مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
افسردگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز انجام شده است.در این تحقیق کمال گرایی،افسردگی و اضطراب صفت - حالت ،متغیرهای پیش بین و سردرد میگرن متغیر ملاک می باشند.نمونه مورد بررسی 150 دختر و 150 پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردیدند.پژوهش حاضر تحقیق بنیادی و از نوع همبستگی است.در این پژوهش از چهار مقیاس استفاده شد که عبارتند از:مقیاس کمال گرایی اهواز،پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر،پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس سردرد میگرن اهواز.نتایج نشان داد که کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن رابطه مثبت و معنی داری دارند.افزون بر این،همبستگی چندگانه کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن معنی دار بود.
بررسی افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و وضعیت اقتصادی اجتماعی به عنوان پیش بین های وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبکهای دلبستگی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی به عنوان پیش بین های وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر اهواز است. افراد مورد مطالعه تحقیق شامل 112 نوجوان معتاد و 112 نوجوان غیرمعتاد بودند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه معتاد از نمونه در دسترس و برای انتخاب نمونه غیرمعتاد از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از: پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس هیجان خواهی زاکرمن، پرسشنامه پرخاشگری اهواز و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسال. برای تحلیل داده ها روش تحلیل ممیز به کار گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان را می توان براساس متغیرهای افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و وضعیت اقتصادی اجتماعی پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارایه شده توسط این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
زنان و پیامدهای سقط جنین
حوزه های تخصصی:
از جمله مبارزاتی که در غرب، برای حفظ و حمایت از حقوق زنان انجام میگیرد، مخالفت با آزادی سقط جنین است. مخالفین با مطرح کردن بالا رفتن آمار سقط جنین به ضرر و زیآنهای متعدد قانونی کردن آن هم اشاره میکنند. آنها بر طبق دلایل و آمارهای پزشکی، اثبات میکنند که برخلاف ادعای موافقین، سقط جنین موجب بالا رفتن امراض جسمانی و اختلالات روانی- رفتاری برای زنان میگردد که در این نوشتار به برخی پیامدهای منفی جسمانی، روانی و اجتماعی آن اشاره میگردد.
رابطه مذهب و خانواده در غرب
حوزه های تخصصی:
بروز تغییرات سریع اجتماعی در غرب، نهادهای اجتماعی را نیز دچار تغییراتی اساسی نموده است. خانواده یکی از نهادهایی میباشد که دستخوش این تغییرات شده است. این مقاله با مقدمهای در این خصوص آغاز شده، سپس با ذکر شواهدی در مورد از هم گسیختگی این نهاد در ایالات متحده آمریکا، رویکرد به دین و انجام اعمال دینی، به عنوان یکی از راه حلهای جبران آسیبهای وارده به نهاد خانواده مطرح شده است و در ادامه تأثیر اعتقاد و عمل دینی بر خانواده و نیز سلامت جسمی، روانی و رفتاری اعضای خانواده مورد کنکاش قرار گرفته است.
بررسی رابطه میزان افسردگی فرزندان پسر جانبازان ونحوه ارتباط با پدرانشان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت میزان افسردگی پسران دبیرستانی جانبازان می پردازدکه با توجه به سطوح مختلف ارتباط با پدرانشان در شهر تهران اجرا شده است. در پژوهش علّی –مقایسه ای حاضر‘1200 آزمودنی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی افسردگی آزمودنی ها‘از سیاهه افسردگی بک(فرم کوتاه)وبرای بررسی سطوح مختلف ارتباط پدر-پسراز پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.نتایج نشان داد که میانگین افسردگی پسران جانبازان ترکش خورده با میانگین افسردگی پسران جانبازان دارای نقص عضو وضایعات دارای نقص بینایی با میانگین افسردگی پسران جانبازان ترکش خورده واعصاب و روان‘شیمیایی و دچار موج انفجار شده تفاوت معناداری مشاهده شد.میزان افسردگی دانش آموزانی که ارتباط ضعیف با پدران خود داشتند ‘ با میزان افسردگی دانش آموزانی که ارتباط قوی با پدران خود داشتند تفاوت معناداری را نشان داد.
َمقایسه نگهداشت توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی طیف وسیعی از اختلالات شناختی را تجربه می کنند. از جمله این نقایص می توان به نقص در فرآیندهای توجه در این بیماران اشاره کرد. هدف تحقیق حاضر، مقایسه نگهداشت توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد بهنجار است. بدین منظور، 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (15 بیمار حاد و 17 بیمار مزمن)، 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (14 بیمار با علایم روان پریشی و 18 بیمار بدون علایم روان پریشی) و 32 نفر از افراد بهنجار با دامنه سنی 19 تا 51 سال انتخاب گردیدند. هر سه گروه آزمودنی بر اساس متغیرهای جنس، سن وسطح تحصیلات همتاسازی شده و توسط آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد بهنجار در تمام متغیرهای آزمون عملکرد پیوسته (پاسخ صحیح، حذف پاسخ و ارائه پاسخ غلط) به طور معناداری ضعیف تر عمل کرده بودند. همچنین، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی در مقایسه با افراد بهنجار در متغیرهای پاسخ صحیح و حذف پاسخ آزمون عملکرد پیوسته به طور معناداری دارای عملکرد ضعیف تری بودند. در کل، نتایج تحقیق حاضر با نتایج سایر تحقیقات در فرهنگ های مختلف همسو می باشد.
بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه ی افسردگی (CDI در نوجوانان 13 تا 15 ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی ویژگی های روانسنجی (اعتبار، روایی و تحلیل عوامل) پرسشنامه ی افسردگی (CDI) در دانشآموزان دختر و پسر پایه ی سوم راهنمایی و اوّل دبیرستان اهواز میباشد. 399 دانشآموز دختر و پسر مدارس راهنمایی و دبیرستانی با روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. نتایج تحلیل عوامل, با استفاده از تحلیل مؤلّفههای اصلی شش عامل را به دست داد. در این میان، عامل یکم بیشترین سهم واریانس سؤالات پرسشنامه را تبیین مینماید. علاوه بر این، ضرایب اعتبار باز-آزمایی81/0، آلفای کرونباخ 88/0 و تنصیف 83/0 برای کلّ پرسشنامه به دست آمد. همچنین، ضریب همبستگی بین پرسشنامه ی افسردگی (CDI) و فرم کوتاه مقیاس افسردگی کودکان 36/0 در کلّ نمونه، 55/0 برای دختران و 22/0 برای پسران محاسبه شد. نتایج تحلیل واریانس عاملی نشان داد که بین دانشآموزان دختر و پسر و عرب زبان و فارسی زبان از لحاظ میزان افسردگی تفاوت وجود ندارد. کلید واژهها: مقیاس افسردگی (CDI). اعتبار. روایی. افسردگی. تحلیل عاملی.
بررسی رابطه بین شادکامی با جهت گیری مذهبی و شادکامی روان شناختی و افسردگی در دانش پژوهان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم سال تحصیل 86 - 1385(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمودن این فرضیه است که آیا میان آموزههای دینی (اگر به صورت شاخصهای اندازهپذیر تبدیل شوند) در حوزه شادکامی با شادکامی روانشناختی و افسردگی رابطهای وجود دارد؟ همچنین آیا بر اساس منابع مذهبی میتوان ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ پژوهش حاضر، این رابطه را در 42 نفر از دانشپژوهان متاهل مرد و زن در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره شهر قم بررسی کرده است. بدین منظور، پرسشنامهای از مؤلفههای شادکامی در روایتهای معصومین علیهمالسلام تهیه و اعتباریابی شد و سپس همراه با پرسشنامه شادکامی آکسفورد و سیاهه افسردگی بک، بر روی گروه نمونه اجرا گردید. آنگاه دادهها با استفاده از روش همبستگی گشتاوری پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند میان شادکامی دینی با شادکامی روانشناختی رابطه معنادار مثبت و با افسردگی، رابطه معنادار منفی وجود دارد. با توجه به این رابطه، از این پژوهش برآمد که بر اساس منابع مذهبی میتوان ابزاری ساخت که شادکامی افراد مذهبی و غیر مذهبی را بسنجد. همچنین رابطه معکوس میان شادکامی و افسردگی نشان میدهد که میتوان مداخلههایی ترتیب داد تا سبک زندگی افراد افسرده، به گونهای با تمرین مؤلفههای شادکامی دینی تغییر کند.
مقایسه سلامت عمومی حافظان قرآن و غیر حافظان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سلامت عمومی انسان ها همواره از موضوعات بسیار مهمی جوامع انسانی بوده است؛ در این مقاله به بررسی و مقایسه سلامت عمومی در بین دو گروه حافظ قرآن کریم و غیرحافظ پرداخته ایم. فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه حفظ قرآن کریم می تواند موجب افزایش سطح سلامت عمومی جوانان گردد. بدین منظور، نمونه ای به حجم 103 نفر در سنین 17 تا 27 ساله شهرستان قم، انتخاب و آزمون سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ) مشتمل بر 4 مقیاس فرعی روی آنها اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فن آماری t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین دو گروه در سطح 01/0α= مشاهده گردید. با 99% اطمینان می توان گفت: که حافظان قرآن نسبت به جوانان غیرحافظ در هر 4 مقیاس و در کل، از سطح سلامت عمومی بالاتری برخوردارند.
بررسی رابطه دنیاگرایی و سلامت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین رابطه دنیاگرایی و سلامت روان است. برای سنجش سلامت روانی از پرسش نامه (GHQ-28) که گلدبرگ و همکاران برای اولین بار آن را تنظیم کرده بودند، استفاده شد. برای سنجش دنیاگرایی با استفاده از منابع اسلامی یک پرسش نامه شصت سؤالی تهیه کردیم که روایی و اعتبار هر دو پرسش نامه در سطح بالا و قابل قبولی است. این دو پرسش نامه در جامعه طلاب و دانشجویان، و در یک نمونه 276 نفری اجرا شد. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر رابطه منفی و معنادار بین دنیاگرایی و سلامت عمومی است. همچنین بین دنیاگرایی و نوع تحصیلات (حوزوی، دانشگاهی) رابطه مثبت و معنادار به دست آمد که از بالاتر بودن سطح دنیاگرایی در دانشجویان در مقایسه با طلاب حکایت دارد. بین دنیاگرایی و وضعیت تاهل (متاهل، مجرد) نیز رابطه مثبت و معنادار به دست آمد؛ به این معنا که دنیاگرایی در افراد مجرد بیش از افراد متاهل است. نمونه آماری از طریق روش تصادفی خوشه ای برگزیده شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش و تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده، از روش های آماری آزمون t همبستگی پیرسن، محاسبه واریانس و محاسبه ضریب اعتبار با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS استفاده شد.
اثر بخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی دانشجویان انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهشهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است و نمونه گیری آن به روش تصادفی خوشه ای انجام گرفته است. به این منظور، تعداد 20 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در 10 جلسه مشاوره گروهی 1.5 ساعته شرکت کردند و یک هفته بعد از آخرین جلسه، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه افسردگی بک (فرم کوتاه) و پرسشنامه تجربه معنوی غباری و همکاران (1384) به عنوان ابزار سنجش استفاده شد. پرسشنامه افسردگی بک برای سنجش میزان افسردگی آزمودنی ها و سنجش تاثیر آموزش ارایه شده، و پرسشنامه تجربه معنوی غباری و همکاران (1384) برای سنجش میزان معنویت آزمودنی ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت میان گروه آزمایش و کنترل معنادار بوده است، یعنی مداخلات معنوی شامل دعا، بخشودگی، مراقبه متعالی، معنایابی، موجب کاهش افسردگی در دانشجویان دختر شده است.
مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی با رویکرد شناختی و رویکرد معنوی بر افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر روان درمانی گروهی با رویکرد شناختی و رویکرد معنوی بر افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران ترقی جاه صدیقه,نوابی نژاد شکوه,بوالهری جعفر,کیامنش علیرضا
هدف اصلی این پژوهش مقایسه میزان تاثیر دو رویکرد روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری و معنوی در کاهش میزان افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران است. آزمودنی های پژوهش از طریق اطلاعیه که در مرکز مشاوره و خوابگاه دانشگاه تربیت معلم حصارک و شهید بهشتی زده شده بود به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس از آنها آزمون افسردگی بک به عنوان پیش آزمون گرفته و آنگاه با مصاحبه تشخیصی افسردگی آنها تایید شد. سپس به طور تصادفی در سه گروه که دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود قرار گرفتند. افراد انتخاب شده هیچ کدام دارو مصرف نمی کردند. یک گروه آزمایشی در ده جلسه گروه درمانی شناختی- رفتاری و گروه دیگری در ده جلسه معنویت درمانی شرکت نمودند، و گروه گواه هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. در پایان مداخله درمان هر سه گروه بار دیگر با آزمون یادشده مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t وابسته و مستقل و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که: در مقایسه میانگین نمرات افسردگی سه گروه قبل از درمان تفاوت معناداری وجود ندارد. گروه درمانی شناختی- رفتاری و معنویت درمانی به طور معناداری (P<0.01) در کاهش افسردگی دانشجویان موثر بوده است. در مقایسه میانگین نمرات افسردگی پس آزمون گروه درمانی شناختی و معنویت درمانی با مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری (P<0.01) در کاهش افسردگی دانشجویان به وجود آمده است و اثربخشی روش دوم بارزتر بوده است، ولی در مقایسه دو روش آزمایشی با هم تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بررسی حوزه معنایی بیماران افسرده و اثربخشی آن در امر مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع توصیفی و به منظور بررسی حوزه معنایی بیماران افسرده و کارآیی آن در امر مشاوره صورت گرفت. به همین منظور 30 بیمار افسرده و 30 فرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. میانگین سنی هر دو گروه 20-40 سال و سطح تحصیلات آنها دیپلم تا فوق لیسانس بود. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه افسردگی بک (تجدیدنظر شده)، شکل تغییر یافته آزمون افتراق معنایی آزگود با 6 مفهوم (من، زندگی، گذشته، پدر، مادر و آینده) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون آماری t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه معنایی بیماران افسرده در مورد 6 مفهوم فوق الذکر، در مجموع و در مورد مفاهیم «من» و «آیند» تفاوت معناداری را در جهت منفی با افراد بهنجار دارا است. بین شدت افسردگی و حوزه معنایی بیماران افسرده همبستگی مثبت وجود دارد و مفهوم «مادر» قوی ترین پیش بینی کننده میزان افسردگی است. نتیجه اینکه بررسی حوزه معنایی بیماران افسرده می تواند درمانگر را در امر روان درمانی توانمند سازد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به آلوپسی آرئاتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع اختلالات روانی در بیماران مبتلا به بیماریهای پوستی در تحقیقات متعددی تایید شده است. آلوپسی آرئاتا نوعی ریزش موی مزمن است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب و افسردگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا بود.
روش: این پژوهش مطالعه ای تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 24 بیمار مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمع آوری داده ها زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی آزمون SCL-90-R بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات اضطراب و افسردگی درگروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه گواه کاهش پیداکرده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس در کاهش اضطراب و افسردگی مبتلایان به آلوپسی آرئاتا موثر است.
کنترل شخصی ادراک شده و افسردگی پس از سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی در بیماران بعد از سکته قلبی بسیار شایع است و پیامدهای ناگوار متعددی نیز برای این بیماران به همراه دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط کنترل شخصی در ارزیابی خط پایه و بروز افسردگی پس از سکته قلبی بود.
روش: 176 بیمار 32 تا 84 ساله که با تشخیص قطعی انفارکتوس میوکارد در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی (CCU) شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385 بستری شده بودند، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در جمع آوری داده های خط پایه از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، مقیاس کنترل شخصی، پرسشنامه افسردگی بک و اکوکاردیوگرافی استفاده شد. سه ماه پس از ترخیص، افسردگی در این بیماران با استفاده از مقیاس افسردگی بک ویژه مراقبتهای اولیه (BDI-PC) ارزیابی شد. داده های به دست آمده در خط پایه و مرحله پیگیری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که 45% از آزمودنیها دچار افسردگی پس از سکته قلبی بودند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری در نمرات کنترل شخصی بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با افسردگی و بدون افسردگی نشان داد.
نتیجه گیری: به طور کلی یافته ها نشان داد که احتمالا باورهای بیمار مبنی بر کنترل پذیری بیماری در روزهای پس از سکته قلبی با بروز افسردگی بعدی رابطه دارد. این یافته می تواند به منظور پیش گیری از بروز افسردگی پس از سکته قلبی در توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر روان درمانی بین فردی بر درمان افسردگی نوجوانان: مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
افسردگی به عنوان یک اختلال متعارف در میان نوجوانان اغلب شامل یک دوره بالینی مزمن و عود کننده است. تجربه یک دوره افسردگی در کودکی یا نوجوانی یک عامل خطر برای دوره های افسرده ساز آتی و همچنین مشکلات روانی - اجتماعی محصوب می شود. یافته های پژوهشی نشان داده اند که در اوایل دهه 1990 درباره استفاده از درمان های خاص برای افسردگی نوجوانان شواهد تجربی حمایت کننده وجود نداشته است. بر این اساس، علاقه فزاینده ای نسبت به رشد و آزمون درمان های جدید که کوتاه مدت نیز بوده اند، به چشم می خورد. در این میان، روان درمانی بین فردی برای نوجوانان افسرده، به مثابه یک رویکرد درمانی که به سادگی در گستره ای از موقعیت ها مورد استفاده واقع می شود. به دلیل تاکید بر شناسایی حوزه مساله ساز بین فردی، نشانگان افسرده ساز مرتبط با حوزه مساله ساز، تمرکز بر روابط فعلی و کمک به بیمار جهت تسلط بر بافت بین فردی افسردگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روان درمانی بین فردی در درمان افسردگی نوجوانان است. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است. در این پژوهش، یک آزمودنی 16 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه دشواری های بین فردی در نوجوانان، مبتلا به افسردگی تشخیص داده شده بود، شرکت کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زمینه درمان افسردگی نوجوانان روان درمانی بین فردی یک رویکرد درمانی کارآمد قلمداد می شود.
اثر کاهنده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودآیند و نگرش های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی، نگرش ناکارامد و افکار خودکار منفی دانشجویان بود.
روش: روش نیمه آزمایشی آزمون – آزمون مجدد در دو گروه آزمایشی و کنترل با کاربرد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT برای گروه آزمایشی به کار گرفته شد. بدین منظور از بین قریب 1000 نفر دانشجوی ساکن خوابگاههای دانشگاه، 150 نفر به طور تصادفی برگزیده و از بین این افراد به حکم قرعه 30 نفر از دانشجویانی که نمرات شان در آزمون افسردگی بک 15 و بالاتر بود، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی در معرض 8 جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی که هفته ای 1 بار به مدت 2-5/1 ساعت برگزار می شد، قرار گرفتند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های افسردگی بک، افکار خودآیند و نگرش ناکارآمد توسط آزمودنی های هر دو گروه تکمیل شد.
نتایج: بعد از جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های (با نسخه 13 SPSS) حاصل از اجرای 3 پرسشنامه به شکل پیش آزمون - پس آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون همبستگی پیرسون و اجرای آزمون t مستقل برای بررسی اثر درمان، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، افسردگی، افکار خودآیند منفی و نگرش ناکارامد دانشجویان را کاهش می دهد.
بحث: دلایل تاثیرگذاری این روش درمانی به لحاظ نطری مورد بحث قرار می گیرد. با توجه به تاًثیرات آموزش MBCT توصیه به به کارگیری گسترده این روش می شود.
آزمون ترسیم خانواده در کودکان آسیب دیده زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حوادث غیر مترقبه ای همچون زلزله می تواند آثار مخربی بر سلامت روانی و تحول کودکان داشته باشد و حتی منجر به وقفه در مسیر تحولی کودکان گردد. در دی ماه سال 1382 زلزله هولناکی در شهرستان بم بوقوع پیوست که منجر به ویرانی و آسیبها ی جسمی و روانی شدید برای ساکنین بویژه کودکان این شهرستان شد. هدف این پژوهش بررسی نتایج حاصل از آزمون ترسیم خانواده در کودکان آسیب دیده از زلزله بم است.
روش: بدین منظور 41 دختر و 22 پسر (63 = n) ساکن در اردوگاه المهدی شرقی شهرستان بم با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و آزمون ترسیمی خانواده روی آنها اجرا شد. برای بررسی تاثیر حضور در زلزله، از دست دادن یکی از اعضای خانواده و جنسیت از حیث مؤلفه های افسردگی، اضطراب، واپس روی، پرخاشگری و حرمت خود پایین آزمون مان – ویتنی انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که پسران در مؤلفه های پرخاشگری، واپس روی، افسردگی و حرمت خود پایین نشانه های شدید تری نسبت به دختران داشتند. آزمودنیهایی که در زلزله حضور داشتند، تنها در مولفه پرخاشگری تفاوت معناداری با آزمودنیهایی که در زلزله حضور نداشتند نشان دادند. از دست دادن عضوی از خانواده در افزایش یا کاهش نمرات 5 مولفه آزمون ترسیم خانواده تاثیر معناداری نشان نداد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد پسران آسیب دیده از زلزله، بیش از دختران نشانه های نابهنجاری را نشان دادند. حضور در آسیب یا زلزله نیز از عوامل تاثیر گذار بر افزایش پرخاشگری و تجربه خشم پس از واقعه است.
مدل بندی ساختاری عوامل تبیین کننده آسیب پذیری از خودکشی در میان دانشجویان دانشگاه های ایران
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس داده ها و مستندات «طرح بررسی بهداشت روانی دانشجویان ورودی سال 1383 دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم (1384)»، به تبیین آسیب پذیری از خودکشی یا آمادگی برای ارتکاب آن در میان دانشجویان کشور می پردازد. این مقاله در یک تحلیل ثانویه با به کار بستن مدل معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار لیزرل، مدل تبیینی آسیب پذیری از خودکشی در میان دانشجویان کشور را مورد آزمون قرار داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو مسیر علی به کار رفته در این مدل، مجموعا 58 درصد از واریانس آسیب پذیری از خودکشی در میان دانشجویان کشور را تبیین می کند. مسیر اول بیانگر آن است که افسردگی همراه ناگواری های سخت در زندگی، موجب ایجاد احساس ناامیدی در فرد و افزایش آسیب پذیری از خودکشی در او می شود؛ و مسیر دوم موید آن است که تند خویی و پرخاشگری احتمال انجام رفتار های تکانشی در هنگام عصبانیت و در نهایت آسیب پذیری از خودکشی را در میان دانشجویان افزایش می دهد.
بررسی تاثیر ادراک مفهوم خداوند بر احساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خداوند، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. و در طول دهه گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر، مورد برسی پژوهش گران قرار گرفته است (هاید، 1990). تاثیر ادراک افراد از مولفه های مختلف این مفهوم بر بهداشت روانی افراد توجه بسیاری از متخصصان روان شناسی، را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر ادارک مفهوم خداوند بر احساس تنیدگی، اضطراب و افسردگی صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های مفهوم خداوند گورسوچ و مقیاس DASS مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی داده ها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه به کار گرفته شد نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که ادراک خداوند به عنوان نیک خواه، ارزش مند و لایتناهی با افسردگی رابطه منفی و ادراک خدای نامربوط و خدای تنبیه گر با افسردگی رابطه مثبت داشت. تنیدگی نیز با ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند لایتناهی رابطه منفی و با مولفه خداوند تنبیه گر رابطه مثبت داشت. همچنین ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند تنبیه گر با اضطراب رابطه مثبت داشت.