مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کاربردشناسی
حوزههای تخصصی:
ماده و ابزار اصلی در مطالعات ادبی- عرفانی را زبان تشکیل می دهد؛ بدین سبب، علم زبان شناسی بیش از هر دانش دیگری می تواند رهیافت های کاربردی را در این زمینه به ادبیات عرضه کند و حاصل این مطالعات، درعین استفادة متقابل این دو رشته از یکدیگر، شکل گیری حوزه ای بینارشته ای باعنوان زبان شناسی ادبی- عرفانی است. یکی از نظریات کاربردی در این میان، نظریة مربوط به پیش انگاشت ها و انگاره های زبانی است که با بررسی شرایط اقتضا و تناسب گزاره در محیط و بافتی که در آن اظهار می شود، می تواند ما را در تحلیل برخی جنبه های ناپیدای معنا در یک گزارة معرفتی- ادبی یاری رساند. این مبحث با تمام انواع نظریه های زبان شناسی در تعارض و غالباً واجد صبغه ای معناشناختی و گاه کاربردی است. مقالة حاضر درصدد اثبات این مدعاست که چگونه پیش انگاشت های زبان شناختی می تواند سیر تطور موضوع سماع عرفانی را از طریق ارتباط آن با مقتضیات بافت هستی شناختی، معرفت شناختی و فرهنگی ترسیم کند و درکل، به ارائة مخاطب شناسی ارتباط عرفانی بپردازد. در پایان، این نکته تبیین خواهد شد که دستیابی به پیش انگاشت های مزبور هدف غایی دو شخصیت نامدار عرفان و ادب، امام محمد غزالی و مولوی بلخی، از ورود به مبحث سماع عارفانه است و کوشش می شود فواید و نتایج آن در سنت های عرفانی و ادبی آشکار شود.
کشف و توصیف انواع تلویح در فارسی محاوره ای با توجه به فرهنگ فارسی زبانان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی تلویح نقش مهمی در گفتمان دارد، همچنین استنباط آن از طرف شنونده بسیار مهم می باشد. هدف از این تحقیق تحلیل داده های زبان فارسی با توجه به فرهنگ فارسی زبانان در تهران و طبقه بندی انواع تلویح بر اساس رویکرد های مختلف می باشد. مسئله ای که وجود دارد این است که سخنگویان فارسی زبان پیام مورد نظر گوینده را چگونه استنباط می نماید. این پژوهش با توجه به موضوع مقاله مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است که داده ها به روش میدانی از مکالمات روزمره مردم عادی کوچه و خیابان شهر تهران بدست آمده است. برای بدست آوردن و استخراج جملات تلویحی،50 ساعت از مکالمه های فارسی زبانان در 13 موقعیت متفاوت ضبط و ثبت شده است. بعد از استخراج جملات حاوی تلویح ، آنها را طبقه بندی نموده و بر اساس فرضیه-های تحقیق مورد توصیف و تحلیل کیفی قرار گرفتند. دستاورد تحقیق نشان می دهد که تلویح در ارتباطات و تعاملات فارسی زبانان در قالب معنای تلویحی به صورت تلویح مکالمه ای عام، تلویح سنجشی،تلویح مکالمه ای خاص و تلویح قراردادی بازنمایی می شود و همچنین ساخت های دستوری همچون جملات شرطی و ساخت پرسش های توضیحی می تواند با پیش فرض موارد خاص در بوجود آوردن متون دارای معانی تلویحی تاثیرگذار باشد.در پایان به این نتیجه رسیدیم که بافت موقعیت و فرهنگ عامل بسیار تعیین کننده و موثری در تحلیل مکالمات بودند. چرا که معانی و تفاسیر در بافت موقعیت قابل دستیابی بودند.
بررسی خطبه های جنگ امام علی (ع) بر اساس نظریه کنش گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به ارائه نظریه کنش گفتاری آستین و تعاریف و تقسیمات وی و همچنین اقدامات تکمیلی سرل می پردازد. سپس خطبه های جنگ ۳۴، ۲۷، ۲۵ و ۱۷۹ را از دیدگاه نظریه کنش گفتاری بررسی کرده و تلاش می کند پنجره ای به روی تحقیقات کاربرد شناسانه و کنش گفتاری در متون ادبی بگشاید. به منظور نیل به این هدف، در ابتدا به برشماری کنش های گفتاری پنج گانه و مفاهیم مستقیم و غیرمستقیم آن پرداخته و با توجه به بافت، خطبه های مذکور از دیدگاه کاربردشناسی تحلیل می شود. از نتایج قابل ذکر، درصد بالای کنش عاطفی در میان آمار کنش های پنج گانه است که در خطبه های بررسی شده به ترتیب این ارقام را ثبت کرده است: ۵۶%، و ۶۰%، و ۴۶%، و ۸۰%. نسبت افزایش و کاهش پنج کنش گفتاری در خطبه های جنگ امام علی (ع) نسبت مشترکی است، به گونه ای که حداکثر کنش ها متعلق به کنش عاطفی است. کنش اظهاری در سه خطبه در جایگاه دوم و کنش ترغیبی در مرتبه سوم قرار دارد. کمترین میزان ثبت شده از آن کنش تعهدی و اعلامی است، زیرا امام علی (ع) در پی بیان تعهد خویش به امر خاصی نبوده است، کما این که ایشان در صدد بیان شرایط جدیدی نیست که مستوجب تعهد به آن باشد.
بررسی رابطه قدرت : تحلیلی انتقادی از گفتمان نمایشی مرگ فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ فروشنده اثر آرتور میلر نمایشنامه ای است با محوریت ماتریالسمِ دوران بعد از جنگ در آمریکا و همچنین سرخوردگی ویران گر رویای آمریکایی. مقاله حاضر به طور کلی بر بازنمایی مفاهیم ایدئولوژیک در یکی از مکالمه هایی که بسیار مورد توجه قرار گرفته است، متمرکز است. این مکالمه بین شخصیت های ویلی و هوارد صورت می گیرد. درگیری های این دو شخصیت در ویژگی های زبانی این مکالمه نمایان است.با به کارگیری تحلیل مکالمه در دو سطح تحلیل گفتمان و کاربردشناسی ، مطالعه حاضر به بررسی روابط قدرت پنهان بین این دو شخصیت می پردازد. از طریق تحلیل عینی مکانیسم نوبت گیری در مکالمه و قواعد مشارکت زبانی ، هدف مقاله پیش رو آشکارسازی تأثیر روابط فرامتنی شخصیت های اثر بر رفتار مکالمه ای آنها است. نتایج بررسی این گونه نشان می دهد که برخلاف این که انتظار می رود نوبت گیری در گفت وگو و قواعد گرایس مستقیماً تحت تأثیر جایگاه اجتماعی و قدرت اقتصادی شخصیت ها باشد، روند ثابتی ندارند و دستخوش عوامل دیگری قرار دارد.
دو [یا چند]لایگی در رمان های تمثیلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۹
151-178
حوزههای تخصصی:
چکیده در ادبیات داستانی معاصر رمان هایی هست که زمینه واقعگرایانه دارند؛ اما برخی از عناصر آن ها غیرواقعی است. این رمان ها ضمن شباهت هایی به حکایات تمثیلی، با قصه های تمثیلی در ادبیات کهن فارسی تفاوت های زیادی دارند. ویژگی های ساختاری و موقعیتی متمایزکننده رمان های مذکور آن ها را از دیگر گونه های رمان جدا می کند؛ ازجمله دو[یا چند]لایگی معنایی، شناوری میان واقعیت و غیرواقعیت، تناسب با موقعیت های سیاسی و تاریخی و مانند آن. این ویژگی ها آن قدر هست که بتوان آن ها را در شمار یک زیرگونه ادبی رمان فارسی جای داد. مسأله این پژوهش بررسی عنصر مشترک «دولایگی» است. براین اساس از کاربرد شناسی بهره گرفته شده که به دلیل ویژگی های متناسب با فهم این رمان ها کارآمده بوده است. بنابراین ضمن تحلیل رمان های مذکور با توجه به چهار مولفه زمان، مکان، فرستنده و گیرنده، تأثیر رخدادهای تاریخی-سیاسی در آفرینش این آثار بازگو شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد عنصر مشترک «دولایگی» در رمان های تمثیلی معاصر فارسی که در عین حال ویژگی متمایزکننده آن ها از دیگر گونه های رمان است، ما را بر آن می دارد تا این رمان ها را ذیل یک زیرگونه ادبی قرار دهیم. نیز این گونه از رمان پدیده ای است نوظهور و همسو با نیازها و ضرورت های زندگی معاصر که با رخدادهای سیاسی ارتباط مستقیم دارند.
بافت و کنش های گفتاری مناجات امام حسین (ع) در واپسین لحظات عمر
حوزههای تخصصی:
آستین، اوّلین شخصی بود که نظریّه کنش گفتاری را مطرح (۱۹۶۲) و سپس شاگردش سرل آن را ترویج نمود (۱۹۷۹). از دیدگاه این نظریّه واحد کلام، فعل گفتاری است؛ به این معنا که شخص هنگام سخن گفتن فعلی را انجام می دهد و مخاطب با توجه به بافت، مقصود آن را دریافت می کند. سرل کارگفت را به پنج قسم اظهاری، ترغیبی، تعهّدی، عاطفی و اعلامی تقسیم کرد.این پژوهش با رویکرد کاربرد شناسی، نظریه ی کنش گفتاری و بافت به بررسی کنش های گفتاری مناجات امام حسین (ع) در واپسین لحظات عمر می پردازد. امام حسین (ع) در شرایط بسیار سخت روحی به سر می برد و جز خداوند یاوری ندارد لذا فعل عاطفی (٪۴۰) و ترغیبی (۳۳٪) بیش ترین بسامد را دارد. بیش ترین ارجاع ضمیری به خداوند (۴۹٪) و سپس امام (۲۳٪) اختصاص دارد. فعل های اخباری به کار برده شده در متن (٪۶۷)، و کنش های انشایی (۳۳٪) می باشد. کلمات کلیدی: کاربردشناسی، کنش گفتاری، سرل و آستین، بافت، مناجات امام حسین (ع).
ادب در گفتمان قرآن: گفتگوی موسی(ع) و فرعون در سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم گفتگوهای قرآنی، رعایت و عدم رعایت قواعد ادب ورزی است. پژوهش حاضر می خواهد جلوه های ادب و بی ادبی را در گفتگوهای میان فرعون و موسی(ع)، باتکیه بر نظریه ادب براون و لوینسون (1987) و نظریه بی ادبی کالپپر (1996) در سوره اعراف بررسی کند. مسئله این تحقیق پاسخ این است که کاربرد راهبردهای ادب و بی ادبی در این متن گفتگویی، به چه میزان و در چه جهتی است. هدف بررسی چگونگی عملکرد و تاثیرگذاری راهبردهای ادب و بی ادبی در این گفتگوهاست. نتایج عبارتنداز: گفتار مودبانه تر موسی(ع) و گفتار بی ادبانه فرعون، اختصاص بیشترین میزان راهبردهای ترکیبی در آیه ها، کاربرد میزان بالای تمامی راهبردهای ادب توسط موسی(ع) و کاربرد میزان بالای تمامی راهبردهای بی ادبی توسط فرعونیان. وجود دو گروه متضاد و مخالف باتوجه به صفت هایشان نشان از علت کاربرد یک گروه از راهکارهای ادب و گروه دیگر از راهکارهای بی ادبی است. یافته های پژوهش همچنین نشان دهنده اهمیت مطالعه ادب و بی ادبی به عنوان پدیده ای اجتماعی- کاربردشناسی است که ارتباط دهنده بین مذهب و اخلاقیات است. همچنین این پژوهش با کمک نظریه های زبان شناسی(کاربردشناسی) افقی جدید پیش روی مخاطب می گذارد تا درک بهتری از آیه های قرآن و تفاسیر آن داشته باشد.
بررسی فراوانی و انواع ویژگی های کاربردشناسی در کتاب های اِمریکَن هدوی ، اینترچنج و فور کورنرز
حوزههای تخصصی:
کتاب های آموزشی یکی از شاخص ترین عناصر برنامه آموزشی درکلاس هستند و نقش بسزایی درآموزش زبان انگلیسی ایفا می کنند. اما نتایج پژوهش های گذشته حاکی از آن است که حتی کتاب های آموزشی ویژه مکالمه به ندرت مطالب لازم برای یادگیری توانش کاربردشناسی را فراهم می آورند. یکی از اطلاعات کاربردشناسی که نقشی اساسی در یادگیری زبان خارجی بازی می کند، انواع مختلف کنش های گفتاری است که دربخش های ارتباطی کتب درسی دیده می شوند. بنابراین، بر اساس چارچوب تحلیلی ولنگا (2004)، پژوهش توصیفی حاضر به استخراج و تحلیل چگونگی استفاده از فرا زبان و انواع کنش های گفتاری و فراوانی آنها در 3 کتاب اِمریکَن هدوی 2، اینترچنج 2 و فور کورنرز 2 می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که اِمریکَن هدوی 2 شامل بیشترین (37%) واینترچنج 2 (25%) شامل کمترین میزان اطلاعات کاربردشناسی دراین مطالعه بوده اند. درمجموع، نتایج نشان دادند که ورودی فرا زبانی برای زبان آموزان قابل توجه نیست، در حالیکه اطلاعات فرا زبان در کتب درسی نقش مهمی در درک کنش گفتاری ایفا می کند. در نتیجه، به نظر می رسد که یکی از استنتاجات مطالعه پیشرو این است که کتب درسی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی/دوم دربیان اطلاعات فرا کاربردشناسی درقسمت های ارتباطی کتب بسیار ضعیف عمل کرده اند. تحلیل بخش های تعاملی با درنظرگرفتن کاربردشناسی فرهنگی و زبان بینابینی می تواند موجب بهبود کتب درسی شوند. بنابراین، کتب درسی آینده می توانند با د رنظرگرفتن صورت های مختلف کاربردشناسی و موقعیت های غنی بافت-محور برای زبان آموزان طراحی شوند.
معنی شناسی و کاربردشناسی حال کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد واکاوی ابعاد معنی شناختی و کاربردشناختی زمان حال کامل در زبان فارسی با تکیه بر نظریه دکلرک (2006 و 2015) است. ابتدا با بررسی وضعیت زمان گزاره شده در حوزه پیشاحال، وجوه معناشناختی زمان حال کامل را بیان و سپس با تحلیل رابطه میان زمان تام و گستره پیشاحال، تفاسیر کاربردشناختی این زمان را بررسی خواهیم کرد. بر این اساس، دو ساخت معنایی از زمان حال کامل (پیشاحال و شمولی) در زبان فارسی وجود دارد که دارای سه نقش کاربردشناختی (نامعین، تاکنونی و تداومی) می باشند. ساخت معناییِ پیشاحال می تواند چهار تعبیر کاربردشناختی تجربی، خبر داغ، تأخری و نتیجه ای را القا کند، اما زبان فارسی از ساختی ویژه (زمان دستوری گذشته و قیدهای زمان حال) برای بیان حال کامل متأخر بهره می برد. این ساخت حاوی نوعی تضاد اطلاعاتی میان زمان دستوری و قید زمان است که نوعی حالت بینابینی میان گذشته و حال را برجسته می سازد. از سوی دیگر ساخت معنایی حال کامل انطباقی نیز با صورت کامل افعال و همچنین با قیدهای راست چین ساخته می شود. این قیدها کل گستره پیشاحال را پوشش داده و رخداد را بر این گستره منطبق می سازند. در برخی از جملات محصول این ساخت، حضور نمود استمراری نیز مشاهده می شود و ضمناً این ساخت، حاوی تعبیر کاربردشناختیِ تاکنونی نیز می باشد، اما قادر به القای تعبیر تداومی نیست که در زبان فارسی عمدتاً با ساختی خاص (زمان دستوری حال و قیدهای تداومیِ معطوف به گذشته) بیان می شود. در این ساخت نیز تنش معنایی بین هویت زمانی قید و زمان دستوری وجود دارد.
بررسی ویژگی های نحوی جایگاه میانی جمله در زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان آلمانی در جمله های پایه ردۀ فعل مفعول و در جمله های پیرو ردۀ مفعول فعل دارد. علاوه بر این ویژگی، در زبان آلمانی ترتیب آزاد واژگانی را مشاهده می کنیم. نقش های دستوری نظیر فاعل، مفعول و قید جایگاه معینی در جمله ندارند؛ بلکه می توانند پیش از فعل صرف شده، در جایگاه میان فعل صرف شده و مصدر و همچنین پس از مصدر قرار گیرند. موضوع مقالۀ پیش رو، نحوۀ چینش سازه ها در جایگاه میانی جمله، بر اساس قواعد ساخت اطلاع و دیگر فاکتورهای دخیل در این ارتباط نظیر معرفگی، جان داری و ضمیرگذاری است. اهمیت پرداختن به این موضوع از این روست که در جایگاه میانی جمله محدودیتی برای تعداد سازه ها وجود ندارد. در این مقاله با استناد به قواعد ساخت اطلاع و معرفی دیگر فاکتورهای دخیل در چینش سازه ها در جایگاه میانی جمله، نشان می دهیم که علاوه بر آزادی نسبی در ترتیب قرارگرفتن اجزای نقش دار جمله، فاکتور های معناشناختی و کاربردشناختی نیز در ترتیب واژگان جمله مؤثر هستند. Informationsstruktur
کاربردشناسی زبانی؛ زمینه ها و لوازم آن نزد اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراگماتیک یا کاربردشناسی مطالعه معنا با توجه به مؤلّف یا گوینده است که به نقش عوامل برون زبانی و موقعیت و شرایط حاکم بر گوینده و مخاطب می پردازد و تحلیل رابطه دوسویه میان معنای درون زبانی و عوامل برون زبانی را به عهده دارد. هدف دانش کاربردشناسی تعیین معنای مراد گوینده یا مؤلّف است. پراگماتیک، کاربرد زبان از جانب انسان ها را یکی از اَشکال رفتار و کُنش اجتماعی می داند و آن را از این حیث مورد مطالعه قرار می دهد. هدف مقاله حاضر، احیای بخشی از میراث علمیِ منطق دوره اسلامی با جُستاری تطبیقی است و فرضیه آن، این است که اندیشمندان مسلمان نه به طور مستقل بلکه در ضمن برخی دیدگاه های منطقی خویش، به زمینه ها و لوازم پراگماتیک توجه نشان داده اند. از این رهگذر، می توان به خوانش دیگری از مباحث اندیشمندان مسلمان بر مبنای پراگماتیک دست یافت. آراء اندیشمندان مسلمان در این باب، در پنج مسأله قابل بحث و تحلیل است: تحلیل پراگماتیکیِ خبر، مشهورات صِرف، دلالت تصدیقی، پارادوکس دروغگو و اِنشاء اِخبارنُما (فعل گفتاری). اندیشمندان مسلمان در هر یک از این مسائل به رهیافت پراگماتیکی نزدیک شده اند. تأکید و تأمّل بیشتر بر این رهیافت، شاید می توانست پراگماتیک را به قامت بحثی مستقل و مبسوط نزد اندیشمندان دوره اسلامی درآوَرد. امروزه اهمیت بحث های زبانی، سودمندیِ اخذ رهیافت تطبیقی در فهم و کاوش مسائل و لزوم بازخوانیِ آراء پیشینیان، ضرورت چنین پژوهش هایی را دوچندان می کند.
نقد و تحلیل کتاب درآمدی به فلسفه زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
197-218
این مقاله به نقد و تحلیل کتاب درآمدی به فلسفه زبان اثر لایکن (2008) و ترجمه میثم محمدامینی اختصاص دارد. «فلسفه زبان» یکی از درس های رشته زبان شناسی در مقطع دکتری است و همین کتاب در فهرست منابع پیش نهادی مصوب وزارت علوم قرار دارد. نویسنده کتاب سعی دارد تا با تکیه بر منابع دست اول و به دور از سوگیری، اهم بحث های فیلسوفان زبان درباره ماهیت معنی و نظریه های مختلف معنایی را عرضه کند و این کار را با پرهیز از فروغلتیدن در پیچیدگی های خاص فلسفه و با نظمی منطقی به انجام می رساند. از آن جا که متون فارسی در حوزه فلسفه زبان بسیار معدود و گاهی تاریخ گذشته اند، ترجمه اثر فوق ضرورت و اهمیت خاصی می یابد. از سوی دیگر، امروزه علاوه بر صاحب نظران رشته فلسفه، صاحب نظران رشته زبان شناسی، به ویژه پژوهش گران حوزه معنی شناسی، با مباحث فلسفه زبان درگیرند. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی کتاب فوق، نمایی کلی از فلسفه زبان ترسیم می شود. سپس، ساختار کتاب با توجه به تمام بخش ها و اجزای آن معرفی می شود. ارزیابی و تحلیل شکلی و محتوایی اثر مهم ترین بخش مقاله را تشکیل می دهد و طی آن به نقاط ضعف و قوت اثر، به ویژه ازنظر نگارش، برابرگزینی اصطلاحات فنی، و برگردان مناسب مفاهیم توجه می شود.
ماهیت شناسی دلالت های فراعرفی در روایات باطنی با تاکید بر عرفی بودن زبان قرآن (رهیافت کاربردشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود دلالت های باطنی برای قرآن از باورهای مشهور میان مسلمانان است که خاستگاهی روایی دارد. مدالیل باطنی اشاره شده در روایات که در دو سطح عرفی و فراعرفی می باشند در سطح عرفی خود مورد قبول قرآن پژوهان بوده اما در سطح فراعرفی با انگاره به زبان قوم بودن قرآن ناسازگار پنداشته شده اند. لذا در حل این ناهمخوانی برخی جانب عرفیت زبان را رعایت کرده و قائل به عرفی بودن زبان قرآن (عرف عام یا عرف خاص) شده و در نتیجه دلالت های فراعرفی و روایت های مشتمل بر آن ها را انکار کرده اند، در مقابل، برخی دیگر با جانبداری از دلالت های فراعرفی و پذیرش آن ها ناگزیر به قبول دو سنخ زبان در قرآن شده و نظریه زبان عرفی-فراعرفی را ارائه کرده اند. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت دانش کاربردشناسی در فهم معنا به بررسی ماهیت دلالت های فراعرفی پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که این دلالت ها از جنس دلالت هایی است که ریشه در دانش فردی اهل زبان دارند و نه تنها ناسازگار با زبان عرفی نیستند بلکه در محاورات عرفی امری متعارف بوده و از این رو می توان با تحفّظ بر مبنای عرفی بودن زبان قرآن وجود آن ها را برای کلام الهی روا دانست.
اصطلاح شناسی مفهوم علم در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، پس از بیان مقدمه ای در باب چیستی اصطلاح شناسی و مراد ما از آن در اینجا، حدود پنجاه لفظ و اصطلاح مربوط به مفهوم فلسفی «علم» یا نزدیک به معنای آن، از طریق استقرا برشمرده می شود و از میان آنها، واژگان «شعور»، «ادراک»، «معرفت»، «علم»، «عقل» و «تعقل» با بحث های علم شناسی فلسفی متناسب تشخیص داده شده، جهت بررسی برگزیده می شوند. در مرحله بعد به بیان معناشناسی لغوی این الفاظ پرداخته می شود؛ سپس مفهوم فلسفی این اصطلاحات و تفاوت آنها با یکدیگر، با استناد به آثار فیلسوفان بیان می گردد و در مرحله بعد به کاربردشناسی این اصطلاحات، در آثار فلاسفه پرداخته می شود و در نهایت، بهترین و مناسب ترین واژگان برای ابعاد مختلف علم شناسی فلسفی، نظیر بعد معرفت شناختی و هستی شناختی علم پیشنهاد می گردد.
تأثیر روش آموزش کاربردشناسی تشریحی وتلویحی بر درک کنش های گفتاری معذرت خواهی و امتناع در بین دانشجویان زبان انگلیسی سطح متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
151 - 175
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی، یکی از گرایش های نسبتاً نوظهور در رشته زبانشناسی است که همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و به حوزه مستقل از پژوهش های زبانشناختی تبدیل شده است. با توجه به اهمیت دانش کاربردشناسی در بهبود توانش ارتباطی زبان آموزان، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تلویحی و تشریحی با استفاده از برشهای ویدئویی بر درک کاربردشناسی دو کنش گفتاری معذرت خواهی و امتناع پرداخته است. به این منظور، تعداد 49 دانشجوی نیم سال اول رشته ادبیات و آموزش زبان انگلیسی سطح متوسط از دانشگاه گلستان برمبنای آزمون تعیین سطح آکسفورد به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. محدوده سنی این زبان آموزان، بین 18 الی 33 سال بود. زبان آموزان به صورت تصادفی در سه گروه آموزش تلویحی، آموزش تشریحی و کنترل گروه بندی شدند. در گروه تشریحی، زبان آموزان توضیحات فراکاربردشناسی، بازخوردهای مستقیم وآموزش های مستقیم ارتقاءآگاهی دریافت کردند. هر چند زبان آموزان گروه تلویحی تحت آموزش ضمنی قرارگرفتند. در آموزش گروه تلویحی و تشریحی از 60 فیلم کوتاه استفاده شد که از سریال «فرار از زندان» و مجموعه فیلم کتاب «تاچ استون 2» برگرفته شده بودند. در مقابل، گروه کنترل هیچ گونه آموزشی برای یادگیری چگونگی استفاده از کنش های گفتاری معذرت خواهی و امتناع دریافت نکردند و بخش های گوناگون کتاب «تاچستون 2» آموزش داده شد. پیش و پس از دوره 10 جلسه آموزش، هر سه گروه در آزمون تکمیل کلام چندگزینه ای شرکت کردند. یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که درک زبان آموزان از کنش گفتاری معذرت خواهی و امتناع در گروه آموزش تلویحی و تشریحی، پس از اجرای آموزش ارتقاء و پیشرفت داشته است. همچنین، یافته های آزمون شفه نشان داد عملکرد گروه آموزش تشریحی بهتر از گروه تلویحی بوده و همچنین عملکرد گروه آموزش تلویحی بهتر از گروه کنترل بوده است. بر پایه نتایج این پژوهش به آموزگاران زبان انگلیسی پیشنهاد می شود که با استفاده از برش های ویدئویی راهکارهای آموزش تشریحی را بیش از آموزش تلویحی مورد توجه قرار دهند.
کاربردشناسی ترادف در نظام خویش واژه ای فارسی با تمرکز بر روابط نسبی درجه یک و دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
73 - 108
حوزههای تخصصی:
نظام خویش واژه ای از جهانی ها است، اما ساختار آن متأثر از عوامل فرهنگی اجتماعی جامعه زبانی است. چنان که مک گرگور (2012) بیان می کند، معنی خویش واژه ها به بیان روابط خویشاوندی محدود نمی شود، بلکه به استنباط هایی که اهل زبان در بافت کاربردی دریافت می کنند نیز وابسته است. در پیگیری آراء مک گرگور، نظام خویش واژه ای فارسی از حیث وجود ترادف های متنوع در بیان روابط واحد مورد توجه قرار گرفت و دو مسأله تعیین ساختار نظام پایه روابط نسبی درجه یک و دو، و کاربردشناسی این نظام متأثر از سه عامل مذهب، صمیمیت/احترام و سن در فارسی دنبال شد. خویش واژه های مترادف و شاهدمثال ها از فرهنگ سخن (1381) استخراج شده اند و برای استناد به جنبه های کاربردی بیشتر، به برخی متون معاصر نیز رجوع شده است. نظام خویش واژه ای پایه در فارسی دارای کارکرد سه گانه خاص حقیقی، خاص صوری و عام است. کارکردهای حقیقی و صوری هر کدام می توانند به صورت بی نشان یا خودخطابی به کار روند. همچنین، برخی عناوین مذهبی به عنوان مشخصه زبان ویژه فرهنگی کارکرد ثانویه خویش واژه ای یافته اند. خویش واژه ها غالباً در هر دو کاربرد خطابی و ارجاع سوم شخص رایج اند، اما صرف نظر از بافت های موقعیتی خاص، صورت های رسمی، بیشتر برای ارجاع سوم شخص و خویش واژه های مترادف غیررسمی آن ها عمدتاً در خطاب دوم شخص استفاده می شوند. در بخش دوم تحلیل، بررسی شواهد زبانی در بافت های کاربردی از تأثیر بارز عوامل فرهنگی اجتماعی مذهب، صمیمیت و سن در گزینش مترادف های خاص حکایت دارد که به مصادیق عینی هر کدام به تفصیل اشاره شده است. درنهایت، همان گونه که مک گرگور تصریح می کند، قطعاً این تأثیرگذاری در نظام خویش واژه ای فارسی دوسویه است.
کاربردشناسی ساخت های پرسشی در متون علمی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بر پایه پرسش استوار است و در هر متن علمی، فرض بر این است که نویسنده به یک یا چند پرسش معین پاسخ دهد. با وجود مطالعات گسترده در خصوص ملاحظات دستوری، آوایی و معنایی ساخت های پرسشی، تحلیل کاربردشناختی این گروه از ساخت های زبانی دارای سابقه چندانی نیست. برای نخستین بار هایلند ( 2002 ) ساخت پرسشی را با رویکردی کاربردشناختی و به مثابه راهبردی کلامی برای جلب توجه خواننده متن معرفی کرد. در انگاره نظری هایلند، هفت کارکرد کلامی برای ساخت های پرسشی پیش بینی شده است: 1) ساخت پرسشی در جایگاه عنوان اثر، 2) مقدمه چینی، 3) بخش بندی متن، 4) موقعیت محکم، 5) اظهار نگرش یا رد ادعا، 6) تأیید خواننده و 7) پرسش واقعی. به دلیل فقدان مطالعه ای در خصوص کارکرد کلامی ساخت های پرسشی در زبان فارسی، نگارنده پس از فراهم ساختن پیکره ای از متون علمی زبان فارسی شامل 5700000 هزار واژه، کوشیده است خلأ پژوهشی موردنظر را رفع کند. به منظور امکان مقایسه میان متون، فراوانی ساخت های پرسشی در قالب مقیاس 10000 واژه نیز محاسبه شده است و یافته ها نشان می دهد که ساخت های پرسشی در ژانر کتاب درسی بیش از دو نوع مقاله و طرح پژوهشی به کار می رود. همچنین، در این خصوص شاهد تفاوت در متون مربوط به دو حوزه علوم انسانی و علوم پایه هستیم و لذا، دیدگاه مبتنی بر وجود دوگانه علوم نرم و علوم سخت تقویت می شود. تفاوت در کارکرد کلامی ساخت های پرسشی در متون مربوط به رشته های مختلف دانشگاهی نیز مشاهده می شود.
نقش بافت درون زبانی در توجیه آیات مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات بحث شده در علوم قرآن و تفسیر، موضوع آیات متشابه لفظی یا به ظاهر تکراری قرآن است. این موضوع که چرا در قرآن برخی از آیات بدون هیچ گونه تفاوت و گاه با تغییری اندک دو یا چند بار تکرار شده، توجه ادیبان و مفسران مسلمان را به خود جلب کرده و سبب پدید آمدن آثاری ارزشمند در این موضوع گردیده است. عمده تلاش های انجام گرفته در این موضوع، محوریتی بلاغی و زیباشناختی دارند و براین اساس جنبه های معناشناسانه و بافتی آیات کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. ازآنجا که تبیین اختلاف دو جمله مشابه بیشتر به سطح مراد جدی گوینده یا نویسنده مربوط می شود، بررسی آیات مشابه نیز باید از این دریچه انجام گیرد. در علوم زبان شناختی ، دانشی که به بررسی منظور نویسنده و گوینده با توجه به شرایط بافتی تولید کلام می پردازد علم کاربردشناسی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی مؤلفه های بافت درون زبانی مطرح شده در کاربردشناسی یعنی مفهوم ارجاعات و ازپیش انگاری و چند نمونه از آیات مشابه لفظی را بررسی کرده و کاربرد این مؤلفه ها در تبیین مراد جدی نشان داده شود.
پیش انگاره و فراز و نشیب های آن در ترجمه دوبله فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه فرآیندی است که نیازمند سطح بالایی از دانش در زبان مبدا و مقصد است. محدود کردن این دانش به سطح واژگان و ساخت دستوری متن، گاه منجر به تولید ترجمه ه ای مغایر با متن مبدا و حتی در برخی موارد، نامفهوم می گردد. ترجمه فیلم نیز از این مساله مستثنی نیست. در واقع برای آن که فیلمی برای مخاطبان قابل درک باشد و بتوانند لذت کافی را از تماشای آن ببرند لازم است تا مترجم سطح مورد رضایتی از دانش داشته باشد و بتواند از آن بهره کافی را ببرد. یکی از چالش هایی که دانش و تسلط مترجمان را در بوته آزمایش می گذارد بعد کاربردشناختی[1] متن است. این بعد لایه های زیادی را دربرمی گیرد که یکی از این لایه ها پیش انگاره (حتیم و میسون[2]، 1997) است. پژوهش حاضر سعی دارد تا با بررسی تمامی موارد پیش انگاره و در نظرگرفتن شیوه ترجمه آن ها در چهار فیلم انگلیسی زبان (ناتینگ هیل[3]، فهرست آرزوها[4]، هدیه نهایی[5] و من هنوز آلیس هستم[6]) که به فارسی دوبله شده اند، موارد اختلاف میان نسخه اصلی و دوبله فیلم ها را از لحاظ پیش انگاره و هم چنین چگونگی عملکرد برخی از مترجمان هنگام مواجه شدن با این بعد کاربردشناختی را مورد بررسی قرار دهد. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر پیش انگاره در نسخه اصلی و دوبله این فیلم ها در مواردی اختلاف وجود دارد و مترجمان جهت ترجمه پیش انگاره به راهکارهایی متوسل می شوند.
نقش مهارت های تفکر انتقادی بر مهارت خواندن زبان انگلیسی زبان آموزان با رویکرد کاربردشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش مهارتهای تفکر انتقادی بر مهارت خواندن زبان انگلیسی زبان آموزان می پردازد. جهت سنجش فرضیه پژوهش دو گروه 29 نفره از زبان آموزان پایه اول دبیرستان، در یکی از دبیرستانهای دخترانه منطقه 12 تهران انتخاب شدند. برای گروه اول، طرح درس آموزش زبان انگلیسی با رویکرد تفکر انتقادی و کاربردشناسی، بر پایه گفتگو، به صورت کندوکاومحور و طی 20 جلسه، اجرا شد و گروه دوم تنها دوره آموزش زبان انگلیسی را گذراند. در این پژوهش، از روش پیمایش خرد با رویکرد کمی و تکنیک پرسشنامه بسته پاسخ و پرسشنامه باز پاسخ و نیز جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون اختلاف میانگین ها و تحلیل محتوا استفاده شد. میانگین پیش آزمون و پس آزمون تفکر انتقادی و خواندن سطح بالای گروهی که دوره خواندن سطح بالا را گذراندند، در مقایسه با گروهی که تنها دوره آموزش زبان را گذراندند، با نسبت بیشتری ارتقاء یافته است. همچنین این گروه نسبت به گروه دوم توانستند در نوشته هایشان از اقلام کاربردشناسی مدنظر این پژوهش، بیشتر استفاده کنند.