مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تزکیه
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۲
حوزه های تخصصی:
«فلاح»، که یکى از مفاهیم کلیدى قرآن است، به این معناست که هر موجودى مى تواند به کمالات خودش برسد و از تنگناها نجات پیدا کند و رستگار شود.
«تزکیه»، از دیگر مفاهیم قرآن، به معناى تقواست و از دیدگاه قرآن، عامل ترقّى و سعادت و رسیدن به کمال. «تقوا» هم عبارت است از: ایمان و عمل صالح.
انسان داراى دو لایه وجودى است: درونى و بیرونى. درونى جاى اعتقاد و عقد قلب است، و بیرونى محل بروز عمل.
شرط نیل به فلاح، تقواست و هر قدر ایمان انسان بالاتر باشد به مراتب بالاترى از فلاح مى رسد.
اسلام، هم جاودانه است و هم جامع; شریعتى است که امروز باید بدان عمل کرد و تا ابد هم باید چنین کرد، و براى زمان و مکان خاصى نیست. از این رو، جاودانه است. منحصر به رابطه شخصى افراد با خدا نیست، پس رابطه همه عالم وجود با یکدیگر را نیز دربر مى گیرد. بدین روى جامع است.
آنچه مى خوانید حاصل یکى از جلسات سلسله دروس اخلاق استاد آیة اللّه مصباح در باب اخلاق و عرفان اسلامى است.
نقش متربی در تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نویسنده با طرح این پرسش که سهم مربی در تربیت با سهم متربی چه نسبتی دارد؛ برابر است یا بیشتر و یا کمتر، نخست به مفهوم شناسی واژگان مربوط به تربیت در قرآن همچون تربیت، تزکیه، انبات و صنع پرداخته، سپس معیارهای مربی یا متربی محوری را مورد بحث قرار داده است. آنگاه از دیدگاه غربیان راجع به این پرسش سخن گفته است و در ادامه دیدگاه قرآن را توضیح داده است. بر اساس نتیجهگیری نویسنده، دیدگاه قرآن متربی محور است، نه مربی محور.
پرورش معمار حکیم
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است با توجه به متون اسلامی، شیوه پرورش و آموزش معماری حکیمانه بازیابی شود. لذا با توجه به متون اسلامی، مسیری که در آیه 164 سوره آل عمران مشخص گردیده، بیان شده و مورد تحقیق قرار گرفته است. نخست، تعاریف واژه های آیه، تبیین و سپس با جستجو در تفاسیر و متون ادبی و عرفانی، در جهت روشن کردن ارتباط معنی این آیه با آموزش معماری تلاش شد. حاصل آنکه: برای رسیدن به حکمت؛ با پیگیری و اندیشه در آیات و نشانه های ذات و صفات خداوند که همانا غور و اندیشه در طبیعت است (سیر در آفاق)، پس از مجاورت دائم با علم موجود در طبیعت و سختکوشی در فهم آن، نفس معمار رشد کرده و در اثر این رشد، تزکیه حاصل می شود. پس از پاک شدن دل از هر چیز، مرحله تعلیم پدیدار می شود. معمار در این مرحله به حقیقت اشیا پی می برد و علم و عملش حکیمانه می شود؛ مانند بزرگ معمار حکیم هستی عمل می کند؛ دست خدا می شود؛ کار و عملش خدایی می شود و در کارش سعی در ظهور استعدادهای طبیعت دارد. او طبیعت را نشانه و کتاب علمِ عالِم حکیم می داند و درآن دخل بیجا نمی کند. او به جنگ با طبیعت برنمی خیزد، بلکه از طبیعت به اندازه و در جهت کمال خود و دیگران، بهره می گیرد. دیدن ارتباط اشیا و انسانها با هم بر اثر علم و به کار بستن علم در جهت ایجاد تعادل به بهترین شکل ممکن، حکمت است.
تاثیر آموزه های عرفانی اسلامی بر نهاد خانواده
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر تعالیم نظری و عملی عرفان بر نهاد خانواده است.در مقدمه بحث به مبانی عرفان، عرفان و هدف زندگی و ازدواج از منظر عرفان پرداخته شده است، سپس نقش تربیتی آموزه های نظری عرفان در زندگی انسان: عنصر معنویت، وسعت دید، تغییر نگاه به زندگی و انسان ها، مخالفت با نفس، تزکیه نفس، مراقبه و محاسبه احوال و تاثیر صحبت مطرح شده اند. عوامل تقویت و تداوم زندگی خانوادگی از نظر عرفان: آرامش باطنی، تلطیف روح، خوش خلقی، نشاط و شادی، اعتدال در معیشت و غیرت ورزی بیان شده اند. در بحث سیر وسلوک عارفانه و تاثیر آن در زندگی خانوادگی به مبادی سیر و سلوک احوال و مقامات عرفانی نظیر زهد، ورع، تواضع، صبر، توکل، عشق، و تاثیر آنها بر بنیاد خانواده پرداخته شده است.
انسان کامل از دیدگاه جمعی از عرفای نامدار اسلامی
حوزه های تخصصی:
اصطلاح انسان کامل برای اولین بار توسط محیی الدین عربی در قرن هفتم هجری وارد عرفان اسلامی شده، و پس از او، دیگران این بحث را با بیانات مختلف مطرح کردند.
سخنان و آثار گهربار عرفا و اندیشمندان اسلامی در پژوهش حاضر، تنها قطره ای از دریای بیکران عرفان اسلامی است که دایره هستی را در انسان کامل خلاصه کرده است. چرا که، انسان کامل، مرکز عالم (قطب عالم) است و همه چیز بر مدار او می گردد، حتی گردش افلاک نیز به حرمت اوست و راه یافتن به دنیای علم و معرفت و حقیقت تنها با دستگیری او میسر می شود.
در این پژوهش، موضوع «انسان کامل» را از دیدگاه جمعی از عرفای نامدار اسلامی مورد تحقیق و بررسی قرار دادیم و در پایان نیز بعد از یک نتیجه گیری کوتاه، فهرست منابع و مآخد مورد استفاده را آورده ایم.
گامی برای تبیین مرزهای تربیت و تعلیم
حوزه های تخصصی:
بهره برداری از دو مفهوم تعلیم و تربیت و واژه های معادل با این دو، همواره در تغییر اعتبار و معنی از شاخه ای به شاخه دیگر سیر نموده است. ارتباط و یا انفصال این دو مفهوم و یا یگانه مفروض داشتن هر دو، نوع فهم و درک از آنها را دگرگون ساخته است. در این مقاله، سه نوع ارتباط برای دو مفهوم تربیت و آموزش به صورت آموزش، معادل با جمع دو مقوله تربیت و آموزش، آموزش و تربیت، به عنوان دو مقوله مستقل و در نهایت، تربیت، معادل با جمع دو مقوله تربیت و آموزش مورد بررسی واقع شده است. نتیجه این بررسی گویا است که افتراق و اتفاق این دو مفهوم به هر صورتی که مفروض شود، نوعی قرارداد دانسته شود که به امر ذاتی موجود در این مفاهیم تعلّق ندارد. به عنوان پیشنهاد برای رفع این مشکل، و در این راستا مناسبترین قرارداد نیز ارائه شده است.
از سوی دیگر از نظر مقامی و ارزشی و تقدّم و تأخّر و فضل و برتری، نیز گفتمان گوناگونی برای این دو مفهوم تربیت و تعلیم، بین صاحبنظران هست. در این راه، واژه های مقدّسی از کتاب الهی قرآن کریم، نظیر ""تزکیه"" نیز توسّط متبحرّان به پشتیبانی این بحث فراخوان گردیده، و بر اهمیّت تعیین دقیق حدود و ثغور این مفاهیم افزوده است. این اختلافات، هم از دیدگاه متخصصان و نظریّه پردازان حوزه تعلیم و تربیت، هم از دیدگاه اجرایی و هم در ارتباط با بعضی مبانی دینی در این مقاله مورد ملاحظه قرار گرفت. سپس، راهکار منطقی و راه حل مناسب استخراجی از این مقاله در باب مقام و فضل و تقدم و تأخر این مفاهیم، ذو مراتب و مشکّک دانستن آنها است.
اخلاق در نظر و عمل
حوزه های تخصصی:
انسان دوستی و مفاهیم مرتبط با آن، از جمله مباحثی است که در طول تاریخ بشر، مورد توجه بوده و از اهمیت ویژ ه ای در روابط انسانی برخوردار است. مفهوم انسان دوستی و مسائل مرتبط با آن، بار ها از سوی صاحب نظران و اندیشمندان نقد و بررسی شده است.
البته این مفهوم، از گسترة معنایی وسیعی برخوردار است و بحث و بررسی تمامی مسائل مربوط به آن، از عهدة یک مقاله یا کتاب خارج است و به کنکاش و تتبع زیاد و زمان کافی نیاز دارد. اما از جمله مباحثی که مستقیماً به مفهوم انسان دوستی مربوط است و در حقیقت زیر مجموعة آن قرار می گیرد. مسئلة نحوة تعامل حکومت با مردم و حفظ کرامت و جایگاه انسانی شهروندان جامعه توسّط دولتمردان است. مقالة حاضر به بررسی این امر مهم در سیرة علوم و با تأکید بر نامة حضرت به مالک اشتر، پرداخته، تلاش می کند برخی اصول انسان دوستی را که دولتمردان، ملزم به رعایت آن در قبال مردم هستند، از دیدگاه امام علی (ع) مورد بررسی قرار دهد. مفاهیمی چون رعایت عدالت در برخورد با مردم، مشورت با مردم در امور جامعه، نقد پذیری دولتمردان مخالفت با حاکمیّت روابط ، پاسخگو بودن مسئولان به مردم، ایجاد امنیت در جامعه و ... از جمله اصول انسان دوستی است که حضرت در کلام گهر بار خود به آن اشاره فرموده و ما نیز در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در تکاپوی ارائه مفهومی نو از تربیت اسلامی با تأکید بر آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
برای ارائة مفهومی از آنچه که از آن به «تربیت اسلامی» یاد می شود، تاکنون عمدتاً واژة «تربیت» مورد اهتمام واقع شده است؛ ولی آیا براستی این واژه به تنهایی کفایت می کند و یا اینکه در آموزه های اسلامی واژه های دیگری هست که از بررسی مجموع آنها می توان تربیت اسلامی را ارائه نمود؟
به نظر می رسد که واژة «تربیت» به تنهایی کفایت نمی کند و لازم است در کنار آن واژگانی چون «تنشئه، هدایت، رشد، اصلاح، تزکیه، تهذیب، تطهیر و تأدیب» نیز مورد بررسی قرار گیرد و از مجموع آنها مفهوم جامع تربیت اسلامی را ارائه نمود و چون به ناچار باید واژه ای را برای آنچه از آن به «تربیت اسلامی» تعبیر می شود، برگزید؛ واژة «تأدیب اسلامی» مناسب تر از واژة «تربیت اسلامی» باشد. این مقاله درصدد بررسی این موضوع است. از این رو، ابتدا واژة تربیت اسلامی به تفصیل از نظر آیات، روایات و لغت شناسان مورد بررسی قرار می گیرد، سپس واژگان دیگر، به اختصار مورد بررسی قرار گرفته و ضمن بیان وجوه ترجیح واژة تأدیب درنهایت تعریف موردقبول از تربیت اسلامی ارائه می گردد.
بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تحلیلی مفهوم تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی متفکران مسلمان است. پرسش اصلی تحقیق این است که تزکیه در آثار اخلاقی و فلسفی در چه مواردی و در هر یک از این موارد در چه معنایی به کار رفته و عناصر معنایی آن کدام است؟ این تحقیق مشخص کرد که اولاً این واژه پیش از ابن سینا در ادبیات فلسفی و اخلاقی کاربرد نداشته و در آثار ابن سینا و پس از وی تا قرن هفتم به عنوان یک واژة فرعی و از قرن هفتم به بعد به عنوان یک واژة کلیدی به کار رفته است. ثانیاً این واژه در چهار گفتمان محوری ‐ گفتمان معالجت، ریاضت، سعادت و گفتمان ترکیبی ‐ و در چهار معنا به کار رفته است: الف) تزکیه به معنای رفع رذایل و کسب فضایل اخلاقی؛ ب) رفع رذایل اخلاقی؛ ج) ریشه کن کردن حبّ دنیا از ساحت نفس و د) رفع رذایل اخلاقی و رذیلة حبّ دنیا. ثالثاً هستة اصلی معنایی تزکیه زدودن رذایل است و کسب فضایل لازمة آن و نه جزئی از معنای آن است. رفع رذایل و کسب فضایل دو روی یک سکه اند.
تربیت یا تزکیه چالشی بزرگ در اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهاد اصلی که در کشور ما و سایر کشورهای اسلامی مسؤولیت بسترسازی، رشد و شکوفایی ابعاد جسمی و روحی کودکان و نوجوانان را بر عهده دارد، در فارسی «وزارت آموزش و پرورش»، و در عربی «وزاره التربیه و التعلیم» نام گرفته است. مسؤولیت اصلی این سازمان، آموزش اطلاعات علمی لازم و پرورش جسمی و روحی نسل های نو برای تحقق ملکات فاضله و هنجارهای برآمده از ارزش های اخلاقی جامعه معرفی می شود. نگارنده در این مقاله با به چالش کشاندن بخش «پرورش» سازمان مزبور، این نام گذاری را پدیده ای منفی و منجر به نتایج خطرناک دانسته و بر آن است که با توجه به نقش نام ها و مفاهیم در سمت دادن به حرکت های اجتماعی، پیامدهای منفی این نگرش را مورد تحلیل قرار دهد.
تزکیه به مثابه ""تربیت سلبی"" در برابر ""تدسیه"" به مثابه"" تربیت ایجابی""!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اصلی در تعلیم و تربیت امروز، غلبه یافتن وجه ایجابی آن بر وجه سلبی و هجوم بی امان طرح ها و برنامه های فرهنگی و تبلیغی در مدارس و مراکز فرهنگی و تربیتی است که بدون توجه به اصل تزکیه (آماده سازی ورغبت انگیزی) ارائه می شود و موجب ناهمخوانی و بلکه تعارض و تضاد بین درون دادها و برون دادها می گردد. در این مقاله سعی شده است وجه سلبی تربیت در قالب مفهوم قرآنی ""تزکیه"" از نظر مبانی، رویکرد و روش با وجه ایجابی آن مقایسه گردد تا از این طریق بتوان به الگوی برخاسته از تعالیم قرآنی و عرفانی تربیت بازگشت. دو گزاره بنیادی در رویکرد ""تزکیه به مثابه تربیت سلبی"" عبارت اند از "" شعار توحیدی"" لا اله الا الله"" و دیگری شعار"" انا لله و انا الیه راجعون"" که در اولی، نفی و سلب آنچه ما را از فطرت خویش دور می سازد، و در دومی، بازگشت و رجعت تعالی بخش به درون مایه های وجودی و تلاش برای فعلیت بخشیدن آن هاست.
سیاست اخلاقی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
حوزه های تخصصی:
بحث اصلی پژوهش حاضر درک مفهوم سیاست اخلاقی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)است. مسئله این است که با توجه به اینکه این واژه توسط امام به کار نرفته است، سیاست اخلاقی در اندیشه ایشان چگونه ترسیم شده است برای پاسخ به این سؤال، با بررسی مفهوم سیاست اخلاقی این نتیجه حاصل شد که اخلاقی بودن سیاست با ملاحظه ی روش ها، ابزارها و اهداف سیاست معین می شود؛ از این رو روش ها و اهداف سیاست در اندیشه امام خمینی (ره)به بحث نهاده شده است. مهم ترین روش ها عبارت است از: تهذیب و تزکیه و محبت به مردم؛ اهداف سیاست نیز با مفاهیمی چون مقصد انبیاء، انگیزه ی الهی و الویت وظیفه گرایی و فضیلت گرایی بحث شده است. ملاحظه ی این دو مؤلفه نشان می دهد که امام خمینی (ره)با توجه به هدفی که برای سیاست در نظر می گیرد؛ اینکه همه چیز را برای خدا بخواهیم و تنها برای رضایت او کار کنیم، راه حل مسائل سیاسی را در حل مسائل انفسی می جوید و تزکیه و اخلاص و مراقبه و مجاهده را پیشنهاد داده و ساختن انسان را مهم ترین هدف و نقش سیاست می داند. از این رو می توان از سیاست اخلاقی در اندیشه و عمل ایشان سخن گفت. منبع اصلی پژوهش، سخنرانی های سیاسی امام خمینی (ره)در جمع مسئولین و اقشار مختلف مردم بعد از پیروزی انقلاب و دوران رهبری سیاسی ایشان است.
روش های کلی تزکیه نفس از نگاه علامه در المیزان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از مباحث کاربردی علامه در المیزان بحث روش های تزکیه نفس است. از مجموع مباحث ایشان چهار روش کلی قابل استفاده است: روش تمرکز بر معرفت نفس، روش تمرکز بر نتایج دنیوی اخلاق، روش تمرکز بر نتایج اخروی اخلاق و روش تقویت حب عبودی. از نظر علامه چون قرآن زیر بنای اخلاق را بر نتایج دنیوی قرار نداده از روش توجه دادن به نتایج دنیوی اخلاق بهره نبرده و مواردی که بر نتایج دنیوی تکیه شده به نوعی است که به فواید اخروی بر می گردد. روش تکیه بر نتایج اخروی در شرایع پیشین رایج بود و در قرآن نیز مورد توجه قرار گرفته است. روش تکیه بر معرفت نفس نیز مهم است اما پرورش حب عبودی روش خاص قرآن است که در بینش و کنش افراد را چنان می پروراند که رذایل در آنها شکل نمی گیرد تا نیاز به رفع آن باشد. این روش میان حکمای الهی و حتی شرایع و انبیای پیشین به نحوی که در قرآن آمده سابقه ندارد و بر حق و توحید و عبودیت محض استوار است. ایشان در ذیل برخی آیاتی که بیماری قلب را مطرح کرده اند می گوید عامل بیماری قلب رذایل هستند و راه درمان آن ایمان و عمل صالح است.
جایگاه و نقش تزکیه در گفتمان های تربیتی (گفتمان سعادت، گفتمان سلامت، گفتمان ریاضت و گفتمان قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی جایگاه و نقش تزکیه در سه گفتمان تربیتی سعادت، ریاضت و سلامت و مقایسه آن با گفتمان تربیتی قرآنی است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیلی- استنباطی و تحلیل تطبیقی است. جامعه تحلیلی کلیه کتاب ها، اسناد و پایگاه های تربیتی مرتبط با موضوع تزکیه و گفتمان سازی بوده که به طور هدفمند از این جامعه بخش هایی که مولفه های پژوهشی را پوشش می داده است فیش برداری و به طور عمیق مورد مطالعه قرار گرفته است. همزمان با جمع آوری داده ها، اطلاعات جمع آوری شده به طور مستمر و پیوسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل حاکی از این است که در هر سه گفتمان، تزکیه از جایگاهی رفیع برخوردار است. در گفتمان سعادت فرایند تربیت دو بخشی است: بخشی از آن تزکیه و بخش دیگر آن تعلیم است. جایگاه و نقش تزکیه در فرایند تربیت هم ارز تعلیم است. در گفتمان سلامت، تزکیه همه فرایند تربیت است و نقش و جایگاه آن بی بدیل و بی نظیر است. در گفتمان ریاضت، تعلیم در فرایند تربیت جایگاهی ندارد. زیرا این دیدگاه معتقد است تزکیه معرفت آفرین است و نیازی به تعلیم نیست. در این گفتمان (ریاضت) فرایند تربیت دو بخشی است: بخشی از آن تزکیه و بخش دیگر تحلیه است. تزکیه هم شرط لازم برای تحقق تحلیه است و هم شرط لازم برای تحقق هدف تربیت. در گفتمان تربیتی قرآن، فرایند تربیت دو بخش دارد: تعلیم و تزکیه. گفتمان تربیتی قرآن با گفتمان ریاضت و گفتمان سلامت مخالف و به گفتمان سعادت بسیار نزدیک است. و نهایتاً این که در آموزش و پرورش رسمی تزکیه باید جایگاهی هم ارز آموزش داشته باشد و متناسب با آن برنامه های لازم تدارک دیده شود.
رویکرد تربیتی تزکیه و کاربرد آن در محورهای چهارگانه سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رویکرد تربیتی تزکیه در روایات و کاربرد آن در محورهای چهارگانه سبک زندگی اسلامی است. روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی است که روایات مربوطه با شیوه کیفی تحلیل شده اند. از نتایج پژوهش آن است که توأم بودن تهذیب و رشد در این رویکرد، سبک زندگی اسلامی را سامان می دهد و در محور ارتباط با خدا، موجب غفلت زدایی و رشد شناخت و باور به قوانین الهی، بندگی، شکر و رضایت نسبت به تدبیر های پروردگار است؛ در محور خویشتن، عامل پرهیز از رفتارهای ضداخلاقی، پرورش عقلانیت، بازشناسی و بازسازی فطرت است. و در محور ارتباط با دیگران، باعث پرهیز از رفتارهای ضداخلاقی نسبت به دیگران، تسری دادن تولی و تبری به گستره افراد بشر با محوریت خداوند، تکریم و حسن معاشرت است و در محور جهان هستی، تنزّه متربی از افکار غیرعقلانی درباره افعال خداوند، مصون ماندن از آسیب زدن به طبیعت و جلوگیری نکردن از بهره مندی انسان ها از مواهب طبیعی، شناخت بهتر طبیعت و جهان هستی و مسئولیتش درباره عمران طبیعت، و بهره برداری صحیح و به اندازه از نعمت های الهی است.
بررسی دلالت های تربیتی آیات تعلیم و تزکیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به هدف بررسی دلالت های تربیتی آیات تعلیم و تزکیه، با استفاده از روش کیفی، از نوع تحلیلی و استنباطی، انجام شده است. جامعه مورد تحلیل در آن، تفاسیر قرآن بوده است، که به طور عمیق مورد مطالعه، و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. محقق از طریق یادداشت برداری از دیدگاه مفسران، اطلاعات لازم را گردآوری کرده است. نتایج نشان می دهد که آیات تعلیم و تزکیه، به خوبی به ارکان تربیت، یعنی مربی، متربی و محتوا پرداخته اند، و دلالت های تربیتی در هرکدام را مورد توجه قرار داده اند. برای نمونه، مربی باید در میان متربیان باشد و با آنها سنخیت داشته باشد؛ و محتوای تعلیم و تربیت باید منشأ الهی داشته باشد و متقن و استوار باشد و از سستی و خرافی بودن به دور باشد. همچنین، نظام تعلیم و تربیت باید تزکیه محور باشد و برنامه های تزکیه ای بر تعلیمی مقدم باشد. در این نظام، معارف قرآنی باید محور همه مباحث باشد، و درکنار آن از معارف عقلی در تمام رشته ها بهره گرفته شود.
نقدی بر کفایت معنایی واژه «تربیت»، و ارائه بدیل هایی برای آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم تربیتی در قرآن، روایات و در طول تاریخ تربیت اسلامی، ذیل واژه های مختلفی مطرح شده اند. با وجود این، امروزه «تربیت» یکه تاز واژگان ذیل مفاهیم مربوط به رشد و تعالی انسان شده است؛ و مفاهیم تربیتی به ناچار در قالب تنگ این واژه به حصار آمده اند. در این پژوهش با روشی انتقادی، کفایت معنایی واژه «تربیت» در دو محور معنای لغوی، و هویت تاریخی این واژه بررسی می شود و سپس دو واژه «تزکیه» و «تأدیب» به عنوان بدیل های واژه «تربیت» معرفی شده اند و مورد تحلیل قرار می گیرند. نتایج نشان می دهد، از معنای لغوی واژه «تربیت» نمی توان مفاهیم بلندی ذیل تعالی انسان استخراج کرد؛ همچنین این واژه در تاریخ اندیشه های تربیت اسلامی نیز، در حاشیه بوده است و نقشی محوری نداشته است؛ در صورتی که «تزکیه» از نظر معنای لغوی و کاربرد در متون دینی از غنای بیشتری نسبت به واژه «تربیت» برخوردار است؛ چنانچه در قرآن، به جای عبارت «تعلیم و تربیت»، عمدتاً از «تعلیم و تزکیه» استفاده شده است. همچنین «تأدیب» نیز در مقایسه با «تربیت»، از هویت تاریخی متقن تری برخوردار است و توانسته است در حدود دوازده قرن، تک واژه مسلط در متون تربیت اسلامی باشد.