مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
جهان
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۹۲
163 - 194
با اینکه آرا و اندیشه های هانا آرنت -به عنوان یکی از برجسته ترین متفکران حوزه تاریخ و نظریه سیاسی قرن بیستم- امروزه یکی از منابع و مراجع اصلی محافل فکر سیاسی به شمار می رود و مباحث او در کتاب وضع بشر، ریشه های توتالیتاریسم، حیات ذهن، میان گذشته و آینده و... موضوع صدها مقاله و رساله بوده و هستند، اما درباره روش او بحث چندانی به چشم نمی خورد. این خلأ از آن رو است که او نه در این آثار و نه در هیچ جای دیگر به مقوله روش مطالعات و پژوهش هایش نپرداخته و پژوهشی جامع و مستقل هم در این باره صورت نگرفته است. این مقاله می کوشد ضمن مطالعه روش هانا آرنت در فهم سیاست در راه گشایش افقی نو در مقوله روش در علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد و الگوهای غنی و بدیع هانا آرنت گام بردارد. برای این مهم و فهم آرنت و روش تفهمی او به تحلیل آثارش مراجعه و این روش و تکنیک ها را از دل آنها استخراج کرده است. آرنت از منظر و رویکردی تفسیری به فهمِ جهان و پدیده ها و امور سیاسی می پردازد و در این راه تکنیک های خاص و منحصر به فردی را به خدمت می گیرد که در چارچوب منظومه فکری و دستگاه فلسفی-سیاسی خاص اوست. آرنت با رد و نقد مغالطه های متافیزیکی و روش های تقلیل گرا و جبر گرای علوم مدرن، روش هایی خاص برای فهم جهان و انسان در پیش می گیرد که داستان گویی، تصور پژوهشگر به مثابه تماشاگر موقعیت مند و بی طرف، افتراق گذاری و تمایزها، کاربرد پارادوکس ها و تحلیل آنها برای رسیدن به فهم، و استفاده از ذوق و سلیقه، و تخیل در فهم از مهم ترین ایده های خاص او در فهم هستند
معرفی، بررسی و نقد ترجمه انگلیسی پدیدارشناسی ادراک حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
43-64
این مقاله می کوشد، با رویکردی انتقادی، تحلیلی از محتوای کتاب پدیدارشناسی ادراک حسی مرلوپونتی ارائه دهد. از این رو در مقدمه، بعد از طرح اهمیت این کتاب در شکل گیری اندیشه پدیدارشناختی در روزگار خود مرلوپونتی، به نقش آن در سیر بعدی پدیدارشناسی نیز اشاره خواهیم کرد. در بخش معرفی نویسنده اثر، موریس مرلوپونتی، به کاستی های پدیدارشناسی هوسرل از دید مرلوپونتی اشاره می کنیم. اما از آن جا که این مقاله هم چنین به ترجمه انگلیسی پدیدارشناسی ادراک حسی (در اصل به زبان فرانسه است) می پردازد، مترجم این کتاب یعنی کالین اسمیت (Colin Smith 1914-1990) نیز معرفی شده است. بخش اعظم این مقاله به تحلیل محتوایی این اثر، هم ازمنظر رویکرد انتقادی به روش مترجم در ترجمه این اثر و هم ازمنظر جایگاه مفهومی و تحلیلی خود این کتاب، اختصاص یافته است. در بخش های بعدی سعی کرده ایم بر مواردی نظیر نظم منطقی اثر، کفایت منابع، دقت در ارجاعات و استنادها، صورت، و نیز زبان اثر، که تا حد زیادی دشوار است، متمرکز شویم. درنهایت در بخش نتیجه گیری به اهمیت محوری این اثر برای رشته هایی چون فلسفه در مقاطع تحصیلات تکمیلی و حتی به نفوذ این کتاب در حوزه های هنر، پزشکی، و پرستاری اشاره خواهیم کرد.
خدای حاضر و پیوسته در آفرینش در نگاه قرآن و برهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
3 - 26
حوزه های تخصصی:
زمینه. مسئله نیازمندی پیوسته جهان به خدا، و ضرورت حضور فاعلی و نقش خدا در کار عالم پس از آفرینش، از جمله مسائل اساسی الهیات در شمار است. هدف. این پژوهش تلاش می کند مسئله یادشده را در پرتو آیات قرآن و تحلیل عقلی حکمی بررسی نماید. روش. روش انجام این پژوهش کاربرد تحلیل عقلی، تفسیر و تحلیل گفتمانی توصیفات قرآن از نقش و حضور فاعلی خدا در جهان و نیاز دائمی جهان به خداست. یافته ها. بر اساس توصیف قرآن از رابطه خدا با جهان، همسو با تحلیل عقلی حکیمان مسلمان از امکان ذاتی و فقر وجودی ممکنات، جهان هستی نه یک حدوث تاریخی، بلکه عالمی سراپا نیاز و پیوسته در حال حدوث و متکی بر خدای قیوم است. نتیجه . خدای قرآن هماره در متن جهان حضور فاعلی دارد و عالم هستی و تک تک پدیده های آن، دائم در حال حدوث و تکوّن جدید و پیوسته نیازمند به خدای هستی بخش اند.
ویتگنشتاین، معجزه وجود، حیرت و مواجهه با زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید نخستین چیزی که هر پژوهش گر فلسفه درباره ویتگنشتاین می آموزد این واقعیت باشد که او در طول دوران تفکر خود دو رهیافت مختلف راجع به زبان ارائه کرده است، که بر همین اساس در این که او را فیلسوف زبان (به معنای فیلسوفی که دغدغه اصلی او تحلیل و ایضاح زبان است) بخوانند تردید روا نمی دارند. اما مسأله ای اساسی که در این میان مغفول مانده آن ضرورت بنیادی است که ویتگنشتاین را ناچار می کند به پرسشِ زبان بپردازد. مقصود اصلی ما شرح «چرایی پرسش ویتگنشتاین از زبان» بر مبنای یک تجربه هستی شناختی است. در این مقاله روشن خواهد شد که بنیاد پرسشِ ویتگنشتاین از زبان و همچنین سرچشمه راه فکری خاص او تجربه بنیادی حیرت از وجود و دیدن موجودات به مثابه معجزه است. ویتگنشتاین در این تجربه با مرزهای زبان مواجه شده و تجربه ای از زبانمندی انسان کسب می کند به گونه ای که می تواند بگوید: وجود زبان، زبان وجود است. منابع اصلی ما برای شرح این تجربه «یادداشت ها»، «تراکتاتوس» و «خطابه ای درباره اخلاق» خواهد بود.
بررسی نقش ارتباطات نوین در توسعه ی ایران
ارتباطات که تا آغاز قرن بیستم، بارزترین جلوه خود را در صنعت مطبوعات متجلی ساخته بود، امروزه با انقلاب دیجیتال، ماهواره های مخابراتی، ارتباطات کامپیوتری، محیط های مجازی و به ویژه پیدایش شبکه های اجتماعی مانند «فیس بوک»، «توییتر» و «فرند فید» که از آن با عنوان دومین انقلاب عرصه دیجیتال نام می برند، تمامی محاسبات و معادلات جهان را دستخوش تحول و دگرگونی عمیقی ساخته است. توسعه ارتباطات از حوزه روابط بین فردی گرفته تا روابط بین الملل، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتدار ملی، عرصه های نظامی و سایر عرصه های زندگی را رنگی نو بخشیده است.این مقاله با روش توصیفی به تبیین موضوع توسعه و ارتباطات و نقش این دو بر برنامه ریزی ها ی کلان در ایران می پردازد.
جوهر الاهی از منظر اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبنای آرای فلسفی اسپینوزا جوهر یگانه است. تبیین موجودات متکثر تنها با مراجعه به جوهر نامتناهی، که اسپینوزا آن را «خداوند یا طبیعت» نامیده است، ممکن می گردد. به عقیده اسپینوزا اشیاء متناهی ضرورتاً ناشی ازجوهر نامتناهی اند. کلّ عالمِ غیرخدا ازنظر اسپینوزا، حالت نام دارد که با ضرورت ازلی از ذات جوهر یگانه به وجود آمده است. اسپینوزا با تحلیل جوهر به این نتیجه می رسد که فقط یک جوهر وجود دارد که نامتناهی به لحاظ صفت و ازلی است. به باور وی، جوهر نامتناهی الهی، تقسیم ناپذیرو یگانه است؛ هر چیزی که هست در خدا هست؛ ممکن نیست جز خدا جوهری موجود باشد و یا به تصور آید. در این مقاله به روش تحلیل محتوایی، اثبات می شود که در نظر اسپینوزا، خدا، انسان و جهان مادی، همه اجزاء یک جوهرند و هرچیز، چه مادی، چه معنوی، بُعد یا امتداد خداوند است و جوهر یا خداوند وجودی است نامتناهی و باید ذات او شامل همه موجودات و همه واقعیات باشد. این در عصر مسیحیت، ناب ترین نوع وحدت وجودی است که اسپینوزا آن را اظهار می کند. وی در این حد توقف نکرد، بلکه پا را بسی فراتر نهاده، و با نفی غایت ، اراده و عقل از خدا مفهوم یا معنای سنتی خدا در تفکر مسیحی را کنار گذاشت. همچنین راه حل اسپینوزا، برای این مشکل که همه توانی و همه دانی خدا چگونه با آزادی انسان سازگار است، حتی به روش خود وی هم رضایت بخش نیست.
نسبت انسان و جهان در اندیشه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین فیلسوفان اگزیستانسیالیست نامدار آلمانی در سده بیستم «مارتین هیدگر» است. بنیادی ترین پرسش از نگاه هیدگر، پرسش از «هستی» است که متأسفانه هماره به دلیل توجه بیش ازحد به هستندگان به جای هستی، مورد غفلت قرار گرفته است؛ ولی این پرسش تنها از راه بررسی و شناخت تنها پرسشگر هستی، یعنی «دازاین» انجام شدنی است. منظور از دازاین، وجود انضمامی یا «در جهان بودن» است؛ ولی مراد از «جهان» نیز، عالم اشیای فیزیکی یا جهان پیرامون ما نیست، بلکه مراد از آن، دل مشغولی ها و دل بستگی های ما است که برخلاف پندار رایج، نه تنها تقابلی با انسان ندارند، بلکه ذاتاً آن روی سکه وجود آدمی و درنتیجه از وجود وی جداناپذیر هستند.
مرکز ادبیات جهانی؛ دریچه ای به سوی گفتگو با جهان
در دنیای امروز با وجود پیشرفت روز افزون رسانه های الکترونیکی، ادبیات هنوز هم از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این میان ادبیات جهانی با ماهیت همه جانبه، چند وجهی و میان رشته ای آن بستر بسیاری از تحقیقات ادبی را فراهم نموده است. در این راستا نیاز به مجموعه ای احساس می شود که امکان تبادل افکار و تعامل را در سطحی جهانی فراهم کند. مقاله ی حاضر ابتدا با مروری بر ماهیت ادبیات جهانی از طریق نظریه ها به اهمیت و اهداف آن می پردازد. در پایان نیز به نقش ادبیات جهانی در گفتگوی تمدن ها اشاره می شود. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و روش انجام آن کتابخانه ای و میدانی است. بر پایه ی نتایج تحقیق می توان مدعی شد ادبیات جهانی نه تنها در تقابل با ادبیات ملی است بلکه می کوشد با ایجاد شناخت از ادبیات کشورهای مختلف، راهی برای تعامل متقابل میان ملت های گوناگون با زبان های متفاوت بگشاید. از این رو طرح فضایی که به این موضوع بپردازد، پیشنهاد می شود.
منطق علیه هستی شناسی در تراکتاتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی امکان سخن گفتن از هستی شناسی نزد ویتگنشتاین متقدم در تراکتاتوس (رساله ی فلسفی- منطقی) می پردازیم. در گام اول، خوانش های مختلف مفسران از بخش اول این کتاب، معروف به بخش جهان بررسی می شود و آراء موافق و مخالف با فرض وجود نگاه هستی شناختی در آن، بیان می شود. در گام بعدی، تلاش می شود با کنار هم قرار دادن گزاره های بخش اول کتاب و تحلیل آنها، فهم دقیق تری از مفهوم جهان و دیگر مقولات هستی شناختی در آن حاصل شود. با بررسی دو مفهوم اصلی کتاب یعنی امور واقع و ابژه ها، این مقاله به این نتیجه می رسد که برداشت های هستی شناختی و رئالیستی از تراکتاتوس به خطا رفته اند و آنچه به عنوان هستی شناسی در بخش اول این کتاب شناخته می شود، در حقیقت بحثی در منطق است. بنابراین آنچه به عنوان جهان در تراکتاتوس از آن سخن گفته می شود فضای منطقی و قلمرو اندیشه است و برخلاف برداشت اولیه جهان بالفعل و انضمامی مورد بحث ویتگنشتاین نیست.
تبیین رابطه شهرنشینی شتابان با ایدئولوژی اقتصادی حکومت در مدیریت سیاسی فضای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهم در مدیریت سیاسی فضای ملی هر کشوری، توزیع جغرافیایی جمعیت بر حسب نظام سکونتگاهی آن کشور (شهر و روستا) و میزان تمرکز و پخش جمعیت در آن هاست. شهرنشینی پدیده ای پرشتاب طی نیم قرن اخیر بوده و امروز بیش از 55 % از جمعیت جهان شهرنشین هستند. در این مقاله، ضمن مطالعه روند تاریخی افزایش جمعیت شهرنشنین کشورهای جهان در چهار مقطع زمانی از سال 1960 تا 2020 م، به دلایل و زمینه های این موضوع، از دیدگاه مدیریت سیاسی فضا می پردازیم. نویسندگان معتقدند شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، بیش از آنکه ناشی از تحولات اجتماعی اقتصادی باشد، حاصل تحولات سیاسی و به ویژه خواست حکومت، به منظور دستیابی به اهداف حاکمیتی است. این تحقیق با تأکید بر ایران، دلایلی چون جهانی شدن، رشد اقتصادی، آموزش، تمرکز امکانات، بی توجهی به روستا و سیاست گذاری های دولتی را از عوامل مهم تأثیرگذار در فرایند شهری شدن دانسته و در پایان با ارائه «نظریه دولت، شهرنشینی متمرکز و بقا»، نقش دولت را به واسطه عللی چون سهولت در خدمات رسانی، بزرگ تر کردن اندازه دولت، ایجاد وابستگی مرکز پیرامونی، بقا و امنیت ملی و بی تدبیری و بی برنامگی در مدیریت سیاسی فضای ملی، پررنگ تر می داند. واژه های کلیدی : شهرنشینی، مدیریت سیاسی فضا، ایدئولوژی اقتصادی، جهان و ایران.
مبانی مرگ اندیشی در آموزه های قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
73-105
حوزه های تخصصی:
موضوع مرگ و چگونگی این رخداد مهم و وقایع بعد از آن برای هر انسانی هم سؤال برانگیز بوده و هم احیانا هول آور، و تبیین این حقیقت از مهم ترین اهداف ادیان آسمانی و از جمله اسلام و قرآن کریم بوده که به یقین در این کتاب بزرگ در مورد هیچ موضوع اعتقادی به اندازه ی مرگ و وقایع بعد از آن بحث نشده است. از آنجا که مرگ اندیشی در همه ی ابعاد وجودی انسان تأثیرگذار است، پژوهش حاضر به بررسی مبانی مرگ اندیشی در آیات و روایات پرداخته و در صدد آن است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مبانی مرگ اندیشی را از نظر آیات و روایات واکاوی نماید. بر این اساس مبانی مرگ اندیشی در سه محور خدا، انسان و جهان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از سه محور یاد شده آن است که مهم ترین مبانی مرگ اندیشی عبارتند از: پیوند وثیق بین مبدأ و معاد، قدرت و علم و مالکیت مطلق خداوند، بقای خالق و فنای مخلوقات، بقاء روح انسان پس از مرگ، فطرت الهی انسان، محدود بودن عمر انسان و کل آفرینش، تمایل به جاودانگی در وجود انسان، موقتی بودن سرای دنیا و جاودانگی سرای آخرت، دنیا محل آزمایش و امتحان، وجود حیات در برزخ و آخرت و هدفمندی جهان آفرینش.
مطالعه تطبیقی جهان، خدا و مرگ در دو اثر «مثنوی معنوی» «مولانا» و «تأملات» «هوگو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
611 - 638
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی _ تطبیقی درباره اندیشه ها و اعتقادات «مولانا جلال الدین محمد بلخی» بزرگ مرد شعر و ادب و عرفان اسلامی ایران زمین و «ویکتور هوگو» نماینده شعر و شاعری رمانتیک قرن 19 میلادی در فرانسه. نگارنده در این تحقیق می-کوشد تا با تطبیق آراء و اندیشه های «مولانا» و «ویکتور هوگو» درباره «خدا»، «جهان» و «مرگ» به نقاط تشابه و تفارق این دو جهان بینی بپردازد و به این نکته دست یابد که تغییر منطقه جغرافیایی و اجتماعی و نیز برهه تاریخی در آثار مطرح ادبیات جهان در حوزه ادبیات تطبیقی، سبب اختلال در حقیقت مانندی که این آثار در پی القای آن به مخاطب هستند، نمی شود. برای نیل به این مقصود از روش هم زمانی یا موضوع محور و از میان انواع آن از روش مضمون شناسانه استفاده گردیده است. بدین منظور کتاب «مجموعه اشعار تأملات ویکتور هوگو» که به گونه ای می توان گفت معرف مکتب رمانتیسم به شمار می آید برای تحلیل و بررسی اندیشه های «هوگو» مبنا قرار می گیرد تا با آراء «مولانا» در «مثنوی معنوی» و «غزلیات
تحلیل وجودشناختی رابطه خدا و جهان از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه درباره مبدا هستی و نحوه آفرینش جهان از مهمترین و قدیمیترین مسائل فلسفی است. این نوشتار میکوشد با روش توصیفی– تحلیلی، مساله رابطه خدا و جهان را در هستیشناسی افلاطون و ملاصدرا بررسی کند و وجوه تشابه و تمایز آن را دریابد. پرسش اصلی این است که رابطه وجودی خدا با جهان از دیدگاه این دو فیلسوف چگونه است؟ تفاسیر مختلفی از دیدگاه افلاطون با توجه به بیان رمزی و تمثیلیاش، ارائه میشود. در تفسیر دقیقتر، خدای افلاطون علاوه بر نظمدهندگی، دارای صفاتی چون تجرد، خیر، وحدت، ثبات، بخل نداشتن و زیبایی است که خدای ملاصدرا نیز متصف به این صفات است. ملاصدرا برخی صفات دیگر مثل معطیالوجود و پاداشدهندگی را نیز برگرفته از دین و عرفان برای خدا قائل است. او مخلوقات را با مراتب مختلف تشکیک وجودشان، عین ربط و فقر به وجود مستقل واجبالوجود میداند که در نظام وحدت شخصی وجود، آنها مراتب فیض و تجلی حقتعالی هستند. رابطه خدا با جهان در سه تفسیری که از افلاطون ارائه میشود، از سنخ رابطه ناظم با جهان منظم محسوسات و یا صاحب سایه با سایه و یا از سنخ رابطه علهالعلل با آفریدههایش است. اما این رابطه در نظام تشکیک وجود ملاصدرا از سنخ رابطه وجود مستقل با وجودات ربطی و در نظام وحدت وجودیاش از سنخ رابطه موجود با جلواتش است.
بررسی مقایسه ای سیاست های جمعیتی جمهوری اسلامی ایران با تعدادی از کشورهای سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند سال اخیر، بسیاری از کشور های دنیا نگاه مثبتی به افزایش جمعیت دارند و بر همین اساس هم سیاستگذاری هایشان را به سمت و سوی سیاست های تشویقی افزایش جمعیت پیش برده اند. همچنین با توجه به کاهش باروری ایران به زیر سطح جانشینی در اواسط دهه ی 80، سیاست های پروناتالیستی ایران بعد از تقریب به دو دهه، مجددا از سال 1385 آغاز شد. هدف از این مطالعه، بررسی سیاستهای تشویقی جمعیتی ایران و مقایسه آن با سایر کشورهای دنیاست. کشور های اروپایی با نرخ رشد جمعیت منفی در رأس کشور هایی هستند که برای تغییر در سیمای جمعیتی شان اقدام کرده اند . سیاستهای تشویقی آنها بیشتر قالب کمکهای مالی، ایجاد تسهیلات در امر آموزش، بهداشت، حتی در قالب بسته های مرخصی و غیره مطرح میشود. اما در ایران، هنوز موانع فرزندآوری و حتی بالاتر از آن موانع ازدواج از پیش پای جوانان برداشته نشده و مشوق های ازدواج و فرزندآوری تنها روی کاغذ نوشته شده است. بنابر این لازم است مسئولین ایران، بسترهای لازم و همچنین مشکلات اقتصادی خانواده ها و هچنین معضلات ازدواج جوانان را برطرف نموده تا خانواده ها برای افزایش نسل و جوانان برای ازدواج، بدون هیچ مشکل اقتصادی و اجتماعی و ... به سمت این مسئله تشویق شوند.
بازتاب اندیشه آفرینش بنی در شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
185 - 212
حوزه های تخصصی:
از کلیدی ترین مباحث در ادب حماسی و عرفانی به ویژه در شاهنامه و مثنوی ، جلوه های نوع دوستی انسان است. در این آثار، خاستگاه متفاوت آفرینش و خلقت، تصاویر متفاوتی از انسان و جلوه های نوع دوستیش پدید آورده است که بر ضروری بودن این کاوش صحّه می گذارد. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی می کوشد به بازتاب اندیشه آفرینش بنی در شاهنامه و مثنوی بپردازد. در تصویر آفرینش، بنی از آمیزشِ نیروهای مخفی در یک «بن»، گیتی و انسان پدید می آید. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهر و پیوند، هدف نهایی زندگی انسان هایی است که خود را آفریده ء مهر و آمیزش می دانند. فردوسی و مولوی نیز با چنین مهری در اشعارشان، سعی در آفرینش ایرانی تازه دارند؛ ایرانی که گوهرش «مردمی» و «جهانی» است. این مردمی بودن، به فرد و جامعه، بی آن که شخصیّتشان را بگیرد و یا بزداید، معنا و جان می دهد و مردمی بودن جهانی، تنوّع و هماهنگی همگان را می پسندد و می پرورد.
رابطه هستی شناختی سوژه بدنمند با جهان در پدیدارشناسی مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در پدیدارشناسی مرلوپونتی بدن به مثابه سوژه بدنمند به واسطه نحوه های وجودی خاص خودش، از لحاظ هستی شناختی، رابطه ای وجودی با جهان دارد. برای تبیین این موضوع لازم است ماهیت ادراک را بشناسیم که ذاتاً با بدن و در نتیجه با جهان ارتباط وجودی دارد و نیز برای فهم رابطه وجودی بدن با جهان لازم است ماهیت نظرگاه بدنی را که بیانگر در-جهان-بودن جسمانی سوژه است را نیز تحلیل نماییم. به طور کلی مرلوپونتی با انتقاد از ثنویت روح و جسم دکارتی در سنت فلسفی و تقلیل روح یا سوژه به ساحت اندیشه، می کوشد با نفی این ثنویت هم بدنمندی سوژه را به اثبات برساند و هم نشان دهد که سوژه بدنمند از سنخ یا گوشت جهان طبیعی است و از اینرو رابطه آن با جهان رابطه ای طبیعی و وجودی است. این پرسش که بدن و جهان در فلسفه مرلوپونتی چه رابطه ای دارند یقینا جواب این پرسش معرفت شناختی یا روان شناختی نخواهد بود بلکه اگزیستانسیالیستی خواهد بود و این پاسخ از یک منظر خلاء معرفتی است که این مقاله در مرلوپونتی پژوهشی به دنبال پر کردن آن است. بنابراین، مرلوپونتی با طرح مفاهیمی مثل سوژه بدنمند، گوشت، نظرگاه بدنی، در جهان بودن و غیره در صدد آن است که به نحو هستی شناختی نشان دهد که ما روابط پیچیده ای با جهان داریم و بدون فهم این روابط نمی توان شناختی از خود و جهان داشت.
تحلیل کارکرد تعلیمی روان شناختی کهن الگوی «جهان» در اشعار ناصرخسرو بر پایه نظریه ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوی «جهان» از جمله قدیمی ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده ، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینه جویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشم انداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و از طریق «امر به معروف» و تمرکز بر «نهی از منکر» صفات منفی جهان را به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات و منظومه فکری تعلیمی خود به کار می گیرد. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از آراء ژیلبر دوران، نظریه پرداز و انسان شناس مشهور فرانسوی، در زمینه ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روان شناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساساً نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثبات کننده این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب به صورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکته ای که در نظریه دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مؤنث در شکل گیری تصویر کهن الگوی جهان بوده است.
نقد و بررسی کتاب مرلوپونتی ستایشگر فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
گروهی از اساتید و صاحب نظران فلسفه بر آن شده اند با نگاشتن مجموعه مقالاتی درباره گستره کامل فلسفه مرلوپونتی، به معرفی دیدگاه های این فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی بپردازند، فیلسوفی که با تأکید بر سوژه بدنمند تلاش داشت بر دوگانگی های میان آگاهی و جهان و نیز آگاهی و بدن غالب آید. هدف نویسندگان این اثر این است که از این رهگذر، مخاطبان دانشگاهی و غیردانشگاهی را با اندیشه های مرلوپونتی آشنا سازند. این اثر که در قالب مجموعه مقالاتی با عنوان The Cambridge Companion to Merleau-ponty در سال 2005 توسط انتشارات دانشگاه کمبریج چاپ شده است، در سال 1391 با ترجمه خانم هانیه یاسری توسط انتشارات ققنوس در ایران منتشر شده است. در این مقاله درصدد هستیم به بررسی انتقادی ترجمه فارسی این اثر بپردازیم. هر چند نویسنده کتاب معتبری را برای ترجمه انتخاب کرده است، اما وجود ایرادهای صوری و محتوایی زیاد، چون استفاده نکردن از اصطلاحات یکدست، رعایت نکردن قواعد دستور زبان فارسی و بی دقتی های فراوان باعث شده است ترجمه این اثر همتراز متن اصلی آن نباشد و فهم درستی از محتوای آن به دست نیاید.
رابطه «انسان» و «جهان» در تطبیق نظرگاه ملاصدرا و رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشه ای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس می سازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله می پردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه توصیف می شود که منجر به یگانه انگاری می شود و نقد ملاصدرا بر این نگاه براساس چه مبانی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فیزیکالیسم غیرتقلیل گرای رورتی، تمام خطوط فیمابین انسان و جهان حذف و فقط رابطه عّلی بین آنها برقرار می شود، اما ملاصدرا دوآلیسم جسم و نفس را نمی پذیرد و قائل به نوعی رابطه وجودی انسان با عالم است که نفس چیزی جز بدن به کمال رسیده نیست و بدن مرتبه نازل نفس می باشد.
بررسی تطبیقی هستی شناسی عرفانی ابوحامد غزالی و بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
9 - 37
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی یکی از مهم ترین مباحث عرفان اسلامی است که کمابیش از ابتدای مکتوب شدن مطالب عرفانی مورد توجه عرفا و متصوفه بوده است. هر یک از عرفای بزرگ صاحب اثر، براساس مشاهده، مکاشفه و تجربه ای که خود داشته، به تبیین چینش نظام هستی و مطالب مربوط به هستی شناسی پرداخته است. از جمله این عرفا امام محمد غزالی و بهاءالدین ولد، از بزرگ ترین عرفای اسلامی در قرن پنجم و ششم، هستند. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی به بررسی مهم ترین عناوین هستی شناختی مطرح شده در آثار این دو عارف پرداخته است. خدا، جهان و انسان و مسائل مربوط به آنها سه محور عمده هستی شناسی هستند که در این پژوهش موضوعات مهم مرتبط با آنها از آثار دو عارف -احتمالا برای نخستین بار به این شیوه در تحقیقات مرتبط با هستی شناسی- به صورت روشن استخراج و بررسی شده است. براساس نتایج، اصطلاحات هستی شناسی با وجود اشتراک لفظی با برخی علوم مانند کلام اختلاف معنایی دارد. دیدگاه توحیدی هر دو عارف به مفهوم وحدت وجود نزدیک است و در مراتب وجود در آثار هر دو عارف تفاوت هایی در چینش و تعداد وجود دارد.