مطالب مرتبط با کلیدواژه

مثنوی معنوی


۶۱.

بررسی و تحلیل انواع برجسته و پرکاربرد آیرونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیرونی طنز آیرونی نمایشی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۵۸۳
آیرونی یکی از اصطلاحات پیچیده و مهم در بلاغت، فلسفه و نقد ادبی است. متون فارسی نیز از ظرفیت های فراوان این صنعت بلاغی ذیل عنوان هایی چون طنز، تهکّم، مجاز به علاقه ضدیت، استعاره عنادیه و... بهره برده است. دراین میان، یکی از بنیادهای بلاغی مثنوی معنوی، مهارت و هنرمندی مولانا در به کارگیری طنز و انواع گوناگون آن است . مهارت خاص مولانا در مخاطب شناسی و اهتمام به تبیین و تعلیم مفاهیم عالی دینی، عرفانی و اخلاقی سبب شد تا او شیوه بیان غیرمستقیم طنز را به دلیل کارایی ، جذابیت و ضریب تأثیر بیشتر برگزیند. همین امر به طرز کم نظیری زمینه را برای نمود انواع مختلف آیرونی در سراسر مثنوی، خصوصاً دفتر پنجم ، فراهم آورده است که آیرونی کلامی، موقعیتی، وضعی، نمایشی، و... از آن جمله اند. در این پژوهش، مثنویمولوی ازمنظر آیرونیک به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بررسی و مشخص شد که آیرونی نمایشی به دلیل ماهیت تمثیلی و روایی مثنویجایگاه ویژه ای در این کتاب دارد.
۶۲.

بازتاب تأویلهای قرآنی مثنوی مولوی در مثنوی های سلطان ولد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل های قرآنی مولوی سلطان ولد مثنوی معنوی مثنوی های سلطان ولد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
مثنوی معنوی از آثار بزرگ عرفانی است که مولوی در این مجموعه با گفتمان قرآنی خود آموزه ها و تعالیم بسیاری را در اختیار سالکان قرار می دهد. وی در عرصه تأویل آیات قرآن نیز نظرات خاصی دارد و با ذوق عرفانی خود سعی کرده جوانب مختلف معنایی آیات قرآن را تشریح کند. اولین کسی که به تقلید از مولانا به سرودن مثنوی پرداخت و از آموزه های مثنوی معنوی بهره برد، فرزندش سلطان ولد است؛ وی اگر چه در عرصه عرفان به تجربیات جدیدی دست یافته، لیکن منظومه فکریش بسیار متأثر از بزرگان طریقه مولویه خصوصاً پدرش مولاناست. تأمل در مثنویهای سه گانه او نشان می دهد که بسیاری از تأویلهای قرآنی مثنوی مولانا در این آثار بازتاب یافته است. نگارندگان در این جستار نظرات مولانا در مورد تأویل و معانی خاصی را که از آیات قرآن بیان می کند، بررسی می کنند و میزان تأثیر آنها را در مثنویهای سلطان ولد آشکار می سازند. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص می شود که مولانا و به تأسی از او سلطان ولد کلام خود را تفسیر قرآن می دانند و معتقدند که گفتار اولیای فانی مانند وحی راهگشای انسانهاست؛ پس مفسر قرآن اولیای الهی هستند، نه سخرگان هوس. در نظرگاه آنها قرآن لایه های معنایی متعددی دارد و تکیه بر ظاهر قرآن به هیچ روی شایسته مردان الهی نیست. مولانا بر آن است که اولیای واصل فقط تا بطن سوم قرآن را درک می کنند، لیکن سلطان ولد معتقد است افراد روحانی تا بطن سوم را درک می کنند و درک لایه های معنایی دیگر در انحصار اولیای معشوق است.
۶۳.

رویکرد مولانا به مفهوم خرد در مثنوی معنوی

تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۷۳۰
بسیاری از اندیشمندان به دلیل رویکرد مشتاقانة مولوی به عرفان و نکوهش های گاه به گاه وی از عقل چنین تصور می کنند که مثنوی را نسبت چندانی با خرد نیست، این درحالی است که خرد بنا بر نظام اندیشگی مولانا به سه نوع مقدماتی، خُرد و کلان تقسیم شده و هر یک با کارکردها و ویژگی هایی متفاوتی مطرح می شوند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، پس از معرفی انواع خرد در مثنوی، ویژگی های آنها را مورد بررسی قرار می دهد و نتیجه می گیرد که خرد مورد انتقاد مولانا خرد خُرد است که به دلیل دچار شدن به آفات نفسانی نمی تواند به فهم حقیقت نائل شود.
۶۴.

بهره گیری مثنوی معنوی از قرآن در موضوع امتحان و ابتلا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابتلا امتحان در قرآن مثنوی معنوی آزمایش های قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
از محوری ترین مباحث قرآنی بحث ابتلا و امتحان است که اطلاع و آگاهی از معنا و فلسفةآن و راه های برون رفت از آن تأثیر انکارناپذیری در سعادت بشر دارد. به همین مفهوم در کتابی نظیر مثنوی معنوی ، که سرچشمةاصلی مفاهیم خود را از قرآن و روایات می گیرد، بسیار توجه شده است.در این پژوهش، که به روش کتابخانه ای صورت گرفته است، ابتدا آیات مرتبط با ابتلا و آزمایش و پس از تفسیر آن ها،استفادة مولانا از آن ها ذکر شده است.از مجموع 60آیة مرتبط با ابتلا، شامل انواع آن، راه کارهای رهایی، و نیز مفاهیم دیگر مرتبط با آن حدود 20 آیه مورد توجه مولانا بوده و در خلق مثنوی به گونه های متفاوت از آن ها بهره برده است. این اندازه توجه نشان از استغراق مولانا در آیات و روایات دارد.
۶۵.

منطق حاشیه در مثنوی: سبک ایضاحی و اقتدار مؤلف-راوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی حاشیه پردازی سبک ایضاحی اقتدارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۵۰۲
مثنوی معنوی از جمله متن هایی است که مؤلف-راوی آن با به کارگیری مداوم فرازبان، سطوحی از حاشیه را همسو با متن به وجود آورده است؛ به طوری که در قیاس با سایر متن های کلاسیک فارسی، حاشیه پردازی مذکور به لحاظ کمیت و کیفیت، متنوع و برجسته است. حاشیه پردازی مثنوی عمدتاً به قصد ایضاح سامان یافته است، اما کارکرد «هدایتی-بازدارنده» ای که کنش ایضاح به همراه دارد، سبب شده است که مثنوی به مثابه متنی اقتدارگرا، و تعامل مؤلف-راوی آن با مخاطب یکسویه فرض شود. چنین تلقی ای حاصل شتاب زدگی در تبیین ساختار و کارکرد حاشیه، نیزکم توجهی به عوامل برسازنده آن در مثنوی است. در این نوشتار، پس از طبقه بندی مصداق های حاشیه در مثنوی، وجوه اقتدارگرایی یا اقتدارگریزی منتسب به آن، پشتوانه های این وجوه، صورت بندی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که سبک ایضاحی مثنوی، خود دو سطح اقتدارگرایانه و اقتدارگریز دارد. در سطح اول، مؤلف-راوی با وجوهی همچون مقدمه نویسی، مثل گویی، گزارش تولید، تداوم و پایان قصه ها، پاسخ به پرسش های مقدر، تفسیر نمادها و اصطلاحات، انواع نتیجه گیری و غیره که برآمده از جبر آموزشی و نیز نظام تعلیمی مکتب خانه ای-فقاهتی است، معنا را به شکلی قطعی و یکسویه به دست مخاطب می رساند. در سطحی دیگر، با گرایش به انواع گیومه ورزی و ارجاع به متن ها و کسان، همچنین با تأسی به تلقی «کسب» باورانه در مقام پشتوانه معرفت شناسی فنا که همراه با عاملیت گریزی سوژه است، اقتدار مؤلف-راوی را به تعلیق درمی آورد. با این وصف، اولاً همه حاشیه پردازی های مثنوی و سبک ایضاحی آن اقتدارگرایانه نیست، ثانیاً آن مقدار هم که هست، لزوماً حاصل معرفت شناسی عرفانی نیست.
۶۶.

مطالعه تطبیقی گشتارحکایت بلال از سیره ابن هشام و تاریخ به روایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادب تطبیقی اسلامی خبرساده تاریخی ودینی مثنوی معنوی گشتار افزایش خوانایی متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۳۱۶
مولوی درطریقت عرفان از جاده شریعت، به بیراهه نرفته است وازاینروی، آیاتقرآن و احادیث و روایات دینی، بازتاب گسترده و عمیقی در آثار او و بخصوص مثنوی دارند. این تحقیق، روایت دینی بلال را ازکتابهاینثرعربی سیره و تاریخکه ماخذ مولوی در مثنوی قرار گرفتهاند، میشناساند و سپس گشتارها و تغییراتی را که مولوی در اینانتقال، در آن روایت، روا داشته است تا بتواندآنرا از خبرسادهنویسا به متن خوانا، با ساحتها ولایههای معنایی متفاوت، تبدیل کند، با دیدی مقایسهکننده وسنجشگر، و بر اساس نظریههای تطبیقی، اما با گرایش اسلامی، سنجیدهوبه این نکته رسیدهاست که مولوی برای اعتلای متن و دمیدن فلسفه زندگی در آن، از سادگی و صنعتگریشعرموزون، تاویل وافزایش مفاهیمی چون عشق، خواب وخوابگزاری و استغراق اولیا در مصیبت و سختیها و... بهره گرفته است. تغییرات مولوی هم به ظاهر داستان و هم به بطن داستان مربوط میشود؛ کاربستقالب شعری مثنوی، تکهتکه و طولانیترکردن داستان، افزودندوپیرفت داستانی(موذنیو بهشتی بودن بلال)، وتاویلهای جداگانه هربخش داستان و... در بخش صوری و تبدیل ابوبکر به قهرمان اصلی داستان، بهرهگیری از گفتگو برای شخصیتپردازی، خوابگزاری ابوبکر که خبر راسخ بودن ویرا در علم میدهد، شرح و بیان عشق و...در بخش معنوی، قسمتی از گشتارهای افزایشی وبازنمای اندیشه وهنرشاعری مولوی هستند.
۶۷.

دقوقی در مثنوی و بلیک در ازدواج بهشت و جهنم (دو مکاشفه با توجه به محتوای حکیمانه و نظریه گادامر و الیوت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی ولیلام بلیک ازدواج بهشت و جهنم ادبیات مقایسه ای حکمت گادامر و الیوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۸۹۵
داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلال الدین محم د م ولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (13 میلادی) و پن داره م انا ) (Memorable Fancy در کت اب ه م چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن 18 و 19 میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسه ای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانه ای که دارند با توجه به نظر هانس گیورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند می توانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه می تواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانه ای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسایل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیلی و فرا مادی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تأثیر شگرفی بر آدمی می گذارد ،آگاهی بخش و دارای آموزه های کاربردی و عملی است.
۶۸.

مأخذ یک قصه و یک تمثیل مثنوی در ادب عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات و فرهنگ عامه مثنوی معنوی مثنوی و مردم قصه تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۵۲۳
در مقاله حاضر مأخذ یک قصه و یک تمثیل مثنوی معنوی در ادب عامه نشان داده شده است. نخست حکایت عاشقی که شب در میعادگاه به خواب رفت و معشوق که او را خفته یافت، گردکانی چند در جیب او نهاد از دفتر ششم. شارحان مثنوی برای این قصه مآخذی در ادب رسمی نشان داده اند؛ اما مأخذ آن در ادب عامه برای اولین بار در این مقاله و در حکایت عشق فرخ جواهری و فرخنده بانو، دختر پادشاه دیلمان، نشان داده شده است. تمثیل مورد بررسی در این تحقیق، بانگ کردن سگ بچگان در شکم سگ حامله از دفتر پنجم است که برای آن هیچ مأخذی در ادب رسمی و ادب عامه نشان داده نشده و در این مقاله برای نخستین بار مأخذ آن در بخشی از افسانه عاشق شدن پسر پادشاه مشرق به دختر پادشاه مغرب که روایت مفصلی از حکایت مشهور شرط بندی سیمرغ با سلیمان است نشان داده شده است. علاوه بر ذکر مأخذ قصه و تمثیل یادشده، تغییر و تبدیلاتی که مولانا به شیوه معهود خود در روایات عامیانه و رسمی این قصه و تمثیل انجام داده نیز بحث و بررسی شده است.
۶۹.

رابطه داستان دقوقی با تجارب زیستی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی شمس تبریزی مثنوی معنوی داستان دقوقی تجربه خصوصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۶۰۴
داستان دقوقی، یکی از اسرارآمیزترین روایت های صوفیانه ادبیات شرقی است و تجربه فراواقعگرایانه ای را گزارش می کند. وجوه نمادین آن از حیث ساختار روایی و عناصر داستانی، ابهامی تا حد معماگونگی بر متن داستان تحمیل کرده است. این حکایت نیز مانند بسیاری از روایت های نمادین تمثیلی مثنوی، دارای لایه های معنایی متعدد و مستعد خوانش های متفاوت است. تقریباً همه شارحان قدیم و جدید مثنوی، چه آنهایی که داستان را بی ارتباط با تجارب راوی آن (مولانا) می دانند و چه آنهایی که رگه هایی از تجربه شهودی مولوی را در آن دیده اند، همگی حکایت را بر اساس اصول عرفان نظری، بویژه نظریه «وحدت وجودی» ابن عربی تأویل کرده اند. بی گمان، همه این تأویل ها به دلیل اینکه در راستای نظام فکری و عرفانی مولوی هستند، می تواند محل اعتنا باشد. لذا، خوانش داستان بر مبنای تجارب زیستی مولانا که در این پژوهش انجام خواهد شد، به هیچ وجه نافی تأویلات عرفانی گذشته و معاصر نیست. 1 به نظر می رسد در روایت این قصه همزمان سه تجربه در هم تنیده و متنی رؤیاگونه به وجود آمده است؛ تجربه فردی مولانا در آرزوی دیرسال برای ملاقات مجدد با شمس تبریزی و متقابلاً آرزوی شمس برای دیدار با ولی خدا از یکسو و هجوم خوفناک لشگر جرار مغول به آسیای صغیر که به پشت دروازه های شهر قونیه رسیده بودند و نجات مردم از این بلای ناگهانی، از سوی دیگر، رکن نخست تجربه نهانی این قصه را تشکیل می دهد. از طرف دیگر، آموزه ها و تجارب کشف و شهود عرفانی، در لا به لای قصه گنجانده شده است. سومین تجربه که از جمله تجارب آموخته شده مولاناست، مجموعه آگاهی وسیع و دقیق او با سنت ادبی شرقی است که امکان می دهد در طرح اندیشه ها و قصص، برای افزایش غنای ادبی و گسترش دایره معنایی حکایات، وارد گفتگویی ادبی با هزاران گنجینه ادبی شود، به گونه ای که در این داستان، با دو روایت قرآنی از زندگی حضرت موسی (ع)، گفتگوی ادبی به تعبیر باختین صورت گرفته است. در این تحلیل، تلاش خود را برای تأویل داستان با محوریت تجربه های زیستی مولانا به کار خواهیم بست.
۷۰.

کاربردپذیری واژه جان در مقایسه با روان در فرهنگ و ادب بومی با تاکید بر مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان روان مثنوی معنوی تبار شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۴۳۳
مقدمه هدف از این پژوهش جستجوی معانی ، ریشه ها و تبار، واژه های جان و روان در فرهنگ و ادبیات ایرانی است و از آن طریق به اثبات رساندن این فرض است که کاربرد واژه روان برای شناسایی و درمان بدونه توجه به بسترو زمینه بومی بوده است و به نظر می رسد واژه جان معادل مناسب تری است. روش به وسیله تحلیل تبار واژه ها ، پژوهش در صدد نشان دادن کاربرد خطای واژه روان است. به این منظور کتاب مثنوی معنوی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد که ابیات مرتبط با واژه جان و روان در شش دفتر آن جستجو شد و همچنین از فرهنگ های لغات نیز به این منظور استفاده شده است. در نهایت به مقایسه و تحلیل معانی و کاربرد این واژه ها پرداخته شده است. یافته ها نتیجه پژوهش نشان دادکه واژه روان معادلی مجرد و لاهوتی برابر روح درادبیات فارسی است. چون روح ناشناخته و دانش آن در نزد خداونداست در مقایسه با جان که دستگاه شناسای و نفس ناطقه است و با تن پیوستگی دارد، واژه مناسب تری برای شناسایی و درمانگری است وکاربرد واژه روان بدونه توجه به این معانی و بستر بومی بوده است. نتیجه گیری از طریق تحلیل تبار مشخص شد که کاربرد واژه روان بدونه توجه به بستر فرهنگی و بومی بوده است وکاربرد آن فقط به خاطر استعمال فراوان آن بوده است و واژه جان در مقایسه با آن معادل مناسب تری است.
۷۱.

بررسی کارکرد شاعرانه ضمایر در «مثنوی معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی معنوی ضمیر آشنایی زدایی هنجارگریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۴ تعداد دانلود : ۳۷۸
مثنوی معنوی مولانا به عنوان یکی از برجسته ترین متون عرفانی ادبیات فارسی، از منظر شاعرانگی نیز ارزش های بسیاری دارد. یکی از جنبه های شاعرانگی زبان در مثنوی، ضمایر و نقش آنها در زیبایی لفظی و معنایی این منظومة ارجمند است. در این مقاله بر اساس آرای فرمالیست های روسی درباره کارکرد شاعرانه زبان، ابتدا مفاهیم آشنایی زدایی و هنجارگریزی شرح داده شده و آنگاه به بررسی قاعده کاهی های معنایی، سبکی، نحوی و واژگانی و قاعده-افزایی ها در باب ضمایر موجود در شواهد شعری مثنوی معنوی و ارتباط آنها با اندیشه شاعر پرداخته شده است. نویسندگان در این پژوهش نشان داده اند که ضمایر در مثنوی معنوی، نقشی گسترده و مهم در شاعرانگی و خیال انگیزی اثر برعهده دارند و غیر از کارکردهای زیبایی شناختی، بار قابل توجهی از انتقال مفاهیم و معنای اثر را نیز بر دوش می کشند.
۷۲.

گذر از رمز به تعلیم خوانش انتقادی دو بیت رمزی در اولین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی رمز و ادبیات تعلیمی براعت استهلال مضمون حکایت نخستین مثنوی ساختار مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۵۵۴
سال هاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی می بایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آن ها در آثاری از باشد که تقدم زمانی بر مثنوی داشته اند؛ زیرا در تعلیم، معلم ناگزیر از رعایت عهدهای ذهنی و و روش های بیانی است که از ابتدا برگزیده است. در این پژوهش برای آزمودن صحت این فرضیه، دو بیت متوالی تمثیلیِ نخستین حکایت مثنوی ، داستان معروف «شاه و کنیزک»، و ارتباط آن ها با یکدیگر و با کل داستان، نمونه قرار گرفت. با تکیه بر ابیات و جملاتی از آثار منظوم و منثور مولوی که پیش از مثنوی تصنیف شده اند و نیز تکیه بر ابیات خود مثنوی ، خوانش دو بیت مورد بررسی قرار گرفت و با شروح دیگر مقابله شد و این نتایج حاصل شد: نخست اینکه دو بیت مورد پژوهش، موقوف المعانی و مصداق صنعت ادبی براعت استهلال و لذا مبین مضمون نخستین داستان مثنوی هستند. دیگر اینکه مضمون دو بیت شناختِ امر اولی از امر ثانوی است. دو دیگر اینکه چون هدف غایی سلوک مولوی بر اساس نی نامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشکار می کند که راه بازگشت به اصل در سلوک روحانی مولوی مبتنی بر شناخت است. بر اساس این یافته ها می توان گفت که برای یافتن ساختار مثنوی به عنوان اثری از ادب تعلیمی صوفیانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوی مبتنی بر رمزگشایی و کشف زبان عرفانی او شرط اساسی است.
۷۳.

فرآیند فردیت در «حکایت مرد بغدادی» در مثنوی مولانا و «کیمیاگر» اثر پائولو کوئیلو

کلیدواژه‌ها: یونگ فرآیند فردیت مولانا مثنوی معنوی حکایت مرد بغدادی پائولو کوئیلو کیمیاگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۱ تعداد دانلود : ۶۹۳
یکی از روش های مطالعه و پژوهش در متون ادبی کلاسیک به کارگیری نظریات جدید در خوانش این متون است. ب ه این مطالعات که با استفاده از نظریات مطرح در علومی نظیر جامعه شناسی، روان شناسی، اسطوره شناسی و مردم شناسی انجام می شود، مطالعه بیرونی ادبیات می گویند. در این مقاله «حکایت مرد بغدادی» از دفتر ششم مثنوی و رمان کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو به عنوان نمونه بازنویسی شده «حکایت مرد بغدادی» را با استفاده از نظریه فرآیند فردی ت در مکت ب روان شن اسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ (1961- 1875) تحلیل کرده ایم. یونگ یکی از نظریه پردازان نقد روانکاوی است. فرآیند فردیت از مهم ترین نظریه های وی در مکتب روان شناسی تحلیلی است. یونگ در نظریه خود توجه ویژه ای به ناخودآگاه جمعی دارد و کهن الگوهایی را در مکتب خود توصیف می کند. هدف نگارندگان این پژوهش خوانش حکایت مثنوی و رمان کیمیاگر براساس فرآیند فردیت با روش تحلیلی است. در پایان این خوانش توانستیم فرآیند فردیت و کهن الگوهای آن از جمله من، سایه، خود، نقاب، پیر دانا و آنیما را با عناصر آنها تطبیق دهیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که سفر قهرمان در هر دو داستان برای به دست آوردن گنجی نادر، کاملاً با سفر درونی فرد با هدف خویشتن یابی و رسیدن به وحدت و یکپارچگی لایه های روان مطابق است و هر دو قهرمان در مصر با عسس و راهزن (که نمادی از خود است) روبه رو می شوند و در نهایت در خانه و کلیسای دیار خود به گنج اصیل (که نمادی از خویشتنِ خویش است) دست می یابند.
۷۴.

پیوندهای فکری مولانا جلال الدین و سلطان ولد در عرصه تأویل احادیث مطالعه موردی: مثنوی مولانا و مثنوی سلطان وند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل احادیث مولوی سلطان ولد مثنوی معنوی مثنوی های سلطان ولد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۳ تعداد دانلود : ۶۹۳
تأویل یکی از بنیادی ترین اصول منظومه فکری اهل عرفان است. ارباب ذوق با قدرت علمی و شهودی خود در آن سوی ظواهر الفاظ و عبارات، معانی بکر و عمیقی از آیات قرآن و احادیث ارائه می دهند که جز در خاطر فضلا و عرفای بزرگ نگنجد. مثنوی معنوی از آثاری است که دیدگاهی تأویلی به قرآن و حدیث دارد. غور در مثنوی آشکار می سازد که مولانا در بسیاری از موارد از پوسته ظاهری احادیث عبور کرده و معنای عمیق تری از آنها ارائه داده است. سلطان ولد نیز در جایگاه فرزند و مرید مولانا در مثنوی های سه گانه خود رویکردی تأویل گرا به احادیث دارد. او، اگرچه در زمینه تفسیر و تأویل احادیث نوآوری هایی دارد، در بیشتر موارد از منظومه فکری پدرش تأثیر پذیرفته است. نگارندگان در این جستار رویکرد تأویلی مولانا را به احادیث در مثنوی معنوی بررسی می کنند و میزان و نحوه بازتاب این تأویل ها را در مثنوی های سلطان ولد آشکار می سازند. نتیجه پژوهش آشکار می کند که مولانا و به تبع او سلطان ولد سطحی اندیشی و اتکا به ظواهر متون دینی را درخور ارباب احوال ندانسته اند و معتقدند اولیای الهی، به علت اینکه صفات بشری را در وجود خود فانی کرده و از عقیله انانیت گذشته اند، گفتارشان چونان وحی الهی از خطا مصون است و با قدرت شهودی و با استناد به تجربیات عرفانی خود می توانند معانی ژرفی از معارف دین بیان کنند.
۷۵.

مأخذیابی و مقایسه دو روایت منظوم طغرایی و مولوی از داستان شکار شیر و گرگ و روباه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی مثنوی معنوی دیوان طغرایی داستان شکار شیر و گرگ و روباه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۵۴۳
پژوهش حاضر ضمن تحلیل و بررسی مآخذ داستان «رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار» به بازگویی دو روایت منظوم عربی و فارسی طغرایی و مولوی از این داستان می پردازد؛. سپس با نگاهی ساختار شناسانه، عناصر داستانی چون شخصیّت، پیرنگ، زاویه دید، لحن و... در هر دو روایت تشریح و مشخّص می شود کدام یک از دو روایت به مآخذ اصلی داستان نزدیک تر است. مهم ترین نتیجه این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، آن است که مولوی با افزودن عناصر داستان و شگردهای داستان پردازی، به تقلید صِرف بسنده نکرده، بلکه به خلق حکایتی زیبا تر و جذاب تر از روایت مآخذ اصلی پرداخته است. طغرایی نیز در ضمن داستان خود که پند و اندرز است، با استفاده از وجه تمثیل و برای تأکید سخن پندآموز خود، به این حکایت اشاره می کند.
۷۶.

بررسی و مقایسه سرعت روایت در دو حکایت از مثنوی معنوی با مآخذ آنها براساس نظریه روایت شناسی جرالد پرینس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی سرعتِ روایت مثنوی معنوی مآخذ مثنوی معنوی پرینس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۵۹۲
این مقاله سرعت روایت را در دو حکایت از مثنوی معنوی با مآخذ آنها براساس نظریه روایت شناسی جرالد پرینس مقایسه می کند. هدف ما، بررسی علل انواع سرعت های روایی است که جهان رویدادهای روایت شده را می سازند. با این مقایسه درمی یابیم که م آخذ حکایت های مولوی، به ویژه روایت های منثور، گزاره های روایی کمتری دارند و از دسته های سرعت روایت صحنه و چکیده به عنوان ابزاری برای حفظ سخنان مشایخ و آموزش غیرمستقیم آموزه های اخلاقی و عرفانی این سخنان بهره می برند؛ درنتیجه حکایت های بدون پیرایش آنها نیز سرعت های روایی تند، کم و بیش تند و متعادل روبه تند دارند. مولوی با بهره گیری مستقیم از معارف و اندیشه های موجود در گفتمان ایرانی - اسلامی و انواع شگردهای روایی مانند تداعی معانی، درج، راوی مداخله گر، راوی ناموثق و غیره، روایت های برهنه و تند را آماده پذیرش انواع دسته های پنج گانه سرعت روایت و سرعت های روایی خیلی کند و کند می کند که از نظر زیبایی شناختی متنوع تر، کامل تر و لذت بخش تر است.
۷۷.

تبیین مفهوم اهمال کاری در دو حکایت مثنوی معنوی بر اساس نظریه عقلانی- هیجانی آلبرت الیس

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مولانا آلبرت الیس نظریه عقلانی - هیجانی اهمالکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۴ تعداد دانلود : ۵۰۵
در روانشناسی امروز نیز بر این اصل تأکید می شود که انسان با دست کم گرفتن خود، به اهمال کاری کشیده می شود، خود را بی دست و پا تصوّر می کند و احساس خود کم بینی در وجود او ریشه می دواند. انسانی با چنین نگاه و اندیشه، نمی تواند از توانایی و تجربه های خود به درستی استفاده نماید. او به دنبال لذّت های زود گذر است تا هرچه زودتر به اهداف کوتاه مدت خود دست یابد و با این فکر واهی مشکلی را برای خود به وجود می آورد که تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار می دهد. مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، قرن ها پیش از پیدایش علم روانشناسی، در آثار خود به ویژه در مثنوی، الگویی دقیق از منش و هویّت اصیل انسانی در برخورد با اصول غیرمنطقی و منطقی از رفتار ارائه داده است. او به عنوان یک انسان شناس مسلمان، آراء و نظراتش، پیش از روانشناسان انسان گرای غرب پرده از رفتارها و واکنش های آدمی در مسیر زندگی در برخورد با مشکلات و نابسامانی ها بر می دارد. آلبرت الیس روان درمانگر بر این باور است که آدمی با افکار و نوع نگرش خود به محیط موجبات ناراحتی و عدم بهره مندی از یک زندگی آرام را فراهم می آورد او معتقد است انسان ذاتا تمایلات بیولوژیکی، استثنائی و نیرومندی برای تفکر و عمل به شیوه خاص را دارد که این شیوه ممکن است در جهت منطقی و یا غیر منطقی باشد. او معتقد است که انسان آمادگی شدیدی برای تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی دارد. این مقاله به تحلیل دو حکایت از مثنوی مولانا از منظر آرای البرت الیس می پردازد.
۷۸.

همانندی های بنیادین مثنوی با اوپانیشادهای اولیه در وجود شناسی و معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۴۶
در میان ابعاد مختلف ادیان، می توان گفت بُعد عرفان از بیشترین ظرفیت همدلی پیروان ادیان برخوردار است و بیشترین همانندی ها از این رهگذر حاصل می شود؛ ازاین رو این نوشتار متکفل بررسی همانندی برخی آموزه های مهم عرفانی در مثنوی به عنوان نمونه برجسته ای از ادبیات اسلامی و اوپانیشادهای اولیه به مثابه یکی از کتاب های مهم دین هندویی است. موضوعات مهم این پژوهش عبارت اند از: وحدت وجود، اتحاد برهمن و آتمن و فنا ءفی الله، و رستگاری مبتنی بر معرفت. این مقاله درصدد آن است که اولاً همدلی این دو اثر را از رهگذر همانندی آموزه های عرفانی نشان دهد. ثانیاً به مدد مثنوی، توجه جمهور مطالعه گران را به آثار مهم عرفانی هندویی معطوف کند. درنتیجه می توان گفت، علاوه بر همانندی هایی که حاصل فطرت معنویت گرای بشر است و در آثار مورد بحث در این نوشتار به نیکوی دریافته می شود، همانندی های مثنوی با اوپانیشادهای اولیه قابل تأمل است. این پژوهش با رویکرد متن محورانه و روش تحلیلی-مقایسه ای و بر مبنای منابع کتابخانه ای انجام پذیرفته است.
۷۹.

جلوه عارفانه آیرونی نمایشی در دفتر اوّل مثنوی معنوی

کلیدواژه‌ها: آیرونی آیرونی نمایشی مثنوی معنوی عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۵۶۵
 آیرونی یکی از عوامل نارسایی و پیچیدگی متن است که در زبان فارسی معادل طنز و طعن می باشد که با هدف تأدیب و تنبیه، در متن توازن و انسجام ایجاد کرده و لازمه هر اثر هنری است. مولوی در مثنوی معنوی که اثری تعلیمی عرفانی است در قالب حکایت های حکمت آمیز قصد تعلیم و آگاهی بخشی دارد؛ لذا آیرونی بازتاب گسترده ای در این اثر تمثیلی دارد و از این نظر می توان مولوی را با شکسپیر در ادبیّات مغرب زمین مقایسه کرد. در این پژوهش مصداق های آیرونی نمایشی را در پیوند با عناصر آیرونی ساز، از جمله عنصر معصومیّت یا اعتماد بی خبرانه، خنده آوری، تضاد ظاهر با واقعیّت و عنصر فاصله نمایشی به مسائل عرفانی مانند: جهد، توکل، صبر، قناعت و فقر بررسی شده است. عناصر آیرونی ساز در مثنوی مسائلی مانند: نادانی، ناآگاهی از سِرّ و حقیقت امور، حقیقت نمایی به جای حقیقت، کج اندیشی، ریا، دنیا پرستی، معصومیّت، لاف و گزاف مبتنی بر ادعا، حرص، نقص و ضعف نفس و اخلاق، بخل و... باعث گرفتاری آدمی است. بیان روایی تمثیلی مولوی در مثنوی، زمینه ساز آیرونی نمایشی با طنزی خفیف است که نشانه هایی از ساده دلی و موذی گری دارد و داستان را در مرز جِد و هزل قرار می دهد. درون مایه داستان های آیرونیک، به ظاهر حاوی مزاح، تخفیف و آسیب پذیری شخصیّت داستان است، امّا در فحوای کلام نتایج عرفانی آموزنده اش قابل فهم است. آثار غیر طنز مانند مثنوی معنوی مولوی و شاهنامه فردوسی به دلیل غیرمنتظره بودن حوادث داستانی، اغلب آیرونی نمایشی دارند. توجّه به محتوای متن و بررسی دقیق آن بهترین راه تشخیص آیرونی است.
۸۰.

بازشناخت جایگاه خیال در معماری با تکیه بر مثنوی معنوی

کلیدواژه‌ها: خیال ادراک خیالی معماری مولوی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۴۳۶
ادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب می شود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری می پردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی می بخشید. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر آراء اندیشمندان در زمینه ادراک خیالی و به خصوص با بهره گیری از اندیشه مولوی در مثنوی معنوی به شناخت ابعاد گوناگون خیال و نقش آن در خلق آثار معماری بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کشف صورت های خیالی و تخیل صورت نهایی آثار، لازمه تحقق فعل خارجی آن ها می باشد. در این میان معماری دارای ذاتی هنری بوده، لذا بر تصور و تخیل معمار متکی است و از عمق ذهنیات وی برمی آید. معماران در مراحل مختلف روند طراحی از جمله خلق دست نگاره های خیالی، با بهره مندی از پرواز ذهن و رهایی فکری در عالم خیال، کیفیت آثار معماری را بررسی می کنند و بستر شکل گیری ماهیت کالبدی طرح را فراهم می نمایند.