مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلالات روان پزشکی


۱.

راه اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: تجربه ی مراقبت مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان جامعه اختلالات روان پزشکی رابط درمانگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۶ تعداد دانلود : ۷۴۴
از حدود 40 سال پیش، راهبردهای ارایه­ی خدمات سلامت روان در جهان دچار تحول چشمگیری شده است. چنان که آن را انقلاب دیگر در سلامت روان می­دانند و آن جنبش سلامت روان جامعه­نگر بوده است. در کشور ما نیز مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC) با هدف ایجاد تحول در سلامت روان شهری طراحی شدند. اولین مرکز سلامت روان جامعه­نگر در منطقه­ی 16 تهران در سال 1389 راه­اندازی شد. در این مقاله، مراحل راه­اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه­نگر شرح داده می­شود.
۲.

DSM-5 مروری بر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: طبقه بندی اختلالات روان پزشکی DSM-V

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۸۲ تعداد دانلود : ۳۶۶۲
مهم ترین طبقه بندی های روان پزشکی عبارت است از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) که توسط انجمن روان پزشکی آمریکا به وجود آمد و دیگری طبقه بندی بین المللی بیماری ها ICD (International classification of diseases) که توسط سازمان بهداشت جهانی شکل گرفت. اولین چاپ DSM در سال 1952 توسط کمیته نام گذاری و آمار انجمن روان پزشکی آمریکا منتشر گردید و پس از آن پنج چاپ بعدی تألیف گردید: DSMII در 1968، DSMIII در 1980، DSMIIIR در 1987، DSMIV در 1994 و سرانجام DSMIV-TR در سال 2000 تألیف شد. هدف از این مطالعه، مرور اجمالی در زمینه تغییرات و اصلاحات جدید DSM (تفاوت DSM-IVTR با DSM-V) بود. با بررسی سایت های مرورگر معتبر علمی نظیر Google scholar، Medline، Pubmed، SID، Magiran، Iran medex و سایت DSM-V متعلق به انجمن روان پزشکی آمریکا مقالات مرتبط با موضوع این مقاله استخراج و جمع بندی گردید. DSM-V قرار است تا در ماه می سال 2013 به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای بهداشت روان به جامعه پزشکی ارایه گردد. در پنجمین چاپ جدید DSM تغییرات اساسی در پاره ای از طبقه بندی ها، اصطلاحات تشخیصی و معیارهای تشخیصی صورت گرفته است و ضروری است تا دست اندرکاران بهداشت روان با این اصلاحات آشنا گردند. از جمله اصلاحات و تغییرات مهم در DSM-5 می توان به مواردی همچون ارایه معیار تشخیصی برای افسردگی- اضطراب میکس (MAD یا Mixed Anxiety Depressive)، سندرم خفیف سایکوز، رفتار خودکشی، همچنین تغییر در بعضی معیارهای تشخیصی نظیر پدوفیلی، اختلالات ارتباطی Communication disorders، اختلالات شناختی و اختلالات خلقی، جدا شدن OCD (Obsessive–compulsive disorder) و PTSD (Posttraumatic stress disorder) از زیرمجموعه اختلالات اضطرابی به عنوان یک گروه تشخیصی مجزا، اشاره نمود. تغییرات اساسی در طبقه بندی اختلالات سوماتوفورم و اختلالات شخصیت ارایه یک فرمولاسیون مصاحبه فرهنگی از جمله تغییرات نگرشی در DSM محسوب می گردد. برجسته ترین تغییر را می توان در گرایش از طبقه بندی Categorical به سمت Dimensional و توجه به بعضی جنبه های اتیولوژیک اختلالات نام برد.
۳.

مقایسه عملکرد خانواده در بیماران روانی با تشخیص های متفاوت بستری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب عملکرد خانواده اختلالات روان پزشکی اختلالات خلقی دوقطبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۲ تعداد دانلود : ۷۷۲
زمینه و هدف : عملکرد خانواده معیار پیش بینی-کننده مناسبی برای سلامت روانی است ، لذا با توجه به اهمیت نقش خانواده این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه عملکرد خانواده در بیماران روانی بستری دربیمارستان هاجر شهرکرد ، سال 1388انجام شد . مواد و روشها : پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است ، تعداد نمونه 150 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی ، دوقطبی و افسردگی اساسی ( تشخیص بر پایه ملاکهای تشخیصی DSM IV-TR توسط روانپزشک مربوطه ) که در حال حاضر در بخشهای روانپزشکی بیمارستان هاجر بستری بودند با روش نمونه گیری آسان و در دسترس و بصورت مقطعی(از اردیبهشت ماه 1388 تا اسفند 1388) انتخاب گردیدند، اطلاعات به وسیله پرسشنامه عملکرد خانواده FDA) ) از طریق مصاحبه با همراه بیمار جمع آوری شد . آنالیز اطلاعات از طریق نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آنالیز واریانس و کروسکال والیس ) انجام گرفت. یافته ها : یافته ها نشان داده است بین میانگین نمره عملکرد خانواده بیماران افسرده ، دو قطبی و اختلالات اضطرابی تفاوت معنی داری وجود دارد که این تفاوت نمره در بیماران دو قطبی و اختلالات اضطرابی بیشتر مشهود است همچنین بیشترین مشکل عملکرد خانواده در حیطه نقشها ، آمیزش عاطفی و کارکرد کلی بود( 05 / ≥p ). نتیجه گیری : نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که اختلالات اضطرابی ، بیماران افسرده و دو قطبی با اختلال در بسیاری از ابعاد کارکرد خانواده مواجه هستند که بر نقش نظام خانواده در بروز بیماریهای روانی صحه میگذارد. بنابراین بهتر است علاوه بر درمان بیماران ، مراقبان و اعضای خانواده فرد بیمار را نیز برای شرکت در برنامه های آموزشی مرتبط، تشویق کرد. همچنین آموزش خانواده ها در جهت بروز عملکرد مطلوب توصیه میشود .
۴.

بررسی اثر بخشی کارگاه آموزشی مبتنی بر نیاز سنجی ""اختلالات روانپزشکی ویژه پرستاران""، بر دانش و نگرش آنان در مورد این اختلات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلالات روان پزشکی کارگاه آموزشی پرستاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۷۲۷
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی کارگاه آموزشی بر اساس نیاز سنجی قبلی در مورد اختلالات روانپزشکی درآگاهی و نگرش پرستاران تا سه ماه پس از اجرای کارگاه دربخشهای روانپزشکی بیمارستانهای آموزشی شهراصفهان طراحی گردید. روشها : این مطالعه، مداخله ای نیمه تجربی است و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بخشهای روانپزشکی بیمارستانهای نور و فارابی اصفهان سال 1391 بودند. آموزشی در قالب تشکیل جلسات آموزشی بصورت سخنرانی و بحث گروهی در دو بیمارستان اجرا شد. قبل ، بلافاصله و سه ماه بعد از برگزاری کارگاه، سطح دانش و نگرش پرستاران از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته بررسی شد. داده ها با استفاده از برنامه SPSS-19و آزمون های آماری Repeated measure, Ponferoni وANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.. یافته ها: میانگین نمره دانش پرستاران از 6/11±3/63 قبل از آموزش به ترتیب به 9/12±7/82 بلافاصله پس از آموزش و 3/13±3/73 سه ماه بعد از اجرای کارگاه آموزشی افزایش یافته است (001/0≥P). میانگین نمره نگرش پرستاران در سه مرحله، تفاوت معنی داری داشت. و از 1/8±1/60 قبل از آموزش به 7/10±1/63 بلافاصله و 6/11±9/64 سه ماه بعد از کارگاه آموزشی افزایش یافته است. نتیجه گیری: جلسات آموزشی بصورت بارزی بر ارتقای میزان دانش و نگرش پرستاران تأثیر داشته است، با عنایت به رضایت پرستاران از برگزاری کارگاه، تدوین و سازمان دهی کارگاههای آموزشی بر مبنای نیازسنجی و بصورت مداوم به منظور ارتقای مراقبتهای پرستاری پیشنهاد می گردد.
۵.

مقایسه ی رابطه میان طرح واره های ناسازگار اولیه، ساز و کار های دفاعی و تیپ شخصیتی D درافراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: غربالگری بهورز اختلالات روان پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۱۱
مقدمه: سبک های دلبستگی، تعیین کننده ی قواعد عاطفی، شناختی و راهبردهایی هستند که واکنش های هیجانی را در افراد و روابط بین شخصی هدایت می کنند. هدف از این پژوهش، مقایسه ی رابطه میان طرح واره های ناسازگار اولیه، ساز و کارهای دفاعی و تیپ شخصیتی D در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن بود. روش کار: جهت انجام این پژوهش همبستگی، نمونه ای به حجم 240 نفر از مراجعه کنند گان به کلینیک روان شناسی دلفی واقع در شهر تهران در سال 1393، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های ساز و کار های دفاعی (DSQ-40)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAS)، تیپ شخصیتی D و طرح واره ی ناسازگار اولیه استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و ساز و کار های دفاعی در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن با یکدیگر، متفاوت است. هم چنین رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و تیپ شخصیتی D در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن و رابطه ی بین ساز و کار های دفاعی و تیپ شخصیتی D در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن با یکدیگر، متفاوت است (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اهمیت دلبستگی در توسعه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و اثرات این طرح واره ها و ساز و کار های دفاعی در آسیب شناسی شخصیت، توجه به کارکردهای شناختی و دلبستگی می تواند به فرایند درمان کمک کند.
۶.

غربالگری اختلالات روان پزشکی در میان بهورزان شاغل در خانه های بهداشت استان خراسان رضوی در سال 1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غربالگری بهورز اختلالات روان پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۵۰۰
مقدمه: بررسی وضعیت سلامت جسمی و روانی بهورزان، به عنوان پرسنل شاغل در محیطی ترین سطح خدمات بهداشتی، زیربنای خدمات بهداشتی اولیه در ایران می باشد. روش کار: پژوهش حاضر با هدف غربالگری اختلالات روان پزشکی در میان 1013 نفر از بهورزان شاغل در خانه های بهداشت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1392 انجام شد.ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ی نود سئوالی (SCL-90) بود که یکی از پراستفاده ترین ابزار تشخیص روان پزشکی است. جهت تحلیل داده های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شد. برای توصیف داده ها از نمودارها و جداول آماری و برای تحلیل از تست مجذور خی استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج، 6/91 درصد از بهورزان، سالم و 2/3 درصد دارای اختلال و 2/5 درصد دارای مشکل و اختلال جدی می باشند. بیشترین میانگین نمره در حیطه ی وسواس (22/1) و کمترین میانگین مربوط به حیطه ی ترس مرضی (5/0) تعیین گردید. شایع ترین اختلال به ترتیب شکایت جسمانی، وسواس–اجبار و افسردگی تعیین گردید. شیوع اختلال در زنان بیشتر از مردان (01/0P<) و در گروه های سنی 35 تا 44 سال بیشتر از سایر گروه ها می باشد. شیوع اختلالات روانی بر حسب وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، سابقه و شهرستان، تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، توجه به سلامت روانی بهورزان به خصوص در گروه های جنسی و سنی خاص، ضروری به نظر می رسد.
۷.

اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد و ملاحظات درمانی

کلیدواژه‌ها: اختلالات روان پزشکی همبودی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۵۵۳
همبودی اختلالات روان پزشکی و سوءمصرف مواد یک پدیده ی شناخته شده و بسیار پیچیده است. مشکلات و علائم روانی می توانند مرتبط با مصرف، غیر مرتبط با مصرف و یا ترکیبی از هر دو حالت باشند. به همین دلیل شناسایی و درمان اختلالات روان پزشکی همبود در بهبود پیامدهای درمانی اهمیت اساسی دارد. در این مطالعه اصول راهنمای تشخیص اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد و ملاحظات درمانی آن ها مرور شده است. واژه «اختلالات همبود» در اینجا به معنای اختلال یا اختلالات روان پزشکی است که همراه با اختلالات مصرف مواد در یک فرد وجود دارد. اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد می تواند «اولیه» باشند، یعنی مستقل از اعتیاد وجود داشته باشند یا «ثانویه» به مصرف مواد ایجادشده و یک اختلال «القاء شده توسط مواد» باشند. بیماران ممکن است هنگام پذیرش، اختلالات همبود قابل شناسایی داشته باشند یا ممکن است علائم در طول درمان پدیدار شوند. در صورت عدم شناسایی دقیق اختلالات روان پزشکی همبود و پرداختن متناسب به درمان آن ها، این اختلالات سیر بهبودی بیماران را تحت تاثیر قرار داده و عامل مهم تعیین کننده در درمان اعتیاد می باشند.
۸.

عوامل مؤثر بر احساس کرامت در بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی در طول بستری در یک بیمارستان روانپزشکی در تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کرامت اختلالات روان پزشکی بستری شدن طرح مقطعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
اهداف هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر احساس کرامت بیماران دارای بیماری های روان پزشکی در طول بستری در بیمارستان بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی بود. جامعه مورد مطالعه بیمارانی بودند که در بخش های روان پزشکی بیمارستان روان پزشکی ایران بستری شده بودند. روش نمونه گیری در دسترس به کار گرفته شد و 253 بیمار پرسش نامه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای که توسط تیم تحقیقاتی تهیه شده بود، جمع آوری شد که احساس کرامت بیمار را ارزیابی کرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16، آزمون تی، همبستگی پیرسون، آنووا، و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها در پایان ۲۵۳ بیمار دارای اختلالات روان پزشکی در مطالعه شرکت کردند. بین سن و احساس کرامت، همبستگی معنی داری وجود داشت (r=0/266 ، P< 0/001). بیمارانی با سطح تحصیلات بالاتر از دیپلم، احساس کرامت کمتری نسبت به آن هایی که دیپلم یا کمتر داشتند (امتیاز میانگین 3/01 در مقابل 3/15، 0/023 >P) داشتند. در نهایت، بیمارانی که آگاهی از تشخیصشان داشتند، احساس کرامت کمتری نسبت به کسانی که آگاهی نداشتند (امتیاز میانگین 3/06 در مقابل 3/17، 0/001 >P) داشتند. رگرسیون خطی نشان داد بین سن، آگاهی از تشخیص و سطح تحصیلات با احساس کرامت رابطه ای پیش بینی شده وجود دارد. نتیجه گیری این مطالعه عواملی را نشان داد که بر احساس بیماران دارای مشکلات روان پزشکی از حفظ کرامتشان در زمان بستری تأثیر منفی، از جمله سن، سطح تحصیلات و آگاهی از تشخیص، می گذارند. یافته ها نشان می دهند ارائه مداخلاتی که به این عوامل می پردازند برای بهبود حس کرامت بین بیماران دارای مشکلات روان پزشکی بسیار حائز اهمیت است.