مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
فطرت
منبع:
آیین حکمت سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
191 - 212
حوزه های تخصصی:
جامعه مدرن و تکنولوژیک امروزین، با همه پیشرفت های فزاینده اش، نتوانسته است آرامش روانی مطلوب را در اختیار اعضای انسانی اش قرار دهد. ازاین رو، تلاش فراوانی شده تا با ارایه نسخه های شفابخش بتوانند انسان های برخوردار از آسایش جسم را، آرامش روان ببخشند؛ اما به عیان دیده می شود که تا کنون در این راه توفیق چندانی نداشته اند. سر مطلب این است که جامعه انسانی عصر حاضر، درد معنویت دارد و حلقه مفقوده جوامع مدرن، نبود معنویت حقیقی است. نگارنده بر این باور است که ادیان الهی می توانند با ارایه معنویت حقیقی، راه پویندگان حقیقت را هموار کنند و امید رسیدن به ساحل نجات را در دل خسته انسان های برخوردار از اسباب مادی، زنده نگه دارند و محرک نیرومندی برای درنوردیدن دریای متلاطم پیش روی آنها باشند. نوشته پیش رو در صدد است مبانی و مؤلفه های معنویت حقیقی را که ریشه در معنا دارد و باطن رفتار انسانی را نمایان می سازد و به نوعی با نظام اعتقادی و اهداف عمل او در ارتباط است، از طریق منابع اصیل اسلامی بازنمایی کند.
مفهوم «فطرت»؛ امکانی برای طرح نظریه فلسفه تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد مطهری به واسطه مطالعه فلسفه غرب نخستین فیلسوف اسلامی است که متوجه اهمیت فلسفه های مضاف گشته است. در منظومه فکری ایشان، فطرت به عنوان ام المسایل، مبنای نظریاتی است که در فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه تعلیم و تربیت طرح کرده اند. فلسفه تاریخ از مباحث بسیار مهمی است که استاد مطهری در آن تحقیق فراوان نموده و مفهوم محوری آن تأملات نیز فطرت است. آنچه در این مقاله در پی بررسی آن هستیم، امکان طرح یک نظریه فلسفه تاریخ مبتنی بر فطرت است. طبق نظریه فطرت، وجود انسان بر ماهیت او مقدم است و آدمی هستی سیالی است که براساس حرکت جوهری استکمال می بابد. بنابر نظر استاد مطهری حکم وجود فردی انسان شامل وجود اجتماعی او نیز می شود. جامعه انسانی وجودی سیال است که ماهیت ندارد و حرکت وجود اجتماعی تاریخی انسان به سوی کمال و فعلیت تام خود تا پایان تاریخ، بدون توقف ادامه دارد.
تبیین نفی خشونت گرایی در دین از منظر ذات شناسی و معرفت شناسی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
115 - 138
حوزه های تخصصی:
بررسی دین از هرمنظری، بی گمان رابطه ای بسیار موسع با «وجود انسان» دارد و از دو منظر ذات شناسی نیاز آدمی به حضور و سیطره خداوند و معرفت شناسی آدمی از فهم دین، اهمیت خود را باز می کند، اما از آن جا که طرح مقوله دین، قطع نظر از مؤلفه های انسانی تأثیرگذار، امری است که با تکیه بر آن به وضوح نمی توان به تبیین رابطه دین با خشونت گرایی دست یافت، از این رو، سؤال اصلی نوشتار این است که رابطه دین با خشونت گرایی از منظر ذات شناسی انسانی و معرفت شناسی چگونه قابل تبیین است؟ در پاسخ، فرضیه ما متوجه دو عنصر اساسی انسانی دین یعنی عقلانیت و فطرت است. یافته های پژوهش که با روش تحلیل کیفی محتوایی و رویکرد تحلیلی- تبیینی ومتکی بر روش کتابخانه ای جمع آوری داده ها به دست آمده است، بیانگر آن است که دین مشخصاً بخشی تفکیک ناپذیر از وجود انسان است و عقلانیت و فطرت سلیم انسانی دو رکن اصلی آن را تشکیل می دهند. در نتیجه، از هر نظر با خشونت گرایی واجبار و تحمیق، رابطه امتناعی داشته و تنها با گرایش ناب عقلانی و فطری انسان محقق می شود و در تحقق، از انواع خشونت، ارعاب و اجبار و تروریسم - در هر سطحی - بی نیاز است.
اثبات عالم خارج از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۳
73 - 90
حوزه های تخصصی:
اثبات عالم خارج یا به عبارتی عالمی مستقل از مدرک، از مسایل اساسی، پرماجرا و جریان ساز در عالم تفکر بوده است و تأثیرات مهمی نیز در زندگی اجتماعی بشر داشته است. جریان هایی همچون سوفیسم، اید یالیسم و گونه های مختلف شکاکیت و جریان های کوچک برآمده از آنها، برخاسته از نوع واکنش اندیشمندان با این مسیله بوده است. این تعامل - در موارد بسیاری - وابسته به موضع معرفت شناختی آنها دارد؛ بدین معنا که با انکار یا پذیرش برخی از راه های معرفت، عالم خارج نیز قلمرو متفاوتی خواهد داشت. اینکه واقعیتی مستقل از ذهن انجام پذیرد و در صورت تحقق، مادی یا غیرمادی و یا ذهنی یا فراتر از ذهن باشد، در تعیین قلمرو عالم خارج نقشی اساسی دارد. انکار یا فروکاستن واقعیت به امور ذهنی و همین گونه عادت روان شناختی که موجب شکاکیت می شود، پاسخی منطقی و استوار نیاز دارد. ازاین رو در این نوشتار، نگارنده بنا دارد، دیدگاه علامه طباطبایی را در این زمینه بررسی کند. چهار استدلال بر اثبات جهان خارج از ذهن که علامه در آثار گوناگون خود به آنها پرداخته است، بررسی شده است. نگارنده در ابتدا نیم نگاهی به دیدگاه فیلسوفان و اندیشمندان صاحب نام در این زمینه خواهد داشت و سپس دیدگاه علامه طباطبایی را بررسی می کند. بیان استدلال های ایشان، بررسی استدلال ها از حیث قلمرو و محدوده مورد اثبات، از لحاظ اینکه آیا استدلال های ایشان تنها عالم جسمانی را اثبات می کند یا فراتر از آن است، از مباحث مورد تأکید در این نگاشته خواهد بود.
برهان تنبیهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
565 - 584
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه علامه طباطبایی وجود خدا، بدیهی اولی است و تمام براهینِ اثباتِ وجود خدا نیز برهان تنبیهی هستند. از جمله این براهین، برهان مشهور به صدیقین است که در میان حکمایِ پیشین برای اثبات وجود خداوند به کار رفته، اما علامه طباطبایی در تقریری بدیع، آن را به عنوان برهان تنبیهی مطرح کرده است. در این مقاله، سعی می شود که این برهان از جهت تنبیهی بودن تحلیل و نقد شود؛ از آنجا که این برهان به طور کامل، واجد ملاک برهان تنبیهی نیست، باید به تقریر دیگری از برهان تنبیهی دست یافت که این ملاک را به طور کامل یا در سطح بالاتری داشته باشد. در این مقاله تقریرهای مزبور بر اساس تحلیل فطرت و تحلیل فنا از آثار علامه طباطبایی استخراج و تبیین خواهد شد.
ساختار پیشینی نفس در نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی در مقام یک نظریه انسان شناسانه میان رشته ای بر آن است تا در پرتو چهار رویکرد نقلی، عقلی، شهودی و تجربی/تاریخی، طرحی از ساختار پیشینی هستی انسانی ترسیم کند که شالوده آن بر شوق ذاتی نفس به کمال مطلق استوار است. در این راستا، این نظریه می کوشد تا طرح خود را از مجرای تحلیل هستی شناسانه مفهوم فطرت به مثابه لازمه وجود مدرک و به واسطه اصطیاد گرایش های انحصاری نفس انسان تبیین کند.
بررسی تطبیقی- انتقادی دیدگاه های علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا درباره اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
121-138
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با روش تطبیقی انتقادی به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و الوین پلنتینجا در خصوص مبانی فلسفی اثبات وجود خدا پرداخته ایم. هدف در این پژوهش تبیین، تطبیق، و نقد و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و الوین پلنتینجا، می باشد. علامه طباطبایی معتقد است وجود خدا امری بدیهی است و ادله اثبات وجود خدا نیز صرفا بر بداهت وجود خدا استدلال می کنند . پلنتینجا معتقد است، یک سری گزاره های جزیی وجود دارد که بدون اعتقاد به وجود خدا نمی توان آنها را پذیرفت. خدا وجود دارد که این گزاره های جزئی را برای یک دین دار یک گزاره واقعا پایه معرفی می کند . با اینکه پلنتینجا اعتقاد به وجود خدا را پایه می داند ولی پایه دانستن وجود خدا به معنای بداهت وجود خدا نیست. به همین جهت تفاوت جدی بین این دو دیدگاه وجود دارد. اثبات بداهت وجود خدا و تصدیق دیدگاه علامه به غایت دشوار است، چنانکه دیدگاه پلنتینجا حداکثر دیدگاهی گمانی و استقرایی خواهد بود
ارزیابی بنیان های معرفت شناختی نسبیت فرهنگی با تکیه بر نظریه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸۶
51 - 77
حوزه های تخصصی:
نسبیت فرهنگی یکی از رایج ترین لوازم نسبیت گروی در معرفت شناسی شمرده می شود. بر اساس نسبیت فرهنگی، ارزش یک عنصر فرهنگی تنها در زمینه فرهنگی خاص قابل درک است. سه تقریر عمده از نسبیت وجود دارد: نسبیت مفهومی، نسبیت اعتقادی و نسبیت ارزشی- هنجاری. با تکیه بر معرفت شناسی و انسان شناسی فطری می توان به ارزیابی تقریرات نسبیت پرداخت. تقریرات نسبیت از مبانی نادرست معرفت شناختی در باب صدق نظیر شکاکیت یا انسجام و... تغذیه می شوند و به خطای روش شناختی مبنی بر خَلط نگاه توصیفی جامعه شناختی با نگاه تحلیلی فلسفی دچارند. با تکیه بر فطرت هم می توان از نوعی مبناگروی معرفتی مبتنی بر بدیهیات در حوزه معرفت دفاع کرد که تئوری مطابقت را ملاک صدق می داند و از نوعی واقع گرایی حمایت می کند و هم می توان از نوعی مبناگروی اخلاقی مبتنی بر بدیهیات در حوزه اخلاق دفاع نمود که به شیوه معقولی مشترکات معرفتی- اخلاقی جوامع و فرهنگ های گوناگون را توجیه و تبیین می کند. تداوم تاریخی و گسترش جغرافیایی عناصر جهان شمول فرهنگی چون حقیقت، معنویت، عدالت و آزادی فارغ از اشکال گوناگونش با محوریت فطرت انسانی، زمینه وفاق و همبستگی جوامع بشری را میسّر ساخته، نسبیت فرهنگی را به چالش می کشد.
بررسی تطبیقی نظریه فطرت استاد مطهری و نظریه کهن الگوی خداوند یونگ در باب منشأ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
787 - 806
حوزه های تخصصی:
پرسش از منشأ دین از پرسش های انسان مدرن محسوب می شود و مانند بسیاری از بحث های نوپدید دیگر، حاصل گذار انسان از سنت به مدرنیته است. این بحث با زمینه های دانشی دیگری و از جمله روانشناسی دین، جامعه شناسی دین، مردم شناسی و نیز تاریخ ادیان مرتبط است. تبیین یونگ از منشأ دین در فضای غرب و تبیین استاد مطهری از این مسئله در فضای اسلامی، از تبیین های مشهور در این زمینه هستند. تبیین یونگ با استفاده از مفهوم ناخودآگاه در روانکاوی و تبیین استاد مطهری با استفاده از مفهوم فطرت در فضای اندیشه اسلامی است. عمومیت و شمول کهن الگوها و فطریات، در ناخودآگاه قرار داشتن کهن الگوها و بالقوه بودن فطریات، بروز و ظهور کهن الگوها در شرایط خاصی مانند خواب و بروز و ظهور فطریات در حالات خاصی مانند ابتلا به خطرات، از اهم اشتراک های نظریات این دو اندیشمند است.
تبیین نظم شهر اسلامی بر اساس احکام ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
855 - 878
حوزه های تخصصی:
نظم شهر اسلامی را می توان با نظم فطری تعریف و تبیین کرد. نظم یک بایسته فطری و بدیهی در خلقت الهی است که در ابعاد مختلف و نظام های اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی، طبیعی و اعتقادی امکان بررسی و مطالعه دارد. نظم فطری هم بنا به آیات قرآن بر اصول ثابت و تغییرناپذیری استوار است. احکام ثابت، همان قانون های شریعت هستند که بر اساس فطرت انسان برای انسان ها وضع شده است. احکام اعتباری، قانون های متغیر هستند که بر طبق نیاز و مصلحت جامعه در دوره های مختلف ایجاد می شوند. در این زمینه پرسش های پژوهش حاضر عبارت است از اینکه اصول و احکام ثابت و نظم دهنده در شهر اسلامی چیست؟ ویژگی ها و معیارهای عملی احکام ثابت در شهر اسلامی کدامند؟ احکامی که بر زندگی مسلمانان تأثیر می گذارند و به عنوان سیستم نظم دهنده، شهر اسلامی را شکل می دهند و تعریف می کنند. احکام ثابت و فطری به عنوان قانون ها و اصول تغییرناپذیری در شهر اسلامی در طول زمان ها و مکان های مختلف ثابت بوده و تبعیت از آنها امری فطری و الهی است. احکام ثابت را می توان در قالب چهار دسته قانون های اخلاقی، عبادی، اجتماعی، خلقت زیست محیطی دسته بندی کرد. همچنین مهم ترین شاخص و معیار ثابت در شهر اسلامی قاعده حلال و حرام بوده که همیشه ثابت و تغییرناپذیر است. قانون ها و مقررات اعتباری در شهر اسلامی قراردادهایی هستند که در زمان ها و مکان های مختلف برای تأمین نیازهای مختلف جامعه و حل مسائل آن و نیز توسعه و پیشرفت شهری و جامعه، به شرط هماهنگی و تبعیت از احکام ثابت تدوین و اعمال می شوند.
شکوفایی معرفت توحیدی عالم ذر در دنیا بر اساس روایات (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت ما به خداوند متعال، ریشه در عوالم قبل از این دنیا دارد و آیات و روایات از معرفتی شهودی صحبت می کنند که ما در عالم ذر نسبت به خدا پیدا کردیم. چنین معرفتی در ما تثبیت شده است و با آن معرفت تثبیت شده، پا به دنیا گذاشتیم، اما نکته مهم در ارتباط با معرفت توحیدی عالم ذر، فراموشی چنین حادثه ای از سوی انسان ها است. این معرفت فطری در حالت اضطرار، هنگام شداید و مواجهه با مرگ، ظهور می یابد. این معرفت همچنین در حالت اختیار به تذکر فرستادگان الهی، می تواند شکوفا شود، آن اتفاق و شهود الهی به یادمان آید و حقیقت معرفت توحیدی در ما ایجاد شود. برای تبیین چگونگی ظهور معرفت توحیدی عالم ذر ابتدا به عنوان مقدمات تحقیق، مسائلی چون معرفت فطری عالم ذر در قرآن و روایات، تثبیت معرفت توحیدی در عالم ذر، فراموشی حادثه عالم ذر و ضرورت معرفت عالم ذر، بررسی شده سپس چگونگی شکوفایی معرفت توحیدی در عالم ذر در دو حالت اضطرار و اختیار، با توجه به آیات و روایات تبیین شده است.
تبیین و تحلیل صورت بندی برهان فطرت عشق در تفکر آیت الله شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت تفکر اسلامی برهان فطرت در اثبات وجود خدا، برهانی ملهم از آموزه های قرآنی و مبتنی بر رویکردی انسان شناسانه است. گرانیگاه برهان فطرت، التفاتی مضمر در نفس انسان نسبت به کمال بحت و مطلق است. آیت الله شاه آبادی به عنوان یک فیلسوف مابعد صدرایی، کوشیده تا معطوفیت ذاتی نفس به مفهوم کمال را در آمیزش با قاعده فلسفیِ تضایف در تفکر اسلامی، همچون تمهیدی جهت اقامه استدلالی برای اثبات وجود متعلق التفات نفس به کار گیرد. در مقاله پیش رو استدلال مذکور (برهان فطرت عشق)، در قالب دو قیاسِ اقترانی و استثنایی صورت بندی شده و لوازم و مقومات آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
تبیین و تحلیل صورتبندی برهان فطرت عشق در تفکر آیت الله شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درسنت تفکر اسلامی برهان فطرت در اثبات وجود خدا ، برهانی ملهم از آموزه های قرآنی و مبتنی بر رویکردی انسان شناسانه است. گرانیگاه برهان فطرت ، التفاتی مضمر در نفس انسان نسبت به کمال بحت و مطلق است. آیت الله شاه آبادی به عنوان یک فیلسوف مابعد صدرایی کوشیده تا معطوفیت ذاتی نفس به مفهوم کمال را در آمیزش با قاعده فلسفیِ تضایف در تفکر اسلامی ، همچون تمهیدی جهت اقامه استدلالی برای اثبات وجود متعلق التفات نفس به کار گیرد. در مقاله پیش رو استدلال مذکور (: برهان فطرت عشق)، در قالب دو قیاسِ اقترانی و استثنایی صورتبندی شدهو لوازم و مقومات آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
نگرش کلامی به ملاک انسانیت با تکیه بر متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و معرفی انسان و بحث از معیار انسان شدن او، ریشه در تاریخ معرفت بشر دارد و کمتر صاحب اندیشه ای است که در برهه هایی از زندگی خویش با آن مواجه نشده باشد. ازاین رو، پاسخ به پرسش «عامل اصلی تفکیک کنندة انسان از دیگر موجودات، و معیار اصلی انسان بودن چیست؟» ضروری و مهم به نظر می رسد. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی، سعی دارد پاسخ پرسش مزبور را با جست وجو و از متون دینی به دست آورد. متون دینی به منظور تبیین فصل جداکنندة انسان از دیگر موجودات، به عواملی همچون اهل حمد و سپاس الهی بودن، حیا، بهره مندی از عقل، پایبندی به دستورات الهی و فطرت اشاره کرده اند. هریک از این عناوین ساحتی از وجود انسان را معرفی می کند. عنوان جامع بین این عوامل را می توان «فطرت» دانست.
خداجویی فطری آدمی؛ بررسی و مقایسه آراء اندیشمندان معاصر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فطرت»، امری تکوینی و جزئی از سرشت انسان است که به بعد روحی و معنوی او مربوط می شود. در وجود این فطرت الهی، که زمینه ای برای خداجویی و خداشناسی فطری است، در میان متفکران اسلامی اختلافی نیست. به نظر می رسد، اختلاف بر سر چگونگی راهکارها، و روش ها، در اثبات فطرت و ویژگی های امور فطری و رابطه آن با دین است. ازاین رو، تقریرهایی متنوع و تا حدی متفاوت در آثارشان وجود دارد. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی بر آن است که با استناد به دیدگاه اندیشمندان معاصر اسلامی ، که برگرفته از قرآن و سنت الهی است، به اثبات وجود فطرت و جایگاه آن بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اندیشمندان اسلامی، برای وجود فطرت در آدمی، از راهکارهایی همچون شهود باطنی و عرفانی، شواهد تاریخی و تجربی، ادله عقلی و نقلی استفاده کرده اند که مهم ترین آن، استدلال عقلی است و سایر راهکارها تأییدی بر آن محسوب می شود.
بررسی ساختار نظام بین الملل موجود از منظر امام خمینی ره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد هر رویة رفتاری از سوی بازیگران فعال اجتماعی و پذیرش بازیگران منفعل سبب شکل گیری ساختار اجتماعی خاصی می گردد. از منظر امام خمینی ره ارزش های دینی و ارزش های انسانی (فطرت) دو شاخصة اجتماعی هستند که از ایجاد ساختار اجتماعی سلطه جلوگیری می کنند. رویه رفتاری ضددینی و فطری بازیگران سیاسی فعال در عرصة بین الملل منجر به ایجاد ساختار و نظم نوین جهانی تهی از دین و ارزش های انسانی شده است. ساختار کنونی روابط بین الملل هر چند مشتمل بر مؤلفه ها و نهادهایی همچون حقوق و سازمان بین الملل است؛ اما خوی استبدادی به خود گرفته است. در این ساختار استبدادی، فقط منافع، امنیت و هویت آزاد برخی از بازیگران (واحدهای سیاسی قدرتمند) تأمین خواهد شد. بدون تجدیدحیات اجتماعی دو مؤلفه «دین» و «فطرت»، امکان استیفای منافع عمومی جهانی فراهم نخواهد شد. ازآنجاکه ساختار و نظام کنونی بین الملل از بازگشت این دو عامل نافی سلطه به ارزش های اجتماعی ممانعت می کند، امکان اصلاح ساختار و استیفای منافع عمومی وجود ندارد و تغییر نظام جهانی و ساختار رفتاری آن ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر به بررسی این موضوع می پردازد.
بررسی نحوة کنش بازیگران بین المللی در ساختار بین الملل موجود از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال تحلیل رفتار و ملاک های رفتاری کنشگران بین الملل در تعامل با یکدیگر است. ازآنجاکه بازیگران بین المللی در ساختاری پیش ساخته به تعامل می پردازند. مقاله با روش تحلیلی توصیفی تلاش می کند رابطة میان رفتار کنشگران با اهداف آنان و تأثیر پذیری از ساختار موجود را از منظر آیت الله جوادی آملی ارزیابی کند. از این طریق می توان به طبقه بندی، سطح تحلیل جامع و پیش بینی مطلوبی درخصوص رفتار بازیگران دست یافت. نوشتار حاضر معتقد است نگرش دینی کامل ترین رویکرد تبیینی است، بدین روی، اساس محتوای نوشته متون به دست آمده از یکی از بزرگ ترین تحلیل گران دینی است که در زمینة روابط بین الملل صاحب نظر است. بازیگران مستکبر با حذف ارزش های دینی و انسانی، ساختاری مبتنی بر منافع و امنیت شخصی از طریق سلب امنیت و منافع دیگر کنشگران پدید آورده اند. کنشگران سلطه ستیز با محوریت ارزش های دینی و انسانی به دنبال بنا نهادن ساختار جدیدی هستند که تأمین کنندة منافع و امنیت عادلانه برای همة کنشگران جهانی باشد.
بررسی تحلیلی رابطه حسن و عشق در اندیشه عرفانی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متین سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۷
137 - 163
حوزه های تخصصی:
مفاهیم حسن و عشق یکی از مهم ترین مفاهیم عرفان اسلامی است که ارتباط عمیقی با مفهوم تجلی حضرت حق دارد. در کیفیت تجلی خداوند، این دو مفهوم ترجمان مدارج هستی شناختی و معرفت شناختی هستند که در دو قوس نزول و صعود مطرح می شوند. بدین ترتیب، در قوس نزول، تجلی حاصل ملاحظه حسن ذاتی خداوند در مرآت اکوان و عوالم است و در قوس صعود، عشق راهبر انسان برای شهود این تجلی جمال مطلق است. در مقاله حاضر این موضوع با رویکرد به اندیشه عرفانی امام خمینی بررسی و تحلیل خواهد شد.
اجماع عام یا فطرت: دو چهره از یک استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود یک حس مشترک در همه انسان ها در گستره تاریخ، ادیان توحیدی را بر آن داشته است که با اندیشه های عقلی، خداشناسی و خداجویی فطری را مستدل نمایند. این تلاش در غرب به برهان اجماع عام و در فضای اندیشه اسلامی به برهان فطرت مشهور است. این تحقیق بنیادی با روش تحلیلی تطبیقی، در پی پاسخ گویی به این سؤال است: آیا می توان ادعا نمود برهان اجماع عام و برهان فطرت تقریرهای متفاوت از یک استدلال به شمار می آیند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برهان اجماع عام چهره ای متفاوت ار برهان فطرت را به ذهن متبادر می سازد و در برخی از تقریرها با تکیه بر همگانی بودن (به جای فطری بودن)، با برهان فطرت رابطه عموم و خصوص من وجه می یابد. این دو استدلال در اموری مانند، شکل، تقریر، رویکرد و بهره گیری از عقل عمومی بشر به جای فطرت، متمایز هستند؛ اما در بسیاری موارد مانند بالقوه بودن امور فطری، استدلال از طریق ذات اضافه بودن گرایش خداجویی، عدم استقلال وتکیه بر براهین دیگر در اثبات وجود خداوند به یکدیگر شبیه می باشند.
نقد نگره تفکیکی در تبیین باور فطری به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۰
33 - 62
حوزه های تخصصی:
از باور فطری به خدا، تقریرها و تفسیرهای متعددی ارائه شده است. یکی از این تقریرها، تفسیر باور فطری به معرفت قلبی است که نه از سنخ علم حضوری و شهودی است و نه از سنخ علم حصولی؛ بلکه معرفتی است که خداوند در جان و قلب انسان به ودیعه گذاشته شده و صنع او می باشد. این تقریر که توسط طرفداران رویکرد تفکیکی ارائه شده است، از لحاظ مبانی، محتوا و روش با ایرادهای مختلفی نظیر تعطیل عقل از شناخت حصولی خداوند، انکار علم حضوری به خدا و نظایر آن مواجه است و درنهایت نمی تواند معیاری برای توجیه باور فطری به خدا ارائه دهد. در مقاله حاضر سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین و بررسی انتقادی این دیدگاه، به ارائه دیدگاه مختار بپردازد. در تقریر مطلوب، باور فطری به خدا به معنای باور قلبی و از سنخ علم حضوری خواهد بود. در علم حضوری به دلیل اینکه علم عین واقع است ، خطا در آن راه ندارد و در مقام اثبات و توجیه نیز «خودموجه» می باشد.