مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
استان کرمان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
1048 - 1064
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و مهاجرت و تمرکز جمعیت در یک مکان زمینه را برای پیدایش شهرها فراهم آورد و شهرها به دلیل موقعیت ویژه ای که به دست آورده بودند محلی برای جذب جمعیت شدند و همین تمرکز، شهرها را روز به روز بزرگ تر و بیشتر کرد به طوریکه قرن بیستم قرن شهرها و قرن بیست و یکم قرن کلان شهرها نام گرفته است. سیاره روستایی جای خود را به سیاره شهری داده و شهر نشینی پدیده غالب زندگی انسان های روی زمین شده است. در مورد شهرهای استان کرمان با این سوالات مواجه هستیم. شهرهای استان چگونه در این فضای جغرافیایی قرار گرفته اند؟ توزیع فضایی مکانی آنها از چه عواملی تأثیر می پذیرد؟، آیا شهرها از سطح یکسانی برخوردارند، سطح بندی شهرها از چه عواملی تأثیر می پذیرد،یافته های تحقیق نشان می دهد توزیع فضایی شهرها ناهمگون،و شهرهای استان از سطوح و درجه مرکزیت متفاوتی برخوردارند،تعداد جمعیت ،سطوح عملکرد وحوزه نفوذ آنها متفاوت می باشد.که در این مقاله به آن پرداخته شده است.در پژوهش حاضر روش تحقیق اسنادی و میدانی است با استفاده از اطلاعات موجود و اطلاعات به دست آمده به روش میدانی داده های تحقیق جمع آوری گردیده و با استفاده از نرم افزار GIS مورد پردازش قرار گرفته و نقشه ها مورد نیاز تهیه و سپس نتیجه گیری و راهکار های لازم ارائه گردیده است.
پتانسیل های اکوتوریسم استان کرمان زمینه برای توسعه گردشگری آینده
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
27 - 42
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان بخش مهم و اصلی در اقتصاد جهانی به شمار می رود.یکی از زمینه های مهم این صنعت، توریسم طبیعت گرا یا اکوتوریسم است. سهم اکوتوریسم از صنعت گردشگری بسیار بالا ودارای جایگاه مهمی می باشد.مناطقی که از شرایط مناسب طبیعی برخوردار هستند امکان توسعه اکوتوریسم در آنها فراهم است.استان کرمان به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی از پتانسیل های اکوتوریستی فراوانی برخوردار است.به طور مثال تنوع آب و هوایی (آب و هوای خشک، نیمه خشک، کوهستانی، گرم و نیمه مرطوب )، تنوع مرفولوژیکی (از مناطق پست و هموار تا کوهستانهای بلند و مرتفع)،تنوع زیستی (گیاهی و جانوری)، باعث شده که سرزمین تنوع ها نام بگیرد و این تنوع ها آن چیزی است که توریست به دنبال آن می باشد. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی پتانسیل ها، محدودیت ها و چالشهای پیش رو طبیعت گردی در استان مورد بررسی قرار گیرد. با هدف بهره گیری از مطالعات راهبردی جاذبه های اکوتوریستی سعی دارد که با ایجاد بستری برای رونق دادن به قابلیت های اکوتوریستی و فرصتهای شگرف گردشگری در کاهش نرخ بیکاری ،افزایش سطح درآمد و تامین منابع انرژی در رونق بازار صنایع دستی،و ایجاد اشتغال و در نتیجه باعث توسعه مناطق طبیعت گردی در استان کرمان شد.نوع پژوهش کیفی و روش آن توصیفی- تحلیلی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که استان کرمان علی رغم برخورداری از جاذبه های طبیعی فراوان، اکوتوریسم منطقه با مشکلاتی از قبیل مانند عدم اطلاع رسانی، عدم مشارکت افراد محلی در برنامه های توسعه طبیعت گردی، مسائل امنیتی محدودیت امکانات و زیر ساختهای پذیرایی و اقامتی وغیره در جذب طبیعت گرد مواجه است که مانع از گسترش این صنعت گردشگری در استان کرمان شده است.و در پایان به ارائه راهکارهای جهت توسعه این نوع گردشگری در این استان پرداخته شده است.
مدل سازی عوامل اثرگذار و اثرپذیر در توسعه منابع انسانی بخش دولتی استان کرمان در 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: برای توسعه منابع انسانی نیاز به مدل توسعه منابع انسانی است. در بسیاری از پژوهش ها مدل از سوی پژوهشگر ارائه می شود اما نوع ارتباط بین متغیرها و نحو تعامل آنها مشخص نیست. بدین منظور هدف از این پژوهش، تعیین متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر و نیز شناسایی متغیرهای کلیدی در مدل توسعه منابع انسانی بخش دولتی استان کرمان است.طراحی/روش شناسی/رویکرد: ازآنجایی که پژوهشگر داده های خود را بر اساس نظر خبرگان این حوزه گردآوری می کند، روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان منابع انسانی بخش دولتی استان کرمان تشکیل می دهند که هم در حوزه منابع انسانی مشغول به کار و هم دارای تجربه کافی در بخش دولتی هستند. روش نمونه گیری گلوله برفی است، تعداد 12 نفر خبره در این پژوهش شرکت داشتند و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از تکنیک دیمتل فازی مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته های پژوهش: یافته های حاکی از آن است که متغیرهایی نظیر سیاست جذب و انتصاب درست، اقدامات مدیریت منابع انسانی، رشد ارزش های اخلاقی، نظام ارزیابی عملکرد، اثربخشی، رشد و توسعه فردی و اختصاص بودجه مناسب نقش کلیدی در مدل توسعه منابع انسانی استان کرمان دارند. به عبارتی دیگر، متغیرهای مذکور در شبکه ای از روابط با متغیرهای هم مرحله خود از تعامل بالاتری برخوردار هستند.محدودیت ها و پیامدها: در این پژوهش دسترسی به خبرگان توسعه منابع انسانی استان کرمان محدود بود و تنها از طریق معرفان (روش گلوله برفی) پژوهشگران خبرگان خود را شناسایی نمودند.پیامدهای عملی: سعی بر آن بوده که مدل از وضوح و روشنی لازم برخوردار باشد تا آن جنبه اجرایی در بخش دولتی استان کرمان برای تمامی مدیران این استان را داشته باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش همان طور که انتظار می رفت، برای هر اقدام در حوزه علوم انسانی، نیاز به در نظر آوری متغیرهای متعدد است. افزون بر این، حضور متغیرهای متعدد دشواری را برای درک نحوه ارتباط آن ها به وجود می آورد که در این پژوهش سعی بر آن بود تا از طریق اتخاذ روش مناسب، مدل از روشنی لازم برخوردار شود و از پیچیدگی بکاهد.
تبیین شاخص های اثرگذار در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی نمونه پژوهش: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود چالش های متعدد در نواحی روستایی، پژوهشگران جغرافیا را به انجام پژوهش برای رفع این چالش ها واداشته است. یکی از ارکان تأثیرگذار بر دستیابی نواحی روستایی به توسعه، شیوه اداره آنها و نحوه سیاست گذاری است. آینده پژوهی برای نگاشتن آینده و تغییرات محتمل در زمینه های ملی، منطقه ای و سازمانی به منظور پاسخ به تغییرات استفاده می شود. این پژوهش به دنبال تبیین شاخص های اثرگذار بر سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان است تا به گرفتن تصمیمات دقیق تر برای آینده روستاها و سیاست گذاری متناسب با این شاخص ها کمک کند؛ درواقع پرسش اصلی این است که اثرگذارترین شاخص ها در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان در آینده کدام اند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و با دید سیستماتیک و ساختاری با رویکرد آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار MICMAC انجام شده است. نتایج نشان داد سیستم موجود سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی در استان کرمان پایدار و مطلوب نیست. تأثیرگذارترین شاخص ها در سیاست گذاری برای مدیریت نواحی روستایی استان کرمان، محیط (با امتیاز 986)، روستاییت (با امتیاز 918)، اقتصاد (با امتیاز 884) و فرهنگ (با امتیاز 850) است؛ همچنین تأثیرپذیرترین آنها، شاخص های محیط (با امتیاز 952)، اقتصاد (با امتیاز 952)، شناخت شرایط موجود (با امتیاز 918) و پایداری سیاست ها (با امتیاز 884) بوده است. برای سیاست گذاری بهتر و مدیریت مطلوب نواحی روستایی استان در آینده باید به متغیرهای راهبردی توجه کرد؛ این متغیرها به ترتیب محیط به مثابه عامل مؤثر، روستاییت یا هویت محیطی- اجتماعی و هویت اقتصادی روستا و تأثیر و اهداف اقتصادی سیاست ها هستند؛ همچنین می توان با دست کاری و بهبود متغیرهای اقتصاد، نقش دولت و افزایش مشارکت مردم برای تکامل و پایداری و بهبود سیستم مدیریت روستایی استان اقدام کرد.
بررسی عملکرد بنگاه های کوچک زودبازده: تحلیلی جنسیتی از بخش کشاورزی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۷
39 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنجش و ارزیابی تمایزات احتمالی موجود میان اهداف و عملکرد بنگاه های کوچک زودبازدۀ استان کرمان از حیث اشتغال به تفکیک جنسیت مجریان این بنگاه ها در بخش کشاورزی است. داده های مورد استفاده در این پژوهش به صورت سالانه جمع آوری و برای تبیین تمایزات موجود نیز از روش آنالیز کوواریانس (ANCOVA) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین جنسیت مجریان بنگاه های کوچک زودبازده و عملکرد آن ها، از حیث ایجاد اشتغال، تمایزات چشمگیری دیده می شود. این در حالی است که تمایز معنی داری بین مجریان حقیقی و حقوقی و عملکرد بنگاه ها وجود داشته و در این میان، بنگاه های تعاونی در کاهش تفاوت عملکرد برحسب جنسیت مجریان موفق نبوده اند. از حیث سیاست گذاری، یافته های مذکور مبین قابلیت های ایجاد اشتغال توسط زنان در بخش کشاورزی بوده است و از این رو، سیاست های حمایتی را می توان با اطمینان بیشتری بر این گروه متمرکز کرد.
پهنه بندی اقلیم- گردشگری در راستای توسعه گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهرهای استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
101 - 117
حوزههای تخصصی:
گردشگری بخش عمده ای از اقتصاد جهانی است که به شدّت تحت تأثیر آب و هوا قرار دارد. یکی از ارکان توسعه توریسم هر شهر، داشتن وضعیت اقلیمی مساعد و تعیین زمان های مساعد اقلیمی برای سفر به آن شهر است. این تحقیق با هدف پهنه بندی اقلیم - گردشگری شهری استان کرمان، ارائه تقویم زمانی ماهانه گردشگری، انجام شده است. به منظور بررسی شاخص اقلیم آسایش شهرهای استان کرمان ابتدا با استفاده از نرم افزار اِکسل آمار هفت پارامتر اقلیمی مورد نیاز به صورت ماهانه از 12 ایستگاه سینوپتیک استان کرمان در بازه زمانی 16ساله (1393-1378) استخراج شد و سپس مقادیر عددی TCI به تفکیک برای ماه های سال محاسبه گردید. در نهایت نقشه پراکندگی زمانی- مکانی آسایش اقلیمی شهرهای استان با استفاده از روش درون یابی (IDW)، در ArcGIS ترسیم شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که ماه اردیبهشت بالاترین اولویت اقلیم آسایش گردشگری استان کرمان با ویژگی توصیفی عالی را داراست و بعد از آن ماه های مهر و فروردین با همین ویژگی توصیفی قرار دارد. پایین ترین اولویت مربوط به ماه تیر و بعد از آن مرداد، دی و خرداد است؛ همچنین با توجه به شرایط زمانی و مکانی، این استان دارای این ویژگی است که در موسم گرم، شهرهای شمالی و در موسم سرد سال شهرهای جنوبی استان از نظر شاخص اقلیم گردشگری وضع مطلوبی را دارا هستند.
سنجش و اعتباریابی مدل مدیریت بحران اجتماع محور براساس تکنیک سوآرا (مورد شناسی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
189 - 220
حوزههای تخصصی:
ازجمله تهدیدهای بالقوه ای که همواره سلامتی و دارایی افراد جامعه را مورد هدف قرار داده، وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. مدیریت بحران جامعه محور یکی از رویکردهای مدیریتی است که برای کاهش خطرات ناشی از سوانح و بحران ها در جوامع در معرض خطر به کار گرفته می شود. در این رویکرد، مردم در بطن تصمیم گیری قرار داشته و در فعالیت های علمی و اجرایی مربوط به مدیریت بحران مشارکت داده می شوند. هدف از انجام این پژوهش، سنجش و اعتباریابی مدل مدیریت بحران اجتماع محور براساس تکنیک سوآرا در استان کرمان است. روش تحقیق براساس هدف، کاربردی و براساس روش اجرا، توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از: صاحب نظران، مدیران و کارشناسان ستاد بحران استانداری و هلال احمر استان کرمان به تعداد 170 نفر که براساس فرمول کوکران و با احتساب خطای 05/0، 118 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی با روش پایایی ترکیبی برابر با 894/0 و آلفای کرونباخ برابر با 924/0 مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Smart PLS نسخه دو استفاده شد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که ابعاد قبل، حین و پس از بحران به ترتیب 99 درصد و 98 درصد و 98 درصد از تغییرات الگوی مدیریت بحران اجتماع محور را تبیین می کنند. به منظور اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های پژوهش نیز از تکنیک سوآرا استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه های آموزش عمومی، مشارکت عملی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اوزان نهایی 42/0، 35/0، 27/0 بیشترین تأثیر را بر مدیریت بحران اجتماع محور دارند.
مطالعه روند دما، بارش وسرعت باد، درمناطق شمالی وغربی استان کرمان با استفاده از آزمون های پارامتری و ناپارامتری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
246 - 254
حوزههای تخصصی:
وجود روند در بارندگی و دما می تواند شاهدی بر تغییراقلیم باشد. روشهای مختلفی برای بررسی تغییرات و وجود روند در سری های زمانی دما و بارندگی وجود دارد که به دو دسته آمار پارامتری و غیر پارامتری تقسیم می شود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمول ترین روش غیر پارامتری نیز روش من کندال می باشد.هدف این پژوهش مطالعه تغییر برخی عناصر آب و هوایی در ناحیه شمال وشمال غربی استان کرمان از حالت نرمال میباشد. مقطع زمانی مورد مطالعه در این تحقیق یک دوره 20ساله است که بین سالهای 1999تا 2019 واقع میگردد. براى بررسی روند تغییرات پارامترهاى هواشناسی (دماى متوسط،بارندگی وسرعت باد)در استان کرمان و در ایستگاه هاى انار،زرند،سیرجان،شهربابک از روش هاى من-کندال و رگرسیونی به روش کمترین مربعات استفاده شد. نتایج بررسی شیب خط روند به روش رگرسیونی نشان میدهد که ب راى دماى متوسط براى تمام ایستگاه ها روند مثبت است و فقط ایستگاه شهربابک داراى روند منف ی (۰۰۱۹/۰-) می باشد در مورد پارامتر بارندگی براى کل استان داراى روند منفی میباشد که نشان میدهد بارندگی ها در منطقه رو به کاهش است و به سمت خشکسالی ها می رویم. در مورد سرعت باد روند براى ایستگاهه اى ان ار،زرن د، س یرجان وکرم ان روند مثبت است ودرایستگاه شهربابک بدون رون د اس ت. نت ایج آزم ون من-کندال نشان میدهد که دمای ایستگاههاى کرمان و انار روند مثبت دارد اما ایستگاه شهربابک در ماه آگوست (تابستان) و نوامبر (پاییز) روند منفی است،درایستگاههاى زرند و سیرجان فاقد روند میباشند. بارندگی در ایستگاه زرند در ماه مه (بهار) روند مثبت دارد و در بقیه ایستگاهها فاقد روند م یباش د و س رعت ب اد در تمامی ایستگاهها روند مثبت دارد.
اولویت بندی صنایع دستی استان کرمان TOPSIS با استفاده از تکنیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه صنایع دستی جایگاه بااهمیتی در ساختار اقتصادی کشور می تواند داشته باشد، اما، درمقابل صنایع ماشینی و کارخانه ای رو به نابودی است. هدف تحقیق نشان دادن پتانسیل ها و توانمندی های استان کرمان درصنایع دستی بوده و اینکه کدام یک از صنایع پتانسیل بیشتری برای توسعه دارد می باشد. روش تحقیق، تحلیلی – توصیفی بوده و داده های تحقیق با روش اسنادی و میدانی به دست آمده و بااستفاده از تکنیک TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج تحقیق نشان می دهد، استان کرمان پتانسیل های زیادی برای صنایع دستی دارد و شهرستان های مختلف استان در صنایع مختلف مزیت دارند که باعث تنوع صنایع دستی دراستان شده است و صنایع دستی 10 درصد از اشتغال استان را به خود اختصاص داده است و باپتانسیل های زیادی که وجود دارد می تواند بیش از 20 درصد اشتغال را تامین کند. نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان های کرمان، سیرجان، رفسنجان و بافت رتبه های اول تا چهارم را در صنایع دستی به خود اختصاص داده اند.
جایگاه الگوهای رفتاری روستاییان در شیوه های نوسازی کالبدی روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«الگوهای رفتاری» از جمله عوامل تاثیر گذار بر کیفیت نوسازی روستایی است. سازماندهی الگوهای رفتاری در پروسه ی نوسازی می تواند، سبب حیات یا مرگ تدریجی روستاها شود. در واقع حفظ ارتباط کالبد با الگوهای رفتار بومی بر مفاهیم خلوت، فضای شخصی، ازدحام و قلمرو تاثیر می گذارد و این مفاهیم برخاسته از فرهنگ بومی هر روستا می باشند. نوسازی بدون توجه به الگوی رفتار بومی سبب تغییر چهره ی روستا و در دراز مدت تغییر هویت روستا خواهد شد. تحقیق حاضر با هدف روشنگری نقش الگوهای رفتاری در نوسازی روستایی، با روش تحلیل محتوای کیفی و به مقایسه تطبیقی الگوهای رفتاری در مسکن نوسازی شده و مسکن بومی روستاهای استان کرمان پرداخته است. نمونه های مورد مطالعه با توجه به تفکیک و تقسیم روستاهای استان کرمان و به صورت نظری و هدفمند انتخاب شده اند. در سطح تدابیر از پرسش نامه های کیفی، مصاحبه، ثبت مشاهدات استفاده شده است و با استفاده از روش استدلال منطقی تحلیل یافته ها انجام شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد الگوهای رفتاری نقش تعیین کننده ای در ایجاد نوسازی هویتمند دارند و بی توجهی به این الگوها، موجب حذف یا تغییر بسیاری از کارکردها و در نهایت شیوه زندگی روستانشینان شده است. در کل مطالعات انجام شده در این تحقیق تلاش روستانشینان را، در جهت حفظ رفتارهای بومی در خانه هایی نوسازی شده با وجود تغییرات کالبدی نشان می دهد و بر لزوم توجه مضاعف به الگوهای رفتار بومی ساکنان در جهت حفظ هویت هر روستا تأکید می نماید.
پارامترهای مورفومتری سیرک های یخچالی در ارتفاعات مرکزی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل مورفومتریک و آلومتریک سیرک های یخچالی، برای برنامه ریزی محیطی ضروری است. با تحلیل مورفومتری و آلومتری سیرک های یخچالی می توان به تغییرات محیطی و نوسانات آب و هوایی در طی دوره ی کواترنر پسین پی برد. هدف اصلی این پژوهش؛ شناسایی، طبقه بندی و تحلیل پارامترهای مورفومتریک سیرک های یخچالی ارتفاعات مرکزی استان کرمان بر اساس تکنیک-های ژئوماتیک و روش های جدید است. در ابتدا با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) و با توجه به منحنی های میزان خط الرأس-های اصلی، فرعی و خط القعرهای منطقه بر روی نقشه به دقت ترسیم شدند. همچنین در ارتفاعات بالای سه هزار متر این منطقه، تعداد 884 سیرک یخچالی شناسایی و در روی نقشه شیب کلاس بندی شده به دو فرمت خطی و پلیگونی ترسیم شدند. با برازش مدل های توانی بر پروفیل طولی سیرک ها به استخراج ضرایب و پارامترهای آماری سیرک های منطقه اقدام گردید. عملیات رده بندی سیرک های یخچالی بر مبنای روش های ویلبورگ و رودبرگ، ایوانس و کوکس انجام گرفت. برای مورفومتری این سیرک ها از پارامترهایی چون (L)، (W)، (H)، (L/W)، (L/H)، (W/H) و اندازه سیرک استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق تعداد 185 سیرک رده N2, N1 وN3 و تعداد 699 سیرک رده N4 و N5 در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. میانگین ضریب b برای محور طولی سیرک-های ردهN2, N1 وN3 ارتفاعات بیدخوان، لاله زار، هزار، جوپار و جبال بارز کمتر از 1 است که B<1است و رفتار آلومتری برای سیرک های این ارتفاعات منفی است. میانگین ضریب b برای سیرک های این رده در ارتفاعات پلوار برابر با 1/0171 است که 1< B است و تا حدودی وضعیت آلومتری برای این سیرک ها برقرار است.
تحلیل عدالت فضایی در استان کرمان. مطالعه موردی: بخش شبکه های ارتباطی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه یافتگی رابطه مستقیمی با شبکه های ارتباطی دارد که توزیع مناسب آن در سطح مناطق، عدالت فضایی و به طور خاص عدالت اجتماعی - اقتصادی را به همراه خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمان در بخش شبکه های ارتباطی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از نوع کاربردی است که با استفاده از مدل Topsis و AHP و نرم افزارهای Expert Choice و Topsis Solver انجام شده و ترسیم نقشه ها نیز به کمک نرم افزار Arc GIS صورت گرفته است. جهت رتبه بندی سطوح توسعه، از 25 زیر معیار شبکه های ارتباطی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده توزیع فضایی نامتعادل شاخص ها در شهرستان های استان کرمان می باشد. به طوری که شهرستان های کرمان و سیرجان در سطح مناسب تری نسبت به سایر شهرستان ها قرار داشت و در مقابل شهرستان های قاریاب و رایر محروم ترین شهرستان استان کرمان بودند. در مجموع نابرابری در توزیع فضایی شبکه های ارتباطی در بین شهرستان های استان کرمان مشهود می باشد. لذا لازم است در برنامه ریزی ها آتی، به منظور گسترش عدالت فضایی، شهرستان های محروم در اولویت قرارگیرند تا بدین وسیله زمینه عدالت اجتماعی نیز فراهم شود.
تحلیل اثر هندسه دیوار سایه انداز در شکل گیری یخچال های جنوب شرقی ایران؛ بررسی موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
147 - 166
حوزههای تخصصی:
عناصر معماری همواره در جهت آسایش انسان طراحی می شده اند. یکی از این عناصر یخچال ها هستند که در آنها برای فصل های گرم سال یخ تهیه می شده است. هندسه از عوامل تأثیرگذار در طراحی عناصر معماری است. با شناخت فرم های گوناگون اجزای یخچال های هر منطقه ازجمله استان کرمان و گونه بندی آنها، توانمندی معماران در آشنایی با رموز هندسی به کاررفته در آنها آشکار خواهد شد. هندسه به طور مستقیم در شکل و فرم دیوار سایه انداز و درنهایت در فرم نهایی یخچال های استان کرمان نقش مؤثری دارد. بر اساس بررسی های انجام شده، تاکنون کمتر پژوهشی را می توان یافت که به بررسی ویژگی های عناصر یخچال های استان کرمان به خصوص دیوار سایه انداز پرداخته باشد. لذا این پژوهش برای نخستین بار به بررسی فرم و شکل این عناصر می پردازد و درصدد شناخت و آشکار ساختن تسلط و دانش معمار ایرانی در نحوه ایجاد فرم دیوار سایه انداز یخچال ها است. روش داده اندوزی کتابخانه ای-میدانی و روش تحقیق پژوهش تحلیلی-توصیفی است. با بررسی های انجام شده آشکار شد فرم دیوار سایه انداز متأثر از ایستایی، عوامل جغرافیایی و محل قرار گرفتن گنبد در پلان است. چینش گنبد و دیوار سایه انداز بر اساس زاویه تابش خورشید منطقه صورت گرفته است که این چینش خود بر محل قرارگیری ورودی ها اثرگذار است. نوع اتصال دیوار سایه انداز به گنبد با توجه به محل قرارگیری اجزای فرعی در پلان یخچال ها متفاوت بوده است. به طورکلی می توان گفت هندسه بر شکل گیری فرم کالبد یخچال ها تأثیرگذار است.
ارزیابی آسایش حرارتی تطبیقی در خانه های مسکونی اقلیم گرم و خشک، مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها باید به گونه ای ساخته شوند که در شرایط مختلف آب وهوایی در عین اینکه شرایط آسایش حرارتی قابل قبول و حتی لذت بخش را برای ساکنان به ارمغان می آورند، سطح بالایی از کارایی انرژی را داشته باشند. اگرچه که امروزه نیاز به آسایش حرارتی کاربران با بهره گیری از تجهیزات مکانیکی تامین می گردد. اما واقعیت این است که در هر شرایط اقلیمی، با طراحی مناسب بنا می توان تا اندازه ای، شرایط مطلوب آسایش را فراهم کرد. و تنها زمانی که شرایط آب وهوایی غیرقابل تحمل است از تجهیزات مکانیکی بهره گرفت. اما چگونه می توان دانست چه شرایطی سخت و غیر قابل تحمل است؟ بی تردید وجود معیاری مناسب کمک خواهد کرد. یگانه معیار قابل قبول، انسان است. از اینرو در نقاط مختلف دنیا، پژوهش های میدانی متعددی در این زمینه انجام شده است. مقایسه ی بین نتایج نشان می دهد، اولا در سراسر جهان مردم می توانند در طیف وسیعی از محیط های حرارتی، به آسایش دست یابند. دوم اینکه در محیط های مورد بررسی، بین پیش بینی های جدیدترین و بهترین شاخص های حرارتی و چگونگی احساس گرمایی افراد، اختلاف واضحی وجود دارد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این مسئله، به کمک انجام مطالعات میدانی در اقلیم گرم و خشک ایران است و اهداف آن، ارائه ی دمای خنثی و دامنه ی شرایط محیطی قابل قبول برای ساکنان خانه های مسکونی در کرمان و اقلیم های مشابه، مقایسه ی دمای خنثی در خانه های فاقد و دارای سیستم سرمایش مکانیکی و کشف رابطه ی بین دمای خنثی و دمای داخلی، و مهم تر از آن رابطه ی دمای خنثی و دمای بیرون از ساختمان، خواهد بود. نتایج نشان می دهد که همبستگی قابل قبولی بین دمای خنثی و میانگین دمای داخلی ساختمان و از آن مهم تر بین دمای خنثی و دمای خارجی ساختمان برقرار است. همچنین با توجه به نتایج ارائه شده مشاهده می شود که ساکنان خانه های مورد بررسی، در دمای بالاتری نسبت به آنچه در استانداردهای بین المللی مثل ایزو ۷۷۳۰ منتج شده از نظریه متوسط آرای پیش بینی شده (PMV) فانگر، بیان شده است، احساس راحتی می کنند.
تدوین راهبردهای توسعه پایدار گردشگری در مناطق کویری شمال شرق استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
94-74
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر تدوین راهبردهای توسعه پایدار گردشگری در مناطق کویری شمال شرق استان کرمان است. هدف کاربردی پژوهش، نشان دادن اهمیت و جایگاه توسعه گردشگری پایدار، به عنوان عاملی در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار است. روش ها: برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی ) استفاده شد. فرآیند پژوهش با تکمیل پرسشنامه توسط 30 نفر از کارمندان اداره کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان کرمان ادامه یافته، داده ها به روش گلوله برفی گردآوری شدند. تحلیل داده ها توسط ماتریس سوات ( SWOT ) و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی ( QSPM ) تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده از میان اهمیت عوامل داخلی نتیجه گرفته شد که در میان نقاط قوت بیشترین اولویت مربوط به شاخص های «ایمنی جاده های منطقه» با نمره 19.33 است؛ و شاخص «برخورداری از چشم اندازهای طبیعی منحصربه فرد» با نمره 10.93 از دید خبرگان در میان نقاط قوت از اهمیت کمتری برخوردار هست. در میان نقاط ضعف شاخص «کیفیت پایین امکانات خدماتی» با نمره 18 مهم ترین نقاط ضعف داخلی محسوب می شود. در ادامه تحلیل نمرات عوامل خارجی نشان داد که در میان فرصت ها بیشترین اولویت مربوط به شاخص «روند رو به رشد فعالیت های گردشگری کویری» با نمره 18.40 است. شاخص «عدم توجه به توسعه گردشگری در مناطق کویری در سیاست گذاری» با نمره 19.20 مهم ترین تهدید محیطی محسوب می شود. نتیجه گیری: وضعیت توسعه پایداری گردشگری کویری شمال شرق استان کرمان در حالت تهاجمی قرار دارد و این وضعیت ناشی از غلبه نقاط قوت داخلی بر نقاط ضعف داخلی و فرصت های محیطی بر تهدیدات محیطی است.
بررسی تقاضای بازار گردشگری ادبی (مورد پژوهی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
35 - 48
حوزههای تخصصی:
گردشگری ادبی شکلی از گردشگری فرهنگی است که به کسب تجربیاتی در حوزه ادبیات منجر می شود. پژوهش حاضر درصدد است ظرفیت های گردشگری ادبی در استان کرمان، راهکارهای رونق و میزان استقبال گردشگران از تورهای ادبی را بررسی کند. این پژوهش ازنظر روش، کیفی - کمی و از نظر هدف، کاربردی است. در مرحله نخست، به منظور شناسایی ظرفیت ها و راهکارها برای رونق گردشگری ادبی در استان کرمان با استفاده از روش گلوله برفی با کارشناسان حوزه های گردشگری، ادبیات و ...، مصاحبه و نتایج آن به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهند کارشناسان، چهار استراتژی توسعه محصول، تنوع ناهمگون، سیاست گذاری، بازاریابی و نفوذ در بازار را استراتژی های مناسبی برای رونق گردشگری ادبی می دانند. در مرحله بعد، به منظور ارزیابی میزان استقبال گردشگران از شرکت در تورها و فعالیت های ادبی در استان کرمان، پرسشنامه ای، طراحی و پس از تکمیل توسط گردشگران داخلی، با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی و با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده بیان می کند گردشگران داخلی تمایل زیادی به شرکت در فعالیت ها و تورهای ادبی در استان کرمان دارند. میزان استقبال از همه شاخص ها در وضعیت مناسبی قرار داشت. شاخص تمایل به بازدید از مقبره مشاهیر با میانگین نمونه ۷۸/۳ در آزمون تی تک نمونه، بیشترین مقبولیت و شاخص تمایل به شرکت در کارگا ه های داستان نویسی، نویسندگی خلاق و ... با میانگین نمونه ۹۰/۲ کمترین مقبولیت را نزد گردشگران دارند.
شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
145 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان است. در این پژوهش، با روش تحلیل مضمون، از طریق مصاحبه نیمه سازمان دهی شده با متخصصان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی و مصاحبه های منتشرشده مدیران اجرایی در رسانه ها، تلاش شده است تا چالش های توسعه این صنعت شناسایی شود. نتیجه مرحله کدگذاری باز شناسایی 85 چالش توسعه گردشگری پایدار استان کرمان است. در مرحله بعد، مفاهیم به دست آمده از مرحله کدگذاری بار در هشت مضمون دسته بندی شده است:1. چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی، 2. چالش های مدیریتی و اداری، 3. چالش های حمل ونقل و ارتباطات، 4. چالش های هتلداری و اقامت، 5. چالش های تبلیغات و اطلاع رسانی، 6. چالش های زیرساخت ها و امکانات رفاهی و تفریحی، 7. چالش های آموزش و راهنمای گردشگران، 8. چالش های زیست محیطی. هریک از مضامین دربرگیرنده چالش هایی است که با یکدیگر قرابت مفهومی دارند و بعد خاصی از گردشگری پایدار استان کرمان را تبیین می کنند.
شناسایی ابعاد و مولفه های مؤثر وتعیین کننده در طراحی مدل سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی در سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناسایی ابعاد و مولفه های مؤثرو تعیین کننده در طراحی مدل سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی جهت سازمانهای دولتی ایران می باشد. این پژوهش از نظر غایت، پژوهشی کاربردی می باشد و در زمره تحقیقات کاربردی توسعه ای قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش را دو گروه تشکیل می دهند.گروه اول تعداد 30نفر از خبرگان و گروه دوم را کلیه کارکنان سازمانهای دولتی استان کرمان به حجم 77528 نفر می باشندکه حجم نمونه در این حوزه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته می باشدکه روایی آن توسط خبرگان تاییده شده و پایایی آن نیز مورد تایید قرار گرفته بطوریکه پایایی عناصر فضای سازمان0.994، مدیریت و رهبری 0.738، طرحریزی و سازماندهی 0.779، استقرار و اجرا0.971، ارزیابی 0.785 و بازنگری و اقدام برای بهبود 0.939 می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و Smart Pls مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته اند. مدل تحقیق برازش داده شده نشان می دهدکه همه عناصر شامل مدیریت و رهبری، طرح ریزی و سازماندهی، استقرار و اجرا، ارزیابی و بازنگری و اقدام برای بهبود بر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تاثیر معنی داری دارند و کلیه مؤلفه ها بجزء یکپارچگی مکانیکی بر عناصر مربوطه تاثیری معنی داری دارند. با توجه به جامعیت تحقیق، نتایج این تحقیق می تواند به عنوان ابزاری برای توانمندسازی مدیران در زمینه دانش روز سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی و استقرار آن در سازمانهای دولتی بشمار آید.
آزمون رابطه فشردگی سیستم فعالیت اقتصادی و تاب آوری مناطق شهری، موردپژوهی: شهرستان های استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
111 - 144
حوزههای تخصصی:
سیستم های اجتماعی و بوم شناختی از جمله سیستم های احتمالاتی هستند که به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن رفتار آنها، پیچیدگی و دشواری رویارویی با نامعلومی ها دوچندان می شود. مطالعات بسیاری بر اهمیت تاب آوری سیستم های اقتصادی در برابر بحران های انسانی و طبیعی تأکید دارند. در حالی که ارتباط میان فشردگی اقتصادی سیستم و تاب آوری در این مطالعات، به صورت مثبت تحلیل شده است، این پژوهش با مطالعه تحولات فضایی در بحران زلزله بم، نشان داده است که در مقطع 1375، فشردگی اقتصادی با شاخص های عملکرد اقتصادی همبسته بوده است. به طوری که هرچه روابط متقابل فعالیت های اقتصادی در واحد فضایی تنگاتنگ بوده باشد، تمایل به افزایش تاب آوری اقتصادی منطقه بیشتر بوده است اما در شرایط سال های پس از زلزله، که سیستم دچار تغییر شده، این رابطه به صورت منفی و معکوس عمل کرده است. به بیانی دیگر، با افزایش فشردگی اقتصادی، کارایی اقتصادی کمتر شده است. بدین ترتیب، برای افزایش تاب آوری سیستم های اقتصادی مناطق شهری که قدرت پذیرش تغییر و تبدیل آن به فرصت توسعه تعریف شده است، تخصصی شدن و تمرکز فعالیتی کافی نیست بلکه در شرایط تنوع اقتصادی، با افزایش قدرت تغییرپذیری سیستم برای احیا، زمینه برای مواجهه با بحران های غیرمترقبه فراهم می آید. در این زمینه، توجه به میزان مرتبط بودن فعالیت های اقتصادی نیز در خودسازماندهی مناطق اهمیت دارد.
بررسی نقش سبک های رهبری مربیان بر توسعه فرهنگ اجتماعی بانوان فوتسالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۸)
345 - 331
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های رهبری مربیان بر توسعه فرهنگ اجتماعی در لیگ برتر فوتسال بانوان استان کرمان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که به روش میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل همه بازیکنان تیم های شرکت کننده در مسابقات لیگ برتر فوتسال بانوان کشور و لیگ فوتسال بانوان استان در سال 99-1398 به تعداد 126 نفر بود. تمام اعضای جامعه به عنوان نمونه آماری در تحقیق شرکت کردند. از مجموع پرسشنامه ها، 103 پرسشنامه قابل استفاده بود که تجزیه وتحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مقیاس رهبری در ورزش (چلادورای، 1980) و توسعه فرهنگ اجتماعی میریوسفی و همکاران (1394) استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین پنج سبک مربیگری، فقط سبک رهبری حمایت اجتماعی و آمرانه قابلیت پیش بینی توسعه فرهنگ اجتماعی بازیکنان را دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می شود مربیان با توجه به ویژگی های شخصی ورزشکاران و شرایط تیمی، سبک رهبری مناسب را برگزینند تا از این طریق توسعه فرهنگ اجتماعی بازیکنان را بهتر کنترل کنند. همچنین توصیه می شود علاوه بر توجه به آمادگی های جسمانی و فنی بازیکنان، به عامل اجتماعی و اخلاقی بازیکنان نیز توجه کنند و هیچ ورزشکاری بدون داشتن مربی آگاه و شایسته نمی تواند به موفقیت دست یابد.