مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
التزام شغلی
حوزههای تخصصی:
دلبستگی کاری یک حالت روانی مثبت است که با تجربه انرژی، مجذوب کار شدن و فداکاری کردن در کار همراه است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی و مؤلفه های آن بر دلبستگی کاری است. هدف پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- همبستگی است و به شکل مقطعی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان چند سازمان دولتی در شهر مشهد بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و با استفاده از جدول کرجی و مورگان حجم نمونه 384 به دست آمد. از 420 پرسش نامه توزیع شده 389 مورد به شکل کامل گرد آوری شد. برای اندازه گیری دلبستگی کاری از مقیاس شافیلی، باکر و سالانوا و برای اندازه گیری توانمندسازی روان شناختی از مقیاس اسپریتز استفاده شد. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی روایی سنجه های پژوهش تأیید شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر در نرم افزار لیزرل نشان داد که توانمندسازی روان شناختی %73 از دلبستگی کاری کارکنان را تبیین می کند. در حالی که تأثیر احساس شایستگی بر دلبستگی کاری کارکنان معنادار نبود، سایر مؤلفه های توانمندسازی روان شناختی شامل مؤلفه های احساس معناداری، داشتن حق انتخاب و مؤثر بودن بر دلبستگی کارکنان به ترتیب %48، %33 و %38 تأثیر مثبت و معنی دار دارند؛ بنابراین توانمندسازی روان شناختی یک پیش بینی کننده قوی برای دلبستگی کاری است. در نتیجه مداخله سازمان ها برای افزایش توانمندسازی روان شناختی کارکنان تأکید می شود. محور این مداخله ها باید بر احساس معناداری وظایف، دادن حق انتخاب و مؤثر بودن متمرکز شود.
ارائه الگوی معنویت در کار، التزام شغلی و هوش معنوی مدیران مدارس دولتی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر معنویت در کار بر التزام شغلی با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر هوش معنوی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص از نوع الگویابی علی است. کلیه مدیران مدارس دولتی شهر ایلام جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. به این منظور از میان 400 مدیر مدرسه، 125 نفر بصورت تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت با حذف اطلاعات ناقص اطلاعات 113 نفر از مدیران تحلیل شد. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد معنویت در کار (میلیمن و همکاران، 2003)، هوش معنوی (عبداله زاده، کشمیری، عرب عامری، 1387)، و التزام شغلی (شافلی و باکر، 2003) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون الگوی مفروض پژوهش از نرم افزار لیزرل استفاده شد و نتایج نشان داد که معنویت در کار با قدرت و توان بالایی بر هوش معنوی تاثیر دارد. معنویت در کار با توان قوی تر از تاثیر بر هوش معنوی، توانسته است بر التزام شغلی تاثیر معناداری بگذارد. هوش معنوی با توانی به اندازه 49/0 توانسته است بر التزام شغلی تاثیر بگذارد. در نهایت نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین معنویت در کار و التزام شغلی مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که مسیر مستقیم معنویت به التزام برابر با 75/0 و مسیر غیر مستقیم و با واسطه گری هوش معنوی برابر با 25/0 می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر التزام شغلی تاثیر معناداری دارد اما درجه تاثیر مستقیم آن بیشتر از تاثیر غیرمستقیم است.
تأثیر رهبری توزیعی مدیران مدارس بر التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
425 - 404
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان از منظر رهبری توزیعی، و با نگاه به عزت نفس سازمانی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به تعداد 850 نفر بود که حجم نمونه ای به تعداد 233 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با توجه به حداکثر پارامترهای آزاد در مسیرهای فرض شده مدل معادلات ساختاری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد رهبری توزیعی، عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی بود که روایی سازه و پایایی آن ها با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و amos23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر برون زا (رهبری توزیعی) علاوه بر تأثیر مستقیم و معنادار خود بر تمام متغیرهای درون زا (عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان) به واسطه عزت نفس سازمانی معلمان، دارای نقش غیرمستقیم در تبیین خودکارآمدی آنان است. همچنین نتایج بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار عزت نفس سازمانی بر خودکارآمدی معلمان بود اما تأثیر عزت نفس سازمانی بر التزام شغلی معلمان معنادار نبود.
تأملی بر التزام شغلی در پرتو سرمایه روان شناختی با در نظرداشتن اثر میانجی تحلیل رفتگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
765 - 782
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه راهکارهای کاربردی به منظور کاهش تحلیل رفتگی شغلی پرستاران، براساس سرمایه روان شناختی و التزام شغلی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی به شمار می رود و از نظر چگونگی گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری (SEM) اجرا می شود. در این پژوهش ابتدا مدل نظری و فرضیه ها بین متغیرها توسعه داده شد. سپس با کمک مدل معادلات ساختاری، فرضیه های پژوهش بررسی شدند. جامعه آماری پژوهش تمام پرستاران یکی از بیمارستان های دولتی شهر تهران (263 نفر) است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و با بهره مندی از روش نمونه گیری تصادفی ساده 160 نفر به دست آمد. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. نتایج این پژوهش نشان داد، بین سرمایه روان شناختی و ابعاد آن (خودکارآمدی، امید، انعطاف پذیری و خوش بینی) با تحلیل رفتگی شغلی رابطه منفی و معنادار و با التزام شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه منفی و معناداری بین تحلیل رفتگی شغلی و التزام شغلی مشاهده شد. تأثیر میانجیگری تحلیل رفتگی شغلی در تأثیر سرمایه روان شناختی بر التزام شغلی پرستاران نیز به تأیید رسید.
رابطه علی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی به صورت مستقیم و با میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت معلمان شهرستان رامشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت در رابطه علّی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی معلمان انجام گرفت. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر (130مرد و 170 زن) بودند که به روش تصادفی و سرشماری از میان تمامی معلمان شهرستان رامشیر انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسش نامه های جو سازمانی، هوش هیجانی، انگیزه پیشرفت، التزام شغلی و پرسش نامه محقق ساخته امکانات آموزشی را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 21 و AMOS ویراست 23 انجام شد. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای نیز روش بوت استراپ مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار نیست. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنی دار (امکانات آموزشی به هوش هیجانی، جو مدرسه به انگیزه پیشرفت، امکانات آموزشی به انگیزه پیشرفت و جو مدرسه به التزام شغلی) حاصل شد. علاوه بر این اثرات مستقیم امکانات آموزشی به التزام شغلی، هوش هیجانی به التزام شغلی، انگیزه پیشرفت به التزام شغلی، جو مدرسه به هوش هیجانی، هوش هیجانی به انگیزه پیشرفت معنی دار بودند. اثرات غیرمستقیم کلی جو مدرسه بر التزام شغلی با واسطه گری هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت نیز معنی دار بودند ولی رابطه امکانات آموزشی با التزام شغلی از طریق هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت معنی دار نبود. این نتایج نشان داد که توجه به جو مدرسه با میاجی هوش هیجانی در افزایش التزام شغلی معلمان و در نتیجه بهبود فرایند آموزش ضروری است.
اثر استرس شغلی بر التزام شغلی: نقش تعدیل گر تاب آوری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرستاران به دلیل ویژگی های کار پرستاری مانند نوبت کاری و تغییرات غیرقابل پیش بینی وضعیت بیمار، استرس شغلی بالایی را تجربه می کنند. تغییرات مکرر و گسترده در بیمارستان ها می تواند صدمه ای به پرستاران وارد کند و باعث خستگی ناشی از تغییر شود که تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده و کمتر موردپژوهش قرارگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری تاب آوری در رابطه بین استرس شغلی و التزام شغلی در پرستاران بیمارستان الزهرا (س) شهر اصفهان بود. روش تحقیق حاضر، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1700 نفر از پرستاران بیمارستان الزهرا (س) شهر اصفهان بود که بر اساس روش مونت کارلو و با روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر (60 مرد و 140 زن) انتخاب شدند. پرسش نامه های استرس شغلی HSE، تاب آوری و التزام شغلی بر روی نمونه اجرا گردید. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS-24 با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده به روش همزمان، تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد، ضریب همبستگی بین استرس شغلی و التزام شغلی در سطح بالای تاب آوری (01/0>p ، 28/0-= r)، کمتر از ضریب همبستگی بین استرس شغلی و التزام شغلی در سطح پایین تاب آوری (01/0> p، 38/0- r =) می باشد. بنابراین علی رغم این که استرس شغلی یک عامل مهم در کاهش التزام شغلی است، اما با وجود تاب آوری بالا در کارکنان، افزایش استرس شغلی، نمی تواند التزام شغلی را چندان کاهش دهد.
رابطه ی علّی سرمایه روان شناختی با هیجان های مثبت، بهزیستی روان شناختی، عملکرد شغلی و التزام شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی علّی سرمایه روان شناختی با هیجان های مثبت، بهزیستی روان شناختی، عملکرد شغلی و التزام شغلی از طریق طراحی و آزمودن یک الگو بود. نمونه ی این پژوهش، شامل 263 (228 زن و 35 مرد) بود. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان پرستاران بیمارستان های دولتی شیراز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، عملکرد شغلی، رفتارهای مدنی سازمانی، التزام شغلی، بهزیستی روان شناختی و هیجانات مثبت بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بر اساس نرم افزار AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثر واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر به دست آمد. به طور کلی 7 فرضیه مستقیم و یک فرضیه غیرمستقیم مورد تأیید قرار گرفتند.
رابطه بین التزام شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان شرکت گاز استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه التزام شغلی و تعهد سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان بخش ستادی شرکت گاز استان مازندران تشکیل داده اند. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و هدفی که دنبال می کند از نوع پژوهش کاربردی و حسب نحوه گرد آوری داده ها، یک پژوهش توصیفی است. در پژوهش حاضر از دو پرسشنامه استاندارد که توسط آرمسترانگ طراحی شده است شامل پرسشنامه تعهد سازمانی با 5 ماده، و پرسشنامه التزام شغلی با 14 ماده استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون، آزمون F و KMO به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین التزام شغلی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، به منظور درک بهتر رابطه بین التزام شغلی و تعهد سازمانی با استفاده از نرم افزار لیزرل، گراف تحلیل مسیر به عنوان مدل ساختاری پژوهش ترسیم گردید که در نتیجه، مدل ساختاری تحقیق تأیید شد.