تحول تاریخی طبیعی زاینده رود و شکل گیری مدنیّت در حاشیة آن
حوزه های تخصصی:
یکی از روشهای بررسی تغییرات اقلیمی و مکانیسم ردیابی آن بویژه در دوران چهارم، بازشناسی فرمهای ارضی است (موضوع مهم زمین ریخت شناسی) حاکمیت و استمرار هر اقلیمی بر منطقه، سبب عملکرد یک سیستم شکل زایی در آن منطقه می شود؛ لذا آنچه بعنوان پدیده های ژئومرفولوژی در سطح خارجی پوسته برجای می ماند، بعنوان میراث اقلیمی گذشته، کلیدی در حل معمای تحولات و تغییرات آن محیط می تواند محسوب شود. اگر نظریة «دریاچه های دوران چهارم بستر بروز مدنیّت در ایران» (رامشت،77 13) را بپذیریم، درخواهیم یافت که از نظر تاریخی این گونه مطالعات می تواند کمک فراوانی در شناخت بهتر استقرار شهرنشینی و سکونتگاههای بشری بنماید. این مقاله فشرده ای از یک کار تحقیقی ژئومرفولوژی در بخش علیای حوضة آبریز زاینده رود است که به روش استقرایی و با تکیه بر بازشناسی پدیده های ژئومرفیک حاشیة ساحل دریاچة زاینده رود و در قالب برهان خلف صورت گرفته و نتایج آنرا می توان به این شکل بیان داشت: دریاچة فعلی سد زاینده رود، بقایای یک دریاچة طبیعی بوده است و بر خلاف نظر «اوبرلندر» محقق آمریکایی که بخش علیای حوضة زاینده رود را قسمتی از حوضة آبریز کارون معرفی کرده، خود یک حوضة بسته داخلی بوده است. رودخانة زاینده رود بعد از پارگی دریاچه بصورت یک رودخانة دایمی در آمده و هسته های اولیة سکونتگاهی در بخش وسطای آن بوجود آمده است.