مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
عطار
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
296-273
حوزه های تخصصی:
قصه هبوط روح انسان به جهان، اسارت در جسم و جهان و عروج دوباره به ملکوت اعلی، قصه مکرر سنت عرفانی ماست. عرفا با تکیه بر تفسیر آیات قرآن کریم بر این باورند که روح انسان قبل از هبوط به تن و جهان، عشق الهی را درک کرد اما با هبوط از بارگاه حق تعالی دور ماند و اسیر جسم و جهان شد. جسم با هوای نفس گرایش به جهان و مادیات جهانی یافت اما جان با درک عشق الهی، به فکر عروج دوباره به عالم علوی شد، ناگزیر تقابل بنیادی میان جان و تن شکل گرفت. در دوره های مختلف، عارفان با شیوه ها و شگردهای گوناگون این قصه را تکرار کرده اند؛ تمثیل سازی شگرد بلاغی و بینامتنیتی در بازگویی این تقابل است. در این مقاله با بررسی چندین تمثیل برجسته در این موضوع، تمثیل سازی این تقابل در کشف الاسرار میبدی، مثنوی های عطار و مثنوی مولوی با هدف کشف روابط بینامتنیتیِ تمثیل های این تقابل در متون عرفانی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد بینامتنیت آگاهانه، ارتباط فرامتنی و مناسبات پیش زمینه ای در تمثیل سازی این تقابل وجود دارد که با سه رویکرد بینامتنیت صریح و آشکار، بینامتنیت غیرصریح و پنهان و بینامتنیت ضمنی، تمثیل ها تکرار، بازپروری و با تغییرات جزئی و کلی در ساختار و محتوا آمده است. میبدی با تمثیل از سنت عرفانی ماقبل خود استفاده کرده و عطار و مولوی از کشف الاسرار بهره برده اند. مولوی هم علاوه بر کشف الاسرار از تمثیل های عطار بهره برده است.
بررسی مضامین مشترک عرفانی و گنوسی در غزلیات عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
95 - 117
حوزه های تخصصی:
گنوسیسم بنیاد معرفت شناختی دارد و به همین سبب با عرفان و تصوف مشابهت یافته است. درباره این مشابهت و نزدیکی دو رویکرد عمده وجود دارد که یکی مؤید نفوذ اندیشه های گنوسی در عرفان، به ویژه در سده ششم هجری، ولی دیگری منکر چنین امری است. به هر روی، مضامین و بن مایه های مشترک در افکار گنوسی و عرفان وجود دارد که بررسی آن ها در تأیید یا رد نظریه تأثیر و تأثر راهگشاست. عطار نیشابوری از شاعران عارف مسلکی است که در سده ششم می زیسته و احتمال تأثیرپذیری از آرای گنوسی درباره او مطرح است. بنابراین، بررسی مضامین و بن مایه های مشترک گنوسی و عرفانی در آثار او ضروری به نظر می رسد. نماد و نمود این مضامین در غزلیات عطار قابل ملاحظه و بررسی است. تضاد روح و جسم، هبوط روح و اسارت آن در ماده، غلبه خواب بر روح و فراموشی اصل خویش، سرگشتگی و احساس بیگانی روح در جهان ماده، شنیدن ندای غیبی، و حجابِ راه ازجمله مضامین مشترک در اندیشه های گنوسی و عرفان است. فرجامِ سلوک در عرفان وصال حق است؛ در کیش گنوسی از این وصال به دیدار با خویشتن تعبیر می شود که در غزلیات عطار نیز نمود دارد. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی، این بن مایه های مشترک در 165 غزل برگزیده عطار بررسی شده و هدف پژوهش تبیین احتمال تأثیرپذیری عطار از آرای گنوسی در غزل ها و درنتیجه پیوند آن با دیگرآبشخورهای فکری اوست.
بررسی و تطبیق ساختار و درون مایه ی اسرارنامه و مخزن الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
201 - 232
حوزه های تخصصی:
اسرارنامه ی عطار و مخزن الاسرار نظامی از مهم ترین مثنوی های عرفانی - حکمی ادبیات فارسی محسوب می شوند. وجود مضامین مشترک و گاه خط فکری یکسان این احتمال را ایجاد می کند که عطار در سرودن اثر خود از نظامی تأثیر پذیرفته باشد. در این جستار با تطبیق جزء به جزء محتوا و ساختار این آثار، همسانی ها و دگرسانی ها استخراج شده است. همسانی ها عبارت اند از: 1. انسان؛ 2. جهان هستی؛ 3. عشق؛ 4. سلوک؛ 5. نقد تصوف؛ 6. اندیشه های کلامی. ناهمسانی ها نیز شامل موارد زیر است: 1. ساختار متن ها؛ 2. جهان بینی دو شاعر؛ 3. بافت ادبی اشعار؛ 4. بینش اجتماعی؛ 5. «بقای بعد از فنا» در اسرارنامه و « فنا» در مخزن الاسرار . 6. نگرش دو شاعر در باب سخن؛ 7. ترکیب محتوایی. نتیجه ی حاصل از تطبیق کلی دو کتاب بیانگر اشتراکات فکری دو شاعر در مباحث بنیادین است. اگر دراین باره تفاوت هایی هم در محتوا و ساختار به چشم می خورد، حاکی از شخصیت، ساختار ذهنی و جایگاه متفاوت عطار و نظامی است؛ هرچند نمی توان به طورقطع تأثیرپذیری اسرارنامه از مخزن الاسرار را اثبات کرد؛ اما تشابه ذهنیّات منعکس در اشعار و موضوعات محوری دو اثر نموداری از این تأثیرپذیری است.
بررسی عنصر شخصیّت در حکایات مشترک هفت اورنگ جامی و مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسه تمثیل های داستانی آن ها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسه یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافت های اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد می پردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّت پردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشه های خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشه های خود بیشترین بهره را برده است.
بررسی تطبیقی الهی نامه و منطق الطیر عطار بر اساس سلسله مراتب نیازهای مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عطار تجربه والای عشق، خودیابی، خودشناسی و معرفت الهی را در کتاب های خود در اختیار همگان قرار داده است. او راه رسیدن به کمال را عبور از وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا می داند، او با خودشناسی و نشان دادن وجوه مختلف آدمی، کمال انسانی و رسیدن به سرچشمه عشق را برای انسا ن ها تضمین می کند. مزلو با تعیین سطوحی برای نیازهای آدمی در تلاش است تا انسان خود شکوفا را معرفی نماید. عطار می کوشد تا جام وجود را از می صافی لبریز کند و از جامعه خود نیز غافل نمی ماند، با توجه به بیان خواست های آدمی از زبان پرندگان در منطق الطیر و شاهزادگان الهی نامه، بررسی تحلیلی - تطبیقی نظریه نیازهای مزلو و دو کتاب الهی نامه و منطق الطیر پرده ای دیگر از علم و شخصیت عطار و را برای ما بازگو خواهد کرد. عطار پس از تجربه های خود و رسیدن به من برتر، جامعه خود را نیز آگاهانه به رشد هرچه بیشتر و همه جانبه تر فرا می خواند، مزلو نیز با مطالعه بر روی اشخاص موفق در پی یافتن مفهوم کمی برای انسان کامل است. اشعار عطار، نمودار عملی و نظری او در رشد نیازها است.
تحلیل بن مایه های گنوسی در مصیبت نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گنوس در لفظ به معنای شناخت است و به کیش هایی که رهایی از دنیا را در گرو رسیدن به شناخت می دانند، گنوسی گفته می شود. از بن مایه های مهمی که در متون گنوسی آمده است؛ غربت انسان در این جهان، ارزش روح و خوارداشت جسم، سرگشتگی و غفلت انسان، خوارداشت جهان مادی، خوارداشت عقل و رسیدن به شناخت یا گنوس است که به دلیل شباهت میان موارد مذکور و مسائلی که عرفای اسلامی مطرح کرده اند، در این تحقیق مصیبت نامه ی عطار انتخاب شد تا وجوه شباهت و تفاوت این موارد با جزئیات بررسی شود. سالک فکرت مانند سالکان گنوسی، نخست با احساس غربت در دنیا و متعلق نبودن به آن سلوکش را آغاز می کند و به وسیله وحی، ترک خود، راهنمایی پیری که واسطه فیض نیز است، به شناخت می رسد و بدین ترتیب از سرگشتگی رهایی می یابد و در مسیر شناخت قرار می گیرد. سالک فکرت در مقاله آخر و مواجهه با روح، به درک ارزش جان نائل می شود، مانند سالکان گنوسی که اصلاً برای رسیدن به گنوس یا شناخت، مراحل سلوک را طی می کنند.
نگاه به زهد در غزلیات عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۶۴-۲۳۳
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی اندیشه زهد در نگاه عطار، به بررسی غزلیات این شاعر برجسته و مؤثر در عرفان و تصوف اسلامی پرداخته است. در این تحقیق، نخست با مطالعه غزل های عطار، نمونه های مرتبط با زهد گردآوری و سپس به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد متن گرا در قالب سه نوع نگاه عابدانه، عارفانه و قلندرانه به زهد، بررسی، دسته بندی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در غزل های این شاعر، نگاه قلندرانه به زهد غالب بوده و بعد از آن به ترتیب نگاه عارفانه و عابدانه شواهد بیشتری داشته است. همچنین نگاه قلندرانه و عارفانه او به زهد اغلب منفی و گاه مثبت و نگاه عابدانه وی به زهد تقریباً مثبت بوده است. می توان گفت که مفاهیمِ عشق، پایبندی به جوهر دین، باور استوار به معاد، شفاعت و دلالت نبی، نکوهش زهد عادتی و پیوندهای آن، تجلی جلالیِ حق، کم زنی و گمنامی، ترک ماسوی الله، حیرت، فراخوانِ قلندری و رندی، تجربه دیدار با خویش و میل به میخانه و خرابات، صحبت پیر، تأثّر از معشوق مذکر، ناکارآمدی علم و علومِ فلسفه و کلام و گرایش به عناصر زردشتی و مسیحی، بن مایه نگاه های سه گانه عطار به زهد را شکل داده است.
شگردهای طنزساز در اسرارنامه
حوزه های تخصصی:
عطّار از جمله شاعرانی است که طنز را دستمایه انتقادهای سیاسی و نابرابری های اجتماعی عصر خویش قرارداده است. اوبرای بیان بسیاری از بی عدالتی ها و بی رسمی های اجتماع آن روز از زبان اشخاص تمثیل، نگاه نقادانه را با لحن طنزی می آمیزد.طنز یکی از شیوه های کلام است که هدف آن اصلاح و تزکیه است. شاعر یا نویسنده با هدف تعلیم و اصلاح دست به آفرینش طنز می زند و در این راه از شگرد های گوناگونی برای بیان مقاصد خود سود می جوید. از جمله عوامل طنزآفرین در اسرارنامه عبارتند از: خلق موقعیت های طنز آفرین، حضور شخصیت های دیوانه وساده لوح، ترکیب های زبانی، استدلال اشتباه از مقدمات، پاسخ غیرمنتظره (جواب هنری)، تشبیه به حیوانات،خراب کردن سمبل ها، پارادوکس(متناقض نما) و... . مطالعه شیوه های طنز در اسرارنامه نشان می دهد که عطار از انواع هنجارگریزی های زبانی و معنایی در متن سود جسته تا در خواننده ایجاد شگفتی وآشنایی زدایی کند. در بیشتر حکایت های اسرارنامه آفرینش طنز حاصل شگفتی سازی درگفت وشنود دو طرفه است وکردار کمتر دیده می شود. حکایت پردازی از شیوه های پرکاربرد برای استدلال در متون تعلیمی وعرفانی است عطار از طریق این تمثیل ها سیر حوادث وگفت وگوها را به اقتضای شخصیت ها در زمینه ای متناسب با اندیشه ومقصود خود به پیش می برد ، جهل وخرافه توده مردم را به ریشخند می گیرد و به انتقاد ازعوام فریبی و ریاکاری طبقه حاکم می پردازد. در این نوشتار قصد داریم به بررسی شگردهای طنزآفرینی در اسرار نامه بپردازیم.
تحلیل تطبیقی مراحل سفر اسطوره ای قهرمان و مقامات سفر عرفانی سالک در ادبیّات انگلیسی (برمبنای الگوی پیرسون- مار و الگوی عطار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفر (اسطوره ای/عرفانی)، از مفاهیمی است که نویسندگان بزرگ ادبیات داستانی به آن پرداخته اند. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی دو الگوی سفر در ادبیات ایران و جهان از منظر «اسطوره و عرفان» می پردازد. در الگوی پیرسون مار، به دوازده مرحله از منازل سفر اسطوره ای قهرمان اشاره شده است: معصوم، یتیم، جنگجو، حامی، جستجوگر، عاشق، نابودگر، آفرینش گر، حاکم، جادوگر، فرزانه و دلقک. در منطق الطّیر، اثر برجسته عطّار نیشابوری، به هفت وادی یا همان مراحل سفر عرفانی یا سلوک اشاره شده است: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا. هدف اصلی مقاله حاضر تطبیق مراحل دو الگوی مذکور از رهگذر بررسی یک رمان سفرمحور، به قلم جان بانیان (1678) و در زمره آثار کلاسیک مسیحی است. قهرمان داستان سالکی به نام ترسا است که از ویرانشهر راهی شهر آسمانی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که، دلیل اصلی همانندی میان مقامات سلوک در منطق الطیر و سیر و سلوک زائر، پیش زمینه مذهبی این دو اثر است. همچنین مشخص شد هر چند، میان مراحل سفر در دو الگوی عطار و پیرسون مار به دلیل اختلاف در تعداد منازل، تناظر یک به یک وجود ندارد، اما از آنجا که اثر مذکور سفری اسطوره ای عرفانی است، مقامات ترسا در قالب تحلیلِ تطبیقی هر دو چارچوب قرار می گیرد.
حکمت عملی در مصیبت نامه عطار نیشابوری با تأکید بر اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حکمت در جهان بینی اسلامی، عصاره خرد و روشن بینی ضمیر حکیمی است که شایستگی راهبری و هدایت انسان ها را دارد. حکمت عملی، شاخه ای از حکمت و ناظر به کنش و اعمال و رفتار انسان است؛ چه در ارتباط با خدا و چه ارتباط با خود و چه ارتباط با دیگران. حکمت عملی درحقیقت رهنامه زیست انسانی در دنیاست؛ بنابراین، واکاوی و موشکافی ابعاد آن از دیدگاه های مختلف اهمیت زیادی دارد. عطار نیشابوری، عارف و حکیم برجسته ایرانی قرن ششم، ازجمله کسانی است که واکاوی ابعاد حکمت عملی در اندیشه او می تواند به غنای تحقیقات علمی فرهنگ ایرانی بیفزاید. در مقاله پیشِ رو، تلاش شده است حکایات موجود در کتاب مصیبت نامه عطار، به روش تحلیل مضمون تبیین و تحلیل شود. این مقاله درپی پاسخ به این پرسش کلی بوده است که شاخص ترین و مهم ترین مضامین حکمت عملی در اندیشه عطار، چه مواردی است و جهان بینی عطار در حوزه تدبیر امور فردی و اجتماعی چگونه است؟ عطار به عنوان یک اندیشمند عارف، در حوزه تربیت فردی و تربیت سامان سیاسی و اجتماعی زندگی انسان دیدگاه های بسیار مهمی دارد. برای تبیین این اندیشه ها نخست، کل حکایات مصیبت نامه کدگذاری و دسته بندی محتوایی شدند که نتیجه ای چنین به دست آمد: در این کتاب مجموعاً 372 حکایت نقل شده است که در بررسی های ما، 127 حکایت در بخش اخلاق، 37 حکایت در بخش سیاست مدن و بقیه حکایات به عناوین متفرقه (غیرمرتبط با تحقیق حاضر) کدگذاری شده اند. اخلاق در میان سه بخش دیگر، بیشترین حکایات مرتبط با این پژوهش را به خود اختصاص داده است؛ هم بدان دلیل که اخلاق پایه و مایه تدبیر منزل و سیاست مدن است، یعنی تداوم آن ها به تقویت اخلاق است و هم بدان دلیل که عطار عارف است و عرفان، زیستی اخلاق محور را تجویز می کند. 127 حکایت در حوزه اخلاق دسته بندی شده است که خود آن ذیل سه فصل چهارچوب بندی شده است: 1. ارتباط با خدا، 2. ارتباط با دیگران، 3. ارتباط با خود. حکایات عطار درباره تدبیر منزل، نتیجه مهمی به دست نمی دهد؛ بنابراین، می توان گفت که لااقل در این کتاب، حوزه تدبیر منزل برای عطار اهمیت زیادی نداشته است. در حوزه تدبیر امور سیاسی و حکمرانی، عطار چهار شاخصه مهم را برای حاکم جامعه اسلامی واجب می شمارد که عبارت اند از: 1. عدالت ورزی، 2. ساده زیستی، 3. بخشش و بخشودگی، 4. نصیحت پذیری. عطار در حوزه سیاست مدن، هم در مقام یک حکیم، تجویزهای سیاسی دارد و هم خود به عنوان یک کنشگر سیاسی اجتماعی، تندترین انتقادات را متوجه حکومت های زمانه خود می کند.
عطار و ابن عربی (تأملی در شرح جامی بر قصیده ای از عطار)
در این مقاله سعی شده نسبت و ارتباط دو تن از بزرگ ترین حکیمان و عارفان حوزه اسلامی را مورد بحث و تأمل قرار دهد. از یک سو فریدالدین عطار نیشابوری که به حق یکی از سرآمدان مطلق اظهار و اکمال حضور عرفان در شعر فارسی است و دیگر شیخ محیی الدین ابن عربی که او را بزرگ ترین عارف نظری جهان اسلام می شناسند. از نظر تاریخی امکان دیدار این دو و نیز تأثیر عطار بر ابن عربی یا بالعکس مردود است؛ اما به ویژه در بحث وحدت وجود، همانندی آشکاری در متن آرای این دو بزرگ وجود دارد که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
ویژگی های حکمت ذوقی عطار
حکمت ذوقی شیخ فریدالدین عطار هم از جهت مبانی و ویژگی ها و هم از نظر زبان با حکمت بحثی متفاوت است. عطار در آثار پرشمارش در عمل کوشیده است، شاخص ها و عناصر حکمت خود را تبیین کند. این که سابقه و ریشه های حکمت ذوقی عطار چیست؟ و عطار از چه سرچشمه هایی برای تبیین حکمت مورد نظرش بهره برده است؟ و چه شاخص هایی حکمت ذوقی او را از حکمت بحثی جدا می کند؟ پرسش هایی است که، می کوشیم با توجه به زمینه های تاریخی، ذوقی، فکری و زبانی او به آنها پاسخ دهیم، برخی ویژگی های حکمت ذوقی عطار ریشه در اندیشه های ملامتیه دارد و برخی از آنها به شیوکه بیان او مربوط است که با توجه به شواهد شعری و زبان عرفانی خاص او مورد نقد و تحلیل قرار می گیرد.
تحلیل سفر مرغان در منطق الطیر عطار براساس کهن الگوی «سفر قهرمان» جوزف کمبل
یکی از رویکردهای مهم نقد کهن الگویی، تحلیل روایات کهن از رهگذر کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. نظریکه «سفر قهرمان» کمبل، ساختاری کلّی برای سفر ظاهری و باطنی متحوّل کنندکه قهرمانان در همکه ادوار و اقوام مختلف که به زعم کمبل دارای وجوه یک سانی هستند فراهم می آورد. کمبل سیر تحوّل و سفر قهرمان را به سه مرحلکه اصلی تقسیم می کند که عبارتند از: عزیمت، تشرّف و بازگشت. آرای کمبل دربارکه این کهن الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل تطبیقی و زیبایی شناسی آثار داستانی دارد. سفر مرغان در منطق الطیر، با مدد جستن از اجزای کهن الگوی سفر قهرمان کمبل قابل تحلیل است. در منطق الطیر، مرغان با اجابت ندای فراخوان هدهد برای دیدار با سیمرغ، پای در سفری به غایت دشوار می نهند و با گذر از هفت وادی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شوند که این امر رهاورد اصلی قهرمان مطابق با آراء کمبل در کهن الگوی سفر قهرمان است. شایان ذکر است با توجّه به اصلاحاتی که کریستوفر وگلر نسبت به مراحل سفر قهرمان کمبل انجام داده، در این گفتار با شیوکه سندکاوی و کتابخانه ای و رویکرد تطبیق و مقایسه به تحلیل سفر مرغان در منطق الطیر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سفر مرغان بیشترین تطابق ممکن را با اصول سه گانکه کمبل دارد.
مقایسه سیر العباد سنایی با منطق الطیر عطار
سیرالعباد سنایی غزنوی و منطق الطیر عطار نیشابوری از مهم ترین و ارزشمندترین سفرنامه های روحانی و عرفانی در ادبیات پارسی هستند که توسط دو عارف بزرگ و نامدار زبان و ادبیات پارسی دری سروده شده اند. این دو اثر گرانبها، اشتراکات و اختلافاتی با همدیگر دارند. اختلافات این دو از طرفی برآمده از ابعاد مختلف زندگی و اندیشه های سنایی غزنوی و تأثیرپذیری او از شعر غیرعرفانی است؛ چه سنایی شاعر تحقیق است و شعرش نیز کاملاً جنبکه عرفانی ندارد و آمیخته با عقل گرایی و فلسفه است، از سوی دیگر سنایی در آغاز راه است؛ بنابراین واضح است که گذشت زمان گنجینکه ادب و اندیشه های عرفانی را بارور ساخته و در منطق الطیر عطار به اوج می رساند و منطق الطیر عطار را شاهکاری عرفانی آمیخته با عشق و توحید می گرداند. هر دوی این آثار با زبان رمز سروده شده اند و بیانگر سفر روحانی سالک از عالم ناسوت به جهان لاهوت و گذشتن از منِ زمینی است که به منِ آسمانی خویش تبدیل می شود. در این مقاله به بررسی وجوه اختلاف و اشتراک این دو اثر پرداخته و نمایی کلی از این دو سفر روحانی به تصویر کشیده می شود. وجوه اختلاف و تمایز عبارت اند از: 1. آغاز متفاوت؛ 2. عقل و عشق؛ 3. نمادگرایی های متفاوت؛ 4. داستان پردازی متفاوت؛ 5. پایان متفاوت.
مخاطب شناسی حکایت های الهی نامه (بررسی دیدگاه مصالحت آمیز عطار نسبت به جامعه عصر خود)
در آثار عطار به ویژه درکتاب ستُرگِ الهی نامه، شخصیت های مختلف اجتماعی به عنوان نمادهایی برای طالبان و سالکان راهِ حقیقت و حتی گاهی در قالب «انسان کامل» دیده می شوند که با توجه به فضای قصه و حکایت، وظیفه ای خاص در پیشبُرد اهدافِ فراداستانِ عطار بر عُهده دارند. نگارنده در چندین سالی که به ترجمکه کامل الهی نامه دست یازیده است، بر این نکته نیک واقف گردیده که شاعر نسبت به افراد زیردست یا ضعیف و حتی در مواردی منفی در جامعکه عصر خود مانند پیرزنان، کنیزان، مُخنثان، گدایان، خلاف کاران و متهمان، اقلیت های مذهبی، حیوانات و حتی اشیای فاقدِ ارزشِ مادی مانند کلوخ و سوخته نیز نگاه مهرآمیزی دارد و از آنان جهتِ تبیین مقاصد انسانی و عرفانی خویش استفاده می کند. عطار این شخصیت ها و حیواناتِ نسبتاً ضعیف و یا اشیای ناچیز را در مقابل شخصیت های مهم جامعه یا حیوانات قوی یا اشیای دارایِ ارزش قرار داده تا بر خلافِ جامعکه بیرونی، ارزش آنها را بالاتر به ما ارائه دهد. در این مقاله، سعی بر آن است تا این نگاهِ معطوف به مصالحت و مدارایِ عطار به طور روشن و با ذکر شواهدی از الهی نامه، علی الخصوص با توجه به طبقه بندی جامعکه عصر عطار تبیین گردد تا گامی هر چند کوچک در راهِ شناخت این شاعر بلندآوازه برداشته شود.
بررسی تطبیقی مفاهیم عرفانی در اشعار عطار و سلطان باهو
عرفان نام علمی است از علوم الهی که موضوع آن شناخت حق و اسماء و صفات او است و راه و روشی که اهل الله برای شناسایی حق انتخاب کرده اند. عرفاء عقیده دارند که برای رسیدن به حقیقت بایستی مراحلی را پشت سر گذاشت تا نفس بتواند از حق بر طبق استعداد شخصی آگاهی یابد. عطار یکی از صوفیان ایرانی است که به شبه قاره پاکستان و هند نیامد؛ اما افکار ایشان مسلمانان پاکستان و هند را تحت تأثیر گذاشت. سلطان باهو شاعر قرن یازدهم هجری است. وی از افکار عطار تأثیرپذیرفته و تمایلات این شاعر به صوفی گری مشهود است. شعر وی افزون بر محتوای ادبی، اخلاقی و اجتماعی، مضامین بلند عرفانی نیز دارد. هر دو شاعر به علت تألیفات زیاد خود معروف هستند. هدف از تحقیق حاضر ارائکه مضامین و مفاهیم مشترک عرفانی در شعر عطار و سلطان باهو است و به دلیل کمبود تحقیق در این زمینه، هنوز سزاوار بررسی است.
بررسی مضامین و ابعاد عرفانی در حدیقه الحقیقه و منطق الطیر
عرفان و تصوف در ادبیات فارسى واژه های خاصى دارد که عارف از کلماتی مانند: بت، زنار، مغ، معشوق، خال، زلف، صنم، می، میخانه و... حرف مى زند و مرادش از این واژه ها، همان معنی ظاهرى نیست؛ بلکه قصد معانى دیگری دارد و همانا تمثیل و حکایات در عرفان مورد توجه عارف بوده است، تا به معبود او مى رسد. سیر و سلوک متصوف در میان مردم جنبه هاى مثبتی دارد که او با فضائل و اخلاق پسندیده و محبت، دیگران را جلب مى کند.عرفان واژه، بیان ادبی و اصطلاحات خودش را داراست که همین ویژگی ها سبب تفاوت ادبیات عرفانی در یک کشور می شود و حتى در یک مکتب عرفانی تصرف ادبی و زبانی متفاوت در شعر و غزل عرفانی شکل های گوناگون دارد و هر عارف از زبان و ادبیات خاصی در بیان عقاید و خصوصیات خود برخوردار است.
مرید یا منتقد؟ (احوال و اقوال مشایخ تصوف از نگاه عطار و گیسودراز)
نویسندگان عارف، هنگام سخن گفتن دربارکه احوال مشایخ یا نقل سخنان یا بیان حکایاتی دربارکه آنها معمولاً گزارشگری هستند که خود مریدانه به تحسین و تأیید و گاه حتی بزرگ نمایی این احوال و اقوال پرداخته اند. یکی از این نویسندگان، عطار نیشابوری است که در تذکرکه الاولیاء با رجوع به منابع پیش از خود، شرح احوال مشایخ صوفیه را گرد آورده است. دو سده بعد از عطار عارف دیگری مشهور به گیسو دراز در شرحی که بر الرسالکه قشیری نوشت، این شیوکه مرسوم را رعایت نکرد و در اثنای شرح خود، سخنان قشیری و دیگر عارفان را نقد کرد. نگاه وی به الرساله بیشتر نگاه یک منتقد است تا یک مرید یا شارح صرف. بدان دلیل که یکی از منابع اصلی عطار نیز کتاب الرساله بوده است. بر آن شدیم اقوال و حکایاتی که عطار از الرساله گرفته است را با شرح گیسودراز مقایسه کنیم تا تفاوت نگرش این دو عارف برجسته دربارکه مشایخ تصوف آشکار شود.
واکاوی اندیشه های زاهدانه در قصاید عطار و اشعار ابو العتاهیه
ابواسحاق اسماعیل بن القاسم معروف به ابوالعتاهیه، از شاعران مهم دوره عباسی است که پیرامون بی اعتباری دنیا، مرگ و پیری سخن می راند. او دنیا را به سراب، سایه و مِه مانند نموده، آن را موجی می خواند که غریق را به بازی گرفته است:
اُفٍّ لِدنیا تَلاعَبَت بِی/تَلاعُبَ الموجِ بِالغَریقِ
او مرگ را به جام تلخ و حوض آب با مزکه تلخ مانند کرده، در تصویری مرکب حمله مرگ به پیری را چون حمله پیری به جوانی می داند:
کَاَنَّکَ قَد هَجمتَ عَلَی مَشیبِی/کَما هَجَمَ المَشیبُ عَلَی شَبابِی
عطار از شعرای بزرگ متصوفه قرن هفتم هجری قمری ایران است. او برای بیان مقاصد زاهدانه خود کلام ساده و بی پیرایه و البته سمبلیک را انتخاب کرده است. دیوان اشعار شیخ شامل غزلیات و قصاید و رباعیات است.نگارنده با این باور که آثار عطار متمایل به زهد و ترک دنیا است، در این مقاله سعی دارد به نقد و تحلیل مضامین زاهدانه قصاید عطار با اشعار ابوالعتاهیه بپردازد.
روش شناسی تعبیر آراء و تجارب عرفانی عطار در تذکره الاولیاء
هدف عطار در تذکرکه الاولیاء نشان دادن یک نوع زیست عرفانی و روحانی است که دیگر انواع ادبی از بیان آن به نحو مقتضی ناقص هستند. عطار در گزاره های عرفانی با زبانی نو، چهرکه نویی از انسان را در تذکرکه الاولیاء رقم زده است. او با حوزکه محدودی که در عناصر روایتش داشته است، عناصری عمیق و اصیلی را برگزیده تا درجات و سلسلکه مراتب آن در چشم خوانندگان معقول نماید. تجارب عرفانی با ابعاد وسیع معرفتی، معنویت حاکم بر متن، تأویل ها و برداشت های عرفانی عطار از رفتار و حالات اولیاء از مؤلفه هایی هستند که سرگذشت اولیاء را به شکلی نو در تذکرکه الاولیاء بازسازی می کنند. مطالعکه روش شناسانکه این اثر از یک سو عمق جهان بینی عرفانی را در تاریخ عرفان اسلامی نمایان می سازد و از سوی دیگر، زوایای زندگی روحانی و قدرت و توان عطار را در احیاء و بازآفرینی تجارب عرفانی به تصویر می کشد. تحقیق در این نوشته مبتنی بر رهیافت های فلسفی کلامی و روان شناختی است.