تهران شاهد و ناظر اتفاقات سیاسی، اجتماعی کشور بوده است، اطلاعات نابی را به خواننده انتقال می دهد. نگارنده در این مقاله تلاش نموده است با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع مستدل به نقد این کتاب از سه منظر شکلی، روشی و محتوایی بپردازد.
تحلیل گفتگوهای برنامه «چهل سال، چهل گفتگو» رادیو فردا در چهل سالگی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
۱۹۶-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، وب سایت «رادیو فردا» به عنوان یکی از رسانه های جریان اصلی معارض و معاند با جمهوری اسلامی با هدف ارائه خوانش و روایت مطلوب خود از تاریخ انقلاب، مجموعه گفت وگوهایی با فعالان سیاسی و فرهنگی با عنوان «چهل سال، چهل گفت وگو» شکل داد. در این پژوهش تلاش اصلی متمرکز بر ادراک نحوه بازنمایی و چارچوب سازی رسانه ای رادیو فردا از تاریخ انقلاب اسلامی برای افکار عمومی بوده است. در مقام گردآوری داده، متن گفت وگوها جمع آوری شد و در چارچوب رویکرد تفسیری با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، شبکه مفاهیم و مضامین مورد بررسی قرار گرفت. بررسی و تحلیل این مصاحبه ها نشان می دهد که بازنمایی و برساخت تصویری مطلوب از دوره حکمرانی پهلوی دوم به همراه ایجاد نگرش و تصویری سلطه طلب از انقلابیون و امام خمینی+ و سیاه نمایی از جمهوری اسلامی، مضمون اصلی حاکم بر این مصاحبه ها بوده و در نهایت وحدت اپوزیسیون نظام به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای برون رفت از وضعیت موجود معرفی می شود.
نقش بهائیان ایران در تحکیم و گسترش سرمایه داری وابسته در دوره پهلوی دوم 1357-1332 (مطالعه موردی شرکت امنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف اشکال اولیه استعمار، در شکل جدید وابستگی، دو نیروی داخلی در کنار یک نیروی خارجی مثلثی را می آفرینند که در فرایند گسترش و تعمیق وابستگی سهیم اند. یعنی علاوه بر شرکت های چند ملیتی که از پشتوانه دولت های سرمایه داری بهره می برند(نیروی خارجی)، دولت پیرامونی و سرمایه داری محلی(نیروهای داخلی) نیز در خدمت تحقق وابستگی یک کشور به مراکز سرمایه داری هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با تاکید بر دوره پهلوی دوم، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا بهائیان در فرآیند تحکیم و تثبت سرمایه داری وابسته در ایران اثرگذار بوده اند؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر قصد دارد به روابط یکی از مهم ترین این نیروها (یعنی فرقه بهائیت در قالب شرکت امنا به عنوان بخش مهمی از سرمایه داری محلی این دوره) و دولت پهلوی دوم و شرکت-های چندملیتی بپردازد. نویسندگان این مقاله برآنند که تعامل میان این سه بازیگر باعث تعمیق هر چه بیشتر وابستگی به نظام بین الملل و قدرتهای مرکز نظام سرمایه داری شد. تبیین روابط این مثلث در ایران عصر پهلوی دوم هدف پیش روی این مقاله است. در این راستا، این پژوهش، چارچوب نظری «توسعه وابسته» کاردوزو و فالتو را برمی گزیند.
نقش مراجع و روحانیون ایرانی مقیم عراق در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر (1320-1304)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
227 - 270
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که روحانیون و مراجع تقلید ایرانی مقیم عراق چه تأثیری بر تحولات دوره پهلوی اول داشتند و واکنش آنها نسبت به آن بخش از اقدامات حکومت رضاشاه که پیامدهای مهمی بر مذهب و جایگاه روحانیت در ایران داشت، چه بود؟ فرضیه اصلی این است که روحانیون و مراجع تقلید ایرانی مقیم عراق نتوانستند آن گونه که باید در تحولات دوره حکومت رضاشاه منشأ اثر باشند. این امر از موضوعات مختلفی ریشه می گرفت که در این مقاله به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش تحلیل و توصیف تاریخی است. اسناد تاریخی، منابع دست اول تاریخی، منابع تحقیقی نویسندگان داخلی و خارجی مربوط به دوره پهلوی اول و جراید از منابعی هستند که در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته اند.
سیر تحول حکمرانی مردم پایه در ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
31 - 46
حوزه های تخصصی:
در جریان انقلاب مشروطه و پس از پیروزی آن، برای نخستین بار در ایران معاصر از مشارکت مردم در امر کشورداری و جایگاه ملت در حکومت و قانون، سخن به میان آمد و پس از این برهه بود که اندیشمندان و سیاستمداران کم وبیش برای مردم در امور سیاسی کشور ارزش و جایگاهی قائل شدند که پیش از آن محلی از اِعراب نداشت. بدون شک روند حکمرانی مردم پایه در ایران، یکنواخت و ثابت نبوده و همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است؛ به این صورت که در مقاطعی نقش مردم در مشارکت سیاسی بالا و از سوی دیگر تصمیمات سیاسی از جانب صاحبان قدرت با در نظر گرفتن سعادت ملت انجام می گرفت و در ازمنه ای دیگر نیز حکمرانی مردم پایه دوران حضیض خود را می گذرانده است. چنانکه بعد از پیروزی انقلاب مشروطه، مردمی که به تازگی جای خود را در امور سیاسی کشور باز کرده بودند، با استبداد صغیر مواجه شدند که مجدداً حکمرانی مطلقه را برای آنان به ارمغان آورده بود. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی سعی دارد سیر تحول حکمرانی مردم پایه از دوران مشروطیت، که سرآغاز بحث حکومت مردمی در ایران معاصر به شمار می آید، تا انقلاب اسلامی سال 1357 که نقطه عطفی در حکمرانی مردمی تلقی می شود، را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. در این پژوهش اساس حکمرانی و عملکرد حکومت ها و دولت ها اعم از مردمی و غیرمردمی(خودکامه) در این بازه زمانی موردتوجه قرار گرفته تا بدین طریق پیشینه و تحولات اساسی حکمرانی مردم پایه در ایران تبیین گردد.
بازخوانی انتقادی ناسیونالیسم باستانگرای دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
108 - 133
حوزه های تخصصی:
مفهوم هویت، چیستی و کیستی انسان را در اجتماع مورد مطالعه قرار می دهد. در دوران جدید با ترویج ناسیونالیسم، مقوله هویت ملی به عنوان مهم ترین هویت انسان در اجتماع مطرح و این هویت صورت بندی ساخت سیاسی- اجتماعی کشورها و نظام بین الملل را رقم زده است. در ایران به دنبال آشنایی ایرانیان با ناسیونالیسم، بنا به دلایل و معضلات داخلی و خارجی، نخبگان سیاسی و اجتماعی از آن استقبال کرده و آن را به یک جریان پرتوان در جامعه مبدل کردند. دولت پهلوی با توجه به قابلیت ناسیونالیسم در قالب و محتواپذیری اش، نوع باستانگرای آن را به ایدئولوژی دولت مدرن خود تبدیل کرد. این ناسیونالیسم کارکردهای متعددی در برسازی خودآگاهی ایرانیان از عصر پهلوی تا به امروز داشته است؛ این پژوهش به روش تاریخی-تحلیلی بر آن است به این سؤال پاسخ دهد که چگونه ناسیونالیسم دولت پهلوی -ناسیونالیسم رمانتیک/ باستانگرا-زمینه را برای بروز بحران هویتی در جامعه ایرانی فراهم آورده است؟ فرض مقاله این است که این ناسیونالیسم خود از عوامل شکاف های هویتی در ایران بوده است. دستاوردهای مقاله نشان می دهدکه ناسیونالیسم باستانگرای دولت پهلوی با ناب سازی هویتی و دگرسازی از اسلام و هویت قومی-زبانی، سکولارسازی آن، بهره گیری از آن در روند نوسازی جامعه، تاریخگرا بودن آن و نادیده گرفتن حقوق مدنی، زمینه بروز بحران و تشتت هویتی را در ایران فراهم کرد.
واکاوی رویکرد انتقادی احسان طبری به باستان گرایی حکومت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
159 - 183
حوزه های تخصصی:
رویکرد انتقادی احسان طبری به ایدئولوژی باستانگرایی حکومت پهلوی، مواجهه ای ست ایدئولوژیک، خصمانه و ستیزه جویانه که در بافت گفتمانی و فضای سیاسی ایران در این دوره دارای معناست. طبری تلاش می کند به مثابه ی صدایی غیرهمگون و ناهمساز، گفتمان رسمیِ باستانگرایانه ی حکومت پهلوی را به چالش بکشد. این رویکرد، بیش از آنکه دغدغه ی اتکا بر مستندات تاریخنگارانه داشته باشد، خصلتی مبارزاتی، ایدئولوژیک و سیاسی دارد و تابعی ست از موقعیت سیاسی- ایدئولوژیکی مورخ در قامت یک ایدئولوگِ چپِ مبارز و دلبسته به منطق نظری مارکسیسم در بازخوانی تاریخ. این رویکرد انتقادی، واجد چند خصلت پراهمیت است: نخست اینکه روایت رسمیِ تفاخرآمیز و پرشکوه حکومت پهلوی از مفهوم بنیادینِ شاهنشاهی را در چشم اندازی اخلاق گرایانه- عبرت آموز و با گنجاندن آن ذیل مفهوم انحطاط، به چالش می کشد، دوم اینکه خصلت های نژادی- ملی گرایانه ی این ایدئولوژی باستانگرایانه را با اتکا بر مفهوم انترناسیونالیسم مورد حمله قرار می دهد، و سوم، با طرح برخی دیدگاه های انتقادی، نهادسازی های برآمده از این جهان بینی باستانگرایانه را برآمده از نوعی توهم تاریخی ارزیابی می کند که راه به شوینیسم نهادین می برد. در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی، بینش انتقادی احسان طبری به ایدئولوژی باستانگرایی حکومت پهلوی مورد واکاوی قرار خواهد گرفت و تلاش می شود تا لایه های متعدد این رویکرد انتقادی و عوامل موثر بر شکل گیری آن و نیز بسترهای برسازنده ی آن به پرسش گرفته شود.
واکاوی بسترها و انگیزه های مؤثر در تأسیس سازمان زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
184 - 208
حوزه های تخصصی:
با انحلال شورایعالی بانوان، سازمان زنان ایران در سال 1345 ه.ش و زیر نظر اشرف پهلوی جایگزین آن شد که هدف از تاسیس آن ترفیع مقام زن، آشناکردن زنان با حقوق و تکالیف خود، بسیج آن ها برای شرکت در فعالیت های اجتماعی، هماهنگ کردن فعالیت های جمعیت های گوناگون زنان ایران و ایجاد تفاهم و مناسبات متقابل بین آنان و زنان سایر کشورها بیان شد. این سازمان که یک سازمان دولتی بود و تا سال 1357 بیش از چهارصد شعبه در سراسر کشور داشت، تبدیل به بزرگترین سازمانی شد که در حوزه زنان مشغول به فعالیت بود.مسئله پژوهش حاضر واکاوی زمینه ها و انگیزه های موثر در شکل گیری سازمان زنان ایران است که محقق به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی و اسناد آرشیوی به بررسی عوامل شکل گیری این سازمان می پردازد و به دنبال پاسخگویی به این سوال است که سازمان زنان ایران چرا و چگونه شکل گرفت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد زیاد جمعیت های زنان در سالهای پس از سقوط حکومت رضاخان لزوم همگرایی جمعیت ها و شکل گیری شورایعالی زنان را موجب شد و عدم حمایت کافی و نیز عدم کارایی این شورا موجب طرح انتقادات به شورایعالی زنان شد که همزمانی این امربا برنامه های توسعه ای حکومت و انقلاب سفید شاه موجب شد تا حکومت از طریق انحلال شورایعالی زنان و تاسیس سازمان زنان، علاوه بر جلوگیری از فعالیت سازمانهای مستقل زنان، برنامه های زنان را در جهت اهداف توسعه ای خود به پیش برد.
تحزب و تعمیق توتالیتریسم در حکومت پهلوی(1357- 1336)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۷۴-۱۵۵
پژوهش پیش رو با تمرکز بر سیاست تحزب پهلوی دوم از سال 1336 تا 1357، در پی پاسخ به این پرسش است که محمدرضا پهلوی چرا و چگونه از ابزاری دموکراتیک چون حزب در راستای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره برده و در این زمینه به چه نتایجی نایل شده است؟ (سوال) یافته های پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیل گردآمده(روش) حاکی از آن است که پهلوی دوم با سیاست تحزب، از یک طرف در پی تربیت کادرهای مطیع و توسعه نظارت حزبی بر ارکان زندگی مردم و در نهایت توسعه توتالیتریسم برآمده و از طرف دیگر با مشارکت اجباری توده ها در صحنه سیاسی و همچنین نمایش دموکراتیک به دنبال تضمین مشروعیت حکومت بوده است. اما نتایج حاصل از این سیاست نه تنها به تقویت حکومت پهلوی نیانجامید بلکه به فروپاشی آن سرعت بخشید. (یافته ها)
بررسی پیامدهای سیاست کشف حجاب رضاشاه بر هویت اسلامی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حجاب و پوشش به عنوان یک نماد فرهنگی برای هر جامعه محسوب می شود که نحوه انتخاب و ارائه آن در جامعه نشان دهنده هویت و فرهنگ آن جامعه است و در میان جوامع گوناگون یکی از تحت تاثیرپذیرترین مسائل فرهنگی است. در دوره رضاشاه با مطرح کردن و اجباری کردن کشف حجاب هویت زن نشانه گرفته شد. پژوهش حاضر با استناد بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته و در پی پاسخ به این سوال می باشد که چگونه می توان پیامدهای سیاست کشف حجاب رضا شاه بر هویت زنان تبیین کرد ؟ مدعای تحقیق این است که به رغم مقاومت عده زیادی از زنان در برابر قانون کشف حجاب، عده قلیلی از این طرح استقبال کردند. همچنین حکومت پهلوی با برگزاری کانون ها و کنگره های مختلف و تبلیغات رسانه ای و مجلات، به تبلیغ و ترویج سبک زندگی غربی پرداخت بدون اینکه هویت زن را مد نظر قرار دهد. فراموش شدن نقش اصلی زنان در پرورش و تربیت کودکان، تقویت روحیه خودناباوری در زن مسلمان، اشاعه بی بند و باری و فساد اخلاقی، رواج معاشرتهای آزاد دختران و پسران و زنان ومردان با تمسک به فرهنگ غربی، عرضه کردن و به نمایش گذاشتن زیبایی-های زنان در تبلیغ کالاها از جمله پیامدهای کشف حجاب بر هویت زن ایرانی است.
تاریخ نگاری مصطفی فاتح؛ رویکرد فاتح به نقش نفت در توسعه و عدم توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری نفت از دل حوادث و رویدادهای دهه 1320شمسی و افزایش نقش نفت در دگرگونی جامعه و گسترش استعمار نفتی تولد یافت. مصطفی فاتح کارگزار رده بالای شرکت نفت انگلیس و ایران، با نگارش اثر پنجاه سال نفت ایران گامی مهم در رشد و اعتلا تاریخ نگاری نفت در دوره پهلوی برداشت. پژوهش حاضر بر اساس روش تحلیل مضمون و تفسیر روایت های تاریخی به این پرسش پاسخ می دهد که رویکرد تفکر تاریخی فاتح چه سمت وسویی دارد، تاریخ نگاری او چه ویژگی هایی دارد و به عنوان کارگزار رده بالای شرکت نفت انگلیس و ایران چه رابطه ای بین نفت و توسعه جامعه ایران برقرار می کند؟ این نوشتار بر این فرضیه استوار است که فاتح نقش دوگانه مثبت و منفی بر نفت دارد. او نفت را منبع مهم ثروت و عامل سرمایه گذاری گسترده و پیشرفت و از طرفی عامل توسعه نیافتن جامعه ایران می داند و علت آن را طبقات حاکم فاسد و نخبگان غافل و وابسته به دولت معرفی می کند. دیدگاه تاریخ نگارانه او بر این فرض است که کشورهای استعماری عامل عقب ماندگی دولت ها و ملت های نفتی است، ولی مورخ در معرفی انگلیس به عنوان عامل استعمار، مصلحت اندیشی کرده و جایگاه سیاسی اش بر بینش تاریخی او چیرگی یافته است. فاتح در نقش منفی دولت انگلیس به عنوان عامل اصلی عدم توازن توسعه و نفت در جامعه ایران ملایم تر و پنهان کارانه تر عمل کرده است. او با بهره گیری از روش برجسته سازی نقش منفی افراد داخلی و خارجی، نقش دولت انگلیس در توسعه نیافتن ایران را به حاشیه رانده است. می توان تاریخ نگاری فاتح را تاریخ نگاری شرکتی- نفتی نام نهاد.
تحلیل اثربخشی ظهور مصرف گرایی بر دگرگونی معماری داخلی مسکن معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
5 - 16
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: معماری به علت داشتن ماهیت میان رشته ای دارای تأثیروتأثر با بسیاری از دانش های دیگر است که اقتصاد، یکی از مهم ترین آن ها محسوب می شود. نظام سرمایه داری که طی یک قرن اخیر در غرب، نظام اقتصادی غالب بوده، سبب ظهور مسائل مختلفی در عرصه معماری نه تنها درکشورهای غربی بلکه در بسیاری دیگر از کشورها از جمله ایران شده است. یکی از این مسائل، ظهور فرهنگ مصرف گرایی و به دنبال آن تحول شکل فضای مسکونی در ایران بود. این مسئله به طور مشخص در ایران سبب اثربخشی اسباب و اثاثیه مدرن بر شکل فضاهای مسکونی و به ویژه آشپزخانه و به تبع تغییر نوع رابطه آشپزخانه با سایر فضاهای خانه شد. در این راستا، پرسش اصلی این است که فرهنگ مصرف گراییِ غربی، چگونه سبب تحولات و تطورات سبک زندگی و به دنبال آن معماری داخلی فضای مسکونی در ایران شد؟هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر علت یابی و تحلیل تحولات معماری فضای مسکونی در ایران از دریچه دگرگونیِ صورت گرفته در سبک زندگی مردم ناشی از ظهور فرهنگ مصرف گرایی در دوران معاصر است.روش پژوهش: برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی کتابخانه ای و در مقام تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.نتیجه گیری: طبق یافته های این مقاله، دو نمونه از اقدامات مهمی که در دوره پهلوی سبب ظهور فرهنگ مصرف گرایی در فضای داخلی مسکن ایرانی شد عبارت بودند از اولاً تأسیس «ایستگاه تلویزیون» و پخش تبلیغات و برنامه های آمریکایی و ثانیاً تأسیس «دپارتمان اقتصاد خانه» به جهت افزایش اثرگذاری بر شیوه زندگی زنان و دختران ایرانی به عنوان مهم ترین قشر تأثیرگذار بر سبک زندگی جامعه ایرانی. هر دو اقدام فوق با برنامه خارجی ها انجام شد که مستندات اثبات این مدعا در این مقاله ارائه شده است.