مطالب مرتبط با کلیدواژه

دسترسی به آموزش


۱.

تحقق تساوی جنسیتی دردسترسی به آموزش مدرسه ای طی سال های 1395-1355

کلیدواژه‌ها: ایران تساوی جنسیتی راهنمایی و متوسطه دسترسی به آموزش دوره های ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۸۸
تحقیق توصیفی حاضر در پی بررسی میزان تحقق شاخص تساوی جنسیتی در دسترسی به آموزش مدرسه ای (دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) ایران طی سال های 95-1355 و پیش بینی امکان تحقق این امر، برای سال 1395(به عنوان سال پایانی برنامه جهانی آموزش برای همه، اهداف توسعه هزاره و برنامه پنجم توسعه کشور) بوده است. به این منظور چهار سرشماری اخیر (55-65-75-1385) به عنوان سال های مبنا انتخاب و جمعیت واجب التعلیم دوره های مذکور از سرشماری ها و جمعیت دانش آموزی سال های مذکور از آمارنامه های آموزش و پرورش استخراج و نرخ ثبت نام ناخالص دختران و پسران مقاطع سه گانه در دوره های زمانی مورد اشاره محاسبه شد و بر اساس این نرخ، شاخص تساوی جنسیتی در دسترسی به آموزش محاسبه شد. عمده ترین نتایج نشان می دهد که طی 30 سال گذشته در دوره متوسطه در سال های 1375 و 1385 و در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1385 شاخص فوق محقق شده و در دوره راهنمایی هنوز تساوی جنسیتی در دسترسی به آموزش رخ نداده و هم چنان به ضرر دختران است. پیش بینی های صورت گرفته بر مبنای درصد رشد سالیانه شاخص فوق، نشان می دهد که برخلاف روند 30 سال گذشته، در سال تحصیلی 1395 و در همه مقاطع تحصیلی عدم تساوی در دسترسی به آموزش به ضرر پسران خواهد بود
۲.

واکاوی عوامل موثر بر ترک تحصیل دختران روستایی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد: مورد استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترک تحصیل دختران روستایی دسترسی به آموزش توسعه آموزشی عدالت آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۴ تعداد دانلود : ۶۸۲
یکی از مسائل مشهود در برخی از نواحی روستایی کشور، عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی است. موضوعی که چالش آور و بغرنج است. چرا که فرد از تحصیل و کسب پیشرفت های متعاقب زندگی محروم می ماند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه عوامل موثر بر ترک تحصیل دختران در مدارس مناطق روستایی (کلاترزان و موچش) استان کردستان به انجام رسید. از روش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. افراد مشارکت کننده 19 دانش آموز دختر که به صورت هدفمند و ملاک محور انتخاب بر مبنای شاخص اشباع نظری مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. بعد از پیاده سازی متن مصاحبه های کیفی و استخراج دیدگاه مصاحبه شوندگان، محتوای متون مصاحبه ها براساس شیوه کد گذاری (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. برای اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش از 7 مقوله اثرگذار بر ترک تحصیل دختران روستایی حکایت دارد که شامل عوامل اقتصادی و معیشتی، عوامل محیط آموزشی، تعاملات معلم و شاگردان، ساختار معیوب خانواده، زمینه های فرهنگی و ارزشی، آسیب های تحصیلی و نگرش منفی به کارکرد سواد است، که در قالب عوامل علی، مداخله ای و زمینه ای راهبرد ها و پیامد ها بصورت مدل نهایی ارائه شده است. درنتیجه ضعف این عوامل که موجب ترک تحصیل دختران شده، بهبود عوامل استنتاجی از یافته های این پژوهش که در قالب مدلی ارائه شده است، پیشنهاد می شود.
۳.

نابرابری های جنسیتی در دسترسی به حق آموزش: پیامدهای سیاست آموزشی مبتنی بر جنسیت طالبان بر زنان در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری جنسیتی دسترسی به آموزش محرومیت طالبان سیاست مبتنی بر جنسیت زنان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۷
از زمان تسلط مجدد طالبان، زنان افغان با تهدیدهای قابل توجهی برای دسترسی به حق بر آموزش مواجه بوده اند. سیاست های مبتنی بر جنسیت طالبان مانع از حق آنها برای برخورداری از فرصت های آموزشی برابر و با کیفیت می شود. این مقاله پژوهشی وجود نابرابری های جنسیتی در دسترسی زنان به حق آموزش را با تمرکز خاص بر پیامدهای سیاست های آموزشی مبتنی بر جنسیت طالبان بررسی می کند. این مطالعه از رویکردی پدیدارشناختی، و ترکیبی از روش های کیفی و کتابخانه ای برای تحلیل جامع وضعیت استفاده می کند. این پژوهش با تکیه بر داده های اولیه جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به شناسایی مسائلی می پردازد که زنان را در اثر محرومیت از دسترسی به آموزش متاثر کرده است. یافته ها حاکی است که سیاست های طالبان در زمینه آموزش بر اساس جنسیت است. نابرابری جنسیتی مؤلفه اساسی سیاست های آموزشی است. سیاست جنسیتی طالبان، زنان را نسبت به مردان در مرتبه نازلتر قرار می دهد و از حق تحصیل محروم می کند. این مطالعه نشان می دهد که سیاست محرومیت زنان از حق دسترسی به آموزش، پیامدهای زیانباری برای زنان افغان داشته است. این عواقب عمده عبارتند از طرد زنان از جامعه، افزایش بیکاری در میان زنان، افزایش فقر در میان زنانی که نان آور خانواده هستند، افزایش خشونت مردان، ازدواج های اجباری، ناراحتی های روانی و افسردگی، افزایش نرخ بی سوادی در میان زنان، و مردانه سازی سیاست ها و هنجارها در جامعه.