مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اسکیزوفرنیا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ارزیابی ها و نگرش های بیماران دارای تشیخص های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روا ن پریشی نسبت به بیماری شان بود.
روش: هفتاد و هفت بیمار دارای تشخیص-های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی تحت مصاحبه تشخیصی قرار گرفته و به -وسیله پرسشنامه خود– ارزیابی بیماری مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: در بین بیماران فوق، گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران دارای تشخیص افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی، دارای سطوح بالاتر انکار بیماری و پیامدهای آن و انکار نیاز به درمان و نیز دارای سطح پایین-تر نگرانی بودند.
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران افسردگی اساسی نقایص خودآگاهی بیشتر و بینش پایین تری دارند. جمعیت افسرده بدون علائم روان پریشی از بینش نسبتاً بالایی در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار بودند.
نقش جنسیت در ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت در تحلیل های عاملی اسکیزوتایپی متغیری مهم به شمار می آید، زیرا می تواند پاسخ افراد به پرسش نامه های اسکیزوتایپی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این پژوهش بررسی ساختار عاملی اسکیزوتایپی در نوجوانان،با جداسازی جنسیتی است.پژوهش به صورت یک بررسی زمینه یابی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان، که در سال تحصیلی 1388 – 1389 و در پنج منطقه شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد و نمونه پژوهش نیز دربرگیرنده 400 نفر است، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.تحلیل عاملی به روش تحلیل سازه های اصلی سه عامل را برای پسران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی، و تفکر سحرآمیز) و سه عامل رانیز برای دختران (به ترتیب، تجارب ادراکی غیرعادی، تفکر سحرآمیز، و اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی) پیش نهاد کرد، پس تفاوت های ساختاری میان دو جنس در نشانه شناسی اسکیزوتایپی وجود ندارد.نتایج نشان می دهد دو گروه در نشانه شناسی مربوط به تجارب ادراکی غیرعادی با هم تفاوت ندارند، ولی به لحاظ الگوهای بالینی و نشانه شناسی مربوط به عامل های اندیشه پردازی پارانویید/ اضطراب اجتماعی و تفکر سحرآمیز تفاوت های جنسی وجود دارد.
مقایسه تاثیر دو نوع مداخله مدیریت مورد (کارشناسان بهداشت و اعضای خانواده بیماران) بر کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر جامعه و مقایسه دو نوع مداخله مدیریت مورد (کارشناسان بهداشت و اعضای خانواده بیماران) بر کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنی پرداخته است. این مطالعه از نوع شبه تجربی بود که در آن 176 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا تحت دو نـوع مداخلـه مدیریت مورد شرکت کردند که با آزمون کیفیت زندگی ویسکانسین قبل و بعد از مداخله مورد بررسی قرار گرفتند. یافتـه ها نشان دادنـد که نه تنها در تمـامی خرده مقیاس های کیفیت زندگی تفاوتی معنا دار بین خدمات گروه کارشناسان و اعضای خانواده وجود نداشت، بلکه در بعضی از خرده مقیاس ها مانند وضعیت اقتصادی، رضایت و علائم بیماری، گروه اعضای خانواده میانگین بالاتری کسب کردند.
هم چنین مداخله مبتنی بر جامعه و مدیریت مورد، صرف نظر از گروه ارائه دهنده خدمات در منزل، به بهبود معنا دار کیفیت زندگی انجامید. در نتیجه برای انجام مداخله مدیریت مورد می توان به اعضای خانواده بیماران با سطح تحصیل دیپلم نیز اعتماد کرد و ارائه این گونه خدمات را با هزینه کمتر انجام داد.
بررسی تأثیر آموزش متابعت از درمان بر کیفیت زندگی و عملکرد کلی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اسکیزوفرنیا یک بیماری مزمن روانی است که بر روی کیفیت زندگی بیماران و عملکرد آن ها اثر قابل توجهی می گذارد. هدف این مطالعه، ارزیابی تأثیر آموزش متابعت از درمان بر کیفیت زندگی و الگوی عملکرد کلی در طی یک دوره بیماری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرن بود.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی کنترل شده تصادفی 76 بیمار اسکیزوفرنیا در زمان ترخیص از بیمارستان نور در سال 88-1387 به روش متوالی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 38 نفره مداخله و شاهد اختصاص داده شدند. گروه مداخله، تحت مداخلات آموزش متابعت درمانی در 8 جلسه قرار گرفتند و گروه شاهد، درمان دارویی را طبق برنامه ای معمول دریافت می کردند. برونداد در این مطالعه کیفیت زندگی و عملکرد کلی بیماران بود که در شروع مطالعه، 3 ماه و 6 ماه بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره کیفیت زندگی در 6 ماه پس از مطالعه، در گروه مداخله 2/17 ± 2/101 و در گروه شاهد 6/15 ± 8/44 به دست آمد که بر اساس تحلیل آزمون واریانس با تکرار در بین دو گروه و در بین مراحل پی گیری دارای تفاوت معنی داری بود (001/0 ≥ P). میانگین نمره عملکرد کلی در مقیاس درصد در 6 ماه پس از مطالعه در گروه مداخله 4/11 ± 4/72 و در گروه شاهد 13 ± 3/44 به دست آمد که بر اساس آزمون مذکور در بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 ≥ P).
نتیجه گیری: آموزش متابعت از درمان سبب بهبود کیفیت زندگی و عملکرد کلی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی گردید. از این رو به نظر می رسد که انجام این قبیل مداخلات شامل آموزش های روانی- اجتماعی و پی گیری های طولانی تر ضروری است.
تبیین پدیده توهم شنوایی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس مدل Fernyhough با استفاده از آزمایه رایانه ای بازبینی منبع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقص در بازبینی منبع به عنوان یکی از نقایص مطرح شده در مبتلایان به اسکیزوفرنیا به تازگی مورد توجه شناخت گرایان قرار گرفته، در تبیین برخی علایم اساسی مانند توهم و هذِیان مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو هدف این پژوهش، بررسی نقش توانایی بازبینی منبع اطلاعات در بروز پدیده توهم شنوایی بود.
مواد و روش ها: بر اساس یک مطالعه علی- مقایسه ای از میان کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده و بستری در چهار بیمارستان اعصاب و روان شیراز از خرداد 1387 تا اردیبهشت 1388، 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 21 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی به علاوه 19 فرد بهنجار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از انجام مصاحبه تکمیلی، به وسیله یک آزمایه بازشناسی حافظه رایانه ای که توسط مؤلف اول مقاله طرح گردید و به وسیله کارشناس رایانه ساخته شد، مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری نتایج از روش آماری علامتیابی (SDT) استفاده شد و برای هر فرد دو نمره حساسیت پاسخ و سوگیری پاسخ محاسبه شد.
یافته ها: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارای توهم شنوایی در نمره حساسیت پاسخ بخش تصویری آزمایه، ضعیف ترین عملکرد را داشته اند، که قابل استناد به سوگیری پاسخ و دارو نیست.
نتیجه گیری: این نتایج مؤید فرضیه های مطرح شده بر اساس مدل بسط مجدد Fernyhough در مورد مکانیزم بروز پدیده توهم شنوایی بود.
پیگیری سیر 6 ماهه شدت علایم وکیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیا پس از ترخیص از بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اسکیزوفرنیا به طور معمول باعث ناتوانی شغلی، تحصیلی و مشکلات خانوادگی می شود. هدف این مطالعه، پیگیری سیر شدت علایم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا بود.
روش بررسی: این پژوهش طولی و آینده نگر بر روی 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا بستری شده در بیمارستان نور اصفهان انجام شد. ارزیابی ها در آغاز بستری، ترخیص، 3 و 6 ماه بعد انجام شد. شدت علایم و کیفیت زندگی با مقیاس درجه بندی مقیاس علایم مثبت و منفی و پرسش نامه کیفیت زندگی سنجیده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس تکراری نشان داد که میانگین شدت علایم روان پریشی در هنگام بستری شدن بیماران، به طور معنی داری بیشتر از میانگین شدت علایم در هنگام ترخیص از بیمارستان، 3 و 6 ماه پس از ترخیص می باشد (001/0 = P). این در حالی است که بین میانگین شدت علایم روان پریشی در هنگام ترخیص با 3 و 6 ماه پس از ترخیص تفاوت معنی داری قابل مشاهده نیست. در خصوص کیفیت زندگی، نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در هنگام ترخیص به طور معنی داری بیشتر از 3 ماه پس از ترخیص بوده است (03/0 = P)، در حالی که بین میانگین نمرات در هنگام ترخیص با 6 ماه پس از ترخیص و همچنین بین میانگین نمرات در 3 ماه با 6 ماه پس از ترخیص تفاوت معنی داری قابل مشاهده نیست.
نتیجه گیری: می توان اذعان داشت که بستری شدن بیماران در کاهش شدت علایم و افزایش کیفیت زندگی آن ها در موقع ترخیص مؤثر بوده است و در مقاطع بعدی به همان حال باقی مانده است.
ابعاد اسکیزوتایپی: پیوستاری بین اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی مقوله های تشخیصی متمایزی هستند، ولی بر اساس برخی ویژگی ها بین دو اختلال همپوشی وجود دارد. همچنین، بین شخصیت اسکیزوتایپی به عنوان شخصیت پیش نشانه ای اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی شباهت هایی وجود دارد که در ادبیات پژوهشی اخیر انعکاس یافته اند. بررسی حاضر، به منظور امکان ارتباط الگوهای اسکیزوتایپی با اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی انجام گرفت. صد و دو آزمودنی (دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی به همراه گروه بهنجار، هر کدام 34 نفر) با استفاده از مقیاس شخصیتی اسکیزوتایپی (STA) و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی، فرم کوتاه (SPQ-B)، بررسی شدند. نتایج نشان داد گروه های اسکیزوفرنیا، اختلال وسواس فکری عملی و بهنجار به ترتیب بیشترین نمره را در مقیاس-های اسکیزوتایپی کسب کرده اند. این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی و بر اساس رابطه وسواس و اسکیزوفرنیا از طریق الگوهای شبه پسیکوزی شخصیت اسکیزوتایپی تفسیر گردید.
مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار بود. جامعه آماری این پژوهش را همسران بیماران اسکیزوفرن، دوقطبی و افسرده اساسی مراجعه کننده به بخش روان پزشکی بیمارستان امام حسین(ع) و بیمارستان روان پزشکی رازی، همین طور همسران بیماران اسکیزوفرن در انجمن حمایت از افراد اسکیزوفرن «احبا» و همسران افراد بهنجار تشکیل داده بودند. برای این منظور 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 40 نفر از همسران افراد بهنجار به صورت غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های سنجش کیفیت زندگی (SF-36) و سنجش سلامت روانی (SCL-90-R) پاسخ دادند. این پژوهش از ن وع مطالعات پس رویدادی (علی-مقایسه ای) ب وده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، با استفاده از روش های آمار توصیفی و به وسیله آزمون «کروسکال والیس» و «یو من ویتنی» نتایج زیر به دست آمد: بین همسران افراد بهنجار، دوقطبی، افسرده اساسی و اسکیزوفرن به لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. بین همسران افراد بهنجار، دوقطبی، افسرده اساسی و اسکیزوفرن به لحاظ تمامی مؤلفه های سلامت روانی تفاوت معنادار وجود دارد. براین اساس، می توان بیان داشت، تجربیات روانی بیماران مبتلا به اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی و افسردگی اساسی می تواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسرانشان تأثیر داشته باشد. هم چنین هر یک از اختلال های فوق با توجه به تفاوت نشانه هایشان می توانند تأثیرات مختلفی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران این بیماران داشته باشند.
بررسی روایت خود در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بر اساس نظریه تحلیل ساختاری ژنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش با هدف بررسی روایت از خود بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع تحلیل روایت بود و نمونه آماری آن عبارت بود از ۹ نفر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل فرم مصاحبه وضعیت روانی و مصاحبه داستان زندگی مک آدامز بود. به منظور تحلیل داده ها از دو روش تحلیل ساختاری ژنت و تحلیل محتوا استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد که روایت این بیماران با وضعیتی بی ثبات آغاز می شود و در آن سرنخ های آشوبی بزرگ وجود دارد. این آشوب معمولاً ابتلای راوی به بیماری اسکیزوفرنیاست که زندگی او را کاملاً تحت تأثیر قرار می دهد. بر اساس تحلیل محتوا درون مایه اصلی در روایت از خود بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا درون مایه قربانی شدن بود. درون مایه های طرد، ناامنی، تنهایی، شرم و گناه نیز از دیگر درون مایه های اصلی روایت های این بیماران محسوب می شوند. همچنین درون مایه پدر غایب و مادر بیش از حد مداخله گر نیز از مهم ترین یافته های حاصل از روایت آزمودنی های پژوهش حاضر بود. نتیجه گیری یافته ها حکایت از این داشت که درک بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا از خود درکی خودمرکزبین است و بیماری در فهم آن ها از خود نقش محوری دارد.
رابطه هیجان ابراز شده با سلامت روان و دانش از اسکیزوفرنیا در خانواده بیماران مبتلا به اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
43 - 58
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف بررسی رابطه هیجان ابراز شده با سلامت روان و دانش از اسکیزوفرنیا در خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا در شیراز انجام شد. این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل50 نفر (31 نفر زن و 19 نفر مرد) از خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بود که به صورت دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های هیجان ابراز شده، دانش از اسکیزوفرنیا و سلامت روان پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش از اسکیزوفرنیا همبستگی منفی و سلامت روان همبستگی مثبت و معناداری با هیجان ابراز شده دارند. به طور کلی یافته ها حاکی از این بود که دانش نسبت به بیماری اسکیزوفرنیا و سطح سلامت روان با میزان هیجان ابراز شده توسط خانواده بیماران اسکیزوفرن ارتباط داشت. به نحوی که افراد دارای دانش بیشتر از سطح سلامت روان بیشتر و هیجان ابراز شده کمتری برخوردار بودند. در این میان میزان دانش از اسکیزوفرنیا نسبت به بهداشت روان بهتر قادر به پیش بینی میزان هیجان ابراز شده بود. لذا پیشنهاد می گردد به مداخلات حمایت اجتماعی از خانواده نظیر آموزش روانشناختی خانواده توجه بیشتری گردد.
بررسی اثر بخشی درمان با تحریک الکتریکی مستقیم ترا جمجمه ای در ترکیب با دارو درمانی بر علائم منفی بیماران اسکیزوفرنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنیا یکی از اختلالات مزمن روانپزشکی است که به سبب علائم مثبت و منفی، به ویژه علائم منفی، باعث افت عملکرد در زمینه های فردی، اجتماعی و خانوادگی می شود. هدف: بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم تراجمجمه ای در ترکیب با دارودرمانی بر علائم منفی اسکیزوفرنیا انجام گرفت. روش: نوع مطالعه، مورد منفرد با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری بود. چهار بیمار با تشخیص قطعی اسکیزوفرنی توسط روانپزشک بصورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند.جهت سنجش علائم منفی از مقیاس اندازه گیری علائم منفی اندرسن(۱۹۸۲)استفاده شد. بیماران بصورت پلکانی وارد فاز مداخله شده و ده جلسه متوالی تحریکی با شدت دو میلی آمپر براساس پروتکل ساندرام و همکاران(۲۰۰۹)دریافت کردند و درپایان جلسات دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم، مصاحبه انجام شد و نمرات در فاز مداخله ثبت گردید. دو هفته پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از شاخص روند و ثبات استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد تحریک الکتریکی مستقیم تراجمجمه ای در ترکیب با دارودرمانی بر ناگویی( فقرکلامی) و نقص توجه در هر چهار آزمودنی بیشترین اثربخشی را داشته و تاثیر آن بر کندی-یکنواختی عاطفی، بی ارادگی و فقدان لذت، بسته به سن، مدت زمان ابتلا و رژیم دارویی بیمار متفاوت بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان گفت؛ تحریک الکتریکی مستقیم تراجمجمه ای می تواند به عنوان درمانی مکمل با دارودرمانی در کاهش علایم منفی اسکیزوفرنیا بکار گرفته شود.
اثربخشی ریواستیگمین در کاهش نشانه های حرکت پریشی دیررس در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی داروی ریواستیگمین بر کاهش نشانه های حرکت پریشی دیررس (دیسکینزی تاردیو) در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای دریافت کننده داروهای ضدروان پریشی بود. روش : 40 بیمار مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا با نشانه های حرکت پریشی دیررس (بر اساس ملاک های DSM-IV-TR ) که در مرکز روانپزشکی رازی بستری شده بودند و در یک ماه پیش از مطالعه از نظر روانی در شرایط پایداری به سر می بردند، با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند و یک گروه دارونما و گروه دیگر ریواستیگمین دریافت کردند. در آغاز بررسی و همچنین پس از سپری شدن هشت هفته، نشانه های حرکتی بیماران با مقیاس حرکات غیرارادی نابهنجار ( AIMS ) بررسی شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. یافته ها : یافته ها نشان داد میان نمره های پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 p< ). نتیجه گیری : ریواستیگمین بر کاهش نشانه های حرکت پریشی دیررس در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا مؤثر است.
ارتباط نادیده انگاری کاذب بینایی و بازنمایی با اختلال توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر، با هدف بررسی پدیده نادیده انگاری کاذب از دو جنبه بینایی و بازنمایی، و ارتباط آن با اختلال توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا طراحی شد. روش: یک گروه 30 نفری از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به صورت نمونه گیری در دسترس و یک گروه 30 نفری از افراد سالم انتخاب شدند. از چهار آزمون برای بررسی نادیده انگاری استفاده شد: آزمون تعیین نقطه وسط خط؛ آزمون تعیین عدد وسط یک زوج عددی؛ آزمون علامت زدن ستاره ها و آزمون انداختن ذهنی تاس. برای ارزیابی توجه، دو آزمون ساخت دنباله (الف و ب) و آزمون جایگزینی نماد/ارقام به کار رفتند. یافته ها : افراد بهنجار به صورت معنادار، سوگیری به سمت چپ را در دوآزمون تعیین نقطه وسط خط (نمره منفی) و تعیین عدد وسط یک زوج عددی (نمره منفی) نشان دادند، امّا این یافته در بیماران مشاهده نشد. میانگین سوگیری در آزمون تعیین نقطه وسط خط، ارتباط مثبت معنادار با زمان انجام آزمون ساخت دنباله (الف) داشت و میانگین سوگیری در آزمون تعیین عدد وسط یک زوج عددی، ارتباط مثبت معنادار با ساخت دنباله (ب)،و ارتباط منفی معنادار با آزمون جایگزینی نماد/ارقام داشت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش، حاکی از فقدان احتمالی پدیده نادیده انگاری کاذب و وجود نابهنجاری در عدم تقارن طبیعی نیم کره های مغزی در بیماران اسکیزوفرن است.
آمیختگی فکر– عمل دراسکیزوفرنیا و اختلال وسواسی– اجباری
حوزه های تخصصی:
آمیختگی فکر - عمل احتمال به معنی اعتقاد به این که داشتن افکار خاصی ممکن است احتمال وقوع رویدادها یی را افزایش دهد، دارای شباهت مفهومی با جنبه هایی از روانپریشی است . بدین ترتیب می توان فرض کرد که آمیختگی فکر -عمل احتمال، نوع خاصی از تفکر سحرآمیز است که احتمالاً در هر دو اختلال اسکیزوفرنیا و وسواسی –اجباری وجود دارد. به منظور بررسی این فرضیه سه گروه از بی ماران اسکیزوفرنیک ( 16 نفر)، وسواسی –اجباری ( 30 نفر ) و دانشجویان به عنوان نمونه گواه ( 28 نفر) به وسیله مقیاس تجدیدنظر شده آمیختگی فکر –عمل مورد مقایسه قرار گرفتند . نتایج نشان داد گروه ها از لحاظ آمیختگی فکر -عمل اخلاقی و نیز ارزش و اهمیتی که به فکر داده می شود تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. در احتمال خود و هر سه زمینه احتمال دیگری (منفی، مثبت و پیشگیری) بیماران وسواسی –اجباری نمرات بالاتر از گروه گواه داشتند ولی در مقایسه با بیماران اسکیزوفرنیک تنها در مورد احتمال خود، به طور معنادار نمرات بالاتری به دست آوردن د. در مورد مسئولیت داشتن این افکار بیماران وسواسی -اجباری در زمینه رویدادهای منفی و مثبت احساس مسئولیت بالاتری نسبت به گروه گواه نشان دادند، در حالی که بیماران اسکیزوفرنیک در زمنیه افکار مربوط به رویدادهای مثبت و پیشگیرانه احساس مسئولیت بالاتری نسبت به گروه گواه داشتند . نتایج بر اساس کارکردهای پدیده آمیختگی فکر –عمل مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه فعالیت قشری مغز در بیماران اسکیزوفرن دارا و فاقد اختلال تفکر صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اسکزوفرنیا یکی از شایع ترین اختلالات شدید روانی است که طیف گسترده ای از علایم شناختی، هیجانی و رفتاری را شامل می شود که اختلال در تفکر صوری، یکی از عوامل تعیین کننده پیش آگهی آن است. مقایسه فعالیت های قشری در مبتلایان به اسکیزوفرن های دارای تفکر صوری و فاقد آن، هدف اصلی پژوهش حاضر بود. روش: تعداد 60 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا(31 نفر دارای اختلال تفکر صوری و 29 نفر فاقد اختلال در تفکر صوری) براساس معیارهای ورود و خروج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه تفکر صوری در مورد آن ها اجرا شد . فعالیت قشری تمامی شرکت کنندگان با استفاده از EEG 19 کاناله مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در بیماران اسکیزوفرن دارای اختلال در تفکر صوری توان مطلق باندهای دلتا و بتا پایین تر و توان مطلق تتا در نواحی قدامی مغز بالاتر از بیماران فاقد اختلال تفکر صوری بود. همچنین در نواحی خلفی نیز اسکیزوفرن های دارای اختلال در تفکر صوری، در باندهای دلتا، آلفا و بتا پایین تر از اسکیزوفرن های فاقد اختلال در تفکر صوری بودند. نتیجه گیری: یافته ها ضمن تایید فرضیه هایپوفرونتالی اسکیزوفرنیا، نشان می دهد که اسکیزوفرن های فاقد تفکر صوری، برانگیختگی قشری پایین تر داشته که منجر به مشکلات شناختی بیشتر در این افراد می شود.
رابطه عملکرد دیداری-فضایی (ترسیمی) با عملکردهای اجرایی بیماران اسکیزوفرنیای زن بستری در بیمارستان روان پزشکی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقص در عملکردهای اجرایی، کنترل رفتار و هیجانات را در اسکیزوفرنیا مختل می سازد و شناسایی همبسته های آن می تواند در طراحی پروتکل های درمانی مؤثر باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عملکرد دیداری- فضایی (ترسیمی) با عملکردهای اجرایی بیماران اسکیزوفرنیای زن بستری در بیمارستان روان پزشکی بود. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران زن مبتلابه اختلال اسکیزوفرنیا بودند که از ابتدای مهر ماه تا پایان آذر ماه سال ۱۳۹۸ جهت دریافت خدمات درمانی، در بیمارستان روان پزشکی مدرس شهر نجف آباد بستری بودند. برای انجام این پژوهش، تعداد ۵۰ نفر، از طریق روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود انتخاب و آزمون های کوتاه وضعیت ذهنی (MMSE) و ترسیم ساعت روی آن ها اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار ۲۴SPSS و روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در تست ترسیم ساعت، بین عملکرد دیداری- فضایی در مرحله اول (۰/۴۱۴=r، ۰/۰۱>P) و عملکرد دیداری-فضایی در مرحله دوم (۰/۵۵۲=r، ۰/۰۱> P) با عملکردهای اجرایی بیماران رابطه مثبت معنادار وجود داشت. علاوه بر این، از بین متغیرهای پیش بین، عملکرد دیداری- فضایی در مرحله دوم با ضریب بتای ۰/۵۲۴ پیش بینی کننده معنادار عملکرد اجرای در بیماران اسکیزوفرنیا بود (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: با ارائه مداخلات توان بخشی شناختی و آموزش های به موقع و مناسب می توان در جهت تقویت عملکرد دیداری- فضایی در بیماران اسکیزوفرنیا، نسبت به بهبود و تقویت عملکردهای اجرایی در آنان اقدام نمود.
تأثیر تئاتر درمانی بر تنظیم شناختی و کیفیت زندگی افراد مبتلابه اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تئاتر درمانی یکی از روش های درمانی موثر در آموزش مهارت های ارتباطی می باشد. به دلیل نقص در مهارت های کلامی و غیر کلامی، در نتیجه متأثر سازی کیفیت از زندگی افراد مبتلابه اسکیزوفرنیا این مطالعه باهدف تأثیر تئاتر درمانی بر تنظیم شناختی و کیفیت زندگی این افراد انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی و پیش آزمون - پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش انجام شد. نمونه به صورت تصادفی ساده از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز کاردرمانی اعصاب و روان آتیه سمنان انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. تئاتر درمانی در یک برنامه ی 8 جلسه ای طی دو هفته به مدت 60 دقیقه به صورت گروهی اجرا شد. پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه انجام شد و نتایج پس از بررسی نرمالیتی طبق آزمون کولموگروف- اسمیرنوف با استفاده از آزمون تی زوجی بررسی شدند. یافته ها: در این مطالعه 20 فرد مبتلابه اسکیزوفرنی که شامل 6 نفر خانم و 14 نفر مرد شرکت کردند. هر یک از افراد به صورت تصادفی ساده در دو گروه درمان و کنترل به تعداد 10 نفر (گروه درمان شامل 5 خانم و 5 آقا، گروه کنترل 1 خانم و 9 آقا) قرار گرفتند. میانگین سنی شرکت کنندگان در گروه درمان 36/8±80/41 و گروه کنترل 78/7±20/45 به دست آمد. بررسی داده ها نشان داد تفاوت در هیچ یک از این خرده مقیاس های پرسشنامه های کیفیت زندگی و تنظیم شناختی معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد تئاتر درمانی در این گروه از بیماران تأثیر چندانی بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی ندارد اما می توان ازاین روش به صورت مکمل در جهت تغییر رفتار، کاهش علائم افسردگی با استفاده از روش های مختلف مانند خود ارائه، انحراف از نقش و پیش بینی آینده که به آن ها برای صحبت و بازی با دیگران انگیزه می دهد، منجر شود، استفاده کرد.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه، باورهای فراشناختی و منبع کنترل بین بیماران اسکیزوفرنیک و دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات اسکیزوفرنیا و دوقطبی، از مهم ترین اختلالات روانشناختی محسوب می شوند. در این تحقیق باورهای فراشناختی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و منبع کنترل، در بیماران مذکور مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. تعداد 30 بیمار دارای اختلال اسکیزوفرنیا و 30 بیمار دارای اختلال دوقطبی، جمعاً 60 نفر از بیماران بستری در بیمارستان ابن سینای شیراز، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه های: باورهای فراشناختی ولز 30 سوالی، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ 75 سوالی، و منبع کنترل راتر 29 سوالی؛ مورد آزمون قرار گرفتند، و داده ها با نرم افزار SPSS-25 تجزیه و تحلیل گردید تحلیل واریانس چند متغیریMANOVA و تحلی ل واریانس تک متغی ری ANOVA، نشان داد: افراد اسکیزوفرن؛ در طرحواره های شکست (P=0/04)، و وابستگی/بی کفایتی (P=0/01)؛ و بیماران دوقطبی، در طرحواره های ایثار (P=0/02) و استحقاق/خودبزرگ بینی (P=0/007) تفاوت آماری معنی داری دارند. در باورهای فراشناختی؛ فقط در بُعد خودآگاهی شناختی، بیماران دو قطبی نسبت به بیماران اسکیزوفرن، میانگین بالاتر و معنی داری (P=0/02) کسب نمودند. آزمون آماری t برای گروه های مستقل، نشان داد که؛ هر دو گروه بیماران دارای منبع کنترل درونی هستند، اما بیماران اسکیزوفرنیا نمرات بالاتری داشته و تمایل بیشتری به منبع کنترل بیرونی دارند.
اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
101 - 118
حوزه های تخصصی:
مقدمه:گرچه عدم تبعیت در میان همه شاخه های پزشکی شایع است،اختلالات روانپریشی با چالش بییشتری در برابر این مساله مواجه است که خطر آن را افزایش می دهد.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. روش:جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای بستری در مراکز توانبخشی شهر تهران تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه،نمونه ای به حجم 40 بیمار انتخاب و در گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) جایگزین شدند.در ابتدای پژوهش دو گروه از نظر متغیرهای سن و تحصیلات یکسان سازی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه تحت آموزش برنامۀ بازگشت به اجتماع ،دو جلسه در هفته،قرار گرفت.آزمودنیهای گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامۀ تبعیت از درمان موریسکی پاسخ دادند. یافته ها:جهت تحلیل داده ها به دلیل نرمال نبودن داده ها و عدم رعایت مفروضه شیب رگرسیون،از آزمون u- مان ویتنی استفاده شدو یافته ها نشان دادند که بیماران گروه بازگشت به اجتماع در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای برنامه تفاوت معنی دار نشان دادند (10.500:U)،اما پس از دو ماه پیگیری، در نمره تبعیت از درمان( 70.500:U)،دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری:علی رغم محدودیتهای موجود، با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر بهبود تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا ،اجرای این برنامه به منظور توانمند سازی بیماران در مدیریت بیماری و کاهش عود پیشنهاد می شود.
مقایسه به کارگیری عبارات احتیاط آمیز در بیماران اسکیزوفرن و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مقایسه استفاده از عبارات احتیاط آمیز در روایت بیماران اسکیزوفرن و افراد سالم می پردازد. جهت استخراج روایت شرکت کنندگان از فیلم کوتاه شش دقیقه ای گلابی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه توصیفی و استنباطی بر روی 7 مورد عبارات احتیاط آمیز؛ شامل افعال وجهی معرفتی ممکن، تکرار شمارش، ساخت پرسشی، ساخت شخصی غیر ارتقایی، اصطلاحات وجهی، افعال تردید و ساخت منفی انجام گرفت. در روش آماری استنباطی به تجزیه و تحلیل و بررسی متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون تی و من-وتنی پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان استفاده بیماران اسکیزوفرن و افراد سالم در به کارگیری انواع 7 مورد عبارات احتیاط آمیز مستخرج از داده های دو گروه، اختلاف معنی دار مشهود است؛ بدین معنا که افراد سالم از اصطلاحات وجهی و افعال تردید در روایت خود به صورت معنی داری بیشتر استفاده کرده اند. به نظر می رسد که اختلال در تئوری ذهن و به کارگیری قواعد کاربردشناختی بیماران اسکیزوفرن از دلایل اصلی این اختلاف معنی دار هستند.