مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
آگاهی
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره پنجم پاییز ۱۳۹۲ (۲۰۱۳ م) شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۵۸-۶۹
مقدمه: توجه به بهداشت باروری و آموزش مناسب در این زمینه، برای سلامت جامعه به ویژه در شرایط بحرانی بسیار اهمیت دارد. زیرا با پرداختن به آن می توان باعث کاهش مرگ و میر و جلوگیری از بسیاری از بیماری ها شد و نیز به اقشار آسیب پذیرتر ( زنان و کودکان) کمک شایانی کرد. از آنجا که جوانان می توانند نقشی پررنگ در یادگیری و اشاعه آموخته هایشان در جامعه داشته باشند، سازمان جوانان جمعیت هلال احمر این مطالعه را با هدف بررسی تأثیر کارگاه آموزشی بهداشت باروری در بحران بر روی سطح آگاهی، نگرش و عملکرد جوانان داوطلب عضو انجام داده است. روش ها: در این مطالعه، یک کارگاه آموزشی بهداشت باروری در بحران برای گروه هایی از بانوان جوان عضو سازمان جوانان جمعیت هلال احمر در سه استان آذربایجان شرقی ، سمنان و کردستان برگزار شد. آگاهی، نگرش و عملکرد افراد شرکت کننده قبل و بعد از برگزاری کارگاه آموزشی مورد سنجش قرار گرفت و سپس مقایسه ای بر روی این شاخص ها انجام شد. مدرسین ، این کارگاه را با روش مشارکتی و تسهیل گری اداره کردند. یافته ها: میانگین نمرات پیش آزمون در استان آذربایجان شرقی ، سمنان و کردستان به ترتیب 45/14 ، 71/10 و 6/19 از 40 بود همین طور میانگین نمرات پس از اجرای کارگاه در این استان ها به ترتیب 04/28 ،11/25 و 55/27 بود. درصد پیشرفت آگاهی، نگرش و عملکرد به ترتیب 5/113 درصد، 4/209 درصد و2/43 درصد به دست آمد. آنالیز آماری نشان داد که آگاهی ، نگرش و عملکرد جوانان شرکت کننده در کارگاه بهداشت باروری در بحران ها در هر سه استان قبل و بعد از برگزاری کارگاه آموزشی تفاوت معنی دار داشته است. ( p1=0.00, p2=0.00, p3=0.00) نتیجه گیری: برگزاری کارگاه آموزشی بهداشت باروری در بحران ها با روش مشارکتی و تسهیل گری تأثیر زیادی در بهبود وضع آگاهی ، نگرش و عملکرد جوانان دارد. بنابراین لزوم اجرای چنین برنامه آموزشی و تداوم آن در این استان ها و سایر استان های کشور کاملاً احساس می شود.
بررسی میزان آگاهی پرسنل فوریت های پزشکی استان کرمانشاه از آخرین دستورالعمل های CPR2010 در سال 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره پنجم زمستان ۱۳۹۲ (۲۰۱۴ م) شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۵۵-۶۷
مقدمه: مهم ترین مهارت پرسنل فوریت های پزشکی احیای قلبی- ریوی (CPR) است و باید از آخرین تغییر اتالگوی آن مطلع باشند. این پژوهش با هدف تعیین میزان آگاهی پرسنل فوریت های پزشکی کرمانشاه از آخرین دستور العمل های CPR 2010 انجام شده است. روش ها: این مطالعه توصیفی، تحلیلی- مقطعی در استان کرمانشاه با حجم نمونه 159 نفر در سال 1391 انجام شد. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری و دارای روایی محتوی و پایایی (74/0=r) بود. تحلیل داده ها با نرم افزارSTATA-11 و آزمون های ناپارامتری کروسکال والیس، یو- من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. (05/0 >P) یافته ها: طبق یافته های به دست آمده، میزان آگاهی پرسنل فوریت های پزشکی از آخرین دستورالعمل های احیای قلبی و ریوی 5/19 درصد عالی، 6/78 درصد خوب و 9/1 درصد متوسط بود. همبستگی آماری معنی دار بین میزان آگاهی با جنس، سابقه کار ، رشته تحصیلی ، محل خدمت قبلی ، گذراندن دوره احیای پیشرفته و سابقه نظاره گر بودن CPR وجود نداشت. اما میزان آگاهی در پرسنلی که سابقه گذراندن دوره CPR پایه و سابقه انجام CPR مستقل داشتند، بیشتر بود. محل خدمت ، مقطع تحصیلی و نظاره گر بودن CPR نیز بر میزان آگاهی در برخی از حیطه های عملیات احیا مؤثر بود (001/0 >P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در بازآموزی پرسنل فوریت های پزشکی، آموزش CPR بر اساس دستورالعمل سال 2010 انجام و بر آموزش تعبیه راه هوایی حنجره ایو کامبی تیوب ، اختتام و عدم شروع CPR، تزریق داخل استخوانی و هیپوترمی القایی تأکید بیشتری شود.
بررسی میزان آگاهی گروه های امدادی نسبت به علایم هشدار دهنده (ایمنی- بهداشت) نصب شده روی ماشین های سنگین جاده ای حمل مواد خطرناک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: با توجه به این که گروه های امدادی، در تمام فازهای مدیریت سوانح نقش مهمی ایفا می کنند، افزایش آگاهی این گروه ها سبب مشارکت بیش تر در کاهش سوانح می شود. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی میزان آگاهی گروه های امدادی نسبت به علایم هشدار دهنده نصب شده روی ماشین های سنگین جاده ای می باشد. روش : این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل تمامی پرسنل گروه های امدادی (آتش نشانی، اورژانس، هلال احمر) مستقر در جاده های قزوین در سال ۱۳۹۴ بوده است که براساس گزارش های رسمی ۱۱۵ نفر بوده اند. در این مطالعه از روش تمام شماری (سرشماری) بهره گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش میزان آگاهی پرسنل امداد نسبت به علائم هشداردهنده استفاده شد. روایی (براساس فرمول اس اچ لاوشه معادل 82/0) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ 71/0) ابزار اندازه گیری محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون های آمار توصیفی و رگرسیون لجستیک و نرم افزارSPSS نسخه 18 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متوسط درصد پاسخ های درست معادل 75/54 درصد بوده است. آتش نشان ها نسبت به سایر گروه ها از آگاهی بیشتری برخوردار بودند. به علاوه افراد با مدرک تحصیلی فوق دیپلم، با سابقه کاری کمتر از ۱۲ سال و سنین ۳۳ تا ۳۵ ساله نسبت به علایم هشداردهنده نصب شده روی ماشین های سنگین جاده ای آگاهی بالاتری داشتند. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین تحصیلات و میزان آگاهی پرسنل گروه های امدادی نسبت به علایم هشداردهنده، تشویق کارکنان برای شرکت در مقاطع بالاتر دانشگاهی، برگزاری دوره های آموزشی بیشتر در زمینه علایم هشداردهنده و مقابله با شرایط اضطراری در حوادث جاده ای در افزایش میزان آگاهی پرسنل گروه های مؤثر می باشد
ارائه مدل تاثیر مسکات برند بر آگاهی از برند، یادآوری برند و قصد خرید مصرف کنندگان کالاهای ورزشی
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
285-307
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل معادلات ساختاری تاثیر مسکات برند بر آگاهی از برند، یادآوری برند و قصد خرید مصرف کنندگان کالاهای ورزشی بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیتی از نوع تحقیقات همبستگی - علّی بود که به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مصرف کنندگان کالاهای ورزشی شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه شده براساس مناطق جغرافیایی، 369 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته مسکات برند و پرسشنامه های استاندارد آگاهی از برند ویسی و سلیمانی (1394)، یادآوری برند اشرفی و نعامی (1396) و قصد خرید طالب پور و رضوی (1395) بود. روایی و پایایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. نتایج ضرایب مسیر بدست آمده نشان داد که مسکات برند بر آگاهی از برند و یادآوری برند و قصد خرید تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین مدیران سازمان ها و شرکت های ورزشی به منظور ارتقاء جایگاه برند خود در ذهن مصرف کننندگان و در نهایت افزایش میزان فروش و سودشان می توانند از ظرفیت ویژه مسکات ها استفاده کنند؛ ظرفیتی که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل معادلات ساختاری تاثیر مسکات برند بر آگاهی از برند، یادآوری برند و قصد خرید مصرف کنندگان کالاهای ورزشی بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیتی از نوع تحقیقات همبستگی - علّی بود که به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مصرف کنندگان کالاهای ورزشی شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه شده براساس مناطق جغرافیایی، 369 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته مسکات برند و پرسشنامه های استاندارد آگاهی از برند ویسی و سلیمانی (1394)، یادآوری برند اشرفی و نعامی (1396) و قصد خرید طالب پور و رضوی (1395) بود. روایی و پایایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. نتایج ضرایب مسیر بدست آمده نشان داد که مسکات برند بر آگاهی از برند و یادآوری برند و قصد خرید تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین مدیران سازمان ها و شرکت های ورزشی به منظور ارتقاء جایگاه برند خود در ذهن مصرف کننندگان و در نهایت افزایش میزان فروش و سودشان می توانند از ظرفیت ویژه مسکات ها استفاده کنند؛ ظرفیتی که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
نقد و بررسی کتاب مرلوپونتی ستایشگر فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
گروهی از اساتید و صاحب نظران فلسفه بر آن شده اند با نگاشتن مجموعه مقالاتی درباره گستره کامل فلسفه مرلوپونتی، به معرفی دیدگاه های این فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی بپردازند، فیلسوفی که با تأکید بر سوژه بدنمند تلاش داشت بر دوگانگی های میان آگاهی و جهان و نیز آگاهی و بدن غالب آید. هدف نویسندگان این اثر این است که از این رهگذر، مخاطبان دانشگاهی و غیردانشگاهی را با اندیشه های مرلوپونتی آشنا سازند. این اثر که در قالب مجموعه مقالاتی با عنوان The Cambridge Companion to Merleau-ponty در سال 2005 توسط انتشارات دانشگاه کمبریج چاپ شده است، در سال 1391 با ترجمه خانم هانیه یاسری توسط انتشارات ققنوس در ایران منتشر شده است. در این مقاله درصدد هستیم به بررسی انتقادی ترجمه فارسی این اثر بپردازیم. هر چند نویسنده کتاب معتبری را برای ترجمه انتخاب کرده است، اما وجود ایرادهای صوری و محتوایی زیاد، چون استفاده نکردن از اصطلاحات یکدست، رعایت نکردن قواعد دستور زبان فارسی و بی دقتی های فراوان باعث شده است ترجمه این اثر همتراز متن اصلی آن نباشد و فهم درستی از محتوای آن به دست نیاید.
نسبت آگاهی با خودآگاهی: نقد دیدگاه کریگل با نظر به آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کریگل در آثار خود، دیدگاهی رایج در فلسفه ذهن را نقد کرده است که براساس آن، رابطه مستقیم بین آگاهی و خودآگاهی وجود ندارد. وی مشکل این دیدگاه را از این جهت دانسته است که طرفداران آن نتوانسته اند بین انواع متفاوت خودآگاهی، تمایز قائل شوند. کریگل پس از متمایزکردن چهار نوع خودآگاهی به این نکته اشاره کرده است که نوعی خودآگاهی وجود دارد که مقدّم بر هرگونه خودآگاهی دیگر و ملازم با آگاهی است. این خودآگاهی، خودآگاهی حالت ذهنی غیرتراگذار نام دارد و درواقع، نوعی خودآگاهی است که به صورت ضمنی، همراه با یک حالت ذهنی آگاهانه تحقق می یابد و ریشه و بنیان نگاه اول شخص است. این دیدگاه کریگل در تاریخ فلسفه غرب، سابقه ای دیرینه دارد؛ چنان که ریشه های آن را می توان در اندیشه ارسطو یافت. ازنظر ارسطو موجود آگاه ازطریق یا درضمن آگاهی به غیر، به خودآگاهی می رسد. ابن سینا این دیدگاه ارسطویی را در آثار خویش نقد کرده و ضمن تقسیم کردن خودآگاهی بر دو نوع متفاوت، شامل شعور بالذات و شعور بالشعور تأکید کرده است که نوع اول خودآگاهی، عین ذات و وجود خاص موجود آگاه است؛ لذا به هیچ وجه از وی جدا نمی شود، وابسته به وجود هیچ غیری نیست و به همین دلیل، مقدّم بر هر آگاهی دیگری است. این نقد ابن سینا هرچند در اصل، متوجه دیدگاه ارسطویی است، می توان آن را به دیدگاه کریگل نیز وارد دانست.
بررسی حضور فعالانه زنان در سازمان های مردم نهاد و تاثیر آن بر آگاهی و زیست فرهنگی (مورد مطالعه استان لرستان 1395)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
54 - 76
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی حضور فعالانه زنان در سازمان های مردم نهاد و تاثیر آن بر آگاهی و زیست فرهنگی آنان می پردازد، روش گرد آوری داده ها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 333 نفر از زنان عضو در سازمان های مردم نهاد استان لرستان مورد پرسش قرار گرفتند. با توجه به آزمون فرضیه های مرتبط یافته های تحقیق نشان می دهد: ماهیت بسیاری فعالیت های اجتماعی- فرهنگی زنان از گذشته تا به امروز داوطلبانه بوده است و زنان با کار اجباری بیرون از خانه مواجه نبودند و از طرف دیگر همیاری و یادگیری از شاخصههای این فعالیت ها می باشد و نقش هایی که زنان در رابطه با فعالیت های داوطلبانه مدرن از جمله حضور مؤثر در این سازمان ها به عهده می گیرند، انعطاف پذیر است و با زیست فرهنگی-اجتماعی شان متناسب است بنابراین آن ها از این طریق به طور کل از نقش های خانوادگی خود گسسته نمیشوند و یکپارچگی مواجه با "خود" را از دست نمی دهند به عبارت دیگر آن ها نه تنها می توانند، حضور مطلوب خود را در حفظ و مدیریت جامعه به ثمر میرسانند بلکه هم زمان قادرند با آگاهی و رضایت بیشتری نسبت به نقش های سنتی و دینی خود روبرو شوند.
تحلیلی بر موانع تربیت عقلانی از دیدگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
521 - 539
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل موانع تربیت عقلی از دیدگاه هگل است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی و روش تحقیق به کاررفته، روش تحلیل محتوای کیفی است. نتایج این پژوهش نشان داد که موانع فردی تربیت عقلانی از دیدگاه هگل عبارتند از: خودمحوری، ترس، تجریدگرایی، شکاکیت سلبی، ریاضت کشی و موانع اجتماعی تربیت عقلانی عبارتند از: فایده باوری، جماعت باوری، تظاهر و ریاکاری و ترس از قضاوت منفی. از نگاه هگل موانع تربیت عقلی زمانی آغاز می گردد که فرد به دلیل عدم وجود استقلال شخصی، نبود آزادی اراده و عدم وجود جایگاه متقابل و برابر نسبت به دیگری، نتواند خود را به عنوان موجود مستقل عقلانی فعلیت بخشد و یا زمانی که فعلیت یابد به عنوان موجود مستقل عقلانی فعلیت نیابد؛ بلکه به عنوان ابژه ای در خدمت منافع و مقاصد افراد دیگر قرار گیرد. بااین حال هگل موانع تربیت عقلانی را همچون سایر مراحل ارتقای آگاهی گامی در جهت رشد و ارتقاء شخصیت فرد به حساب می آورد چرا که آگاهی با روبرو شدن با این محدودیت ها و موانع عقلی و رنجی که در این میان متحمل می گردد، می تواند به نابسندگی های خود وقوف یافته که این امر منجر به این می گردد که خود را به مثابه ابژه در مقابل خود نهد و با کندوکاو در خود، خود را به سنجش مجدد فهمش از خود، شناخت چیستی خود و غلبه بر یک جانبه نگری های خود وادارد.
سوبژکتیو پنهان در ابژه هنر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
5 - 15
حوزه های تخصصی:
تعامل انسان به عنوان سوژه با هر آنچه در خارج موجود است به عنوان ابژه، تعاملی دوسویه است که فرآیند شناخت یکی (ابژه) وابسته به وجود دیگری(سوژه) است. حضور شیء به عنوان ابژه در زندگی انسان دارای نقش های گوناگون هست. در دوران معاصر و در پی تغییر نگرش هنرمند به جهان و واقعیت های موجود در آن، شاهد حضور اشیاء پیش پاافتاده ای در هنر هستیم که هنرمند در فعل ساختن فیزیکی آنها نقشی نداشته است، از همین رو فرض می شود که نقش هنرمند در شکل گیری این ابژه ی هنری قابل حذف است. هدف این مقاله که به روش تحلیلی انجام گرفته تاکید بر نقش هنرمند به عنوان سوژه ی آگاه در تعیین هویت جدید این اشیاء است که منجر به دگرگون شدن نحوه ی ادراک ابژه هنری می شود. برهمین اساس مقاله به این سوالات پاسخ می دهد: نقش هنرمند در تعیین این اشیاء به عنوان ابژه هنری به چه میزان است؟ علت تغییر کنش ذهنیت هنرمند به اشیاء در دوران معاصر چیست؟ نتیجه نشان می دهد با توجه به بحث شکل گیری آگاهی و تعامل دوسویه سوبژکیتو و ابژکتیو، ادراک اشیاء در هنر معاصر در گرو ادراک ذهنیت آگاه هنرمند هست که حذف او غیر ممکن است و هنرمند با فعل" انتخاب کردن" و تغییر مفهوم "ساختن" یک شیء هنری، باعث شکل گیری شیوه ی جدیدی از ادراک شده است که ازعوامل تاثیرگذار این کنش، می توان به شرایط اجتماعی و ظهور نظریه هایی مبنی بر عدم قطعیت در پذیرش واقعیت حتمی، اشاره کرد.
تحلیل و نقادی رویکردهای متفاوت به مسئله آگاهی در سنت دکارتی- اروپایی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد دکارت و سنت فلسفی پس از وی به آگاهی، پیامدهای معرفتی را به دنبال داشت. تمایز سوژه و ابژه و مسئله نحوه ارتباط ذهن و بدن که موجب گرفتاری ذهن در میان تصورات خود شده و درنهایت منجر به مسئله «تنگنای شخصی» گردید. همچنین مشکل این همانی شیء ادراکی، شکاکیت، و بحث ارزش گذاری با توجه به شکاف میان ذهن و عین، به طور خلاصه از پیامدهای این رویکرد به شمار می روند. با عنایت به این مسئله، رویکردهای بدیل برای مرتفع ساختن این پیامدها از سوی فیلسوفان ارائه گردید. ازجمله این رویکردها، پدیدارشناسی در تقریر هوسرل، هیدگر و مرلوپونتی است. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل، با به میان کشیدن حیث التفاتی و همچنین هیدگر با آموزه «بودن در جهان» و مرلوپونتی با ایده بدن های آگاه، توصیفی از سازوکار و ویژگی های آگاهی به دست دادند. مقاله حاضر در تلاش است تا مشکلات نظام معرفتی دکارتی-اروپایی را بررسی کرده، سپس نحوه مواجهه با مشکلات پیش آمده را نشان داده، و درنهایت ویژگی های هر رویکرد را تحلیل و نقادی کرده و تبیین کند که آیا رهیافت های بدیل توانسته اند مشکلات پیش آمده را مرتفع سازند یا خیر؟
مطالعۀ شناختی: تحول معنای مادری و صورت بندی فرم های خانواده به میانجی بسترهای پزشکی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسترهای تاریخی، دوگانه مادر-کودک با حضور میانجی هایی مانند بهداشت، پزشکی و فناوری به زنجیره مادر-میانجی-کودک ترکیب بندی شده است؛ به این معنی، مفصل بندی روابط مادر و کودک یا کنش فرزندآوری از گذر میانجی ها در ضرورت های تاریخی تغییر یافته و خانواده های مختلف گسترده به صورت هسته ای صورت بندی شده است. پس آیا با تغییر صورت خانواده، محتوا یا معنای مادر شدن نیز در یک فرایند تاریخی متناسب با تغییرات فرم خانواده در فهم کنشگر دوباره مفصل بندی می شود؟ اگر چنین است چگونه تغییرات معنایی نزد کنشگر رخ می دهد؟ و مفصل بندی فهم و معنای مادرشدن در گذر زمان چه تغییراتی کرده است؟ این ها مسائلی است که این مقاله به کمک مفاهیم فرم، محتوا، ساختار آگاهی نزد زیمل و هوسرل در جست وجوی پاسخ آن است. روش اصلی برای استخراج معانی، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. هدایت مصاحبه براساس مؤلفه های سنخ آرمانی محقق ساخته پیش برده می شود، تا امکان مقایسه و تغییر معنا در میان نسل ها فراهم شود. طبقه بندی مصاحبه شوندگان نیز براساس دوره شناسی و بسترهای تاریخی است. درنهایت با انطباق یافته ها بین تجربه زیسته سه نسل از زنان، تحول محتوای کنش فرزندآوری در بسترهای اجتماعی آشکار می شود. به این صورت، سه گونه مفصل بندی نظام معنایی مادری شامل گذار، ترازمند و ارادی صورت بندی می شود که به ترتیب با سه فرم نیمه هسته ای-نیمه مستقل، هسته ای و الحاقی مرتبط هستند. نتیجه اینکه با حصول آگاهی از موضوع شناخت بدن، نگرش به فرزندآوری (ارزش) نیز در نسبت های جدیدی بازشناسی می شود. در همین صورت بندی جدید از ارزش است که مرحله دیگری از معنای مادری نزد کنشگر برساخته می شود.
تحلیل و مقایسه دو رهیافت متفاوت صدرالمتألهین در توجیه فلسفی سریان علم به اجسام مادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
207 - 232
به باور صدرالمتألهین، همه موجودات عالم، متناسب با مرتبه وجودیِ خود، از آگاهی هم بهره مند هستند. بنابراین حتی اجسام مادی مانند عناصر، جمادات و نباتات که در عرف عام فاقد شعور شمرده می شوند، حظّی از آگاهی و علم دارند. صدرا با دو رهیافت مختلف تلاش نموده تا سریان علم به مادیات را از نظر فلسفی توجیه نماید. در راه نخست، از طریق اثبات عینیت مطلق وجود با علم، به اجسام با همان هویت مادی، علم را نسبت داده، و در راه دوم، از طریق اتحاد اجسام با مبادی عقلی (ارباب انواع)، علم را برای آن ها ثابت دانسته است. مسئله اصلی در این مقاله آن است که آیا از این دو رهیافت، نتایج یکسان به دست می آید یا نه؟ و کدام یک از این دو راه قوی تر و برتر از دیگری است؟ در این مقاله، هر دو رهیافت با روش تحلیلی و مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفته و ثابت شده است که اولاً نتیجه این دو رهیافت یکسان نیست و آگاهی که برای اجسام مادی طبق رهیافت نخست ثابت می شود، از چند جهت با آگاهی که طبق رهیافت دوم اثبات می شود، تفاوت دارد؛ ثانیاً رهیافت دوم به دلایلی قوی تر و برتر است.
بررسی میزان آگاهی و استفاده کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از پایگاه های اطلاعاتی تمام متن موجود در صفحه خانگی کتابخانه مرکزی این دانشگاه در سال 1390(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال هشتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۸
49 - 60
هدف: پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی و استفاده کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از پایگاه های اطلاعاتی تمام متن موجود در صفحه خانگی کتابخانه مرکزی این دانشگاه پرداخته است، و تلاش دارد، علاوه بر یافتن مشکلات و موانع پیش روی استفاده هر چه بیشتر از این منابع اطلاعاتی، راه کارهای لازم جهت اشاعه مطلوب اطلاعات توسط کتابداران و بهبود و یا ارتقاء وضعیت موجود ارائه دهد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع کاربردی است، و جامعه آماری آن را کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تشکیل می دهند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است که پس از توزیع و جمع آوری، داده های به دست آمده، از طریق نرم افزار آماری اس پی اس اس در سطح آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد میانگین نمره آشنایی واقعی کتابداران در رابطه با پایگاه های اطلاعاتی تمام متن 52/51 با انحراف معیار 4/26 می باشد. آزمون t-test نشان داد بین رشته تحصیلی و میزان آگاهی و استفاده کتابداران از پایگاه های تمام متن رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین سطح تحصیلات کتابداران با نمره آگاهی، استفاده و نمره آشنایی واقعی آنان رابطه معنادار مستقیم وجود دارد، و بیشترین رتبه آگاهی و استفاده آنان ابتدا مربوط به پایگاه های تمام متن داخلی و سپس پایگاه های خارجی می باشند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد میزان آگاهی و استفاده کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از پایگاه های اطلاعاتی تمام متن موجود در صفحه خانگی این دانشگاه در حد متوسط به بالا است. جنسیت کتابداران در میزان آگاهی و استفاده آنان تأثیر نداشت، ولی بین سطح تحصیلات و هم چنین رشته تحصیلی و نمره آگاهی و استفاده آنان رابطه معنادار مستقیم وجود دارد. بیشترین میزان آگاهی و استفاده آنان ابتدا مربوط به پایگاه های داخلی و سپس پایگاه های خارجی می باشد، و بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هرچه در طول زمان میزان آگاهی کتابداران نسبت به پایگاه ها افزایش و یا بلعکس کاهش یافته، میزان استفاده آنان نیز به همان نسبت تغییر کرده است.
بررسی و نقد آراء شایگان در باب ایدئولوژیزاسیون سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج توده ها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را می توان در سال های پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که داریوش شایگان یکی از مهم ترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمی تواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژی های مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب می داند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنت های شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطوره ستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیت های معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن می کند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی بر ارزش ویژه برند بیمارستان (مطالعه موردی: بیمارستان شهید صدوقی یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۶۱
۴۶-۳۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، بسیاری از سازمان ها به این باور رسیده اند که یکی از باارزش ترین دارایی ها، برند محصولات/ خدمات آن ها می باشد. ارزش ویژه برند هر سازمان بازتابی از رعایت مسئولیت اجتماعی توسط آن هاست. مسئولیت اجتماعی نه تنها موجب بهبود اوضاع سازمان ها می شود بلکه بر ارزش ویژه برند آن ها تأثیر بسزایی دارد. روش کار: تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش تحقیق همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، تعداد 561 نفر از کارکنان بیمارستان شهید صدوقی یزد می باشد و از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد که با استفاده از ابزار پرسشنامه تعداد 250 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. جهت تحلیل داده ها و تائید روابط بین متغیرها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تأییدی و تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL 8.72 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی در بعد جامعه، مشتریان و محیط زیست تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت ادراک شده دارد. مسئولیت اجتماعی در بعد جامعه بر تداعی برند و در بعد کارکنان و محیط زیست بر آگاهی از برند نیز اثر معناداری دارد. همچنین رابطه بین کیفیت ادراک شده و تداعی برند با وفاداری به برند به تائید رسیده است. نتیجه گیری: ضرورت دارد بیمارستان ها برای حفظ جایگاه و بقای خود در جامعه و موفقیت در کار، مسئولیت اجتماعی را در اولویت قرار دهند.
تأثیر به کارگیری فنون بازاریابی اجتماعی بر آگاهی و نگرش دانشجویان و اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نسبت به خدمات کتابداری پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۵
۴۲-۳۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، تعیین تأثیر به کارگیری فنون بازاریابی اجتماعی بر آگاهی و نگرش دانشجویان و اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نسبت به خدمات کتابداری پزشکی بوده است. روش کار: روش پژوهش نیمه تجربی نوع کاربردی بود. ابزارگردآوری اطلاعات دو پرسشنامه محقق ساخته آگاهی و نگرش بر اساس چهار بعد بازاریابی اجتماعی بود. جامعه آماری اعضای هئیت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1394 بودند که 36 نفر به روش تصادفی در گروه های آزمون و شاهد قرار گرفتند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان کتابداری واطلاع رسانی پزشکی تأیید و پایایی با استفاده ازآلفای کرونباخ به ترتیب 82/0 و 92/0 به دست آمد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها: میانگین آگاهی و نگرش کلی جامعه نسبت به خدمات کتابداری پزشکی بعد از استفاده از فنون بازاریابی اجتماعی به طور معنی داری افزایش یافته است ( 005/0>P). در میان ابعاد بازاریابی اجتماعی، بیشترین تغییرات آگاهی و نگرش در بعد پیشنهاد (3/7 و 1/6) بود. میزان تغییرات آگاهی در ابعاد قابلیت دسترسی (3/3)، هزینه مشارکت (3/1) و ارتباطات اجتماعی (8/0) نیز به طور معنی دار افزایش یافته است( 005/0>P) و کمترین میزان تغییر نگرش در ابعاد قابلیت دسترسی (4/0-) و ارتباطات اجتماعی (1/0-) بوده است. نتیجه گیری: عدم آگاهی جامعه سلامت نسبت به خدمات کتابداری پزشکی، منجر به کمرنگ شدن نقش کتابداران پزشکی شده است. با توجه به اجتماعی بودن حرفه کتابداری پزشکی، بازاریابی اجتماعی راهکاری مناسب برای تغییر در نحوه آگاه سازی کاربران با خدمات کتابداری پزشکی و ایجاد نگرشی مثبت در میان جامعه سلامت کشوراست.
آگاهی و استفاده دانشجویان پزشکی از برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه هوشمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۹۴-۸۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برنامه های کاربردی پزشکی مبتنی بر تلفن هوشمند، ابزارهایی برای دسترسی به آخرین شواهد علمی معتبر هستند. این برنامه ها می توانند منجر به بهبود تصمیم گیری و ارتباط بین کادر پزشکی و کاهش خطاهای پزشکی شوند. هدف از این مطالعه تعیین میزان آگاهی و استفاده از برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه هوشمند میان دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش پیمایشی-توصیفی انجام شد. 81 نفر از دانشجویان سال آخر پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران در بازه زمانی 1397-1396 به صورت سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل سه بخش با طیف لیکرت استفاده شدکه روایی و پایایی آن سنجیده شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) تحلیل شد. یافته ها: بیش از 40 درصد دانشجویان در زمان های مختلف در هفته از برنامه های کاربردی پزشکی استفاده می کردند. فقدان دسترسی به اینترنت در دانشگاه و محل کار به عنوان بزرگ ترین مانع دسترسی به برنامه های کاربردی پزشکی روی تلفن همراه بود. بیشترین پشتیبان موردنیاز برای استفاده از این برنامه ها، استفاده از راهنماهای برخط موجود بود. برنامه های پزشکی UpToDate و MedScape نیز بیشترین استفاده را توسط پاسخ دهندگان داشت. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد میزان آگاهی و استفاده یا به عبارت بهتر میزان دانش و درک دانشجویان پزشکی بر اساس اطلاعات و یا تجربه آن ها از برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه رو به افزایش است، لذا، تدابیر لازم جهت تسهیل و ایجاد زیرساخت های دسترسی به اینترنت در محل کار و دانشگاه ها باید صورت گیرد.
ارزیابی دیدگاه، آگاهی و مشارکت شهروندان در مورد توسعه فضای سبز شهری (مطالعه موردی: منطقه 5 شهرداری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین اثر فضای سبز در شهرها کارکردهای زیست محیطی آنها است که با ایجاد تعادل بخشی در متابولیسم شهر از یک سو و بالا بردن سطح زیبایی از سوی دیگر سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها به ویژه در جنوب کشور می شود. هدف این تحقیق، ارزیابیِ دیدگاه، آگاهی و مشارکت شهروندان، به عنوان سه شاخص وابسته در مورد توسعه و تأثیر فضای سبز شهری در شهر اهواز بوده است. روش تحقیق به شکل توزیع و تکمیل پرسشنامه با طرح سؤالات چندگزینه ای، طی 4 هفته متوالی از طریق مصاحبه حضوری درب منازل صورت گرفت. حجم نمونه نیز به صورت توافقی انتخاب، روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای و جامعه آماری افراد بالای 18 سال از خانواده ها در نظر گرفته شد. پس از تکمیل پرسشنامه، اطلاعات موجود با استفاده از نرم افزار SPSS 22 وارد کامپیوتر و برای تجزیه وتحلیل آماری نتایج تحقیق از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، T-test، کای اسکوئر،Ftest، تجزیه واریانس و دانکن استفاده گردید. نتایج نشان داد که ارتباط بین متغیرهای مستقل در تحقیق شامل جنسیت، میزان تحصیلات، سن و شغل با دیدگاه پاسخگویان در سطح 1 درصد معنادار است. فرض برابری میانگینِ شاخص دیدگاه، بین زنان و مردان با اطمینان 95 درصد رد شد. از طرفی شاخص دیدگاه در رده های تحصیلی و شغلی در سطح 5 درصد، معنادار بود. همچنین بین سن پاسخگویان و دیدگاه آنها رابطه معنی دار وجود داشت. بنابراین با افزایش سن، رده تحصیلی و شغلی، دیدگاه آنها، نسبت به اهمیت توسعه فضای سبز افزایش میابد. ارتباط بین سن، جنسیت، تحصیلات و شغلِ پاسخگویان با شاخص آگاهی در سطح 05/0 معنی دار بود. درحالی که هیچ یک از متغیرها ارتباط معنی داری با شاخص مشارکت نداشتند.
ارزیابی شاخص های اجتماعی مؤثر بر محیط زیست شهری ازنظر ساکنین شهر بندرلنگه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گسترش لجام گسیخته مراکز شهری موجب افزایش نگرانی های محیط زیستی برای شهروندان شده است. یکی از راهکارها و روش های جلوگیری از تخریب محیط زیست شهری، افزایش آگاهی، نگرش و رفتار شهروندان به سمت ابعاد طبیعت گرایانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های اجتماعی مؤثر در بروز آگاهی، رفتار و نگرش های محیط زیستی شهروندان شهر بندرلنگه صورت گرفته است. اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 374 نفر از جامعه آماری شهر بندرلنگه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. متغیر های این پژوهش با استناد به پژوهش های پیشین، شامل مؤلفه های رفتار محیط زیستی(مجموعه ای از کنش های افراد نسبت به مسائل محیط زیست)، نگرش محیط زیستی (مجموعه ای از باورها و مرتبط با محیط زیست) و آگاهی محیط زیستی (شناخت و سواد مرتبط با محیط زیست) بوده و جمع آوری داده ها به روش پرسش نامه ای صورت گرفته است و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . به منظور بررسی رابطه بین جنسیت و میزان دانش، نگرش و رفتار افراد از آزمون من- ویتنی و برای بررسی رابطه بین سطح تحصیلات با موارد نامبرده از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. بیشترین پاسخ دهندگان را از لحاظ جنسیت زنان گروه سنی 25 تا 40 و بیشترین پاسخ دهندگان از نظر تحصیلات، افراد دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد شامل می شوند. پژوهش حاضر نشان داد علیرغم وجود آگاهی مناسب نسبت به وضعیت محیط زیست، اکثریت افراد در رابطه با محیط زیست، رفتار ضعیفی دارند. همچنین آگاهی های محیط زیستی نمی تواند تضمین کننده بروز رفتار و نگرش مناسب مردم باشد به این دلیل که در شکل گیری رفتارهای محیط زیستی، شرایط دیگری مثل عوامل ساختاری، توانایی فرد، تجربه و عادات نیز تأثیرگذار است.
بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه استان ایلام در رابطه با بهداشت فردی (بهداشت دوران قاعدگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه استان ایلام در رابطه با بهداشت فردی (بهداشت دوران قاعدگی) انجام شده است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی استفاده شده است، سپس پرسشنامه 46 گویه ای محقق ساخته با طیف 2 تا 6 گزینه ای بر روی آزمودنی ها اجرا شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی(t تک گروهی، خی دو) استفاده گردید. افرادی که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شاخه نظری استان ایلام می باشند که تعداد آنها 14026 نفر می باشد. در این پژوهش، نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است که تعداد نمونه ها بر طبق جدول مورگان 375 نفر می باشد. نتایج آزمون t نشان داد که میزان آگاهی دانش آموزان در حوزه بهداشت دوران قاعدگی مطلوب است، همچنین نتایج این آزمون در حوزه نگرش نشان داد که نگرش آزمودنی ها در حوزه بهداشت دوران قاعدگی نامطلوب است، نتایج آزمون t در حوزه عملکرد نشان داد که عملکرد دانش آموزان در حوزه بهداشت دوران قاعدگی نسبتاً مطلوب است.