مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
معلم
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین مبانی فلسفی مدرسه زندگی، ویژگی ها و چگونگی تحقق آن است. دیوئی با انتقاد از مدارس سنّتی، به تأسیس مدرسه آزمایشگاهی یا مدرسه زندگی اقدام کرد. شعار مدرسه زندگی، آموختن برای زیستن از طریق عمل است. در نظر او مدرسه خود زندگی است و نه آماده شدن برای زندگی. تعلیم و تربیت به منزله رشد و متضمن تجربه است. یادگیری باید با توجه به علائق، رغبت ها و تفاوت های فردی کودکان انجام شود. در مدرسه زندگی هدف ها از پیش تعیین نمی شود، بلکه بنا به موقعیت و در حین عمل ظهور مییابد. محتوا نیز از پیش تعیین نمی شود، محتوای درسی و موقعیت های تربیتی به نحوی تدارک دیده می شود که به پرورش مهارت های اجتماعی، مهارت حل مسأله، قوه خلّاقیت و تفکّر انتقادی منجر شود. درچنین مدرسه ای محیط شاد و سازنده است. روش تدریس بر فعالیت شاگرد مبتنی است. نقش معلم مدیریت کلاس درس نیست، بلکه معلم راهنما وهدایت کننده یادگیری و شاگرد، محور جریان تربیتی است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی بود. بر اساس یافته های پ ژوهش می توان از جنبه های مورد تأیید مدرسه زندگی در جهت ایجاد تغییرات سودمند در نظام آموزش و پرورش به ویژه نظام مدرسی، بهره گرفت.
رابطه جوّ سازمانی مدارس با استرس شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه جوّ سازمانی با استرس شغلی معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد بود. 143 نفر از معلمان مدارس از میان 215 نفر انتخاب شدند و به دو پرسشنامه استاندارد شده جوّ سازمانی و استرس شغلی پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین جوّ سازمانی و استرس شغلی رابطه معناداری وجود دارد. یافته ها حاکی از آن بود که بین متغیر ساختار سازمانی، مسئولیت و پاسخگویی، پاداش، صمیمیت، حمایت مدیران از معلمان و هویّت سازمانی با استرس شغلی معلمان رابطه معکوس و معنادار است. همچنین بین متغیر خطرپذیری مدیران و تعارض در جوّ سازمانی با استرس شغلی معلمان رابطه معناداری وجود نداشت و تنها بین متغیر استانداردهای سازمانی با استرس شغلی معلمان رابطه مثبت و معنادار بود. از بین مؤلّفه های جوّ سازمانی؛ متغیر صمیمیت و دوستی در سازمان، پاداش در سازمان، ساختار سازمانی، حمایت و پشتیبانی مدیران از معلمان و استاندارد سازمانی پیش بینی کننده استرس شغلی معلمان بود.
بازپژوهی نقش نگرش های شغلی معلمان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان: نگاهی نو به نقش علی یک متغیر نهفته برونزا و یک متغیر نهفته درونزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: اهمیت نگرش¬های شغلی مثبت در شغل معلمی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پژوهش¬های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است، اما کمتر پژوهشی به نقش علی و توأمان «احساس کارآمدی» و «خشنودی شغلی» توجه کرده است. در پژوهش حاضر، در قالب یک الگوی مفروض، نقش احساس¬کارآمدی معلم (به¬عنوان یک متغیر نهفته برونزا) با میانجیگری خشنودی شغلی (به¬عنوان یک متغیر نهفته درونزا) در پیشرفت¬تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی گرفته است. بدین منظور 184 دبیر درس شیمی دبیرستان¬های استان لرستان فرم¬های کوتاه «مقیاس احساس کارآمدی معلم» (شانن ـ موران و وولفولک هوی، 2001) و «پرسشنامه رضایت شغلی مینوسوتا» (ویس و همکاران، 1967) را تکمیل کرده اند. برای اندازه¬گیری پیشرفت تحصیلی، از میانگین نمرات دانش آموزان دبیران منتخب در آزمون نهایی درس شیمی استفاده شده¬ است. پس از بررسی پایایی و روایی سازه ابزارها، فرضیه های پژوهش با روش¬های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن¬ است که رابطه مثبت و معناداری میان احساس کارآمدی و خشنودی شغلی معلم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. هم¬چنین خرده مقیاس-های احساس کارآمدی (کارآمدی در عجین کردن دانش¬آموز، کارآمدی در راهبردهای تدریس، کارآمدی در مدیریت کلاس) و خرده مقیاس¬های خشنودی شغلی (خشنودی درونی، بیرونی و عمومی) تبیین معناداری از پیشرفت تحصیلی داشته اند. آزمون الگوی مفروض نشان می دهد که احساس کارآمدی هم به¬طور مستقیم و هم با میانجیگری خشنودی شغلی می تواند بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار باشد. این الگو برازش خوبی با داده ها داشته است. یافته¬های این پژوهش اهمیت تقویت احساس کارآمدی معلمان را مورد تأکید قرار می دهد. در فرجام پیشنهاداتی مطرح شده است.
مطا لعـه عوامـل تأثیرگـذار بر بکارگیری شیوه های نوین تدریس توسط معلَمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان در سال تحصیلی 85- 1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بکارگیری شیوه های فعال تدریس توسط معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان انجام گرفته است. جامعـه آماری این تحقیق شامل کلیـه معلمان استخـدام رسمی، حق التدریس و پیمانی یا قراردادی مقطع ابتدایی شهرستان گرگان به تعداد1300 نفرمی باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان و متناسب با جامعه آماری و از طریق نمونـه گیری تصادفی به تعداد 297 نفر به تفکیک جنسیت (155 معلم مرد و 142 معلم زن) در نظر گرفته شده است. طرح تحقیق از نوع توصیفی (پیمـایشی) و ابزار اندازه گیری آن پرسشنـامه محقق ساخته است که با استفاده از رایـانه- بستـه نرم افزاری spss، ضـریب همبستگی بین نمرات دو بار اجرای آزمون عدد613/0 برآورد شده است. برای تجزیـه و تحلیـل یافته ها ازآمـار تـوصیفی (فـراوانی، درصد، جـدول و نمـودار ) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) استفاده شد.
همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهدکه:
1- بین ویژگی های فردی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
2- بین عوامل اداری و ساختاری و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری دارد.
3- بین عوامل و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
4- بین عوامل و شیوه های ارزشیابی و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر دانش آموزان پیش دبستان و دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون خلاقیت در جهان معاصر، مسأله ی آموزش خلاقیت در سطح مدارس ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و جهت بررسی این مسأله، دو پژوهش انجام پذیرفت. پژوهش نخست به بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر دبستانی پرداخت. پس از انجام پیش آزمون با ابزار محقق ساخته در سطح گروه آزمایشی (67 نفر) و گروه کنترل (58 نفر)، آموزش خلاقیت به مدت 12 هفته به گروه آزمایشی ارایه گردید. نتایج به دست آمده از آزمون گروه های آزمایشی و کنترل، با روش اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ی تفاوت معنادار گروه آزمایشی با گروه کنترل بود. پس از مشخص شدن تأثیر مثبت آموزش خلاقیت بر روی خلاقیت کودکان، پژوهش کیفی و طولی دوم، با هدف دستیابی به الگویی بومی جهت ارایه به اولیای آموزشی در جهت آموزش خلاقیت، طی 4 تابستان متوالی انجام پذیرفت. در این پژوهش 40 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی دختر و پسر، شرکت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش کیفی، ضمن تأیید تأثیر مثبت آموزش خلاقیت، در سطح افراد مورد بررسی، در عمل به ارایه ی الگویی اولیه جهت چگونگی اعمال روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی رسید. یافته های اخیر، الگوی مناسبی جهت چگونگی به کارگیری روش های مختلف آموزش خلاقیت و محتوای لازم در این جهت را در اختیار معلمان و مربیان آموزشی، قرار خواهد داد.
رابطه بین باورهای خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز ازجو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان ومقایسه آن در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان وعادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه
بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری
دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه و مقایسه آن در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و
عادی شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش
شامل دو گروه معلمان و دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان و عادی
شهر تهران در سال تحصیلی سال 91 -1390 بود. در مدارس تیزهوشان با استفاده از روش
تمام شمار کل معلمان پایه اول متوسطه 5 مدرسه را (که شامل 70 نفر بودند) انتخاب شدند
و از بین همین مناطق همین تعداد مدرسه
عادی به روش نمونه گیریچندمرحله ای انتخاب و 70 نفر معلم انتخاب شدند. سپس در کلاس
این معلمان به تفکیک 4 دانش آموز انتخاب شدند. به طور کلی نمونه شامل 140 معلم و
560 دانش آموزبود. برای جمع آوریداده ها از پرسشنامه خود کارآمدی معلم تشانن-
موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه در این
کلاس چه می گذرد فراسر، فیشر و مک روبی (1996)و پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری
پینتریچ و دی گروت (1990) استفاده گردید. تحلیل یافته های پژوهش که با روش های
آماری رگرسیون چندگانه انجام گرفت نشان داد بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز
از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان
مدارس تیزهوشان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت، همچنین رابطه مثبت و معنادار بین
خودکارآمدی معلم و ادراک از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان عادی نشان
داده شد. از طرفی نتایج نشان داد که بین این دو گروه در زمینه این رابطه تفاوت
وجود دارد
فهم آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی شهر شیراز از دیدگاه معلمان پایه ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و فهم آموزش اخلاق در پایه ی اول ابتدایی از دیدگاه معلمان بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها، به روش مصاحبه عمیق صورت گرفت که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه ی هدفمند و با توجه به اصل رسیدن به نقطه اشباع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه ی تحلیل محتوای استقرایی متون مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر روی آموزش اخلاق از دیدگاه معلمان اول ابتدایی عبارت اند از ویژگی های دانش آموز که سن را دربر می گیرد، مدرسه (معلم به عنوان الگو و انواع روش های آموزشی همچون آموزش عملی، آموزش کلامی، آموزش رسمی، آموزش غیررسمی و آموزش تلفیقی)، خانواده، همکاری و هماهنگی بین عناصر آموزشی. نتایج تحلیل مصاحبه ها همچنین موانع موجود در راه آموزش اخلاق را نشان داد. از دیدگاه معلمان اول ابتدایی موانع آموزش اخلاق عبارت اند از عدم هماهنگی اولیا و مربیان، تناقض و دوگانگی بین عناصر تربیتی، دنیای مجازی و ارتباطات جمعی، آموزش و پرورش، معلم، گروه هم سالان و برنامه ی درسی.
رابطه استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری معلمان تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی کاری یکی از ضروریات انجام فعالیت افراد در سازمان ها می باشد و استرس شغلی معلمان، تأثیر بسزایی بر کیفیت آموزشی می گذارد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری معلمان تربیت بدنی بود. این تحقیق، توصیفی همبستگی بوده و اطلاعات آن از طریق پرسشنامه استرس شغلی با پایایی (0.87 =a) و کیفیت زندگی کاری با پایایی (0.91=a) جمع آوری گردید. تعداد 302 نفر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شد.
یافته ها نشان داد به طور کلی بین استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تمامی ابعاد استرس شغلی به جز محیط فیزیکی با کیفیت زندگی کاری رابطه منفی و معنی دار دارند. تنها پیش بینی کننده های مفید کیفیت زندگی کاری، ابعاد محدوده نقش و بی کفایتی نقش هستند و می توانند 26% از تغییرات کیفیت زندگی کاری را پیش بینی کنند.
اثربخشی برنامه های ضد قلدری مدرسه بر توان مندی معلمان زن در مدیریت رفتار قلدری دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قلدری یکی از پدیده های پیچیده در مدارس است. توانمندی معلمان در مدیریت رفتار قلدری، با وقوع و تداوم آن، رابطه ی نزدیکی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناخت و مقابله با قلدری به معلمان بر راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی ادراک شده ی معلمان می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی شامل تمام معلمان زن دوره ی ابتدایی شهرستان اهر در سال تحصیلی 92-1391 بود. تعداد 40 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی معلمان استفاده شد. برنامه ی طراحی شده برای گروه آزمون با محتوای شناخت و مقابله با قلدری دانش آموزان، در 6 جلسه ی 90 دقیقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSSنسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها:
بنا بر نتایج، آموزش توانسته است تغییرات معنی داری در انتخاب بین راهبردهای جرأت مندی دفاع (005/0=P)، اجتناب از دفاع (00/0=P) و جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر (01/0=P) و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در مدیریت رفتار کلاس (001/0=P) در مقایسه با گروه شاهد به وجود آورد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش برنامه ی ضد قلدری توانسته است بر راهبردهای مدیریت رفتار قلدری و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در کلاس موثر واقع شود لذا اجرای دوره های آماده سازی و ارتقای مهارت های حرفه ای معلمان و مشاوران مدارس برای مواجهه ی صحیح با مشکلات رفتاری دانش آموزان ضرورت دارد.
تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با همسالان و معلّم در مدارس عادی: کاه ش نقائص ارتباطی و اجتماعی در یک پژوهش تک آزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اوتیسم اختلالی عصبی رشدی است که نقص در مهارت های ارتباطی و اجتماعی و هم چنین وقوع رفتارهای تشریفاتی و کلیشه ای را شامل می شود. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با عملکرد بالا با همسالان و معلّم در مدارس عادی بر کاهش نقص در مهارت های ارتباطی، نقائص اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای این دانش آموزان بود.
روش: طرح این پژوهش بررسی تک آزمودنی با نشانه A-B همراه با 3 ماه پیگیری بود که از جمله طرح های نیمه آزمایشی به شمار می آید. 3 شرکت کننده این پژوهش یک کودک و 2 نوجوان اوتیسم بودند که از میان 16 دانش آموز مرکز اوتیسم اصفهان به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه گارز به منظور سنجش اثر مداخله، و از مقیاس رشد اجتماعی وایلند، فرم کوتاه پرسش نامه تشخیصی اختلالات طیف اوتیسم، و پرسش نامه اختلالات همایند با اوتیسم، به منظور ارائه مشخصات بیشتر استفاده شد. مداخله طی 14 هفته، در یک مدرسه ابتدایی، یک دبیرستان، و یک هنرستان انجام شد.
نتایج: تحلیل داده ها با استفاده از 3 اندازه اثر شامل درصد نقاط غیر همپوش به عنوان اندازه اثر اصلی، درصد بهبودی و درصد کاهش نمرات به عنوان اندازه اثرهای فرعی انجام شد. تحلیل دیداری نمودارها، که با استفاده از نرم افزار Excel و Paint ترسیم شدند، نشان داد که درصد نقاط غیر همپوش برای مهارت های ارتباطی 3 شرکت کننده به ترتیب 75/0، 75/0 و 50/0 و برای مهارت های اجتماعی به ترتیب 100/0، 100/0، و 75/0 و برای رفتار های کلیشه ای 3 شرکت کننده به ترتیب 25%، 50% و 0% بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با همسالان و معلم در مدارس عادی بر کاهش نقائص اجتماعی و ارتباطی این افراد مؤثر است. پیشنهاد می شود پژوهش های بعدی اثربخشی تعامل هدایت شده ی دانش آموزان اوتیسم را به صورت شاهد محور ارزیابی کنند.
بررسی میزان تفاوت مهارت های حرفه ای معلمان دروس دینی و دروس غیردینی بر مبنای برنامه ریزی درسی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان تفاوت در مهارت های حرفه ای معلمان دروس دینی نسبت به معلمان سایر دروس بر مبنای یک برنامه ریزی درسی منسجم می باشد. پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است و نمونه مذکور به تعداد 144 نفر انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری شامل یک پرسش نامه ی 19 سؤالی محقق ساخته که توسط مشاهده گر برای سنجش مهارت های حرفه ای معلمان، استفاده شد. پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ برابر 74/. به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از آزمون خی دو استفاده گردید. نتایج تحقیق بدین شرح است: معلمان دروس دینی، در مهارت های ایجاد ارتباط مطلوب با دانش آموزان، تعیین رفتار ورودی، ایجاد انگیزه به درس، استفاده از روش فعال تدریس، وضع ظاهری مطلوب، از معلمان دروس غیردینی بهتر؛ ولی معلمان دروس غیردینی در مهارت های به کار بردن پیشسازمان دهنده، ایجاد ارتباط بین تجارب قبلی دانشآموزان و انجام ارزشیابی تکوینی بهتر عمل نموده اند و در مهارت های سلام و احوال پرسی، حضوروغیاب دانشآموزان، ارزشیابی تشخیصی، ارائه درس با طرح درسی معلم، تفاوتی بین دو گروه از معلمان مشاهده نگردید و نهایتاً با بررسی این عوامل، طرح آموزشی اثربخشی برای معلمان دروس دینی آماده گردید.
مدیران به عنوان رهبران فناوری در مدرسه: یافته های یک پژوهش ترکیبی اکتشافی در مدارس هوشمند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری فناوری یکی از حوزه های نوظهور در ادبیات رهبری مدرسه است و تأکید می کند که مدیر مدرسه باید نقش فعالی در کاربست فناوری در مدرسه داشته باشد. دانش داخلی در این خصوص بسیار ضعیف است. این تحقیق، به روش ترکیبی اکتشافی (کیفی- کمی) و با هدف بررسی نقش مدیران در کاربست فناوری در مدرسه انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی خبرگان حوزه فناوری آموزشی بصورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها 58 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 9 بعد شامل «دانش، باور و اقدام مدیر به استفاده از فناوری»، «ترسیم اهداف و انتظارات فناوری»، «برنامه ریزی فناوری»، «ایجاد و تقویت فرهنگ استفاده از فناوری»، «توانمندسازی معلمان برای استفاده از فناوری»، «تشویق و تحریک معلمان به استفاده از فناوری»، «ارزیابی عملکرد فناوری معلمان»، «تقویت تسهیم دانش فناوری» و «پشتیبانی فناوری» طبقه بندی شد. در بخش کمی بر اساس نشانگرها و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه رهبری فناوری طراحی و بوسیله ی 335 معلم مدارس هوشمند شهر تهران تکمیل شد. داده های بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی اندازه گیری متغیر رهبری فناوری برازش خوبی با داده ها دارد. این پژوهش به نقش مدیران در کاربست فناوری توسط معلمان تأکید می کند و متغیر و پرسشنامه رهبری فناوری را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کند. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
ویژگی های بایسته معلمان در بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری مدارس هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها، توانایی ها و وظایف معلمان در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند استان سمنان انجام شد. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در آن نخست بخش کیفی و سپس بخش کمی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش، با شش نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته در دو بخش وضعیت مطلوب و وضعیت موجود تنظیم گردید. روایی محتوایی طبق نظر متخصصان و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ در بخش وضعیت مطلوب 84/0 و در بخش وضعیت موجود 94/0 بررسی و مناسب گزارش شدند. در بخش کمی پژوهش نیز، پرسشنامه توسط310نفر از معلمان و مدیران که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند، تکمیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهکارهای «ارتباط مستمر و پایدار الکترونیکی با دانش آموزان برای رفع اشکالو هدایت و استمرار فرآیند یاددهی-یادگیری به صورت مجازی» در رتبه اول، «تقویت مهارت های ICDL و اینترنت از طریق شرکت در کلاس های ضمن خدمت، استفاده از خودآموز ها و تمرین های شخصی» در رتبه دوم، «جستجو و شناسایی محتوای چندرسانه ای و الکترونیکی مناسب بر روی شبکه اینترنت و منطبق با طرح و برنامه درسی و بهره گیری از آنها در فرآیند یاددهی-یادگیری» در رتبه سوم، «توانایی طراحی انواع آزمون های پیشرفت تحصیلی آنلاین و درج آنها در سایت یا ارسال به ایمیل دانش آموزان جهت پیشرفت تحصیلی آنان» در رتبه چهارم و «حضور فعال بر روی پورتال مدرسه و سیستم مدیریت یادگیری برای مدیریت فرآیند یادگیری دانش آموزانبه صورت غیرحضوری بر روی وب» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری مدارس هوشمند توسط معلمان قرار دارند
عوامل مؤثر بر تنیدگی شغلی معلمان و مدیریت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر فشارهای روانی معلمان و ارایه ی پیشنهادها جهت کاهش آن بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. در این پژوهش معلمان زن و مرد سه مقطع تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) از نظر میزان تنیدگی و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ی مورد مطالعه شامل 496 نفر از معلمان مدارس شهری قزوین بود که به روش نمونه گیری طبقه ای از میان حدود 4970 معلم انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه بکار گرفته شد که اعتبار آن بر روش آلفای کرونباخ 82/0 برآورد گردید. داده های آماری با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهند که وضعیت نامطلوب مالی معلمان بیش ترین سهم را در تنیدگی شغلی آنان دارد، زنان تنیدگی کم تری نسبت به مردان دارند، سابقه ی تدریس تأثیری معنی دار بر میزان تنیدگی ندارد، سطح تحصیلات بر میزان تنیدگی اثر می گذارد و در نهایت، میزان تنیدگی معلمان بیش تر از حد متوسط است.
آموزش تاریخ محلی در برنامه ی درسی تاریخ از دیدگاه معلمان تاریخ و دانش آموزان دوره متوسطه (مطالعه موردی استان کهکیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی آموزش ابعاد تاریخ محلی در برنامه ی درسی تاریخ از دیدگاه معلمان تاریخ و دانش آموزان دوره متوسطه، به منظور کاربست آن در برنامه درسی مدارس هست. برای اجرای تحقیق، تعداد 16 معلم به صورت هدفمند در دسترس و 285 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب و داده های تحقیق گردآوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات برای داده های کمی، پرسشنامه محقق ساخته که شامل دو پرسشنامه به ترتیب برای معلمان تاریخ و دانش آموزان هست. برای تعیین روایی پرسشنامه ها، از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است که برای پرسشنامه شماره یک2/68درصد و برای پرسشنامه شماره دو3/97درصد برآورد شده است. داده های کیفی تحقیق علاوه بر سؤالات باز پاسخ پرسشنامه دانش آموزان، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 8 معلم تاریخ، گردآوری و از طریق نظریه مبنایی تحلیل شدند. نتایج نشان داد، دانش آموزان و معلمان تاریخ نسبت به آموزش ابعاد تاریخ محلی استان، نگرش مثبتی دارند. ازنظر دانش آموزان، تاریخچه سیاسی بیشترین و تاریخچه اقتصادی کم ترین اهمیت آموزشی را نسبت به بقیه ابعاد دارند. معلمان تاریخ، آموزش تاریخچه فرهنگی - اجتماعی را مهم ترین و آموزش تاریخچه اقتصادی را کم اهمیت ترین بُعد از بین ابعاد تاریخ محلی استان برآورد کردند. همچنین در خصوص دیدگاه های معلمان و دانش آموزان درباره اهمیت آموزش تاریخ محلی در برنامه درسی تاریخ می توان به: ضرورت پداگوژیکی، درک و شناخت محیط زندگی خود، برآورده شدن نیازهای روحی افراد، تقویت روح میهن پرستی، بازنمایی و حفظ اصالت و هویت بومی و توسعه ی همه جانبه جامعه اشاره کرد. معلمان تاریخ برای تدریس تاریخ محلی، روش یاددهی–یادگیری مشارکتی، روش یاددهی–یادگیری مشاهده ای، روش یاددهی–یادگیری پژوهش محور، روش نقل حکایات تاریخی توسط معلم(تاریخ شفاهی) و تدریس با استفاده از منابع الکترونیکی را پیشنهاد دادند
بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر توسعة سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف از این ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮرﺳی تأثیر رهبری اخلاقی بر سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهرستان شیروان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعة آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ، تمام معلّمان مدارس متوسّطة شهرستان شیروان در سال ﺗﺤﺼیﻠی 93-94 هستند. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺗﻌﺪاد 175 ﻧﻔﺮ با استفاده از فرمول کوکران است که ﺑا روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی تصادفی ساده اﻧﺘﺨﺎب شده اند. سپس همان افراد پرسشنامه های رهبری اخلاقی دی هاق و دن هاردگ و سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز را تمکیل کرده اند. پایایی و روایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (85/0=α سازمان یادگیرنده و 91/0=α رهبری اخلاقی) و تحلیل عاملی تأییدی انجام شده است. داده ﻫﺎ ی به دست آمده با آزمون رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. ﻧﺘﺎیﺞ ﻧﺸﺎن می دهند که رهبری اخلاقی و مؤلّفه های آن بر سازمان یادگیرنده تأثیر مستقیم دارند. از بین ابعاد رهبری اخلاقی، ابعاد تسهیم قدرت و وضوح نقش، سهم معناداری در پیش بینی سازمان یادگیرنده دارند (05/0≥P).
درآمدى بر اندیشه هاى تربیتى علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با روش توصیفى تحلیلى، درصدد تبیین نظریه علامه طباطبائى در خصوص اندیشه هاى تربیتى مى باشد. علامه به تناسب، در مباحث علمى فلسفى خود به بحث هاى مرتبط با فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته است. نظرات ایشان با توجه به رویکرد فلسفى و توجه ویژه به حکمت متعالیه و تکمیل آن، بستر مناسبى براى طرح ریزى یک نظام جامع تربیتى برآمده از فلسفه اسلامى است. خصوصیات کم نظیر و گاهى هم منحصردبه فرد ایشان، از جمله اشراف بر مباحث فلسفه اسلامى و ارائه نظرات مبتکرانه از طرفى و آشنایى با فلسفه غرب و مبانى آن از سوى دیگر، مى تواند از دلایل اقبال عموم فرهیختگان حوزوى و دانشگاهى به ایشان باشد.
ازاین رو، پرداختن به آراى این اندیشمند فرزانه، گامى به سوى نظام تعلیم و تربیت اسلامى مى باشد. در این تحقیق سعى شده است با بیان دیدگاه علامه طباطبائى درباره فلسفه آموزش و پرورش، بعد نگرشى آن و استلزامات تربیتى آن در آموزش و پرورش، با نقل قول مستقیم و گاهى هم با برداشت هاى محتاطانه از تفسیر شریف المیزان، به طور اجمالى نظام تربیتى اسلامى بر اساس دیدگاه ایشان ترسیم شود.
بررسی نقش فضیلت سازمانی مدارس در رفتار شهروندی سازمانی معلمان: یافته های یک پژوهش کمی در مدارس متوسطه شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی همبستگی حاضر، بررسی رابطه فضیلت سازمانی مدارس با رفتار شهروندی سازمانی معلمان می باشد. 403 معلم در مدارس متوسطه نواحی چهارگانه کلان شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه ی استاندارد فضیلت سازمانی(Cameron, Bright, & Caza, 2004) و رفتار شهروندی سازمانی(DiPaola, Tarter & Hoy, 2004) استفاده شد. پس از بررسی و تأیید پایایی و روایی سازه ابزارها، برای پاسخ به سؤالات پژوهش، از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین فضیلت سازمانی مدارس و رفتار شهروندی سازمانی معلمان است. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که در بین ابعاد پنج گانه فضیلت سازمانی(خوش بینی، اعتماد، شفقت، انسجام و بخشش)، صرفا خوش بینی و بخشش، تبیین معناداری از رفتار شهروندی سازمانی معلمان داشته اند. یافته های این پژوهش اهمیت تقویت خرده مقیاس های فضیلت سازمانی را در مدرسه مورد تأکید قرار می دهد.
نقدی بر روش های نوین تربیت فلسفی معلمان و سیاست گذاری در نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقالة حاضر، بررسی الگوهای نوین تربیت فلسفی معلمان و پیشنهاد راهکارهای عملی برای اجرایی کردن این نظریه ها در نظام تربیت معلم ایران است. روش تحقیق، نظری و تحلیلی و به شیوة مروری و کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهند که دلایلی چون، توسعة مهارت های استدلال تفکر عمیق و منطقی، یادگیری تلفیق فلسفة تئوری و عمل، ضرورت توسعة توانایی ها ی بالقوة ذهنی معلمان، حمایت از معلمان برای پذیرش فلسفة ذهن ، ترویج فلسفة ذهن در مدارس، تقویت حس کنجکاوی در تفکر فلسفی، تمرین تفکر خلّاق ازلحاظِ ایدئولوژیک ، لزوم گسترش تفکر انتزاعی ، لزوم شرکت در استدلال فلسفی و تلاش برای پاسخ به پرسش های فلسفی و دانش و مهارت های موردِ نیاز برای تعامل با دانش آموزان در بحث فلسفی، از مهم ترین دلایلی است که آشنایی با فلسفة ذهن در تربیت معلمان را مهم می سازد؛ ازاین رو، تربیت معلمان آشنا با فلسفة ذهن و لزوم تدریس فلسفة ذهن در مراکز تربیت معلم ایران مهم می باشد و استفاده از الگوهایی نظیرِ تفکر استقرایی ، الگوی بدیعه پردازی ، الگوی یادیاری ، الگوی کاوشگری به شیوة علم زیست شناختی، الگوی کاوشگری به شیوة محاکم قضایی ، الگوی ایفای نقش، الگوی دریافت مفاهیم و الگوی کاوشگری گروهی در نظام تربیت معلم ایران پیشنهاد می شود. با توجه به شرایط فرهنگی و جامعة ایرانی استدلال می شود که الگوهای ایفای نقش و الگوی کاوشگری گروهی برای بهبود نظام تربیت معلم ایران کارساز است.
سنجش میزان اثربخشی کارگاه های آموزشی نیاز محور در ارتقاء دانش و مهارت تدریس اساتید دروس معارف اسلامی (دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران برنامه درسی به نقش اساتید و مربیان بعنوان راهنما،تسهیل کننده و تضمین کننده یادگیری تاکید دارند.توانمندی اساتید در تدریس با روشهای یاد دهی و یادگیری فعال و بهره گیری از روشهای تدریس دانشجو محور یک ضرورت است.این مطالعه با هدف تعیین اثر بخشی کارگاههای آموزشی نیاز محور بر ارتقاء دانش و مهارت اساتید دروس دینی در دانشگاههای علوم پزشکی تهران انجام گرفت. روش ها: تحقیق حاضر ازنظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش یک مداخله ای است. جامعه آماری این مطالعه اساتید دروس دینی دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران و با نمونه گیری به روش تصادفی به تعداد 139 نفر بود.در این مطالعه در قالب طرح تحقیق مداخله ای و اجرای کارگاه آموزشی اساتید با پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. اطلاعات مربوط به دانش و مهارت اساتید با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که دوره آموزش کارگاهی برنامه ریزی درسی نیاز محور ازنظر افزایش دانش و آگاهی اساتید اثربخش بوده و تفاوت معنی داری بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون نمونه ها در سطح اعتماد 95 درصد وجود دارد. نتیجه گیری: برخورداری از دانش و مهارتهای تدریس در کنار هنر معلمی از الزامات کار معلمان بخصوص برای معلمان تازه کار و اساتید دروس دینی می باشد. برگزاری کارگاههای توانمند سازی اولیه و تداوم آن و همچنین ارزشیابی دوره ای آن پیشنهاد می گردد.