سمیه رفیقی

سمیه رفیقی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

انسان شناسی استعلایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان استعلایی شناخت اراده احساس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۱
بی تردید مسئله انسان و شناخت ماهیت او از دغدغه های اصلی کانت محسوب می شود. این دغدغه، پیش از آن که کانت نگارش فلسفه انتقادی خود را شروع کند، او را به تحقیق در موضوعات مرتبط با ماهیت انسان سوق داد و سرانجام باعث شد تا او انسان شناسی را پاسخ گوی سؤالات اصلی فلسفه در نظر بگیرد. کانت میان دو نوع پژوهش در باب ماهیت انسان تمایز قائل می شود: پژوهش پراگماتیکی که در «انسان شناسی از منظر پراگماتیکی» خود درباره آن صحبت می کند و پژوهش استعلایی که با عنوان «انسان شناسی استعلایی» از آن یاد می کند؛ اصطلاحی که آن را در هیچ کدام از آثار خود توضیح نداده است، اما منظور کانت از این اصطلاح چیست و ذیل این مفهوم درباره انسان چه می گوید؟ در این مقاله درصدد هستیم تا با بررسی دو وجه این اصطلاح، یعنی انسان شناسی و استعلایی، نه تنها منظور کانت از این اصطلاح را تبیین کنیم، بلکه تعریفی که از این طریق، از انسان به دست می آید، روشن نماییم. این مطالعه نشان می دهد که کانت در ذیل انسان شناسی استعلایی با استفاده از پژوهش استعلایی، قوای ذهنی انسان را به نحو پیشینی بررسی کرده و می کوشد تا او را از درون بشناسد. بر این اساس، از منظر او اولاً، انسان چیزی جز مبدأ قوانین طبیعت نیست و آنچه می تواند بشناسد، قوانین بنیادین طبیعت است. ثانیاً، آنچه باید انجام دهد، تبعیت از قانون اخلاق است که توسط عقل خودش بر او تحمیل می شود و درنهایت آنچه می تواند بدان امید داشته باشد جز این نیست که می تواند از طریق قانون اخلاقی اهداف خود را در جهان طبیعی تحقق بخشد و آن را به جهان اخلاقی تبدیل کند.
۲.

عینیت و شرایط امکان آن از منظر مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراک حسی قصدیت عینیت بدن مرلوپونتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
: از نظر مرلوپونتی، قصدیتی که هوسرل از آن سخن می گوید نشان دهنده عمل تأمل و عینیت بخش آگاهی ای است که از بالا تجربیات قوام یافته را به منزله عین برای سوژه بررسی می کند. درنتیجه این قصدیت، مواجهه پیشاتأملی و قوام بخش با جهان غیرممکن و وحدتِ پیشاحملیِ سوژه و عین پنهان می ماند. پس، برای حل این مشکل بایستی قصدیتی را به منزله قصدیت بنیادین در نظر بگیریم که آگاهی به واسطه آن، بدون مفهوم سازی صریح و به جایِ مفروض گرفتنِ اعیانِ خود، روی به سویِ آن ها داشته باشد. این نوع قصدیت، که مرلوپونتی آن را «قصدیت عملی» می نامد، منوط به عین قصدی ای نیست که درمقابلِ سوژه قرار دارد، بلکه جهت گیری اولیه او به سویِ جهان است که به واسطه آن، سوژه در جهان جای می گیرد و نمی تواند خارج یا منفک از آن در نظر گرفته شود. حضور سوژه در جهان به واسطه بدن او امکان پذیر می شود. درنتیجه، بدن به ابزاری برای آگاهی تبدیل می شود که امکان ارتباط بی واسطه با اعیانِ پیرامونِ آگاهی را فراهم می سازد. حال سؤالی که مطرح می شود این است که آیا امکان تحقق عینیت براساسِ چنین شرایطی وجود دارد؟ بررسی بیشتر مسئله نشان می دهد که دیگر نمی توان عینیت را منوط به یافتن ماهیت اعیان در آگاهی استعلایی تلقی نمود، بلکه لحظه دادگی جهان به سوژه تنانه در تجربه ادراکی محسوب می شود. در این مقاله سعی داریم نحوه تحقق این معنا از عینیت و شرایط آن را در پدیدارشناسی مرلوپونتی توضیح دهیم. 
۳.

نقد و بررسی کتاب مرلوپونتی ستایشگر فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
گروهی از اساتید و صاحب نظران فلسفه بر آن شده اند با نگاشتن مجموعه مقالاتی درباره گستره کامل فلسفه مرلوپونتی، به معرفی دیدگاه های این فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی بپردازند، فیلسوفی که با تأکید بر سوژه بدنمند تلاش داشت بر دوگانگی های میان آگاهی و جهان و نیز آگاهی و بدن غالب آید. هدف نویسندگان این اثر این است که از این رهگذر، مخاطبان دانشگاهی و غیردانشگاهی را با اندیشه های مرلوپونتی آشنا سازند. این اثر که در قالب مجموعه مقالاتی با عنوان The Cambridge Companion to Merleau-ponty در سال 2005 توسط انتشارات دانشگاه کمبریج چاپ شده است، در سال 1391 با ترجمه خانم هانیه یاسری توسط انتشارات ققنوس در ایران منتشر شده است. در این مقاله درصدد هستیم به بررسی انتقادی ترجمه فارسی این اثر بپردازیم. هر چند نویسنده کتاب معتبری را برای ترجمه انتخاب کرده است، اما وجود ایرادهای صوری و محتوایی زیاد، چون استفاده نکردن از اصطلاحات یکدست، رعایت نکردن قواعد دستور زبان فارسی و بی دقتی های فراوان باعث شده است ترجمه این اثر همتراز متن اصلی آن نباشد و فهم درستی از محتوای آن به دست نیاید.
۴.

معرفی، نقد و ارزیابی کتاب «انسان شناسی پراگماتیکی کانت» (Kant’s Pragmatic Anthropology)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۳۴۲
کانت در اواخر عمر خود سوال «انسان چیست» را بر سوالات اصلی فلسفی خود افزود و پاسخ این پرسش را جواب گوی دیگر سوالات دانست. اما پاسخ کانت به این سوال چیست؟ ویلسون در اثری با عنوان انسان شناسی پراگماتیکی کانت می کوشد تا با کاوشی در آثار غیرانتقادی او چون انسان شناسی، دین در محدوده عقل تنها و تعلیم و تربیت، که آنها را«فلسفه تجربه» کانت می نامد، پاسخ او به این پرسش را بیابد.او در این اثر با این ادعا که انسان شناسی پراگماتیکی کانت، روان شناسی تجربی نیست، علاوه بر معرفی خاستگاه و معنای انسان شناسی پراگماتیکی، انسان را از منظر این فیلسوف به عنوان موجودی برخوردار از چهاراستعداد حیوانی، فنی، پراگماتیکی و اخلاقی معرفی می کند که باید بکوشد با بهره گیری از استعدادها و توانایی های خود، به سرشت نهایی انسانیت که همانا اخلاق و و آزادی است، دست یابد. هم چنین از نظر این نویسنده حکم غایی تأملی پل ارتباطی میان انسان شناسی و آثار انتقادی کانت محسوب می شود که کانت با استفاده از آن کوشیده بود تا به دانشجویان خود دانش عملی را بیاموزد تا آنها از این طریق بتوانند جایگاه خود را در جهان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیابند.
۵.

سلامتی و بیماری از منظر پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامتی بیماری پدیدارشناسی پزشکی بدن زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۴۱۳
طی دهه های گذشته، توسعه تکنولوژی پزشکی و دغدغه های اقتصادی، همچنین گسترش تخصص گرایی در حوزه سلامت باعث زدودن چهره انسانی این حوزه شده است. این مسئله باعث شده به هنگام معالجه بیمار، تأثیر جنبه های روانی و محیطی بر وی نادیده گرفته شود و کادر سلامت توجه خود را فقط به بدن بیولوژیکی بیمار معطوف دارند که این امر نیز به دلیل رفتار نادرست آنها با بیمار، شکایات بیماران را در پی داشته است. دست اندرکاران حوزه سلامت برای برطرف کردن مشکلات خود به مکاتب مختلف فلسفی، چون پدیدارشناسی متوسل شده اند. پدیدارشناسی با آموزه های مختلف خود، چون در پرانتز نهادن پیش فرض ها و تعصبات، این امکان را در اختیار ما قرار می دهد که بتوانیم واقعیت را آن گونه که بر ما پدیدار می شود، توصیف کنیم. بی تردید یکی از واقعیاتی که در زندگی روزمره خود با آن مواجه هستیم، مسئله سلامتی و بیماری است. در حالی که در حوزه پزشکی مدرن، بیماری به منزله عدم کارکرد درست اندام ها و سیستم های بدن و سلامتی به منزله نبود این اختلالات تعریف می شود، پدیدارشناسی با تأکید بر تجربه زیسته افراد بر توجه به جنبه های روانی و محیطی بیماری و سلامتی تأکید دارد. توجه به این جنبه های بیماری و سلامتی باعث تغییر در معنای بیماری و سلامتی می شود. بر اساس این معانی پدیدارشناسانه، بیماری دیگر فقط به بدن بیولوژیکی بیمار محدود نمی شود، بلکه بدن زیسته او را دچار اختلال می کند، بدنی با ابعاد مختلف وجودی که هر کدام از این ابعاد می توانند تأثیر بسزایی در بیماری وی داشته باشند. توجه به این سطح از بدن و معانی پدیدارشناسانه سلامتی و بیماری سبب می شود که افق های دید بیمار و کادر حوزه درمان به هم نزدیک شده و آنها ارتباط بهتری با یکدیگر برقرار کنند.
۶.

عدم به مثابه علت در فیزیک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبادی علت عدم ماده و صورت قوه و فعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۷۸
از مسائلی که در دوران باستان ذهن بسیاری از متفکران را به خود مشغول داشته بود، مسئله تغییر، کون و فساد و نقش مبادی در این فرایندها بود. مواضع برخی فیلسوفان نخستین به تناقضاتی هم چون انکار حرکت و هرگونه تقرر در موجودات منجر شده بود؛ اما ارسطو طبیعت را در معرض حرکت می داند و با وجود اینکه ماده و صورت را به عنوان مبدأ و علت اصلی هرگونه ایجاد و تغییری در نظر می گیرد، همچنین عنصر سومی با عنوان «عدم» را نیز برای تغییر و کون و فساد در طبیعت ضروری دانسته و از این طریق معمای قدیمی فوق را حل می کند. چنانکه مشهور است، ماده و صورت در میان علل چهارگانه ارسطو قرار دارند ولی علیرغم مطالب صریح درباره عدم، این مورد جزو علل نیست؛ درحالی که بررسی نقش آن نشان می دهد که می توان آن را نیز به مثابه نوعی علت در نظر گرفت، زیرا زمینه را برای ایجاد و تغییر اشیاء فراهم می آورد. در این مقاله می کوشیم با بررسی نقش عدم در طبیعت نشان دهیم که بدون آن پیدایش و تغییر در موجودات ممکن نیست و در واقع نوعی علت است.
۷.

نقش بدن زیسته در عینیت بخشی به اعیان از منظر مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت عملی عینیت سوژه ر بدن اعیان نامتعین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۸۵۷
تبیین مرلوپونتی از قصدیت عملی به مثابه قصدیتی تنانه و متحرک راه را برای بیان معنای جدیدی از تقویم و عینیت می گشاید. تحلیل او از چنین قصدیتی، ابزاری ملموس و پیشاتأملی، اما معنادار و تنانه برای داشتن جهان و اعیان قصدی فراهم می آورد. مرلوپونتی بر این باور است که آگاهی به واسطه خصلت قصدی خود روی به سوی اعیان خود در جهان دارد. اعیان آگاهی اموری مشخص و متعین نیستند، بلکه در حوزه ای قرار دارند که خود ذاتاً معنادار است و این معنا در مواجه سوژه با آن منکشف می شود. آگاهی برای مواجهه با اعیان از بدن به منزله نظرگاه خود بهره می گیرد. بر این اساس، مرلوپونتی آگاهی را در بدن قرار می دهد و بدن را سوژه- بدنی محسوب می کند که در جهان پیرامون خود حضور دارد و از طریق تجربه ادراکی با اعیان در تماس است. آنچه در طی این تجربه آَشکار می شود نوعی درک پیشاتأملی از جهان محسوس به منزله جایگاه حیات عملی است. سوژه همواره به واسطه بدن خود در درون جهانی که در آن تحقیق و عمل می کند جای دارد و در مواجهه تنانه با اعیان نامتعین، به آنها عینیت می بخشد. این تعین بخشی به واسطه قصدیت جنبشی و وحدت تألیفی بدن روی می دهد. در این مقاله درصدد هستیم تا نقش بدن در این تعین بخشی را بیشتر برجسته نماییم.
۸.

رویکرد انتقادی مرلوپونتی به قصدیت هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت مرلوپونتی قصدیت عملی روی داشتن بدن-سوژه نویسیس -نویما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۲ تعداد دانلود : ۷۳۵
مرلوپونتی در پدیدارشناسی ادراک می کوشد تا از تبیین سنّتی قصدیت فراتر رود و به این منظور به توصیف پدیدارشناسی بدن می پردازد. به نظر مرلوپونتی، میان جهان و آگاهی جدایی وجود ندارد و این دو در هم گره خورده اند. آگاهی برای مرلوپونتی، سوژه محضی نیست که مقوّم ذوات و ماهیات لایزال باشد و به پدیدارها معنا ببخشد، بلکه بدن سوژه ای است که روی به جهان دارد و نمی تواند از این حوزه عملی که در جهان دارد، جدا شود. اعیان این سوژه بدن نیز در همین حوزه پدیداری قرار دارند که با روی آوردن بدن زیسته به آن ها تعین می یابد و از ابهام خارج می شوند و از این طریق، معنای آن ها متولد می شود. بر این اساس، قصدیت از نظر مرلوپونتی، جهت گیری در جهان و روی داشتن به خود جهان است و حالات قصدی در برخوردها یا حالات جسمانی واقع در نوعی محیط فیزیکی و انضمامی تحقق می پذیرند. در این مقاله، می کوشیم تا تفسیری از مفهوم قصدیت از منظر مرلوپونتی ارائه دهیم که خود آن را «قصدیت عملی» می نامد و تفاوت ها و مشابهت های آن را با قصدیت هوسرل تبیین کنیم. تفاوت اصلی دیدگاه این دو فیلسوف در نقد مرلوپونتی بر ساختار نوئسیس نوئمای هوسرل است. او ادعا می کند که معنا، ذاتی حوزه پدیداری است و امکان ندارد از طریق تمایز میان مادّه و صورت تجزیه و تحلیل شود.
۹.

نقش پدیدارشناسی مرلوپونتی در پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تنانه بدن زیسته بدن عینی تجربه زیسته بیماری سلامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۶۸۷
 امروزه پدیدارشناسی با تأکید بر توصیف مستقیم امور و توجه به تجربه زیسته افراد مورد توجه حوزه های مختلف قرار گرفته است. در این بین پدیدارشناسی مرلوپونتی با تاکیدی که بر نقش بدن دارد توجه محققان حوزه پزشکی را به خود جلب کرده است. مرلوپونتی در پدیدارشناسی خود تعریف جدیدی از بدن ارائه می دهد که آن را «بدن زیسته» می نامد. بدن زیسته که در مقابل مفهوم مکانیکی بدن قرار دارد محور ذهنیت و در- جهان- بودن انسان محسوب می شود و در واقع تمام ابعاد وجودی انسان را در بر می گیرد. چنین تعریفی از بدن این امکان را در اختیار پزشکان قرار می دهد تا آنها در مداخلات پزشکی خود علاوه بر توجه به بعد فیزیولوژیکی بدن، ابعاد وجودی آن را نیز در نظر بگیرند و با توجه به تجربه زیسته افراد به معنای جدیدی از بیماری و نیز سلامت دست یابند. در این مقاله می کوشیم تا ضمن با بررسی این مفهوم جدید از بدن و خصایص آن نقش آن را در حوزه پزشکی تشریح کنیم. 
۱۰.

نگاهی بر مفهوم جدید اراده نیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده نیک انقلاب شر ریشه ای قانون اخلاقی موهبت الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۹ تعداد دانلود : ۶۱۷
در نوشتار حاضر مفهوم جدید اراده نیک کانت بررسی می شود؛ مفهومی که حاصل تأمل در نظریه شر ریشه ای اوست. بر اساس نظر کانت، تمامی انسان ها به دلیل وجود تمایل به شر در نهادشان شرورند. انسان ها اگرچه موجوداتی عاقل محسوب می شوند، در عین حال به دلیل ماهیت محسوسشان محدود هم هستند و این محدودیت آنها موجب می شود انگیزه های حسی خود را بر قانون اخلاقی ترجیح دهند. از نظر کانت این همان امری است که سبب تولد شر در جهان می شود. اما سؤال این است که آیا انسان می تواند بر تمایل به شر عجین شده با ماهیتش فائق آید؟ آیا او می تواند با وجود تمایل به شری که در نهاد او قرار دارد، به کمال اخلاقی دست یابد؟ کانت بر این باور است که غلبه بر شر به تنهایی در توان انسان نیست و او به این منظور نیازمند همیاری خداوند خواهد بود. اما برای اینکه استحقاق دریافت این موهبت الهی را داشته باشد، خود نیز باید زمینه دریافت آن را آماده کند. او باید تحولی درونی را در خود ایجاد کند، این تحول به شکل گیری اراده نیک در نزد انسان می انجامد، اراده نیکی که واکنشی است در برابر شر ریشه ای. شکل گیری چنین اراده نیکی از دلایل کانت برای اثبات وجود خدا هم محسوب می شود؛ زیرا تا خدایی نباشد که انسان را در دستیابی به چنین اراده ای کمک کند، انسان خود هرگز نمی تواند به تنهایی چنین اراده ای داشته باشد.
۱۱.

نقش انسان شناسی در فلسفه اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اخلاق تعلیم و تربیت انسان شناسی اخلاقی انسان شناسی پراگماتیکی استعدادهای طبیعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۱۹۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۶۵
اکثریت قریب به اتفاق کسانی که به تحقیق درباره فلسفه اخلاق کانت مشغول اند کانت را به دلیل مباحث موجود در بنیادهای مابعدالطبیعه اخلاق و نقد عقل عملی، به عنوان فیلسوفی می شناسند که مخالف این دیدگاه است که «انسان شناسی و مطالعه تجربی ماهیت انسان نقش مهمی در اخلاق دارد.» به این دلیل، آن ها فلسفه اخلاق کانت را به سبب عدم توجه به امور تجربی، صوری یا محض تلقی کرده، به انتقاد از آن می پردازند؛ ولی آیا می توان به جد ادعا کرد که کانت در مباحث اخلاقی خود هیچ نقشی برای تجربه قائل نشده است؟ نگاهی دقیق بر کل آثار کانت نشان می دهد که فلسفه اخلاق کانت کاملاً محض نیست؛ چرا که او در برخی از آثار خود، از جمله متافیزیک اخلاق، انسان شناسی از منظر پراگماتیکی و درس گفتارهای درباره اخلاق، از ضرورت وجود پایه های تجربی در اخلاق سخن گفته، از آن به عنوان انسان شناسی اخلاقی یاد می کند. بنابراین انسان شناسی اخلاقی کانت با نشان دادن راهکارها و موانع تجربی رسیدن انسان به سطح اخلاقی به انسان ها کمک می کند تا با شناخت آن ها به هدف نهایی خود، یعنی آزادی و شخصیت نیک، دست یابند. در این مقاله تلاش شده است ضمن معرفی این بخش مبهم اخلاق کانت، نشان داده شود که فلسفه اخلاق کانت نه تنها صوری نیست؛ بلکه از پایه های تجربی نیز برخوردار است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان