مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نهادهای اجتماعی
نگرشی نو بر ایده های جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز بررسی نقش جمعیت و اثرات آن بر اقتصاد جوامع مختلف مورد توجه اندیشمندان بوده است. بر همین اساس نظریات مختلفی ارائه شده که معروف ترین آن نظریه جمعیتی مالتوس است. نظریه جمعیتی مالتوس که دارای نگرشی بدبینانه نسبت به جمعیت است، هر چند در فضایی متفاوت از ویژگی های اقتصاد نوین ارائه شد، اما هنوز بر دیدگاه اکثر اقتصاددانان در مورد جمعیت سایه افکنده است. جالب اینجا است که حتی با اینکه مالتوس بعدها بسیاری از عقاید خود را اصلاح و یا تعدیل کرد، هنوز اکثر اقتصاددانان بر نظریات ابتدایی اوتاکید می ورزند. در این راستا این مقاله ضمن نگاهی محدود و مجدد به نظریه جمعیتی مالتوس و اصلاحاتی که خود بر این نظریه وارد ساخت به دنبال این است که به بررسی نظریات دو تن دیگر از اقتصاددانان مطرح یعنی جان مینارد کینز و گری بکر بپردازد. نظریه پردازانی که دید بسیار منفی به اثرات افزایش جمعیت داشتند ولی آنها نیز سرانجام مجبور به تغییر موضع خود شدند. همچنین این مقاله به بررسی شواهد تجربی و نظریات جدید ارائه شده در زمینه جمعیتی که علی رغم نگرش بدبینانه حاکم، بر اثرات مثبت رشد جمعیت تاکید دارد می پردازد. آنچه این مقاله نتیجه گرفته است، رد افکاری است که بسیاری از مشکلات اقتصادی جوامع را به رشد جمعیت نسبت داده و سعی کرده آنها را به مسائلی دیگر نظیر ضعف مدیریت و برنامه ریزی، قوانین و نهادهای سیستم اقتصادی حاکم بر کشورها، رفتار انسان ها، اتلاف منابع طبیعی و ...نسبت دهد.
پیامدهای نهادی توانمندسازی روانشناختی زنان در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
توانمند سازی زنان، یکی از مباحث بسیار حساس در سال های اخیر بوده است که آگاهی از پیامدهای آن، سیاست گذاران را یاری می کند تا به تقویت هر چه بیشتر پیامدهای مثبت آن بپردازند. در این مقاله تلاش می شود پیامدهای مثبت و منفی توانمند شدن زنان ایرانی، بررسی شود. روش تحقیق از نوع پیمایشی است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 405 نفر پرسشنامه تحقیق را تکمیل کرده اند. با استفاده از داده های حاصل از پرسش نامه، 6 فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است و نتایج تحقیق نشان می دهد که از نظر زنان، توانمندسازی زنان اثرات مثبتی روی نهادهای خانوادگی، اقتصادی، سیاسی دارد و این تاثیرات مثبت در مورد نهادهای مذهبی کمتر است. ولی از نظر مردان، یافته ها حاکی از این است که توانمند شدن زنان به عنوان پدیده اجتماعی نو ظهور اثرات معنی داری روی نهادهای مذهبی، اقتصادی و سیاسی ندارد و برای نهادهای خانوادگی به طور همزمان پیامدهای مثبت و منفی به بار می آورد
«جست و جوی نهادهای اجتماعی» در شعر کلیم کاشانی
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی در ادبیات، دانشی است که مطالعات خود را روی محتوای هر اثر ادبی و جوهر اجتماعی آن و روابط متقابل ادبیات و جامعه متمرکز می سازد و به معرفی نقش جامعه در شکل گیری اثر هنری و ادبی می پردازد.
هدف نگارنده در این مقاله عبارت است از:
1- بررسی اجمالی تأثیر جامعه شناسی در ادبیات فارسی 2- نگاهی به اوضاع اجتماعی، سیاسی و ادبی عصر صفوی 3- معرفی کلیم کاشانی و شعر او به کوتاهی
4- بررسی نهادهای اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسان 5- سنجش عناصر اجتماعی شعر کلیم با نهادهای اجتماعی و تصویر نقش آن عناصر در معرفی گوشه هایی از جامعه عصر او.
پیشگیری اجتماعی از جرم در پرتو تحولات ناشی از جهانی شدن فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع همواره در حال تحول و دگرگونی هستند و نهادهای اجتماعی، نظام ارزش ها، هنجارها و ساختارهای فرهنگی نیز در حال تحولند. تغییرات اجتماعی گرچه در تمام جوامع و زمان ها اتفاق افتاده و میافتد، سطح و جهت آن از جامعه ای به جامعة دیگر متفاوت است. در نتیجه، شناخت هویت و گسترة تغییرات اجتماعی دارای اهمیت است. فضای فرهنگی اطراف ما که بستر اصلی تبیین پدیده ها میباشد با تحولات فراگیری مواجه است. با جهانی شدن فرهنگ و پیامدهای آن، معمای جرم به موضوعی پیچیده تر و دارای ابعاد گسترده تر تبدیل شده و تغییر و تحولات در روابط و نهادهای اجتماعی موجب تضعیف پیشگیری اجتماعی میگردد. این تغییر و تحول در ساحت فرهنگ، ضرورت توسعة نگاه فرهنگی در مطالعات جرم شناختی را ایجاب میکند.
غلبه نگاه کارکردی به دین؛ عامل تقویت دین یا زمینه ساز عرفی شدن در جامعه ایران؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: محققان عوامل متعددی را در سطوح مختلف برای احتمال عرفی شدن جامعة ایران، مطرح کرده اند. یکی از عواملی که در حوزة دین می تواند احتمالِ روند عرفی شدن در جامعة ایران را تقویت کند، «غلبة نگاه کارکردی به دین» است. با تشکیل حکومت دینی و دخالت دین در عرصه های مختلف زندگی، برخی از دینداران برای نشان دادن مفید بودن دین و نیز حفظ و جلب مخاطبان، در رقابت با سایر مسلک ها، به معرفی کارکردی دین، به ویژه کارکردهای این جهانی آن که برای همگان محسوس و قابل درک است، رو می آورند. غلبة این نگاه، در تبیین و تحلیل دین می تواند درنهایت، اصالت ذاتی دین را با تردید روبه رو سازد و زمینه را برای حضور رقیب هایی که با تحمیل هزینة کمتری، توان برآوردن این کارکردها را دارند، فراهم سازد و درنهایت به تضعیف دین و زمینه سازی برای عرفی شدن جامعه بینجامد. بنابراین، دقت در نگاه کارکردی به دین، برای کاهش این اثر منفی، ضروری به نظر می رسد. حفظ هدف اصلی دین و تمرکز بیشتر در معرفی دین، بر اهداف اخروی آن، با توجه به تعالیم دینی و تفکیک کارکردهای اخروی و دنیوی هر یک از دستورهای دینی، از اثرگذاری این عامل بر روند عرفی شدن جلوگیری می کند.
تحلیل منابع و نهادهای اجتماعی مؤثر بر بهبود رفتار مصرفی خانوار شهری (مطالعه موردی: رفتار مصرفی انرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی مصرف هر جامعه ای، نقش برجسته ای در دستیابی آن جامعه به توسعه دارد؛ زیرا تغییرات آن، تأثیرات قبل توجهی بر دیگر متغیرهای کلان اقتصادی دارد. انرژی، مهم ترین کالایی است که مقوله اصلاح الگوی مصرف و رفتار مصرفی در رابطه با آن، به صورت جدی موضوعیت می یابد. با توجه به اینکه بالغ بر نیمی از انرژی در کشور متعلق به بخش خانوار است؛ نقش و جایگاه آن در مصرف انرژی، بسیار مؤثر است. مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر رفتار مصرفی خانوارها، عوامل فرهنگی- اجتماعی هستند و این امر به دلیل وجود نگرش و رفتار مصرفی اعضای خانواده هاست که ریشه فرهنگی- اجتماعی دارد. در این تحقیق، سعی شده است تا منابع و نهادهای اجتماعی مؤثر بر رفتار مصرفی جامعه شهری و به تبع آن، کارایی مصرف انرژی خانوار شهری و میزان تأثیرگذاری و اهمیت هر کدام از آنها، مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور از روش های اسنادی، پیمایشی و تحلیل های کیفی استفاده شده است. داده های جمع آوری شده، مبتنی بر نظر خبرگان این حوزه بودند و با آزمون فریدمن و بهره گیری از نرم افزار SPSS، تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان دادند نهاد خانواده، از بیشترین میزان تأثیرگذاری برخوردار است و پس از آن، نهاد رسانه و نهادهای آموزشی، اهمیت نسبتاً یکسانی دارند. نهادهای دولتی و عمومی، شخصیت ها و چهره های مطرح اجتماعی و نیز گروه های مرجع و دوستی، در رده بعدی هستند که تأثیر نسبتاً یکسانی دارند. آخرین منبع اجتماعی، نهادهای مردمی و غیرانتفاعی می باشند که نسبت به سایر منابع و نهادهای اجتماعی ذکر شده، از تأثیر کمتری برخوردارند.
ظرفیت سازی اجتماعات محلی به مثابه ی رویکردی در توانمندسازی نهادهای اجتماعی
حوزه های تخصصی:
ظرفیت اجتماعات محله ای رویکردی سیستماتیک بر مبنای مقیاس زمان بندی است که دربرگیرنده ی رهبری، قلمرو اجتماعی، فعالیت های فردی، تغییرات سازمانی و نهادی است تا رفاه افراد، سازمان ها و اجتماعات محلی را پایه ریزی نماید. هر فرایندی از ظرفیت سازی می باید ارزش ها را تشخیص دهد و بر پایه ی مهارت های موجود، دانش و استعدادهای مردمی شکل بگیرد. برخی محققان بر این باورند که ظرفیت اجتماعات می تواند به عنوان ابزاری برای حمایت از مسائل مرتبط با ساختارهای پیش روی اجتماعی و انسانی، ابزار اجتماعی برنامه ریزی و ابزاری جهت توانمندسازی به کار رود. برخی دیگر مشخصاً فرایند ظرفیت سازی اجتماعات محلی را در تغییرات سیستمی و ساختاری وسیع تری در نظر می گیرند؛ حال آنکه عده ای دیگر معتقدند که این مفهوم و تغییراتش تنها در سطح «اجتماعات محلی» قابل اجراست. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی ضمن مرور ادبیات نظری مطرح در این زمینه و ریشه های نظری آن با هدف تبیین مفهوم ظرفیت اجتماعات محلی و ارزیابی کیفی آن، تجاربی از مدل های اجرایی را مورد بررسی قرار داده شود و در نهایت با ارزیابی قلمروهای ظرفیت سازی و طبقه بندی آنان در حوزه های مشخص، به تدوین شاخص های مرتبط در اجتماعات محلی با در نظر گرفتن سطح تحلیل بپردازد. نتایج بررسی ها نشان داد که این رویکرد تأثیر قابل توجهی بر توانمندسازی افراد و گروه ها از طریق مشارکت و درگیر کردن ذی نفعان به وسیله ی پذیرش برنامه های مشخص در اجتماعات محلی، ارتقای مهارت و دانش، افزایش پیوندهای اجتماعی و ارتباطات با استفاده از مباحثه ها در اجتماعات محلی و بسیج منابع به منظور رفع نیازهای مربوط به اجتماعات محلی برجای می گذارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد نهادهای اجتماعی در مدیریت هر چه بهتر محلات؛ نمونه موردی: محلات واقع در شهر فردوسیه - شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات به عنوان یک واحد تصمیم گیری خرد امروزه حرف کمتری را در تصمیمات گرفته شده از طرف مسئولان می زند و این در صورتی است که اصلی ترین هسته اولیه شهرها را محله های آنان تشکیل می دهد و شهروندان برای مشارکت در تصمیم های گرفته شده در سطح شهر نیاز به نهادهایی اجتماعی در سطح خردتر آن یعنی محلات دارند و اعتماد به نهادهای محلی در شهروندان نیز بیشتر است و به همبن دلیل ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات نیازی مبرم و ضروری است. بنابراین، ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که چه عواملی در ایجاد نهاد های اجتماعی در سطح محلات از نظر شهروندان مؤثر است از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات و میزان همبستگی آن با ویژگی های این نهادها بپردازد و همچنین عوامل مؤثرتر را از میان عوامل شناسایی شده با آزمون رگرسیون خطی شناسایی کند. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی است و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. پس از شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات، آن عوامل را در نمونه ای موردی در محلات واقع شده در شهر فردوسیه مورد سنجش قرار دادیم که نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که از نظر شهروندان هر 5 عامل اعتماد، مشارکت، کارایی، عدالت و کیفیت زندگی با بالای 50 درصد و به طور زیاد در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور تأثیرگذار است و نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی نیز تأثیرگذاری دو عامل مشارکت و اعتماد را با 8/57 درصد معلوم می دارد و در نهایت برای ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات باید شهروندان را در تصمیمات گرفته شده در شهر فردوسیه مشارکت داد تا اعتماد را در آن ها برای ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور بالاتر برد و در سطح محلات می توان از شهروندان با تجربه بالاتر استفاده نمود.
تأثیر تحولات نهادهای اجتماعی بر اِمکان دولت قانونمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای اجتماعی خانواده، دین، آموزش، اقتصاد و سیاست ماهیت سیّال و شناور داشته و در نتیجه قابلیت تغییر دارند. از آنجا که تحول در یک نهاد، می تواند سایر نهادهای اجتماعی را نیز متاثر سازد، ازاین رو، بررسی رابطه معنادار بین تحول نهادهای اجتماعی و شکل گیری دولت قانونمند، یکی از نقاط تلاقی جامعه شناسی و حقوق عمومی و مستند میان رشته ای بودن ایده این مقاله است. زیرا حقوق عمومی، نظام حقوقیِ ناظر بر دولت است و جامعه شناسی حقوق عمومی عهده دار تبیین نظریه درخصوص تاثیر و تأثّر نهادهای اجتماعی و شکل گیری نظریه دولت است. ازاین رو، موضوع این مقاله (دولت) در گستره حقوق عمومی و منظر تحلیل آن (نهادهای اجتماعی) از دریچه جامعه شناسی است.
این مقاله از نظر شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و از حیث روش توصیفی تحلیلی است. زیرا به دلیل محدودیت های ناشی از دسترسی به آمار رسمی و انجام سنجش میدانی در مقیاس سرشماری، با استفاده از روش «تحلیل ثانویه اطلاعات موجود»، به مثابه دانش زمینه ای، به توصیف و تحلیلِ تحولات نهادهای اجتماعی پرداخته و با بهره گیری از آموزه های حقوقی به مفهوم شناسی دولت قانونمند و نهایتاً استنتاج نظریه، درخصوص کنش متقابلِ پویای نهادهای اجتماعی و دولت اقدام کرده ایم.
براین اساس، در این مقاله درپی فهم مسائل ایران و تحلیل بخشی از فرآیند تشکیل دولت قانونمند در ایران معاصر هستیم. از این رو، این نوشته را می توان ذیل مطالعات ایران پژوهی نیز دسته بندی کرد.
نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه- شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل کم رنگ شدن مشارکت شهروندان در امور و مسائل شهری و همچنین اعتماد اندک به این نهادها،سرمایه اجتماعی به عنوان هر آنچه که در زندگی شهروندان مهم می باشد، با مؤلفه هایی همانند اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. بنابراین ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی از نظر شهروندان در شهر فردوسیه چه نقشی را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر در نظر دارد که به نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در سطح شهر فردوسیه بپردازد و همچنین مقدار همبستگی آنها را در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند و مؤلفه مؤثرتر را نیز مشخص نماید. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی می باشد و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه مشارکت با میزان 712/0 درصد، اعتماد با میزان 615/0 درصد و انسجام اجتماعی با 264/0 درصد به ترتیب در ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه نقش تعیین کننده ای دارند و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی معلوم شد که در میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت شهروندان با 2/53 درصد در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه از اهمیت بالاتری برخوردار می باشد و یکی از ویژگی های این نهادها بهره گیری از نظرات شهروندان در امور شهری می باشد.
ویژگی ها و موانع ایجاد نهادهای های اجتماعی محله محور از نگاه شهروندان محلات واقع شده در شهر فردوسیه - شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافته ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزش ها و رویه های عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده می سازد. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به ویژگی های نهاد اجتماعی محله محور از دید شهروندان بپردازد و همچنین موانع و محدودیت ها را در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور شناسایی کرده و مقدار همبستگی آن ها را با یکدیگر در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی به عنوان محور کلیدی در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی به بررسی دو مولفه اصلی آن یعنی مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی و پیمایشی است که در نمونه موردی شهر فردوسیه و به تفکیک محلات پیاده شده است. ابزار گرداوری اطلاعات مصاحبه و استفاده از پرسشنامه است که نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگراف- اسمیرنف مشخص گردیده است. درتحلیل نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان مشارکت، اعتماد و موانع و محدودیت های موجود و ویژگی ها از دید شهروندان در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که مشارکت و اعتماد و وجود نیروی انسانی مجرب از دید شهروندان از اهمیت بالاتری در ویژگی های ایجاد نهاد اجتماعی در شهر فردوسیه برخوردار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت هایی نظیر عدم هماهنگی میان بخش ها و نهادها و عدم توجه به مفهوم شهر با دید انسان محور بودن دارای بیشترین نظر از دید شهروندان در محدودیت های ایجاد نهاد اجتماعی محله محور می باشد.
بررسی تطبیقی اثر افزایش درآمدهای نفتی بر سیاستگذاری های دولت در نهادهای اقتصاد و سیاست: دو دوره ی 1356-1352 و 1389-1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران از دهه ۴۰ به بعد عمده درآمد خود را از نفت به دست آورده است. بر خلاف انتظار معقول، سیاست های اتخاذ شده دولت در زمان افزایش درآمدهای نفتی معضلات و مشکلات کشور را نسبت به گذشته بیشتر می سازد. در این پژوهش اثر سیاست های دولت بر نهادهای اجتماعی اقتصاد و سیاست در دو دوره ۱۳۵۶-۱۳۵۲ و ۱۳۸9-۱۳۸۴ بررسی می شود. پرسش اصلی ما علت اصلی شباهت سیاست های دولت ها و نتایج یکسان حاصل در عرصه نهادهای اجتماعی در این دو دوره است. هدف شناخت علل مؤثر در اتخاذ تصمیمات یکسانی این دو دولت به رغم اختلافات ایدیولوژیکی، ساختاری و تاریخی در زمان شوک های قیمتی نفت است. در این پژوهش به منظور تبیین مسیله از نظریه دولت ضعیف «تری لین کارل» استفاده کرده و از نظریه دولت رانتیر بهره برده ایم. روش پژوهش، روش تطبیقی تاریخی است. از تکنیک وابستگی به مسیر در بررسی تاریخی دولت ضعیف و برای مقایسه یافته های تحقیق از جدول توافق میل استفاده کرده ایم. بر اساس یافته ها، در هر دو دوره سیاست ها و نتایج یکسانی در نهادهای اقتصاد و سیاست اتفاق می افتد. دولت ضعیف به عنوان علت اصلی و وجود دولت رانتیر و عامل چند برابر شدن قیمت های نفت، به عنوان علل لازم اما نه کافی تبیین کننده مسیله موردنظر هستند.
بررسی تطبیقی اثر افزایش درآمدهای نفتی بر سیاست گذاری های دولت در نهاد بوروکراسی: دو دوره ی 1356-1352 و 1389-1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران از دهه ی۴۰ به بعد عمده ی درآمد خود را از نفت به دست آورده است. در این پژوهش اثر سیاست های دولت بر نهاد بوروکراسی را در دو دوره ۱۳۵۶-۱۳۵۲ و ۱۳۸9-۱۳۸۴ بررسی می کنیم. هدف ما شناخت عللی است که باعث می شود، در این دو دوره به رغم اختلافات ایدیولوژیکی، ساختاری و تاریخی در زمان شوک های قیمتی نفت تصمیمات یکسانی اتخاذ کرده و این سیاست ها نیز نتایج یکسانی در نهاد بوروکراسی به بار می آورند. در این پژوهش از نظریه دولت ضعیف کشورهای نفتی تری لین کارل مبنی بر وجود چارچوب نهادی ضعیف دولت ها که به طور تاریخی شکل گرفته، به منظور تبیین مسیله استفاده کرده و از نظریه دولت رانتیر به عنوان علت لازم و نه کافی بهره برده ایم. روش این پژوهش، روش تطبیقی تاریخی است. از تکنیک وابستگی به مسیر در بررسی تاریخی دولت ضعیف و برای مقایسه یافته های تحقیق از جدول توافق میل استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد که در هر دو دوره سیاست ها و نتایج یکسانی در نهاد بوروکراسی اتفاق می افتد. با بررسی تاریخی مسیله دولت ضعیف، به عنوان علت اصلی، و وجود دولت رانتیر و عامل چند برابر شدن قیمت های نفت، به عنوان علل لازم اما نه کافی، تبیین کننده مسیله مورد نظر هستند.
شناسایی مؤلفه های شناختی سرمایه اجتماعی از دیدگاه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بعد شناختی(ذهنی) از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) در کتاب صحیفه نور انجام گرفت. روش: روش پژوهش کیفی، از نوع تحلیل محتوای استقرایی بود. بدین منظور از مجموع کتاب22 جلدی صحیفه امام خمینی(ره)، تعداد 15 جلد انتخاب و با استفاده از فیش برداری به روش کتابخانه ای از طریق فرایندهای طبقه بندی نظام مند، کدبندی، و تم سازی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که "خدا محوری"، "اسلام محوری"، "اعتماد"، "قانون گرایی" و "خدمت برای خدا و اعتقاد به نظارت الهی"، مهمترین مؤلفه های بعد شناختی(ذهنی) سرمایه اجتماعی در بیانات امام خمینی(ره) بود که در این مقاله بدان پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که حضرت امام(ره) همواره مردم و مسؤولان را به خدمت به خلق و توجه به دستورات الهی و سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع) سفارش و بر ضرورت افزایش اعتماد و انسجام در پرتو عمل به قوانین تأکید نموده بود.
ساحت اجتماعی سکولاریسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال سوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
156 - 186
حوزه های تخصصی:
این نوشتار که درصدد پاسخ گویی به پرسش چگونگی تأثیر سکولاریسم بر ساحت اجتماعی بشر است، با اذعان به تأثیر سکولاریسم به مثابه یک تفکر بر ابعاد و ساحات مختلف حیات بشر، چگونگی و میزان تأثیرگذاری آن بر ساحت اجتماعی را به روش توصیف و تحلیل، مطمح نظر قرار داده است. ساحت اجتماعی مشتمل بر عناصر و زمینه های مختلفی از جمله ساختار و نهادهای اجتماعی، اخلاق و ارزش های اجتماعی، قوانین و قواعد اجتماعی، رفتارها و روابط اجتماعی، برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی و جنبش ها، گروه ها و آیین های جدید می باشد که نوع تأثیرگذاری سکولاریسم بر هریک از آنها متفاوت بوده و با توجه به غرض اصلی این تفکر که بی اثرساختن و در نهایت زدودن دین از عرصه حیات اجتماعی بشر است، مشخص شد که با فقدان آموزه های دینی، این عرصه در چنبره تفکر عرفی گرایی به تنگنا افتاده و به تدریج زمینه های نفوذ و جریان دین در حیات فردی و اجتماعی بشر سد از بین می رود.
جاافتادگی نهادی و اثربخشی آن بر کسب وکارهای خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه موجب توجه بیشتر به کسب وکارهای خانگی به عنوان فرصت دسترسی به اشتغال، معیشت پایدار و رشد اقتصادی شده است. با توجه به این امر در ایران اقداماتی در قالب سیاست گذاری، قوانین و حمایت ها برای گسترش کسب وکارهای خانگی صورت گرفته، که آن ها هم با چالش هایی مواجه و اثربخشی شان کاهش یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی قوانین و اقدامات مربوط به کسب وکارهای خانگی در کشورهای مختلف و ایران و اثربخشی آن ها در ایران است. برای این منظور از روش تطبیقی، تحلیل قوانین موجود، مصاحبه نیمه ساختاریافته با مطلعین کلیدی استفاده شد و در ادامه پیمایشی با 125 نفر از صاحبان کسب وکارهای خانگی در تهران انجام شد که در آن میزان موفقیت، بهره مندی از اقدامات و حمایت ها در کسب وکارهای خانگی مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس یافته ها، در ایران در مراحل سه گانه حیات کسب وکار اقداماتی انجام شده اما این مداخلات عموماً در مرحله شکل گیری بوده و در مراحل تثبیت و رشد اقدام کمتری انجام شده است. در جاافتادگی نهادی کسب وکارهای خانگی و فرایند قانونی، اداری و اجرایی این اقدامات مشکلاتی وجود دارد که مانع دسترسی کسب وکارها از حمایت ها می شود اما هنگامی که کسب وکارها به این اقدامات دسترسی داشته اند، موفق تر بوده اند. دسترسی به اطلاعات، گرفتن مجوز، وام و بازار در اقدامات انجام شده بیشترین تاثیر را در موفقیت کسب وکارهای خانگی داشته است.
تعامل دوسویه فرد و نهاد از منظر قرآن کریم و تبیین آن مبتنی بر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۸
5 - 32
حوزه های تخصصی:
سوال از وجود و چگونگی رابطه میان فرد و نهاد و نحوه تأثیرگذاری هر یک در دیگری از پرسش های مهمی است که مرتبط با مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی اقتصاد می باشد. اهمیت آن تا بدان جاست که می توان نحوه پاسخ به این پرسش را نقطه افتراق مکتب نهادگرایی قدیم از نهادگرایی جدید و اقتصاد نئوکلاسیک دانست. در این مقاله سعی بر آن است تا بدواً از منظر قرآن به این پرسش که «آیا رابطه میان فرد و نهاد رابطه ای تک سویه است یا رابطه ای تعاملی و دو سویه؟» پاسخ داده شود و در ادامه با روش توصیفی-تحلیلی نحوه ارتباط میان فرد و نهاد مبتنی بر توالی خطی ذکر شده برای انتخاب در حکمت اسلامی تبیین گردد. دستاورد این پژوهش آن است که اولا؛ً از منظر قرآن رابطه میان فرد و نهادهای اجتماعی یک رابطه دو سویه بوده و در کنار تأثیرگذاری افراد بر شکل گیری و ایجاد تحول در نهادهای اجتماعی، نهادها نیز بر ارزش ها و ترجیحات ذهنی کنش گران تأثیر دارند. ثانیاً؛ افعال انسان متشکل از سه لایه بینشی، گرایشی و کنشی است که هر یک از این لایه ها، مراحل مختلفی را شامل می شوند. تقریباً در تمامی مراحل پیشینی یک انتخاب، بجز ساحت اراده، تعامل دو سویه میان فرد و اجتماع در جریان بوده و بر هم تأثیر می گذارند.
بررسی مبانی فردگرایی روش شناختی و نقد فردگرایی روش شناختی در نظریه انتخاب عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه انتخاب عقلایی در توضیح رفتار اقتصادی افراد، براساس فردگرایی روش شناختی تبیین می شود که مبتنی بر وجود حقیقی برای افراد مستقل و مشابه است. تحلیل زمینه ها و علل منطقی تمایل اقتصاددانان به روش شناسی فردگرا و بررسی انتقادی انتخاب فرد به عنوان واحد تحلیل در نظریات انتخاب و رفتار، دغدغه ی این مقاله است. طبق یافته های تحقیق، مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی چون فردگرایی، تحویل گرایی و تسمیه گرایی، در گرایش به فردگرایی روشی موثر است. عمده مبانی مطرح شده باطل است و مبانی صحیح نیز به دلیل اشکالات آتی، از تصحیح فردگرایی روش شناختی ناتوان است. اشکالاتی چون عدم ملاحظه منشأ و آثار واقعی جامعه و نهادهای اجتماعی، عدم توجه به جامعه گرایی روان شناختی در انتخاب ها و رفتار افراد، عدم تحلیل جامعه در قالب یک کل مرکب، عدم قابلیت و به صرفه نبودن تحویل نهادهای اجتماعی به افراد و ناسازگاری فردگرایی روش شناختی با مؤلفه های انتخاب عقلایی، مفاهیم اجتماعی دانش اقتصاد و تحلیل های کوتاه مدت اقتصادی، از جمله نقدهای وارد به فردگرایی روش شناختی است که برخی صرفا ناظر به نظریه انتخاب عقلایی و برخی شامل همه نظریات مطرح در دانش اقتصاد یا علوم اجتماعی است.
تحلیل نقش نهادهای اجتماعی در مدیریت محلات شهری با تاکید بر مشارکت شهروندان (نمونه موردی: سرای محله وصال- منطقه 6 شهر تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
506 - 521
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مدیریت محلی به منظور دستیابی به سیاست های پایدار شهری افزایش یافته است. در واقع به منظور بهبود وضعیت مدیریت شهری، باید هرچه بیشتر به سه عامل توانمندسازی، توان افزایی و بهره مندی از توان شهروندان و نهادهای شهری در مدیریت امور شهری به ویژه در سطح محلات مورد توجه قرار گیرد، که تمامی عوامل مذکور در مناسب ترین شکل آن در سطوح محلی و با تقویت نهادهای اجتماعی امکان پذیر است؛ در نتیجه شناخت ظرفیت ها به منظور بهره مندی از آن ها و شناسایی دقیق مسائل درجهت رفع بهینه امکان خواهد یافت. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) است و ابزار گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. پس از شناسایی عوامل تاثیرگذار در نقش نهادهای اجتماعی در امور محلی به بررسی شاخص هایی چون اطلاع و اگاهی، مشارکت و تعامل، اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی و عدالت اجتماعی در محله وصال (دانشگاه تهران) پرداخته شد، حجم نمونه بررسی شده بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از ساکنان محله وصال بوده است. نتایج بدست آمده از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد، بر اساس نظرات شهروندان میانگین کل بدست آمده 2.70 از 3 در خصوص شاخص های بررسی شده در وضعیت نسبتا نامطلوبی قرار گرفته و مدیریت شهری نهاد محور در محله وصال شکل نگرفته است. در بین شاخص های بررسی شده شاخص عدالت اجتماعی با میانگین 2.28 کمترین و اعتماد اجتماعی با میانگین 2.92 بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در نتیجه برای افزایش مشارکت نهادهای محلی در مدیریت امور لازم است که مسئولان محلی با توجه به این شاخص ها و بکارگیری آن ها در عرصه مدیریتی و سیاست گذاری ها، زمینه را برای افزایش نقش نهادها فراهم نمایند.