مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
خودکارآمدی
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
115 - 139
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر ارتباط میان خودکارآمدی ، خودکنترلی ، جو اخلاقی سازمان ، رضایت شغلی و تعهد سازمانی حسابرسان بر تردید حرفه ای را بر اساس نظریه شناخت اجتماعی مورد مطالعه قرار می دهد. طبق این نظریه، قضاوت و تصمیم گیری افراد تحت تاثیر عوامل شخصی نظیر رفتارهای اخلاقی و خلقیات فردی و نیز عوامل محیطی مثل عوامل مرتبط با سازمان و محیط کار می باشد. در این نظریه ، خودکارآمدی و منبع کنترل دو ویژگی هستند که می تواند بر جو اخلاقی سازمان و نیز بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی تاثیر گذار باشند. نمونه آماری تحقیق شامل حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی و سازمان حسابرسی در سال 1397 می باشد. مبانی نظری تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و داده های آماری تحقیق نیز از طریق تحقیق پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و آزمون فرضیه ها نیز بر اساس معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که تعهد سازمانی بیشترین تاثیر را بر تردید حرفه ای دارد. بعد از آن نیز به ترتیب رضایت شغلی ، جو اخلاقی و خود کنترلی تاثیر غیر مستقیم بر تردید حرفه ای دارند. هم چنین خودکارآمدی تاثیری بر تردید حرفه ای ندارد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های روانشناختی و رفتار سازمانی حسابرسان می تواند بر سطح تردید حرفه ای آن ها تاثیرات مختلفی داشته باشد.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی دبیران زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم با خودکارآمدی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی دبیران زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم با خودکارامدی آن ها در شهر مشهد، هدف اصلی این پژوهش است. دبیران زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم نواحی هفتگانه مشهد( تعداد 607 نفر)به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که از میان آن ها تعداد 242 نفر براساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری به-روش تصادفی ساده انجام پذیرفت. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش، روش توصیفی پیمایشی است. دو پرسش نامه خودکارامدی و سرمایه فرهنگی به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شدند. نرم افزارهای مورد استفاده برای بررسی-های آماری SPPS نسخه 23 و Amos نسخه 23 اند. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد، میان سرمایه فرهنگی دبیران زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم با خودکارامدی آن ها رابطه ای معنا دار و مثبت وجود دارد. به عبارت دیگر، دبیرانی که سرمایه فرهنگی بالاتری دارند، خودکارامدترند که در نتیجه آن به موفقیت های بیشتری در آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان دست می یابند
اثربخشی آموزش تاب آوری بر استرس و سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
205 - 228
حوزه های تخصصی:
مقدمه : استرس و مشکلات در زمینه سازگاری بخشی از مسائل خاتواده های دارای فرزند کم توان می باشد. یکی از راهبردهای مناسب برای ارتقای سلامت روان تاب آوری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش تاب آوری بر استرس و سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بوده است. روش : روش پژوهش طرح نیمه آزمایشی ، شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را مادران دارای فرزند دختر کم توان ذهنی تشکیل داده که فرزندانشان در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ در مدارس دخترانه ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند. با روش نمونه گیری دردسترس یک گروه 30 نفری از مادران انتخاب شدند و به طور تصادفی 15نفر از آن ها در گروه آزمایش و15 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه های استرس آبدین(PSI) و سلامت روان گلدبرگ و هیلر (GHQ) استفاده شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری( ۰۱/۰p <) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. گروه آزمایش که تحت آموزش تاب آوری قرار گرفتند نسبت به گروه گواه که هیچ آموزشی دریافت نکردند، میانگین سطح استرس پایین تر بوده است و آموزش تاب آوری موجب افزایش سلامت روان گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری : بنابران این برنامه آموزشی و تشکیل گروه های مشاوره و حمایتی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در جهت کاهش استرس و بهبود سلامت روان مادران دارای فرزند مبتلا به کم توانی ذهنی مورداستفاده قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری گروهی بر سرمایه های روانشناختی نوجوانان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی - رفتاری بر سرمایه های روانشناختی در نوجوانان با علائم افسردگی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه شامل 51 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال با علائم افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روان پزشکی ساری در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (در هر گروه 17 نفر). پرسشنامه افسردگی کواکس، تاب آوری کانر و دیویدسون، امیدواری اشنایدر، آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه و گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان دادند روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر سرمایه های روانشناختی تأثیر معناداری داشته اند؛ اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش مؤلفه امید، بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین، بین دو گروه درمانی با گروه گواه در سرمایه های روانشناختی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری با تأکید بر جنبه های مختلف روانشناختی در افزایش سرمایه های روانشناختی مؤثر بودند. همچنین، روان درمانی مثبت نگر احتمالاً ازطریق تقویت تعاملات اجتماعی و هیجانات مثبت و آموزش امید و خوش بینی در افزایش امید مؤثرتر از درمان شناختی رفتاری بود؛ بنابراین، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و به ویژه مشاوران مدارس برای ارتقای سلامت روان دانش آموزان قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر گچساران
در پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر گچساران بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آزموزان پسرمقطع متوسطه دوم شهر گچساران که تعداد آنان 562 بود ودر سال تحصیلی 97 -98 مشغول به تحصیل هستند از این جامعه آماری یک مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی از بین مدارس عادی شهرگچساران انتخاب شد . بدین منظور 50 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در 2 گروه(1گروه آزمایش و 1 گروه کنترل)، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، با روش آموزش مهارت های زندگی تحت مداخله قرار گرفتند.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه جرات ورزی( گمبریل و ریچی،1975) وپرسشنامه خودکارآمدی (موریس ، 2001) استفاده شد. گروه آزمایشی دوم 10 جلسه آموزش مهارت های زندگی را گذراندند. نتایج تحلیل کواریانس در روش آموزش مهارت های زندگی افزایش بیش تر جرات ورزی و خودکارآمدی در گروه های آزمایشی را نسبت به گروه کنترل نشان داد. بنابراین آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مؤثر است.
جستاری در تأثیر کمال گرایی بر مهارت شنیداری زبان دوم با درنظرگرفتن نقش میانجی خودکارآمدی و راهبردهای فراشناختی شنیداری به روش تحلیل چندبخشی میانجی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
123 - 151
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی تأثیر کمال گرایی چندوجهی بر مهارت شنیداری زبان دوم از طریق متغیرهای میانجی خودکارآمدی و راهبردهای فراشناختی شنیداری با استفاده از مبانی نظریّه مجموعه های پیچیده پویا می پردازد. بدین منظور، 117 دانشجوی سال سوم و چهارم رشته های ترجمه زبان انگلیسی و ادبیّات انگلیسی پرسشنامه های کمال گرایی چندوجهی، خودکارآمدی و راهبردهای فراشناختی شنیداری را تکمیل کردند و در آزمون شنیداری «آیلتس» شرکت کردند. پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از تحلیل خوشه ای، شرکت کنندگان پژوهش به سه گروه کمال گرایی (کمال گرایی سازگار، ناسازگار و غیرکمال گرا) تقسیم شدند. سپس با استفاده از تحلیل چندبخشی میانجی چندگانه، تأثیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلّی کمال گرایی بر مهارت شنیداری در قالب فرضیّه های پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، کمال گراییِ سازگار تأثیر مستقیم معناداری بر خودکارآمدی و سه راهبرد فراشناختی شنیداری شناخت فردی، ترجمه ذهنی و حل مسأله دارد. کمال گرایی تأثیر مستقیم معناداری بر مهارت شنیداری و دو راهبرد فراشناختی برنامه ریزی و ارزیابی و توجّه هدایت شده نداشت. همچنین نتایج نشان داد، خودکارآمدی تأثیر مستقیم معناداری بر شناخت فردی و مهارت شنیداری دارد. در ارتباط با تأثیر نسبی غیر مستقیم و کلّی کمال گرایی با در نظر گرفتن متغیرهای میانجی خودکارآمدی و راهبردهای فراشناختی، نتایج معناداری به دست آمد و تحلیل چندبخشی میانجی چندگانه معنادار بود. این در حالی است که بدون در نظر گرفتن متغیرهای میانجی، ارتباط مستقیم معناداری بین کمال گرایی و مهارت شنیداری یافت نمی شد؛ بنابراین استفاده از متغیرهای میانجی نقش تعیین کننده ای در ارتباط بین کمال گرایی و مهارت شنیداری ایفا نمود. در انتها توصیّه های آموزشی این پژوهش ارائه می گردد.
بررسی اعتبار پیش بینی عملکرد دانشجویان درس ترجمه شفاهی هم زمان در دو تمرین ترجمه شفاهی با توجّه به مهارت درک شنیداری، هوش هیجانی و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 174
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو یک بررسی میان رشته ای است که بین حوزه مطالعات ترجمه شفاهی و روانشناسی انجام شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اعتبار پیش بینی توانایی دانشجویان درس ترجمه شفاهی هم زمان در دو تمرین کلوز شفاهی و گوش دادن و به خاطرآوردن با توجّه به متغیرهای پیش بین مهارت درک شنیداری، خودکارآمدی و هوش هیجانی است. به این منظور، 70 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی در دو کلاس ترجمه شفاهی هم زمان از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شکل داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها، مقیاس های خودکارآمدی و هوش هیجانی استفاده شد. علاوه بر این، استعداد دانشجویان در دو تمرین کلوز شفاهی و گوش دادن و به خاطرآوردن از طریق دو آزمون در همین زمینه ارزیابی شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هوش هیجانی و خودکارآمدی به عنوان دو مؤلفه تفاوت های فردی و مهارت درک شنیداری به عنوان یک مؤلفه زبانی با عملکرد دانشجویان در دو تمرین لازم جهت آمادگی ترجمه شفاهی هم زمان رابطه معنادار دارند و می توانند میزان موفقیت دانشجو را در این تمارین پیش بینی کنند؛ امّا جایگاه اوّل تأثیرگذاری از آنِ مهارت درک شنیداری است. یافته های حاصل از این مطالعه می تواند برای مدرّسان و پژوهشگران ترجمه شفاهی هم زمان قابل توجّه و مفید باشد
اثر الگوی ارتباطی خانواده بر گرایش به مصرف مواد با نقش واسطه ای خودکارآمدی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
29 - 56
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : گرایش به مصرف مواد، در وضعیت کنونی جهان معضل بزرگی است که به استعداد افراد در گرفتاری آنان به دام اعتیاد اشاره می نماید و می تواند متأثر از عوامل و پیشایندهای مختلفی باشد. هدف این پژوهش بررسی اثر الگوی ارتباطی خانواده بر گرایش به مصرف مواد با نقش واسطه ای خودکارآمدی در بین دانشجویان است. روش شناسی : این مطالعه با توجه به هدف پژوهش از نوع مطالعات کاربردی و از جهت روش گردآوری اطلاعات نیز به روش پیمایشی و از انواع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1397-98 با حجم نمونه 347 نفر و نحوه نمونه گیری، خوشه ای است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوی ارتباطات خانواده؛ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﻟﻮﺗﺎنز و ﻣﻘﯿﺎس ﭘﺬﯾﺮش اﻋﺘﯿﺎد وید استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 22 و لیزرل با استفاده از آزمون مدل یابی علی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : طبق نتایج به دست آمده، بین جهت گیری گفت وشنود (0/52-)، جهت گیری همنوایی (0/59) و خودکارآمدی (0/12) با گرایش به مصرف مواد رابطه وجود دارد (0/05>p). ارزیابی مدل با تمامی شاخص های برازش درمجموع نشان از برازش قابل قبول و مناسب داده ها با مدل (0/07 =0RMSEA) و (0/92 =CFI) داشتند. در واقع، اثر مستقیم جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی بر گرایش به مصرف مواد تأیید می شود. همچنین، اثر غیرمستقیم جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی از طریق خودکارآمدی تأیید می شود. نتیجه گیری : از آنجا که الگوی ارتباطی خانواده هم به صورت مستقیم و هم از طریق متغیر خودکارآمدی بر گرایش به مصرف مواد دانشجویان اثر دارد، تلاش برای ارتقای خودکارآمدی دانشجویان و توجه به الگوهای ارتباطی خانواده در جهت پیشگیری و کاهش گرایش دانشجویان به مصرف مواد اثربخش خواهد بود.
بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم پیشرفت پسر مدارس شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم پیشرفت بود. در این راستا تعداد 200 نفر از دانش آموزان کم پیشرفت پسر مدارس شهر تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر پرسشنامه های استاندارد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام پذیرفته است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم پیشرفت پسر مدارس شهر تهران تاثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین این نتیجه حاصل شد که خودکارآمدی نیز بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد. این نتیجه حاصل شد که در زمینه کار با دانش آموزان کم پیشرفت، مصاحبه انگیزشی با توجه به ماهیت آن به مثابه یک سبک مشاوره ای بسیار کارآمد و نوید بخش به نظر می رسد که منجر به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم پیشرفت می شود.
پیش بینی سلامت روان دانشجومعلمان بر اساس متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶)
153 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان دانشجومعلمان براساس متغیر های خودکارآمدی و حمایت اجتماعی است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش، غیرآزمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان کارشناسی پیوسته پردیس شهید مفتح(تهران) دانشگاه فرهنگیان بوده است که از میان آنها تعداد 247 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از 1-پرسش نامه سلامت عمومی(28-GHQ)، 2-پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) و 3-پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986) استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار استنباطی(رگرسیون چندمتغیری) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با نشانه های جسمانی رابطه منفی معناداری وجود دارد و آن متغیرها می توانند تغییرات نشانه های جسمانی را در بین دانشجومعلمان به گونه ای معنادار(021/0>P) تبیین و پیش بینی کنند. بین متغیر خودکارآمدی با اضطراب و بی خوابی رابطه منفی معناداری وجود دارد و متغیرخودکارآمدی می تواند اضطراب و بی خوابی را به گونه ای معنادار(005/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی نماید. متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی می توانند اختلال در کارکرد اجتماعی را به گونه ای معنادار(001/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی کنند. همچنین متغیر خودکارآمدی می تواند تغییرات افسردگی را به گونه ای معنادار(001/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی نماید. با توجه به یافته های حاصل، با به کارگیری شیوه هایی برای افزایش خودکارآمدی دانشجومعلمان و حمایت اجتماعی از ایشان، می توان به ارتقای سطح سلامت روان در میان آنها کمک نمود.
خودکارآمدی: چیستی و کاربرد در آماده سازی و توسعه حرفه ای معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خودکارآمدی»، باوری درونی است که معلمان را در مواجهه با مشکلات روانی و امراض جسمانی ناشی از تنیدگی های تدریس، مصون می نماید. شناخت ناکافی محققان ایرانی از مباحث نظری سازه خودکارآمدی معلم و وجود ابهام در برخی از این مبانی و نیز غفلت از جنبه کاربردی این سازه در توسعه حرفه ای معلمان کشورمان، محقق را بر آن داشته است تا اولاً با بر طرف نمودن برخی از چالش های نظری مربوط به خودکارآمدی معلم، درک درست و عمیقی از چیستی این سازه را فراهم نماید؛ ثانیاً کاربردهای عینی خودکارآمدی معلم در آموزش و پرورش را تشریح نماید. نوشتار حاضر با مرور تحقیقات مختلف و استفاده از روش تحلیلی-توصیفی نشان داده است که طراحی و اجرای برنامه های آماده سازی مبتنی بر خودکارآمدی در دانشگاه فرهنگیان می تواند تضمین کننده ی شایستگی های حرفه ای آتی دانشجومعلمان باشد. همچنین اجرای برنامه های توسعه حرفه ای مبتنی بر خودکارآمدی برای معلمان شاغل، از طریق دوره های ضمن خدمت، سبب توانمندی و جلوگیری از فرسودگی شغلی آنان خواهد شد.
تأثیر اجرای روش های یادگیری مشارکتی جوریار و پژوهش گروهی بر خودکارآمدی هنرجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی هر یک از الگوهای یادگیری مشارکتی (پژوهش گروهی و جوریار با یادگیری سنتی) بر میزان خودکارآمدی فراگیران در درس دین و زندگی می باشد. این پژوهش با طرح شبه تجربی با اجرای (پیش آزمون - پس آزمون) و گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه هنرجویان هنرستان های ناحیه2 اردبیل می باشد. شیوه نمونه گیری پژوهش تصادفی چندمرحله ای بوده و در مجموع 76 نفر در 3 کلاس به عنوان افراد نمونه انتخاب شده اند (تعداد پژوهش گروهی، 27 نفر؛ گروه جوریار، 26 نفر و گروه یادگیری سنتی، 23 نفر). مدت اجرای کاربندی های پژوهش 6 هفته (42) روز است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر بوده است. داده های این پژوهش با آزمون MONOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج اجرای آن حاکی از اثر بخشی روش پژوهش گروهی و جوریار، نسبت به روش آموزش سنتی در افزایش میزان خودکارآمدی هنرجویان می باشد. نتایج این پژوهش با بسیاری از پژوهش های انجام یافته پیشین در زمینه اثربخشی یادگیری مشارکتی همسویی دارد.
عوامل مرتبط با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس درس: (بررسی وضع مطلوب و موجود) معلمان ابتدایی شهر همدان
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
69 - 84
حوزه های تخصصی:
مدارس ابتدایی و مقایسه وض عموجود معلمان ابتدایی شهر همدان در سالتحصیلی -92 93 انجا مگرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان حوزه فناوری اطلاعات و آموزگاران دبستانهای شهر همدان تشکیل میدادند. از بین 57 نف ر خب ره واج د شرایط شناسای یش ده، تعداد 47 نفر از آ نها پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. جامعه دوم شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر همدان در پای ههای چهارم، پنجم و ششم بودند که تعداد آ نها 605 نفر بود و از این تعداد با استفاده از روش نمون هگیری تصادفی طبقه ای مطابق جدول مورگان و کرجسی 230 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داد هها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شدکه برمبنای مدل ارتمر ) 2005 ( تهیه شده بود. روایی هر دو پرسشنامه توسط هفت نفر از متخصصان بررسی و مورد تا یید قرارگرفت. میزان پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه معلمان 92 /. و برای پرسشنامه خبرگان 90 /. محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داد ههای حاصل دو نمونه از نرم افزار spss و آزمون t ت کگروهی، t مستقل،تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافت ههای به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری نشان م یدهد؛ عواملی چون مهارت، نگرش، شناحت و خودکارآمدی از نظر افراد خبره در بکارگیری فناوری توسط معلم مه ماند و معلمان ابتدایی شهر همدان این شناخت ها، مهار تها، نگر شها و خودباوری را در حد کم و خیلی کم دارا هستند و ازای نرو وضع موجود معلمان برای کاربرد فاوا در کلاس درس با وضع مطلوب فاصله فاحشی دارد.
پیش بینی خودکارآمدی بر اساس مولفه دغدغه های حرفه ای معلمان زن دبیرستان
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های مرتبط با موفقیت و شکست معلمان، خودکارآمدی است، اما مسئله اصلی این است آیا می توان بر اساس مؤلفه دغدغه های حرفه ای، خودکارآمدی معلمان را پیش بینی کرد؟ هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خودکارآمدی، براساس مؤلفه دغدغه های حرفه ای معلمان دبیرستان می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن دبیرستان نوبت اول منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 می باشد. نمونه گیری با روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شد و تعداد 155 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش به پر کردن پرسشنامه اقدام نمودند. به منظور بررسی رابطه بین دغدغه شغلی و خودکارآمدی از پرسشنامه دغدغه حرفه ای سوپر و خودکارآمدی شرر و همکاران استفاده گردید. داده های به دست آمده با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مشخص شد بین خودکارآمدی و مرحله کشف شغلی، مرحله مشغول کار شدن و مرحله قطع همکاری رابطه مثبت معناداری وجود دارد و بین خودکارآمدی و مرحله بقا و نگهداری و مرحله تغییر شغلی رابطه معناداری به لحاظ آماری دیده نمی شود. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین شامل مرحله کشف شغلی، مرحله مشغول کار شدن، مرحله بقا و نگهداری، مرحله قطع همکاری و مرحله تغییر شغلی، 8% از تغییرات متغیر خودکارآمدی را تبیین می کنند. نتیجه اینکه با مورد توجه قرار دادن متغیر دغدغه های حرفه ای در کنار سایر عوامل اثرگذار بر خودکارآمدی، می توان ارتقای خودکارآمدی در معلمان را انتظار داشت.
رابطه عملکرد شغلی و خودکارآمدی با توسعه حرفه ای دبیران دوره متوسطه ناحیه 2 شهر قم
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه عملکرد شغلی و خودکارآمدی با توسعه حرفه ای دبیران دوره متوسطه ناحیه 2 شهر قم انجام گرفت. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1021 نفر از دبیران مدارس متوسطه آموزش و پرورش و نمونه آماری شامل 366 دبیر بود که بر اساس فرمول کوکران به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد مقیاس خودکارآمدی معلم اسچانن، موران وولفولک، عملکرد شغلی هرسی و گلداسمیت (2001)، توسعه استانداردهای حرفه ای معلمان ایوبی (1393)، با پایایی به ترتیب 82/0، 92/0، 95/0 بر اساس آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره نشان داد: بین عملکرد شغلی و خودکارآمدی دبیران با توسعه حرفه ای آنان در مدارس متوسطه آموزش و پرورش ناحیه 2 استان قم رابطه وجود دارد. ضرایب رگرسیون متغیر پیش بین نشان می دهد که خودکارآمدی به میزان (296/0 = β) و عملکرد شغلی به میزان (250/0 = β) می توانند توسعه حرفه ای دبیران را پیش بینی نمایند. همچنین نتایج نشان داد عملکرد شغلی و خودکارآمدی دبیران مرد به طور معناداری بیشتر از دبیران زن است. در نتیجه می توان گفت با فراهم سازی زمینه ها و برنامه های توسعه حرفه ای، عملکرد شغلی کارکنان و خودکارآمدی آنان به طور هم زمان افزایش می یابد.
بررسی اثربخشی روش تدریس مشارکتی جورچین (جیگ ساو) بر اضطراب امتحان، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش به روش جیگ ساو بر اضطراب امتحان، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر در درس علوم بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 55 دانش آموز پسر پایه چهارم ابتدایی شهر خوی در سال تحصیلی 98-97 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در هریک از گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. پرسشنامه های اضطراب امتحان، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی توسط آزمودنی ها تکمیل شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 51 جلسه آموزش به روش جیگ ساو را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان با روش سخنرانی به برنامه های عادی کلاس خود ادامه دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد؛ آموزش به روش جیگ ساو در مقایسه با روش سخنرانی، تاثیر مثبت بیشتری بر کاهش اضطراب امتحان، افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دارد. پژوهش حاضر دربردارنده راهبردهایی است که معلمان درس علوم می توانند استفاده کنند.
بررسی دیدگاه دبیران ریاضی درباره نقش اضطراب ریاضی در تبیین خودکارآمدی و خلاقیت دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران ریاضی مقطع متوسطه درباره نقش اضطراب ریاضی در تبیین خودکارآمدی و خلاقیت دانش آموزان است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دبیران ریاضی مقطع متوسطه در استان گلستان است که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 92 دبیر ریاضی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی اضطراب ریاضی، خودکارآمدی و خلاقیت است که به ترتیب دارای 18، 14 و 11 گویه است. روایی پرسشنامه ها توسط روان شناسان، اساتید مجرب و متخصصین آزمون ساز پس از بررسی و انجام اصلاحات لازم مورد تایید نهایی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرنباخ به ترتیب 90/0، 89/0 و 91/0 به دست آمد که نشان از پایایی بالای پرسشنامه ها دارد. داده های آماری پرسشنامه توسط نرم افزار spss در دو بخش توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، چولگی و کشیدگی) و تحلیل استنباطی (رگرسیون خطی ساده و چند متغیره) تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه دبیران ریاضی نقش اضطراب ریاضی در تبیین خودکار آمدی و خلاقیت دانش آموزان معنادار می باشد و همچنین از دیدگاه آنان اضطراب ریاضی با ضریب های تاثیر استاندارد رگرسیونی (40/0- Beta=) و 50/0 Beta=) به ترتیب کمترین و بیشترین تاثیر را در تبیین متغیر خودکارآمدی و خلاقیت دارد.
تاثیر ابعاد مقیاس ارزشهای شغلی و خانوادگی بر خودکارآمدی دانشجویان رشته تربیت بدنی با در نظر گرفتن نقش میانجی خلاقیت و اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
121 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر ابعاد مقیاس ارزش های شغلی و خانوادگی بر خود کارآمدی دانشجویان رشته تربیت بدنی با در نظر گرفتن نقش میانجی خلاقیت و اوقات فراغت بود. پژوهش توصیفی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاههای آزاد شهر تهران تشکیل دادند (1800N=). حجم نمونه با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 360 نفر برآورد گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه مقیاس ارزش های شغلی و خانوادگی (فارمروبن،1970)، اوقات فراغت نظریان مادوانی و رمضانی (1392)، خلاقیت مقیمی (1388) و خود کارآمدی دارابی (1395) بود. روایی پرسشنامه ها به تایید 15 نفر از اساتید رسید. همچنین برای پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که اثر مقیاس ارزش های شغلی و خانوادگی بر خود کارآمدی از طریق خلاقیت و اوقات فراغت دانشجویان رشته تربیت بدنی مثبت و معنی داری است (05/0≥P). به عبارتی دیگر، بخشی از اثر متغیر مقیاس ارزش های خانواده و شغل به واسطه متغیرهای اواقات فراغت و خلاقیت بر خودکارآمدی دانشجویان رشته تربیت بدنی انتقال داده می شود. با توجه به یافته های پژوهش می توان اینگونه نتیجه گرفت که خانواده و اشتغال از جمله موارد مهم زندگی انسان محسوب می شوند که در صورت انطباق آن با شرایط و علاقه دانشجویان رشته تربیت بدنی، آثار مطلوبی برای جامعه به دنبال خواهد داشت. بعبارت دیگر خلاقیت باعث باعث توازن بین شغل و خانواده می شود و این امر موجب خودکارآمدی بالاتر در بین دانشجویان رشته تربیت بدنی می شود، افرادی که احساس خودکارآمدی بالاتری دارند با وجود موانع احتمالی مشارکت بیشتری در اوقات فراغت فعال دارند.
تاثیر اخلاق حرفه ای معلمان تربیت بدنی بر بهزیستی روانشناختی آنان با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
139 - 162
حوزه های تخصصی:
دستیابی به اهداف تربیت بدنی در مدارس نیازمند معلمانی شاد و دارای بهزیستی روانشناختی می باشد، از اینرو هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای معلمان ورزش بر بهزیستی روانشناختی آنان با نقش میانجی خودکارآمدی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان ورزش شهر شیراز به تعداد 611 نفر بود که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر در نظر گرفته شد. درنهایت پس از توزیع و جمع آوری داده ها تعداد 228 پرسش نامه برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه استاندارد در حوزه مطالعاتی بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس، پی ال اس و لیزرل انجام شد. یافته ها نشان داد که اخلاق حرفه ای بر خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی تأثیر مستقیم دارد و همچنین اخلاق حرفه ای از طریق خودکارآمدی بر بهزیستی روانشناختی به صورت غیرمستقیم تأثیر داشت. با توجه به یافته ها نتیجه گرفته می شود اخلاق حرفه ای معلمان تربیت بدنی از طریق افزایش خودکارآمدی باعث توسعه بهزیستی روانشناختی آنها می شود و مسئولین آموزش و پرورش جهت افزایش بهزیستی روانشناختی معلمان ورزش باید به نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در آن ها اهتمام ویژه داشته باشند.
اثر بازی آزاد و بازی طراحی شده بر مهارت های حرکتی بنیادی، خود کارآمدی، لذت و انگیزه کودکان پیش دبستانی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
391 - 400
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر بازی آزاد و بازی طراحی شده بر مهارت های حرکتی بنیادی، خود کارآمدی، لذت و انگیزه کودکان پیش دبستانی بود. به همین منظور تعداد 45 کودک با دامنه سنی 4 تا 6 سال بعنوان نمونه انتخاب شدند. روش شناسی: پس از انتخاب نمونه پیش آزمون مهارت های حرکتی بنیادی (آزمون TGMD3)، لذت از فعالیت بدنی (مور و همکاران، 2001)، خودکارآمدی (وود و همکاران، 2007) و انگیزش (پرسشنامهCMMQ) بعمل آمد. سپس شرکت کنندگان به سه گروه بازی آزاد، بازی برنامه ریزی شده و کنترل تقسیم شدند. پروتکل مداخله برای گروه های تجربی شامل 16 جلسه تمرینی 45 دقیقه ای بود. در این مدت گروه کنترل فعالیتی نداشت و بعد از آخرین جلسه تمرینی پس آزمون به عمل آمد و نتایج ثبت گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد، بین میانگین باقیمانده نمرات مهارت های حرکتی بنیادی، خودکارآمدی، انگیزش و لذت از فعالیت بدنی آزمودنی ها بر حسب عضویت گروه (دو گروه تجربی و کنترل) تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی برنفرونی نشان داد که گروه بازی هدفمند و آزاد عملکرد بهتری داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از بازی به عنوان مداخله سودمند جهت کمک به رشد حرکتی و روانی کودکان استفاده کرد.