سمانه رحمدل

سمانه رحمدل

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد معماری منظر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

منظر پسااستعماری؟ ارزیابی عوامل مؤثر بر الگوی منظر کسب وکار بومی مراکش؛ مطالعه نمونه : میدان جماع الفناء

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منظر کسب وکار بومی میراث شفاهی منظر پسااستعماری میدان جامع الفناء میدان الهدیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۳۶۹
منظر کسب وکار بومی مراکش شامل عرصه ای از منظر است که بیشترین نمود فعالیت های اجتماعی روزمره مردم این سرزمین را در خود دارد. منظر کسب وکار به دلیل همین روزمرگی، بیشترین نزدیکی را به فرهنگ بومی دارا بوده و در عین حال تابع متغیرهای گوناگونی است که موجب تمایز این منظر در مقیاس درون فرهنگی می شود. این نوشتار با هدف شناخت بخشی از فرهنگ بومی سرزمین مراکش، در جستجوی مهمترین عوامل تأثیرگذار در شکل گیری الگوی کنونی منظر کسب وکار بومی مراکش است. این فرایند در دو بخش مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. مرحله نخست به کشف مسئله و مرحله دوم به حل آن اختصاص دارد. در بخش میدانی با بررسی مدینه های مراکش به عنوان مکان بروز منظر کسب وکار بومی، دو میدان الهدیم مکناس و جماع الفناء مراکش به عنوان دو نمونه شاخص کانونیِ این منظر انتخاب شده است. با مقایسه این دو، فرضیه تأثیر گردشگری به عنوان یک متغیر اصلی در الگوی منظر کسب وکار مدینه مطرح می شود. در این بخش وضع منظر میدان جماع الفناء به عنوان شاهد فرض معرفی می شود. این فرضیه در بخش دوم به چالش کشیده می شود. در بخش مطالعات کتابخانه ای، با رویکرد بررسی تاریخیِ شکل گیری منظر کسب وکار جماع الفناء، دو دوره گذار تاریخی شناسایی شده که دوره نخست به حفاظت کالبدی منظر میدان و دوره دوم به حفاظت فرهنگ شفاهی (مشخصاً کسب و کار بومی و تاریخی میدان) منجر شده است. در هر دو دوران نقش عوامل خارجی بسیار شاخص است. در نهایت با رد نسبی فرضیه، ثابت می شود که دوام منظرین میدان هرچند به عوامل «بیگانه» وابسته بوده؛ اما این بیگانه، نه گردشگر بلکه مقیم مراکش بوده است. به عنوان نتیجه، مقاله این نظریه را مطرح می کند که منظر کسب وکار میدان جماع الفناء، نه منظر گردشگری بلکه منظری با ظاهر پسااستعماری، اما عمیقاً استعمارزده است؛ زیرا خودآگاهیِ بومی در به وجود آمدن آن نقش چندانی نداشته است.
۲.

منظر راه در جغرافیای تاریخی ایران؛ نگاهی به کتاب «راه و رباط » با رویکرد منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیرساخت بزرگراه شهری منظر شهری اکولوژی منظر شهرسازی اکولوژیک خدمات اکوسیستمی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۰
کتاب «راه و رباط» به قلم مرحوم دکتر کریم پیرنیا و کرامت الله افسر در سال 1370 توسط سازمان میراث فرهنگی و انتشارات آرمین به چاپ رسید. مرحوم پیرنیا در این کتاب با روش مرسوم خود نگاهی تاریخی- فرهنگی به سیر پیدایش و تکامل راه و راهداری در پهنه سرزمین ایران داشته است. کتاب، سیر راهداری در ایران را به دو سرفصلِ «پیش از اسلام» و «پس از اسلام» تقسیم کرده و در قالب این دو سرفصل به بررسی تاریخی وضعیت راه ها پرداخته است. از دیدگاه منظرین، کتاب حاضر شامل اطلاعات ارزشمندی پیرامون منظر راه در ایران است که تصویر نسبتاً دقیقی را از سیر پدیدار شدن و توسعه این منظر ارائه می کند. بر این اساس دو مؤلفه اصلی در پدید آمدن منظر راه در ایران قابل شناسایی است : 1. چراییِ به وجود آمدن منظر راه؛ علل مکان یابی مسیرهای اصلی و فرعی در سرزمین ایران؛ که منجر به «انتخاب» منظر راه شده است. 2. چگونگی ساختار منظرین راه؛ شکل گیری و توسعه مؤلفه ها، تجهیزات و تأسیسات مرتبط با راه و راهداری در مسیر راه های ایران، که منجر به «شکل گیری» منظر راه شده اند. در این بخش نقش منظرین و چند عملکردی این مؤلفه ها در ایجاد مفهوم منظر راه مختص به ایران موردتوجه قرارگرفته است. این نوشتار کتاب حاضر را از دیدگاه منظرین و بر اساس دو عنوان ذکرشده در بالا بررسی می نماید تا درنهایت به الگویی برای منظر راه در ایران دست پیدا کند.
۳.

تأثیر آرارات بر شکل گیری منظر فرهنگی ارمنستان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرارات منظر طبیعی منظر فرهنگی منظر وحدت گرا هنر شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۷۲۶
ارامنه کوه آرارات را مادر ارمنستان می دانند. تاریخ ارمنستان از آغاز با این کوه پیوندی عمیق داشته است. تمامی اساطیر ارمن به گونه ای با این کوه در ارتباط بوده و هویت بومی ارمنستان با آن تعریف می شود. آرارات، نماد دوپارگی ارمنستان بزرگ و الگوی پیوند دوباره تکه های این قوم به شمار می آید. در ذهن ارامنه، آرارات مسیری را از طبیعت به اسطوره، از اسطوره به فرهنگ، و از فرهنگ به منظر پیموده است. جایگاه آن به عنوان شاخص ترین عنصر منظر طبیعی ارمنستان، حاصل گزینش ذهنی ارامنه از طبیعت پیرامون بوده، که به دلیل پیوند با فرهنگ و اساطیر ملت ارمن، خود به یک عنصر فرهنگی ارتقا پیدا کرده است. در عین حال آرارات در شکل گیری بافت منظرین ارمنستان نقشی یگانه داشته و مهم ترین مناظر آیینی کلیساهای دامنه آرارات و زیستی ایروان مستقیماً تحت تأثیر حضور هویتمند این کوه ساخته شدند. در منظر شهری نیز، آرارات در چشم انداز، گرافیک شهری و هنر خیابانی به صورت مکرر ظاهر شده؛ این تکرار که میزان آن بیش از هر عنصر دیگری در محیط مشهود بوده، بیانگر آن است که این کوه همچنان که در منظر طبیعی تمرکزگرا بود، در منظر فرهنگی نیز نقش وحدت بخش خود را حفظ کرده است.
۴.

منظر حرکت فرایند بومی شدن وسایل نقلیه مکانیزه در شهرهای هند

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اتو-ریکشا منظر حرکت جامعه شهری هند بومی ساز ی فرهنگ کس ب وکار هندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۸۴
نگاه عمومی نسبت به وسایل نقلیه به عنوان یکی از ارکان منظر حرکتِ شهرهای معاصر، بیا نگر این است که تجهیزات مذکور در همه شهرها عناصری کمابیش مشابه اند و تنها به ایفای نقش عملکردی خود ، یعنی جابه جایی در شهر می پردازند . در بیشتر جوامع شهری وسایل نقلیه تنها جنبه عینی داشته و فاقد هرگونه نشانه مؤثر در خوانایی شهر هستند . از آنجا که در هند زندگی شهری با حیات بومی و بدوی درآمیخته و مردم ، هر پدیده ای را از فیلتر بومی گرایی عبور داده و «هندی » می کنند ، این سؤال مطرح م یشود که آیا هند یها توانسته اند حمل و نقل مکانیزه را، به عنوان یکی از ارکان ساختار شهری و در عی ن حال پدیده ای وارداتی، بومی کنند؟ و در صورت مثبت بودن جواب ، در قالب چه الگویی به این مهم دست یافته اند؟ تأمل در نظام حرکت در شهرهای هند ، این فرضیه را مطرح می کند که الگوی وسیله نقلیه ای تحت عنوان «اتو-ریکشا » توانسته با استفاده از ویژگی های فیزیکی خود و تعامل با جامعه ، از چارچوب های عملکردی وسایل نقلیه فراتر رفته و به جایگاه مکانی منظرین برسد . در این نوشتار با انتخاب «اتو-ریکشا » به عنوان نمونه موردی ، تلاش م یشود فرضیه مطرح شده به اثبات برسد . روش شناسی تحقیق ، بر مبنای قرائت و تفسیر منظر حرکت در شهرهای امروز هند استوار است . هرچند هم خوانی ریکشا با نیازهای عملکردی جامعه در پذیرش آن از سوی مردم مؤثر بوده ، ولی جایگاه منظرین آن از انطباق با فرهنگ کسب وکار هندی و تبدی لشدن به مکان کار-زندگی به دس ت آمده است . ورود نشانه های آشنا به ریکشا موجب تغییر کاراکتر آن از ابزاری وارداتی به مکانی متأثر از نشانه های معنادار فرهنگ هندی، و تأثیرگذاری ریکشا در خوانایی شهر هندی شده است .
۵.

از لامکان تا نظرگاه؛ در جستجوی هویت «شهر ساحلی» برای انزلی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بندر انزلی حس مکان نظرگاه درک جامع شهر لامکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۷۲۰
نظام مندی شهرها را باید مخلوق ساختار ذهنی نظم طلب انسان دانست. در سامان دهی شهرهای امروزی، نظم مبتنی بر «زندگی اجتماعی» به عنوان مفهومی انعطاف پذیر و سازگار با حیات جمعی می تواند اساس نظام شهرها قرار گیرد. در چنین نظمی ساختار شهر براساس فضاهای جمعی قوام پیدا می کند. درک جامع از شهر، در قالب دریافت حسی ساختار شهر و فهم نظام ذهنی آن و نیز تفسیر براساس خاطرات جمعی شهروندان، منجر به درک شهر به عنوان یک «ابرمکان» و «ابر خاطره» می شود و در هویت جمعی شهروندان مؤثر است. برای برقراری نظم ذهنی شهر لازم است عناصر غیر اجتماعی کالبد شهر که از آنها به نام لامکان ها یاد می کنیم، شناسایی و با فضاهایی با کارکرد اجتماعی جایگزین شود که قابل ارتقا به مکان منظرین و مؤثر در هویت جمعی شهر هستند. نوشتار پیش رو، با انتخاب شهر بندر انزلی به عنوان نمونه موردی، به بررسی نظم عینی این شهر و تناقضاتش با نظم ذهنی آن می پردازد. در این میان ابتدا ثابت می شود که ادراک جامع از چیستیِ این شهر به دلیل تجمع ارکان ساختاری شهر در مرکز آن، در پی ادراک مرکز شهر ـ و نه کل آن ـ حاصل می شود. سپس با شناسایی فضای لامکان در مرکز شهر و کشف کیفیت نظرگاهیِ بالقوه آن، پیشنهاد می شود فضای مذکور با تبدیل به نظرگاه در مقیاس میانی، درکی جامع از مرکز شهر انزلی ـ به عنوان عصاره شهر ـ ارائه کند. در نهایت حفظ عناصر صنعتی باقیمانده در سایت، در حین تبدیل آن به فضای جمعی، به عنوان راهبرد پیشنهادی در طراحی ارائه می شود.
۶.

طرح لاسوس برای نمای خیابانیِ یک مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت سوررئالیسم نقاشی دیواری برنارد لاسوس نمای رنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۹ تعداد دانلود : ۸۴۶
نمای خاکستری، به جامانده از فرآیند مجتمع سازی برای طبقة متوسط جامعه، میراث ناخواسته مدرنیسم بر بدنة خیابان ها است. یکنواختی و مشابهت نماهای بتنی، فضاهای همسان و کسل کننده ای را ایجاد کرده که هم بر سیما و نمای شهر تأثیر منفی دارد و هم مانع احساس تعلق ساکنین به محل زندگی خود می شود. این نماها به عنوان بخشی از یک معماری با ساختار و شکل از پیش تعیین شده از ظرفیت های محدودی جهت مداخله و نوسازی برخوردار است. مجتمع مسکونی باتیژ در شهر اوکانژ نمونه ای از این مجتمع هاست که تأثیر منفی فضای آن بر نمای شهر و ساکنین مجتمع، شهرداری را به بازنگری در فضای باز مجتمع و نمایی که برای شهر رقم زده بود، واداشت. ""برنارد لاسوس""، معمار منظر فرانسوی طراحی و اجرای پروژة بازسازی نمای مجموعه را بر عهده داشت. لاسوس پیش از ورود به عرصة منظر سال ها به عنوان نقاش شناخته می شد و فضاسازی مبتنی بر رنگ آمیزی و استعاره های هنری مجازی از راهبردهای اصلی وی در طراحی منظر به شمار می رود. در پروژة بازسازی نمای مجموعه مسکونی باتیژ، لاسوس از مجاز و استعاره در قالب نقاشی بر دیوارهای مجتمع بهره می گیرد و با تأثیرپذیری از زمینة فرهنگی- مکانیِ مجموعه و درگیر کردنِ کانسپت طرح با عناصر عینی- ذهنی محیط، توانسته نقاشی دیواری را از چارچوب هنری غیراجتماعی خارج کرده و ضمن آفرینش فضایی مطلوب برای ساکنان، هویتی نوین و توأم با خوانایی به خیابان ببخشد. اهمیت پروژه در آن است که چالش یک معمار منظر- نقاش امتزاج این دو هنر و خلق فضایی شهری در قالب نقاشی دیواری است. در این نوشتار، رویکرد سوررئال لاسوس برای پاسخ به بحران عدم تعلق خاطر- ناشی از نماسازی یکنواخت- و دستاورد این رویکرد در قالب آفرینش باغ- شهر خیالی مورد بررسی قرار می گیرد.
۷.

از طبیعت واقع به طبیعت تاریخی؛ تحلیل تحولات شیوه منظرسازی آلن پروو

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۲ تعداد دانلود : ۶۵۰
پدیده پست مدرنیسم به عنوان نتیجه منطقیِ دل زدگی جهان از سیاست های بوم ستیز مدرنیست ها از 1960 شروع به خودنمایی کرد. پست مدرنیست ها با اهمیت دادن به زمینه وقوع هر اتفاق، توجه به جغرافیا، تاریخ و فرهنگ جوامع را به عنوان عوامل هویت بخش پدیده ها در دستور کار خود قرار دادند. در عرصه معماری منظر نیز، زمینه گرایان از 1960 با جنبش هایی همچون هنر زمینی کیفیت جغرافیایی مکان را مورد توجه قرار دادند. از اوایل 1980 به تدریج توجهات به هنر باغسازی کلاسیک اروپا جلب شد. در فرانسه نیز این اتفاق با پشتوانه مطالعات نوگرایانه تاریخ نگاران تقویت می شد. باغ های باروک فرانسوی به عنوان سند زنده هنر باغ سازی فرانسوی، تبدیل به الگوی عده ای از معماران منظر این کشور شد. بی شک ؛ نوعی تفاخر فرانسوی و بالیدن به گذشته نیز در این گرایشات نهفته بود. ارزش این باغ ها تنها به خلق فضای باز نبود، بلکه جنبه حاصلخیزی آنها نیز اهمیت داشت. اصولاً باغبانی در تاریخ هنر فرانسه جایگاه والایی دارد و این باغبان ها بودند که به عنوان معمار منظر در دربار فعالیت می کردند. نقش مدرسه باغبانی ورسای را در احیای این هنر نمی توان نادیده گرفت؛ مدرسه ای که معماران منظری چون آلن پروو را در خود پروراند. آلن پروو بی شک در میان معماران منظر تاریخ گرا جایگاه ویژه ای دارد. او که در آغاز کار خود در 1960 به فضاسازی ارگانیک تمایل داشت، با طراحی پارک آندره سیتروئن و رویکرد دوباره خوانی معماری منظر کهن فرانسه، خالق نخستین پارک پست مدرن جهان شد. تأثیر تاریخ را می توان در دو بخش کالبدی و نمادین در پروژه های او جستجو کرد. عناصر شاخص باغ فرانسوی همچون هرس گیاهان، بازی با آب و نظم هندسی بخش جداناشدنی پروژه های پروو هستند که همواره توسط وی شخصی سازی شده و با چهره ای مدرن اجرا می شوند. آلن پروو در طراحی خود متأثر از مکتب مینیمالیسم با ایده حذف عناصر غیرضروری است، ولی برخلاف تفکر اصلی مینیمالیست ها، عوامل بیرونی همچون تاریخ سرزمین را زائد نمی داند و از نمادهای تاریخی به عنوان نشانه های هویتی استفاده می کند؛ نشانه هایی که اصالت مورد علاقه پاریسی را به مردم فرانسه یادآوری می کند و جلوه گر گذشته باشکوهشان است. پروو تنها تجمل، اغراق و کهنگی را از آنها می زداید، ضمن اینکه از به کارگیری مصالح مدرن نیز روی گردان نیست. شیوه کار وی را می توان نمونه ای شایسته از تداوم طراحی در معماری منظر یک سرزمین دانست. شیوه ای که از باغ های سلطنتی باروک آغاز شده و در باغ های پروو به کمال می رسد؛ باغ هایی شهری و مدرن، و همزمان غرورآفرین و در ستایش تاریخ.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان