مطالب مرتبط با کلیدواژه

لذت


۱۰۱.

سعادت آدمی در افق عالم مندی وجود انسان از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت لذت کمال اصالت وجود درک وجود عالم مندی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۶
فلاسفه و اندیشمندان مختلف مسئله سعادت آدمی را از زوایای متفاوت تحلیل و ارزیابی کرده اند. این مقاله در صدد است دگربار این موضوع را در افق اصالت وجود به نظاره بنشیند و نشان دهد که بن مایه اصطلاحاتی که از دیرباز در تبیین این مفهوم به کار رفته است، همچون واژگان لذت، خیر، کمال و درک، واژه وجود است. اصل اصالت وجود به عنوان مهم ترین رهاورد حکمت متعالیه همراه با برخی متفرعات آن همچون وحدت تشکیکی وجود، حرکت جوهری، اتحاد علم و عالم و معلوم و پویا و تشکیکی بودن وجود انسان و عالم مندی وجود انسان در تنویر و تعمیق حقیقت سعادت آدمی مهم ترین نقش را ایفا می کند. نتیجه حاصل از این مقاله این است که سعادت حقیقی مستلزم حرکت در مسیر استکمالی و اشتدادی وجود است و به نسبت حضور و شعور نسبت به مراتب بالاتر وجود، نوع التذاذ و استکمال و سعادت حاصله اشتداد و استکمال خواهد یافت.
۱۰۲.

نقش لذت طلبی فطری در کمال انسان از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی با استناد به آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لذت آیت الله مصباح یزدی کمال انسان نقش لذت طلبی لذت طلبی فطری لذت طلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۴۵
از میان مباحث انسان شناسی، موضوع فطرت انسان و در مسائل فطرت، گرایش لذت طلبی نقش محوری در کمال آدمی دارد. از منظر علامه مصباح یزدی لذت طلبی پنج قلمرو حسی، خیالی، عقلی، وهمی و روحی دارد که هرکدام با تفاوت رتبه، در کمال انسان نقش آفرین هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تأثیر این پنج نوع گرایش در کمال انسان از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در منظر معظم له گرایش به لذت حسی دو نقش در کمال انسان دارد: 1. مثبت: که موجب آرامش او می شود؛ 2. منفی: که مانعیت برای شکوفایی لذت های برتر انسان است. لذت خیالی، هم نقش زمینه ای برای تسلط شیطان بر انسان و هم نقش انگیزشی در رفتار انسان در دستیابی به کمال دارد. گرایش به لذت عقلی نیز سه نقش انگیزشی در تحصیل معرفت، و زمینه ای در ترجیح لذت های عالی، و نقش مدیریتی در هدایت لذت ها به سوی کمال انسان دارد. لذت وهمی عامل مؤثری در نشاط معنوی برای رسیدن به کمال برتر است و از طرفی مایه سلب آرامش نفس می شود. اما لذت طلبی روحی، دو نقش انگیزشی و مدیریتی برای رسیدن به کمال ایفا می کند، از سویی قوی ترین انگیزه برای دستیابی به کمال است و از جهتی لذت ها را در جهت شکوفایی استعدادِ لذت های اصیل، مدیریت می کند.
۱۰۳.

توصیف و تحلیل لذت و شاخصه های آن بر مبنای تعریف ابن سینا در اشارات و تنبیهات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ادراک حضوری الم سرور لذت نیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۰
اندیشمندان بسیاری برای تبیین معنای لذت والم، تعاریف گوناگونی بیان کرده اند. در تحقیق حاضر با روش تحلیلی و مقایسه ای بررسی می شود که از میان مشهورترین این تعاریف در تاریخ فلسفه اسلامی، کدام تعریف، اتقان و جامعیت و مانعیت بیشتری دارد. بنابر دیدگاه برگزیده، تعریف ابن سینا در کتاب اشارات و تنبیهات، نسبت به سایر تعاریف، دقت و جامعیت و مانعیت بیشتری دارد. البته این تعریف بر مقدماتِ حصول لذت تمرکز دارد و لذت را مصداقی از ادراک حضوری و نیل معرفی می کند؛ اما بنابر دیدگاه برگزیده در این مقاله، لذت، کیف نفسانی متمایز از ادراک و علم حضوری است؛ به بیان دقیق تر، لذت عبارت است از انبساط، بهجت و سروری که در نتیجه ادراک و وصول به آن چیزی حاصل می شود که نزد شخص مدرِک، ملائم و کمال است. این ادراک و وصول باید در شرایطی محقق شود که امر مضاد و مزاحمی برای حصول لذت وجود نداشته باشد. بنابر قیودی که در تعریف مذکور بیان شده، لذت، کیفی نفسانی، متمایز از ادراک، اختیاری، نسبی و برخاسته از نیازهای انسان است. در صورتی شخص به لذت دست می یابد که قدرت درک امر ایجادکننده لذت را داشته باشد و آن را برای خود خیروکمال ببیند. ابن سینا، لذت عقلانی را برترین لذت می داند. ازنظر او، میان مراتب گوناگون لذت های نفسانی می تواند تزاحم وجود داشته باشد و برای رفع این تزاحم باید نظام اولویت بندی منطقی و جامعی ارائه شود.
۱۰۴.

رابطه لذت و معنای زندگی از دیدگاه ارسطو و ملاصدرا

کلیدواژه‌ها: لذت معنای زندگی نیک بختی ارسطو ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
یکی ازدغدغه های بشر از زمان پیدایش بشر تا کنون پرسش از معنادار بودن زندگی است. معناداری دارای دو معنی، هدف داری، ارزشمندی است. قطعا معنای معناداری زندگی وابسته به نوع نگرش و جهان بینی هر فیلسوف متفاوت است. پژوهش حاضر درصدد بررسی پاسخ به این سوال است که آیا لذت با معناداری ارتباط دارد یا نه؟ انسان برای این که به معنای زندگی دست یابد لذت لازم است یا نه ؟ در این پژوهش مقایسه ی و تطببیق نظریه ارسطو و ملاصدرا در رابطه لذت با معناداری زندگی بررسی شده است. در این مقاله برای تحلیل مفاهیم از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. مهم ترین مبانی فلسفی که باعث تمایز و اختلاف بین این دو فیلسوف، تشکیک وجود است که ارسطو به تشکیک وجود اعتقاد ندارد. از دیدگاه ارسطو لذت و نیک بختی یک امر ثابت برای همه انسان ها می داند و قائل به مراتب مختلفی برای لذت نیست. نیک بختی را در این عالم منحصر می داند و به جزء عقلانی انسان اختصاص دارد. راه رسیدن به معنا را منحصر به حوزه فضلیت می داند.اما ملاصدرا با توجه به مبنای تشکیک وجود لذت دارای مراتب مختلفی باشد که لذت عقلی بر لذت حسی برتری دارند و از لحاظ مرتبه و شرافت وجودی بالاتر از عالم حس و ماده است. ملاصدرا نیک بختی را مربوط بعد جسمانی و روحانی می داند پس ملاصدرا به نیک بختی جامع قائل است اما منظور از جامع، عالم ماده، مثال، عقل می باشد. راه رسیدن به معنا را جکمت، قوه خیال، قوای باطنی می داند راه رسیدن به نیک بختی عمل اختیاری انسان می داند. مصداق واقعی نیک بختی را در جهان اخروی می داند.
۱۰۵.

غایت در فلسفه اخلاق؛ منظری قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غایت اخلاقی لذت فلاح فوز سعادت رضوان الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۰
غایت در اخلاق از مهم ترین موضوعاتی است که در اخلاق هنجاری و فرا اخلاق بررسی می شود. این مقاله با تکیه بر مباحث فلسفه اخلاق غربی و آیات قرآن کریم، از رهگذر مفهوم شناسی غایت و مباحثی نظیر تعدد یا وحدت غایت و تفاوت غایت در نظریه های هنجاری، به بررسی رابطه غایات متعدد و مختلف دست یازیده و در نهایت، غایتِ مورد اشاره قرآن کریم را تحلیل کرده و شاخصه های آن را بر شمرده است. به نظر می رسد که در فلسفه اخلاقِ غرب نظام رتبی بین مصادیق غایات به «لذت» ختم می شود، اما در ادبیات قرآنی، از آنچه در فلسفه اخلاق غرب، «غایت» خوانده می شود، با واژه هایی چون «فلاح» و «فوز» تعبیر شده است. با توجه به معناشناسی فلاح و فوز، «فلاح» مقدمه فوز است که از نظر رتبی، بالاترین وآخرین غایتِ قرآنی قلمداد می شود. فلاح، جنبه رهایی و خلاصی از شُرور دارد و در مقام ارائه راهکار برای رسیدن به نتیجه مطلوب است، اما فوز همان نتیجه مطلوبی است که در پی فلاح می آید و رهایی از عذاب، نائل شدن به رحمت الهی و بهره مندی از نعمت های جاودانه بهشتی و خلود در آن را همراه دارد و بالاترین مصداقِ فوز رسیدن به مقام «رضوان الهی» است. البته، نباید از نظر دور داشت که می توان تحلیلی غیر غایت گرایانه از مباحث قرآنی نیز ارائه کرد.
۱۰۶.

مقایسه دیدگاه ابن سینا و اپیکوریان درخصوص رابطه لذت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت لذت اخلاق ابن سینا اپیکور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۵
مسئله پژوهش در این مقاله تبیین جایگاه لذت و سعادت و نسبت آن ها نزد ابن سینا و اپیکور و بررسی تطبیقی مفاهیم مذکور در سنت فکری دو متفکر است. در پی گیری این مقصود برمبنای روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با محوریت لذت برتر و تعبیر کلیدیِ «درمان چهاربخشی»، رهیافت اپیکوریان به لذت و سعادت تبیین شده و ابعاد گوناگون لذت گرایی و اصالت حس نزد آن ها تشریح شده است. درواقع اپیکوریان اهداف اصلی نظریه ی اخلاقی را توصیف ماهیت سعادت و ترسیم روش هایی می دانند که شخص از طریق آن ها به سعادت دست می یابد. همچنین لذت برتر و انواع سعادت در سنت سینوی باتکیه بر فرجام گرایی ابن سینا و تمرکز بر مفهوم ادراک، تشریح شده است. ابن سینا بحث سعادت را با مقوله ی انواع لذت گره زده است. درنهایت ازآنجایی که اپیکور و ابن سینا برمبنای جهان بینی متفاوت، مفهوم منحصربه فرد خود را از لذت و سعادت ارائه داده اند، تحلیل تطبیقی برمبنای فضیلت محوری، ادراک و... صورت بندی شده است؛ چرا که یکی از جنبه های مهم فلسفه ی اپیکور و ابن سینا، نقش محوری اخلاق و فضیلت در جست وجوی سعادت بوده است. نوشتار حاضر برمبنای نکات مذکور، مقایسه دیدگاه اپیکوریان و ابن سینا را دنبال کرده است.
۱۰۷.

بررسی تطبیقی زیبایی و نسبت آن با لذت و خیر در فلسفه فلوطین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی فلوطین ابن سینا لذت خیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۹
حقیقت و ماهیت زیبایی به عنوان معقول ثانی، موضوع بحث فیلسوفان واقع شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی - تطبیقی به بررسی حقیقت زیبایی و نسبت آن با لذت و خیر از دیدگاه فلوطین و ابن سینا پرداخته شده است و نشان داده می شود که اندیشه های این دو فیلسوف علی رغم تفاوت های مبنایی در مبانی متافیزیکی، در این زمینه خاص قرابت قابل توجهی دارند. هر دو فیلسوف به تبع مراتب هستی، زیبایی را نیز دارای مراتب می دانند. فلوطین هرچند تحت تأثیر سنت افلاطونی، برای تناسب و تقارن در زیبایی امور محسوس نقش خاصی قائل است، اما به هیچ وجه این امر را علت و ملاک اصلی زیبایی در نظر نمی گیرد و ملاک زیبایی محسوس را نزد علل معقول آن و در رأس آنها خیر یا نیکویی مطلق می جوید و زیبایی محسوس را سایه ای از زیبایی معقول می داند. ابن سینا نیز هرچند به نظریه مثل باور ندارد، اما معتقد است که علت و ملاک زیبایی کمال یک موجود است. از نظر ابن سینا هم خود زیبایی و هم قدرت درک زیبایی ریشه در کمال موجود دارد. لذا عقول که فوق عالم محسوس اند از مرتبه بالاتری از زیبایی برخوردارند و واجب الوجود که کمال مطلق است، در اوج زیبایی و شکوه است و در عین حال، واجد کامل ترین ادراک از زیبایی.