یکی از مهمترین مباحث در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی، بحث سخن گفتن از خداست. در این رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوه ارتباط بنده سالک عارف با خداوند و سخن گفتن از وی مطرح گشته اند. هر یک از ایندو دیدگاه نمایندگانی در سنت عرفان اسلامی داشته و هر کدام معتقدات خاصی در باب وحدت عارفانه دارند. در این نوشتار، ابتدا با طرح نظریه وحدت وجود (بر پایه آراء ابن عربی) و سپس وحدت شهود (بر اساس دیدگاه علاءالدوله سمنانی)، اختلاف آنها در باب وحدت مورد بحث قرار گرفته و سپس مفهوم «خدای متشخص» بعنوان یکی از استلزامات و معتقدات نظریه وحدت شهود، در مقابل خدای مطلق وحدت وجود، بررسی خواهد شد.