مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان خانه دار


۴۱.

مطالعه ی کیفی چالش ها و موانع تحقق شهروندی خانوادگی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان خانه دار کار بدون دستمزد نابرابری جنسیتی شهروندی خانوادگی نظریه ی داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۸۳
کارخانگی از دیرباز تاکنون با زنان همراه بوده و به دلیل بی مزد بودن آن موردتوجه تمامی اقشار جامعه و حتی خود زنان نیز نبوده و در آمارهای اقتصادی کشورها، ارزش مادی آن محاسبه نشده است. در این پژوهش، شهروندی خانوادگی، شیوه ای برای به رسمیت شناختن گروه های بااهمیتی همچون مادران و زنان بدون کارمزدی است. در این پژوهش با روش کیفی و با استراتژی نظریه ی داده بنیاد و به شیوه ی نمونه-گیری هدفمند به مصاحبه ی عمیق با 25 زن، 20 تا 60 ساله شهر قم، پرداخته شده است. طبق یافته های پژوهش، مهم ترین مسئله ای که زنان با آن روبرو بوده اند، ساختارهای اقتصادی و سیاسی مردانه بوده و دلایل آن را می توان در عدم حمایت نهادی از زنان خانه دار، چالش های اقتصادی نهادی و فردی، پیشگیری از بازاری شدن روابط اعضای خانواده، ساختارهای اقتصادی رسمی مردمحور، ساختارهای سیاسی مردانه و تبعیض جنسیتی در بازار کار جستجو کرد.به نظر میرسد زنان خانه دار باید به تربیت و پرورش نسلی اهتمام ورزند که بتواند باورها و عقاید ناصحیح اجتماعی همچون اختصاص خانه داری به زنان آن هم به عنوان فعالیتی بی ارزش و راحت و آسان، را به تدریج کنار گذارند و در این چارچوب، آنان به عنوان مادر میتوانند به فرزندان خود چه دختر و چه پسر بیاموزند که مسئولیت حفظ و نگهداری زندگی مشترک تنها بر دوش یک فرد نیست و تمامی اعضای خانواده باید برای آن کوشش نمایند. در این راستا، جامعه نیز با انجام اموری همچون ساخت برنامه هایی در صدا و سیما جهت نشان دادن ارزش فعالیت های زنان خانه دار، ارائه ی بیمه ی عمر و درمان رایگان به زنان خانه دار توسط دولت، بازنگری در الگوی نابرابر تقسیم کار جنسیتی میان زنان و مردان از طریق رسانه های جمعی، قانونی کردن خانه داری به-عنوان یک شغل توسط دولت و مجلس و همچنین تکریم خانه داری بر مبنای تقویت باورها و عقاید دینی می تواند با زنان خانه دار همراهی کند.
۴۲.

بازشناسی مؤلفه های تأثیرگذار معماری بیوفیلیک بر کاهش استرس زنان خانه دار در مجتمع های مسکونی؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های بیوفیلیک مجتمع مسکونی زنان خانه دار استرس شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۰
از دیرباز مسکن برای انسان ها از مهم ترین فضاها برای گذراندن زندگی و تأمین کننده آرامش روحی و سلامت روان آن بوده است. امروزه با رشد روزافزون جمعیت و افزایش تقاضای مسکن در شهر بدون در نظر گرفتن معضلات روان شناختی، توجه کمتری به نقش طراحی ساختمان های مسکونی در سلامت انسان و عوامل استرس زا شده است. در جوامع مدرن و صنعتی به علت داشتن عادت های ماشینی، زندگی انسان مدرن بیش از هر زمان دیگری علاوه بر بعد جسمانی ازلحاظ روحی نیز نیازمند طبیعت بوده است. با توجه به اینکه حضور طبیعت و گیاهان در محیط از عوامل مؤثر در سلامت روان انسان به شمار می رود، طراحی بیوفیلیک برای پاسخ به نیازهای انسان می تواند در برقراری ارتباط انسان با طبیعت در محیط های روزمره زندگی او مؤثر باشد و در بهبود سلامت روان انسان و کاهش استرس زنان در محیط خانه نقش بسزایی را ایفا کند. هدف پژوهش حاضر بازشناسایی تأثیر مؤلفه های معماری بیوفیلیک بر کاهش استرس زنان خانه دار در مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بوده است. پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روش های کمی و توصیفی به صورت توأمان دارای پارادایم ترکیبی و از حیث هدف، کاربردی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی، میدانی و پرسش نامه ای است. به این منظور، 26 مجتمع مسکونی از ده منطقه شهرداری شیراز، به صورت غیراحتمالی هدفمند انتخاب شده است. پرسش نامه توسط زنان خانه دار تکمیل و داده های گردآوری شده از روش های مناسب آماری توسط نرم افزار SPSS، آزمون ANOVA و آمارهای رگرسیون و تعیین سطح معناداری مؤلفه ها موردسنجش قرار گرفته است. طبق داده ها و آزمون های انجام شده، از بین چهارده مؤلفه معرفی شده، عامل پناهگاه با بالاترین امتیاز به مقدار 64/3 درصد و عامل حضور آب با تأثیر 43/3 درصد و محرک های حسی غیرریتمیک با تأثیر 02/3 درصد، بیشترین اثربخشی در کاهش استرس زنان در مجتمع های مسکونی را داشته و ارتباط غیربصری با طبیعت با امتیاز 7/2 درصد کم اثرترین عامل در کاهش استرس زنان در مجتمع های مسکونی بوده است. درمجموع می توان گفت به کارگیری عناصر بیوفیلیک در طراحی مجتمع های مسکونی می تواند منجر کاهش استرس زنان خانه دار شود.
۴۳.

پیش بینی خودتوصیفگری بدن بر اساس ابعاد عزت نفس جنسی زنان خانه دار

کلیدواژه‌ها: عزت نفس جنسی خودتوصیفگری بدن زنان خانه دار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۳
ازدواج، مهم ترین تصمیم در زندگی هر فرد است؛ رضایت مندی از ارتباطات جنسی و ذهنیت در ارتباط با بدن نیز اصلی ترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روان شناختی زندگی هر فرد و به تبع زندگی زناشویی نیز می باشد که ﻧﺘیﺠﻪ و کیﻔیﺖ ﭘیﻮﻧﺪ ازدواج را ﻣﺸﺨﺺ می نماید؛ و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی وﺿﻌیﺘی اﺳﺖ کﻪ زوﺟیﻦ دارای اﺣﺴﺎﺳی ﺷﺨﺼی از ﺷﺎدکﺎﻣی، ﺧﺮﺳﻨﺪی، ﻟﺬت و رﺿﺎیﺖ از زﻧﺪﮔی زﻧﺎﺷﻮیی و راﺑﻄﻪ دوﻧﻔﺮه ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ. هدف از انجام این پژوهش به منظور پیش بینی خودتوصیفگری بدن بر اساس ابعاد عزت نفس جنسی زنان خانه دار اجرا شد. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول فیدل و تاباکنیک  (۲۰۰۷) که با توجه به تعداد متغیر ها و تعداد خرده مؤلفه آن ها (m) 224 نفر انتخاب شدند. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. برای انجام گردآوری نمونه ی تحقیق، پژوهشگر پرسشنامه های موردنیاز را به صورت آنلاین طراحی و لینک آن در شبکه های اجتماعی (گروه های تلگرام و گروه ه ای واتساپ، اینستاگرام و ایتا) قرار داد تا زنان خانه دار ساکن شهر اصفهان که تمایل ب ه شرکت در این تحقیق را داشتند ب ه سؤالات پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش علاوه بر سؤالات جمعیت شناختی از دو پرسشنامه، پرسشنامه عزت نفس جنسی زنان – فرم کوتاه (SSEI-W-SF) و، پرسشنامه خودتوصیفگری مارش (PSDQ) استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. بین عزت نفس جنسی و ابعاد آن با خودتوصیفگری بدن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین ابعاد عزت نفس جنسی و قادر به پیش بینی خودتوصیفگری می باشد. لذا توصیه می شود برای بهبود و تقویت عزت نفس جنسی و خودتوصیفگری بدن، برای زنان بالأخص زنان خانه دار، آگاهی ها و آموزش های لازم توسط مشاورین خانواده و روانشناس هایی که در حوزه ورزش و بدن فعالیت دارند، برگزار گردد.
۴۴.

کارآمدی آموزش صبر بر اساس مؤلفه صبر در الگوی اسلامی شادکامی، بر به باشی روان شناختی زنان خانه دار

کلیدواژه‌ها: صبر آموزه های اسلامی به باشی روان شناختی زنان خانه دار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
پژوهش حاضر به منظور عرضه الگوی صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی و تعیین کارآمدی آن بر به باشی روان شناختی انجام شد. فرض این پژوهش آن است که آموزش صبر، سبب افزایش به باشی روان شناختی می شود. در این پژوهش مبتنی بر مؤلفه ها و روش های افزایش صبر که بر اساس الگوی شادکامی پسندیده (1395) به دست آمد، برنامه ای نه جلسه ای تدوین شد. طرح این تحقیق به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. برای این منظور 26 نفر از زنان خانه دار در یکی از سرای محله های منطقه ۲۲ استان تهران از طریق پرسش نامه به باشی روان شناختی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۳ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بعد از انجام پیش آزمون از هر دو گروه، گروه آزمایشی، ۹ جلسه در کلاس آموزش صبر شرکت کردند و در این مدت گروه کنترل در معرض هیچ آموزشی قرار نگرفت. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد به باشی روان شناختی در گروه آزمایش ارتقا یافته است، در حالی که در نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد. افزایش به باشی روان شناختی پس از گذشت 45 روز نیز ماندگار بود. از این رو، مداخله و برنامه آموزشی صبر با تأکید بر آموزه های اسلامی در به باشی روان شناختی زنان مؤثر است. نتیجه اینکه می توان با آموزش صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی، به باشی زنان خانه دار را افزایش داد.
۴۵.

اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: شفقت درمان یکپارچه توحیدی افسردگی زنان خانه دار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان خانه دار شهرستان کرمان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش شفقت با رویکرد یکپارچه توحیدی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان خانه دار مؤثر بوده و باعث کاهش افسردگی در زنان شده است.