مطالب مرتبط با کلیدواژه

افسردگی


۱۸۲.

بررسی تأثیر درمان چند وجهی اسلامی بر افسردگی و عزت نفس دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: افسردگی عزت نفس درمان چند وجهی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۲ تعداد دانلود : ۹۷۶
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درمان چند وجهی اسلامی به شیوه گروهی بر افسردگی و عزت نفس دانشجویان انجام شده است. پانصد دانشجو به پرسش نامة افسردگی بک و پرسش نامه عزت نفس آیزنک پاسخ داده اند. سپس شصت نفر که افسردگی بالا و عزت نفس پایینی داشتند، به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه سی نفر) تقسیم شدند. داده ها با شاخص های آماری، چون روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که درمان با رویکرد چندوجهی اسلامی به شیوه گروهی میتواند در کاهش افسردگی و افزایش عزت نفس دانشجویان مؤثر باشد. داده­های حاصل از پژوهش به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) تحلیل و بررسی شد. یافته­ها بیانگر این است که درمان چند وجهی اسلامی به شیوه گروهی توانسته در کاهش افسردگی و افزایش عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، مؤثر واقع شود.
۱۸۳.

درآمدی بر رویکرد اسلامی درمان افسردگی با محوریت صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افسردگی درمان صحیفه سجادیه رویکرد اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲۱ تعداد دانلود : ۸۸۵
در سال های اخیر، الگوی چندوجهی برگرفته از متون اسلامی در درمان افسردگی مورد توجه قرار گرفته و از این شیوه در درمان افراد افسرده استفاده شده است. هدف این مقاله معرفی اجمالی مؤلفه های اصلی رویکرد مذکور، با تأکید بر مضامین صحیفه سجادیه می باشد. در این پژوهش کتابخانه ای، ابتدا با استفاده از منابع، مؤلفه های اصلی الگوی اسلامی درمان افسردگی مشخص و در مرحله بعد، این مؤلفه ها با مضامین مستخرج از صحیفه سجادیه منطبق گردیده است. این مطالعه نشان می دهد که محتوای غنی صحیفه سجادیه، به نحو مطلوبی با مؤلفه های اصلی رویکرد اسلامی درمان افسردگی قابل انطباق می باشد.
۱۸۴.

هنجاریابی پرسشنامه افسردگی دانشجویان (USDI) در بین دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی روایی پایایی هنجاریابی پرسشنامه افسردگی دانشجویان (USDI)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۰ تعداد دانلود : ۹۷۴
هدف پژوهش حاضر تهیه جداول هنجار مقیاس افسردگی دانشجویان بود. این پژوهش بر روی 240 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان که به شیوه نمونه¬گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. داده¬ها به کمک روش¬های آمار توصیفی و رسم نمودار ارائه شدند و از توزیع نرمال برخوردار بودند. نمرات خام به¬دست آمده به نمرات Z و T و رتبه درصدی تبدیل شد و جداول هنجار برای مقیاس افسردگی دانشجویان محاسبه شد. به¬منظور تعیین پایایی این ابزار از دو روش همسانی درونی و بازآزمایی استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس¬های رخوت 75/0، شناختی-هیجانی90/0، انگیزش تحصیلی 83/0 و کل مقیاس 90/. به¬دست آمد که نشان از روایی مناسب این ابزار داشت. ضریب آلفای به¬دست آمده در روش بازآزمایی برای خرده مقیاس¬های رخوت 80/0، شناختی-هیجانی86/0، انگیزش تحصیلی 89/0 و برای کل مقیاس 88/. به¬دست آمد. برای محاسبه روایی همگرا و واگرا نیز به ترتیب از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و مقیاس محقق¬ساخته علاقه به رشته تحصیلی استفاده شد و ضریب آلفای به¬دست آمده برای روایی واگرا برای خرده مقیاس¬های رخوت، شناختی-هیجانی و انگیزش تحصیلی به ترتیب 31/0- ، 29/0- و 31/0- به¬دست آمد. هم¬چنین روایی همگرا برای خرده مقیاس¬های رخوت، شناختی-هیجانی و انگیزش تحصیلی به ترتیب 74/0، 68/0 و 50/0 به¬دست آمد. از یافته¬های مذکور نتیجه¬گیری می¬شود، که مقیاس افسردگی دانشجویان ابزاری، پایا و روا برای سنجش اقسردگی دانشجویان دختر است.
۱۸۵.

رابطه بین افسردگی و نشخوار فکری با باورهای فراشناختی مثبت و منفی

کلیدواژه‌ها: افسردگی باورهای فراشناختی نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۲۷
در این پژوهش رابطه بین افسردگی و نشخوار فکری و باورهای فراشناختی مثبت و منفی در مورد نشخوار فکری بررسی شده است. از بین زنان و مردانی که به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و از طریق روانپزشک و روان شناس بالینی و آزمون افسردگی بک تشخیص افسردگی داده شدند، 30 نفر مرد و 30 نفر زن که دارای مدرک تحصیلی حداقل دیپلم با دامنه سنی 20 تا 50 سال و میزان افسردگی متوسط بودند، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل سه پرسشنامه بود: 1- آزمون افسردگی بک؛ 2- نشخوار فکری و 3- باورهای فراشناختی محقق ساخته. نتایج نشان داد که میان باورهای فراشناختی مثبت و منفی با افسردگی و نشخوار فکری همبستگی وجود دارد (05/0 < p ) و این باورها در بین زنان بیشتر از مردان بود. ضمناً میزان افسردگی بین زنان بیشتر از مردان بوده، این تفاوت میزان افسردگی را می توان از طریق باورهای فراشناختی چنین تبیین کرد که زنان بیشتر از مردان به فایده استفاده از شیوه مقابله ای نشخوار فکری و همچنین غیرقابل کنترل بودن آن اعتقاد دارند و این نکته به افزایش میزان استفاده از این شیوه مقابله ای ناکارآمد در نتیجه افسردگی و عود آن منجر می شود.
۱۸۶.

افسردگی و اعتیاد:کاربرد مقیاس SCL90درسنجش میزان افسردگی معتادان خود معرف به مراکز ترک اعتیاد و بازپروری

کلیدواژه‌ها: افسردگی اعتیاد بازپروری SES اس سی ال نود اختلالات همراه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۲۱
مقاله حاضر با استعانت از مباحث نظری و اطلاعات تجربی به دست آمده از بررسی تأثیرات اختلالات همراه (کوموربیدیتی(، نظیرافسردگیو برخی متغیرهایزمینه ای بر رفتار اعتیادی وتمایلات به سوء مصرف مواد در معتادان خود معرف به مراکز ترک اعتیاد و بازپروری تهران ، میکوشد ضمن آزمون )تست ( تجربی مدل نظری ارایه شده از سویبرخی از صاحب نظران معاصر )گلانتز 1996 ، هارتل 1996، کسلر 1993 ، سودنسن 1996 ، نلسون 1996، ساندرز و فیلیپس 1994 و دیگران( در خصوص نقش اختلالات همراه (Comorbidity)، نظیر اضطراب ، افسردگی، اختلال دو قطبی، اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضد اجتماعی و نظایر آن در رفتار اعتیادی و آمادگی جهت سوء مصرف ، به طور اخص به سنجش میزان افسردگی از طریق کاربرد آزمون SCL90 در نمونه ای از معتادان خود معرف به مراکز ترک اعتیاد و بازپروری در تهران در دو مقطع زمانی قرنطینه و مرحله اصلی بازپروری بپردازد و میزان تمایل به سوءمصرف را براساس آزمون APS در آنان در دو مقطع زمانی فوق بسنجد. با کاربردروش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه از 153 معتاد نگهداریشده در مراکز بازپروری وترک اعتیاد در تهران - که به طریق نمونه گیری طبقه ای (Stratified) با دقت احتمالی مطلوب (05/0 (d= و ضریب اطمینان 95% (96/1 (t = %انتخاب شده بودند - اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. براساس نتایج به دست آمده به رغم کاهش نسبی در میزان افسردگی و رفتار اعتیادی آزمودنیها در مرحلة اصلی بازپروری نسبت به مرحله قرنطینه ، میزان بیماری افسردگی و تمایلات به سوء مصرف مواد (آمادگی به اعتیاد) همچنان در آنان بالا بوده است . از طرفی، بر اساس نتایج به دست آمده ،از کاربرد الگوی تبیینی تحلیلی و استفاده از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، میتوان استدلال کرد که میل به مصرف مواد مخدر در معتادان خود معرف به مراکز ترک، متأثر از عوامل متعددی است که در شبکه ای از روابط علی با یکدیگر به سر میبرند و کل تغییرات آن را مجموع متغیرهایی که علت در نظر گرفته شده اند نشان میدهند. در این الگو سندروم افسردگی، سابقه اعتیاد، نوع ماده مخدر مصرفی، SES و سابقه ترک اعتیاد برتمایلات فرد به سوء مصرف و رفتار اعتیادی تاثیر میگذارد. این یافته ضمن تائید مدل هایی که بر تاثیرات اختلالات روانی در گرایش به سوء مصرف تاکید میکنند، ضرورت توجه به آزمون مدل های آلترناتیو را توصیه میکند.
۱۸۷.

بررسی رابطه افسردگی با نگرش به سوء مصرف مواد مخدر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افسردگی نوجوانی سوء مصرف مواد مخدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۵ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة افسردگی با نگرش دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران به سوء مصرف مواد مخدر در بین انجام یافته است بدین منظور، با استفاده از روش تحقیق همبستگی، 195 نفر از دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر تهران، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و آزمون افسردگی بک و نگرش سنج سوء مصرف مواد مخدر (موسوی و همکاران) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها و تحلیل آنها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس دو متغیره نتایج به دست آمد زیر: ـ نوجوانان افسرده (صرف نظر از جنسیت و پایه های تحصیلی آنان،) نگرش مثبت تری به سوء مصرف مواد مخدر دارند. ـ بین نمرات افسردگی و نگرش نوجوانان به سوء مصرف مواد مخدردر گروه عادی، همبستگی مثبت وجود دارد. ـ شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دختر پایة اول و پسران پایة سوم متوسطه، بالاتر از سایر پایه های تحصیلی است.
۱۸۸.

اثربخشی امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در زنان درمان جوی وابسته به مواد مخدر

کلیدواژه‌ها: افسردگی وابستگی به مواد امید درمانی پیشگیری ازعود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۰ تعداد دانلود : ۹۹۹
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در زنان درمان جوی وابسته به مواد مخدر بود. روش: دریک طرح شبه آزمایشی 20 مراجعه کننده با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده و نمره 14 یا بالاتر علائم افسردگی در پرسشنامه افسردگی بک (ویرایش دوم) را دارا بودند، با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (10نفر) وگروه گواه (10نفر) به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه گروهی تحت آموزش امید درمانی قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های مورد پژوهش توسط مقیاس امید اسنایدر و افسردگی بک (ویرایش دوم) وآزمایش مورفین پیش از شروع و پایان درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری 2 ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون خی دو، آزمون Z نسبت و آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش امید درمانی می تواند کاهش قابل ملاحظه ای در میزان نشانگان افسردگی زنان معتاد ایجاد کند. بعلاوه، نتایج آزمون مجذور خی حکایت از معناداری تفاوت تعداد زنان عود کرده با توجه به گروه (آزمایش و گواه) داشته است. نتیجه گیری: به طور کل، نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش امید درمانی در کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در زنان درمان جوی وابسته به مواد مخدر موثر میباشد.
۱۸۹.

تأثیر بیوفیدبک EEG بر کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب استرس سوء مصرف مواد بیوفیدبک EEG

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۶ تعداد دانلود : ۸۷۴
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر بیوفیدبک EEG (نوروفیدبک) در کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مورفین است. روش: روش مطالعه آزمایشی بوده که در سال 1390 در شهر اردبیل انجام گرفته است و از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه این مطالعه 34 نفر بیمار مرد وابسته به مورفین بودند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل دستگاه نوروفیدبک، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز رایت و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مانکوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل، بهبودی معناداری را برای مقیاس های اضطراب، افسردگی و عقاید وسوسه انگیز بعد از 20 جلسه درمانی نوروفیدبک نشان داد؛ اما در مورد متغیر استرس بهبود معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد معتاد می توانند تحت تأثیر بیوفیدبک EEG افسردگی، اضطراب و عقاید وسوسه انگیز خود را بهبود بخشند.
۱۹۰.

بررسی عملکرد محور هیپوتالاموس - هیپوفیز - تیرویید پس از به کارگیری تمرین هوازی در دانشجویان با اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی آزمون بک تمرینات هوازی هورمون های تیروییدی اختلال تیروییدی محور هیپوتالاموس-هیپوفیز- تیرویید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳۶ تعداد دانلود : ۹۳۸
نتایج مطالعات نشان می دهد که غده تیرویید و هورمون های آن نقش مهمی در سبب شناسی افسردگی ایفا می کنند. علاوه برآن، انجام تمرینات ورزشی هوازی منجر به تغییر معنی دار در غلظت هورمون های تیروییدی می گردد. در این مطالعه، تأثیر تمرینات هوازی بر عملکرد تیرویید و هورمون های مترشحه آن در بیماران افسرده بررسی شد. تعداد ۱۸۸ نفر دانشجوی پسر به صورت نمونههای در دسترس در آزمون اولیه شرکت کردند و از آزمون بک، جهت اندازه گیری میزان افسردگی آنان استفاده شد. از این تعداد ۵۲ نفر نمره افسردگی آزمون بک را بیش از ۱۸ کسب کردند که پس از جلسه توجیهی در ارتباط با چگونگی مطالعه، تنها ۲۵ نفر از این تعداد داوطلب شرکت در این تحقیق شدند. برنامه تمرینی شامل ۶۰ دقیقه بازی یا توپ در آب (شبیه واتر پلو) بود که ۳جلسه در هفته تکرار شد و به مدت ۷ هفته ادامه یافت. آزمون بک در چهار مرحله شامل دو ماه قبل از شروع تمرین، روز اول تمرین، هفته چهارم و هفتم تمرین به انجام رسید. آزمایش عملکرد تیرویید نمونهها نیز از طریق اندازه گیری تیروگلوبولین، هورمون محرک تیرویید، تیروکسین تام، شاخص تیروکسین آزاد، تری یودوتیرونین، تری یودوتیرونین برداشتی، در روز اول و هفته هفتم تمرین با روش رادیو ایمونواسی به عمل آمد. نتایج حاصله از آزمون بک نمونهها توسط روش آنالیز واریانس دادهها با اندازهگیری مکرر و ارزیابی عملکرد تیروئید نمونهها، توسط آزمون t تحلیل شد. میانگین نمره بک نمونه ها در روز قبل از شروع تمرین ۸/۸± ۱۹/ ۲۵، در هفته چهارم بعد از تمرین ۸/۸± ۰۸/۱۵ و در هفته هفتم ۲/۸ ± ۶۴/۱۱ بهدست آمد که کاهش معنی داری نسبت به روز اول تمرین را نشان میدهد. .نتایج آزمون عملکرد تیرویید در روز اول و هفته هفتم تمرین به ترتیب: تیروگلوبولین ۴/۴۴۶/۹۵ درمقابل ۴/۱۲ ۶/۷۴نانو گرم در میلی لیتر، هورمون محرک تیرویید ۰/۶۲۱/۳۵ در مقابل ۰/۴۰۱/۱۸میلی لیتر واحد در میلی لیتر، تیروکسین تام ۱/۳۶ ±۸۸/ ۸ در مقابل ۱/۱۶۸۲/۸۲ گرم واحد در دسی لیتر، شاخص تیروکسین آزاد ۰/۳۸ ± ۲/۵۸ در مقابل 30/0 52/2 گرم واحد در دسی لیتر، تری یودوتیرونین ۱۱/۵۱۰۱/۵ در مقابل ۱۷/۳۱۰۲/۴۷ نانو گرم در دسی لیتر، تری یودوتیرونین برداشتی۲/۳۶۲۹/۲۲ ٪ در مقابل ۵۴/۱ ± ۲۸/۶ ٪ بهدست آمد که پس ازآزمون، تفاوت معنی داری در نتایج آزمون عملکرد تیرویید مشاهده نگردید. به نظر می رسد که الگوی تمرین هوازی طراحی شده در آب می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر مورد توجه قرارگرفته شود و در صورت انجام پژوهش های تکمیلی حتی به عنوان یک روش درمان جایگزین در برخی از بیماران مبتلا به افسردگی تحت نظارت پزشک بهکار رود. به علاوه، تمرینات ورزشی هوازی با سازوکارهای دیگری غیر از تغییر عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز- تیرویید، نقش درمانی خود را در بهبود نمرات افسردگی ایفا مینماید.
۱۹۲.

بررسی اثر بخشی افشای هیجانی نوشتاری بر میزان افسردگی و ظرفیت حافظه فعال در نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی نوجوان ظرفیت حافظه فعال افشای هیجانی نوشتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۷ تعداد دانلود : ۸۱۵
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی افشای هیجانی نوشتاری بر میزان افسردگی و ظرفیت حافظه فعال در نوجوانان دختر افسرده تنظیم شد. از روش پژوهش تجربی و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد 40 دانش آموز دختر به شیوه تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تهران با روش غربالگری انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری افسردگی افراد از پرسشنامه افسردگی و مصاحبه بالینی استفاده شد و برای ارزیابی ظرفیت حافظه فعال آزمودنی ها از آزمون حافظه فعال (دانیمن و کارپنتر)استفاده شد. به دنبال آن گروه آزمایش به صورت 8 جلسه نیم ساعته تحت مداخلات (افشای هیجانی نوشتاری) قرار گرفتند. پس از اتمام کاربندی متغیر مستقل هر دو گروه به وسیله آزمون های فوق مجدداً ارزیابی شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس (با طرح اندازه گیری مکرر)و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین افسردگی و ظرفیت حافظه فعال ارتباط معکوس معناداری وجود دارد و افشای هیجانی نوشتاری میزان علائم افسردگی را کاهش داده و ظرفیت حافظه فعال را در نوجوانان افسرده دختر، افزایش داده است. شایان ذکر است که بعد از دو ماه پیگیری انجام شد و آزمودنی ها مجدداً به آزمون های فوق پاسخ دادند. نتایج نشان داد که افشای هیجانی نوشتار هم چنان تأثیرات خود را بر آزمودنی ها حفظ کرده است.
۱۹۳.

تأثیر گروه درمانی به شیوه شناختی بر میزان افسردگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی عملکرد تحصیلی گروه درمانی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۳
پژوهش حاضر با هدف تأثیر گروه درمانی به شیوه شناختی بر افسردگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان خانواده های شاهد و ایثارگر انجام شده است .این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده که در سال تحصیلی 89-1388 بر روی 20 نفر از دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه آزاد گچساران انجام شده است. افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. برای گروه آزمون 13 جلسه گروه درمانی شناختی اجرا گردید و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. ابزارهای پژوهش شامل: مصاحبه بالینی، پرسشنامه افسردگی بِک (فرم کوتاه) و نمره معدل دروس دانشگاهی آزمودنی ها بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون تحلیل کواریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش، پس از آموزش گروه درمانی شناختی، در میزان افسردگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه آزمون (به ترتیب 80/8 و 01/14) نسبت به قبل از مداخله (به ترتیب برابر با 80/22 و 07/13) و نسبت به گروه کنترل (8/23 و94/12) تفاوت معناداری وجود داشت (001/0= P ) در واقع، تفاوت معناداری بین میانگین افسردگی گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد. به عبارت دیگر، آموزش گروه درمانی به شیوه شناختی با توجه به میانگین افسردگی دانشجویان شاهد و ایثارگر گروه آزمایش نسبت به میانگین دانشجویان گروه گواه، موجب کاهش افسردگی گروه آزمایش شده است. (001/0 P< ). گروه درمانی بر میزان افسردگی دانشجویان پسر و دختر اثر متفاوتی نداشته است.
۱۹۴.

اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش شذت علائم افسردگی و اختلال شخصیت وسواسی-جبری: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی پژوهش مورد منفرد طرحواره درمانی اختلال شخصیت وسواسی- جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۹۷۵
مقدمه: طرحواره درمانی که توسط یانگ و همکارانش به وجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتاً بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های درمان شناختی- رفتاری کلاسیک برای درمان اختلالات منش شناختی بنا شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری و افسردگی در یک مورد مبتلا به شخصیت وسواسی- جبری بود. روش: شرکت کننده این پژوهش یک زن مجرد 32 ساله مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته SCID برای اختلالات محور یک و دو تشخیص داده شد. برای سنجش علائم شخصیت وسواسی- جبری از پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری مارتوکویچ و برای سنجش علائم افسردگی از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B استفاده شد. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و 16 جلسه طرحواره درمانی برای این بیمار اجرا شد. دو جلسه پیگیری، یک ماه و دو ماه بعد از جلسه شانزدهم اجرا گردید. یافته ها: یافته های این پژوهش که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه مداخله در کاهش افسردگی و علائم شخصیت وسواسی شرکت کننده مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه همسو با پژوهش های قبلی نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش علائم افسردگی و شخصیت وسواسی- جبری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری می شود.
۱۹۵.

تاثیر خدمات روانشناختی دورهی بازتوانی بر خودپندارهی منفی، اضطراب، افسردگی وعزت نفس معتادان

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب عزت نفس مرکز اجتماع درمان مدار خدمات روانشناختی خودپندارهی منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۲ تعداد دانلود : ۵۳۲
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر خدمات روانشناختی دورة بازتوانی برخودپندارهی منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان مرکز اجتماع درمان مدار شهرستان اهواز درسال های 87-1386 بود. روش: طرح پژوهشی از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و یک گروه بود. جامعهی آماری این تحقیق کلیهی معتادان خود معرف مرد (50 نفر) بودند که برای درمان درفاصلهی زمانی چهار ماهه در این مرکز پذیرش شدند. نمونهی این پژوهش شامل، 50 نفر از معتادان مرکز یاد شده بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پس از انتخاب گروه نمونه، قبل از ارایهی خدمات روانشناختی، پیش آزمون اجرا شد و پس از طی دورهی چهارماهه در مرکز بازتوانی و ارایهی خدمات روانشناختی، از آن ها پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه خودپندارهی راجرز، اضطراب کتل، افسردگی بک و عزت نفس کوپر اسمیت. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شرکت در مراکز اجتماع درمان مدار و گرفتن خدمات روانشناختی بر کاهش میزان خود پندارهی منفی، افسردگی، اضطراب و افزایش میزان عزت نفس موثر است.
۱۹۶.

ارتباط سطح فعالیت جسمی با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب ورزش فعالیت جسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۷۱
افسردگی، و اضطراب از اختلالات رایج سلامت روانی جوانان و نوجوانان است که در صورت رفع نشدن به بروز مشکلات عمده ای منجر می شود. از طرفی، فعالیت جسمی و ورزش از طریقِ اثرات فیزیولوژیکی و اجتماعی می تواند در کاهش افسردگی و اضطراب مؤثر باشد 213 دختر و 261 پسر به روش تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان شهرستان ساوه انتخاب شدند. سطح فعالیت جسمی با پرسشنامهIPAQ (روایی: قابل قبول، پایایی: 76/0) و میزان افسردگی و اضطراب با پرسشنامه HADS (روایی: قابل قبول، پایایی: 84/0) اندازه گیری شد. برای تعیین ارتباط بین سطح فعالیت جسمی با اضطراب و افسردگی از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و برای تعیین تفاوت گروه های دختر و پسر از نظر سطح فعالیت جسمی، افسردگی و اضطراب از آزمونِ t مستقل (05/0 =α) استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت جسمی با میزان افسردگی در دختران ارتباط معکوس، ولی غیر معنی دار(08/0- =r)، و در پسران ارتباط معکوس و معنی دار(15/0- =r) داشت. همچنین فعالیت جسمی با میزان اضطراب در دختران ارتباط معکوس و غیرمعنی-دار(05/0- =r) و در پسران ارتباط معکوس و معنی دار (14/0- =r)داشت؛ بنابراین، میزان همبستگی به دست آمده در پسران چندان زیاد نیست و در دختران نیز غیرمعنی دار است که علت را می توان کمبود ساعات درس تربیت بدنی در مدارس دانست. به طور کلی، تجزیه و تحلیل داده ها و جمع بندی مبانی نظری و سایرِ تحقیقات بیانگرِ این است که افزایش فعالیت جسمی می تواند موجب کاهش افسردگی و اضطراب دانش آموزان شود.
۱۹۷.

اثربخشی مداخله ی شناختی رفتاری گروهی کوتاه مدت بر افسردگی، اضطراب و تنش بیماران کرونری قلب مزمن: یک آزمایه ی کنترل شده ی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب مداخله تنش بیماری کرونری قلب شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۴۱ تعداد دانلود : ۶۳۲
مقدمه: هدف از مطالعه­ی حاضر تعیین اثربخشی مداخله­ی شناختی­رفتاری گروهی کوتاه­مدت برای بیماری کرونری قلب (CBGI-CHD) بر تنش، افسردگی واضطراب بیماران مبتلا می­باشد. روش­کار: با استفاده از طرح پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه شاهد، بیماران کرونری قلب مزمن به طور تصادفی به یک برنامه­ی مداخله­ی 12 هفته­ای (جلسات 5/2 ساعته) شناختی­رفتاری گروهی (24 نفر) و یا به گروه شاهد (20 نفر) که تنها مراقبت معمول را دریافت می­کردند، وارد شدند. بیماران گروه آزمون به مدت 3 ماه (از اول خرداد تا پایان مرداد 89) تحت برنامه­ی CBGI-CHD در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد قرار گرفتند. نشانه­های افسردگی، اضطراب و تنش بیماران، توسط نسخه­ی­های فارسی پرسش­نامه­های افسردگی بک 2، اضطراب زونگ و خرده مقیاس تنش از مقیاس­های افسردگی، اضطراب و تنش (42-DASS) قبل از مداخله (پیش­آزمون) و بلافاصله بعد از مداخله (پس­آزمون) مورد اندازه­گیری قرار گرفت. یافته­ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد، کاهش معنی­داری در تنش در پس­آزمون داشت (05/0P<). اگر چه مداخله، منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در پس­آزمون شد اما این کاهش، معنی­دار نبود (05/0P<). نتیجه­گیری: برنامهCHD-CBGI می­تواند منجر به کاهش تنش بیماران قلبی شود. اما در خصوص کاهش افسردگی و اضطراب، نیاز به بازبینی در محتوای مداخله و افزایش جلسات درمان افسردگی و اضطراب دارد. تحقیقات بعدی با دوره­های طولانی­مدت پی­گیری به منظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد می­گردد.
۱۹۸.

رابطه ی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی و عوامل جمعیت شناختی با ترس از زایمان در زنان نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب عزت نفس رضایت زایمان ترس نخست زا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۲۵۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
مقدمه: در این مطالعه رابطه­ی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی، عوارض مادری زودرس و عوامل جمعیت­شناختی با ترس از زایمان در زنان نخست­زا بررسی گردید. روش­کار: این مطالعه از نوع همبستگی و روی 100 زن نخست­زا با سن حاملگی کامل( ترم ) که در تابستان و پاییز سال 1389 در بیمارستان ام­البنین (س) مشهد بستری شدند، انجام شد. از مراجعان پس از اخذ رضایت آگاهانه، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش­نامه­های مشخصات جمعیت­شناختی و اجتماعی، پرسش­نامه­ی ترس از زایمان خودساخته­ی پژوهشگر، پرسش­نامه­ی رضایت زناشویی انریچ، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، آزمون اضطراب اشپیل برگر و آزمون افسردگی بک، گردآوری شد. سپس سرنوشت زایمان آن­ها ثبت و اطلاعات حاصل توسط آزمون­های آماری همبستگی پیرسون و رتبه­ای اسپیرمن،یو من­ویتنی با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه­ی 13 تحلیل گردید. یافته­ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 7/3± 54/22 با محدوده­ی سنی36-16 سال بود. بین سطح اضطراب آشکار و پنهان فرد با ترس از زایمان رابطه­ی مستقیم معنی­دار (05/0P<)، بین سطح آگاهی از فرآیند زایمان طبیعی، میزان همکاری در زایمان و نمره­ی آپگار نوزاد با ترس از زایمان، رابطه­ی معکوس و معنی­داری وجود داشت (05/0P<). بین میزان عزت نفس، افسردگی، رضایت زناشویی، سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد و عوارض مادری زودرس با ترس از زایمان، رابطه­ی معنی­داری مشاهده نشد (5/0P>). نتیجه­گیری: ترس از زایمان در زنان نخست­زا با میزان اضطراب آشکار و پنهان آنان ارتباط مستقیم و معنی­داری دارد، اما با سطح آگاهی آنان از فرآیند زایمان طبیعی و میزان همکاری در زمان زایمان و آپگار نوزاد، رابطه­ی معکوسی وجود دارد.
۱۹۹.

اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر میزان بهداشت روان در دختران دارای مشکلات دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب دلبستگی بهداشت روان اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۷۹۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر میزان بهداشت روان (کاهش میزان افسردگی، فزون­اضطرابی و نافرمانی مقابله­ای) دانش­آموزان دارای مشکلات دلبستگی انجام شد. روش­کار: این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پی­گیری با گروه شاهد در سال 1389 انجام شد. نمونه ی هدف این مطالعه 34 نفر بودند که از بین 388 دانش آموز مقاطع دوم و چهارم ابتدایی که بیشترین نمره را در زمینه­ی مشکلات مربوط به دلبستگی و علایم اختلالات رفتاری (افسردگی، فزون­اضطرابی و نافرمانی مقابله­ای) به دست آوردند، انتخاب شدند. ارزیابی با استفاده از پرسش­نامه­ی مشکلات دلبستگی راندولف و فرم بهداشت روان کودکان انتاریو انجام شد. مادران گروه آزمون در 10 جلسه­ی گروهی درمان مبتنی بر دلبستگی شرکت نمودند. گروه شاهد مداخله­ای دریافت نکردند. سپس تاثیر مداخله بر میزان بهداشت روان (کاهش علایم افسردگی، فزون­اضطرابی و نافرمانی مقابله­ای) کودکان هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم­افزار SPSS و به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و به روش تحلیل کوواریانس ارزیابی گردیدند. یافته­ها: میانگین نمرات افسردگی، فزون اضطرابی ونافرمانی مقابله­ای در گروه آزمون در مرحله­ی پس­آزمون (05/0P<) و پی­گیری (05/0P<) نسبت به گروه شاهد به میزان معنی داری پایین­تر بود. مجموع کاهش این علایم توسط آزمودنی­ها در پس­آزمون 72/0 و در پی­گیری سه ماهه 85/0 بود. نتیجه­گیری: درمان مبتنی بر دلبستگی در افزایش بهداشت روان دختران دارای مشکلات دلبستگی موثر بود و پای­بندی مادران به تداوم روش­های درمانی باعث بهبودی بیشتر در مرحله­ی پس­آزمون شد.
۲۰۰.

درد مزمن، خودکارآمدی درد و افکار خودکشی: نقش تعدیل کننده ی خودکارآمدی درد بر رابطه ی بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی خودکارآمدی درد مزمن افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی خودکشی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۲۳۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۵۹
مقدمه: یکی از نتایج زیان­بخش درد مزمن، افزایش قابل ملاحظه­ی افکار و رفتارهای خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه­ی بین افسردگی، خودکارآمدی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت. روش­کار: در این پژوهش توصیفی­همبستگی، در بهار تا تابستان 1389، 264 بیمار مبتلا به درد مزمن به شیوه­ی نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس­های افکار خودکشی، افسردگی و خودکارآمدی را کامل کردند. داده­ها با استفاده از روش­های همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل گردیدند. یافته­ها: همبستگی مثبت و معنی­داری بین افکار خودکشی و افسردگی (01/0P<، 56/0=r) و همبستگی منفی و معنی­داری بین افکار خودکشی و خودکارآمدی (01/0P<، 36/0-=r) وجود داشت. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که خودکارآمدی در رابطه­ی بین افسردگی و افکار خودکشی، نقش تعدیل­کننده را ایفا می­کند. نتیجه­گیری: رابطه­ی معنی­داری بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران درد مزمن وجود دارد و خودکارآمدی می­تواند چنین رابطه­ای را تعدیل کند. بنابراین، آن گروه از برنامه­های درمانی که علاوه بر اعاده­ی خلق بهنجار بیماران، افزایش احساس خودکارآمدی مرتبط با درد را در دستور کار خود قرار می­دهند احتمالا قادر هستند در کاهش شدت افکار خودکشی بیماران مبتلا به درد مزمن عملکرد موثرتری داشته باشند.