مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: مداخلات روان شناختی می تواند به واسطه بهبود وضعیت روانی، اجتماعی و خانوادگی سهم به سزایی در کاهش علایم بیماران مبتلا به سرگیجه ی روان تنی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بوده است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه درسال 1390 در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه اصفهان انجام شده است. نمونه شامل 28 بیمار زن مبتلا به سرگیجه روان تنی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (14 نفر) و گواه (14نفر) گمارده شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه DASS (مقیاس اضطراب استرس افسردگی) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. مداخله ی شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه ی2ساعته و به مدت5/2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات اضطراب، استرس و افسردگی در گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه گواه در دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش پیدا کرد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثر بخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بود.
روایی و پایایی پرسش نامه اضطراب ایدز در جمعیت دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که سطح اضطراب افراد می تواند بر عکس العمل آنان در مواجهه با فرد آلوده به ایدز، تمایل به کسب اطلاعات بیشتر در مورد ایدز و تلاش شخصی برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض ایدز مؤثر باشد، پژوهش حاضر با هدف روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه ابعاد اضطراب ایدزMultidimensional AIDS Anxiety Questionnaire (MAAQ-P) در جمعیت دانشجویان ایرانی طراحی گردید.
مواد و روش ها: بعد از تأیید روایی صوری و محتوا به منظور روان سنجی این ابزار617 نفر از دانشجویان دانشگاه های غیر علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و نسخه فارسی پرسشنامه (MAAQ) را تکمیل نمودند. ارزیابی پایایی و روایی سازه به ترتیب با کمک آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 و لیزرل نسخه8/8 صورت گرفت.
یافته ها: پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 95/0 تایید شد همچنین آلفای کرونباخ برای ابعاد پرسشنامه به ترتیب زیر: نگرانی شناختی91/0=α، برانگیختگی فیزیولوژیک86/0=α، مهار جنسی 75/0=α، خودداری از بحث در مورد ایدز82/0=α وترس از ایدز70/0=α محاسبه گردید. بر اساس تحلیل عاملی این پنج بعد 5/57 درصد واریانس کل را تبیین کردند و تأیید شدند. دامنه ی ضریب اعتبار بازآزمایی یک ماه بعد بر روی40 نفر از دانشجویان بین 65/0 تا 96/0 بود (001/0(p<که، حاکی از پایایی پرسشنامه (MAAQ-P) در طول زمان می باشد.
نتیجه گیری: یافته های این بررسی نشان داد نسخه فارسی پرسشنامه (MAAQ) از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار است و می تواند با هدف بررسی میزان و تغییرات سطح اضطراب ایدز افراد، مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه عملکرد خانواده در بیماران روانی با تشخیص های متفاوت بستری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : عملکرد خانواده معیار پیش بینی-کننده مناسبی برای سلامت روانی است ، لذا با توجه به اهمیت نقش خانواده این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه عملکرد خانواده در بیماران روانی بستری دربیمارستان هاجر شهرکرد ، سال 1388انجام شد .
مواد و روشها : پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است ، تعداد نمونه 150 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی ، دوقطبی و افسردگی اساسی ( تشخیص بر پایه ملاکهای تشخیصی DSM IV-TR توسط روانپزشک مربوطه ) که در حال حاضر در بخشهای روانپزشکی بیمارستان هاجر بستری بودند با روش نمونه گیری آسان و در دسترس و بصورت مقطعی(از اردیبهشت ماه 1388 تا اسفند 1388) انتخاب گردیدند، اطلاعات به وسیله پرسشنامه عملکرد خانواده FDA) ) از طریق مصاحبه با همراه بیمار جمع آوری شد . آنالیز اطلاعات از طریق نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آنالیز واریانس و کروسکال والیس ) انجام گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان داده است بین میانگین نمره عملکرد خانواده بیماران افسرده ، دو قطبی و اختلالات اضطرابی تفاوت معنی داری وجود دارد که این تفاوت نمره در بیماران دو قطبی و اختلالات اضطرابی بیشتر مشهود است همچنین بیشترین مشکل عملکرد خانواده در حیطه نقشها ، آمیزش عاطفی و کارکرد کلی بود( 05 / ≥p ).
نتیجه گیری : نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که اختلالات اضطرابی ، بیماران افسرده و دو قطبی با اختلال در بسیاری از ابعاد کارکرد خانواده مواجه هستند که بر نقش نظام خانواده در بروز بیماریهای روانی صحه میگذارد. بنابراین بهتر است علاوه بر درمان بیماران ، مراقبان و اعضای خانواده فرد بیمار را نیز برای شرکت در برنامه های آموزشی مرتبط، تشویق کرد. همچنین آموزش خانواده ها در جهت بروز عملکرد مطلوب توصیه میشود .
تاثیر خودگویی بر میزان اضطراب امتحان دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تمرکز بر موفقیت در امتحانات پایان دوره بسیار مهم تلقی می شود و افزایش فشار روحی و روانی برای کسب موفقیت منجر به بروز اضطراب در زمان حضور در امتحان می شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر خودگویی مثبت بر میزان اضطراب امتحان دانشجویان پرستاری به انجام رسید.
روش ها: این مطالعه نیمه تجربی در جامعه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. 30 نفر از دانشجویان ورودی 1387 که بین هر دو امتحان خود 3 روز فرجه داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند برای مطالعه انتخاب و به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه اضطراب امتحان TAI بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 18 و آزمون های من- ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله در گروه آزمون 3/1±4/43 و در گروه شاهد 6/1±2/44 بود (05/0p). اختلاف میانگین نمره اضطراب در گروه آزمون قبل و بعد از مداخله معنی دار بود (001/0>p) ولی در گروه شاهد معنی دار نبود (05/0
نتیجه گیری: به کارگیری روش خودگویی مثبت می تواند باعث کاهش اضطراب امتحان در دانشجویان شود.
تاثیر آموزش تزریقات با استفاده از بیمارنما بر میزان یادگیری و اضطراب دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: محدودیت های آموزش بر بالین بیمار، نیاز به بازنگری روش های آموزشی را بیشتر نموده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش روش های مختلف تزریقات به روش شبیه سازی با بیمارنما بر میزان یادگیری و اضطراب دانشجویان گروه پزشکی انجام شد.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی در 179 دانشجوی دارای واحد تزریقات گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1389 که به روش سرشماری انتخاب شدند انجام شد. از پرسش نامه جمعیت شناختی، آزمون اضطراب سنج بِک و چک لیست عملکرد تزریقات برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پس از ارایه دروس نظری و عملی برای کل نمونه ها، دانشجویان به صورت تصادفی به دو گروه 87نفری شاهد و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش اضافی با بیمارنما قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 و آزمون های T مستقل و همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین میزان مهارت انجام تزریقات در گروه آزمایش 7/4±4/72 و در گروه شاهد 1/6±1/58 بود (0001/0>p). میانگین میزان اضطراب در زمان انجام تزریقات در گروه آزمایش 9/2±3/9 و در گروه شاهد 3/7±8/16 بود (0001/0>p) . با افزایش میزان یادگیری در گروه آزمایش، میزان رضایت مندی نیز به طور معنی داری بیشتر شد.
نتیجه گیری: روش آموزش تزریقات به صورت تلفیقی با بیمارنما علاوه بر افزایش میانگین یادگیری و کاهش اضطراب حین انجام انواع تزریقات، میزان رضایت مندی دانشجویان گروه های مختلف پزشکی را افزایش می دهد.
رابطه بین استنباط دانش آموزان از نگرش والدین به ریاضیات و متغیرهای فردی با نمره درس ریاضیات در دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از درسهایی که دانشآموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آنها می انجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین استنباط دانشآموزان از نگرش والدین به ریاضیات و متغیرهای فردی (انگیزش، اضطراب ریاضیات و اعتماد به نفس) با نمره درس ریاضیات در دانشآموزان سوم راهنمایی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد مطالعه، دانشآموزان سال سوم دوره راهنمایی مدارس دخترانه و پسرانه شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش 380 نفر از دانشآموزان دختر و پسر سال سوم راهنمایی نواحی 1، 2 و 3 شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای، انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمعآوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه های استنباط از نگرش پدر و مادر به ریاضیات، اضطراب ریاضیات، انگیزه ریاضی، و اعتماد به نفس ریاضی(فنما و شرمن، 1976) استفاده شد. متغیر ملاک هم عملکرد تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضیات بود که به وسیله نمره ریاضی آنها در امتحان نیمسال اول سنجیده شد. نتایج نشان داد که در گام سوم 9/42 درصد واریانس متغیر عملکرد ریاضیات توسط سه متغیر اعتماد به نفس، نگرش مادر و نگرش پدر بطور معناداری پیشبینی شده است(03/0 sig= ).
تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
اضطراب و افسردگی در زنان جوان وابسته به مواد در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حدود 10 درصد معتادان کشور، زن هستند. از مباحث مهم در بررسی وابستگی زنان به مواد، اختلالات روانی از جمله اضطراب و افسردگی است که عامل موثر در گرایش زنان به سمت وابستگی به مواد است و میتواند پیامد وابستگی نیز باشد. این مطالعه با هدف بررسی اضطراب و افسردگی در زنان جوان با وابستگی به مواد در شهر مشهد انجام شده است.
روشکار: این مطالعهی مورد-شاهدی روی 236 زن 25-16 ساله در سه گروه زنان وابسته به مواد آسیبپذیر، زنان وابسته به مواد فاقد آسیبپذیری و شاهد منتخب به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی در سال 1390 با رضایت آگاهانه انجام شد. اطلاعات کسب شده شامل ویژگیهای جمعیتشناختی، اقتصادی-اجتماعی و اضطراب و افسردگی بر اساس پرسشنامهی بک توسط نرمافزار SPSS تحلیل شد. برای توصیف آزمودنیها از آمار توصیفی و برای مقایسه از آزمونهای پارامتریک (آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس) و غیر پارامتریک (من-ویتنی و کروسکال-والیس) استفاده شده است.
یافتهها: وجود اضطراب و شدت آن در افراد وابسته به مواد (آسیبپذیر و فاقد آسیبپذیری) به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد (0.001>P) ولی بین دو گروه وابسته به مواد، معنیدار نبود (0.05=P). وجود افسردگی و شدت آن در دو گروه وابسته به مواد به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد (0.001>P) ولی بین دو گروه وابسته به مواد معنیدار نبود (0.07=P).
نتیجهگیری: بین وابستگی به مواد با سطح اضطراب و افسردگی، شدت اضطراب و افسردگی و آسیب پذیری در زنان رابطهی معنیداری وجود دارد.
تأثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش: جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به ام اس در شهر بندرعباس بود. در یک طرح نیمه آزمایشی،54 شرکت کننده به صورت در دسترس از بیماران انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و گواه تقسیم شدند. ارزیابی روانی شامل مصاحبه با دو روانشناسی بالینی و تکمیل پرسشنامه های استرس، اضطراب و افسردگی و اختلال شناختی بود. شاخص های اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی در سه مقطع قبل از جلسات مداخله، بعد از مداخله و دو ماه بعد از پایان جلسات مداخله گردآوری شدند. داده ها به کمک آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که شاخص های اضطراب و افسردگی پس از مداخله به شیوه شناختی- رفتاری و در دوره پیگیری به طور معناداری کاهش یافتند. به علاوه، عملکرد شناختی بیماران نیز پس از مداخله بهبود معناداری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی در بیماران مولتیپل اسکلروز می باشد، لذا توجه جدی به درمان های روان شناختی در این بیماران مفید به نظر می رسد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری گروهی بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب می باشد.
روش: در یک طرح شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 27 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر؛ 8 نفر دختر و 5 نفر پسر) و یا کنترل (14 نفر؛ 8 نفر دختر و 6 نفر پسر) گماشته شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری را دریافت داشت. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس پاسخ نشخوارگونه را به عنوان ابزارهای پژوهش، درسه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکووا نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری اثر معنی داری بر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دارد. نتایج به دست آمده، در مرحله پیگیری 2 ماهه نیزحفظ شده بودند.
نتیجه گیری: درمان کوتاه مدت فعال سازی رفتاری در بهبود علایم افسردگی و اضطراب و نیز کاهش نشخوار فکری در دانشجویان تأثیر قابل توجهی دارد.
اثربخشی درمان فراشناختی در بیماران اختلال تنیدگی پس از سانحه: مورد پژوهی سه بیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب در بیماران دارای اختلال تنیدگی پس از سانحه، با استفاده از طرح مطالعه موردی است.
روش: در یک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام شد. سه بیمار سرپایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، پیش از درمان، حین درمان و پس از درمان با استفاده از مقیاس تأثیر رویداد- ویرایش شده، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این درمان به کاهش نشانه های اختلال، کاهش اضطراب و افسردگی، ناراحتی کلی منجر شد. رویکرد درمانی مبتنی بر مدل فراشناختی در درمان اختلال تنیدگی پس از سانحه مؤثر است.
نتیجه گیری: نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناختی در فرهنگی متفاوت از فرهنگ اولیه سازنده این پروتکل درمانی بود. هر چند که این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافته های پژوهش حاضر دلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به فراشناخت است. در نهایت، می توان گفت که این روش درمانی، رضایت بخش بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شده ای در جهت رسیدن به یک نتیجه قطعی لازم است.
سطوح کلسترول و علائم اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه علائم اختلالات اضطرابی در سطوح متفاوت کلسترول به انجام رسیده است.
روش: این پژوهش از نوع مطالعات علی – مقایسهای بود. مبتنی بر اهداف ترسیم شده، از میان افراد مبتلا به کلسترول (TC) بالا و پایین مراجعهکننده به آزمایشگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی، تعداد 100 نفر (50 نفر در هر گروه با میانگین سنی 55- 35 ساله) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه SCL-90-R استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین گروههای مورد مطالعه از نظر علائم اضطراب تفاوت معنیدار وجود دارد. علاوه بر این، تحلیلهای تکمیلی نشان داد که نشانههای ترس مرضی، وسواس - اجبار، اضطراب در افراد دارای کلسترول بالا نسبت به افراد دارای کلسترول پایین بیشتر است.
نتیجهگیری: اختلالات روانی و بیماریهای جسمانی با هم در ارتباطند. پاتوفیزیولوژی اختلالات روانی ممکن است با تغییرات عوامل بیولوژیکی در ارتباط باشد. در بررسی رابطة بین سطوح سرمی کلسترول و علائم اختلالات روانی، شواهد پژوهشی نشان میدهند که افراد دارای اختلالات جسمانی غالباً نشانههایی از سایکوپاتولوژی مربوط را دارا هستند. از اینرو، یافتهها حاکی از آن است که سطوح بالای کلسترول ممکن است با علائم اضطراب و تنش در افراد همراه باشد.
مقایسه مکانیسم های دفاعی در بیماران مبتلا به افسردگی، اختلال های اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه مکانیسم های دفاعی بیماران مبتلا به افسردگی و اختلال های اضطرابی و افراد عادی بود. تعداد 224 نفر (87 افسرده، 64 مضطرب، 73 عادی) از مبتلایان و جمعیت عمومی به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. علاوه بر تشخیص روانپزشکی نوع اختلال، از شرکت کنندگان خواسته شد تا پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که مکانیسم های رشدنایافته، دفاع های غالب افراد مبتلا به افسردگی؛ مکانیسم های نورتیک، دفاع های غالب افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی؛ و مکانیسم های رشدیافته، دفاع های غالب افراد عادی بود. مقایسه سبک های دفاعی بیماران و افراد عادی، احتمال تاثیرگذاری دفاع های ناکارآمد نورتیک و رشدنایافته بر شکل گیری و یا تداوم افسردگی و اختلال های اضطرابی را تایید می کند.
تاثیر اضطراب رقابتی و پیچیدگی تکلیف بر زمان واکنش کاوش، تلاش ذهنی و عملکرد بازیکنان تنیس روی میز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اضطراب رقابتی و پیچیدگی تکلیف بر زمان واکنش کاوش، تلاش ذهنی و عملکرد بازیکنان تنیس روی میز بود.
16 نفر از بازیکنان تنیس روی میز با استفاده از تکالیف تنیس روی میز، در دو سطح اضطراب و پیچیدگی بالا و پایین مورد بررسی قرار گرفتند. اضطراب رقابتی افراد از طریق روشهای متداول نظیر رتبه بندی و جایزه مورد دستکاری قرار گرفت. میزان اثربخشی از طریق دقت ضربات در برخورد به اهداف از قبل تعیین شده مورد بررسی قرار گرفت و دو متغیر میزان تلاش ذهنی و زمان واکنش کاوش به منظور اندازه گیری کارایی پردازش مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه های مکرر با دو عامل درون گروهی اضطراب و پیچیدگی تکلیف برای هر کدام از متغیرها به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج حاکی از عدم وجود تفاوت معنی دار در اثربخشی عملکرد افراد در شرایط اضطراب بالا و پایین در هر دو تکلیف با پیچیدگی بالا و پایین بود (05/0 > P ) . تفاوت معنی داری بین زمان واکنش افراد در شرایط اضطراب بالا و پایین در هر دو تکلیف یافت شد که بر اساس آن با افزایش اضطراب زمان واکنش کاوش افراد افزایش می یافت(05/0 < P ). در صورتیکه افزایش معنی دار تلاش ذهنی در شرایط اضطراب بالا تنها در تکلیف با پیچیدگی پایین مشاهده گردید. بطور کلی نتایج از فرضیه کارایی پردازش در این تحقیق حمایت نمودند.
تأثیر اضطراب قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی بر کنترل تعادل در افراد ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثر اضطراب در موقعیت قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی بر کنترل تعادل افراد ورزشکار و غیر ورزشکار بود. تعداد 48 نفر (24 ورزشکار و 24 غیرورزشکار، با میانگین سنی±27/22 سال، به صورت داوطلبانه در دسترس روی دستگاه صفحه نیرو ایستادند. به-منظور ایجاد اضطراب، صوتی با شدت 80 دسی بل به صورت قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی، با ترتیب متوازن، از طریق گوشی به هردو گوش افراد پخش شد. سطح اضطراب به وسیله دستگاه قابل حمل سنجش هدایت الکتریکی پوست ثبت شد. تعادل، ناحیه نوسان و واریانس توزیع موقعیت نقاط مرکز فشار در راستای محورهای مختصات افقی و عمودی اندازه گیری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه تحلیل شد. یافته های پژوهش افزایش معناداری را در ناحیه نوسان بر اثر هر دو نوع اضطراب قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی در گروه غیرورزشکاران نشان داد اما در گروه ورزشکاران افزایش معنادار نبود. بر پایه یافته های پژوهش، اضطراب بر میزان نوسانات بدن اثرگذار است و این اثر بر غیر ورزشکاران بیشتر است.
پیش بینی سطح کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بر اساس متغیرهای روان شناختی مثبت و آسیب شناسی روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: بیماران تحت همودیالیز مشکلات مختلفی را در ارتباط با عوارض بیماری مانند مشکلات جسمانی، اقتصادی، اجتماعی و واکنش های عاطفی تجربه می کنند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین متغیرهای روان شناختی مثبت (امید و معنویت)،آسیب شناسی روانی (استرس، افسردگی، اضطراب) و کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بود.
مواد روش ها: این پژوهش یک پژوهش توصیفی (همبستگی) است که روی 96 نفر از بیماران همودیالیز مراجعه کننده به بیمارستان حضرت علی اصغر )ع) اصفهان در سال 1391 انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دموگرافیک، کیفیت زندگی (SF-36)، مقیاس سنجش اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-42)، امید به زندگی (اشنایدر) و مقیاس معنویت ""پولوتزین و الیسون"" استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS- 16 با روش های تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد، بین کیفیت زندگی با معنویت و امید بیماران همودیالیز رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد (001/0p<)، بین کیفیت زندگی با افسردگی، اضطراب، استرس بیماران همودیالیز رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد (001/0p< ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه دلالت بر ارتباط مستقیم بین ویژگی های مثبت نظیر امید و معنویت از یک سو و متغیرهای آسیب شناسی روانی با کیفیت زندگی بیماران همودیالیز دارد. این ارتباط به گونه ای است که می توان کیفیت زندگی بیماران همودیالیز را توسط متغیرهای مثبت معنویت و امید و متغیرهای پاتولوژیک افسردگی، اضطراب و استرس پیش بینی نمود.
بررسی رابطه اختلال کارکرد فیزیکی با شدت خستگی، علائم روانی و شاخص توده بدنی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک اختلال عصب شناختی مزمن است که شیوع آن در زنان بیش از مردان می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط اختلال در کارکرد فیزیکی (به عنوان متغیر ملاک) با خستگی، علایم روانی و شاخص توده بدنی (به عنوان متغیرهای پیش بین) زنان مبتلا به این بیماری می باشد.
مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی 114 بیمار به شیوه پیاپی نمونه گیری شده و توسط سیاهه متغیر های جمعیت شناختی، بعد فیزیکی پرسش نامه زمینه یابی سلامت، مقیاس شدت خستگی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و شاخص توده بدنی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاکی از همبستگی قوی و معنی دار کارکرد فیزیکی با متغیرهای خستگی، افسردگی، اضطراب و استرس داشت (0001/0>P). در این میان شاخص توده بدنی از کمترین ضریب همبستگی در ارتباط با کارکرد فیزیکی برخوردار بود (05/0P<). یافته های حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که واریانس کل تمام متغیرهای پژوهش در گام نهایی 58/0 (2R) می باشد (0001/0P<؛20/18 F=). به علاوه واریانس افزوده انحصاری در این گام بعد از کنترل متغیرهایی نظیر سن، تحصیلات و طول مدت بیماری، 39/0 محاسبه گردید.هم چنین در گام نهایی متغیرهای خستگی (0001/0P< ؛ 25/0- =β) و اضطراب (0001/0P< ؛ 44/0- =β) به طور معنی داری توانستند اختلال در کارکرد فیزیکی زنان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که خستگی و اضطراب می توانند در ایجاد اختلال در کارکرد فیزیکی زنان تأثیرگذار باشند. از همین رو غربالگری زنان دچار این علایم و اجرای درمان های مناسب توصیه می شود.
بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک بر کاهش اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک بر کاهش اضطراب در مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره و خدمات روان شناسی در شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: تعداد 18 نفر از مراجعه کنندگان مرد با میانگین سنی 44/34 بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و قبل و بعد از اجرای پژوهش با آزمون اضطراب کتل (1958) بررسی شدند. معیار انتخاب افراد عبارت از نمره اضطراب بالای 35 در مقیاس بود. تعداد جلسات نوروفیدبک 15 جلسه نیم ساعته بود.
یافته ها: داده های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش نوروفیدبک بر کاهش اضطراب مؤثر است (001/0> P). به عبارتی 70 درصد از تغییرات اضطراب آزمودنی ها به وسیله نوروفیدبک بوده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نوروفیدبک توانست اضطراب شرکت کنندگان در پژوهش را به طور معنی داری کاهش دهد. بدین صورت که تغییرات دامنه برانگیختگی آزمودنی ها در نقاط FP1-T3 و هم چنین تقویت دامنه SMR در نقطه CZ موجب تغییرات معنی دار در سطح اضطراب آزمودنی های پژوهش گردید.
تاثیر آموزش احیای قلبی- ریوی مبتنی بر مدل تثبیت موقعیت بر افسردگی، اضطراب و استرس پرستاران بخش مراقبت ویژه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پرستاران از جمله گروه های ارایه دهنده مراقبت هستند که در معرض استرس، اضطراب و افسردگی قرار می گیرند و استرس، افسردگی و اضطراب از مشکلات رایج آنهاست . هدف این مطالعه، بررسی تاثیر آموزش احیای قلبی- ریوی بر میزان افسردگی، اضطراب و استرس پرستاران بخش های ویژه، مبتنی بر مدل تثبیت موقعیت بود.
روش ها: این مطالعه به روش نیمه تجربی در سال 1391 انجام شد. جامعه آماری، همه پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستان منتخب شهر تهران بودند که از بین آنها تعداد 30 پرستار به شیوه نمونه گیری تصادفی و بر اساس فرمول آلتمن انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و فرم کوتاه پرسش نامه افسردگی، اضطراب و استرس بود . به این منظور، قبل و بعد از آموزش احیای قلبی- ریوی مبتنی بر مدل تثبیت موقعیت، میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس پرستاران مقایسه شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 15 و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافته ها: میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس پرستاران، قبل و بعد از آموزش دارای تفاوت معنی دار بود (0001/0>p). بین وجود افسردگی، اضطراب و استرس در افراد با ویژگی های فردی آنان رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: آموزش احیای قلبی- ریوی مبتنی بر مدل تثبیت موقعیت برای پرستاران در بخش های ویژه موجب کاهش استرس، اضطراب و افسردگی شده و به دنبال آن تثبیت موقعیت که همان مراقبت در بخش ویژه است، تقویت می شود .
اثر بخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان اختلالات خلقی و اضطرابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس بود. روش: در این مطالعه که یک کار شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود، نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از زنان مراجعه کننده به انجمن ام اس اصفهان انتخاب شد که از میان آنها تعداد 20 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، به منظور سنجش میزان اضطراب و افسردگی، از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و برای سنجش اجتناب تجربه ای، از پرسشنامه پذیرش و عمل استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجدداً اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات اضطراب و افسردگی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است و این کاهش در مدت پیگیری یک ماه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان گروهی پذیرش و تعهد بر درمان اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به ام اس مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بیماری ام اس و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد.