مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
عطار
حوزه های تخصصی:
تذکره الاولیای عطار نیشابوری یکی از مهم ترین آثارِ صوفیانه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. عطار برای نگارش این کتاب، که شرح حال حدود یک صد تن از اولیا و چهره های برجسته تصوف اسلامی است، از منابع گوناگونی بهره برده که هنوز برخی از این منابع برای ما ناشناخته باقی مانده است. پاره ای از این منابع به زبان عربی و برخی دیگر به زبان فارسی بوده است. شناخت مآخذ عطار در تدوین تذکره الاولیاء، ما را با سرچشمه های فکری و اندیشگانی وی آشنا می سازد و زمینه را برای بررسی علمی تر و دقیق تر شخصیت و آثار او هموارتر خواهد کرد. یکی از منابع ناشناخته ای که عطار از آن برای تدوین تذکره الاولیاء بهره برده، کتابی است با عنوان طبیب القلوب که در سال 500 هجری- یعنی حدود یکصد و بیست سال پیش از مرگ عطار- به دست ابوالفتح محمد خزیمی فُراوی به زبان فارسی نوشته شده است. عطار در تذکره الاولیای خود پاره ای از حکایات مربوط به صوفیان را از این کتاب نقل کرده است. برخی از این حکایات، عینا و با همان کلمات و عبارات فراوی نقل شده است. این نوشته می کوشد تا با معرفی و بررسی کتاب طبیب القلوب، بخشی از بهره گیری های عطار از این کتاب را نشان دهد.
سراینده ی پندنامه کیست؟
حوزه های تخصصی:
عالم و رابطه آن با حق تعالی از دیدگاه عطار
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل شیوه های بیان و استدلال در زبان دیوانگان عطار
حوزه های تخصصی:
تأثیر پذیری شیخ شبستر از کلام، تعابیر و اندیشه های شیخ نشابور
حوزه های تخصصی:
بررسی و تطبیق شخصیت جمشید و سلیمان در مثنو یهای عطّار- دیوان حافظ و دیوان خواجو
حوزه های تخصصی:
در فایل اصل مقاله موجود می باشد
نگاهی به برخی اسمای ذات درآثارسنایی وعطّار
حوزه های تخصصی:
«اسماءحسنی» ،یکی ازاهمّ مباحث علوم قرآنی است که مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده و بازتاب گسترده یی در ادبیّات فارسی، به ویژه در آثار پایه گذاران ادبیّات عرفانی، حکیم سنایی غزنوی و شیخ عطّار نیشابوری؛ داشته است. لذا مقاله ی حاضر؛ به چگونگی بازتاب پرکاربردترین اسمای ذات الهی که تجلّی بیشتری در آثار این دو دارد، همراه با معانی لغوی و اصطلاحی آن ها می پردازد و با آوردن شواهدی ازآثار این دو شاعر ِعارف ؛ موضوع را از جنبه های مختلف شکلی و ماهوی بررسی می کند. سرانجام نتیجه می گیرد که آثار سنایی وعطّار ، منشوری از اسما و صفات خداوند متعال بوده ونام های زیبای حضرت حق از زوایای گوناگون درآن ها بازتابیده است. به ویژه اسمای ذات ، که در سراسر آثارشان تجلّی یافته، به طوری که بعضی ازاین آثاررا می توان آیینه ی تمام نمای اسمای ذات الهی دانست
بررسی و تحلیل نقش جلوه سیمرغ در آینه متون عرفانی با تکیه بر منطق الطیر عطار و مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
با بررسی داستان ها و افسانه ها در میان ملت های مختلف می توان به حضور عناصر و ویژگی های مشابهی دست یافت که هر یک از آن ها از زوایای مختلف قابل توجه و بررسی است. در این میان نام سیمرغ به عنوان یکی از نمادهای ادب پارسی در اساطیر و متون عرفانی امری قابل توجه است که در فرهنگ ایرانی به دوره پیش از اسلام می رسد. تجلی این پرنده نخستین بار در قلمرو حماسه و سپس در عرفان مشاهده شده و جلوه ای خاص به ادبیات حماسی و عرفانی بخشیده و نمود بارز این امر در آثار شعری فردوسی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ به گونه ای خاص نمایان است. بطوریکه با بررسی سیمرغ در شاهنامه جلوه های ایزدی و اهریمنی آن و همچنین با تفحص در آثار عرفانی بُعد روحانی آن مورد توجه قرار می گیرد که رموز جاودانگی، وحدت وجود و ذات مطلق را نمایان می سازد. با عنایت به آنچه ذکر شد در این مقاله بر آن شدم که ابعاد گوناگون وجود این مرغ اسطوره ای را با تکیه بر دو شاهکار عرفانی، مثنوی معنوی و منطق الطیر مورد مداقه قرار دهم که در وهله نخست به بررسی نقش اساطیری سیمرغ و سپس به جایگاه عرفانی آن با توجه به نمادها و ویژگی های منحصر به فرد این پرنده در آثار یاد شده خواهم پرداخت.
تحلیل و بررسی نقد اجتماعی در مصیبت نامه ی عطار بر مبنای روش شناسی اسکینر
حوزه های تخصصی:
یکی از درخشان ترین وجوه عرفان اسلامی– ایرانی، همزیستی و همدردی با توده ی مردم است. عارفان برجسته ی ایران زمین، سعادت خود را در گرو سلامت ابنای بشر می دانسته ، آمال و آرزوهای خود را برای نیل به آرمان شهر مورد نظرشان در قالب نقدهای مستقیم و غیر مستقیم بیان می کرده اند. یکی از این عرفای بزرگ، عطار نیشابوری است که در نقد سیاسی و اجتماعی، چهره ای ممتاز دارد. مثنوی های او پر از نقدهای تمثیلی تند و بی پروا نسبت به حکام و دیگر اقشار جامعه است. واکاوی و گونه شناسی نقدهای عطار و کشف نیت این عارف بزرگ از پرداختن به نقد، هدف این مقاله است. فرض این مقاله آن است که: زمانه ای که عطار در آن می زیسته است، روزگاری بس آشفته و بی سامان بوده و عطار در نگارش مصیبت نامه از خلال حکایات گوناگون و جذاب، با زبان تمثیل و نماد، نیت نقد قدرت حکام ، آزمندان و دنیا دوستان، متعصبین مذهبی و ریاکاران را در سر داشته است. برای آزمون فرض حاضر از روش پژوهش هرمنوتیک اسکینر بهره گرفته شده است.
تحلیل تطبیقی ویژگی های انسان کامل در نگاه مولانا و عطار از منظر تناقض نمایی و اشارات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از آثار ادبی به گزینشی خاص از لغات، اصطلاحات فنی ، عبارات و شیوه های بیان بر می خوریم که از قراردادهای زبانی و سنن ادبی متمایزند، این گزینش خاص از دید و دریافتی نو نسبت به هستی و حیات ناشی می شود، شاعر یا نویسنده ای که به چنین دریافتی نو دست یافته باشد و بتواند این دریافت را در قالب گزینشی نو از زبان و شیوه های ادبی ارائه دهد در حقیقت به سبکی شخصی دست یافته است. تنها معدودی از شاعران در تاریخ شعر فارسی این توفیق را یافته اند که به این سبک شخصی دست بیابند که بی گمان مولانا و عطّار از ممتازترین و سرآمدترین آن ها هستند. این سبک شخصی را می توان از سه نظرگاه و ساحت مورد بررسی قرار داد.ساحت فکری،ساحت زبانی و ساحت ادبی. متناقض نمایی یا تصاویر متناقض نما شیوه ای بیانی است از ساحت ادبی که با برجسته کردن معنی در قالب الفاظ کم معانی فراوان و غالباً توصیفات غیر قابل بیان را که ناشی از تجربیات شهودی عارف شاعر است بیان می کند.مولانا و عطار به عنوان دو تن از سرآمدان عرصه عرفان اسلامی از این شیوه بیانی و ادبی برای بیان تجربیات شهودی و عرفانی خود در جهت بیان ویژیگی های انسان کامل بهره برده اند. در این مقاله برآنیم تا بعدازآوردن تعریفی اجمالی از متناقض نماو علل به کارگیری آن به مصادیق عینی به کارگیری این شیوه بیانی در معرفی انسان کامل درکلام مولانا و عطار پرداخته شودونشان داده شود که این شیوه بیانی چرا و چگونه وبا چه هدفی برای بیان ویژگیهای انسان کامل به کار می رود .
وحدت آفرینش؛ بن مایه حکمت خسروانی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت خسروانی فلسفه و عرفان ایران باستان است. در این پژوهش وحدت آفرینش به عنوان یکی از ویژگی های مهم حکمت خسروانی، در منطق الطیر عطار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطابق نتایج، اگرچه شاعر تحت تاثیر قاعده وحدت آفرینش و انسان وارگی جهان در حکمت خسروانی بوده، اما بر خلاف پیشینیان اسیر تمثیل اندام وارگی جهان - که یک تمثیل فلسفی و تکراری است – نگردیده، بلکه به تمثیل تازه ای در این حوزه دست یافته است و آن، قرار دادن تمثیل علمی- فلسفی تناظر ذره جهان نما با جهان ذره نما در برابرتمثیل فلسفی-عرفانی یکپارچگی سی مرغ با سیمرغ است. در این پژوهش، ذره و عالم، اسرار کهن، ایجاد نظم، شهریاری مطلوب، عدد سی، کوه قاف، عدد هفت، سیمرغ و مقام فنا همگی از مظاهر وحدت آفرینش در منطق الطیر می باشند که از حکمت خسروانی سرچشمه گرفته اند. فرایند مذکور در تبیین وحدت سی مرغ و سیمرغ، با یکپارچگی و تمامیت هستی، نظم کیهانی و اسطوره کمال روز ازل ارتباط دارد. لازم به ذکر است که میان مفاهیم مذکور از نظر نسبت های چهارگانه علم منطق نسبت تساوی برقرار است.
فرامتن های تذکره الاولیاء عطار بر مبنای نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایه نظر ژنت «هرگاه متن 1 به نقد و تفسیر متن 2 اقدام کند رابطه آنها رابطه ای فرامتنی خواهد بود؛ زیرا متن 2 که به تفسیر و تشریح یا نقد می پردازد، نسبت به متن 1، فرامتن محسوب م ی شود. بر مبنای این تعریف می توان دو دسته فرامتن برای تذکره الاولیاء در نظر گرفت. یکی فرامتن های درونی یا اظهارنظرهای تأییدی و تأویل هایی که در میانه یا پایان حکایات و اقوال آمده است و جنبه شرح و تفسیر دارد و دیگر فرامتن های بیرونی شامل اظهارنظرهایی تأییدی یا انکاری درباره متن که جنبه نقادانه می یابد و تأویل هایی که به طور مجزا از متن تذکره الاولیاء ارائه می شود. تذکره الاولیاء کتابی است که عمده مطالب آن، حکایات و اقوال اولیاست. بنابر گفته عطار در مقدمه کتابش او قصد داشته در میانه کتابش کمتر سخن و شرحی از خود بیاورد. اما خواننده تذکره الاولیاء در مطالعه این کتاب به عباراتی برمی خورد که شرح و تأویل اقوال و حکایات عارفان است و یا نشانگر نظرگاه نویسنده به آنهاست. این اظهارنظرها که اغلب تأییدی است و این تأویل ها که گاه در میانه و گاه در پایان مطلب آمده است به شیوه ها و عناوین گوناگون مطرح شده است و گونه ای فرامتن به حساب می آید. همچنین انتقادها و نظرات نویسندگان، محققان و منتقدان حوزه عرفان و سرگذشتنامه های عرفانی، گونه ای دیگر از فرامتن های این اثر را تشکیل می دهند.
هم سنجی سروده منطق الورد محمدعلی الرباوی و منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
19-50
حوزه های تخصصی:
زبان صوفیانه یکی از مهم ترین ابزارهای کاربست معانی سیروسلوک و مدارج عرفانی به شمار می رود. فریدالدین عطار (540ق)، شاعر پرآوازه ایران زمین، و محمدعلی الرباوی (1949م) شاعر سرشناس کشور مغرب، دو تن از شاعران عارف در ادبیات جهان هستند که در آثارشان طریق سیروسلوک را ترسیم کرده و کوشیدند تا تصویری از انسان کامل فرادید مخاطب قرار دهند و هرکدام به نحوی از سالکی سخن گفته اند که قدم در این راه صعب الوصول گذاشته است. مهم ترین متنی که تبلور رویکرد یادشده است، دو منظومه منطق الورد از محمدعلی الرباوی و منطق الطیر از عطار نیشابوری است. در پرتو اهمیت مسئله، پژوهش حاضر که بر اساس مکتب آمریکایی در حوزه ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام می گیرد، در پی هم سنجی و تحلیل دو منظومه و بررسی نمادهای صوفیانه دو شاعر است و تلاش دارد در خلال آن به ارائه برخی شباهت ها و تفاوت ها بپردازد . یافته های پژوهش نشان می دهد که عمده ترین شباهت این دو اثر، انتخاب هدفمند دالّ منطق در عنوان دو سروده، هدف مشترک سیر سالک، شباهت در کاربست رمز «باز» برای سالک، عذرآوریِ باز در ادامه مسیر و نیز به کارگیری برخی نمادهای عرفانی چون ستر، سلطان، سرّ، ضوء، طریق و... است. از جمله تفاوت ها می توان به اختلاف در انتخاب پیر و راهنما و تفاوت در به کارگیری نماد بلبل و گل اشاره کرد. راز آشکارشده در کل داستان، بیانگر این نکته است که درک حقیقت هستی جز با حقیقت خودِ انسانی امکان پذیر نیست و رسیدن به حقیقت انسان، کاری بس دشوار و طاقت فرساست.
هستی و مرگ در پرتو تجربه های شهودی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
139 - 161
حوزه های تخصصی:
نگرش عطار به هستی و مرگ برآمده از تجربه شهودی است. این تجربه ها حاکی از مواجهه آدمی با سطح پنهان هستی است. عطار شرح این شهود را تنها ازطریق زبان خواب یا زبان فکرت میسر می داند. مسئله اصلی مقاله این است که هستی در تجربه های شهودی عطار چگونه تصویر شده و تأثیر چنین نگرشی به تصور مرگ چیست؟ با بررسی مثنوی های عطار این نتایج حاصل شد که عناصر هستی در ظاهر، امور مقدر فیزیکی خود را انجام می دهند و در باطن، درد طلب آنان را به جنبش وامی دارد. آدمیان عموماً گرفتار سراب اند. آنکه به گنجِ قعر دریای عالم دست یابد، خداوند را چون آفتابی تابنده در این عالم خواهد دید. در قالب تمثیل ایاز و سلطان، وجه معشوقانه سلطان تصویر می شود که تنها در شهود و با «ترک عدد» آشکار می شود و خدا، جهان و انسان یکی است. با چنین نگرشی به هستی، با مرگ، جزء به کل می رسد و عین کلی می شود که با صورت پذیری از او جدا گشته بود. مرگ را نیز ازطریق تجربه های شبه مرگ مثل فنا، شهود تجلی خداوند و تجربه احوال قیامت در دنیا می توان تجربه کرد. برخی تصاویر شهودی از مرگ عبارت اند از رسیدن نور از بی جا، احساس خورشید در درون، خوردن خورشید، فرودآمدن خورشید و محو شبنم در دریا. عارفان گویی همزمان در دو جهان به سر می برند. آدمیان به مراتبِ کوشش خود در فراروی از حواس ظاهر امکان چنان تجاربی را خواهند داشت. چنین نگرشی در زوال ملال و معنادار گشتن هستی و مرگ مؤثر خواهد بود.
زندگی بر مدار مرگ (پیامدهای اخلاقی مرگ پویایی و زندگی خواهی در اسرارنامه عطار نیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 197
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین خواهش های آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید می کند. مسئله این است که آدمی چگونه می تواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسان ها دو دسته اند: عده ای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش می یابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگ پویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را می پذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلت هایی چون کمال طلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزش های اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجام اندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگ پویایِ زندگی خواه از زندگی، در ایماژ هایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروان سرا بروز می یابد. این تصاویر نشان می دهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین اراده خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف می سازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.
بررسی تطبیقی شگردهای طنزآفرینی در مثنوی های عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
35 - 54
حوزه های تخصصی:
هرچند در عصر عطار، شعر و نثر فارسی به اوج شکوفایی و باروری خود رسیده بود، اما از لحاظ تاریخی، این دوران به سبب کثرت حوادث و وقایع ناگوار، یکی از حسّاس ترین برهه های زمانی است. در این عصر، همه چیز از آشفتگی اوضاع و فقر و نابسامانی حکایت دارد. کمتر کسی است که در حوادث این ایّام غور و بررسی کند، ولی دچار حسرت و تحسّر نشود . در این میان با این که به نظر می رسد عطار در عوالم معنوی و عرفانی سیر می کرد و توجّهی به اوضاع زمان خود نداشت، با این همه، شکوائیه های فراوانی در ابراز ناخرسندی از زمانه اش دارد. اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی در قرن ششم، موجی از اعتراض در اندیشه عطار پدید آورده؛ لیکن از آنجا که نتوانسته این اعتراض ها را به صورت مستقیم بیان کند، به ناچار به شیوه غیرمستقیم، پاره ای از مصیبت های مردم ستمدیده را در قالب طنزهایی بیان کرده است؛ از این رو، در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به یاری شواهدی از متن و با تأکید بر شگردهای بیانی مختلف طنز از جمله تناقض، غافلگیری، واژگونی موقعیت، تمثیل، پارادوکس، سمبل، کنایه و ... ، به بررسی این نوع ادبی در مثنوی های عطار می پردازیم. یافته ها نشان می دهد که تکنیک های محتوایی از نظر کاربرد، سهم بسیار مهمی در خلق آثار این حکایات داشته است.
صورت بندی مفهوم خوشبختی در منطق الطیر بر مبنای معناشناسی واژه دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
143-166
حوزه های تخصصی:
«دولت» در منطق الطیر واژه ای کلیدی است که عطار در مواضع متعددی ، نقش کانونی آن را برجسته نموده و از ظرفیت های معنایی این واژه برای بیان مفاهیم آرمانی و مقاصد مهم صوفیانه بهره جسته است. از آنجا که مفهوم دولت دارای ابهام و تیرگی معنایی بوده و مؤلفه های معنایی آن روشن نیست، بررسی معناشناختی این واژه، و تعیین مصادیق و کاربردهای آن در این اثر ضرورت پیدا می کند. این مقاله بر آن است با واکاوی واژگانی که در تلاقی با واژه دولت در منطق الطیر به کار رفته است، حوزه های معنایی و مؤلفه های معنایی آن را استخراج کرده و ضمن تحلیل معناشناختی، کاربردهای مختلف آن را در این اثر نشان دهد. آنچه از بررسی ها به دست آمد، این بود که عمده ترین کاربرد واژه دولت در منطق الطیر به حوزه معنایی «فیض و عنایت الهی» تعلق دارد که در سه محور «جذبه»، «رویارویی با انسان کامل» و «نجات» صورت بندی شده است. کاربرد دیگر واژه دولت متعلق به حوزه معنایی «تجارب عرفانی» شامل «فنا»، «انقطاع از ماسوی الله» و «درد طلب» است که عطار در به کارگیری این مفاهیم، مؤلفه هایی مانند «سُکر»، «استغراق در شهود حق» و «تطهیر قلب از ماسوی الله» را به مفهوم دولت افزده و دایره معنایی آن را گسترش داده است. با در نظر گرفتن این دو حوزه معنایی، دو عنصر «اصطناع و برگزیدگی» و «تغییر از درون» را می توان زیرساخت اصلی مفهوم خوشبختی در منطق الطیر دانست. هدف این مقاله تحلیل معناشناختی واژه دولت و بررسی ابعاد گوناگون آن در منطق الطیر است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
تحلیل بینامتنی «توبه» در غزلیات حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
33 - 48
حوزه های تخصصی:
متن ها، موجوداتی زنده اند که در طول تاریخ با هم در ارتباط، داد و ستد و تعامل بوده و هستند. این ارتباط در قالب متنی، بینامتنی و فرامتنی است که بررسی و تعمّق در هر کدام از این نوع روابط، باعث گره گشایی و تحلیل متون می گردد. از یک نگاه، تحلیل بینامتنیت، در اثر یک شاعر یا نویسنده، تأثیرپذیری وی از شاعران و نویسندگان پیشین و نیز تلمیحات، اشارات تاریخی و آیات و احادیث به کار رفته در متن را بررسی می کند و از این رهگذر، بنمایه اندیشه ایشان و ابهامات و پیچیدگی های سخنانشان، بر طالبان و محقّقان روشن می گردد. حافظ شیرازی نیز از جوانب مختلف ادبی و عرفانی، تأثیرپذیری گسترده ای از قدما داشته است که محقّقان ادب و عرفان در این موضوع پژوهش های فراوان نموده اند، لیکن هنوز در اشعار خواجه موارد بسیاری جای کار دارد. نگارندگان در این نوشته بر آن هستند تا با تحلیل بینامتنی مفهوم «توبه» در غزلیات حافظ، نشان دهند که آیا وی از شعرا و عرفای پیشین، بویژه حکیم سنایی و عطار نیشابوری و نیز آیات قرآن کریم، متأثر شده است؟ یا این واژه کاربرد خاص و متفاوتی در شعر وی دارد.
بررسی تطبیقی مفهوم درد در شعر عطار نیشابوری و حافظ شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
53 - 66
حوزه های تخصصی:
عطار و حافظ از چهره های درخشان عرفان و ادب فارسی هستند که کلام ایشان به لحاظ سموّ فکر و وسعت اندیشه دربردارنده ی برجسته ترین مفاهیم عارفانه و عاشقانه است. عشق، جان شوریده ی ایشان را به دردمندی کشانیده است و شراره های درد از شعر دل انگیز اینان فرو می بارد. درد از بن مایه های مشترک و پررنگ سخن ایشان است. انفعالات روحی و شراره های درونی شان سبب نزدیکی نگرش و تلقی ایشان نسبت به درد می گردد و از سوی دیگر تعلق به دو دوره ی زیستی متفاوت و بینونت در جهان بینی عرفانی، منجر به بروز تباین در دیدگاه ایشان نسبت به مضمون درد می گردد، به این سبب نگارندگان در مطاوی این مقال بر آنند تا رویکرد عطار و حافظ به مفهوم درد را مورد مداقه قرار دهند. از این رو بر اساس روش توصیفی و تحلیلی، با استناد به منابع کتابخانه یی و اسناد موجود، ابتدا به بررسی مفهوم درد پرداخته، سپس به بیان وجوه تشابه مفهوم درد در کلام ایشان روی آورده و دغدغه های این دو شاعر سحّار و چیره دست را در این زمینه تشریح نموده اند. در ادامه به بررسی وجوه تمایز رویکرد ایشان به مفهوم درد پرداخته ایم.
بررسی حرکت و تقابل در حکایت شیخ صنعان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان طولانی ترین و معروف ترین حکایت منظومه منطق الطیر عطار است که تاکنون تحلیل ها و مطالعات فراوانی از جنبه های مختلف درباره آن صورت گرفته است. در این مقاله، حرکت و تقابل در حکایت شیخ صنعان بررسی شده است. در بررسی حرکت، از منظر بیرونی و درونی به این مؤلفه توجه شده است. طبق نتایج بررسی حرکات بیرونی از کعبه به روم و بالعکس صورت گرفته و حرکات درونی از دینداری به عشق ورزی و از عشق ورزی به دینداری توأم با معرفت روی داده است. در مبحث تقابل نیز تقابل اعتقادی، تقابل شخصیت ها، مکان ها، خواب ها، زن و مرد و زهد و معرفت بررسی شده است که بر این اساس کفر شیخ و دختر ترسا و دینداری شان تقابل درونی و تقابل خود شخصیت ها با یکدیگر تقابل بیرونی به شمار می رود. در بررسی این دو مؤلفه، به مصادیق آن ها در ابیات توجه شده و به عنوان شاهد مثال از آن ها استفاده شده است.