مطالب مرتبط با کلیدواژه

مثنوی معنوی


۱۶۱.

زبان عرفانی در مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی زبان عرفانی تمثیل نماد تجربه عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۵
بیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهم ترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبه های پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکان پذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربه های عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکل های هنری و ادبی زبان روی آورده اند، نماد و تمثیل دو شکل هنری از جمله شکل های هنری زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیلی در پی بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری تمثیل و نماد جهت آشکار کردن تجربه های عرفانی مولوی در مثنوی است. مولوی در راستای به کارگیری تمثیل با در نظر گرفتن تنگناهای زبان بشری کوشیده است تا با زبان ویژه خویش، راه را بر تأویل های عرفانی برای خود و مخاطب بگشاید. آنچه در فهم زبان مثنوی اهمیت دارد، شناخت زبان نمادگرا در فضای گسترده این اثر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولوی با آگاهی از ظرفیت های کلامی، به زبان عرفانی خود پویایی داده است. توجّه به زبان و کاستی های آن، معناگرایی، تکرار واژگان ویژه و تمرکز بر اندیشه ای واحد، آگاهی ازتجربه های عرفانی در عینِ بیان ناپذیری آن ها و ادراک مخاطبان از جمله عوامل مؤثر در درک زبان عرفانی مثنوی معنوی است.
۱۶۲.

بازتاب اشعار مثنوی معنوی مربوط به داستان های پیامبران در نگاره های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی نگارگری صفوی داستان های پیامبران مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۶
بیان مسئله: مثنوی معنوی مولوی یکی از برترین کتاب های ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است که مضامین عرفانی و ادبی آن یکی از موضوع های اصلی نگاره های دوره صفویه (907-1135 ه.ق) محسوب می شود. حکایات موجود در مثنوی دستمایه ای برای بیان اندیشه های عرفانی مولوی است. سرچشمه این داستان ها، قرآن و احادیث و روایاتی است که مولوی از آن استفاده کرده و از داستان های پیامبران برای القاءِ مضامین عرفانی بهره گرفته است. از آنجا که تبیین زیبایی شناسی هنر نگارگری مبتنی بر آموزه های عرفانی به ویژه عالم خیال یا عالم مثال بوده است، هم راستا با حکایات مثنوی، هنرمندان نگارگر صفوی نیز با برداشت هایی از اشعار و اندیشه های عرفانی مولوی و تأثیر از آیات قرآنی به تصویرگری این داستان های دینی، به ویژه داستان های پیامبران همت گماشته اند و ماحصل بیان تصویری داستان های پیامبران به شیوه فضاسازی چندساحتی نگارگری، نمود معانی حکمی و عرفانی در این نگاره هاست. سؤال اصلی تحقیق به این شرح است که کاربرد چه عناصر بصری از نگاره های مثنوی و معنوی داستان های زندگی پیامبران دوره صفوی نمود مضامین عرفانی و حکمی است؟ هدف: هدف اصلی پژوهش در بر دارنده بررسی مفاهیم موجود در اشعار مثنوی معنوی در نگاره های دوره صفوی (با تکیه بر داستان های مثنوی مولوی) است. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی)، در صدد بررسی ارتباط بین دو موضوع کاربرد عناصر بصری و شیوه فضاسازی در نگاره های عصر صفوی با مضامین عرفانی و مذهبی مثنوی معنوی با تکیه بر داستان های پیامبران است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از این است که با توجه به ارتباط نزدیک قوه خیال در نگارگری با مضامین عرفانی، انعکاس فضاهای چندساحتی، عدم بُعدنمایی، کاربرد فرم یا صورت در نگاره های دوره صفوی بی شک متأثر از بینش عرفانی اسلامی است که به نگارگری دوره صفوی معنا و مفهوم ویژه ای بخشیده و اوج کمال و انسجام نظام چندساحتی نگارگری ایرانی در کنار ادبیات عرفانی در این نگاره ها جلوه گر شده است.
۱۶۳.

اسم های خاص «باد» در مثنوی معنوی

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مولانا اسامی خاص باد نقش ها و کارکردهای معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
مثنوی معنوی به عنوان برجسته ترین منظومه عرفانی ادب پارسی و یکی از آثار شاخص دوره سبک عراقی، واژگان عربی فراوان دارد. بسامد بالای لغات تازی در این اثر به گونه ای است که باید آن را از مختصات سبکی و مؤلفه های زبان شعری مولانا در مثنوی دانست. مولانا با شناختی که از ظرفیت های معنایی واژگان عربی دارد، از آن ها برای خلق و بیان معانی عرفانی و اخلاقی متعدد بهره بسیار جسته و بدین طریق کمبود واژه های فارسی در زمینه بیان اندیشه های گوناگون و والای خود را جبران نموده است. «باد»، یکی از واژه های مثنوی است که از رهگذر نگاه خاص مولانا به عناصر طبیعت و استفاده حداکثری از آن ها در آفرینش معانی عرفانی و اخلاقی، بسامد بالایی پیدا کرده و اسامی خاص متعددی نیز برای آن به کار رفته است. این پژوهش که شیوه ای توصیفی- تحلیلی دارد و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد، اسم های خاص باد در دفترهای شش گانه مثنوی معنوی را کاویده است. دستاورد پژوهش نشانگر این است که مولانا در مثنوی، برای باد، 7 اسم خاص را استفاده کرده که همگی مأخوذ از زبان عربی است. این اسم ها بر حسب فراوانی بیشتر، مشتمل بر صبا (18 بار)، صَرصَر (12 بار)، نسیم (8 بار)، سَموم (7 بار)، ریح (6 بار)، دَبور (5 بار) و شَمال (3 بار) است. هر کدام از این اسامی خاص باد در مثنوی، معانی ثانوی متعدد دارند که از میان آن ها صبا با 13 و شمال با 2 معنای ثانوی، دارای بیشترین و کمترین نقش ها و کارکردهای معنایی در مثنوی هستند.
۱۶۴.

تأثیر گناه بر معرفت در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی تأثیرات معرفتی گناه معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
در حوزه معرفت شناسی، یکی از مباحث مطرح در چند دهه اخیر تأثیر عوامل غیرمعرفتی از جمله گناه بر معرفت انسان بوده است. در طول تاریخ، در متون دینی و عرفانی فرهنگ های مختلف، همواره بر این امر تأکید رفته است که ساحت های وجودی انسان به شدت بر یکدیگر تأثیرگذار هستند. از جمله متون مهمی که در آن به تأثیر گناه بر معرفت انسانی پرداخته شده مثنوی معنوی مولاناست. از نظر مولانا، آثار گناه فقط در آینده آن جهانی خود را نشان نمی دهد، بلکه بر وجود و قوه عاقله انسان در این دنیا نیز تأثیرگذار است. در بین گناهان تاثیرگذار بر معرفت، تکیه مولانا بر گناهان یومیه است، نه گناهان جبلی یا ذاتی. در باب نحوه تأثیر گناه بر معرفت، مولانا بر این باور است که انسان بر اثر احساس گناهی که در پی ارتکاب گناه بدان دچار می شود، ارتکاز ذهنی اش را از دست می دهد و در نتیجه معرفتش خدشه دار می شود. همچنین به دلیل فضیلت بنیاد تلقی کردن فرآیند کسب معرفت، خدشه در فضایل اخلاقی بر اثر ارتکاب گناه را تأثیرگذار بر فضایل فکری و در نتیجه معرفت انسان می داند. هرچند می توان از مثنوی معنوی مولانا چنین برداشت کرد که او گناه را تأثیرگذار بر تمامی اقسام معرفت اعم از الهی و غیرالهی می داند، با این حال تکیه مولانا در مثنوی معنوی اش بر تأثیر گناه بر معرفت به خدا و معرفت به خود است.
۱۶۵.

موتیف های پزشکی در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری جسمی و روحی مثنوی معنوی جلال‌الدین مولوی موتیف پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۴۳
نوشتار حاضر پیرامون قصه هایی از مثنوی می باشد که حاوی نکات درمانی و پزشکی است؛ بدین منظور نگارندگان تمام داستان های مثنوی را بررسی و موتیف های درمانی و پزشکی را از آن استخراج کردند. این گزاره ها بدون در نظر داشتن نام گوینده به تجویزهای یک پزشک می ماند. این پژوهش نشان داد که مولانا با مفاهیم پزشکی آشنا بوده است و برای القای مقصود از گزاره های درمانی و پزشکی استفاده کرده است؛ سراینده در لابه لای داستان های مثنوی در کسوت یک پزشک پدیدار شده است و به تشریح بیماری های جسمی و به ویژه بیماری های روحی و طریق درمان آن ها پرداخته است. عمده مطالب درمانی مطروحه در مثنوی در ارتباط با مزاج شناسی، نبض شناسی، گیاه درمانی و شیوه های درمان است. در بسیاری از داستان ها، شخصیت اصلی داستان درگیر یک بیماری جسمی یا روحی بوده که توسط طبیب جسمانی یا روحانی، وضعیت او بهبود یافته است.
۱۶۶.

بررسی سبک شناختی دنیاهای محتمل در داستان عرفانی دقوقی از مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبکشناسی شناختی دنیاهای محتمل دسترسی ها مثنوی معنوی دقوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
تبیین مسئله: در سبک شناسی شناختی، نظریه دنیاهای محتمل برای درک پیرنگ های متضاد و متناقض روایت ها به کار می رود. اصول این نظریه نوع خوانش روایت ادبی و تأثیرات متقابل متن و خواننده را تبیین می کند. روایت شناسی دانشی بینارشته ای است؛ به همین سبب، رویکرد پساکلاسیک آن با رشته های دیگر ارتباط نزدیکی دارد و اهمیت رابطه میان علوم و روایت را آشکار می کند. روش در این جستار با تکیه بر نظریه دنیاهای محتمل، ارتباط میان مفهوم جهان های موازی در فیریک و معناشناسی روایت در متون عرفانی با روش تحلیلی توصیفی بیان می شود. حکایت دقوقی از دفتر سوم مثنوی ، ویژگی های فراداستان، پسامدرن و سورئالیسم را دارد و به همین علت، آگاهی از مبحث هستی شناسی کوانتوم و جهان های موازی در علم فیزیک می تواند در فهم این روایت پیچیده و دیگر متون عرفانی مؤثر باشد و مخاطب را به تفکر درباره مرز میان واقعیت و خیال وادارد. یافته ها و نتایج: در این داستان، کنش ها و اتفاقاتی که در ساحل رخ می دهد، تداعی گر جهان موازی است که درگاه ورود به آن، ساحل دریاست. با توجه به تعریف های ارائه شده از «دسترسی ها»، راویِ فراداستانی به خلق دنیای محتملی دست می زند که دسترسی به آن به صورت زمانی، زبانی، طبیعی و اشیا است و البته بسامد دسترسی های طبیعی بیشتر است.
۱۶۷.

بررسی تطبیقی طرح واره نیرو بر سیر و سلوک عارف (در مثنوی معنوی مولانا و قصیده تاﺋیه کبرای ابن فارض)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره نیرو مثنوی معنوی قصیده تاﺋیﻪ کبرا طرح واره مانع طرح واره جذب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۸۸
طرح واره نیرو، یکی از مؤلفه های مهم در زبان شناسی شناختی است که اساس استعاره مفهومی را تشکیل می دهد. مارک جانسون، طرح واره نیرو را به هفت بخش تقسیم می کند که با استفاده از آن، می توان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد است مسئله انواع طرح واره های نیرو و چگونگی تأثیرشان را بر سیر و سلوک عارف، در مثنوی معنوی مولانا و قصیده تائیه کبرای ابن فارض بررسی کند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که طرح واره اجبار، در دو مقوله واژگانی و دستوری قابل بررسی است. سراسر مثنوی معنوی و قصیده تائیه کبرا ، دربرگیرنده طرح واره حرکتی است که در آن عارف، با مانع هایی مواجه می شود که این مانع ها، بسان سدّی قدرتمند عمل می کنند و عارف را از درنوردیدن مراحل سلوک باز می دارند. در طرح واره نیروی مقابل، دو نیرو به شدّت به یکدیگر برخورد می کنند که برآیند این دو نیرو، منجر به ایجاد وحدت می شود. در طرح واره رفع مانع، مولانا و ابن فارض عناصری چون ریاضت، تجرید و دوری از تناسخ را در زدودن مانع ها موثّر می دانند. در طرح واره انحراف از جهت، هر دو شاعر علوم ظاهری را، عامل مهمی در توقف و ایستایی عارف به شمار آورده اند.
۱۶۸.

معلولیّت و بازنمایی آن در ادبیات: تحلیل سه حکایت از مثنوی معنوی مولانا با استفاده از مفهوم «پروتز روایی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلولیت مطالعات ناتوانی پروتز روایی مولانا مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۷۶
مطالعات ناتوانی یکی از جدیدترین شاخه های نقد و نظریه ادبی است که با رویکردی نقادانه، بازنمایی معلولیت و معلولان در آثار ادبی را مورد بررسی قرار می دهد. دیوید تی. میچل و شارون ال. اسنایدر دو تن از پژوهشگران این حوزه هستند که با معرفی مفهوم «پروتز روایی» بر آن بوده اند چارچوبی آکادمیک برای تحلیل تصاویر قالبی و کلیشه ای معلولان در هنر و ادبیات فراهم آورند. به گفته این دو منتقد، معلولان حضوری برجسته و پررنگ در آثار ادبی دوره های مختلف داشته اند، اما در بسیاری موارد تنها نقشی نمادین و استعاری برای آنان تعریف شده است. به عبارت دیگر، بازنمایی معلولان هیچ گاه در خدمت به تصویر کشیدن تجربه زیسته آنان نبوده، بلکه هدف اصلی آن انتقال معنا به مخاطبین در مورد سوژه غیرمعلول و جامعه سالم سالار است. این جستار می کوشد ضمن بررسی مفهوم پروتز روایی و برشمردن نمونه هایی چند از آن در فرهنگ و ادبیات غرب، آن را در نقد و بررسی شخصیت های معلول در سه حکایت از مثنوی معنوی مولانا به کار بندد. نتایج این پژوهش نشان می دهد معلولان سوژه مرکزی این حکایت ها نیستند، بلکه به عنوان ابزاری در خدمت روایت عمل می کنند، نقشی نمادین و ثانویه بر عهده دارند و نهایتاً تغییر مثبتی در شرایط حاشیه ای آنان حاصل نمی شود.
۱۶۹.

بررسی تعالی و حضور در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان نظری تعالی الهی حضور الهی مولوی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۰
   تعالی و حضور به عنوان دو بُعد تشخص خداوند، همواره از مهم ترین مباحث وجودشناسی الهیاتی، محسوب شده اند. در گرایشهای مختلف فکری و عقیدتی در دین اسلام نیز این مسئله، همواره مورد بحث و اختلاف نظر قرار گرفته است. بیشتر این بحثها، از آیات قرآنی نشأت گرفته، چرا که در قرآن از خداوند، با این دو بُعد، یاد شده است. متصوفه نیز در عرفان نظری، در بحث وجودشناسی، به این مسئله پرداخته اند. در این میان، مولوی که از بزرگترین عرفای تاریخ اسلام محسوب می شود، در مثنوی خویش که در آن مبانی فکری خود را بیان داشته، به هر دوی این ابعاد وجودی خداوند پرداخته است و خود قائل به تعالی حق در عین حضور حضرتش در این جهان است. این پژوهش بر آن است تا ضمن مفهوم شناسی تعالی و حضور، این مفاهیم را در مثنوی بررسی نماید و سپس با تبیین و تحلیل چگونگی جمع بین تعالی و حضور خداوند در عرفان مولوی، به نگرش وی در باب این موضوع، دست یابد.    
۱۷۰.

از افق در تلقی نیچه ای تا افق در تلقی گادامری با تأملی در حکایت هایی از مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیچه گادامر افق بسته امتزاج افق مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۸
گادامر، در حقیقت و روش، تلقی نیچه از افق را محدود و بسته ارزیابی می کند که فراروی از آن امکان پذیر نیست. در مثنوی معنوی حکایت هایی چون «اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» و «قصه جوحی و آن کودک که پیش جنازه پدر خویش نوحه می کرد» از  نمونه های تحقق عینی افق در تلقی نیچه ای آن به حساب می آیند،  چراکه در این حکایات، شخصیت ها مقهور افق های ذهنی و بسته خود هستند. گادامر برخلاف نیچه، حرکت تاریخی زندگی انسانی را دربردارنده این واقعیت می داند که افق آدمی سیال و گشوده است و با توجه به موقعیت ها و مناسبت های مختلف تغییر می یابد. بر این اساس، گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن می داند. تحقق چنین مفهومی، به طور عینی و مصداقی در داستان موسی و شبان در مثنوی قابل مشاهده است؛ چنان که در آغاز داستان، موسی (نماد اهل تنزیه) و شبان (نماد اهل تشبیه) هر یک در افق بسته خود محصورند، اما  در ادامه و با در گرفتن گفت وگو میان این دو افق -افق شبان و افق موسی- افقی گشوده و موقعیت هرمنوتیکی جدیدی شکل می گیرد که ماحصل امتزاج افق تشبیه و افق تنزیه در داستان شبان و موسی است . 
۱۷۱.

تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی با تأکید بر نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی معنوی عرفان مفهوم معنی و شوق زندگی ویکتور فرانکل معنادرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۵۷
مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او می کوشد موانع رسیدن به معنویت را از پیش پای سالک بردارد. تحمل رنج ها، مسئولیت پذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویت است. دیدگاه عرفانی او با روان شناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسو بود. از این رو در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی از نوع کتابخانه ای به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی براساس نظریه معنادرمانی فرانکل پرداخته شده است. در این پژوهش مؤلفه های رنج، تحمل پذیری، مسئولیت پذیری، عشق و دین داری نظریه فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شد. یافته ها نشان داد که معنادرمانی و عرفان با هدف شوق در زندگی جز با عشق الهی و تحمل مشکلات این راه پر خطر اتفاق نمی افتد و اگر آدمی در آن به خطا و گناهی دچار شود با توکل به خدا باز به طریق حقیقت بازمی گردد.
۱۷۲.

جزئی نگری در مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ اخلاق مراقبت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق مراقبت جزئی نگری مثنوی معنوی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
اخلاق مراقبت نظریه اخلاقی نوینی است که برپایه اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئی نگری، جانبداری و عاطفه گرایی استوار کرد. به طوری که اخلاق سنتی تکلیف گرا و نتیجه گرا را رد کرد و آن را ناقص و مردسالارانه شمرد. در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی، ابتدا با تبیین نظریه اخلاق مراقبت، محور جزئی نگری اصول قضاوت اخلاقی مولانا در مثنوی بررسی می شود. با تعمق در اشعار و داستان های مولانا این نتیجه حاصل شد که این عارف اخلاق مدار با جهان بینی دینی و عرفانی خود که در تعالیم اسلامی ریشه دارد، بین عقل و عاطفه تعادل اخلاقی ایجاد کرده و نظریه اخلاق مراقبت را در کلام خود به کار برده است. وی فراتر از جنسیّت و زمان، با اشاره به جزئی ترین اصول اخلاقی مانند ریا، تجاوز، غیبت، فساد، نفاق، تقلید و... عواقب رعایت نکردن این اصول را قضاوت می کند. مخاطبان اصلی وی در این مقوله، ارکان سیاسی حکومت، عالمان و فقیهان، شاعران، مداحان و دلقکان، طبقات عامه مردم، کج فهمان، صوفیان و زاهدان دروغین و شخصیت های دروغین هستند. گفتنی است بیشترین بسامد در طبقه صوفیان و زاهدان دروغین است و مولانا به نقد تزویر، ریا، نفاق و فساد در آن می پردازد.      
۱۷۳.

پژوهش در بهره گیری مولوی از کارایی پسوند در ایجاد مبالغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور زبان فارسی بلاغت پسوند مبالغه غزلیات شمس مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۵۴
«مبالغه» در زبان و ادب فارسی جایگاه ممتازی دارد امّا برخلاف بسیاری از دیگر عناصر بلاغی به آن توجّه اندکی شده و حتی درباره شیوه های ساخت آن اغلب به همان دیدگاه های سنّتی اکتفا شده است. در دیدگاه های سنّتی، مبالغه بی آنکه به شیوه های ساخت آن توجّه شده باشد، بر اساس میزان بزرگ نمایی در آن به سه نوعِ «مبالغه»، «اغراق» و «غلوّ» تقسیم شده است. در پژوهش پیش رو، «پسوند» به مثابه یکی از شیوه های مؤثّر در ساخت مبالغه، بررسی و کارایی آن در این باره واکاوی شده است. فرضیه تحقیق این است که پسوند یکی از ابزارهای ساخت مبالغه در شعر مولاناست. پرسش این است که کدام پسوندها می توانند در ایجاد مبالغه مؤثّر واقع شوند. روش پژوهش، تحلیلی – توصیفی و مبتنی بر بررسی شواهد و نتیجه گیری بر اساس آن ها بوده است. بنابراین با تمرکز به برخی واژه های منحصر به فرد و نوآورانه مولانا، طیفی از پسوندهایی که در مبالغه مؤثّرند، نشان داده شده است و از این دید تا کنون به نقش پسوند، به ویژه در جهان شعر مولانا توجّه نشده است؛ پسوندهایی که مکان را با مبالغه توأم ساخته اند و شامل «لان»، «کده» و «ستان» است؛ پسوندهایی که دارندگی صفتی را با مفاهیم متفاوت مثبت یا منفی با مبالغه همراه کرده اند و شامل «ناک»، «باره»، «مند» و «گین» است. پسوندهایی که به یاری تشبیه، به مبحث مبالغه پیوند یافته اند؛ مانند «وش» و «انه». پسوند «ه» که صفت را با مفهوم کثرت و فراوانی توأم ساخته است . پسوند «گری» که رفتار، کار یا صفتی را با فراوانی همراه کرده است و بالاخره پسوند «-َ ک» و «-َ کی» که برای کوچک نمایی و تحقیر به کار رفته است. گذشته از این ها به مثابه یکی از دستاوردها پژوهش پیش رو در صدد بوده است که گامی در پیوند بلاغت و دستور زبان برداشته و به پسوند و کارایی آن در ایجاد مبالغه نگاهی تازه بیندازد.
۱۷۴.

روابط بینامتنی مثنوی معنوی مولوی با مثنوی های نظامی گنجه ای بر اساس نظریۀ ترامتنیت ژرار ژنت

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت ژنت مثنوی معنوی پنج گنج نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۶
مطالعات بینامتنی، شیوه و میزان تأثیر متن ها در شکل گیری یکدیگر را توضیح می دهد و با تبیین شیوه های تکثیر متن ها، فرایند رمزگشایی و دلالت پردازی متون را بررسی می کند. ژرار ژنت با گسترش و نظام مند کردن مفهوم های برآمده از آراء نظریه پردازان قبل از خود، به طور نظام یافته به بررسی روابط بین متون پرداخت و با رویکردی ساختارگرا، روابط میانمتنی و تمام تغییرات آن را بررسی و مطالعه کرد و مجموعه این روابط را «ترامتنیت» نامید. مثنوی -معنوی بهعنوان بزرگ ترین شاهکار عرفانی، روابط پیچیده بینامتنی با سایر متون و آثار قبل از خود دارد و بسیاری از متون در این متن به انواع گوناگون حضور یافته اند. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از نظریه ترامتنیت ژنت، روابط بینامتنی مثنوی مولوی با آثار حکیم نظامی بررسی و تحلیل شده است. مثنوی از منظر بازتاب برخی از داستان ها، مثل ها و سیمای شخصیت ها و بازتاب برخی از مفاهیم کلامی و عرفانی با منظومه های نظامی گنجه ای روابط بینامتنی دارد. مولوی در اشعار خود از اندیشههای حکیم نظامی در موضوع عشق، تعریف جان، تعریف انسان و نقل تعدادی از داستان ها متأثرشده است. بر اساس این پژوهش، رابطه بینامتنیت صریح بین مثنوی مولوی و پنج گنج نظامی یافت نشد؛ اما استناد فراوان مولوی به داستان لیلی و مجنون، شباهت چندین داستان مثنوی معنوی با داستان های پنج گنج، وجود مفاهیم دینی و کلامی و مَثَل های مشترک در آثار نظامی و مولوی نشان می دهد که بین آثار این دو شاعر به طور غیرصریح و ضمنی ارتباط بینامتنی وجود دارد.
۱۷۵.

تدوین الگوی شادجانی مبتنی بر دیدگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی "شادجانی" مبتنی بر دیدگاه مولانا انجام گرفته است. پژوهش از نوع کیفی و روش مورد استفاده دراین پژوهش، روش تحلیل مضمون(تم) بوده است که از طریق مطالعه و جستجو در شش دفتر مثنوی معنوی حاصل گردیده است. نتایج کار به این شکل حاصل گشته است که در گام اول برای استخراج الگوی شادجانی پس از آشنایی اولیه با متن دفاتر مثنوی، کدهای اولیه از اشعار مثنوی را استخراج نموده و از ادغام و ترکیب آنها به مضامین پایه و فرعی و در نهایت از طریق تلفیق 35مضمون فرعی به 10 مضمون اصلی که شامل حضور در لحظه، خاموشی و سکوت، صبر و ثبات قدم، شکرگزاری و رضایتمندی، پذیرش و تسلیم، هشیاری افزایی، روشن بینی و خردمندی، دستیابی به خود اصیل، عشق و وحدت و یکتایی، دست یافتیم. در گام دوم الگوی استخراج شده از طریق گروه متخصصان(خبرگان)، مورد ارزیابی قرار گرفت و روایی محتوایی الگو بر اساس شاخص روایی محتوایی (CVI ) مورد سنجش قرار گرفته و در نهایت اعتبار الگو تایید گردید. نتایج پژوهش، نشان داد که مولفه های الگوی شادجانی، مبتنی بر دیدگاه مولانا، مفاهیمی هستند که در علم روانشناسی و در نظریه های وجودی و بالاخص روانشناسی مثبت گرا مورد توجه واقع شده اند، اما به دلیل تفاوت در نوع نگاه و اساس شکل گیری علی رغم هم پوشانی های ظاهری، از نظر محتوایی تفاوت هایی دارند.
۱۷۶.

کارکردهای تربیتی پرسشگری در مثنوی معنوی با تأکید بر دفتر اول(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
مولوی از جمله شاعران و نویسندگانی است که در آثار خود به تأثیرگذاری کلام بر مخاطب و برانگیختن او توجه زیادی دارد. یکی از دلایل این ادعا، علاوه بر اشاره های مستقیم او به رعایت حال مخاطب و وجود پرسش های هم گرا، تبیینی و واگرا در مثنوی معنوی است که باعث فعال شدن فکر و ایجاد تغییر مثبت می شود. پژوهش حاضر ابتدا به جمع آوری پرسش های موجود در دفتر اول مثنوی معنوی پرداخته است، سپس ضمن جداسازی پرسش های تربیتی، برای آنها کارکردهای تربیتی براساس برانگیزانندگی که در مخاطب دارند ارائه کرده است. محققان پس از مطالعه و انتخاب نمونه و جمع آوری داده ها، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره برده اند. حاصل این پژوهش قرار گرفتن پرسش های تربیتی دفتر نخست مثنوی در کارکردهایی چون ایجاد یادآوری، پذیرش ناتوانی، توجه و تمرکزدهی بر یک موضوع، نمایاندن غفلت و نادانی، غفلت زدایانه، استدلال خواهانه، بسط بینش و دانش، تردیدزدایانه، بیان پشیمانی و تلاش برای جبران، خواهش از خدا، خواهش از دیگران بوده است. مدرسان می توانند از پرسش در کارکردهایی که از مثنوی مولوی استخراج شد، جهت برانگیزانندگی، رفع اشکالات آموزشی و تربیتی، رشد خلاقیت و تفکر منطقی دانش آموزان و دانشجویان استفاده کنند.
۱۷۷.

بررسی جامعه شناسانه شکوائیه های مولوی در مثنوی معنوی با تاکید بر سه درون مایه کلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
بثّ الشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنج آور و دردناک زندگی و بازگو کننده درد و یأس و تیره روزی گوینده آن است. مسئله مهم آنجاست که اصولاً شکواییه ها از نظر موضوع و محتوا متنوعند و نیز عوامل بسیاری از جمله حسّاسیت ها و شرایط روحی خود شاعر و هچنین عوامل اجتماعی و سیاسی حاکم بر محیط زندگی او بر تنّوع مضامین و مفاهیم موجود در گلایه ها تأثیرگذارند. به همین سبب، نویسندگان در مقاله کنونی مساعی خود را صرف ارائه پاسخی متقن و مستدل به این سوال نموده اند که: «مهم ترین درون مایه های شکوائیه مثنوی معنوی مبتنی بر چه مضامینی هستند؟» فرضیه مقاله حاکی از وجود سه درونمایه کلان فرهنگی، سیاسی و مذهبی می باشد. یافته های مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده این موضوع است که شکوائیه های فرهنگی شامل مواردی همچون شکایت از حاسدان، حیله گران و متکبران، مقلدان بی هنر، اهل شک، ناسپاسان، خرقه پوشان و ریاکاران است. شکوائیه های با مضامین سیاسی شامل مواردی همچون شکایت از حاکمان ظالم، دولت های ستمگر، قدرت طلبان و طالبان ریاست می باشد و در نهایت شکوائیه های با مضامین مذهبی شامل مواردی همچون شکایت از مدّعیان دیندار و دروغین، شیفتگان دنیا، بی دینان و دین فروشان می شود
۱۷۸.

مفهوم پردازی سیاسی از منظر مولوی: رویکردی تمثیلی به مفاهیم «مَنیّت» و «اِشکستگی» در سیاست جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
فقدان مبانی ایرانی اندیشه در باب سیاست جهانی، مفهوم پردازی در این عرصه را دشوار می سازد. از طرف دیگر، بسیاری به تضاد اساسی بنیان های اندیشه عرفا با نظام اندیشه سیاسی معتقد هستند. ذمّ سیاست توسط مولوی به معنای عدم امکان مفهوم پردازی سیاسی از منظر مولوی نیست و هر چند امری دشوار می نماید، امّا جریان معانی ماوراءالطبیعی در آثار او، به خصوص در مثنوی معنوی، بنیان های مناسبی را برای سیاست پژوهی و مفهوم پردازی سیاسی، از منظر مولوی، در خود دارد. اساسی ترین بنیان ماوراءالطبیعی در اندیشه مولوی، رویکرد مثالی و کل گرایی آن است که در عین حال که ذمّ مظاهر سیاسی توسط مولوی را سبب است، اما، بسط مفاهیم «مَنیّت» و «اِشکستگی» از منظر عرفان مولوی به سیاست جهانی را ممکن می کند. به عنوان نوعی روش، معرفت شناسی مثالی و هستی شناسی کل گرای مولوی در این پژوهش نیز به کار بسته شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر در صدد بسط، تفهیم و تبیین مفاهیم منیّت و اشکستگی در سیاست جهانی، از دل مثنوی معنوی هستیم.
۱۷۹.

بررسی قضا و قدر از منظر آیات و احادیث با دیدگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قضا و قدر اختیار عقل آیات و روایات مولوی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
پژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن ها بدون رجحان یکی بر دیگری می پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با مبانی دینی بین عرفان و آیات سوق می دهد. اعتقاد به «قضا و قدر» ناشی از اعتقاد به اصل علیّت عمومی در جهان است، براساس اعتقاد به این اصل، در عالم، هر پدیده ای علت و اندازه ای دارد و چیزی بدون علت و بدون اندازه گیری معیّن، به وجود نمی آید. هدف این تحقیق بررسی قضا و قدر در آیات و احادیث با دیدگاه مولوی است. در مثنوی معنوی مولانا، ارتباط عقل با قضا و قدر به شکلی زیبا و مناسب برجسته شده است. مولانا همانند گذشتگان خود تصوّر واحد و ملموسی از عقل و قضا و قدر ندارد، به همین خاطر در اثر معروف خود مثنوی معنوی به تشریح این موضوع می پردازد.
۱۸۰.

واژه هوش در نی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی معنوی نی نامه هوش فنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
     با توجّه به تفاسیر و شرح هایی که درباره مثنوی به ویژه نی نامه نوشته شده است، تا به حال هیچ یک از شارحان و مفسّران به معانی چند گانه واژه هوش در «نی نامه» توجّه نکرده است یا آنکه غیر از معنی رایج و آشنای آن واژه، معنای دیگر آن را محتمل ندانسته است. با این وصف، معنای غیر مشهور آن یعنی مرگ و نیستی، در سایه معنای مشهورش زیرکی و آگاهی پوشیده مانده است. نگارنده بر این باور است که با توجّه به بافت کلامی نی نامه، از میان معانی دوگانه و متباین واژه مذکور، معنی اخیر محتمل تر می نماید. زیرا واژه هوش در معنای مرگ، مفهوم اصطلاح عرفان«فنا» را بیان می کند و این امر کاملاً با دلالت های بافت کلامی نی نامه، منطبق است. برای اثبات این ادعا، نشانه های بافت کلامی در چند سطح بررسی شده است.         *تاریخ دریافت مقاله: 14/01/1390                    تاریخ پذیرش نهایی:24/04/1391 1- نشانی پست الکترونیکی نویسنده هوش، فنا.:P.yaghoobi@uok.ac.ir