مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تنظیم شناختی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش واسطه گری تنظیم عواطف و راهبردهای مقابله ای در رابطه دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری هیجانی بررسی شد. شرکت کنندگان پژوهش 304 دانش آموز دختر(170نفر) و پسر (134نفر) دبیرستان های شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس های دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ، مقیاس راهبردهای مقابله ای سندلر و همکاران، پرسشنامه تنظیم شناختی عاطفی گارنفسکای و کراجی، مقیاس بهزیستی روانی کلی و پیترسون، مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسون و همکاران، و افسردگی کودکان کواکس و بک استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل احراز شد. با استفاده از رگرسیون به شیوه متوالی همزمان و با به کار گیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی مدل فرضی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که الف) دلبستگی به والدین در مقایسه با همسالان پیش بینی کننده قوی تری برای تاب آوری هیجانی است. ب) دلبستگی به والدین با راهبردهای مقابله ای فعال و کناره گیری و جستجوی حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی مثبت رابطه مثبت و با تنظیم شناختی منفی و راهبردهای مقابله ای اجتنابی رابطه منفی دارد. دلبستگی به همسالان نیز فقط با راهبردهای مقابله ای فعال و اجتنابی رابطه مثبت داشته است. ج) به طور کلی راهبردهای مقابله ای و تنظیم شناختی می توانند نقش واسطه ای در رابطه انواع دلبستگی و تاب آوری هیجانی داشته به طوری که دلبستگی به والدین و همسالان به طور غیر مستقیم و به واسطه راهبردهای مقابله ای فعال پیش بینی کننده مثبت تاب آوری هیجانی و بواسطه راهبرد اجتنابی پیش بینی کننده منفی تاب آوری هیجانی هستند. دلبستگی به والدین همچنین به واسطه راهبرد مقابله ای کناره گیری تاب آوری هیجانی را به شکل مثبت و به واسطه راهبرد مقابله ای اجتنابی و تنظیم شناختی منفی تاب آوری هیجانی را به شکل منفی پیش بینی می کند.
الگوی ساختاری آسیب کودکی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نشانه های شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
35 - 48
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قرار گرفتن در معرض وقایع آسیب زا، قبل و یا در دوران بلوغ پیامدهای منفی بر رشد شخصیت دارد و عامل خطر مهمی برای ابتلا به اختلال شخصیت مرزی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب کودکی و نشانه های شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام ساکنان منطقه هفت شهر کرج در تابستان سال ۱۳۹۶ بود. ۳۰۰ نفر با گزینش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آسیب کودکی(CTQ)؛ پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان(CERQ) و سیاهه نشانه های مرزی (BSL) بود. داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: شاخص های برازندگی از برازش قابل قبول داده ها با مدل حمایت کردند. یک ضریب مسیر کل بین آسیب کودکی و شخصیت مرزی (544/0=β، 01/0>P) مشاهده شد. یک ضریب مسیر مستقیم نیز بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و شخصیت مرزی (513/0=β، 01/0>P) بدست آمد. یک ضریب مسیر غیرمستقیم هم بین آسیب کودکی و شخصیت مرزی (234/0=β، 01/0>P) آشکار شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد آسیب های دوران کودکی مانع از گسترش توانایی های سالم تنظیم شناختی هیجانی می شود. عاطفه منفی در افراد دچار اختلال شخصیت مرزی، آغاز گر چرخه راهبردهای منفی تنظیم هیجان از جمله نشخوار فکری است و منجر به شدید تر شدن تفکر خودسرزنش گرانه و دگرسرزنش گرانه می شود که در نهایت نشانه های اختلال شخصیت مرزی را منجر می شوند.
الگوی ساختاری روابط بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی بر اساس نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان دچار سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی زنان دچار سرطان سینه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام زنان دچار سرطان سینه تحت نظر انجمن یاس و درمانگاه تخصصی جوادالائمه در شهر کرمان با حداقل دارای یکبار سابقه جراحی در سال ۱۳۹۶ به تعداد 413 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه برداری هدف مند ۲۱۵ نفر انتخاب شدند و به طورانفرادی به مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری براون و ریان (2003)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کراج و اسپینهون (2001) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 14 پرسشنامه مخدوش و 1 داده پرت، داده ها با روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در سطح 001/0 =P ضریب مسیر کل و مستقیم بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (384/0 =β) و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی (582/0 =β) معنادار است و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان ارتباط بین دو متغیر ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کند (259/0- =β). نتیجه گیری: این نتایج بیانگر آن است که ذهن آگاهی می تواند بر بهزیستی روان شناختی زنان دچار سرطان سینه از طریق به کارگیری راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان تأثیرگذار باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که درمان زنان دچار سرطان سینه در محیط هایی مملو از آرامش و حمایت کافی و با ارائه خدماتی مانند ذهن آگاهی صورت گیرد تا آن ها بتوانند با استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، بهزیستی روان شناختی خود را ارتقا دهند.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس فرایندهای ارتباطی خانواده و کمال گرایی در دختران نوجوان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
291-310
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین برازش الگوهای مفهومی پژوهش در پیش بینی راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان بر اساس فرایندهای ارتباطی خانواده و ابعاد کمال گرایی بود . روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم تهران به تعداد 1196812 نفر در سال ۱۳۹۴ بود. از میان آن ها به روش تصادفی خوشه ای از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز، پنج دبیرستان با نام های فریده سلیمی، ندای حق، سمیه، وحدت اسلامی و علویان و از هر دبیرستان دو کلاس و درنهایت 500 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، فرایندهای خانواده سامانی (1387)، و شناختارهای کمال گرایی چندبُعدی کابوری و تاننو (2004) را تکمیل کردند. پس از حذف داده های پرت 3 آزمودنی، داده های 497 نفر با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها : یافته ها رابطه مثبت معیارهای فردی (418/0=β، 001/0=P) و رابطه منفی نگرانی بیش از حد (193/0-=β، 001/0=P) را بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و نیز رابطه مثبت نگرانی بیش از حد را بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (567/0=β، 001/0=P) نشان داد. رابطه فرایندهای ارتباطی خانواده بر راهبردهای مثبت تنظیم هیجان (321/0=β، 001/0=P) مثبت و بر راهبردهای منفی تنظیم هیجان (200/0-=β، 001/0=P) منفی بود. نتیجه گیری : از آن جا که افراد با معیارهای فردی بالا و دارای فرایندهای مطلوب ارتباطی خانواده، بیش تر از راهبردهای مثبت و افراد دارای نگرانی بیش از حد، بیش تر از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند؛ بنابراین برای این که افراد به ویژه نوجوانان بتوانند راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی را اتخاذ کنند؛ پیشنهاد می شود بالینگرها و مربیان بر آموزش کمال گرایی مثبت و فرایندهای ارتباطی خانواده تمرکز کنند.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در دانش آموزان معتاد به اینترنت و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
579-596
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و میزان تاب آوری در دانش آموزان دختر معتاد به اینترنت و دانش آموزان عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر کاشان در نیمسال اول سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 3402 نفر بود. از میان ۲۰ مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی ساده ۵ مدرسه با نام های نرگس، خدیجه کبری، فاطمه زهرا، شاهد و امیرالمؤمنین انتخاب شد. سپس بر اساس پیشنهاد ون وورهیس و مورگان (2007)، و بر اساس نمره آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۸) و نیز غربال گری ۵۵ دانش آموز معتاد به اینترنت و ۵۵ دانش آموز عادی انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون (۲۰۰۳) و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۸) بود. داده ها پس از حذف ۱۰ پرسشنامه مخدوش و ۲ داده پرت، با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون t تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت دو گروه دختران معتاد به اینترنت و عادی در مؤلفه های پذیرش (۳۷۸/۴=F، ۰۳۹/0=P)، تمرکز مجدد مثبت (۳۱۱/۷=F، ۰۰۸/0=P)، تمرکز مجدد برنامه ریزی (۲۹۴/۱۵=F، ۰۰1/0=P)، دیدگاه پذیری (۷۸۳/۷=F، ۰۰۶/0=P)، ملامت خویشتن (۰۲۱/۱۳=F، 0۰1/0=P)، نشخوارگری (۰۱۹/۸=F، 0۰۶/0=P)، ملامت دیگران (۶۳۵/۱۱=F، ۰۰1/0=P) و تاب آوری (912/6 =t، ۰۰۱/0=P) معنادار است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود والدین و مربیان با پرورش مهارت های شناختی، تنظیم هیجان و تاب آوری در دوران کودکی، از آسیب های احتمالی مانند اعتیاد به اینترنت در دوران نوجوانی و بزرگ سالی پیشگیری کنند.
تبیین همبستگی مهارت های فراشناختی با اثربخشی تدریس در میان اعضاء هیأت علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تبیین اثربخشی تدریس بر اساس مهارت های فراشناختی در میان اعضاء هیأت علمی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1396-1395 بوده است. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی زن و مرد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشند که به طور تمام وقت و مدعو به تعداد 150 نفر در این دانشکده مشغول به تدریس بوده اند. حجم نمونه پژوهش 108 نفر بوده که بر اساس جدول مورگان و کرجسی و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه مهارت های فراشناختی ( MAI ) که بین اعضاء هیأت علمی توزیع شد و پرسشنامه نشانگرهای کیفیت تدریس اثر بخش که به ازای هر هیأت علمی سه نفر از دانشجویان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند به ارزیابی اثربخشی تدریس اساتید خود پرداخته اند، استفاده گردید. یافته ها: نتایج استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که اثربخشی تدریس بر اساس مهارت های فراشناختی در میان اعضاء هیأت علمی قابل پیش بینی می باشد. نتیجه گیری: ارتقاء مهارت های فراشناختی و آموزش آن به اعضاء هیأت علمی آموزش پزشکی، می تواند به ارتقاء اثربخشی تدریس آنان منجر شود.
تأثیر تئاتر درمانی بر تنظیم شناختی و کیفیت زندگی افراد مبتلابه اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تئاتر درمانی یکی از روش های درمانی موثر در آموزش مهارت های ارتباطی می باشد. به دلیل نقص در مهارت های کلامی و غیر کلامی، در نتیجه متأثر سازی کیفیت از زندگی افراد مبتلابه اسکیزوفرنیا این مطالعه باهدف تأثیر تئاتر درمانی بر تنظیم شناختی و کیفیت زندگی این افراد انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی و پیش آزمون - پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش انجام شد. نمونه به صورت تصادفی ساده از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز کاردرمانی اعصاب و روان آتیه سمنان انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. تئاتر درمانی در یک برنامه ی 8 جلسه ای طی دو هفته به مدت 60 دقیقه به صورت گروهی اجرا شد. پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه انجام شد و نتایج پس از بررسی نرمالیتی طبق آزمون کولموگروف- اسمیرنوف با استفاده از آزمون تی زوجی بررسی شدند. یافته ها: در این مطالعه 20 فرد مبتلابه اسکیزوفرنی که شامل 6 نفر خانم و 14 نفر مرد شرکت کردند. هر یک از افراد به صورت تصادفی ساده در دو گروه درمان و کنترل به تعداد 10 نفر (گروه درمان شامل 5 خانم و 5 آقا، گروه کنترل 1 خانم و 9 آقا) قرار گرفتند. میانگین سنی شرکت کنندگان در گروه درمان 36/8±80/41 و گروه کنترل 78/7±20/45 به دست آمد. بررسی داده ها نشان داد تفاوت در هیچ یک از این خرده مقیاس های پرسشنامه های کیفیت زندگی و تنظیم شناختی معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد تئاتر درمانی در این گروه از بیماران تأثیر چندانی بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی ندارد اما می توان ازاین روش به صورت مکمل در جهت تغییر رفتار، کاهش علائم افسردگی با استفاده از روش های مختلف مانند خود ارائه، انحراف از نقش و پیش بینی آینده که به آن ها برای صحبت و بازی با دیگران انگیزه می دهد، منجر شود، استفاده کرد.
تنظیم هیجان بر پیامد درد در بیماران سرطانی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر تبیین نقش تنظیم شناختی هیجان در پیش بین ی پیامدهای درد در بیماران مبتلا به سرطان بود. جامعه پژوهش را کلیه بیماران سرطانی که در بیمارستان شهید بهشتی کاشان تحت درمان بودند، تشکیل می دادند و 80 نفر از آزمودنی های مورد نیاز ازمیان مراجعان بیمارستان شهید بهشتی تحت درمان سرطان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزاره ای س نجش ش امل فرم کوتاه پرسش نامه افس ردگی، اض طراب و ت نش و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی وپرسشنامه ناتوانی حاصل از درد رولند موریس و مقیاس شدت درد (MPI) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 21 استفاده شد. نت ایج نش ان داد تنظیم شناختی هیجان 65 درصد واریانس افسردگی و 57 درصد واریانس اضطراب را تبیین می کرد (P<0/05) ولی در پیش بینی شدت درد و ناتوانی حاصل از آن نقشی نداشت.بنابراین با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت تنظیم شناختی هیجان نقش مهمی در پیش بینی پیامدهای درد دارند در نتیجه با طراحی برنامه های خاص در زمینه تنظیم شناختی هیجان میتوان گامی در پیش برد درمان بیماران مبتلا به سرطان برداشت
اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر مبنای مایکل فری بر تنظیم شناختی هیجان و کاهش اضطراب دختران افسرده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
37 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی شناخت درمانی بر مبنای مایکل فری بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب دختران افسرده در بهار سال 1397 اجرا شد. روش: پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا 300 نفر دانش آموز دختر به صورت در دسترس انتخاب و با پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (CERQ)، پرسش نامه اضطراب بک (BAI) و پرسش نامه افسردگی بک(BDI-S) مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس30 شرکت کننده برای گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گفتند، هر گروه دارای 15 شرکت کننده بود. یافته ها: آموزش گروهی شناخت درمانی مایکل فری بر مولفه های تنظیم شناختی هیجان مثبت (تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه وسیع تر و پذیرش) در سطح احتمال 001/0 و مولفه های تنظیم شناختی هیجان منفی (سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیز کردن) دختران افسرده و مضطرب در سطح احتمال 05/0 مؤثر بود. نتیجه گیری: آموزش گروهی شناخت درمانی برمبنای مایکل فری باعث افزایش راهبردهای مثبت و کاهش راهبردهای منفی در گروه دختران افسرده می گردد و در نهایت اضطراب دختران افسرده را به طور معنی داری کاهش می دهد
بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان با کارآمدی خانواده و رضایت از زندگی و تبیین آن براساس منابع اسلامی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان با کارآمدی خانواده و رضایت از زندگی و تبیین آن بر اساس منابع اسلامی صورت گرفته است.جامعه آماری آن،دانشجویان متأهل کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه های شهر قم بوده که تعداد 133 نفر از آنان بر اساس فرمول تاپاچنیک به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. برای انجام این پژوهش از سه پرسشنامه: «تنظیم شناختی هیجان» (گارنفسکی)، «کارآمدی خانواده» (صفورایی) و «رضایت از زندگی» (داینر) استفاده شد. داده ها توسط شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد: بین تنظیم شناختی هیجان با کارآمدی خانواده (338/0=r) و تنظیم شناختی هیجان با رضایت از زندگی (604/0=r) همبستگی مثبت معنا دار وجود دارد.
نقش واسطه ای سبک های پردازش هویت در رابطه بین سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
308-325
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای سبکهای پردازش هویت در رابطه بین سبکهای دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. شرکتکنندگان پژوهش شامل 378نفر (253دختر و 125پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سبکهای دلبستگی، مقیاس سبکهای هویت و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بودند. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که دلبستگی ایمن، بهواسطه سبک هویت اطلاعاتی، دارای اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان و بهواسطه سبک هویت هنجاری، دارای اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان است. دلبستگی اضطرابی، بهواسطه سبکهای هویت اطلاعاتی و هویت هنجاری، اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و بهواسطه سبک هویت اطلاعاتی اثری غیرمستقیم بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان دارد. همچنین دلبستگی اجتنابی، بهواسطه سبک هویت سردرگم، دارای اثری غیرمستقیم بر راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان است. بر این اساس، سبکهای پردازش هویت، نقش واسطهای بین سبکهای دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان ایفا کردند.