مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر فراشایستگی ادراک شده بر بُروز رفتارهای شهروندی سازمانی بود. در این رابطه نقش میانجی گری خودکارآمدی نیز در نظر گرفته شد. پژوهش حاضر از نظر هدفِ تحقیق، کاربردی و از جنبه شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی (پیمایشی) بوده و جامعه آماری، کارکنان شرکت ملی نفت ایران (NIOC) در نظر گرفته شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه 331 نفره انتخاب و داده های مورد نیاز جمع آوری شد. محققان برای سنجش فراشایستگی ادراک شده، رفتار شهروندی سازمانی و خودکارآمدی به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد مِینارد و همکاران (2006)، پادساکوف و همکاران (1990) و شوارزر و جِروسالیم (1995) استفاده کردند. ارزیابی مدل مفهومی ارائه شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. یافته ها نشان داد میان ادراک کارکنان از فراشایستگی خود با میزان مشارکت کارکنان در بُروز رفتار شهروند سازمانی ارتباط غیرمستقیم و معکوس وجود داشته و در این رابطه خودکارآمدی کارکنان، نقش میانجی را ایفا کرده است.
اثر انگیزه تعلق بر رفتار جامعه پسند: نقش میانجی همدلی و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتار جامعه پسند شامل رفتارهایی مانند همدلی، نوع دوستی و همکاری با هدف سود رساندن به دیگران است که ارتقاء سطح این رفتار باعث آسان تر شدن تعاملات و بهزیستی جامعه می شود، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انگیزه تعلق و رفتار جامعه پسند با میانجی گری همدلی و خودکارآمدی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که با توجه به جدول مورگان، حجم نمونه 380 نفر برآورد شد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انگیزه تعلق کوادرادو و همکاران(2016)، مقیاس رفتار جامعه پسند، کاپرارا و همکاران (2005)، مقیاس همدلی آلبیرو و همکاران (2009) و خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر انگیزه تعلق بر همدلی (01/0p< ،32/0β= ) و خودکارآمدی (01/0p< ،27/0β = ) معنادار است. اثر خودکارآمدی (01/0p< ،30/0β = ) و همدلی (01/0p< ،37/0β = ) بر رفتارهای جامعه پسند نیز معنادار است. همچنین اثرات غیرمستقیم انگیزه تعلق از طریق همدلی (01/0p< ،92/7Z= ) و خودکارآمدی (01/0p< ،27/5Z= ) بر رفتار جامعه پسند معنادار بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت، انگیزه تعلق، همدلی و خودکارآمدی اثر معناداری بر رفتارهای جامعه پسند دانشجویان دارند؛ بنابراین جهت افزایش این رفتارها می توان آموزش هایی جهت افزایش سطح خودکارآمدی، انگیزه تعلق و همدلی در محیط آموزشی مورد توجه قرار داد.
تأثیر رهبری توزیعی مدیران مدارس بر التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
425 - 404
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان از منظر رهبری توزیعی، و با نگاه به عزت نفس سازمانی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به تعداد 850 نفر بود که حجم نمونه ای به تعداد 233 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با توجه به حداکثر پارامترهای آزاد در مسیرهای فرض شده مدل معادلات ساختاری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد رهبری توزیعی، عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی بود که روایی سازه و پایایی آن ها با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و amos23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر برون زا (رهبری توزیعی) علاوه بر تأثیر مستقیم و معنادار خود بر تمام متغیرهای درون زا (عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان) به واسطه عزت نفس سازمانی معلمان، دارای نقش غیرمستقیم در تبیین خودکارآمدی آنان است. همچنین نتایج بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار عزت نفس سازمانی بر خودکارآمدی معلمان بود اما تأثیر عزت نفس سازمانی بر التزام شغلی معلمان معنادار نبود.
رابطه بین مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی با شادکامی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
160 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی با شادکامی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بوده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی می باشد جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا به تعداد 190 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 127 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد مطلوبیت اجتماعی، خودکارآمدی و شادکامی استفاده شده است. روایی صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 0/87، 0/81 و 0/88 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مطلوبیت اجتماعی (0/256=r) و خودکارآمدی (0/321=r) با شادکامی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ و سهم هر یک از مؤلفه های خودکارآمدی در پیش بینی شادکامی دانشجویان متفاوت است. هم چنین میزان مطلوبیت اجتماعی، خودکارآمدی و شادکامی دانشجویان مرد و زن متفاوت نیست.
ارتقاء سطح خودکارآمدی دانش آموزان در درس علوم تجربی از طریق رویکرد تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی
حوزه های تخصصی:
. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتقاء خودکارآمدی دانش آموزان در درس علوم تجربی از طریق رویکرد تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول دوره متوسطه اول در سطح شهرستان سرپل ذهاب بودند. به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 60 نفر انتخاب و در دوگروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش نقشه مفهومی محقق ساخته و پرسشنامه خودکارآمدی ((SEQ-C بود. داده های تحقیق با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی دار یافت شد. همچنین بین گروه ها از لحاظ خرده مقیاس های خودکارآمدی هیجانی(008/0(p=، خودکارآمدی تحصیلی(001/0(p=وخودکارآمدی اجتماعی(001/0(p= بین دوگروه آموزشی به روش نقشه مفهومی و گروه آموزشی به شیوه متداول، تفاوت معنادار آماری وجود داشت.
رابطه ساده و چندگانه بین راهبردهای یادگیری، خودکارآمدی با مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش-آموزان متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری و خودکارآمدی با مدیریت زمان و مکان دانش آموزان متوسطه بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 2950 نفر از دانش آموزان متوسطه آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 333 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش، بخشی از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران شامل خودکارامدی، راهبردهای یادگیری و مدیریت زمان بود.داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. بین راهبردهای یادگیری، خودکارآمدی با مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش آموزان رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سازماندهی، بسط معنایی، خودتنظیمی و خودکارامدی مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش آموزان را پیش بینی می کنند (به ترتیب با 17/0، 39/0 ، 224/0 ، 178/0- = Beta و(01/0p<). اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش آموزان معنی دار نبود.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
107-118
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی آدلری و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس خودکارآمدی (شرر و کارور، 1982) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیره، تجزیه و تحلیل شدند . یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی آدلری، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود دارد ( 001/0 P˃ ). همچنین نتایج نشان داد که مشاوره گروهی آدلری نسبت به واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر خودکارآمدی دارد. بنابراین می توان گفت که مشاوره گروهی آدلری روشی موثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش جیگ ساو بر بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی دانش آموزان در درس زیست شناسی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
153 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش جیگ ساو بر بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم استان گلستان است که با روش نمونه گیری خوشه ای از بین شهرستان های استان گلستان به طور تصادفی شهر آق قلا انتخاب شد و به قید قرعه یکی از مدارس متوسطه دوم شهرستان انتخاب شد سپس از بین پایه های تحصیلی پایه یازدهم به طور تصادفی انتخاب شد و از بین دانش آموزان آن، آن دسته از دانش آموزانی که دارای نمره 18 تا 20 در درس زیست شناسی بودند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند که در نهایت 36 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی () و خودکارآمدی آلبرت بندورا بود که روایی پرسشنامه ها با کمک اساتید روان شناسی و مختصصین حوزه علوم تربیتی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت و پس از بررسی های لازم مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرنباخ به ترتیب 71/0 و 75/0 بدست آمد که نشان از پایایی خوب پرسشنامه دارد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش جیگ ساو تاثیر مثبت و معناداری بر بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی دانش آموزان دارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش جیگ ساو موجب ارتقای بهزیستی ذهنی و افزایش خودکارآمدی دانش آموزان می گردد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر راهبردهای خودتنظیمی بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
102 - 87
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر راهبردهای خودتنظیمی بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم مقطع ابتدایی شهرستان گرگان استان گلستان به تعداد 2564 دانش آموز است و حجم نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 40 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب خواهد شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و انگیزش تحصیلی والرند (1977) بود که روایی پرسشنامه ها توسط کارشناس حوزه تعلیم و تربیت و روانشناسان و اعضای هیات علمی گروه روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته و پس از انجام اصلاحات جزئی مورد تائید نهایی قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها هم با استفاده از آلفای کرنباخ 72/0 و 71/0 بدست آمد که نشان از پایایی خوب پرسشنامه دارد. جهت تجزیه و تحلیل استنباطی داده های بدست آمده، از نرم افزار SPSS ورژن 25 آزمون های کولموگروف-اسمیرنف و کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش های حاضر نشان داد که آموزش مبتنی بر راهبردهای خودتنظیمی بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با سرمایه روانشناختی معلمان و کارمندان دانشگاه
حوزه های تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم، همزمان با گسترش رویکرد روان شناسی مثبت نگر توجه به ساختارهای شخصیتی و سرمایه روان شناختی روندی فزاینده داشته است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با سرمایه روان شناختی معلمان و مقایسه آن با کارمندان دانشگاه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دبیران ناحیه دو رشت و کلیه کارمندان دانشگاه گیلان که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به کار بودند که از بین 602 نفر معلم 180 نفر و از میان 303 نفر کارمند دانشگاه گیلان، 90 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (Psy cap) استفاده گردید. داده ها با روش های رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که معلمان از ویژگی شخصیتی برونگرایی بالاتری نسبت به کارمندان دانشگاه برخوردارند (0/05>p) و تفاوت انعطاف پذیری معلمان با کارمندان دانشگاه با شرط نابرابری واریانس گروه ها (F=16/22)، با مقدار t مشاهده شده (3/12= t)، ازنظر آماری معنی دار است (0/01 >P). همچنین کارمندان دانشگاه از امیدواری و تاب آوری بالاتری نسبت به معلمان برخوردارند؛ در خودکارآمدی و خوش بینی تفاوت معنی داری باهم ندارند (0/05 ≤ P). بررسی نتایج بیانگر ضرورت توجه به ویژگی های شخصیتی و سرمایه روان شناختی افراد، هنگام گماردن به مشاغل گوناگون می باشد.
تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر استرس ادراک شده و خودکارآمدی کارکنان وظیفه یگان های انتظامی شهر همدان در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کنترل استرس و خودکارآمدی کارکنان وظیفه یگان های انتظامی شهر همدان انجام گرفت. روش نمونه گیری در این پژوهش، به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود که بعد از انتخاب خوشه ها و نمونه گیری به شکل تصادفی، 30 نفر به عنوان گروه آزمایش و 30 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. سپس، آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت آموزش مهارت های مثبت اندیشی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش مهارت های مثبت اندیشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) بود. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و با آزمون آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر استرس ادراک شده و خودکارآمدی در گروه آزمایش، تأثیر مثبت و معناداری داشت (0005/0 p<)
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر باورهای ارتباطی، خودکار آمدی و معناجویی در دانشجویان پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش پیش از ازدواج یکی از اولویت های اصلی در برنامه های جلوگیری از ناهنجاری های فردی و خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش خوشنودی زناشویی است. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر باورهای مرتبط با رابطه، خودکارآمدی و معنای زندگی در دانشجویان پرستاری تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری دانشجویان پرستاری مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ دربرگیرنده 560 نفر بودند. آزمودنی ها به تعداد 40 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویانی که درخواست کننده شرکت در این دوره بودند انتخاب گردیده و در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در ۶ جلسه ۶۰ دقیقه ای آموزش پیش از ازدواج به روش انجل و رایت دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با به کارگیری سنجه های باورهای مرتبط با رابطه (Eielson & Epstein, 1982 )، خودکارآمدی (Schwarzer & Jerusalem, 1995) و معنا در زندگی (Steger et al., 2006) گرد آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد اثربخشی برنامه آموزشی پیش از ازدواج بر باورهای مرتبط با رابطه، خودکارآمدی و معنای زندگی معنی دار بوده است (0001>p). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که به کارگیری این آموزش پیش از ازدواج بر روی باورهای مرتبط با رابطه ، خودکارآمدی و معنای زندگی در زندگی کارساز است.
مدل ساختاری رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد اجتماعی با نقش میانجی سازگاری دانش آموزان با مدرسه
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
48 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارائه مدل ساختاری رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد اجتماعی با نقش میانجی سازگاری دانش آموزان با مدرسه بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر ساری در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 6190 نفر بوده است. نمونه آماری به تعداد 362 نفر و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی، عملکرد اجتماعی و سازگاری دانش آموزان با مدرسه استفاده شده است. برای تعیین روایی ابزارها از روایی واگرا و همگرا استفاده شد که نتایج حاکی از مطلوب و بالا بودن روایی این مقیاس ها می باشد و پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 85/0، 84/0 و 87/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده های حاصله، از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزیی از نرم افزار آماری پی ال اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین خودکارآمدی و عملکرد اجتماعی با سازگاری دانش آموزان با مدرسه رابطه معناداری وجود دارد و مقدار 9/95 درصد از سازگاری دانش آموزان با مدرسه و 1/96 درصد از عملکرد اجتماعی توسط خودکارآمدی تبیین می شود و متغیر سازگاری دانش آموزان با مدرسه اثر میانجی را بر رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد اجتماعی دارد. هم چنین شاخص های برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
تأثیر برنامه ذهن آگاهی بر اضطراب، خودکارآمدی و عملکرد ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
23 - 44
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر ذهن آگاهی بر اضطراب، خودکارآمدی و عملکرد ورزشی تیراندازان مرد انجام شد. روش مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین کلیه تیراندازان مرد شهر گرگان در سال 1396 که در مسابقات تیراندازی شرکت کرده بودند، تعداد 30 تیرانداز در دامنه سنی 19 تا 30 سال به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره گمارش شدند. برنامه آموزشی شامل 6 جلسه 90-75 دقیقه ای تمرین ذهن آگاهی/شرایط کنترل بود. از پرسش نامه اضطراب حالتی-رقابتی، خودکارآمدی عمومی و مقیاس عملکرد در تیراندازی برای ارزیابی استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخله ذهن آگاهی باعث کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی و مؤلفه های آن (میل به آغازگری رفتار، میل به گسترش تلاش، رؤیارویی با موانع) و بهبود عملکرد ورزشی می شود. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که مداخلات ذهن آگاهی یکی از روش های مؤثر در بهبود عملکرد ورزشکاران است.
بررسی تطبیقی خودکارآمدی از دیدگاه قرآن و روانشناسی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
145 - 180
حوزه های تخصصی:
خودکارآمدی از جمله مفاهیمی است که روانشناسان از راه مطالعه خصوصیات انسان و با مطالعات تجربی به آن دست یافته اند. سرمایه های انسانی بزرگ ترین سرمایه هر جامعه به حساب می آید. توجه به این مهم می تواند در پیشرفت جامعه تأثیر بسزایی داشته باشد. اگر فرد، بسیار توانمند و مستعد باشد اما باورش نسبت به توانایی های خود ضعیف باشد، عدم نتیجه دلخواه در انجام کاری که انجام می دهد، دور از انتظار نیست و بنابراین در برنامه ریزی کلان تربیتی وآموزشی باید به آن نگاه ویژه ای داشت. در این مقاله تلاش می شود این مفهوم از منظر قرآن بازخوانی شده و به بررسی تطبیقی آن در قرآن و روانشناسی پرداخته شود. با بررسی تمامی آیات قرآن کریم مشخص گردید که قرآن به باور انسان به توانایی های خود به عنوان یک اصل در مسیر کمال توجه کرده و در آیاتی این موضوع را مطرح کرده است. با مقایسه مفهوم خود کارآمدی در قرآن و روانشناسی مشخص گردید که در آیات قرآن علاوه بر آنچه در حوزه روانشناسی پیرامون خودکارآمدی آمده است، به منابع و عوامل دیگری پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، منابع خودکارآمدی که از منظر قرآن تأیید شده، در دو بخش آمده است: 1- آیاتی از قرآن که منابع خودکارآمدی از دیدگاه روانشناسی را تأیید می کند،2- منابع خودکارآمدی که در قرآن به صورت اختصاصی بیان شده است. در بخش ایجاد و شکل گیری خودکارآمدی نیز از منظر قرآن و روانشناسی تفاوت هایی وجود دارد چراکه قرآن همواره خودکارآمدی را با توجه به عنایات خدا و تأییدات او مطرح می نماید.
الگوی رهاوردهای توسعه سرمایه روان شناختی در سازمان با رویکرد ترکیبی فراتحلیل و مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از امید، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری؛ حالات روانی سازنده ای به شمار می روند که نتایج فردی، گروهی و سازمانی آن در پژوهش های فراوانی مورد مطالعه قرار گرفت است. پژوهش حاضر به مطالعه نظام مند و جامع این مطالعات و شناخت روابط علّی میان این نتایج پرداخته است. این پژوهش توصیفی، کاربردی و کمی است. ابتدا پیامدهای سرمایه روان شناختی از 40 مقاله منتشرشده در مجلات علمی- پژوهشی ایرانی در بازه زمانی سال 1390 تا پاییز سال 1398 با روش فراتحلیل شناسایی، استخراج و اولویت بندی شده اند. سپس با تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و براساس نظرات 12 نفر از مدیران و کارشناسان اداره کل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش وپرورش رتبه بندی و الگوی روابط میان آنها ارائه شده است. سرمایه روان شناختی بر همه 40 پیامد موردمطالعه از اندازه اثر معنی دار برخوردار بوده است. این پیامدها در سه طبقه دارای اندازه اثر زیاد، متوسط و کم دسته بندی شدند. دراین میان، متغیرهای دلبستگی شغلی، کاهش رفتار انحرافی، هویت سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی، پاسخگویی سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی از بیشترین اندازه اثر برخوردار بودند. بررسی روابط علی میان خود این پیامدها نیز نشان داد دلبستگی شغلی و هویت سازمانی دارای بیشترین تأثیرگذاری و کاهش رفتار انحرافی و رفتار شهروندی سازمانی دارای بیشترین تأثیرپذیری بودند. بنابراین، توسعه سرمایه روان شناختی می تواند رهاوردهای احساسی، نگرشی، رفتاری و عملکردی ارزشمندی برای فرد و سازمان درپی داشته باشد.
رابطه همدلی، خودکارآمدی و زورگویی با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
110 - 135
حوزه های تخصصی:
زورگویی یک پدیده جهان شمول و حائز اهمیت به ویژه در سنین مدرسه است که می تواند روند یادگیری فرد را مختل سازد. بنابراین، شناسایی عوامل مختلف مرتبط با افزایش و کاهش زورگویی اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین همدلی، خودکارآمدی و زورگویی با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری در دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر زابل در سال 1398 انجام گردید. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی به روش همبستگی، از بین جامعه آماری مشتمل بر 8053 دانش آموز متوسطه دوره اول، 386 نفر شامل 190 دانش آموز پسر و 196 دانش آموز دختر که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، مقیاس همدلی دیویس (1980)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، مقیاس زورگویی کلامی الوئوس (1996) و مقیاس سبک های فرزند پروری بامریند (1973) بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای تحلیل آماری SPSS و Amos در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های همدلی و خودکارآمدی با متغیر ارتکاب زورگویی و سبک های فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه رابطه ی منفی و معنادار و با سبک قاطع رابطه ی مثبت و معنادار وجود داشت (001/0p<). بین متغیر ارتکاب زورگویی با سبک های فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه رابطه ی مثبت و با سبک قاطع رابطه ی منفی مشاهده شد (001/0p<). همچنین، مولفه های همدلی و خودکارآمدی تنها از طریق سبک فرزندپروری استبدادی با متغیر ارتکاب زورگویی به طور غیر مستقیم رابطه داشتند (05/0p<). از این رو، جهت پیشگیری و کاهش زورگویی، تقویت دو مفهوم همدلی و خودکارآمدی در نوجوانان و همچنین آموزش نحوه فرزندپروری صحیح به والدین از طریق نهادهای اجتماعی چون مدرسه ضروری به نظر می رسد.
نقش خودکارآمدی کودک در رابطه بین رویدادهای آسیب زای دوره کودکی و بروز شکایات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
139 - 162
حوزه های تخصصی:
مشکلات سلامت روان گاهی خود را در قالب مشکلات جسمانی و شکایات روان تنی بروز می دهند که در صورت شناسایی نشدن و رسیدگی نکردن به موقع، مزمن شده و مشکلات آتی را به دنبال خواهند داشت. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی کودک در رابطه بین رویدادهای آسیب زای کودکی و بروز شکایات روان تنی بود. جامعه پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان 10-14 ساله پسر شهر تهران بود. به این منظور نمونه ای متشکل از 215 نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستان از دو مدرسه پسرانه که از مناطق 11 و 18 شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، در پژوهش شرکت کردند. پرسشنامه های پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه های خودکارآمدی کودکان (موریس)، فرم وقوع حوادث آسیب زای زندگی (گرینوالد و روبین) و مقیاس شکایات روان تنی (تاکاتا و ساکاتا). نتایج حاصل از تحلیل میانجی و تعدیلگر نشان داد که متغیر خودکارآمدی کودک نقش تعدیلگر نداشته است، بلکه به عنوان میانجی در رابطه بین رویدادهای آسیب زای کودکی و بروز شکایات روان تنی نقش بازی می کند، لذا در درمان های مربوط به کاهش شکایات روان تنی کودکان و نیز درمان های مربوط به کودکان آسیب دیده می بایست مؤلفه ارتقای خودکارآمدی را نیز در دستور کار قرار داد.
رابطه علّی سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن و اجتنابی)، خودکارآمدی و خوشبینی با رضایت از زندگی از طریق میانجی گری استقلال عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
317 - 352
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن و اجتنابی)، خودکارآمدی و خوشبینی با رضایت از زندگی از طریق میانجی گری استقلال عاطفی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 354 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های سبک های دلبستگی سیمپسون (1990)، خوشبینی شیر،کارور و بریچ (1994)، خودکارآمدی شرر (1982)، استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت و جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرهای خوش بینی و سبک دلبستگی ایمن با استقلال عاطفی معنادار می باشد(05/0>p). همچنین سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی ناایمن، خوش بینی و استقلال عاطفی با رضایت از زندگی دانشجویان، از لحاظ آماری معنی دار است (01/0>p). در این مدل، با توجه به نتایج آزمون بوت استراپ، اثر غیرمستقیم خوش بینی، خودکارآمدی عمومی و سبک دلبستگی ایمن با رضایت از زندگی از طریق میانجی گری استقلال عاطفی نیز معنادار بود. بر مبنای نتایج فوق، استقلال عاطفی در پیش بینی خوش بینی، خودکارآمدی عمومی و سبک دلبستگی ایمن و رضایت از زندگی از برازندگی مطلوبی برخوردار است.
پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
149 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی انجام شد.روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، به روش نمونه گیری دردسترس 500 نفر از زنان (24- 40 ساله) مراجعه کننده به مراکز سلامت به مراکز سلامت، کرج در سال 1397 انتخاب شدند. برای کردآوری داده ها از شاخص عملکرد جنسی زنان، روزن (2000) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1993) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس همبستگی و ضرایب رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه های خودپنداره جنسی در پیش بینی عملکرد جنسی زنان نقش دارد. براساس یافته های این پژوهش باورهای جنسی فرد به عنوان خودپنداره جنسی، نقش پیش بینی کننده ای در عملکرد جنسی زنان داشته و مهمترین پیش بینی کننده عملکرد جنسی به ترتیب آگاهی جنسی، اشتیاق جنسی، خود سرزنشی در مشکلات جنسی، خود کارآمدی جنسی، شهامت و جرات جنسی و مدیریت مسائل جنسی است. طبق نتایج بدست آمده بین اضطراب جنسی، خود سرزنشی در مشکلات جنسی، ترس از رابطه جنسی و افسردگی جنسی با عملکرد جنسی رابطه معکوس دارند و بین خود کارآمدی جنسی، آگاهی جنسی، انگیزه برای اجتناب از روابط جنسی پرخطر، اشتیاق جنسی، شهامت و جرات جنسی، خوش بینی جنسی، نظارت و پایش جنسی، انگیزش جنسی، مدیریت مسائل جنسی، اعتبار و ارزشمندی جنسی، رضایت جنسی، الگوهای فردی جنسی، پیشگیری از مشکلات جنسی و کنترل درونی مسائل جنسی با عملکرد جنسی رابطه مستقیم دارند . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گیری می شد خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی نقش معنی داری در پیش بینی عملکرد جنسی زنان داشتند .