مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
طبیعت
تاریخ فلسفه چین به وضوح نشان می دهد که یکی از مسائل و دغدغه های فکری مردمان این سرزمین، مسئله تطبیق انسان با طبیعت و تطبیق انسان با جامعه بوده است. در عرصه هنر و نقاشی، می توان چنین استنباط کرد که برای آنان، طبیعت به میزان زیادی با تلقی شان از نقاشی قلم مو و مرکب مشابهت دارد. هم طبیعت و هم این نقاشی ها، نماد زیبایی و توازن هماهنگ عالم کاینات هستند. این مقاله بر آن است تا با اتکای بر تعالیم دائو، به عنوان مکتبی اثرگذار در شکل دهی به تمام زوایای فرهنگ چین باستان، بویژه در عرصه فرهنگ بصری، معنا و مفهوم «طبیعت» در نقاشی های منظره چینی و طریق هماهنگی با آن را مورد مطالعه قرار دهد. مراد از طبیعت، جامعیت خودانگیختگی یا خودجوشی چیزها و رهایی مطلق از تصنعی بودن است. به این ترتیب هرگاه چیزها آزاد باشند که راه طبیعی خود را دنبال کنند، در کمال هماهنگی حرکت می کنند. به طور کلی دائو با راه طبیعت، با سیر و جریانی که در طبیعت است، هماهنگ است. سیر طبیعی و خودجوشی هر چیز، شیوه دائو است. هنر چین در سراسر تاریخ خود، طبیعت را ملهم از این نیروی پنهان تصور می کند و هدف هنرمند نیز این است که با این روح تماس پیدا کرده و آن گاه کیفیت و انواع و اقسام آن را برای بیننده توصیف نماید. هدف رهرو دائو، پرهیز از انجام هر کاری است که با طبیعت ناسازگار باشد. این طبیعت نیست که به اصلاح و کمال نیاز دارد، بلکه این ما هستیم که نیازمند تغییر هستیم و باید خود را با آن وفق دهیم. از این رو باید در قبال طبیعت نیست شد و این همان طریقی است که هنرمند بواسطه آن به سراغ طبیعت می رود. در مکتب دائو، اصل تغییر به عنوان عامل پیش برنده جهان هستی (دائو) به عنوان توازن هماهنگ میان اضدادی تعریف می شود که با یکدیگر تعامل دارند (یین و یانگ). توازن میان اضداد نوعی نیرو یا روح طبیعی را به نام «چی» می آفریند. مناظر نقاشی شده (شانشوئی) نیز بازتابی از این باور در غالب نیروهای «یین» و «یانگ» هستند.
نقش زنان در دستیابی و حفاظت محیط زیست
منبع:
قانون یار دوره پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷
1029-1044
حوزه های تخصصی:
نقش های خانوادگی و اجتماعی، نفوذ کلام و انضباط اخلاقی و معنوی نسبی زنان عامل مهمی در پیشبرد اهداف بزرگ با توان اثرگذاری لازم بر جوامع به حساب آمده و از آن به عنوان نوعی راهبری الهام بخش یاد می شود. در تحولات اجتماعی سال های اخیر، رابطه جامعه شناسی و محیط زیست شهری نزدیک تر شده و جامعه شناسان در نظرات خود به محیط زیست شهری و ارتباط آن با انسان و جامعه پرداخته اند. یکی از نظریه های جامعه شناسانه در این حوزه به نام نظریه تقسیم کار، زنان را عامل اصلی انتقال فرهنگ و سواد زیست محیطی به نسل های آینده می داند و چنانچه فرهنگ زیست محیطی در مادران درونی شود، به گونه ای که قانونمندی اکوسیستم را درک کنند، به خوبی می توانند این مفاهیم را به فرزندان خود انتقال دهند. بنابراین اکنون که محیط زیست مورد تعرض و سلامت شهروندان در خطر قرار گرفته، بهره مندی از نقش آفرینی زنان، کار مدیران توانمند و عاقبت نگر است. اگر در گذشته در مورد جایگاه این موضوع تردیدی وجود داشت، امروزه شکی باقی نمانده که توسعه انسان محور بدون حفاظت از محیط زیست ممکن نیست و حفاظت از محیط زیست بدون حضور جدی زنان محقق نخواهد شد.
خدا در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
149 - 168
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا فیلسوف معروف اروپا در دوره جدید در بخش اول از مهم ترین کتاب خود، یعنی «اخلاق» نسبتاً به تفصیل درباره خدا سخن گفته است. او خدا را جوهر می نامد که دارای صفات نامتناهی است و طبیعت عبارت از حالات صفات نامتناهی اوست. بنابراین جوهر، صفت و حالت سه عنصر اصلی واقعیت در نظر اسپینوزاست. مهم ترین مسئله در فلسفه اسپینوزا نظر اوست درباره تعالی یا عدم تعالی خدا از طبیعت. به بیان دیگر این مسئله که طبیعت که مجموعه نظام حالات خداست همان خداست یا نه، خدا علاوه بر ظهور در حالات، حقیقتی است متعالی از آنها. به عبارت سوم آیا اسپینوزا معتقد به «همه خدایی» است که بر اساس آن خدا همان کل طبیعت است که هر شیئی جزئی از آن را تشکیل می دهد یا نه، او برای خدا وجودی متعالی از طبیعت هم قایل است؟ در این مقاله با استناد به متن سخن اسپینوزا، «همه خدایی»بودن او نفی شده و همچنین اثبات شده است که برهان او بر وجود خدا همان برهان وجودی آنسلم نه بلکه برهان صدیقین است که بر پایه آن خدا وجود صرف و بنابراین واجب الوجود است.
ارائه مدلی برای تبیین دیدگاه کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در معماری با تکیه بر نگاشت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران سنتی، در رابطه انسان و طبیعت تعادل برقرار بود. باوجود افزایش دانش و آگاهی انسان نسبت به طبیعت بعد از رنسانس، تعادل در رابطه انسان و طبیعت ازمیان رفته است؛ این امر تأثیرات منفی زیادی در زندگی انسان و نیز حیات زمین ایجاد کرده است. در نوشتار حاضر ارائه دیدگاه کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در معماری به عنوان راهکاری در ایجاد تعامل مناسب میان انسان و طبیعت ارائه گردیده است. نوشتار حاضر به مقایسه تأثیرات دیدگاه کل نگر دوره سنتی و دیدگاه جزئی نگر دوره مدرن در رابطه انسان و طبیعت پرداخت تا با پی بردن به نحوه اثر گذاری عوامل مؤثر در این رابطه، به ارائه مدلی کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در عصر معاصر بپردازد. عوامل مؤثر در رابطه انسان و طبیعت در معماری با تحلیل محتوای متون به دست آمده و کدگذاری گردیدند. میزان روایی کدها با ارائه پرسشنامه به خبرگان و استفاده از روش CVR به دست آمد. برای بیان نحوه تأثیر کدهای به دست آمده در رابطه انسان و طبیعت از روش نگاشت شناختی بهره گرفته شد. با ترسیم روابط علت و معلولی میان عوامل مؤثر در رابطه انسان و طبیعت در معماری دو دوره سنتی و مدرن این نتیجه به دست آمد که دیدگاه کل نگر در دوران قبل از مدرن در رابطه انسان و طبیعت و به تبع آن تعادل میان نگرش مادی و ارزشی به طبیعت موجب شکل گیری رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت بوده است. همچنین دیدگاه جزئی نگر و کمی گرا و تأثیر آن بر افزایش دانش انسان به طبیعت و ایجاد نگرش مادی به طبیعت در دوره مدرن در آسیب به طبیعت و جدایی رابطه انسان و طبیعت در معماری مؤثر بوده است و در بخش دوم تحقیق با بهره گیری از کدهای به دست آمده در بخش نظری پژوهش و نتایج نمودارهای شناختی دو دوره سنتی و مدرن، مدلی کل نگر در رابطه انسان و طبیعت برای عصر حاضر ترسیم گردید.
تبیین الگوی شناختی گردشگری روستایی با رویکرد منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 46
حوزه های تخصصی:
روستا، محصول امتزاج عناصر طبیعی و مصنوع بر پایه معیشت است و از فرهنگی یکپارچه تبعیت می کند. شکل گیری ارگانیک خانه های روستایی با مصالح بوم آورد، در هر پهنه از جغرافیای ایران منجر به شکل گیری گستره وسیعی از مناظر روستایی از جنوب تا شمال و شرق تا غرب شده است، به گونه ای که می توان برای هریک ویژگی های متمایزی برشمرد که منجر به شناخت و ادراکی متفاوت از دیگری می شود. فرهنگ به عنوان مؤلفه ای غیرفیزیکی، با ایجاد تأثیرات فیزیکی در روستا، منجر به تنوع گسترده منظر روستا می شود. همچنین جغرافیای متنوع مانند پوشش گیاهی، جانوری و آب وهوا، تأثیر مستقیم بر شیوه زندگی روستاییان و سرزمین داشته و شکل منحصربه فردی از «منظر روستایی» را به وجود می آورند. اقتصاد گردشگری به عنوان مفهومی نوین در پایداری و گسترش روستاها، امروزه به یکی از مهم ترین مباحث مرتبط با مفهوم روستا بدل شده است. گردشگری روستایی با خوانش و تعمیق در فرایندهای منظر روستایی، به انتقال و گسترش تجربیات ادراکی ساکنین روستا به گردشگران، کمک می کند. این نوشتار درصدد است با معرفی وجوه متفاوت مفهوم روستا، به تبیین منظر روستایی -به عنوان نقطه اتصال طبیعت و زندگی اجتماعی- از نگاه گردشگری پرداخته و با ارائه الگویی شناختی، مهم ترین مؤلفه ها در شناخت گردشگری روستایی جهت آشنایی گردشگران را تعیین نماید. جهت شناخت گردشگران معین سازد.
طرح کلّی دین در منظومه فکری علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
95 - 127
حوزه های تخصصی:
نظام فکری به منزله زیرساخت منظومه فکری و حلقه اتّصال میان مبانی کلان و خرده مبانی و قواعد و نیز نظریّات تخصصی و اختصاصی است، آثار و مکتوبات مرحوم علامه طباطبایی به عنوان اندیشمندی که برخوردار از دستگاه فکری است و با بهرهگیری از عناصر معقول و منقول در اندیشه به بلوغی وصفناشدنی در اندیشهورزی دینی رسیده است، منبعی ارزشمند از رویکردها و دیدگاههای دینی است که میتواند تا اعصار متمادی سرچشمه الهام و اثربخشی در باب پاسخگویی به نیازهای بشر در عصر مدرن و پس از آن باشد. یکی از موضعات قابل پژوهش در منظومه فکری علامه طباطبایی ترسیم جغرافیای مفهومی از طرح کلّی دین در اندیشه ایشان است، برای استحصال این طرح از منظومه فکری ایشان لازم است که پس از تعریف دین و صورت ابتدایی از طرح کلی دین، عناصر دخیل در نظام اندیشه ایشان تبیین گردد و طرح تفصیلی و کلّی از دین با توجّه به ترابط زنجیره عناصر منظومه فکری ایشان تحلیل شود. در این مقاله با نگاهی کلنگر به مهمترین عناصر اندیشه وی که میتوان آن را نماینده نظام فکری ایشان دانست به تبیین تصویر کلّی ایشان از دین خواهیم پرداخت و برای این هدف از تفسیرهای جزیرهای و تک بعدی و یا دیدگاههای خرد ایشان در موضوعات مختلف صرفنظر خواهیم کرد. گرچه علامه طباطبایی مانند بسیارز از اندیشمندان اسلامی، به سهگانه اعتقادات و اخلاق و احکام برای طرح کلّی دین تصریح نموده است امّا نقطه امتیاز او در تشریح و تفصیل مبانی و اعتقادات و همچنین اخلاق و نظامات اجتماعی، تاکید بر عنصر واقعبینی انسان فطری و اهتمامی است که ایشان برای سریان عقلانیّت دینی در عرصههای مختلف دین انجام دادهاند، گرچه محتمل است که رویکرد ایشان به تحلیل عناصر دین، به پیشنهاد طرح نوینی برای کلیّت دین نیز بیانجامد.
ادبیات عاشقی در میان ارامنه ایران و ارمنستان
حوزه های تخصصی:
شعر «عاشقی» در فرهنگ معنوی بسیاری از ملل آسیائی و اروپایی، از جمله ملل ترک و ارمنی یکی از عرصه های پر بار و غنی آفرینش هنری فولکوریک و ادبی است. شعر «عاشقی» به ویژه در ادبیات ملل ترک و ارمنی دارای اهمیت فراوانی است و قسمت نسبتاً بزرگی از ادبیات شفاهی و مکتوب این ملت ها را به خود اختصاص می دهد.
شعر عاشقی از اواخر قرن شانزدهم میلادی به طور جدی و چشم گیردر ادبیات ارمنی پا گرفت، درنیمه دوم قرن هفدهم در میان توده های مردم رواج گسترده ای یافت و در قرن هجدهم به اوج شکوفایی رسید. در این مقاله مابه بررسی شعر عاشقی و به ویژه «سایات نوا» برجسته ترین چهره شعر عاشقی در ادبیات ارمنی با عاشق های ارمنی اصفهان و تأثیرپذیری آنها ازخسرووشیرین فرهاد می پردازیم.
تحلیل کارکرد رنگ در شعر حافظ
حوزه های تخصصی:
هنرمندان از دیرباز با تأثیرات رنگ ها آشنا بوده اند و معماری و رنگ آمیزی کاشی های ایرانی این پیوند را تثبیت کرده است. اما در دوران معاصر کشفیات و دریافت های علمی نوع برداشت و سمبل های نهادینه شده را دچار تزلزل کرده و روان شناسی معاصر درک تازه ای از رنگ ها را ارائه می کند. این تفاوت ها گسترده و زیاد نیست، چرا که حس دریافت ذاتی و فطری انسان ها نمی تواند به راحتی دچار تحول شود. این فرایند را در سروده های شاعران فارسی زبان می توان به نیکی تحلیل کرد. رنگ و تحلیل آن در شعر خواجه حافظ کمتر مورد توجه واقع شده است. این مقاله نمادشناسی، جمال شناسی، روان شناسی، تأثیر اجتماعی رنگ ها، پیوند رنگ و صدا و طبیعت را در شعر حافظ بررسی کرده است. این بررسی نشان می دهد که حافظ در حوزه ی رنگ و طبیعت برخوردی ذهنی گرایانه با مفهوم طبیعت دارد او در ابیاتش به کمک معانی مختلف واژه ی رنگ و در سایه ی ایهام تناسب شبکه ی منسجمی از رنگ ها را درهم می تند. در حوزه ی نمادشناسی، رنگ فیروزه ای که نمادی مذهبی نیز هست، در شعر او برجسته می شود و همچنین تأثیرات سیاسی و اجتماعی و عرفانی رنگ سیاه هم از نگاه حافظ پوشیده نمی ماند.
غایت طبیعی و نسبت آن با غایت نهایی در نقد سوم کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
83 - 94
کانت در نقد قوه حکم طبیعت را به مثابه نظام غایات در نظر می گیرد و برخلاف نظام علّی معلولی و نگرش مکانیستی ای که در نقد عقل محض بر فلسفه اش حاکم بود، غایتمندی و نگرش غایت محور مهم ترین ویژگی سومین نقد کانت می شود. فیلسوف کونیگسبرگی در مواجهه با طبیعت و به ویژه در ارگانیسم ها و موجودات جاندار و گیاهان به مواردی برمی خورد که نگرش مکانیستی قادر به تبیین آن نبود؛ پس بدون اینکه منکر اصل علیّت شود به اصل غایتمندی در طبیعت متوسل شده و اولی را به جهان فنومنال و دومی را به جهان نومنال نسبت می دهد و دلیل آن را هم این می داند که انسان شهروند هر دو جهان است. غایت طبیعی یا موجودات سازمند (ارگانیک) مهم ترین موجوداتی هستند که کانت با نگرش غایت محور به آنها می پردازد. آنها هم علت و هم معلول خود هستند و از طرف دیگر تولیدکننده نوع خود به شمار می روند و همچنین بقا و رشد آنها از طریق خودشان انجام می شود، به این ترتیب که موادی از خارج جذب می کنند و صورت خودشان را به آن می دهند. به نظر کانت واپسین غایت فقط می تواند انسان باشد؛ زیرا اوست که توانایی توسعه غایات را دارد و با اراده انسان به مثابه موجودی اخلاقی است که طبیعت می تواند غایتمند باشد و تعیین غایت به اختیار انسان، همان فرهنگ یا پرورش است و به این واسطه به طبیعت ارزش می بخشد، وگرنه طبیعت و موجودات در آن عبث بودند. هگل در نقد بر دیدگاه ارگانیستی کانت در طبیعت، بر آن است که احکام مطرح شده درباره ارگانیک و غایت طبیعی در نقد سوم از جنبه استعلایی هستند و عینیتی در طبیعت ندارند؛ به دیگرسخن طبیعت به مثابه غایت طبیعی و ارگانیسم غیرقابل شناخت است و تصور ارگانیسم در نقد سوم تنها کاربرد تنظیمی دارد و کاربرد تقویمی ندارد؛ از سوی دیگر دانشمندان فیزیک جدید معتقدند مجبور نیستیم که میان دو نظریه مکانیکی و ارگانیکی یکی را برگزینیم؛ زیرا در ذرات بنیادیِ همه اشیاء، حیاتی ارگانیک وجود دارد.
تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
91 - 108
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
جلوه هایی از باغ ایرانی در مینیاتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
6 - 13
حوزه های تخصصی:
نقاشیِ روایتگر ایرانی که جلوه هایی از شعر و ادب این مرزوبوم را به تصویر کشیده، با سوژه هایی مردمی و شاهانه در دنیایی رنگین و مکان و منظری روح افزا، از گذشته های دور تا کنون فرهنگ و باور ایرانیان را ثبت نموده است. صحنه های گوناگون از روایات حماسی و مذهبی، شاعرانه و عاشقانه، شکار، رزم و بزمِ شاهان و تمامی آنچه در مینیاتور به تصویر درآمده، بازتاب زندگی جاری مردم بوده است که از لابه لای متون ادبی و اشعار انتخاب شده و به گونه ای ویژه با زیبایی شناسی هنرمندان نقش شده اند. فرهنگ و باور ایرانی در دل طبیعت خودنمایی می کند و آنچه در تمامی نقش ها حضور دائمی دارد، باغ و بوستان ایرانی با تمام عناصر و جزئیات واقعی است، چنان که در عالم خارج و در واقعیت دیده می شود. باغ و باغ سازی هنر اصیل و دیرپای ایرانی است که از روزگار باستان با زندگی مردم عجین بوده و در تمام دوران اسلامی نیز تداوم یافته است. باغ مکان مقدسی بوده که نیایشگاه های کهن را در برداشته و مجموعه آب، گیاه و چارتاقی-معبد از دوران باستان تا کنون در جای جای ایران بوده (و هست) و برگرفته از باورها، دین و اعتقادات طبیعت گرای ایرانیان است. باغ-معبدهای کهن به باغ-مزارهای دوران اسلامی تبدیل شدند و الگوی باغ ایرانی-اسلامی در گذر زمان براساس بزرگداشت عناصر مقدس آب، گیاه و چارتاقی-کوشک در جوار آنان شکل گرفت. از آنجا که تا کنون نقاشی ایرانی-مینیاتور- با عالم خیال و مثال معرفی شده، ضروری است که این قول اشتباه اصلاح و جایگاه واقعیت و طبیعت گرایی در این هنر اصیل ایرانی مشخص شود و به گواهی آثار موجود ثابت شود که صحنه های مینیاتور بازتاب باغ و کوشک ایرانی و عناصر مقدس آن مانند آب و درخت و نمایش بوستان و طبیعت ایران است و ریشه در باورهای کهن مردم داشته است. این نوشتار برمبنای تحلیل آثار موجود و به روش استنتاجی تنظیم شده و به گونه غیرمستقیم به نقد آرای موجود در زمینه نقاشی ایرانی نیز پرداخته است. هدف از این پژوهش، نقد نظریات موجود در باب مینیاتور مبنی بر نگاه غیرمنطقی، احساسی و بعضاً نادرست است که دیرزمانی است رایج شده است. از این رو بر این مهم تأکید شده است که هنر باغسازی ایرانی آشکارا در صحنه های مینیاتور جلوه گر شده و بنابراین نقاشی ایرانی طبیعت را در صحنه های واقعی از باغ و بوستان ترسیم نموده است.
بررسی ویژگی های زندگی هه وار نشینی در منظر فرهنگی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
66 - 73
حوزه های تخصصی:
حضورپذیری و هویت اجتماع ساکن در منظر فرهنگی هورامان، حاصل ترکیبی همگون از تفکر انسانی در تعامل با طبیعت است. هم آوایی عناصر طبیعی و انسان ساخت در این منطقه از منظر نظام استقرار و معیشت به شکل دائمی و موقت، شیوه حیات قابل تأویلی را روایت می کنند که هدف آن ارتقای کیفی حیات جمعی انسان ها در منطقه است. «هه وار نشینی» یکی از مصادیق پایدار همنوایی انسان با طبیعت در این منظر فرهنگی است. هدف از این پژوهش، بررسی و معرفی ویژگی های زندگی هه وار نشینی و بررسی گونه های مختلف آن در منطقه هورامان است. ﭘژوهش ﭘیش رو مبتنی بر روش کیفی و به لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. یافته های پژوهش روشنگر آن است که هه وار نشینی به عنوان یک راهکار در پایداری و ثبات زندگی تا زمان حاضر به دلیل تعامل انسان با طبیعت نقش مؤثری داشته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر آن است که گونه های مختلف هه وار نشینی متأثر از شیوه های معیشت در این منطقه است. طی بررسی های انجام شده هه وارها بر پایه معیشت در سه دسته باغ محور، دام محور و به صورت ترکیبی باغ و دام محور تقسیم می شوند.
بازنمایی نگرش دوگانه به طبیعت در لایه های زبانی و بلاغی اشعار برزگری در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
۱۶۹-۲۰۶
حوزه های تخصصی:
نگرش دوگانه به طبیعتِ ییلاق و قشلاق از موضوع های مهم بازتاب یافته در اشعار برزگری در فرهنگ بختیاری است. اهمیت بررسی این موضوع در این است که این نگرش ها شیوه برخورد افراد را با طبیعت شکل می دهند و می توانند آثار مثبت یا منفی ای در این زمینه درپی داشته باشند. بر این اساس، هدف در این پژوهش بررسی بازنمایی نگرش به طبیعت ییلاق و قشلاق در لایه های زبانی و بلاغی اشعار برزگری با روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگاهی دوگانه به طبیعت ییلاق و قشلاق در اشعار برزگری وجود دارد؛ به گونه ای که توصیف طبیعت ییلاق، مثبت، بهشت آیین و القاکننده شور، جوشش و زندگی است، اما تصویر طبیعت قشلاق، تصویری منفی، زشت، سیاه و جهنم گونه است که بر خشونت دلالت دارد. در این اشعار بیشتر از تقابل واژگانی تفضیلی، کمکی و منفی، واژه های نشان دار، نام گزینی مکان ها، موسیقی قافیه و تکرار، وجه فعل و صفت، استعاره مصرحه و انسان انگاری، تشبیه و کنایه، برای بازتاب این نگرش دوگانه به طبیعت استفاده شده است.
تاثیر نظام کاشت گیاه در باغ ایرانی بر آسایش حرارتی فضای باز، مورد پژوهشی: باغ جهان نما شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1-15
حوزه های تخصصی:
اهداف آسایش حرارتی از عوامل اصلی برای حضور افراد در فضاهای باز شهری به حساب می آید. این مقاله با تمرکز بر نظام گیاه در باغ جهان نما شیراز درصدد رسیدن به هدف ایجاد آسایش حرارتی و بالا بردن حضور افراد و بیشترین عامل موثر بر آسایش حرارتی در فضای باز می باشد. روش ها روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ روش شناسی کیفی (کتابخانه ای) و سنجش کمی با نرم افزار Envi-met 4 شبیه سازی شده است که با انتخاب هشت نقطه در باغ جهان نما شیراز به تحلیل متغیرهای اقلیمی، راس ساعت 9، 12 و 17 در روز یکم تیرماه به عنوان گرمترین روز سال می پردازد و با مقایسه آنها با شاخص آسایش حرارتی PET بین نقاط مذکور تجزیه و تحلیل می گردد. یافته ها با بررسی مدل های شبیه سازی گیاه (نوع درخت و تاج درخت و تعداد آنها)در محل خود شرایط آسایش حرارتی فضای باز را بهبود بخشیده ، و با عبور از فضای باغ شرایط محیطی به وضعیت قبل برمی گردد و میانگین دمای تابشی بیشترین اثرگذاری بر آسایش حرارتی را دارد که در قالب نمودارهای ستونی و خطی ارائه می گردد. نتیجه گیری در نظام کاشت گیاه، افزایش درختان تاثیر بیشتری بر آسایش حرارتی فضای باغ و حضور افراد و کاهش استرس حرارتی در فصول گرم سال دارد و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺝ ﻭ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﻭ ﻓﺮﻡ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻣ ی ﺗﻮﺍﻧ ﺪ ﺩﺭ ﺳﺎیﻪﺍﻧﺪﺍﺯی ﻭ ﻋﺒﻮﺭ ﺟﺮیﺎﻥ ﻫﻮﺍ ، ﺑﺎﻋﺚ ک ﺎﻫﺶ ﺩﻣﺎی ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺗﺎﺑﺸی ﻭ ﺍﻓﺰﺍیﺶ ﺭﻃﻮﺑﺖ ﮔﺮﺩﺩ.
بازشناسی نقش های منظرین بام در شهرهای ایرانی، بازشناسی از طریق بررسی مستندنگاری ها، آثار ادبی- هنری و نمونه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
38 - 51
حوزه های تخصصی:
شهرهای ایرانی گنجینه ای غنی از تجربیات موفق معماری و شهری هستند. این شهرها از مؤلفه های بی شماری، از مقیاس خرد تا کلان تشکیل شده اند. تا کنون غالب این عناصر مورد توجه پژوهشگران واقع شده اند و بسته به موضوع پژوهش به جنبه هایی از آن ها پرداخته شده است. اما در این میان «بام» به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای خانه و شهرهای ایرانی که واجد کارکردها و پتانسیل های بی شماری - به ویژه در حوزه منظر- بوده ، مغفول مانده است. لذا، این پژوهش بر آن است تا با استفاده از تحلیل ها و بررسی مستندات، نقش یا نقش های منظرین فراموش شده و اصلی بام در شهرهای ایرانی را شناسایی کند. به اعتقاد نگارندگان، بام در خانه های ایرانی تنها پوششی برای فضاهای زیرین با نقش سازه ای صرف نبوده است لذا، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش یا نقش های منظرین بام در شهرهای ایرانی و در زندگی ساکنان خانه چه بوده است؟ این تحقیق به شیوه تحلیل محتوا، انواع مستندات و اطلاعات مربوط به فضای بام، در متون ادبی، گزارش های تاریخی، آثار مربوط به هنرهای تجسمی و سینمای معاصر را بررسی نموده است. بنابراین تحلیل ها بر اساس اطلاعات بدست آمده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی خانه های ایرانی موجود صورت گرفته است. نتایج نشان داد بام ها در شهرها و خانه های ایرانی نقش های کارکردی و منظرین گوناگونی داشته اند و یکی از عوامل بسیار مهم در شکل گیری مکانیت خانه ها و هویت شهرها بوده اند که به طور عمده می توان نقش های اصلی آن ها را در سه حوزه هویتی، اجتماعی و ارتباط با طبیعت دسته بندی کرد.
نسبت بیومیمیکری در شکل گیری فرم و عملکرد اشیای منطقه مارلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی فرم دهی و شکل گیری اشیای باستانی می پردازد که اگر چه از ظاهر و عملکردی متفاوت برخوردارند، اما به نظر می رسد ریشه های مشترکی در تعیین الگوی طراحی و شکل دهی به آنان نقش داشته است. هدف کلی این پژوهش، بررسی نقش بیومیمیکری در تعیین فرم و عملکرد این اشیا می باشد که با نگاهی بین رشته ای به طراحی از طریق دانش روز ملهم از طبیعت صورت گرفته است. سؤال پژوهش این است که الگوی مشترک در شکل گیری فرم اشیای منطقه مارلیک تا چه اندازه می تواند با رویکرد بیومیمیکری انطباق داشته باشد و سهم این اشتراک تا چه میزان است؟ روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی_تطبیقی و با استناد به نمونه های موجود در مطالعات کتابخانه ای می باشد. مقایسه نحوه شکل گیری فرم اشیا با شاخص های بیومیمیکری نشان می دهد که چگونگی ارتباط با الگوهای طبیعت در هر دسته از اشیا چه تعاملی با نوع عملکرد و کاربرد و در نهایت فرم شیء می تواند داشته باشد و در این میان عوامل تعیین کننده فرم نهایی اشیا چگونه تأثیر گذار می شود. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در حوزه طراحی ملهم از طبیعت، از جمله تقلید فرمی به صورت بیومیمیکری، شاخص های ثابتی قابل تشخیص است که با توجه به شواهد باستان شناسی و تحلیل مؤلفه های شکل دهنده به اشیا، قابل تعمیم به نحوه شکل گیری فرم و عملکرد در اشیای باستانی می باشد. این شاخص ها به صورت الگوی مشترکی در دسته های متفاوت اشیای بررسی شده و در نمونه های انتخاب شده در مقاله حاضر، با فرم های موجود در طبیعت منطقه مارلیک؛ در قالب فرم موجودات زنده جانوری و گیاهی، تطبیق داده شده و قابل انطباق می باشد.
تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
80-90
حوزه های تخصصی:
سرطان، به عنوان یک عارضه و بیماری ، استرس و یاس را همواره برای بیمار به همراه دارد و به عنوان یک بیماری فلج کننده روح و جسم تلقی می شود و فرد بعد از تشخیص، دچ ار ناامیدی زیادی ناش ی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش ارتباط اجتماعی می گردد.ازآنجایی که اغلب محیط های درمانی برای بیماران سرطانی صرفاً جنبه عملکردی و کاربری فضا دارند و اغلب محیط های صلب و خسته کننده ای هستند و از طرفی در طراحی معماری به بعد روانی انسان ها در این فضاها پرداخته نشده است، لذا به عنوان یک مشکل آسیب پذیر جدی برای این اقشار( بالأخص کودکان که اقشارحساس تر نسبت به این بیماری می باشند) همواره وجود داشته است. جدا شدن از طبیعت و الگوهای زیستی و نظام های در جریان زیست انسانی از معضلات و مشکلات اکو زیستی و زیست محیطی جوامع مدرن محسوب می گردد. در این راستا هدف تحقیق تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی و تحلیل نمونه های منطبق با رویکرد تحقیق می باشد.لذا نتایج پژوهش بدین گونه است که بهره وری از طبیعت به عنوان ساختارهای زنده در بحث بیوفیلیک از بعد روانی و معنوی در فضای درمانی (با انتخاب جانمایی مناسب،نوع و گونه،حس سبزینگی و شفابخشی،صورت درمانگری و روان درمانی،پاک کنندگی و ایجاد تنفس و... ) زمینه کاهش استرس و اضطراب را در فضای معماری کودکان بیمار را فراهم می کند.
ادراک طبیعت در خانه های دوره قاجار در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور طبیعت در فضا، ادراک و تعامل انسان با محیط را تسهیل می سازد. هدف پژوهش حاضرنیز کشف نحوه ادراک انسان از طبیعت در معماری است. نمونه مورد مطالعه، خانه های سنتی تبریز در دوره قاجار می باشد. رویکرد پژوهش، نظرات اندیشمندان اسلامی در خصوص ادراک محیط اعم از اعتباری محیط می باشد. در مطالعات نظری در خصوص ادراک و حضور طبیعت در خانه های سنتی، مدلی تبیین شده، سپس مدل از طریق پیمایش با افرادی که تجربه زیسته در خانه های سنتی را داشته اند، تدقیق گشته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل محتوا می باشد. یافته ها در بخش نظری آشکار ساخت که انسان مطابق سطوح ادراکی خویش در مراتب حسی و وهمی مفاهیمی را اعتبار می کند که می تواند با ارتباط معرفتی با حقایق در مرتبه ادراک عقلی، به نتایجی واقع بینانه دست یابد، نهایتا با گذر داده های ادراکی از کانون قلب، انگیزش عمل فراهم می گردد. سنجش این مساله در خانه های سنتی تبریز در رویکردهای هماهنگی با اکوسیستم، پیوستگی با طبیعت، تشابه با طبیعت و ارتقاء طبیعت آشکار ساخت که انسان در سایه تجربه نفس بر سود و زیان مقارن با مادیت و معنای عناصر طبیعی و شبه طبیعی در مرتبه ادارک اعتباری به ادراک مطلوبی از طبیعت نائل گشته و ارتباطی تعاملی و تلفیقی با طبیعت برقرار می سازد. سپس در مواجهه با رویکردهای تکمیلی منطبق بر امور معقول و اهداف غایی، کمال ادراکی انسان در محیط رقم خورده، ترکیب فهم و عاطفه در گذر زمان با تاثیر بر محیط به تولید و بازتولید بستر کمالی انسان می انجامد.
ارتقاء قابلیت ساختاری پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی در معماری با الهام از ویژگی های هندسی پوسته تخم پرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۱۶-۹۶
حوزه های تخصصی:
اهداف: مطالعه بر روی پوسته های طبیعی، از دیرباز مورد توجه معماران قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر روی پوسته های «سین کلاستیک متقارن دورانی»، با نام پوسته های آر.اس.اس متمرکز شده که به اختصار پوسته های «سین کلاستیک دورانی» نامیده شده است. این پژوهش به ارتقاء قابلیت های ساختاری این پوسته ها در معماری با استفاده از الگوی پوسته تخم پرنده در طبیعت پرداخته است. روش ها: روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و از منابع اولیه این حوزه و نرم افزار تحلیلی متلب استفاده نموده تا از طریق تحلیل سطوح تخم پرنده به عنوان یک پوسته سین کلاستیک دورانی طبیعی، به چگونگی افزایش ظرفیت های ساختاری این سطوح در معماری بپردازد. یافته ها: ابتدا معرفی پوسته های سین کلاستیک دورانی و گونه شناسی فرمی آن ها با تمرکز بر پوسته تخم پرندگان صورت گرفته است. در ادامه به مساله بهینگی پوسته تخم پرندگان و الگو پذیری بهینه فرمی و ساختاری این پوسته ها در معماری پرداخته شده است. در نهایت با تفسیر و تحلیل داده ها، به تحلیل پارامترهای بهینگی سطوح پوسته های تخم مرغی پرداخته و از نتایج آن در سطوح سین کلاستیک دورانی معماری بهره گیری شده است. نتیجه گیری: با بهره گیری از ابزارهای تحلیل دیجیتال در مدل سازی پارامتریک پوسته تخم پرندگان، می توان به پوسته های بهینه تر سین کلاستیک دورانی در معماری معاصر دست یافت. پوسته هایی با حداقل مصالح و قابلیت اجرای سریعتر و آسانتر نسبت به پوسته های دیگر برای پوشش فضایی مناسب دهانه های بزرگ.
بنیادهای هستی شناختی فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
107 - 136
حوزه های تخصصی:
«فرهنگ» در تلقی غالب علوم اجتماعی، عام ترین و گسترده ترین مفهومی است که همه فراورده های غیر مادی و معنایی (و در برخی تعاریف حتی فراورده های مادی) را که بشر در طول حیات اجتماعی تاریخی پرفراز و فرود خود بدان دست یافته، پوشش می دهد. از جمله موضوعات مطرح در فلسفه فرهنگ و نیز در جامعه شناسی و مردم شناسی فرهنگ، سؤال از خاستگاه، منشأ، علل ایجادی و اعدادی و در یک کلام، مبانی هستی شناختی فرهنگ است. این نوشتار در صدد است با غور و تأمل در ارا و اندیشه های عرضه شده با رویکردهای مختلف به این سؤال در حد امکان پاسخ گوید؛ از این رو سؤال اصلی آن چیستی مصادر، منابع، مناشی، خاستگاه ها و زمینه های معرفتی و غیر معرفتی فرهنگ به مثابه یک کل (و بالتبع عناصر و مؤلفه های ان) است. روش آن در مقام گردآوری داده ها، اسنادی و در مقام تفسیر یافته ها، تحلیلی، تبیینی و استنباطی است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد فرهنگ یا منظومه فرهنگی بشر، درکل تحت تأثیر مجموعه درهم پیچیده ای از استعدادها و ظرفیت های فطری، ارتباطات چندگانه انسانی، عوامل محیطی (اعم از طبیعی و اجتماعی)، عوامل ماورایی (دین و تعالیم وحیانی) و تجربه های تاریخی متراکم تکون یافته و از طریق فرایند جامعه پذیری در امتداد نسل های متمادی استمرار یافته است.