چکیده

در زمینه نوسازی و مدرنیته کردن کشور، در عصر پهلوی شاهد تحولاتی گسترده هستیم. نوسازی رضاشاه، اساس و مبنای نظری روشن و چارچوبی منسجم و جامع نداشت؛ اما در حوزه زنان، تغییراتی به وقوع پیوست که برای اولین بار در جامعه سنتی و بسته ایران صورت گرفت، و زنان ایرانی از هنجارها و ارزش های مربوط رهایی یافتند. این تحولات در میان زنان طبقات مختلف جامعه، واکنش هایی متفاوت داشت. با تحولات صورت گرفته، فرصت هایی بسیار برای زنان ایجاد شد و ما شاهد حضور زنان در عرصه های گوناگون اجتماع و ایفای نقش هایی اجتماعی چون آموزگار، پرستار، پزشک، پلیس و کارگر کارخانه های صنعتی، و در عصر پهلوی دوم، ورود زنان به عنوان نماینده مجلس و پست وزارت هستیم. اکنون این سؤال مطرح است که آیا تحرک مزبور نتیجه مستقیم اصلاحات و نوسازی رضاشاه، و ادامه آن توسط پسرش محمد رضاشاه بود، نتیجه تحولات گذشته و تجددخواهی ایرانیان که از زمان قاجار شکل گرفته بود. این پژوهش بر آن است که با روش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به بررسی عوامل زمینه ساز تحرک اجتماعی زنان در عصر پهلوی بپردازد.

تبلیغات