مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
جنگ
دیدگاه ها و تحلیل های متفاوتی از حمله سال ۲۰۲۲ روسیه به اوکراین مطرح شده است. برخی از این تحلیل ها، دلیل حمله روسیه را فشار غرب، گسترش ناتو به مرزهای روسیه و نادیده گرفتن دغدغه های مسکو می پندارند و برخی دیگر بر این باورند که جاه طلبی های شخصی پوتین، فرهنگ راهبردی متفاوت روسیه و مسائل داخلی عامل اصلی متوسل شدن کرملین به جنگ با کی یف هستند. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که سوءبرداشت های پوتین از شرایط داخلی و معادله های منطقه ای و بین المللی چه تأثیری بر رویکرد او نسبت به اوکراین گذاشتند؟ برای پاسخ به آن، یک چارچوب مفهومی ترکیبی و برگرفته از آرای مارتین وایت و جک لوی، از دانشوران برجسته جهانی در زمینه سیاست بین الملل، طراحی کردیم و به کار گرفتیم. رویکرد این مطالعه از نوع تبیینی است و روش پژوهش به کارگرفته شده، روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار است. در این روش براساس متغیرهای مشخص شده در چارچوب مفهومی، داده های مورد نیاز با مراجعه مستقیم و غیرمستقیم به آرا و دیدگاه های پوتین و دیگر نخبگان را به دست آورده، رمزگذاری و تفسیر کردیم. یافته های نگارنده نشان می دهند که پوتین در سه بعد دچار سوءبرداشت بنیادین شد. این سوءبرداشت ها همراه با دو عامل پررنگ در فرهنگ راهبردی روسیه یعنی «غرور» و «ترس»، مانند تسهیل گری موجب تسریع و توجیه جنگ با اوکراین شد. این سه دسته سوءبرداشت از این قرارند: ۱. سوءبرداشت در برآورد میزان قدرت خود و دشمن؛ ۲. سوءبرداشت در زمینه نیت های خصمانه دشمن و ۳. سوءبرداشت در زمینه واکنش طرف های سوم. این سوءبرداشت ها در کنار اطلاعات نادرست و سوءمحاسبه ها و ترکیب آن ها با غرور و ترس، نقش مهمی در تصمیم پوتین برای جنگ داشته اند.
مدل سازی بازدارندگی نفت در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
715 - 691
نفت عنصر ثابت پژوهش های سیاسی ایران معاصر است، و نقش آن در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران به انحای مختلفی بررسی شده است. با این حال، نفت عاملی مؤثر بر امنیت ملی و ثبات منطقه ای به ویژه در خلیج فارس است که کشورهای آن بخش چشمگیری از نفت مورد نیاز جهان را تأمین می کنند. تجارت و امنیت یار قدیم اند و با توجه به حساسیت و آسیب پذیری عمومی جهان در قبال نفت، تجارت این کالا حتی بیش از سایر کالاها مستلزم امنیت است. با این حال، خلیج فارس و پیرامون آن مدت ها دستخوش جنگ های متعددی بوده است؛ و این تناقض مستلزم توضیح است. ویژگی برجسته تجارت نفت نوسان است؛ نوسان عرضه، نوسان تقاضا، نوسان قیمت، و نوسان سهم کشورها و مناطق نفت خیز از تجارت جهانی نفت. در این پژوهش، با هدف ارائه توضیحی در مورد تناقض جنگ و تجارت، رابطه جنگ و خشونت با نوسان های ذاتی بازار نفت بررسی می شود. پرسش پژوهشی اصلی این است که چگونه نوسان نسبت سهم تجارت نفت منطقه خلیج فارس به تجارت جهانی نفت بر رخداد خشونت و جنگ در این منطقه و پیرامون آن تأثیر می گذارد؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه بازدارندگی نفت ارائه شده است که با استفاده از داده های موجود و مدل سازی ریاضی، درستی آن آزمون می شود. انتظار از مدل سازی این است که رخداد های حاصل از افراط و تفریط در تجارت نفت منطقه را نشان داده و محدوده مناسبی از بازدارندگی تجارت نفت این منطقه را نمایش دهد. بازدارندگی نفت وجهی ساختاری دارد، و مستلزم شرایطی است که به صورت گزاره ریاضی تعریف شده باشند. برای مدل سازی از حوزه دستگاه های دینامیکی با تکنیک معادلات دیفرانسیل استفاده شده است. مدل ارائه شده نوسانی بودن مقوله بازدارندگی را نشان می دهد که بر اساس آن می توان «پهنای باند بازدارندگی» را محاسبه کرد. این محاسبه ها با داده های میدانی نیز سازگاری پذیرفتنی ای دارد. رخ دادن جنگ های متعدد در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، و نبود تناقض آن با بازدارندگی نفت بر اساس نظریه انشعاب توضیح داده می شود.
آثار جنگ بر توانمندی زنان افغانستان: مطالعه موردی زنان افغان ساکن کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
799 - 773
افغانستان برای دهه های متوالی از خطرناک ترین مکان ها برای زنان به شمار می رود. تهاجم شوروی به افغانستان (1358-1367) آغاز دوره طولانی از نابسامانی و جنگ در این کشور بود. با وقوع رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حضور نیروها و نهادهای بین المللی در افغانستان ، و آغاز تلاش جهانی برای بهبود وضعیت زنان، ادبیات گسترده ای درباره تأثیر این جنگ ها بر وضعیت زنان افغانستان شکل گرفت. با این همه، بیشتر این ادبیات، بر ارائه چهره قربانی زنان افغان، تمرکز کرده اند. هدف این پژوهش، بررسی آثار توانمندسازانه جنگ بر زنان در سطح فردی و خانواده بر اساس تجربه های زیسته شده زنان افغان از زمان پیدایش طالبان در 1375 تا خروج نیروهای ناتو در 1393 است. برای پاسخ به این پرسش که «آثار جنگ بر توانمندی زنان افغان چیست؟» در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی- تبیینی و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و ژرف به گردآوری و تحلیل داده ها پرداخته شده و با 88 نفر از زنان افغان ساکن در کابل مصاحبه انجام گرفته است. در تجزیه وتحلیل نهایی با تکیه بر رویکرد فمینیستی که بر مفاهیمی چون جنسیت و روابط قدرت میان دو جنس تمرکز دارد، و بر اساس مفهوم توانمندسازی دریافتیم که جنگ، با وجود تأثیر ویرانگر بر وضعیت زنان، از خلال تغییر نقش ها و مسئولیت های جنسیتی، عهده دار شدن سرپرستی خانواده، تغییر نگرش زنان و بلوغ اجتماعی، به توانمندی زنان منجر شده است.
تحلیل بازنمایی ایدئولوژی در فیلم های سه گانه "اخراجی ها"(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف اصلی این مقاله، شناسایی شیوه ها و راهبردهای متنی شده بازنمایی ایدئولوژی در سه گانه اخراجی هاست تا پاسخ این پرسش را بیابد که چگونه این سه گانه به انتقال ایدئولوژی می پردازند. از این جهت، دغدغه اصلی مقاله پاسخ به این پرسشها است که سه گانه اخراجی ها به عنوان هنر عامه پسند چگونه ایده های طبقه مسلط را بازتاب می دهند؟ چگونه ایدئولوژی آنها را انتقال می دهند؟ و برای بیان آن از چه روش ها و راهبرد هایی استفاده می کنند؟ تحلیل این سه گانه با استفاده از چارچوب نظری متشکل از مفهوم ایدئولوژی در نظریه تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک و روش شناسی تحلیل متنی تامپسون صورت گرفته است و نشان می دهد که بیشترین تلاش این سه گانه ایجاد "وحدت ملی" است. البته در اخراجی های 1 و 2، بستری که این مسئله در آن به چالش کشیده می شود همانا دوران جنگ است در حالیکه در اخراجی های 3، این بستر به دوران حساس انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 مربوط می شود. نتایج تحلیل حاکی از آن است که فیلم به عنوان یکی از صور نمادین که قابلیت ویژه ای در روایت یک ایدئولوژی دارد، علاوه بر انتقال آن، می تواند به عنوان یکی از اشکال بازتولید قدرت، در جهت بازنمایی مفاهیم خاصی که مقصود سازنده می باشد، عمل کند. همچنین فیلم با سکوت درباره سایر معانی، آنها را به حاشیه رانده و معانی و مفاهیم ایده آل خود را برجسته کرده و از این رو در راستای حفظ اولویت های فرهنگ مسلط حرکت می کند.
بررسی پدیده جنگ از منظر ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران مسلمان عمدتا از منظر فقهی-کلامی به پدیده جنگ نگریسته اند، به نظر می رسد ابن خلدون نخستین متفکران مسلمان است که از منطر جامعه شناسی-انسان شناسی به پدیده جنگ می نگرد. مقاله حاضر این پرسش ها را طرح می کند: 1- ابن خلدون چه تبیینی از جنگ ارائه می دهد؟ 2-مهمترین عوامل جامعه شناسی-انسان شناسی آغاز گر و پایان بخش جنگ از منظر ابن خلدون چه می باشد؟3) از منظر وی چه عواملی بر نتیجه جنگ تاثیر گذارند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد ابن خلدون جنگ را پدیده ای طبیعی در مناسبات انسانی می داند. وی بر اساس بدوی یا مدنی بودن، جنگ ها را به مشروع و نامشروع تقسیم می نماید؛ از منظر ابن خلدون جنگ هایی که بر ارزش های بدوی مبتنی هستند نامشروع اند و جنگ هایی که به یک نظم مدنی منجر می شوند، مشروع قلمداد می شوند. وی مهمترین عوامل جامعه شناسی-انسان شناسی آغاز گر جنگ های نامشروع را زیاده خواهی طبیعی بشر، مبارزه برای قدرت صرف می داند و مهمترین عوامل جامعه شناسی-انسان شناسی آغازگر جنگ های مشروع را حفظ نظم و عصبیت اجتماعی و گسترش باورهای دینی می داند. در عین حال او درباره عوامل جامعه شناسی-انسان شناسی جنگ های مشروع و جنگ های نامشروع به عوامل واقع گرایانه (همچون توان نظامی) و عوامل فراواقعی (همچون بخت و اقبال و امور نهانی) توجه می نماید. مقاله حاضر از روش خوانش متن محور بهره می برد.
تبیین چالش های اجرای الگوی راهبردی مدیریت بحران و پدافند غیرعامل در شهرها (مورد مطالعه: شهر اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
917 - 930
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منطق امنیت در متن نوشته ژئوپلیتیک، به یک کشور با موقعیت حساس ژئواستراتژیک دیکته می کند که میان حوزه اقتدار ملی با پتانسیل تهدیدات ممکن و متصور، تعادل ایجاد کند. ترک مرزهای امنیت ملی در افق تاثیرپذیری ژئواستراتژیک به معنای پذیرش قطعی تهدید است. ما در منطقه و زیر سیستم های بلافصل امنیتی سرزمین خود حق بیشتری برای حضور و ایجاد موازنه داریم، تا امریکا که از قاره ای دور دست به آب های سرزمینی ما می چسبد. اگر منطق برتری موقعیت ژئوپولیتیک سرزمین ایران را نسبت به مناطق پیرامون خود، و زیر سیستم های تابع امنیتی متصل به آن بپذیریم، ضرورت حفظ تعادل امنیتی را نیز لاجرم باید بپذیریم. حتی بدون چنین معادله ای، بروز نگرانی کشورهای پیرامون ایران، از افزایش سطح توان امنیتی و دفاعی ما، یا از افزایش قدرت و ظرفیت حضور و نفوذ ما، در اقصی افق منطقه مشترک، قابل درک است. چنین نگرانی هایی با روش های روانی، اقتصادی، اجتماعی، و در نهایت سیاسی و امنیتی، قابل کنترل و مدیریت است.
هدف: هدف این پژوهش استخراج چالش های اجرایی مدیریت بحران و پدافند غیر عامل در شهر اندیشه می باشد.
روش شناسی : این پژوهش از نوع کاربردی است و متغیرهای مورد بررسی؛ علل و چالش های اجرای الگوی مدیریت بحران و پدافند غیر عامل در شهر اندیشه می باشد. روش جمع آوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای بوده و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی (مصاحبه و مشاهده) نیز استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش شهر اندیشه می باشد.
یافته ها و بحث: استراتژی نوین دفاعی ایران در غالب مدت، وسعت و تنوع ؛ این گفتمان را پوشش می دهد و پدافندی بازدارنده ایجاد کرده است، شهر جدید اندیشه در جنوب غربی تهران و به دلیل وجود مراکز مهم و استراتژیک داخل و اطراف این شهر دارای اهمیت می باشد. این مراکز نیز علارغم طرح جامع و دستورالعمل های مدیریت بحران و پدافند غیر عامل؛ به علت عدم اجرای اصول پدافند غیرعامل و مدیریت بحران در معرض خطر هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر عدم اجرا و رعایت اصول مدیریت بحران و پدافند غیرعامل در شهر اندیشه که غالبا بعلت هزینه بر بودن می باشد.
حکم فقهی چگونگی برخورد با سپر انسانی دشمنان در جنگ از دیدگاه مذاهب اسلامی
منبع:
فقه و حقوق نوین سال چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
107-120
حوزههای تخصصی:
در جنگ ها، هر یک از طرفین جهت نیل به پیروزی، به روش های مختلف جنگی متوسل می شوند که یکی از آنها استفاده از سپر انسانی است که این سپرها می توانند اسرای مسلمان و یا کودکان و زنان باشند. سؤالی که اینجا مطرح می باشد، عبارت از این است که در صورت استفاده دشمنان از این شیوه، مسلمانان چه واکنشی در برابر این کنش باید داشته باشند؟ نظر اکثر فقهای مذاهب خمسه این است که تا حد امکان باید جان سپرهای انسانی، حفظ شود، در غیر این صورت و در صورت ناچاری و ضرورت، هر گونه حمله و تیراندازی به سوی دشمن، باید به قصد کسانی باشد که پشت سپرهای انسانی کمین کرده اند نه به قصد گروگان ها.
مطالعه تطبیقی رویکرد فقه اسلامی و حقوق بشردوستانه در حمایت از حقوق کودکان در جنگ
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۴
73 - 90
حوزههای تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه در جوامع انسانی هستند، علی الخصوص در جنگ ها که درجه ایمنی و امنیت به پایین ترین مقدار خود می رسد و آن ها را در معرض هرگونه مخاطره ای قرار می دهد. متاسفانه امروزه شاهد این هستیم که بسیاری از حقوق کودکان ازجمله حق بر حیات، حق بر سلامت، حق بر غذا، به علت جنگ های داخلی و خارجی که در سطح جهان به وقوع پیوسته، در معرض زائل شدن است. بنابراین تمامی کودکان در درگیری های مسلحانه و جنگ ها باید مورد احترام و حمایت ویژه ای واقع شوند. از منظر حقوق بین الملل همه کودکان در درگیری های مسلحانه از حمایت های تعیین شده در نظام حقوق بین الملل و تامینات کلی و خاص پیش بین شده از افراد غیرنظامی در حقوق بشردوستانه بهره مند هستند. از دیدگاه منابع فقه اسلامی ازجمله قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)، همواره حقوق غیرنظامیان به ویژه کودکان در جنگ به رسمیت شناخته شده است و آیه های متعددی در قرآن، رویه ها، گفتارهای پیامبر (ص) و معصومین (ع) مویدی بر این ادعاست. پژوهش حاضر مقوله حمایت از حقوق کودکان در جنگ ها را از دیدگاه فقه اسلامی و حقوق بشردوستانه مورد بررسی قرار می دهد. فرضیه آن است که رویکرد فقه اسلامی و حقوق بشردوستانه در حوزه حمایت از حقوق کودکان در جنگ ها، شباهت بسیار زیادی دارند.
بلایای طبیعی، بحران های اجتماعی و خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان بلایای طبیعی و بحران های اجتماعی خشونت علیه زنان افزایش می یابد. از درون ساختار خانواده تا مکان های عمومی، هریک عرصه خشونت علیه زنان می شود. این مقاله بر آن است نشان دهد خشونت علیه زنان تنها به فضای داخلی خانه ها محدود نمی شود، در زمان جنگ و بلایای طبیعی، شدت بیشتری می گیرد و امنیت زنان در مکان های عمومی را تحت تأثیر قرار می دهد. این مقاله با استفاده از روش اسنادی، مشکلات، اقدامات و مطالعات انجام شده در چهار سال اخیر در زمینه خشونت علیه زنان در زمان بلایای طبیعی و بحران های اجتماعی- در سطح جهانی - را مرور می کند. گزارش ها نشان می دهد خشونت علیه زنان-چه در درون خانواده و چه مکان های عمومی- در زمان جنگ ها و بلایای طبیعی بیشتر شده و پیامدهای مختلف جسمی، روحی، ارزشی- اخلاقی و عرفی و قانونی برای زنان به همراه داشته است. اقدامات و تلاش های صورت گرفته در زمینه مبارزه با خشونت علیه زنان در بلایای طبیعی و بحران های اجتماعی شامل: 1. تلاش برای بازگشت به زندگی طبیعی توسط آسیب دیدگان و به ویژه زنان؛ 2. تغییر نگرش و نقش رهبران مذهبی و فرهنگی؛ 3. توانمندسازی زنان؛ 4. راه اندازی کمپین ها و فعالیت های علمی و مدنی؛ 5. تصویب قوانین و قطعنامه های بین مللی و 6. ایجاد مراکز امن بوده است.
سیره علوی در جنگ در آینه نهج البلاغه و شعر عبدالمسیح الانطاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
593 - 615
حوزههای تخصصی:
شخصیت امام علی(ع) آنچنان رفیع است که وصف آن از دایره مذهب تشیّع فراتر رفته و علمای بزرگی از سایر مکاتب و ادیان را به إعجاب و تعظیم وا داشته است . از جمله آن ها ، عبدالمسیح انطاکی ، ادیب و شاعر مسیحیِ معاصر با منظومه ای در پنج هزار و ششصد بیت است. این پژوهش با کنکاش در نهج البلاغه و اشعار عبدالمسیح انطاکی ، سیره و رأی آن امام همام و دیدگاه این ادیب مسیحی را در برخی ابعاد و مصادیق مهم جنگ و جهاد از جمله شجاعت، جنگاوری، تدبیر، هوشیاری، صلح حکیمانه و رعایت اصول الهی و اخلاقی در جنگ، مورد بررسی قرار داده و آشکار می سازد. بر اساس قرآن، از آنجا که سبیل الله مسیر رشد آدمی است، جهاد فی سبیل الله نیز قرارگرفتن و قراردادن انسان ها در مسیر کمال و رشد است. بر خلاف سایر جنگ ها که غالباً با قصد منافع مادی افراد یا گروه های خاص است در سبک علوی یا اسلام حقیقی، نیت و هدف غایی درجنگ، تنها خشنودی پروردگار می باشد.
علل اقتصاد سیاسی ایران در پذیرش قطعنامه 598
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
171 - 212
حوزههای تخصصی:
جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین اتفاقات و از طولانی ترین جنگ های قرن بیستم بود که از سال 1359 شروع شد و تا سال 1367 ادامه پیدا کرد. با شروع جنگ عراق علیه ایران، شورای امنیت سازمان ملل متحد در واکنش به این جنگ عکس العمل های مختلفی داشت و چندین قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای خاتمه دادن به جنگ و دعوت طرفین به صلح صادر شد. قطعنامه های صادر شده از سوی شورای امنیت به دلیل برآورده نکردن خواسته های جمهوری اسلامی ایران ازجمله معرفی متجاوز، هربار با عدم پذیرش از سوی ایران مواجه می شد. درنهایت قطعنامه 598 در تیرماه 1366 از سوی شورای امنیت صادر شد. این قطعنامه دارای تفاوت هایی با سایر قطعنامه های صادر شده از سوی شورای امنیت دررابطه با جنگ عراق و ایران بود. جمهوری اسلامی ایران پس از یک سال موضع نه رد و نه قبول قطعنامه، موافقت خود را با پذیرش آن اعلام داشت و جنگ را خاتمه یافته تلقی نمود. جمهوری اسلامی ایران در سال های پایانی جنگ وضعیت اقتصادی چندان مناسبی نداشت. وضعیت بد اقتصادی به شدت سیاست های اقتصادی دولت را تحت تأثیر مخرب خود قرار داده بود. زیرساخت های اقتصادی به شدت چار آسیب و ضعف شده بودند. دولت جمهوری اسلامی ایران در تأمین و مدیریت هزینه های جنگ و سایر هزینه های مربوط به سطح کشور و زندگی مردم دچار مشکل شده بود. وضعیت اقتصادی ایران سیاست نظامی کشور را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده بود. این مقاله ضمن اشاره به شرایط اقتصادی ایران در هشت سال دفاع مقدس و با تأکید بر سه سال پایانی جنگ، در پی پاسخ به این سؤال است که مهمترین زمینه های اقتصاد سیاسی پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران چه بود؟ فرضیه مقاله این است که چالش های اقتصاد سیاسی فراروی دولت ایران مهمترین دلایل پذیرش قطعنامه 598 بوده است.
زن ورانگی در بستر جنگ در آثار لویی آراگون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
25 - 38
حوزههای تخصصی:
لویی آراگون، در این جستار به عنوان یک شاعر و نویسنده معاصر مطرح می شود؛ شاعری که در طول جنگ جهانی دوم میان زن ورانگی و تعهدمندی به میهن، شکافی نمی بیند. در اثر او، زن پاس داشته می شود، به رغم آنانی که زن را گرانباری بر گرد? مرد جنگاور می شمرند. در واقع بخشی از آثار او در هیمن? پیشگاه زنانه الزا است؛ تا بدانجا که تعهدمندی و میهن پرستی او به چالش کشیده می شود. اما این چشم انداز نمی تواند خواننده آشنا با افشر? تاریخی و اجتماعی این اشعار را گمراه کند؛ با ره گیری تصویر زنان در اشعار آراگون، چه در سطح و چه در عمق مضامین، نرم نرمک تصاویر دیگری رخ می-نمایند:
از الزا تا فرانسه، خطی ممتد کشیده شده است. فرانسه در پی آیند نگار? عاشقانه الزا و تصاویر زنان پر آوازه است. فرانسه یا الزا، دو واژه با صفاتی یکسان: نیاز، زنانگی، شاعرانگی، ارزش هایی که ایدئولوژی مردانه نازی را می لهند.
پس عشق نیز در اینجا طرحی دوگانه به خود می گیرد، عشقی انسانی و در عین حال عشق به میهن.
این است منش شعرگوی متعهدی که با آفرینش لفافه گویی ها در اوان جنگ، نقشی ارزنده در زایش شعر مقاومت داشت. او فرانسه را نهانی می پرستد، فرانسه ای که در طول جنگ و به دلیل حضور غیر فرانسویان اندوهناک است. پس با نشان دادن تصویری از نیاز زنانه، نیاز فرانسه را در گوش هموطنانش بانگ می زند تا به یاری میهن بشتابند، عشق مشترکی که در بند است.
جنگ به روایت زنان: بررسی روایت جنگ الجزایر در آثار آسیه جبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
415 - 431
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از اشاره به پیشینه ادبیات زنان در الجزایر، با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به معرفی و بررسی چند نمونه روایت زنانه از جنگ استقلال الجزایر در خلال آثار نویسنده شهیر الجزایری، آسیه جبار، می پردازیم. این تحقیق نشان می دهد که زبان و نهاد ادبیات در الجزایر تا پیش از سده اخیر تحت سیطره مردان بوده و عمده آثار ادبی این کشور بر ارزش های مردسالارانه استوار بوده و دیدگاه مردانه را منعکس می کرده است. اما با وقوع جنگ، که موضوعی اساسی و مهم بوده، و از سوی زنان نیز به شیوه خاص خود تجربه شده، لزوم ارائه نگاه و روایت زنانه از آن احساس می شود. آسیه جبار نخستین نویسنده زن الجزایری است که در رمانی با عنوان فرزندان جهان جدید مستقیم به موضوع جنگ استقلال می پردازد. این رمان، که در تاریخ ادبیات الجزایر از رمان های مؤثرجنگ الجزایر محسوب می شود، مهر تأییدی بر استعدادها و قابلیت های زنان در عرصه نویسندگی می زند و راه را برای ورود دیگر زنان به این عرصه هموار می کند. موضوع جنگ یکی از ارکان ثابت و اساسی در آفرینش های آسیه جبار محسوب می شود. ویژگی خاصی که موجب تمایز آثار آسیه جبار از دیگر آثار جنگی می شود آن است که وی با استفاده از دیدگاه زنانه خود، نه تنها به مسئله آزادی الجزایر از طریق جنگ و مقاومت اشاره می کند، بلکه لزوم آزادی زنان از حصارهای بسته و رهایی آنان از برخی محدودیت ها و تعصبات را نیز یادآور می شود. وی همچنین با به تصویر کشیدن رنج ها و مشکلات خاص زنان در طول دوران جنگ و نشان دادن نحوه مشارکت آنان در این مبارزه، که در نوشته های نویسندگان مرد مغفول مانده یا به شایستگی نمایان نشده بود، سهم و نقش زنان در استقلال این کشور را برجسته می کند.
بازنمایی جنگ از دیدگاه همسران جانبازان شهید در ادبیات داستانی دفاع مقدس؛ مطالعه مجموعه داستانی اینک شوکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
151 - 177
حوزههای تخصصی:
زنان جانبازان دفاع مقدس علاوه بر مصائبی که دیده اند، به دلیل تجربه مستقیم و غیرمستقیم که از دوران دفاع مقدس به دوش می کشند، به مثابه راویانی غیررسمی، می توانند تاریخ مقاومت، ایثار و مجاهدت رزمندگان را در جبهه های جنگ بازگو کنند. بنابراین، این پژوهش به دنبال بررسی بازنمایی جنگ از دیدگاه همسران جانبازان شهید در ادبیات داستانی دفاع مقدس است. در این میان، مجموعه شش جلدی اینک شوکران انتشارات روایت فتح، که به داستان زندگی، مشقت ها و ایثار جانبازان شهید به روایت همسران آن ها پرداخته است، به منزله نمونه هدفمند مورد تحقیق انتخاب شده و به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی تجزیه و تحلیل شده است. ازاین رو، بررسی این مجموعه می تواند شیوه بازنمایی جنگ و دفاع مقدس را به روایتی زنانه در مقابل سایر داستان های مردانه جنگ مشخص کند. نتایج نشان می دهد شیوه بازنمایی مقوله هویت، روابط اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، دوران جنگ و پس از جنگ در این مجموعه داستان چگونه ساماندهی شده است که در این زمینه جنگ تأثیری بسزا بر زندگی همسران جانبازان داشته است؛ ولی، بااین حال، آن ها با وجود مشکلات فراوان به زندگی عادی خود ادامه داده اند و صبورانه همسر خود را در جنگ و پس از جنگ همراهی و حمایت کرده اند. در این مجموعه داستان، جنگ عرصه همدلی بود. مردم در همدردی با همسایگان، از برگزاری عروسی برای فرزندانشان ممانعت می کردند و زنان برای بودن در کنار همسرانشان به کمترین ها، بدون هیچ اعتراضی، اکتفا می کردند. همچنین، هویت غالب برای رزمندگان و همسران و خانواده هایشان هویت مبتنی بر روحیه انقلابی و ایثار بوده است.
تطبیق معنایی "شجاعت" در قرآن و فرهنگ جاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
27 - 46
حوزههای تخصصی:
در دوره جاهلی اعراب آداب و اندیشه های عجیب و غریبی داشتند. اسلام بیشتر این آداب و اندیشه ها را از آنجا که در اساس ناسازگار و مغایر با وحی و سنت الهی بود مردود شمرد، اما برخی از آن ها را با تغییرات و اصلاحاتی در شکل و جوهر پذیرفت و موفق شد که از آن ها اندیشه های اخلاقی متعالی ای بسازد. در این میان واژگان در انتقال این اصلاحات و تغییر مفاهیم نقش ارزنده ای را ایفا کردند. این مقاله با این فرض که معنای شجاعت جاهلی با معنای قرآنی آن یکی است به تبیین مقایسه ای مفهوم شجاعت در قرآن و فرهنگ جاهلی می پردازد، که حوزه معنایی وسیعی داشته و در انتقال معنای نسخ یک فرهنگ و ایجاد فرهنگی متعالی مؤثر بوده و معنای والای اخلاقی را بازگو می کند.
کاربرد استعاره جنگ در بخش اورژانس و دلالت های ارتباطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره با انتقال معنا از مفهومی آشنا به یک موقعیت پیچیده تر، توصیفی روشن و غنی از یک پدیده یا موقعیت ارائه می دهد. در ارتباط میان کادر درمان و بیماران استعاره ها برای ساده و قابل فهم کردن فرایندهای درمانی به کار می روند و به همین دلیل، شناسایی و تحلیل این استعاره ها می تواند تصویر روشنی از روایت هر یک از دو طرف از فضای درمانی ارائه و انسدادها یا اختلال های ارتباطی احتمالی را آشکار کند. مقاله حاضر روایت کادر درمان (پزشکان و پرستاران) و بیماران (بیمار و همراه بیمار) از اورژانس را به عنوان یکی از فضاهای درمانی استراتژیک موردبررسی قرار می دهد. به همین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته ای با 15 نفر از اعضای کادر درمان و 15 بیمار و همراه بیمار انجام شده است. تحلیل مصاحبه ها با تکنیک تحلیل مضمون نشان می دهد که در روایت کادر درمان و بیماران، جنگ و مفاهیم مرتبط با آن پرکاربردترین استعاره در توصیف اورژانس است. از دلالت های ارتباطی استعاره جنگ در میان کادر درمان انتقال فوریت و ضرورت برای بیمار و برجسته کردن فرماندهی و کنترل، سوژگی کادر درمان در صحنه اورژانس است. در مقابل، این استعاره نزد بیمار به معنای تن دادن به وضعیت جنگی، تحمل دشواری و مقاومت در برابر بیماری است.
بررسی تطبیقی جنگ با غیر هم کیش از دیدگاه قرآن و تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
27-42
حوزههای تخصصی:
در آیات قرآن به مسئله جنگ و جهاد پرداخته شده است و در ذهن برخی این پرسش را ایجاد کرده که آیا اسلام دین جنگ و خشونت است؟! پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا تشریعات و قوانین مطرح شده منحصر به تعالیم قرآن است یا در ادیان دیگر نیز به آن پرداخته شده است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، مباحثی همچون جواز جهاد، انواع آن، اهداف جهاد و آداب کلی جهاد در قرآن و تورات، بررسی شده است. دستاورد حاصل از این پژوهش نشان می دهد این پندار که جنگ و مسائل پیرامون آن فقط مختص اسلام است و صرفاً در تعالیم قرآنی یافت می شود، انگاره ای نادرست است. جنگ و تمامی نکات مربوط به آن، در تورات نیز بیان شده است و معادل تعالیم اسلامی تلقی می شود.
بررسی مولفه های موثر بر آمایش دفاعی سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
245-225
حوزههای تخصصی:
جنگ از عناصر پایدار در جوامع بشری در دوره های مختلف می باشد. با وجود تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در عرصه های مختلف فناوری های دفاعی- امنیتی، همچنان جنگ و تهدید سرزمین ها را تحت شعاع خود قرار داده و حکومت ها را برآن می دارد که با روش های مختلف تلاش کنند تا با کمترین هزینه و آسیب با آن مواجه شوند. در این میان آمایش دفاعی سرزمین، یکی از استراتژی های برجسته پیش روی حکومت ها در دوره های مختلف بوده است. با توجه به تغییر در ماهیت جنگ از سخت به سوی جنگ هوشمند قاعدتا عوامل موثر بر آمایش دفاعی سرزمین دچار تحول و تغییرات گسترده ای شده است. بر این مبنا، مقاله حاضر تلاش دارد که با نگرشی جامع و جدید این مولفه های موثر بر آمایش دفاعی سرزمین ها را مبتنی بر یافته های کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) مورد بررسی و استخراج قرار دهد. نتایج حاصل از یافته های کتابخانه ای و مصاحبه نشان دهنده آن است که مولفه های موثر بر آمایش دفاعی سرزمین متناسب با تحولات صورت گرفته در شکل و نوع جنگ ها و تهدیدات شامل 130 مولفه می باشد که جهت درک بهتر آنها را می توان در قالب 15 بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ژئوپلیتیکی، امنیتی، نظامی، جمعیتی، علمی- بهداشتی، اقلیمی، ژئومورفولوژی، خاک ها، هیدرولوژی، زیستی و ریاضی دسته بندی کرد. در مجموع، تحول در ماهیت جنگ ها ضرورت تغییر در آمایش دفاعی سرزمین برای حکومت ها را ضرورت بخشیده است که باید متناسب با نتایج تحقیق حاضر مورد بررسی و بحث قرار گیرد.
پیش بینی وقوع و یا عدم وقوع جنگ در یک رقابت تسلیحاتی: مبتنی بر مدل راهبردی بازدارندگی- حمله اینتریلیگیتور و بریتو
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۱
73 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش است که یک رقابت تسلیحاتی در چه شرایطی منجر به وقوع جنگ و در چه شرایطی منجر به عدم وقوع جنگ می شود. به این منظور از مدل راهبردی ارائه شده توسط اینتریلیگیتور و بریتو (1976، 1984) استفاده شده است. استفاده از سلاح (موشک) در این مدل دو هدف دارد: حمله (جنگ) یا بازدارندگی (صلح). پس از فرموله سازی این مدل و تحلیل اهم نتایج به دست آمده در سناریوهای مختلف، می توان گفت که رقابت تسلیحاتی بین دو کشور فرضی، در صورتی منجر به وقوع جنگ می شود که: الف) دو کشور قدرت حمله به یکدیگر را داشته باشند، اما قادر به بازدارندگی نباشند. ب) یکی از دو کشور دارای قدرت حمله؛ ولی فاقد قدرت بازدارندگی باشد و کشور مقابل آن فاقد قدرت حمله و بازدارندگی باشد. هم چنین، رقابت تسلیحاتی بین دو کشور فرضی در صورتی منجر به جنگ نمی شود که: الف) هیچ کدام از کشورها دارای قدرت حمله و بازدارندگی نباشند. ب) هر دو کشور دارای قدرت بازدارندگی باشند. علاوه بر این، زمانی که یکی از دو کشور دارای قدرت حمله و بازدارندگی باشد و کشور مقابل آن فاقد قدرت بازدارندگی باشد، احتمال وقوع جنگ بالاست. بر اساس نتایج به دست آمده می تواند گفت که برخورداری از قدرت بازدارندگی، نقش مهمی در عدم بروز جنگ در یک رقابت تسلیحاتی خواهد داشت.
بررسی تحول بازنمایی جنگ در آثار سینمایی دفاع مقدس (با تأکید بر آثار رسول ملاقلی پور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۵
21 - 33
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: رسانه ها و وسایل ارتباطات جمعی در این عصر به صورت اشکال نوینی، توسعه یافته و بسیاری از تحولات جامعه بشری را تحت الشعاع قرار داده اند. با توجه گسترش و تأثیرگذاری رسانه ها، این پژوهش با تکیه بر صنعت سینما به ویژه سینمای دفاع مقدس تلاش کرد تحول بازنمایی جنگ در سینمای دفاع مقدس با تأکید بر آثار رسول ملاقلی پور با بهره مندی از نظریه بازنمایی و دیدگاه های استوارت هال، چگونگی بازنمایی جنگ در سه دوره جنگ، بازسازی و اصلاحات را مورد مطالعه قرار دهد.
روش پژوهش: روش تحقیق به لحاظ استراتژی، توصیفی، به لحاظ مسیر اجرا، تحلیل محتوا، به لحاظ دوره زمانی مورد بررسی، طولی، به لحاظ زمان مورد بررسی، گذشته نگر، از نظر ماهیت و هدف، بنیادی و از نظر جمع آوری داده ها، کمی است و جامعه آماری پژوهش شامل تمام فیلم های سینمایی (15 فیلم) ساخته شده توسط ملاقلی پور می باشد که سه فیلم افق، هیوا و مزرعه پدری به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که فیلم افق که دوره جنگ را نمایندگی می کند، شهادت طلبی و حضور در جبهه به صورت داوطلبانه و بازنمایی دشمن در مقام شر و باطل و نیروی ایرانی به عنوان خیر و حق از دغدغه های کارگردان بوده است. فیلم هیوا که مربوط به دوره بازسازی می باشد، به مباحث اجتماعی، واقعیات تلخ بعد از جنگ و مروری بر جنگ از زاویه انتقادی و عدم همدلی و خودسری برخی از سربازان را به تصویر می کشد و در نهایت فیلم مزرعه پدری که دوره اصلاحات را نمایندگی می کند اشاره به اعتراضات و ناخرسندی های اجتماعی از جنگ را نشان می دهد.
نتیجه گیری: کارگردان تلاش کرده است متناسب با فضا و شرایط اجتماعی هر دوره به بازنمایی رویدادها و وقایع سه دوره جنگ، بازسازی و اصلاحات، متناسب با زمان ساخت فیلم ها بپردازد که یافته های برآمده از تحقیق، این امر را به خوبی نمایان می سازد.