مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
صنعت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۵ زمستان ۱۳۸۲ شماره ۲۰
99 - 109
در جامعه صنعتی امروز، هدف رسیدن به تکنولوژی های پیشرفته است. بی شک، دانشگاه ها و مراکز علمی در رسیدن به این مهم نقش بسزایی دارند تحقیقات و تجارب نشان داده است که علم و صنعت باید در کنار هم باشند تا جامعه به آرمان های والای خود دست یابد. با این دید مفهوم پارک های تحقیقاتی و مزایا و معایب آنها مطرح شد. در این مقاله مطالبی درباره پارک های تحقیقاتی به همراه مثال های عملی آنها در نقاط مختلف دنیا آورده شده است.
هدف های اشتغالی آموزش مهندسی مواد
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۷ تابستان ۱۳۸۴ شماره ۲۶
91 - 111
مهندسی مواد و متالورژی یکی از رشته های آموزشی است که هدف های اشتغالی روشنی دارد. بر اساس آمار و اطلاعات بیش از 60% از مجموع حدود 130 هزار نفر از فارغ التحصیلان این رشته ( متالورژی و سرامیک) به صورت مستقیم و غیر مستقیم در صنعت شاغل هستند و وضعیت اشتغال در مراکز طراحی و مهندسی، مراکز پژوهشی، مراکز آموزشی پیش دانشگاهی، عضویت در هیئت علمی دانشگاه ها و مشاغل غیر مهندسی مواد نیز بررسی و نسبت یابی شده اند. در این مقاله پس از ارائه آمار و اطلاعات در زمینه های اشتغالی یادشده ، هدف های اشتغالی و جهات آموزش برای سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بررسی و تکمیل شده است و می تواند در برنامه ریزی های آموزشی و صنعتی این رشته از مهندسی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی ارتباط بین دانشگاه، صنعت و دولت از یک دیدگاه سیستمی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۹ تابستان ۱۳۸۶ شماره ۳۴
115 - 131
با یک نگرش سیستمی به مجموعه دولت، دانشگاه و صنعت ارتباط بین این سه نهاد بهتر و شفاف تر روشن می شود و شناخت این ارتباط ارزش افزوده فراوانی را برای هر سه نهاد به دنبال خواهد داشت. گرچه علم معمولاً در دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی تولید می شود، اما بقای آن در ارتباط و تعامل با صنعت و جامعه صورت می پذیرد و رقابت محصولات صنعتی و نوآوریهای آن نیز در ارتباط تنگاتنگ با تحقیقات کاربردی دانشگاهی حاصل می شود. نگرش سیستمی برای ما این امکان را فراهم می آورد که با بررسی عوامل و فرایندهای مؤثر در ارتباط صنعت، دولت و دانشگاه و بازخورد نتایج حاصل از این برایندها، مشکلات و موانع عملی در صنایع، دانشگاهها و دولت را برای ایجاد ارتباط نزدیک تر، شناسایی و برای رفع آنها راه حلهای ممکن را ارائه کنیم. در این مقاله با بهره گیری از یک نگرش سیستمی ارتباط سه جانبه نهادهای یادشده بررسی و پس از یک نظرسنجی علمی از صاحبنظران سه نهاد مذکور و ارزیابی نتایج این نظر سنجی، پیشنهاد های لازم برای ارتباط بیشتر و تعامل بهتر دانشگاه صنعت و دولت ارائه شده است.
حلقه مفقوده: تأملی بر چالشهای موجود در همکاریهای دولت، دانشگاه و صنعت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۰ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳۹
1 - 17
توسعه صنعتی کشور تنها در گرو اخذ فناوری یا خرید تجهیزات نیست، بلکه این مهم مستلزم وجود یک سیستم هماهنگ شامل زنجیره ای از فرایندها چون استراتژی کلان دولت و بنگاههای بزرگ اقتصادی، سطح فناوری، روشهای مدیریت، استانداردها و مراکز تدوین آن، آموزش، پژوهش و ارتباط این عوامل با یکدیگر است. سؤال محوری مقاله این است که دانشگاهها ( نظام آموزش عالی) و صنایع در تحولات اقتصادی، اجتماعی کشور چه نقشی را بر عهده دارند؟ آیا نقش خود را به درستی ایفا می کنند و اساساً اینکه در همکاریهای فیمابین با چه مسائل و چالشهایی مواجه اند؟ نویسندگان در این مقاله با بهره گیری از تجربه های خویش، چالشهای موجود در همکاریهای دانشگاه و صنعت، نقش دانشگاه در قبال صنعت و کارکرد صنعت در قبال دانشگاه و وظایف دولت در برابر دانشگاه و صنعت را برررسی کرده اند. در پایان نیز براساس مطالب عنوان شده، پیشنهادهایی برای بهبود همکاریها ارائه شده است.
کاربرد دروس مهندسی صنایع در توانمندسازی مدیران بخش صنعت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۹
71 - 88
امروزه، با توجه به پیشرفتهای گسترده علوم و فنون توجه به منابع انسانی به عنوان یک سرمایه بسیار با ارزش در سازمانها برای همگان به اثبات رسیده است. در هر سازمان رأس هرم تصمیم گیرنده و پیش برنده سازمان مدیران هستند که در صورت توانمند بودن و داشتن مهارتهای ویژه، نقش مؤثری در موفقیت و پیشرفت سازمان خواهند داشت. در این پژوهش با توجه به تعاریف توانمندسازی و نقش آن در تعالی کارکنان و مدیران، چالشها و مشکلات پیش روی مدیران در بخش صنعت معرفی و در ادامه برنامه درسی مهندسی صنایع و نقش هرکدام از دروس این رشته در رفع نیازهای مدیران صنعتی ارائه شده است. برای تلفیق نیازهای مدیران بخش صنعت و دروس رشته مهندسی صنایع و تعیین اهمیت و میزان پوشش آنها از روش QFD استفاده شد. در نهایت، مشخص شد که درسهای برنامه ریزی تولید، طرح ریزی واحدهای صنعتی، ارزیابی کار و زمان، طراحی ایجاد صنایع و نظامهای پرداخت و حقوق و دستمزد بیشترین تأثیر و دروس تئوری صف، برنامه ریزی حمل و نقل، اصول شبیه سازی و ایمنی و بهداشت صنعتی نقش کمتری را در توانمندسازی مدیران دارند. همچنین، مشخص شد خلأ های آموزشی در زمینه های آشنایی با قوانین(دولتی و بخشهای خصوصی)، دسترسی به تسهیلات بانکی، نوسانات نرخ ارز و موانع ایجاد سرمایه گذاری جدید در برنامه درسی مهندسی صنایع وجود دارد
چالش ها و فرصت های پیش روی صنعت مس
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۱۲)
69 - 80
حوزه های تخصصی:
وجود منابع غنی معدنی، ایران را در جایگاه مناسبی از نظر بین المللی قرار داده است. افزایش سرمایه گذاری در این صنعت افزون بر افزایش توان صادراتی و رقابتی منجر به ارتقای جایگاه بین المللی و کسب مقام 2 از نظر ذخایر جهانی می شود. نگاهی به عملکرد شرکت ملی صنایع مس ایران نمایان کننده عملکردی مطلوب بوده که سبب ایجاد حاشیه سود بالا در این صنعت شده است. گفتنی است توسعه صنایع پایین دست یکی از الزامات خلق ارزش افزوده در این صنعت است. همچنین، رفع چالش های این صنعت شامل قیمت گذاری دستوری، تأمین انرژی، حقوق دولتی، وضع عوارض صادراتی، عدم تخصیص ارز صادراتی حاصل از صادرات شرکت ملی صنایع مس به خود شرکت، صندوق بازنشستگی مس، وجود تزلزل در ساختار مدیریتی، اعمال فشارهای سیاسی و نفوذ برخی ذی نفعان و... در راستای رشد این صنعت لازم به نظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع، برخی راهکارها ازجمله تسهیل در صدور مجوزها، تأمین مالی افزایش سرمایه گذاری، توقف مصوبه شورای عالی رفاه، کاهش مداخلات دولت در قیمت گذاری محصولات معدنی و... پیشنهاد می شود.
صنعت و معدن در لایحه بودجه 1403
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۷)
15 - 22
حوزه های تخصصی:
نگاهی به نظام بودجه ریزی کشور نشان می دهد بودجه سال آتی به عنوان مهم ترین سند مالی و برنامه ای کشور، بیان کننده نوعی کلی گویی و عدم بیان حمایت های لازم به منظور رونق تولید در بخش صنعت و معدن کشور است. این در حالی است که حمایت واقعی از تولید و پیاده سازی قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر در کشور مستلزم حمایت های دقیق و حساب شده دولت و دیگر سازمان های مرتبط و همچنین، اصلاح نظام تأمین مالی است که متأسفانه در این لایحه، حمایت از بخش صنعت و معدن محدود بوده و حمایت ها بیشتر بر کسب درآمد دولت از این بخش ها متمرکز شده است. ازاین رو، برخی پیشنهادات از جمله؛ رفع منع واردات ماشین آلات معدنی، رفع حبس معادن، رویکرد تخصصی و ظرفیت محور در بودجه، بالا بردن سقف تسهیلات اعطایی بانک ها به بخش صنعت، تبیین راهبرد توسعه صنعتی، تدوین برنامه آینده نگرانه در خصوص واردات و تولید خودروهای برقی ارایه می گردد.
شناخت و تحلیل دگردیسی ساختار فضایی صنعت و نظام جریانات موثر در منطقه البرز جنوبی (با تاکید بر جابجایی کامیون کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا محصول کنش متقابل نیروهای مختلف و پیچیده ای است که به عنوان یک معلول ماحصل علل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و طبیعی است. بدون شک فضا در هر بستر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و طبیعی الگویی متفاوت و مختص به خود را به نمایش می گذارد. تغییرات سازمان و ساختار فضایی منطقه در ماتریس فضایی هر محدوده سرزمینی متاثر از نیروهای متعدد و متکثری است که گاهاً به صورت اولیه و ثانویه شکل می یابد. بدون شک یکی از اهرم های تغییر در ساختار فضایی و نیز سازمان فضایی جریان در هر منطقه، الگوهای فعالیتی به ویژه پراکنش صنعت در آن محدوده است. آنچه در این مقاله به عنوان موضوع اصلی مورد توجه قرار گرفته است تحلیل سیمای دگردیسی ساختار فضایی صنعت در راستای تحلیل نظام جریانات موثر در منطقه البرز جنوبی است. در این راستا انواع آزمون های K-Reply، Global Moran، Standard Deviational Ellipse، و ... در نرم افزار Arc GIS و نیز آزمون های آماری تحلیل Centrality، Betweenness، Density، Core-Periphery، Closeness،از نرم افزار UCINET و نرم افزار NET DRAW با هدف بررسی سازمان فضایی جریان ها استفاده شده است. عموم بررسی های صورت گرفته در خصوص الگوی دو نوع ساختار و سازمان فضایی نشان از تمرکز تهران است اما تغییر فاحش در تغییرات تدریجی سیمای منطقه حکایت از دگردیسی ساختار فضایی به تبعیت از سازمان فضایی است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت هر فرم جغرافیایی در نتیجه سهم عوامل مختلف سیمای متفاوتی را به نمایش می گذارد. لذا در این رابطه ما با مکانیزم های اولیه و مکانیزم های تشدیدکننده مواجه هستیم که در آن جریان و شبکه به مراتب در شکل یابی ساختار فضایی نقش ایفا می کند. این موضوع تا حد بالایی با چرخه انباشت و یا تشکیل سرمایه در ارتباط نزدیک است.
بررسی اثرات صنعتی شدن بر ابعاد سلامت اجتماعی (ارائه مدل نظری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت و صنعتی شدن یکی از موضوعات محوری در جامعه شناسی است که در بیشتر نوشته های کلاسیک و مدرن ردپایی از آن ها وجود دارد. فرض مقاله این است که با استقرار و توسعه صنعت و فناوری های مرتبط با آن در جوامع میزبان، دگرگونی های مثبت و منفی متعددی در ابعاد سلامت اجتماعی ساکنان آن مناطق به وجود می آید.در بررسی نظری حاضر که مبتنی بر شیوه آزمایش فکری و آگزیوماتیزه سازی گزاره های مستدل است، با رویکردی انتقادی، مهم ترین مکانیسم های تأثیرگذار در بررسی رابطه میان صنعت (فناوری) و سلامت اجتماعی واکاوی می شود.در این راه برای تبیین مسئله تحقیق، ده گزاره نظری مورد توجه و واکاوی قرار گرفت و درنهایت عواملی به عنوان پیامدها و تأثیرات فرایند صنعتی شدن بر سلامت اجتماعی شهرها شناسایی شدند، از جمله: توسعه لجام گسیخته شهرنشینی، پیشی گرفتن ملاحظات منفعت اقتصادی بر سایر ملاحظات، افزایش مهاجرت و درون کوچی، افزایش تراکم ناهمگن جمعیت، بی توجهی به اقتضائات بومی و زیست محیطی، افزایش نابرابری اقتصادی- اجتماعی، تفاوت های گوناگون در ساختار جمعیتی مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست، کاهش سطح سرمایه اجتماعی، افزایش جرم و خشونت، توسعه ناپایدار و آسیب های زیست محیطی، کاهش سلامت جسمی و روانی، رشد نامتوازن آموزشی و درنهایت تحت تأثیر قراردادن سلامت اجتماعی ساکنان جوامع میزبان صنعت.بر پایه چنین نتایجی، مقاله حاضر به یک مدل سنتزی به منظور فهمی جدید از این مسئله رسید که می تواند به عنوان راهنمایی برای پژوهش های آینده کارساز باشد.
شناسایی و ارزیابی مولفه های ارتباط دانشگاه ، صنعت دولت با تاکید بر نقش دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازخوانی و ارزیابی مؤلفه ها و ابعاد الزامات ارتباط دانشگاه – صنعت - دولت در پردیس دانشکده-های فنی دانشگاه اصفهان با رویکرد آمیخته انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی مجموعه منابع علمی معتبر مرتبط با موضوع پژوهش بود که مبتنی بر معیارهای انتخاب منابع معتبر تعداد 66 منبع به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. داده های حاصل در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. دستاورد تحلیل داده-ها در این بخش شناسایی سه سازه اصلی تعاملات سیاست محور، دانش محور و اقتصادمحور؛ و 8 بعد؛ تدوین سیاست علم و فناوری، استقرار نظام اشتراک اطلاعات، شورای سیاستگذاری و هماهنگی، تسهیل و توسعه دانش، ترمیم شکاف دانش و تولید، بازنگری رشته های تخصصی، تأمین مالی، توسعه مالی و تجاری سازی بود. در بخش کمی داده های گردآوری شده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر دستاوردهای کیفی پژوهش، به صورت تصادفی برای نمونه 184 عضو هیأت علمی پردیس فنی، مدیران و معاونان دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه اصفهان به روش توصیفی همبستگی و مقایسه ای تحلیل شدند. دستاورد تحلیل داده های کمی پژوهش نشان داد؛ وضعیت موجود الزامات تعاملات دانشگاه، صنعت و دولت در پردیس فنی دانشگاه اصفهان در ارتباط با سازه های اصلی تعاملات "اقتصادمحور"،"دانش محور"،"سیاست محور"مطلوب است. همچنین یافته های حاصل از اجرای آزمون فریدمن، اولویت سازه اصلی تعاملات اقتصادمحور را با مقدار آماره معادل (58/88) و میانگین 58/3 نسبت به سایر سازه های اصلی مورد تأیید قرار داد.
واکاوی سیاست های ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران: ارائه مدلی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
115 - 150
حوزه های تخصصی:
دانشگاه و صنعت در جهان امروز از عوامل مهم در توسعه هر جامعه ای به شمار میروند. بنابراین ارتباط بین این دو نهاد امری است که بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان کشورها قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر واکاوی سیاستهای ارتباط دانشگاه و صنعت می باشد. بدین منظور با کاربست روش نظریه زمینه ای به بررسی این مساله پرداخته شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه عمیق بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 12 نفر از مدیران بخشهای ارتباط با دانشگاه، تحقیق و توسعه و آموزش در صنعت و مدیران بخش ارتباط با صنعت و اساتید، دانشجویان که در دانشگاه با صنعت همکاری داشته اند بودند در قالب نمونه های نظری، به طور هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد علیرغم تلاشهای زیادی برای بهبود روابط بین دانشگاه و صنعت صورت گرفته است با این وجود ارتباط بین این دو نهاد در کشور اثربخشی و کارایی لازم و کافی را ندارد. در انتها نیز مدلی برای بهبود ارتباط بین دانشگاه و صنعت در کشور ارائه گردیده است.
تأثیر صنعت نساجی بر توسعه کالبدی شهر اصفهان در دوره صفوی (با تکیه بر سفرنامه ها)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱
96 - 125
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی به دلیل علاقه بسیار دولتمردان به هنر و صنعت و حمایت آنها از هنرمندان و صنعتگران، صنعت رشد چشمگیری داشت و در این میان صنعت نساجی از جایگاه و موقعیت ویژه ای برخوردار بوده است. رشد بالای این صنعت، تأثیر آن در خودکفایی کشور در زمینه نساجی و صادرات گسترده آن به دیگر کشورها را به خوبی در این دوره میتوان یافت. همچنین در این دوره اصفهان، یکی از مهمترین مراکز بافت پارچه های ابریشمی و زربفت محسوب می شد، که حجم قابل ملاحظه ای از پارچه مورد نیاز برای استفاده عموم و صادرات را تأمین می کرده است. طبق اسناد و شواهد موجود، در این دوره اصفهان به لحاظ توسعه کالبدی، رشد بسیاری پیدا کرد که صنعت یکی از مهمترین عوامل، مؤثر بوده است. این پژوهش 3 با هدف بررسی نقش صنعت نساجی بر توسعه کالبدی شهر اصفهان، در دوره صفوی انجام شده است. نقش صنعت بر توسعه شهر، مسئله ای جدید و مربوط به قرن های متأخر است و در منابع و مدارک موجود از دوره صفوی، مطلب یا گزارش مستقیمی از رابطه صنعت و توسعه شهری وجود ندارد؛ اما در این پژوهش با پردازش و تحلیل داده های تاریخی در منابع کتابخانه ای، مانند سفرنامه ها، مشخص شد صنعت نساجی در توسعه کالبدی شهر در دوره مورد مطالعه مؤثر بوده است.
طراحی مدلی جهت پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی با تاکید بر شبکه عصبی مصنوعی GRU در صنایع فلزی خودرو و قطعه سازی و مواد و فرآورده های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
249 - 274
حوزه های تخصصی:
پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی سبب می شود تا بازار بتواند به شیوه ای کارآمد کنترل بر شرکت ها را ارزیابی کند. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های اثر گذار بر معاملات بلوکی در سه صنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران و میزان تاثیراین شاخص ها بر ارزش گداری معاملات بلوکی با بکارگیری آزمون Rmse بر روی داده هایTest موردمطالعه قرارگرفته است. با بهره گی ری از شبکه عصبی یادگیری عمیق، مدلGru روی صنایعی که تعداد جامعه اش در بورس زیاد است، (صنایع فلزات اساسی :فولاد، خودروو ساخت قطعات :خساپا، مواد ومحصولات دارویی دالبر) ازمجموعه شرکت های پذیرفت ه ش ده درس ازمان ب ورس اوراق بهادارتهران برای دوره زمانی 1390تا1400 استفاده شده است. مدیران صنایع شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با آگاهی از چگونگی تاثیر این مدل بر ارزش گذاری معاملات بلوکی می توانند روند تغییرات قیمت سهام بلوکی را کنترل نموده ریسک سرمایه گذاری در شرکت و در نهایت ریسک تأمین مالی را برای شرکت پایین آورند. درسطح تفکیکی صنایع، نتایج تاثیر شاخص های مالی بر ارزش گداری معاملات بلوکی درهرصنعت باصنایع دیگر متفاوت است ک ه بیانگر استقلال صنایع از یکدیگر است.در مدل ارائه شده با اندازه گیری ارزش گذاری معاملات بلوکی به مدیران صنایع در بورس و استفاده کنندگان صاحبان سهام و سهامداران معاملات بلوکی در ارزیابی بهتر قیمت گذاری کمک می کند.
ارتقای امنیت سرمایه انسانی با رویکرد قابلیت های آینده نگاری استراتژیک در صنعت
حوزه های تخصصی:
مفهوم نوین امنیت انسانی در سال های اخیر همزمان با موج گرایش دولت ها به اتخاذ استراتژی های جدید در راستای توسعه پایدار و به صراحت با گزارش سال علی مرکز توسعه سازمان ملل متحد به جامعه جهانی معرفی شد که در هفت بُعد خود (اقتصادی، غذایی، بهداشتی، زیست محیطی، فردی، اجتماعی و سیاسی) سیاست های کلی دولت ها را تحت تأثیر قرار داد. استفاده موثر از منابع انسانی، به گونه ای که موجب رشد و توسعه توانمندی های محوری گردد، از مهمترین اهداف سازمانی و عامل کسب مزیت رقابتی است. مقاله حاضر با هدف ارتقای امنیت سرمایه انسانی با رویکرد قابلیت های آینده نگاری استراتژیک انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق از دو گروهِ اساتید حوزه مدیریت و گروه مدیران حوزه صنعت تشکیل شده است. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 17 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران حوزه صنعت به عنوان نمونه آماری خبرگان انتخاب شدند. در نهایت برای ارتقای امنیت سرمایه انسانی با رویکرد قابلیت های آینده نگاری استراتژیک؛ ارتباط بین مؤلفه های دو متغیر سرمایه های انسانی و قابلیت های استراتژیک؛ با روش مدل سازی معادلات ساختاری بررسی که نتایج تحقیق حاکی از آن بود که متغیر قابلیت های آینده نگاری استراتژیک سازمان شامل مؤلفه های قابلیت های پویا، قابلیت های پیمایش محیطی، قابلیت های گزینش استراتژیک، قابلیت های یکپارچه، قابلیت های فردگرایانه بوده و متغیر سرمایه های انسانی شامل مؤلفه های توانایی شناختی، قابلیت های رفتاری و شایستگی فراشناختی است. با توجه به نتایج تحقیق و تحلیل روابط بین مؤلفه ها، پیشنهاد گردید سازمان ها به توانایی شناختی، قابلیت های رفتاری و شایستگی فراشناختی کارکنان توجه بیشتری نمایند.
آثار شوک های تقاضای بخش صنعت بر قیمت محصولات صنایع کارخانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۸ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱
99 - 122
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از داده های ترکیبی مربوط به کارگاه های بزرگ صنعتی ایران طی دوره ی زمانی 86-1373، آثار شوک های تقاضای بخش صنعت بر قیمت محصولات صنایع مختلف کارخانه ای دارای کدهای ISIC دو رقمی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد که شوک های مثبت تقاضای بخش صنعت بر قیمت محصولات کارگاه های بزرگ صنعتی مؤثر بوده که می تواند بیانگر انعطاف پذیری قیمت ها در این بخش باشد. اما واکنش صنایع مختلف به شوک های منفی تقاضای بخش صنعت متفاوت بوده است. شوک های منفی تقاضا، قیمت محصولات صنایع ماشین آلات برقی و حمل و نقل را کاهش داده اما قیمت محصولات سایر صنایع نسبت به شوک منفی تقاضا واکنشی را نشان نداده است. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهند که اگر چه شوک های تقاضای بخش صنعت بر قیمت محصولات صنایع کانی غیر فلزی، ماشین آلات برقی و صنایع حمل و نقل آثار نامتقارن داشته اما تأثیر آن بر قیمت محصولات سایر صنایع نا متقارن نبوده است. نهایتاً اینکه یافته های تحقیق نشان می دهد که شدت تأثیر شوک های تقاضای بخش صنعت بر قیمت محصولات در صنایع مختلف یکسان نبوده است.
ارزیابی ناپارامتریک شکاف بین قیمت و هزینه ی نهایی در صنایع ایران در قالب یک مدل کورنویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
95 - 121
حوزه های تخصصی:
اساس این مقاله محاسبه ی شاخص لرنر در 131 صنعت فعال در کد چهارم ISIC طی دوره ی 86- 1374 برای ارزیابی شکاف بین قیمت و هزینه ی نهایی در صنایع ایران است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در تمامی صنایع ایران بوده است. اما در برخی از صنایع، این نسبت بسیار بالا و در برخی اندک بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که از 131 صنعت بررسی شده در 27 صنعت، شاخص لرنر و شاخص مارک آپ به ترتیب کمتر از 10 و 10/1 درصد بوده است. همچنین در 47 صنعت، شاخص لرنر بیش از 20 درصد و مارک آپ بیش از 25/1 بوده است. مقایسه ی نسبت های لرنر و شاخص مارک آپ در صنایع مختلف نشان می دهد که بر مبنای شاخص لرنر در حدود 50 درصد صنایع، دارای قدرت انحصاری بوده و توانسته اند شکاف معنی دار بین قیمت و هزینه ی نهایی (MC) ایجاد نمایند. همچنین یافته های این مطالعه موید آن است که صنایع تولید سیمان، آهک و گچ، صنایع تولید مواد پلاستیکی، صنایع تولید کود شیمیایی، صنایع تولید آجر، صنایع تولید مالتا و ماءالشعیر به ترتیب با دارا بودن شاخص لرنر 683/0، 681/0، 56/0، 55/0، 45/0 بالاترین قدرت انحصاری در صنایع کشور را داشته اند و توانسته اند شکاف معنی دار بین قیمت و هزینه ی نهایی به وجود آورند. طبقه بندی JEL: F10،L10 ، L60
تاثیر خصوصی سازی بر اندازه رقابت در صنایع کارخانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
73 - 89
حوزه های تخصصی:
هدف محوری این تحقیق بررسی ضریب رقابت در صنایع کارخانه ای ایران و ارزیابی تاثیر خصوصی-سازی بر ساختار بازار بخش صنعت کشور است. در این پژوهش عملکرد برنامه خصوصی سازی کشور در دوره 1370 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته است. شایان ذکر است که در طی دوره مذکور در مجموع 1522011 میلیارد ریال مربوط از سهام شرکت ها به بخش غیردولتی واگذار شده است که مبلغ 1439542 میلیارد ریال مربوط به پس از ابلاغ سیاست اصل 44 می باشد که به تفکیک 7/29 درصد سهام عدالت، 44 درصد بخش غیردولتی و 3/26 درصد سهام عمومی غیردولتی واگذار شده است. از این رقم 9/95 درصد به صورت بلوکی و 2/3 درصد به صورت تدریجی و 9/0 درصد سهام به صورت ترجیحی واگذارشده و 2/42 درصد به صورت بورس و 7/7 درصد به صورت فرابورس و 2/0 درصد به صورت مذاکره و 9/42 درصد به صورت مزایده واگذار شده است. همچنین در این مقاله برای بررسی اثر خصوصی سازی بر اندازه رقابت در صنایع کارخانه ای ایران از مدل تلفیقی با اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که خصوصی سازی در ایران تاثیر مثبتی بر اندازه رقابت نداشته است. با توجه به یافته های این تحقیق پیشنهاد می شود که الگوی خصوصی سازی رقابت محور جایگزین مدل واگذاری های قبل گردد.
تأثیر نامتقارن تعداد واحدهای صنعتی بزرگ بر ضریب جینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
137 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر تعداد واحدهای صنعتی بزرگ بر ضریب جینی دوره 1353 تا 1392 است. در این راستا به تخمین الگوهای خطی و غیرخطی پرداخته شد. نتایج نشان داد مدل غیرخطی قدرت توضیح دهندگی بالاتری در مقایسه با مدل خطی دارد. با توجه به تأیید الگوی غیرخطی سه آستانه بالا، وسط و پایین تعریف شد. نتایج همچنین نشان داد که تغییر در تعداد واحدهای صنعتی دوره قبل بر ضریب جینی دوره جاری در حد آستانه ای پایین بیشترین تأثیر را دارد و با حرکت به سمت آستانه بالا از تأثیر آن کاسته می شود. نتایج همچنین نشان داد که تغییر در تعداد واحدهای صنعتی دوره قبل بر ضریب جینی دوره جاری در حد آستانه ای پایین بیشترین تأثیر را دارد و با حرکت به سمت آستانه بالا از تأثیر آن کاسته می شود.
تأثیر استرس مالی بر بازده سهام صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
32 - 73
حوزه های تخصصی:
گستردهمعرفی:از آن جایی که استرس های فزاینده در بازارهای مالی از اهمیت زیادی جهت تحلیل و پیش بینی فعالیت های اقتصادی برخوردار بوده و می تواند در بسیاری از متغیرهای بازار مالی منعکس شود، شناخت منابع اصلی ایجاد کننده استرس مالی و اثرات آن بر فعالیت ها و بخش های مختلف اقتصادی به عنوان یکی از حوزه های مهم در مباحث مالی محسوب می شود.با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر ابتدا شاخص استرس مالی در ایران محاسبه خواهد شد و سپس رابطه کوتاه مدت و بلند مدت بین استرس مالی و بازده سهام صنایع برتر فعال در بورس اوراق بهادار تهران با به کارگیری روش پانل در قالب یک مدل چند متغیره طی دوره زمانی 1384-1398 و با استفاده از داده های روزانه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. تجزیه و تحلیل این رابطه در بلندمدت و کوتاه مدت با استفاده از هم انباشتگی و مدل تصحیح خطای پانل[1] (PECM) بررسی خواهد شد و از روش های حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS)[2] جهت بررسی رابطه پویای بلندمدت بین متغیرهای مدل استفاده خواهد شد. لازم به ذکر است که به منظور تجزیه و تحلیل دقیق تر نتایج تاثیر استرس مالی بر بازده سهام صنایع مورد مطالعه، علاوه بر این که از شاخص استرس مالی کل (که شاخصی ترکیبی از استرس مالی در بازارهای سرمایه، ارز و پول می باشد) در برآورد تاثیر استرس مالی و سایر متغیرهای مستقل بر بازده سهام استفاده گردید، متغیر استرس مالی به دست آمده در هر یک از بازارهای پول، سرمایه و ارز به طور جداگانه نیز وارد مدل شده و مدل برآورد گردیده است. به عبارت دیگر چهار مدل به طور جداگانه برآورد گردید که در هر یک از آن ها به ترتیب تاثیر استرس مالی کل، استرس مالی بازار سرمایه، استرس مالی بازار پول و استرس مالی بازار ارز در کنار سایر متغیرهای مستقل بر بازده سهام صنایع برتر فعال در بورس مورد بررسی قرار گرفت. متدولوژی:در این پژوهش به منظور بررسی تاثیر استرس مالی، قیمت نفت و سایر متغیرهای مستقل بر بازده سهام صنایع مورد مطالعه، در قالب یک مدل پانل چند متغیره[3] و تجزیه و تحلیل ضرایب بلندمدت و کوتاه مدت، از روش پانل دیتای پیشرفته پدرونی و مدل تصحیح خطای پانل (PECM) استفاده می گردد و بدین منظور الگوی زیر لحاظ می شود: (1) که در آن:SR: بازده سهام صنایع برتر فعال در بورس اوراق بهادار تهران. این متغیر با استفاده از رابطه زیر محاسبه می شود.( (Maditinos., & Theriou, 2011. (2): شاخص قیمت سهام صنعت i در دوره tFSI: شاخص استرس مالیINF: نرخ تورم (تغییرات سطح عمومی قیمت ها)INT: نرخ بهرهRER: نرخ ارز حقیقیدر این تحقیق برای محاسبه نرخ حقیقی ارز از رابطه زیر استفاده می شود : (3) که در این رابطه، ER نرخ ارز اسمی، CPI* شاخص قیمت مصرف کنندگان خارج از کشور و CPI شاخص قیمت مصرف کنندگان داخل کشور می باشد.OIL: ﺑﺎزده (درﺻﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮات) ﻗﯿﻤﺖ ﻧﻔﺖ. یافته ها:نتایج برآورد نشان می دهند در هر چهار مدل برآورد شده، تأثیر شاخص استرس مالی بر بازده سهام صنایع منفی و به لحاظ آماری نیز معنی دار است. ضرائب برآورد شده برای متغیر قیمت نفت در هر چهار مدل مثبت می باشد که در تمامی مدل ها نیز از لحاظ آماری معنی دار است. ضرایب برآورد شده برای متغیر نرخ تورم در تمامی مدل ها دارای علامت منفی بوده و نیز از لحاظ آماری معنی دار می باشد. نتایج برآورد بیانگر تاثیرپذیری مثبت بازده سهام صنایع مورد مطالعه از نرخ بهره می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، نرخ ارز در تمامی مدل ها تاثیر مثبت (هر چند اندک) بر بازدهی سهام آن ها خواهد داشت. نتیجه:نتایج تحقیق بیانگر این است که در هر چهار مدل برآورد شده، تأثیر شاخص استرس مالی بر بازده سهام صنایع منفی و به لحاظ آماری نیز معنی دار است. به عبارت دیگر استرس مالی موجود در بازارهای مورد مطالعه شامل بازار سرمایه، بازار پول و بازار ارز تاثیر منفی بر بازده سهام صنایع داشته و منجر به کاهش بازدهی سهام این صنایع می شود. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده این است که در تمامی مدل های برآورد شده، قیمت جهانی نفت، نرخ ارز و نرخ بهره تاثیر مثبت بر بازده سهام صنایع مورد مطالعه در ایران دارند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که ضرایب برآورد شده برای متغیر نرخ تورم در تمامی مدل ها منفی و از لحاظ آماری معنی دار می باشد. [1] Co integration and Panel Error Correction Model[2] Dynamic Ordinary Least Square[3] Multivariate Model
شناسایی چالش های پیش روی زنان شاغل در حوزه صنعت؛ مطالعه موردی زنان شاغل در شهرک های صنعتی شهرستان آران و بیدگل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
41 - 65
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان یکی از اهرم های مؤثر در توسعه و مشارکت اجتماعی آن ها به شمار می رود اما وجود برخی موانع که بر سر راه اشتغال زنان و فعالیت اقتصادی آن ها خارج از محیط خانواده، برای اشتغال آنان محدودیت ایجاد کرده است. هدف این پژوهش شناسایی چالش های پیش روی زنان شاغل در حوزه صنعت در شهرک های صنعتی شهرستان آران و بیدگل است. به عبارت دیگر سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چالش ها و موانع پیش روی زنان شاغل در حوزه صنعت، کدم اند؟ رویکرد حاکم بر این تحقیق کیفی ، روش تحلیل محتوا، تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است.جامعه آماری این تحقیق کلیه ی زنان شاغل در شهرک های صنعتی شهرستان آران و بیدگل است که تعدادشان ۳۴۰۷۸ است و حجم نمونه با روش گلوله برفی و نیز بر مبنای قاعده اشباع اتخاذشده که درنهایت 32 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد.داده های تحقیق، به وسیله روش تحلیل محتوا تحلیل شد.یافته های تحقیق: مهم ترین موانع در پاسخ مصاحبه شوندگان، موانع فردی، موانع خانوادگی و موانع اجتماعی شناخته شدند که این مضامین هرکدام دارای زیر مضمون هایی هستند.الف) موانع فردی 1.عدم رضایت از شغل 2. مشکلات روانی.ب) موانع خانوادگی ، 1. ارتباط با همسر 2. ارتباط با فرزندان 3. ارتباط با اطرافیان.پ) موانع اجتماعی1. مشکلات آموزشی. 2. مشکلات محیط کار 3. مشکلات محیط جامعه.