مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن بررسی میزان بروز و ماهیت تبعیض جنسیّتی، رابطه تبعیض جنسیّتی ادراک شده توسط زنان و میزان افسردگی، اضطراب و استرس در آن ها را بررسی کرد. نمونه ای متشکل از 103 زن به تصادف انتخاب شده و پرسشنامه های SSE (رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی) و مقیاس21-DASS را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین نمرات تبعیض جنسیّتی ادراک شده، همچنین نمرات تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی و افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی معنادار مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تبعیض جنسیّتی به خصوص تجربه های تبعیض آمیز مربوط به طول زندگی، نقش مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس زنان شرکت کننده دارد. یافته های پژوهش حاضر همسو با نتایج سایر پژوهش ها نشان داد که تبعیض جنسیّتی به عنوان یک منبع استرس و اضطرابِ مختص زنان به صورت شایع در جامعه وجود دارد. با توجه به تأثیر نامطلوب تجربه های تبعیض آمیز جنسیّتی بر سلامت روان زنان، لازم است ضمن آگاه کردن زنان از میزان شیوع این رویدادها در زندگیشان، آموزش هایی در سطح گسترده و درازمدت برای کاهش تصوراتقالبی آسیب رسان ارائه شود. همچنین پیشنهاد می شود در حیطه بهداشت روانی اقداماتی در جهت به کار گیری روش های مقابله ای کارآمد توسط زنان و در نتیجه کاهش یافتن این تجربه ها اجرا شود.
عوامل روان شناختی مؤثر بر عملکرد ورزشی جودوکاران استان آذربایجان شرقی: مطالعه بر اساس مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش خودگویی، کمال گرایی، اضطراب و سبک های مقابله ای در عملکرد ورزشی جودوکاران استان آذربایجان شرقی است. جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه جودوکاران رده سنی جوان و بزرگ سال استان آذربایجان شرقی تشکیل می دادند که از میان آن ها 162 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب حالت رقابتی (CSAI)، پرسشنامه خودگویی (S-TQ)، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی و پرسشنامه شیوه های مقابله ای بیلینگز و موس استفاده شد. برای تحلیل داده ها از SPSS-20 و AMOS-20 و برای برازش الگوی پیشنهادی از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. مقادیر برخی شاخص های برازندگی نشان داد الگو نیاز به بهبود دارد که بدین منظور چندین مسیر غیرمعنی دار حذف و چند مسیر جدید به مدل افزوده شد و الگوی نهایی با توجه به شاخص های برازندگی و شاخص مجذور کای برازش خوبی داشت. نتایج نشان می دهد کمال گرایی مثبت بیشترین اثر مستقیم و اثر کلی و خودگویی شناختی بیشترین اثر غیرمستقیم را بر عملکرد ورزشی جودوکاران دارد.
اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر اضطراب زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر واقعیت درمانی گروهی بر اضطراب بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زنان شرکت کننده در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش در دسترس همراه با تصادفی ساده بود. ابتدا پرسشنامه اضطراب بک، در میان 70 نفر از زنان دارای مشکلات روانی و جسمانی حاد، به صورت در دسترس، اجرا شد. افراد با نمره بالاتری شناسایی و تعداد 24 نفر از آن ها به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس این تعداد در دو گروه 12 نفری (آزمایش و گواه) به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی شرکت داده شدند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه درمانی را دریافت نکردند. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی به طور معناداری (001/0>p ) به کاهش اضطراب زنان منجر شده است.
بررسی تأثیر برنامه ی آموزش روان گروهی بر میزان استرس و اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان در سال 92
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا مطالعه ای باهدف تأثیر برنامه آموزش روان گروهی بر استرس و اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام دهد . این پژوهش مطالعه ای از نوع مداخله ای دو گروهی و سه مرحله ای بوده که پژوهشگردر سال 1392 به منظور دستیابی به اهداف پژوهش به مدیریت درمانگاه داخلی اعصاب (مرکز درمانگاه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بیمارستان الزهرا (س)) درشهر اصفهان مراجعه و نمونه ها به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. نتایج آزمون آماری t مستقل نشان داد که در میانگین نمره استرس و اضطراب خانواده ها بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله، کاهش معنادار در گروه آزمون، نسبت به گروه کنترل وجود دارد. نتایج آزمون آنالیز واریانس با مشاهدات تکراری نیز کاهش معنادار در میانگین نمره استرس و اضطراب را در گروه آزمون را نشان داد ( P<0.001 ) . با توجه به یافته ها، مؤثر بودن برنامه آموزش روان گروهی در پیشگیری از افزایش استرس واضطراب و بهبود آن در خانواده های دارای فرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مشاهده می گردد .
مقایسه پردازش فراشناختی دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تحقیقات سال های اخیر نشان داده است که سوگیری توجه، نقش مهمی در سبب شناسی و تداوم اختلالات اضطرابی ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی پردازش فراشناختی (وجود یا عدم سوگیری توجه) نسبت به محرک های مرتبط با خشم و شادی در افراد عادی و افراد دچار اضطراب اجتماعی، با استفاده از روشی جدید تحت عنوان آزمون دات پروب بود.
روش ها: این پژوهش علّی- مقایسه ای در سال 1393 انجام شد. جامعه پژوهش، دانشجویان عادی دانشگاه فردوسی مشهد و افراد مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی دانشگاه بودند که نهایتاً از بین آنان ۳۶ نفر (۱۸ نفر دچار اضطراب اجتماعی و ۱۸ نفر عادی) به صورت دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه هراس اجتماعی (SPIN) و آزمون دات پروب استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون آماری T مستقل انجام شد.
یافته ها: میانگین زمان واکنش به واژگان محرک خشم در افراد دارای اضطراب اجتماعی به طور معنی داری از افراد عادی کمتر بود (01/0>p). اما بین زمان واکنش به واژگان محرک شادی در افراد دارای اضطراب اجتماعی و افراد عادی تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05<p).
نتیجه گیری: با استفاده از درمان های فراشناختی برای اصلاح ساختار پردازش فراشناختی می توان افراد دچار اضطراب اجتماعی را درمان نمود.
اثربخشی ترکیب آموزش مدیریت استرس و معنویت درمانی بر فشارخون، اضطراب و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فشار خون بالا یکی از بیماری های مزمنی است که به علت تأثیر بر سایر اختلالات و افزایش مرگ و میر در زندگی بشر، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر آموزش مدیریت استرس و معنویت درمانی بر فشارخون، اضطراب و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون بالا بود. روش: طرح پژوهش حاضر شبه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون بالای تحت پوشش مراکز بهداشتی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای انتخاب افراد از شیوه نمونه گیری در دسترس استفاده شد.کلیه افراد، دارای اضطراب بالا و کیفیت زندگی پایین بودند.برای سنجش اضطراب، کیفیت زندگی و فشارخون، به ترتیب از پرسشنامه های اضطراب، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و دستگاه فشارسنج عقربه ای استفاده شد. افراد در گروه آزمایشی علاوه بر درمان دارویی، ترکیب آموزش مدیریت استرس با معنویت درمانی را نیز دریافت کردند اما افراد گروه کنترل تنها درمان دارویی را دریافت نمودند. فشارخون، اضطراب و کیفیت زندگی افراد قبل و بعد از آموزش، اندازه گیری و ثبت شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت استرس همراه با معنویت درمانی، در پس آزمون باعث کاهش نمرات اضطراب، فشار خون سیستولیک و افزایش کیفیت زندگی بیماران شده است؛ اما تأثیر معناداری بر فشار خون دیاستولیک نداشته است. نتیجه گیری: اعمال مدیریت استرس به همراه معنویت درمانی می تواند به منزله یک روش مداخله ای مفید در بهبود اضطراب،کیفیت زندگی و فشارخون بیماران مبتلا به فشارخون بالا به کار رود.
أنواع البدیع فی العصر المملوکی (عددها و تقسیم بعض أنواعها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ربما کان من أصعب الأمور على دارس علم البلاغه فی العصر المملوکی، أن یستطیع حصر أنواع «البدیع» الذی کان سمه ممیزه للذوق الأدبی فی هذا العصر.
ویبدو أن أصحاب البدی ع اختلف وا فی عددها وفی أنواعها وفی تس میات ها، ولم یتفقوا على أهمیتها ودوره ا فی العملیه الإبداعیه. لذلک یقوم هذا البحث بمحاوله فهم أسباب هذا الاضطراب من خلال مقارنه بین أهم الکتب التی تناولت هذا الموضوع، کذلک یعرض لأهم الأن واع البیانیه والبدیع یه التی تعرضت للتقس یم والتفریع مما جعل الإلمام بها أمراَ فی غایه الصعوبه.
ترکیب ابعاد دلبستگی همسران و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ی دلبستگی بزرگسالان، نظریه ی مهمی برای روابط همسران و رضایت زناشویی آنان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رضایت زناشویی همسران با توجه به ابعاد اضطراب و اجتناب دلبستگی آنان بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش همبستگی، زوج های شهر اصفهان در سال 1391 بودند که در همایش های خانوادگی و برنامه های آموزشی و تربیتی فرهنگ سراهای این شهر شرکت نموده و حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته و در یک سال اخیر با رویدادهای تنش زا در زندگی مشترک مواجه نشده بودند. 242 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شاخص رضایت زناشویی (CSI) و پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS-18 و به کمک تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره و مدل معادله ی ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: از نظر رضایت زناشویی هر دو همسر، چهار گروه همسران زن ناراضی، همسران درمانده، همسران راضی، و همسران سرزنده مشخص شدند که از نظر رضایت زناشویی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند (001/0>P). هم چنین گروه های چهارگانه ی همسران از نظر اضطراب (001/0>P) و اجتناب (001/0>P) دلبستگی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بررسی بر اساس مدل وابستگی متقابل خود-شریک، اثر خود و اثر همسر بر رضایت زناشویی زن و شوهر، مشخص نمود که هم در زن و هم در شوهر، ابعاد دلبستگی، رضایت زناشویی را کاهش می دهد (05/0>P). هم چنین اجتناب دلبستگی همسر بر کاهش رضایت زناشویی فرد، تاثیر دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس سبک دلبستگی همسران می توان رضایت زناشویی آن ها را پیش بینی نمود. هم چنین رضایت زناشویی تحت تاثیر سیستم دلبستگی خود و همسر است.
اثرات قلبی بازتوانی ورزشی بر کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اثرات مفید تمرین ورزشی در انواع اختلالات قلبی ثبت شده است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات ورزش در یک برنامه ی بازتوانی ورزشی بر کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ارجاع شده برای بازتوانی قلبی طراحی شده است.
روش کار: دراین کارآزمایی بالینی 65 بیمار با سن 70-50 سال مبتلا به نارسایی قلبی از بین بیماران مراجعه کننده به پژوهشکده ی بازتوانی قلب و عروق اصفهان در سال 1391 به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (33 نفر) و شاهد (32 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمون در یک برنامه ی 8 هفته ای تمرین هوازی نظارت شده، به مدت 45-30 دقیقه در هر جلسه، 3 روز در هفته در روزهای متناوب (8 هفته)شرکت کردند، در حالی که افراد گروه شاهد، مراقبت های پزشکی استاندارد را دریافت و در طول این دوره در هیچ برنامه ی ورزشی منظم شرکت نداشتند. در آغاز و پایان برنامه ی توان بخشی ورزش،
آزمون های افسردگی و اضطراب بک و فرم کوتاه (36 سئوالی) پرسش نامه ی کیفیت زندگی برای ارزیابی افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی انجام شد.
یافته ها: نمره ی کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی در گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد بهبود معنی داری نشان داد (001/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد به کارگیری یک برنامه ی بازتوانی ورزشی مناسب به بهبود وضعیت روانی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کمک خواهد کرد.
مقایسه ی افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس در زندانیان بندهای مشاوره و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محیط زندان به صورت بالقوه یک عامل تنش زای مهم در ایجاد یا تشدید مشکلات روانی محسوب می گردد لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های بهداشت روانی در زندانیان بندهای مشاوره و عادی زندان مرکزی مشهد انجام شده است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی شامل تمام زندانیان بندهای عادی و مشاوره ی زندان مرکزی مشهد در سال 1391 بود که از این بین تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و تعداد برابر از بندهای عادی و مشاوره، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ویراست دوم افسردگی بک، اضطراب بک، سلامت روان عمومی و عزت نفس کوپراسمیت و فرم مشخصات فردی بود. داده ها با شاخص های توصیفی نظیر مقایسه ی میانگین های مستقل، تحلیل واریانسها و تحلیل رگرسیون توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: میزان اضطراب و افسردگی در گروه مشاوره به صورت معنی داری پایین تر و میزان عزت نفس و سلامت روان عمومی بالاتر بود (001/0< P، 001/0< P). عزت نفس، تنها متغیری بود که با نوع جرم، رابطه ی مثبتی نشان داد و در زندانیان با جرایم دزدی و شرارت نسبت به سایرین، بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه،به نظر می رسد مداخلات مشاوره ای در زندان ها می تواند شاخص های بهداشت روان نظیر افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس را در زندانیان بهبود بخشد.
تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل تنش بر اضطراب و کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه ی سوم بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه ی حاضر بررسی تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل تنش بر اضطراب و کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه ی سوم بارداری بوده است.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از میان کل زنان باردار مراجعه کننده به دو مرکز بهداشتی نبی اکرم (ص) و معراج شهرستان بوشهر در زمستان 1391، از بین افرادی که در هفته ی 31 و 32 بارداری قرار داشته و دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند، 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمون به مدت 7 جلسه تحت آموزش ایمن سازی در مقابل تنش قرار گرفت. ابزار سنجش شامل پرسش نامه های اضطراب بک و کیفیت خواب پیترزبورگ بود. داده ها با آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمون در اضطراب و اختلال خواب نسبت به پیش آزمون و گروه شاهد، کاهش معنی داری داشت (01/0=P) که نشان می دهد آموزش ایمن سازی در مقابل تنش، توانسته اضطراب و اختلال خواب دوره ی بارداری را به طور قابل ملاحظه ای کاهش دهد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از مداخله های روان شناختی از نوع آموزش ایمن سازی می تواند در کاهش آسیب و ارتقای سلامت زنان در دوره ی بارداری مفید و موثر باشد.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر علایم اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی کیفیت زندگی درمانی (QOLT) بر اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه های آزمایش و گواه و پیگیری (45 روزه) بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. از بین 150 نفر که به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی پاسخ دادند، 48 نفر نمره بالا دریافت کردند؛ یعنی 24 نفر افسردگی بالا و 24 نفر اضطراب بالا داشتند. سپس هر کدام از گروه های 24 نفره به دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند و مداخله درمانی؛ یعنی 8 جلسه کیفیت زندگی درمانی روی دو گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت زندگی درمانی، میزان اضطراب و افسردگی گروه های آزمایش را نسبت به گروه های کنترل در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری (0005/0p<) کاهش داده است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمیبود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این مطالعه شامل تمام افراد با ناتوانی جسمی شهر تهران بود. نمونه شامل 22 نفر که به شیوه در دسترس از مؤسسه رعد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با تعداد برابر (11 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم و اضطراب بک استفاده شد که آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از آموزش آن ها را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش 3 ماه (12 جلسه هفتگی) مهارت های زندگی را آموزش دیدند که شامل مهارت های خودآگاهی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، حل مسئله و تصمیم گیری، مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس بودند. داده ها با آزمون های یومان ویتنی، T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزشمهارت های زندگی علائم اضطراب و افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده (01/0≥P) است، درحالی که گروه کنترل هیچ تغییر معناداری را در پس آزمون و پیگیری نشان ندادند.بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد کرد که برای کنترل اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی های جسمی از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت زندگی در دانشجویان غیر ایرانی و ایرانی دانشکده های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 92-1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانشجویان گروه در معرض خطر ابتلا بیشتر به مشکلات روان شناختی هستند. اگر چه پژوهش های زیادی در این زمینه انجام و به عوامل خطر موقعیتی زیادی اشاره شده است ولی تاکنون مطالعه ای مقایسه ای بین دانشجویان ایرانی و غیرایرانی انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین و مقایسه افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت زندگی در دانشجویان غیرایرانی و ایرانی دانشکده های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسیده است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش مقطعی است که در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسید. در این مطالعه از دو پرسش نامه استاندارد شده (DASS یا Depression Anxiety Stress Scale) برای سنجش افسردگی، اضطراب و استرس و نسخه کوتاه (WHO-QOL-Bref یا World Health Organization- Quality of Life) برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. داده ها پس از ورود به رایانه با نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های دقیق فیشر، T، آنالیز واریانس چندمتغیره، رگرسیون چندگانه ی چندمتغیره و آزمون همبستگی پیرسون، صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس پرسش نامه DASS، میانگین نمره اضطراب، افسردگی واسترس در دانشجویان ایرانی و خارجی به ترتیب 11/20±88/28 و 57/33±47/38 بود (001/0 p<). میانگین نمره کیفیت زندگی در حیطه های سلامت جسمی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و محیط زندگی کل دانشجویان مورد مطالعه به ترتیب 1/4±24، 1/4±6/19، 2/2±8/9 و 8/4±2/26 بود. دانشجویان ایرانی به طور معنی داری در حیطه سلامت جسمی و روانی بهتر از دانشجویان خارجی بودند در دو مؤلفه سلامت اجتماعی و محیط نیز تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری: دانشجویان غیرایرانی از شدت نسبی بالاتری از اضطراب و افسردگی و سطح پایین تری از کیفیت زندگی برخوردار بوده اند، این تفاوت در برخی ابعاد به لحاظ آماری معنی دار بود و نشان دهنده آسیب پذیری بیشتر این گروه از دانشجویان می باشد.
تأثیر تمرین ایروبیک بر اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین ایروبیک بر میزان اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به سرطان سینه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان سینه شرکت کننده در کلاس های رونشناسی انجمن بیماران سرطانی شهر مشهد در تابستان 1392 بودند که 24 آزمودنی به صورت تصادفی از بین آن ها (43=n ؛ سن=15 ± 45سال) انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش گزینش شدند. برای ارزیابی میزان اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی، به ترتیب از سه پرسشنامه ی افسردگی بک، اضطراب عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان استفاده شد. روش این پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. یافته های پژوهش کاهش چشمگیری در میزان اضطراب و افسردگی و افزایش کیفیت زندگی را پس از 8 هفته تمرین ایروبیک نشان داد (001/0≥P). می توان نتیجه گرفت تمرینات ایروبیک در کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه تأثیردارد و بر اساس ماهیت خود می تواند تأثیر مطلوبی بر این سه مولفه روانی داشته باشد.
بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
نقش پیش بینی متغیرهای مرتبط با ویژگی های شخصیتی مادر در میزان احساس تنهایی و اضطراب پنهان دختران نوجوان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت بررسی جایگاه خانواده و نقش ویژگی های شخصیتی والدین (مادر) در رابطه با پیش بینی میزان احساس تنهایی و اضطراب پنهان دختران سال سوم دبیرستان مناطق 1 و 7 است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان (و مادرانشان) که در سال تحصیلی 93-1392 در شهر تهران در مناطق 1 و 7 مشغول به تحصیل بوده اند، شامل می شود.
تعداد 200 دانش آموز دختر دبیرستانی و 200 مادر با میانگین سنی 2±35، پرسشنامه 40 سؤالی اضطراب کتل (روایی 72/0%) و پرسشنامه استاندارد UCLA احساس تنهایی (روایی 87%) و پرسشنامه 60 سؤالی نئو (روایی 62/0%) را برای ابزار اندازه گیری و جمعآوری داده ها تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش های آمار توصیفی در دسته بندی و خلاصه کردن داده ها و آزمون ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون چند متغیره برای تفسیر نتایج استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، هرچه شخصیت مادران به سمت برون گرایی، موافق بودن و با وجدان بودن پیش رود میزان اضطراب در دختران سال سوم کاهش می یابد. همچنین نتایج در مورد اضطراب پنهان نیز مشابه با اضطراب کل در میان دختران نوجوان بود که نشان دهنده ارتباط قوی بین ویژگی های شخصیتی مادر به عنوان یک والد تأثیرگذار بر رفتارهای اضطرابی دختران نوجوان است. این مسئله نشان دهنده نقش بسیار مهم صفات شخصیتی والدین (مادر) است که یکی از پیش بینی کننده های مهم در رابطه با مسائل دوران نوجوانی است؛ و هرچه شخصیت مادران به سمت روان آزردگی پیش رود احساس تنهایی در دختران سال سوم افزایش می یابد و رابطه بین دو متغیر برون گرایی و احساس تنهایی، موافق بودن و احساس تنهایی و باوجدان بودن و احساس تنهایی نشان می دهد ، بین این متغیرها بااحساس تنهایی رابطه منفی و معکوسی برقرار است؛ بنابراین، هرچه شخصیت مادران به سمت برون گرایی، موافق بودن و باوجدان بودن پیش رود احساس تنهایی در دختران سال سوم کاهش می یابد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای سبک های والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با و بدون نشانه های اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی از شایع ترین مشکلات در بین کودکان می باشد که می تواند به مشکلات کارکردی منجر شود. اکثر مطالعات نشانگر همپوشی بالای اختلالات اضطرابی کودک و خانواده وی بوده اند. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه ی بین سبک های والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان مضطرب و غیر مضطرب بوده است.
روش کار: در این تحقیق علی-مقایسه ای در سال 1392 110کودک (55 کودک مبتلا به اضطراب و 55 کودک غیر مبتلا به اضطراب) به همراه مادران شان شرکت کردند. کودکان مضطرب از طریق نمونه گیری در دسترس و کودکان غیر مضطرب بر اساس همتاسازی متغیرهای جمعیت شناختی با گروه مضطرب از مدارس ابتدایی شهر مشهد انتخاب شدند. مادران کودکان، پرسش نامه های سبک های والدگری، خودکارآمدی والدگری و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. مقایسه ی نتایج دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض و سردرگمی مادران کودکان مضطرب به طور معنی داری بالاتر از تعارض و سردرگمی مادران گروه شاهد (001/0P<) و پاسخ دهی، دسترسی و حساسیت مادران کودکان مضطرب به شکل معنی داری پایین تر از مادران کودکان گروه شاهد (001/0P<) است. هم چنین مادران کودکان مضطرب سطوح پایین تر خودکارآمدی والدینی را در مقایسه با مادران کودکان غیر مضطرب نشان دادند (001/0P<).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر ارتباط اضطراب کودکان با برخی از عوامل والدگری مثل سبک های والدگری و خودکارآامدی والدگری بوده است. بنابر این شایسته است در ارزیابی و درمان کودکان مضطرب و هم چنین پیشگیری به برخی از عوامل والدینی توجه شود.
اثربخشی گروه درمانی مدیریت استرس شناختی- رفتاری براضطراب و مؤلفه های تأثیر حوادث (افکار مزاحم، اجتناب و بیش برانگیختگی) در زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان مهم ترین عامل نگران کننده سلامتی در زنان است، زیرا شایع ترین نوع سرطان در میان زنان و بعد از سرطان ریه دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری درزنان مبتلا به سرطان پستان صورت گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش در قالب یک طرح گروه درمانی اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا در اصفهان بودند، که از میان آن ها 20 زن مبتلا به سرطان پستان که ملاک های ورود را داشتند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و لیست انتظار(گروه کنترل) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت مداخلات درمانی قرار گرفتند، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر حوادث (Impect of event scale rivised)، پرسش نامه اضطراب بک (Beck anxiety inventory) و پیگیری 1 ماهه استفاده شد. همه شرکت کنندگان درپیش آزمون، پس آزمون وپیگیری پرسش نامه ها را تکمیل کردند.
یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج کاهش معنی داری را در نمرات اضطراب ، افکار مزاحم ، اجتناب و بیش بر انگیختگی شرکت کنندگان نشان داد.
نتیجه گیری: :نتایج حاکی از اثربخشی درمان مدیریت شناختی-رفتاری استرس در کاهش نشانه های اضطراب، افکار مزاحم، اجتناب، بیش برانگیختگی بیماران مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه است.
اثر بخشی آموزش مدیریت استرس درکاهش اضطراب و فرانگرانی زنان دارای سقط مکرر جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مشکلات و حوادثی مختلفی که در زندگی انسان رخ می دهد حالات روحی و روانی فرد را دستخوش تغییر می کند. سقط مکرر جنین نیز یکی از رخداد هایی است که بر هیجانات زنان تاثیر زیادی دارد. این مطالعه با هدف نقش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب و فرانگرانی در زنان دارای سقط جنین مکرر انجام شد.
روش: جامعه این مطالعه زنان داری مشکل سقط جنین در مراکز بهداشت شهر رشت بود که از بین آنها با توجه به ویژگی های سنی، و عدم مشکلات شخصیتی، به صورت هدفمند 40 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی انتساب شد. میزان اضطراب و فرانگرانی شرکت کنندگان قبل و بعد از آموزش مدیریت استرس با استفاده از دو مقیاس اضطراب کتل و فرانگرانی ولز (2000) اندازه گیری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش شناختی-رفتاری مدیریت استرس، میزان اضطراب و فرانگرانی را در زنان دارای سقط جنین مکرر کاهش می دهد.
نتیجه گیری: افرادی که مهارت های مقابله ای لازم برای کنترل اضطراب و استرس را دریافت می کنند، توانایی این را دارند که افکار مضطرب و نگران کننده خود را کنترل کنند. در نتیجه استرس، اضطراب و فرانگرانی به صورت پیوسته کاهش پیدا می کنند.