مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
کاربردشناسی
حوزه های تخصصی:
دانش کاربردشناسی از شاخه های زبان شناسی است که می تواند در حوزه تفسیر قرآن وارد شود و ابعاد معنایی این آیات را در سطح مراد جدی آشکار سازد و به تفسیر و تبیین معانی پاره گفت ها در هنگام کاربرد و بر اساس شرایط و موقعیت زمانی و مکانی تولید پاره گفت بپردازد.قرآن کریم بارها به موضوع طعام و حلّیت و حرمت آن توجه کرده است. این موضوع همواره با یکی از وجوه مربوط به امر نبوت و رسالت، به ویژه لزوم تبعیت از فرستاده و شخص برگزیده الهی برای جلوگیری از گمراه شدن در پیوند است. بر اساس آیه ۹۳ سوره آل عمران می توان گفت که در میان امتهای موحد قبل از نزول تورات نیز امر حلیت و حرمت به مقتدا و پیشوای دینی باز می گشته است. رویکرد کاربردشناسی در فهم این آیه نشان می دهد که موضوع خوراکیها و خوردن، موضوعی ذو ابعاد است که طرح آن در قرآن کریم با موضوعات و مفاهیم مختلف درآمیخته است و البته در این میان، مفهوم توحید و نبوت پیامبر اسلام و نیز برگزیدن و تبعیت از امام و مقتدا، از اصلی ترین مفاهیمی است که با این موضوع پیوند خورده است.
بازتاب فمینیسم از رهگذر کارکرد اصول همکاری گرایس در نمایشنامه سالارزنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
103 - 121
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی کارکرد اصلی مهم در تحلیل گفتگو می پردازد که به فیلسوف معاصر پل گرایس تعلق دارد. او معتقد است مکالمه میان افراد، علاوه بر رد و بدل کردن اطلاعات، بر پایه همکاری میان آنها است و در همین راستا اصلی به نام «اصل همکاری» را مطرح می کند که شامل قواعدی درباره زیربافت متون است. از آنجا که اصل همکاری گرایس در رابطه با گفت وگو مطرح شده، می توان آن را در تحلیل متون نمایشی به کار برد. در این مقاله، «اصل همکاری» گرایس در نمایشنامه سالارزنان اثر کاریل چرچیل مورد کاوش قرار می گیرد و تلاش می شود که در راستای این بررسی، به رویکردهای سیاسی - فمینیستی موجود در متن پرداخته شود، چرا که بی گمان گفت وگوها بخش عمده ای از این رویکردها را نشان می دهند. هدف این مقاله این است که نشان داده شود چطور بهره گیری از رویکردهای زبان شناختی و استفاده از امکانات گفت وگو می تواند به نمایشنامه نویس در روند خلق اثر یاری رساند.
بازخوانی «دلالت زبانی» در فهم و تفسیر کتاب و سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
145 - 121
حوزه های تخصصی:
«طرح دلالت زبانی»، درمقابل «دلالت منطقی»، رابطه ی «لفظ» و «معنا» را در «زبان طبیعی» بازنمایی می کند. در این طرح، فرایند «دلالت»، وابسته به «کاربرد» و به وسیله ی عامل «تفسیر» انجام می گیرد اما دلالت منطقی، تنها تابع قرارداد است. مروری بر آثار زبان شناختی مسلمانان نشان می دهد که نظریه ی دلالت میان آنها به صورت طیفی از دلالت منطقی تا دلالت زبانی، و بیشتر متأثر از رویکرد منطقی است؛ حال آنکه قرآن کریم و روایات در فضای «زبان طبیعی» صادر شده اند. از این رو بایسته است دلالت الفاظ کتاب و سنت در ساختار دلالت زبانی تبیین گردد؛ نه دلالت منطقی. درنتیجه، دلالت الفاظ علاوه بر «سیاق متن» به «کاربرد» نیز وابسته و فعالیت «تفسیر» در آن نقش آفرین خواهد بود. براین پایه «کاربرد»، در تفسیر قرآن کریم: موقعیت الفاظ در فضای نزول و خطاب آیات، و در روایات: مورد و موقعیت صدور حدیث است. ریزگان و کاربست این رویکرد در علوم قرآن و حدیث، پژوهش هایی جداگانه می طلبد.
خوانش مفاهیم اخلاقی نهج البلاغه با تکیه بر استلزام ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 166
حوزه های تخصصی:
توجه به مقوله های غیر زبانی در پژوهش های حوزه زبان شناسی، از جمله کاربردشناسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در نظر گرفتن بافت و سیاق و عنصر انسانی همراه با روابط بینافردی در تحلیل متون موجبِ دست یابی به معانی پنهان و ناگفته هایی می شود که اگر چه ظاهراً در کلام مطرح نشده اند، اما جزء جدایی ناپذیر آن به شمار می روند. این ناگفته ها و معانی ضمنی که «استلزام ارتباطی» نامیده می شود، در پی نقض اصول همکاری گرایس (Grice, 1975) به دست می آید. مقاله پیش رو، کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و با خوانش کاربردشناختی، استلزام ارتباطی و معانی تلویحی و ضمنی را در دو حوزه اخلاقی آفات زبان و احسان و نیکی در نهج البلاغه مورد بررسی قرار دهد، تا از این رهگذر به فهم و تفسیر دقیق تری از آن ها دست یابد. برای انجام این پژوهش، 71 پاره گفته با موضوع آفات زبان و احسان و نیکی انتخاب شد و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که امام (ع) با بینشی عمیق و به مقتضای موقعیت و شرایط، بیشتر از واژه ها و تعبیرهایی بهره برده اند که زیرمجموعه استلزام سنج ه ای و عمومی قرار دارد که دو نوع مهم از انواع استلزام به شمار می آیند. در پاره گفته های بررسی شده، فزونیِ استلزام سنج ه ای بر تعیین منزلت و جایگاه مفاهیم مورد نظر اشاره می کند و استلزام عمومی بر میزان اهمیتِ محتوای کلام دلالت دارد. از میان ویژگی های استلزام نیز این یافته به دست آمد که حذف نکردن استلزام، نشان گر ثبات عقیده و موضع امام علی(ع) در مفاهیم اخلاقی یاد شده است و تغییر ظاهری پاره گفته ها، ناشی از تناسب کلام با موقعیت های گوناگون است.
کاربردشناسی و کاربست آن در آگهی های تجاری: آگهی دورتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
209 - 227
حوزه های تخصصی:
آگهی های تجاری، رهاورد زندگی شهری است. اگر چه در وهله نخست، سازندگان یک آگهی تجاری در پی معرفی محصول خود و اقناع مخاطبان هستند، اما نقش فرهنگ ساز و تأثیر گفتمانی آن ها در جامعه نبایست نادیده گرفته شود. هدف این پژوهش، واکاوی میزان رعایت اصول ادب در آگهی های تجاری در جایگاه گفتمان است. با واکاوی و ژرف نگری در لایه های زیرین گفتمان برخی آگهی های تجاری، می توان دریافت که گفتمان آن ها افزون بر زیر پاگذاشتن اصول ادب، به گسترش ارزش های ناپسند فرهنگی می پردازند. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و رویکرد آن نیز تلفیقی از اصول تعاون گرایس (Grice, 1975) و اصول ادب لیچ (Leech, 1983)، و اصول ادب براون و لوینسون (Brown, & Levinson, 1987) است. پیکره پژوهش شامل سه آگهی تجاری از مایع ظرف شویی دورتو است که به روش هدف مند انتخاب شده اند. این آگهی ها در فاصله زمانی سال های 1396 تا 1399 از شبکه های مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شده اند. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که در این آگهی ها طبق اصول ادب لیچ (Leech, 1983)، اصول تأیید، تواضع و سازش رعایت نشده اند و بر مبنای اصول ادب براون و لوینسون (Brown, & Levinson, 1987) افراد از راهبردهایی مانند بیان مستقیم و صریح بهره گرفته اند که در این راهبرد بیشترین تهدید وجهه به چشم می آید. اگر چه در برخی مکالمه ها نیز سعی کرده اند از راهبردهای ادب سلبی و ایجابی استفاده کنند اما با نقض اصول ادب لیچ وجهه طرف مقابل را مورد تهدید قرار داده اند و منجر به ایجاد تنش در مکالمه ها شده اند و به این ترتیب، گفتمانی غیر مؤدبانه را ایجاد کرده اند.
کاربست «دلالت زبانی» در فهم و تفسیر قرآن کریم؛ مطالعه موردی: «مسئله محکم و متشابه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
196 - 171
حوزه های تخصصی:
«محکم و متشابه»، مسئله ای کهن و پردامنه در علوم قرآن و تفسیر آن بوده و هست. شناخت و تحلیل این پدیده در فهم و تفسیر قرآن کریم، نقشی به سزا دارد و پژوهش گر قرآنی را از خطا و تفسیر به رأی بازمی دارد. مقاله حاضر با رویکرد «دلالت زبانی» که به تازگی در فهم و تفسیر قرآن و سنت به کار آمده است، به بررسی مسئله «احکام و تشابه» در قرآن مجید می پردازد و یافته های خود را در این باره با نتایج قرآن شناختی مرحوم علامه طباطبایی می سنجد. در این پژوهش سه عنصر: «اشتراک لفظی، اختلاف در اَفهام و غیاب فضای خطاب»، از علل برجسته پدیده «تشابه معنایی» در چارچوب دلالت زبانی شناخته شده است. همچنین ، محکم بودن تمام آیات قرآن در ساختار دلالت زبانی، نسبیت در تشابه معنایی آیات و نیازمندی غیرمخاطبان به تعلیم از سوی «عالمان قرآن» از دیگر نتایج مهم این پژوهش است. نیز، شایان ذکر است، این نوشتار در تلاش برای پیشنهاد تفسیری نوین از آیه هفتم سوره آل عمران با بهره گیری از دلالت زبانی است.
تحلیل اغراض ثانوی فعل امر در اشعار اجتماعی مجموعه آیینه ای برای صداها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیام اصلی گزاره های ادبی در معانی یا اغراض ثانوی آنها نهفته است و مولّف آن را به شیوه ای هنرمندانه و زیبا برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب به کار می-گیرد. کنش گفتاری یکی از زیرشاخه های کاربردشناسی و هدف آن، بازگشایی معانی ضمنی است؛ چنان که قرن ها پیش از ظهور آن، علم معانی سنّتی وظیفه تصریح اغراض ثانوی را در قالب گزاره های خبر و انشا بر عهده داشت. فعل امر به عنوان یکی از زیر مجموعه های انشای طلبی در علم معانی، کاربردهای متنوعی دارد و تحلیل کاربردشناسانه آن ، نقش مهمّی در کشف لایه های پنهان روان و تفکّر نویسنده داشته و سبب پیوند هرچه بیشتر عاطفه و بینش شاعر و مخاطب می گردد. محمّدرضا شفیعی کدکنی، شاعر برجسته معاصر با کاربرد فراوان فعل های امر در مجموعه آیینه ای برای صداها، تصویرپردازی و مفهوم سازی اشعار را تحت تاثیر قرارداده است. بررسی ها گویای آن است که شفیعی کدکنی با کاربرد هنرمندانه فعل های امر در بافت تناسبی و تقابلی شعر و به کارگیری عناصر بلاغی متعدّد، توانسته آ نها را در کاربردهای ترغیبی، آرزومندی، التماسی، ارشادی و هشداری در کنار کاربردهای تلویحی دیگری چون بیان شگفتی، تعجیز و تهدید تصویرسازی کند. این اغراض برابر با کنش منظوری در نظریه کنش های گفتاری آستین هستند که با توانایی هنری شاعر در نحوه ارائه آنها، قدرت تاثیرگذاری بر مخاطب و برانگیختن احساسات یا حتّی انجام عمل را بازگو می کنند و گویای کنش فرابیانی یا تأثیری آستین هستند.
معیارسازی خرده آزمون های کاربردشناختیِ پروتکلِ ارزیابی مهارت های ارتباطیِ مونترآل (پروتکل ام.ای.سی.) در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشاهدات بالینی و تجربی گسترده نشان داده اند که آسیب به نیمکره راست و مناطق خارج از نواحیِ سنتیِ زبان در مغز، به همراه برخی از بیماری های زوال مغز و آلزایمر، می توانند بر توانایی های ارتباطی افراد اثر بگذارند. در گذشته برخی از پژوهشگران متوجه چنین مشکلاتی در بیماران شده بودند، اما به دلیلِ نداشتن ابزار مناسب قادر به ارزیابی و توصیفِ دقیقِ این اختلالات نبودند. در سال 2004، ژوانت و همکاران ابزاری جامع، یعنی پروتکل ارزیابی مهارت های ارتباطی مونترآل (پروتکل ام.ای.سی.)، را برای زبان فرانسه و به منظورِ ارزیابی این نوع مهارت ها طراحی کردند. پژوهش حاضر به معرفی و معیارسازیِ خرده آزمون های کاربردشناسی (خرده آزمون های تفسیرِ استعاره و تفسیرِ کنشِ گفتاری) نسخه فارسی این پروتکل پرداخته است. تعداد 150 شرکت کننده در دو گروه سنیِ 25-44 سال و 45 – 64 سال، و دو گروه تحصیلی کمتر از 12 سال و بالاتر از 12 سال سابقه تحصیلات رسمی در این پژوهش شرکت کردند. این گروه بندی ها برپایه مطالعات مرتبط در دیگر زبان ها انجام شد. نمره هشدار برای دو خرده آزمونِ یادشده براساسِ صدک دهم هماهنگ با نسخه اولیه فرانسه آن تعیین شد. نتایج نشان داد که، همسو با پژوهش های انجام شده در زبان های غربی، مانند انگلیسی و فرانسه، در زبان فارسی نیز متغیر تحصیلات، درمقایسه با متغیر سن، اثر بیشتری بر عملکرد آزمودنی ها داشته است.
معانی ثانوی جمله های پرسشی در اشعار پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
223 - 252
حوزه های تخصصی:
جمله از نظر صورت به شکل های خبری، پرسشی و امری به کارمی رود؛ اما از نظر معنا، می توان برای هر یک از این جمله ها، معنایی خاص و متفاوت در نظر گرفت. بحث معانی ثانوی و یا معانی چندگانه یک جمله از قدیم مورد نظر علمای بلاغت به ویژه در حوزه علم معانی بوده است. در قرون اولیه اسلامی روی معانی ثانوی جملات سه گانه فوق بحث های فراوانی شده است. در دوره جدید نیز در کاربردشناسی به این امر بسیار پرداخته شده است. در این پژوهش، اشعار پروین اعتصامی از منظر معانی ثانوی جملات پرسشی بررسی شده اند. پرسش این تحقیق آنست که جملات پرسشی دیوان پروین، چه معانی ثانویه ای دارند، تا مشخص گردد ظرفیت جملات پرسشی در زبان فارسی و در بافت ادبی چه مقدار است. بررسی داده ها نشان می دهد که از مجموع 639 جمله پرسشی دیوان او، 34 جمله با پرسش واقعی و بقیه در معنای ثانوی به کار رفته اند و جملات پرسشی با معنای ثانوی نیز، مجموعاً 29 معنی ثانوی را بیان می کنند که بیشترین به استفهام انکاری و کم ترین به حسرت و شمول حکم اختصاص دارد؛ بیان چندین معنای ثانوی در یک جمله، بطور همزمان نیز در آثار وی بسیار یافت می شود. این بررسی نشان می دهد که با وجود متفاوت بودن دوره زمانی و زن بودن شاعر، متن ادبی بررسی شده، همانند متون ادبی دیگر بزرگان ادب فارسی، تمایل بیشتری به کاربرد جمله های پرسشی در معنای ثانویه دارد و بافت ادبی ظرفیت استفاده از جمله پرسشی در معانی ثانوی را تشدید می کند.
گفتمان کاوی احتجاج در سخنان امام علی(ع) پژوهشی با رویکرد کاربردشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
239 - 264
حوزه های تخصصی:
احتجاج یکی از رویکردهای کاربردشناسی است که در این جستار در گستره تحلیل گفتمان بررسی می شود. البته به سختی می توان تحلیل گفتمان را از سایر تخصص هایی که به بررسی گفتارها می پردازد متمایز ساخت، زیرا تحلیل گفتمان، همان تحلیل کاربرد زبانی است و آن در واقع بررسی کاربرد کنشی گفتمان است. و احتجاج به مجموعه ای از تکنیک های گفتاری اطلاق می شود که هدف آن، جلب توجه مخاطبان به مسائل ارائه شده یا بالا بردن میزان توجه آنها به قصد اقناع است. این جستار به شیوه تحلیلی توصیفی به اثبات رویکرد اقناع با فرایند تأثیرگذاری مستقیم آن در نمونه هایی از خطبه ها و نامه های امام علی(ع) که در باب احتجاج است، می پردازد و البته آن تأثیرگذاری از طریق تبیین منظورشناسی زبان و کنش گفتاری آن به سبک تحلیل گفتمان احتجاجی به دست می آید که در این جستار به طور دقیق و کامل به آن پرداخته شده و با روش های نوین شرح داده و تبیین شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش، قدرت اقتدارگرایانه گفتمانی احتجاجی است که امام علی(ع) آن جایگاه را از قدرت گفتمانی زبان خود به دست آورده و نه از به کارگیری شواهد و امثال و حکم که به عنوان قاعده ابزاری برای قدرت بخشیدن به گفتمان به کار می رود.
تحلیل معناشناختی و کاربردشناختی مقدمات سه گانه شیخ انصاری در حجیت خبر واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۹
41 - 52
حوزه های تخصصی:
قواعد و چهارچوب های علمی فهم معنا با عنوان معناشناسی و کاربردشناسی در ذیل حوزه های مختلف علم زبان شناسی بیان شده است. باتوجه به اینکه دسترسی به یکی از اصلی ترین منابع دین اسلام، یعنی سنتِ رسول اللّه(ص) از طریق روایت گفتاری و نوشتاری سنت و به اصطلاح خبر واحد میسور است تحلیل معناشناختی و کاربردشناختی مقدمات مطرح از سوی اصولی بزرگ امامیه شیخ انصاری در مبحث حجیت خبر واحد می تواند جایگاه ویژهٔ این روش ها را بنمایاند. در این نوشتار با به کارگیری ابزار کتابخانه ای و شیوهٔ توصیفی تحلیلی، در تبیین این جایگاه کوشش شده است. نتایج تحلیل مقدمات سه گانهٔ حجیت اخبار آحاد در بیان شیخ انصاری، از مطابقت آن با اصول کاربردشناسی به طور هم زمان و به موازات آن، اصول معناشناسی همچون اصل همکاری گرایس در ایجاد ارتباط، تلفیق زبان شناسیِ صورت گرا و نقش گرا در اصالهالظهور و همچنین نظریهٔ بافت در معناشناسی حاکی است.
همسنجی ترجمه کنش های گفتاری سوره مریم (با تکیه بر ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند، خرمشاهی، صفارزاده و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان در اصل ترجمه ای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبان شناسی به بررسی پاره گفتارها در درون بافت می پردازد. کنش گفتاری از مهم ترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط می شود؛ از آن روی که گفتمان، سلسله ای از کنش های گفتاری است. در پرتو اهمیت مسأله، نگارندگان در این جستار بر آنند تا با در پیش گرفتن روش تحلیل گفتمان و با تکیه بر ترجمه های پنج مترجم همچون الهی قمشه ای، خرمشاهی، فولادوند، صفارزاده و مکارم شیرازی از قرآن کریم به همسنجی ترجمه کنش های گفتاری در سوره مریم بپردازند. از نتایج تحقیق این است که مترجمان در ترجمه کنش های گفتاری مستقیم، مانند کنش های امری حقیقی و کنش های اعلامی و تعهدی درست عمل کرده اند، اما در ترجمه کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی و به ویژه استفهامی که گاهی به دلایل بلاغی از معنای اصلی خود خارج می شوند، ضعیف عمل کرده و در مواردی حتی مفهوم را به ذهن مخاطب منتقل نکرده اند و تنها به ترجمه تحت اللفظی بسنده کرده و بیشتر توجهشان به ساختار نحوی آیه بوده است. دیگر اینکه در فرآیند ترجمه به ترجمه بافت محور و به عناصر مهم در گفتمان از جمله عنصر متکلم، مخاطب و پیام مورد هدف متکلم، عنصر زمان و مکان، اهمیت نداده و از شیوه های مؤثر در رساندن مفهوم کنش های گفتاری، خصوصاً کنش های گفتاری غیرمستقیم مانند علائم سجاوندی و بعضی از هنجارهای نحوی و موسیقایی قرآن، بهره نبرده اند.
ساخت های نامعین کاربردی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معناهای کاربردی «ساخت های نامعین» در زبان فارسی معاصر ازمنظر دستور ساختی است. در فارسی معاصر، ساخت نامعین [(če) (Ɂajab) … [X]NPi=i] معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ را رمزگذاری می کند. علاوه بر این ساخت، در این دوره از زبان فارسی ساخت های نامعین کاربردی [(ye) [X]seni]j با معنای ’تأکیدی‘، [(ye) [X]NPi] با معنای ’تحقیری‘،[ye/yak [X]NPi=i] با معنای ’تقدیری‘ و[yak [X]APi] با معنای ’'تأکیدی‘ وجود دارند. نشانه های نامعین (=ی (=i)، یه (ye) و یَک (yak)) در نقش های کاربردی تکیه براند؛ به این معنا که در رمزگذاری معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ دارای دیرش بیشتری نسبت به همتای دستوری خود هستند و همچنین ذکر این نکته لازم است که این نشانه ها در نقش های ’تأکیدی‘ و ’تقدیری‘ نسبت به نقش ’تحقیری‘ دیرش کم تری دارند و در رمزگذاری دو نقش اول افزایش شدت انرژی تولیدی تدریجی و در نقش بعدی کاهش انرژی تدریجی قابل مشاهده است. به منظور بررسی فارسی معاصر، بخشی از پیکره گفتاری برخط هم بام (HAMBAM)، متشکل از یک سخنرانی رسمی به مدت 31 دقیقه و چند مصاحبه غیررسمی به مدت 40 دقیقه و علاوه بر آن دو کتاب انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، 1395) و حاجی آقا (هدایت، 1330)، به عنوان پیکره این پژوهش برگزیده شدند. تحلیل های آوایی نشانه های «نامعین» موجود در ساخت های نامعین کاربردی را در پیکره گفتاری با بهره گیری از نرم افزار پرَت (praat) 08/0/6 به دست داده ایم.
رابطه کاربردشناختی اختتام آیات با متن آن؛ مطالعه موردی لطِیفٌ خَبِیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
267 - 289
حوزه های تخصصی:
بحث اسماء و صفات الهی از دیرباز تا کنون مورد توجه متکلمان و مفسران بوده است. در جای جای قرآن مجید این اسماء قابل شهود است و در این میان بخش قابل توجهی از آیات به یک یا دو اسم و صفت خداوند ختم شده اند. اینکه مراد جدی گوینده این آیات چه می باشد و در لایه های بافتی آن؛ یعنی بافت درون زبانی، مسائلی چون همنشینی و ارجاعات و در بافت برون زبانی، مخاطب، فضای نزول، مقام سخن، حتی لحن کلام با چه کنشی مورد نظر گوینده چه بوده است، قابل بررسی می باشد. با توجه به تفاسیر مختلف ارتباط بین اسماء الهی در اختتام آیات با محتوای همان آیه و با آیات قبل و بعد آن احساس می شود، ما را بر آن داشت که با روش کاربردشناسی با تکیه بر منابع تفسیری از طریق مشخص نمودن مؤلفه ها و عناصر کارگفت، ارتباط دو اسم «لطیف خبیر» در کنار هم و در اختتام آیات با متن آیه و آیات دیگر را بررسی کنیم.
نقض های اصول همکاری گرایس در سوره مجادله
حوزه های تخصصی:
ارتباطی که بین عناصر و سازه های یک پاره گفتار وجود دارد، موجب معنامندی کلام می گردد. نظریه همکاری گرایس که از آن با عنوان «اصول همکاری» یاد می شود، شامل چهار اصل «کمیت»، «کیفیت»، «ارتباط» و «شیوه بیان» است که هِرْبِرت پِل گرایس، فیلسوف تحلیل زبان (1913-1988) مخاطب را در گفتگو به رعایت این اصول ملزم می داند. بر پایه این دیدگاه، اگر یک یا هر دو طرف گفتگو از این اصول عدول نمایند، کلام آن ها دارای معنای ضمنی و تلویحی می گردد. سوره مجادله که از برخی عناصر روایی از جمله مکالمه برخوردار است، قابلیت خوانش از منظر اصول چهارگانه گرایس را دارد. لذا پژوهش حاضر بر آن بوده تا به شیوه توصیفی- تحلیلی، نقض اصول مکالمه ای گرایس را در سوره مجادله بررسی کند و از این رهگذر، کارکرد آن نقض ها را در ایجاد معانی تلویحی و فرامتنی تحلیل نماید. نتایج حاصل از این جستار بیانگر این مطلب است که نباید چنین پنداشت که عدم رعایت اصول چهارگانه گرایس معنامندی کلام را در سوره مجادله خدشه دار می سازد، بلکه پیام های تلویحی و انگیزه های متفاوتی از جمله تعلیم آداب معاشرت، سنجش خلوص نیت اغنیا، هشدار و انذار، اهانت عامدانه، اشاره به صفت اعلمیت خداوند و غیره سبب نقض اصول گرایس در این سوره شده است که گوینده، این شیوه گفتمانی را ضمن کاربست سازوکارهایی همچون کنایه، اغراق، تناسی تشبیه و غیره، تأثیرگذارتر از رد و بدل کردن اطّلاعات با عنایت به ساختار ظاهری کلمات می یابد.
تبیین مراد جدی در تفسیر، با رویکرد کاربردشناسانه (مطالعه موردی از پیش انگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازپیش انگاری ابزاری زبان شناختی است که در دانش کاربردشناسی یا معناشناسی کاربردی برای بیان و استنباط مفاهیم غیر مستقیم از یک متن یا گفتار به کار می آید. دانش کاربردشناسی در دهه های اخیر به منظور تفسیر و توضیح نشانه های زبانی و غیرزبانی و تبیین منظور نهایی تولید کننده نشانه کاربرد وسیعی داشته است. با توجه به اینکه در تفسیر قرآن کریم، مفسر با «متن» سروکار داشته و یکی از اهدافش تبیین مراد جدی خداوند است، این دانش و مؤلفه های آن بسیار مؤثر و کارساز است. در این مقاله سعی شده است پس از معرفی اجمالی دانش کاربردشناسی و توضیح مؤلفه ازپیش انگاری که در قالب لایه سوم بافتی به تبیین مراد جدی متکلم می پردازد، نقش این مؤلفه را در تفسیر آیات منتخب نشان دهد. براساس یافته های این پژوهش مشخص شد توجه به ازپیش انگاری در تفسیر قرآن موجب کشف مفاهیم غیرمستقیم و لایه های عمیق تر آیات قرآن می شود. هرچند مفسران قرآن به صورت سنتی به این مقوله توجه داشته اند، استفاده از تقسیم بندی ، گستردگی بحث و نظام مندی آن در دانش کاربردشناسی به کشف مفاهیم جدید منتهی می شود.
ویژگی های گفتاری پاسخ گویان مرکز ارتباط با مشتریان بانک تجارت از منظر کاربردشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
289 - 317
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های گفتاری پاسخگویان مرکز ارتباط با مشتریان بانک تجارت از جنبه کاربردشناختی است تا دریابیم چه مؤلفه های زبانی در مکالمه های این افراد با مشتریان به کار گرفته می شوند؛ تأثیر آن ها بر میزان رضایتمندی تماس گیرندگان چگونه است؛ تا در نهایت بتوان چارچوبی استاندارد برای مکالمه های این گروه پیشنهاد نمود. به این منظور، مکالمه های 20 پاسخگوی زن و 20 پاسخگوی مرد مشتمل بر 124 جمله با به کارگیری نسخه 21 نرم افزار اس.پی.اس.اس از جنبه فراوانی رخداد کنش های گفتاری، صورت های گفتاری، انواع تلویح و اصول همکاری گرایس مورد واکاوی قرار گرفتند و آزمون مجذور خی برای بررسی معناداربودن تفاوت میان تعداد مؤلفه های مورد اشاره، به کار گرفته شد. از سوی دیگر، کوشیدیم تا ارتباط میان رخداد مؤلفه های اشاره شده و میزان رضایتمندی تماس گیرندگان مورد بحث قرار گیرد. بر مبنای یافته های به دست آمده، هیچ یک از پاسخگویان زن نمره ارزیابی ضعیف و هیچ یک از پاسخگویان مرد نیز نمره های ارزشیابی عالی و بسیار خوب را به دست نیاوردند. در مکالمه های پاسخگویان زن، کنش گفتاری توصیفی، تلویح عام، گفتار مستقیم و راهبرد شیوه بیان و در مکالمه های پاسخگویان مرد نیز کنش گفتار امری، تلویح خاص و گفتار مستقیم بیشترین و راهبرد کمّیت کمترین فراوانی را داشته اند. مقایسه فراوانی مؤلفه های موردِ اشاره و نمره های ارزیابی پاسخگویان آشکار ساخت وجود واژه های تخصصی، بیان غیر شفاف، عدم ارائه اطلاعات به اندازه، همچنین وجود ساختارهای امری را از عوامل عدم تخصیص نمره های ارزیابی عالی و بسیار خوب به پاسخگویان مرد می توان بر شمرد.
تأثیر جنسیت نویسنده در به کارگیری کنش های گفتاری در ادبیات کودکان در زبان کردی
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
41 - 63
حوزه های تخصصی:
کاربران زبانی برای بیان و انتقال منظور خویش پاره گفتارهایی را تولید می کنند، این پاره گفتارها علاوه بر رساندن معنا و مفهوم، به انجام عملی نیز ختم می شوند که کنش های گفتاری نامیده می شود (یول، ۲۰۱۱: ۴۷). در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا کنش های گفتاری در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی بررسی، انواع کنش های گفتاری سرل (۱۹۶۹) شناسایی و بر اساس فراوانی توزیع آنها دسته بندی و همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر میزان استفاده از کنش های گفتاری سنجیده شود. بدین منظور پیکره ای خام شامل ۲۰ کتاب داستان کودکانه تهیه شد که در مجموع دربردارنده ۱۲۰۳ جمله است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان می دهد که در مجموع از ۵ نوع کنش گفتاری اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی استفاده شده است. همچنین میزان استفاده از کنش های گفتاری توسط نویسندگان زن و مرد یکسان نیست یعنی نویسندگان زن از کنش های گفتاری اظهاری، عاطفی و اعلامی بیشتر از نویسندگان مرد و در مقابل، نویسندگان مرد از کنش های گفتاری ترغیب و تعهدی بیشتر از زنان استفاده کرده اند. بر اساس نتایج حاصل از آمار استنباطی نیز، تأثیر عامل جنسیت در میزان استفاده از کنش های گفتاری خنثی نیست و تأثیر آن قابل تأیید است. نویسندگان با به کار بردن کنش های گفتاری سعی کرده اند تا خواننده را بیشتر با حوادث و رویداد های داستان ها آشنا سازند، بر این اساس، وجود کنش های گفتاری جهت روشن ساختن منظور و اهداف نویسنده ضروری است.
واکاوی وضعیت موجود زبان شناسی حقوقی و راهکارهای توسعه آن در زبان شناسی سایبری
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی حقوقی به عنوان مطالعه و تجزیه و تحلیل زبان در حوزه حقوقی تعریف می گردد که در مقایسه با نحو، آواشناسی، معناشناسی، واج شناسی و دیگر شاخه های زبان شناسی، به عنوان رشته ای نسبتاً جدید معرفی می شود. این شاخه رابط بین زبان شناسی و حقوق بوده که به حوزه هایی نظیر معناشناسی، کاربردشناسی، تجزیه وتحلیل گفتمان، سبک شناسی و واژگان نیز وابسته است. در این شاخه، دانش، تحلیل و روش شناسی زبان شناختی در موقعیت های حقوقی و جرم شناسی نیز اعمال می شود و فعالیت در آن بدون درک شایسته از موقعیت حال و آینده آن ناممکن است. با توجه به اینکه سهم ایران از بازار گستره زبان شناسی در فضای سایبری بسیار ناچیز بوده، ازاین رو باید راهکارهایی برای گسترش آن ارائه گردد تا سیاست هایی متناسب با شاخه مذکور تدوین گردد. در این مقاله نخست به تاریخ، توسعه، اهمیت و کاربرد زبان شناسی و سپس به ارتباط آن با زبان شناسی سایبری پرداخته است و درنهایت با بررسی آسیب ها و چالش های فضای برخط، وضع موجود و ترسیم زیست بوم حوزه زبان شناسی سایبری، به استخراج چالش های مربوط پرداخته و ضمن ارائه راهکارهایی زبان شناختی برای مواجهه با آن ها، نقش حاکمیت در فراهم سازی بستر مناسب برای این حوزه تبیین می گردد.
معناشناسی «عقل عن الله» در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
25 - 41
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به معناشناسی عبارت«عقل عن الله» در احادیث پرداخته است. به این منظور معنای لغوی «عقل» ارائه و کاربردهایش در ترکیب با حرف جرّ «عن» گردآوری و دسته بندی شده است. بر این پایه، عبارت «عقل عن» در روایات فقهی به معنای تحمل و پرداخت دیه خطای دیگری است. در روایات غیر فقهی اما، «عقل» به معنای فراگیری و دریافت و نگاهداری در ذهن است. در این حوزه، عبارت مزبور با واژه مبارک «الله» ترکیب شده که به معنای فراگیری و دریافت از خداست. در بیشتر این کاربردها، مفعول بی واسطه دیده نمی شود، ولی موجود و در تقدیر است؛ زیرا «عَقَلَ» فعل متعدی و نیازمند مفعول است. با توجه به وجود مفعول «أمره» در برخی از کاربردها و نیز سیاق روایات، می توان مفعول را فرمان یا شأن الهی و عبارت مزبور را به معنای فراگیری و دریافت اوامر الهی از خداوند یا آنچه به شأن او مربوط است، دانست؛ خواه این دریافت از طریق فرستادگان خدا باشد یا گوش سپردن به ندای فطرت.