مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
پایداری
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ تبیین زیست پذیری مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر زاهدان) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخص های تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از تکنیک FUZZY استفاده شده است. نتایج اولویت بندی ابعاد نشان داد که وضعیت ابعاد خدمات و زیرساخت شهری و مدیریت شهری در سطح مطلوب، وضعیت بعد تاریخ شهری در سطح متوسط و وضعیت ابعاد اقتصاد شهری و محیط شهری در سطح نامطلوب و کمی نامطلوب می باشد که این نشانگر وضعیت زیست پذیری شهر زاهدان در سطح متوسط است. همچنین در استنتاج وضعیت شاخص های مورد مطالعه در تعیین زیست پذیری شهری هر یک از 5 منطقه ی مورد مطالعه در شهر زاهدان مقدار نافازی نهایی به عنوان خروجی سیستم استنتاج فازی در نرم افزار متلب برای منطقه 5 برابر است با 81/0 که سطح زیاد زیست پذیری شهری و برای منطقه 3 که برابر است با 38/0 که سطح بسیار کم زیست پذیری را نشان می دهد
رویکرد پویایی سیستم برای ارزیابی عملکرد پایداری شیوه های مدیریت زنجیره تأمین لارج در صنعت قطعه سازی خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۹
145 - 178
حوزه های تخصصی:
به دلیل رشد فشارهای جهانی برای پایدارتر شدن صنایع، سازمان ها مجبور شده اند شیوه های جدید مدیریتی را در تمامی سطوح سازمانی برای دستیابی به پایداری در زنجیره تأمین اجرا نمایند. شیوه های جدید مدیریتی باید ازنظر ارزیابی عملکرد پایداری مورد سنجش قرار گیرند. هدف این مقاله، بررسی رفتار پویای شیوه های مدیریت زنجیره تأمین لارج و تأثیرشان بر عملکرد پایداری در زنجیره تأمین قطعه سازی خودرو است. در این مقاله، از دیمتل فازی و فرآیند تحلیل شبکه ای فازی برای اولویت بندی شیوه های لارج مبتنی بر ارزیابی خبرگان استفاده شده است و رویکرد یکپارچه از شیوه های لارج ارائه گردید و درنهایت برای ارزیابی عملکرد پایداری شیوه های مدیریت زنجیره تأمین لارج از رویکرد پویایی سیستم استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که سناریوهای بهبود در اجرای مدیریت کیفیت جامع و تولید به موقع تأثیر زیادی بر پایداری زنجیره تأمین دارد و نتایج حاصل از اجرای این دو سناریو نشان از بهبود پایداری در زنجیره تأمین می دهد. مدل ارائه شده به مدیران صنعت و تصمیم گیران کمک می کند که شیوه های مؤثر بر پایداری را شناسایی کنند و در جهت پایدار شدن زنجیره تأمین مورد پذیرش قرار دهند.
جایگاه ورودی در معماری بناهای بومی بندرلنگه
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
21 - 39
حوزه های تخصصی:
آنچه که از معماری ایران قابل فهم می باشد عناصر، فضاها و ساختارهایی از معماری بومی است که بواسطه درک معماران قدیم در بناها ساخته و پرداخته شده و از آنجاییکه ورودی یک بنا ارتباط دهنده فضای اندورنی و بیرونی می باشد، در جهت بررسی این موضوع بصورت کیفی با شناخت عناصر(روزن ها، المان ها، کوبه زنانه و مردانه و سردر ورودی)، فضاهای معماری(جلوخان، دالان ورودی و خواجه نشین یا پیر نشین) و ساختارهای معماری بومی ( رنگ جداره ها، تناسبات و ارتباطات فضایی ورودی در بناهای بومی) و بصورت کمی جهت اثبات پایداری و شناخت عملکردی بودن یا نبودن ورودی بناها به تحلیل نور و سرعت جریان باد جذبی در بین بناهای بومی در خیابان شهید بهشتی شهر بندر لنگه که مجموعه ای از 168 بنای سنتی با قدمت بالای 70 سال پرداخته شده است، بطوریکه در این پژوهش با بهره گیری از دقیق ترین دستگاه های اندازه گیری به ارزیابی داده هایی از جمله نورسنجی و سرعت سنجی جریان باد جذبی ورودی بناها در تیرماه(ماه اوج گرمای حاکم) در منطقه بندرلنگه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایجی که براساس بررسی متغییرها بر روی فضای ورودی بناها صورت گرفته بیان کننده محیطی است که توانسته با بهره گیری از عوامل پایدار با شناخت عناصر، فضاها و ساختارها در معماری بومی به شرایطی از معماری دست یابد که در آن توجه خاصی به عامل عملکردی یعنی آسایش و حفظ حریم ها در پهنه اقلیمی گرم و مرطوب بندرلنگه شده است.
تحلیل مقیاس طرح های بازآفرینی شهری و اثرات آن بر کیفیت زندگی ساکنان با تأکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های کلانشهرهای امروز، وجود محله های شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیه ای است. مجموعه سیاست ها و برنامه های بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابل توجهی همراه بوده است. پیش فرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکست هایی، کم توجهی به مقیاسِ برنامه ها و طرح های بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامه های بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه می تواند به کارآمدترسازیِ برنامه ها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژه های بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخص های موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسش هایی، از دو روش شناسی زمینه گرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_داده نگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماری ها و پرسشگری و همچنین کتابخانه ای_اسنادی، برنامه ها و طرح ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاس شناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان می دهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژه های بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامه های بازآفرینی شهری در ایران می تواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
شهرها، گلخانه های جهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم زمستان ۱۳۸۴ شماره ۴ (پیاپی ۸)
105 - 119
حوزه های تخصصی:
شهرها علاوه بر آلوده سازبودن و مصرف گرایی زیاد، خود در معرض انواع مخاطرات و آسیب های اکولوژیک قرار دارند و از این رو، به عنوان مکان های نابرابر و نامتعادل مشخص شد هاند و این فرایند آن ها را از شهرهای پایدار و اکولوژیک دورتر کرده است . دراین بررسی، با شناسایی بوم شهرهای پایدار، راهکارهای اصلاح ساختاری شهرهای بیمار نیز مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است . بانک جهانی، ارتقای کیفیت توسعه شهری پایدار و اکولوژیک در تحقق شرایط زیر م یداند که عبارتند از: قابل زیست بودن، برخورداری از مدیریت محلی کارآمد، رقابت پذیری، برخورداری از نظام اعتبار بانکی. این مقاله همچنین برخی از موضوعات بنیادی در رابطه با پایداری شهری و بوم شهرهای جهانی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است که عبارتند از : مفهوم شهر اکولوژیک؛ اتومبیل دشمن شماره یک انسان؛ محدود نمودن رشد فیزیکی شهر؛ الزامات سلامتی انسانی؛ حمل و نقل، اندازه و شکل شهر؛ تأمین آب و موادغذایی و بالاخره دفع زباله های شهر.
تحلیلی بر تحولات کاربری های اراضی شهر تبریز از دیدگاه توسعه پایدار طی سالهای (1387- 1383)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفتم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
41 - 50
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین، به چگونگی استفاده، توزیع و حفاظت اراضی، اطلاق می شود. این نوع برنامه ریزی از دیدگاههای متفاوتی می تواند مورد توجه قرار گیرد از جمله، دیدگاه توسعه پایدار یکی از مقبولترین دیدگاههای نگرش به کاربری اراضی می باشد. در این پژوهش سعی بر آن است که کاربری های اراضی شهری تبریز از منظر توسعه پایدار مورد سنجش قرار گرفته و میزان هماهنگی و یا عدم هماهنگی آن با این نوع توسعه در طی پنج سال(1387-1383) مورد مطالعه قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف در این مقاله از روش (توصیفی- تحلیلی) و مطالعات (اسنادی) بهره گرفته شده است. تمامی داده های این پژوهش مستند بوده و شامل مصوبات کمیته ماده پنج در طی دوره مورد مطالعه می باشد. حاصل این مطالعه نشانگر برخی از ناهماهنگیها در برخی معیارهای توسعه پایدار بوده و حرکتی غیر پایدار را در جریان مصوبات مربوط به تغییرات کاربری ها نشان می دهد.
نقش مدیریت شهری بر پایداری محیط زیست (مطالعه ی موردی: منطقه 2 شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
115 - 128
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عملکرد شهرداری به منظور پایداری محیط زیست در منطقه 2 شهری اهواز صورت گرفته است (N=97458).از نظر ماهیت، نظری-کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی-تحلیلی می باشد حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر برآورد شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه در این تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی آن 84/0 به دست آمد. به منظور آزمون فرضیات از آزمون مقایسه میانگین استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین عملکرد شهرداری در مسیر پایداری محیط زیست منطقه 2 شهر اهواز، 56/3 با انحراف معیار(68/1) است. نتایج آزمون مقایسه میانگین شاخص ها را نشان می دهد که مقدار سطح معنی داری تمام شاخص ها کوچکتر از 05/0 است. سپس برای رتبه بندی میزان نقش شهرداری در بهبود این هشت شاخص از مدل تاپسیس استفاده شده است. و با استفاده الویت بندی که از نتیجه مدل تاپسیس شاخص های، فضای سبز، خاک و صوتی با میانگین ضریب الویت 0.50 بالاترین سطح و فاضلاب و مدیریت شهری با میانگین ضریب الویت 0.25 سطح متوسط و همچنین شاخص های استفاده از حمل ونقل، مشاغل آلاینده و آلودگی آب با میانگین ضریب الویت 0.08 در سطح پایین نقش مدیریت در پایداری این سه شاخص قرار گرفتند.
تحلیل متغیرهای مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری در منطقه ارسباران (نمونه موردی شهرستان هوراند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
36 - 58
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری ارتباطات گسترده ای با بخش های اقتصادی، اجتماعی و غیره دارد. کشور جمهوری اسلامی ایران در ردیف ۱۰ کشور اول دنیا از نظر وجود جاذبه های گردشگری قرار دارد، ولی از نظر جذب گردشگر، نه تنها در بین کشورهای دنیا بلکه در بین کشورهای خاورمیانه هم جایگاه شایسته و مطلوبی ندارد. توسعه نیازمند توسعه مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی و ساختاری می باشد که متاسفانه مغفول مانده است. هدف این پژوهش ارزیابی مولفه های اجتماعی و اقتصادی در توسعه یافتگی گردشگری هوراند می باشد. این تحقیق باتوجه به اینکه به توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص خواهد پرداخت، از نوع کاربردی است. از آنجا که این تحقیق قصد توصیف توسعه صنعت گردشگری با رویکرد تاریخی - فرهنگی، اقلیمی، جغرافیایی و اجتماعی - اقتصادی را دارد، از نوع پیمایشی خواهد بود. نمونه گیری در این تحقیق به صورت تصادفی و 385 نفر می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد سطح رابطه معنی داری بین عوامل اقلیمی و جغرافیایی، عوامل اجتماعی و اقتصادی، عوامل فرهنگی و تاریخی و توسعه گردشگری در منطقه هوراند وجود دارد. نتایج نشان می دهد 28 درصد از تغییرات توسعه گردشگری، توسط تغییرات در عوامل اجتماعی و اقتصادی تبیین می گردد.
سنجش و ارزیابی فرآیند پایداری در روستاهای گردشگرپذیر مطالعه موردی: شهرستان عجب شیر- محور توریستی قلعه چایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش گردشگری در توسعه ی روستاها به عنوان یک چارچوب و روش اصلی برای نشان دادن میزان پایداری در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه محسوب می شود؛ ولی بایستی توجه نمود که فرآیند سنجش میزان پایداری در روستاهای گردشگرپذیر مستلزم انتخاب متغیرها و مدل هایی است که از توانایی لازم برای نشان دادن شرایط واقعی روستاها و همچنین پایداری آن ها در مراحل مختلف توسعه برخوردار باشند. محور توریستی قلعه چایی در شهرستان عجب شیر نیز دارای نه روستای گردشگرپذیر بوده که در اثر ورود گردشگران دچار تغییراتی شده و نیازمند بررسی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با هدف ارزیابی پایداری در روستاهای محور قلعه چایی، و همچنین نمایش موقعیت روستاها درمراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری و در نهایت بررسی ارتباط میان سطح پایداری با مراحل مدل چرخه حیات صورت گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان نه روستای و همچنین گردشگران وارد شده به این منطقه تشکیل داده است. برای جمع آوری داده ها با استفاده از فرمول کوکران200 نفر از جامعه محلی و 200 نفر نیز از بین گردشگران به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی محتوایی پرسشنامه ها از دید کارشناسان و اساتید بسیار خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 92/0 برای جامعه محلی و 90/0 برای گردشگران محاسبه شده است. داده ها پس از جمع آوری، با استفاده از مدل بارومتر پایداری، مدل چرخه حیات گردشگری و آزمون کندال تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر نشان داد که تمامی روستاها در سطح پایداری متوسط و پایداری بالقوه قرار دارند؛ همچنین نتایج حاصل از مدل چرخه ی حیات نیز نشان می دهد که روستاهای قوزولجه با 550/0 و ینگجه با 523/0 در مرحله توسعه و بقیه ی روستاها در مرحله درگیری هستند. همچنین بر اساس نتایج آزمون کندال بین سطوح مختلف پایداری و موقعیت قرارگیری روستاها همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد که بیشتر در بعد پایداری اقتصادی و مرحله درگیری است؛ بنابراین در راستای استفاده از ظرفیت های گردشگری برای دست یابی به توسعه ی پایدار روستاها بایستی اقداماتی در جهت تأمین امکانات و زیرساخت های مورد نیاز برای جذب حداکثری گردشگران صورت گیرد.
بررسی و ارزیابی تطبیقی سرزندگی شهری در محله های اختصاصی و محلات سنتی با رویکرد توسعه پایدار در جغرافیا: مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری و سرزندگی شهری از جمله موضوعاتی است که در طی چند دهه اخیر، مفاهیم کیفی برنامه ریزی شهری را تحت تأثیر قرار داده است. محیط هایی که از نظر مولفه های کالبدی - فیزیکی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در سطح مطلوبی قرار دارند، به همان اندازه از نظر سرزندگی شهری و پیامدهای مثبت آن یعنی از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هستند. با توجه به متنوع بودن بافت های شهری و انواع متفاوت مسکن و گسترش نوع خاصی از مجتمع های زیستی تحت عنوان محله های اختصاصی، تعیین میزان سرزندگی شهری به صورت مطالعه تطبیقی بین محلات سنتی و مجتمع های مسکونی برای تقویت ابعاد مثبت و کاهش موانع سرزندگی ضروری است. مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت سرزندگی شهری به عنوان عامل مؤثر در بهبود کیفیت فضاهای شهری به ارزیابی تطبیقی سر زندگی شهری در مجتمع های مسکونی اختصاصی و محلات سنتی می پردازد. برای این منظور محله سنتی چرنداب و مجتمع مسکونی آسمان تبریز (به عنوان محله اختصاصی شده) جهت سنجش میزان سرزندگی شهری انتخاب گردیدند. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی است و از ابزار مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS انجام یافته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنا داری از نظر پایداری و سرزندگی شهری بین محلات سنتی و محله های اختصاصی وجود دارد. همچنین بین مولفه های اجتماعی وکالبدی و میزان پایداری و احساس سرزندگی ساکنین ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. بطوریکه همبستگی بین متغیرهای بررسی برابر با 0.488 می باشد. ضریب تعیین 0.23 نشان می دهد که 23 درصد تغییرات سرزندگی شهری مربوط به مؤلفه های اجتماعی و کالبدی است.
ارائه مدل مفهومی منظر تاب آور با تأکید بر مدل مکان پایدار مبتنی بر روش گراندد تئوری
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
171-188
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان سیستم پیچیده ای که در دل بسترش به پایداری رسیده است، موجود زنده ای است که دائماً در حال تغییر و تحول است. این پویایی و حرکت، تعیین کننده بسیاری از رفتارها و واکنش های شهر است. سیما و منظر شهر، یکی از صورت های واکنش به نیروهای بستر است. واکنش به نیروهای بستر، تجسم یافته تعریف «تاب آوری» است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی منظر تاب آور مبتنی بر مدل مکان پایدار می باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی مورس "تک روشی موازی" است. لذا جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و تحلیل محتوا (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر 37 نفر اساتید و صاحب نظر در امر طراحی شهرسازی می باشند. بر این اساس مصاحبه با 37 نفر انجام گردید که در فرایند تحقیق، 167 کد اولیه (باز) استخراج گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله، درنهایت 10 درون مایه و 25 زیر درون مایه اصلی استخراج گردید. 10 درون مایه عبارت اند از: کیفیت قرارگاه های رفتاری، کیفیت سازگاری فرم با کاربری ها، کیفیت ایمنی و امنیت، کیفیت محیط فضایی – کالبدی، کیفیت محیط ادراکی حسی، کیفیت تدارک ذهنی، کیفیت اقلیم خرد فضاهای شهری، کیفیت اصوات بو و رایحه محیط، کیفیت طراحی شهری پایدار و تعادل اکوسیستم ها. پس از بررسی درون مایه ها و زیر درون مایه و کشف روابط علی و معلولی " معنا در حس مکان" و " پایداری و تاب آوری" را می توان به عنوان دو مؤلفه تأثیرگذار جهت ایجاد منظر تاب آور دانست.
شناسایی و اولویت بندی عناصر هویت فرهنگی در تکوین و پایداری هویت قوم ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و اولویت بندی عناصر هویت فرهنگی زمینه ای در تکوین و پایداری هویت قوم ترک است.روش مطالعه: روش تحقیق به صورت کیفی-کمّی بود. بخش کیفی از طریق مصاحبه با 22 نفر از خبرگان آذری ساکن در شهر تهران و مراکز استان های ترک زبان به روش گلوله برفی در سال 1399 تا رسیدن به اشباع نظری صورت پذیرفت. بخش کمّی با 384 نفر از ساکنین مراکز استان های آذری نشین با استفاده از فرمول کوکران به روش تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار سنجش در بخش کیفی، چک لیست و پرسشنامه نیمه ساختاریافته بود. ابزار سنجش در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از شاخص های شناسایی شده توسط خبرگان بود. جهت روایی سنجی مضامین مصاحبه ها؛ دو مرحله متوالی از نظرسنجی با خبرگان استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامه محقق ساخته از اعتبار محتوایی و اعتبار سازه ای و جهت سنجش پایایی نیز از آلفای کرون باخ بهره گرفته شد.یافته ها: یافته ها در بخش کیفی نشان داد؛ بر اساس روش «تحلیل مضمون» حاصل از مصاحبه با خبرگان؛ از بین 144 مضمون، 74 کد طبقه بندی شده، 12 مضمون فرعی و در نهایت چهار مضمون اصلی شامل 1. جغرافیا 2. زبان 3. نگرش فردی 4. ویژگی های شخصیتی هستند که شاخص های آنها به عنوان عناصر هویت فرهنگی زمینه ای در تکوین و پایداری هویت قوم ترک شناسایی شدند. یافته ها در بخش کمّی نیز نشان داد؛ بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده پنج عامل: 1. ویژگی های شخصیتی 2. زبان 3. تفاوت جنسیتی 4. نگرش فردی 5. جغرافیا عناصر هویت فرهنگی زمینه ای در تکوین و پایداری هویت قوم ترک شناسایی شدند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد: هویت فرهنگی زمینه ای در سطح زیاد در تکوین و پایداری هویت قوم ترک نقش دارد که عامل جغرافیا و زبان پراهمیت ترین و تفاوت جنسیتی کم اهمیت ترین نقش را دارا هستند.نتیجه گیری: جغرافیا و زبان، مهم ترین عناصرِ هویت فرهنگی زمینه ای در تکوین و پایداری هویت قوم ترک می باشند.
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافتهای خودرو و برنامه ریزی شده اسلامشهر (مورد پژوهی قائمیه و واوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی با هدف ارتقاء زندگی ساکنان رویکردی است که طی سالهای اخیر در طرحهای شهری مورد توجه قرار گرفته است. هدف کلی از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت زندگی شهری و بررسی آن در سکونتگاه هایی با بافت خودرو و برنامهریزیشده با مورد مطالعاتی قائمیه بهعنوان محله خودرو در اسلامشهر و واوان بهعنوان محله برنامهریزیشده در جوار آن بوده است. «کیفیت زندگی» مفهومی پیچیده و متأثر از عوامل گوناگون از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و فضایی است و دو بعد عینی و ذهنی دارد. پایداری و بهزیستی از مؤلفه های مهم کیفیت زندگی هستند. مدل تحقیق بعد از طی چهار گام و با تأکید بر بومیکردن شاخصها از یازده مؤلفه اصلی مسکن، محله، آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت، امنیت، فرصتها و تهدیدهای اقتصادی، بهداشت محیط زیست، روابط همسایگی، حس تعلق و مدیریت و حکمروایی شهری تشکیل شده است. مدل مفهومی تحقیق به کمک شیوه تحلیل عاملی رواییسنجی شد. این تحلیل نشان داد که شاخصهای مورد نظر 78% پراش جامعه آماری را بیان میکنند که این رقم مبیّن روایی مدل تحقیق است. در این پژوهش بعد ذهنی کیفیت زندگی با بررسی میزان رضایتمندی ساکنان دو محله از شاخصهای کیفیت زندگی با کمک طیف پنج گزینهای لیکرت مورد پژوهش قرار گرفت. جهت انجام این امر در هر محله 175 پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی ساده تکمیل شد. برخی شاخصهای عینی نیز با روش مشاهده کارشناسی و مطالعات کتابخانهای سنجیده شد و در نهایت بهمنظور تحلیل همزمان شاخصهای عینی و ذهنی و نیز برای مطالعه تطبیقی دو محله از روش تحلیل سلسلهمراتبی(AHP) استفاده شد. در نتیجه بررسی درستی فرضیه تحقیق که کیفیت زندگی مطلوبتری را برای بافت برنامهریزیشده در نظر گرفته بود، تأیید و مشخص شد که واوان با 5118/1 امتیاز نسبت به قائمیه با 8014/0امتیاز،کیفیت زندگی مطلوبتری دارد. این برتری در زمینه هایی چون آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت نمود بیشتری داشته است در حالی که در ارتباط با حس تعلق، روابط همسایگی و امنیت، وضعیت بافت خودرو (قائمیه) مطلوبتر ارزیابی شده است.
آزمایشگاه زنده شهری به مثابه روشی برای گذار فرهنگی به معاصرسازی پایدار؛ نمونه موردی: محله جماران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۴۰-۲۰
حوزه های تخصصی:
اهداف: تحقق تغییرات تحول آفرین برای گذار به توسعه پایدار، نیازمند نهادینه شدن پیکره بندی های فعلی و تبیین راهکارهای جدید است. فرضیه پژوهش با اتکا به اصل مجموعیت در معماری منظر، بیان می دارد که پیاده سازی آزمایشگاه زنده شهری با استفاده از پتانسیل های منظر آیینی، تسهیل فرآیندهای گذار به سوی پایداری فرهنگی و در نتیجه معاصرسازی سبز را به دنبال خواهد داشت. روش ها: آزمایشگاه زنده شهری به عنوان بستری برای استفاده از ظرفیت تجربه زیسته شهروندان و تحقق مشارکت، شناسایی می شوند. پژوهش ضمن مرور مبانی نظری پایداری فرهنگی به تبیین منظر آیینی به مثابه منظر روزمره می پردازد. سپس با مطالعه محله جماران، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با ذی نفوذان توسعه در محله جماران، به روش تئوری زمینه ای ترتیب می دهد. پس از آن با تطبیق مقوله های حاصل از کدگذاری گفتمان های مصاحبه با نتایج خوانش بستر و تحلیل آن ها، نظریه پردازی انجام شد. یافته ها: داده های استخراجی در محله جماران، موجب شناسایی مقوله هایی شد که نقش آزمایشگاه های زنده شهری را به عنوان ساختارهایی در بستر زیست روزمره ساکنین مورد تأیید قرار دادند. الگویی که در بهره گیری از پتانسیل های منظر آیینی، به منظور تسهیل گذار به توسعه پایدار و در نتیجه معاصرسازی سبز، کارایی خود را نشان داد. نتیجه گیری: پیاده سازی آزمایشگاه زنده با به رسمیت شناختن مشارکت و تصمیم سازی افراد محلی، به واسطه منظر آیینی به عنوان امری فرهنگی، موجب تسهیل فرآیندهای گذار به معاصرسازی پایدار است. همچنین، تأثیرات آزمایشگاه زنده شهری بر بازشناخت ویژگی های بومی بستر قابل تأمل است.
معاصرسازی سبز مجتمع کارخانه سیمان ری با تاکید بر اقتصاد چرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۵۸-۴۱
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش برقراری ارتباط مناسب بین مجموعه کارخانه صنعتی سیمان ری و مخاطبان از طریق تعریف فعالیت پایدار و افزایش منزلت فرهنگی و اجتماعی منطقه و ایجاد اقتصاد چرخشی و پویا است. بر اساس پیش فرض مقاله، ظرفیت مهم این کارخانه قرارگیری در فهرست میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان است، که فرصت مناسبی برای بازکاربست همساز سبز این بنا محسوب می شود. روش ها: این پژوهش ماهیتی کاربردی دارد و با استفاده از روش کیفی- اقناعی نسبت به تبیین موضوع اقدام می نماید. چارچوب مفهومی پژوهش بر ترکیبی از نظریه های معماری و اقتصاد چرخشی بنیان نهاده شده است. پژوهش با مقایسه بایسته های معاصرسازی سبز با شاخص های اقتصاد چرخشی، راهکارهایی را برای موفقیت نمونه مورد مطالعه ارایه می دهد. یافته ها: دستاوردهای حاصل از تحلیل یافته نشان دهنده آن است که شناخت فرایندهای و ساختمان های کارخانه، با نگاه جامع به تعریف فعالیت های به روز و پایدار با در نظر گرفتن ده شاخص کلیدی مربوط به اقتصاد چرخشی، به بازکاربست همساز کارخانه سیمان ری همبسته است. یافته های پژوهش بر اهمیت رویکرد جامع مبتنی بر اقتصاد چرخشی تاکید می ورزد. نتیجه گیری: ارزش های میراث معماری صنعتی در سه حوزه اصلی زمان، مکان و اصالت با راهکارهای کاهش مصرف، استفاده مجدد و بازیافت می تواند با توجه خاص به گردشگری پایدار و اقتصاد فرهنگی افزایش یابد. معاصرسازی کارخانه سیمان ری و تبدیل آن به موزه میراث معماری صنعتی و آموزش صنعت به جامعه به عنوان یک مقصد گردشگری پایدار، فرصتی کلیدی برای تبدیل این نمونه از میراث صنعتی؛ به موتور محرک توسعه می باشد.
تبیین معاصرسازی و انطباق سیستمی میراث صنعتی البرز بر اساس معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۸۳-۵۹
حوزه های تخصصی:
اهداف: در سال های اخیر تخریب زودهنگام آثار معماری صنعتی، موجب ایجاد آسیب های مختلف و درنتیجه کاهش پایداری، به خصوص در کشورهای در حال توسعه شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به تبیین معاصرسازی سبز و انطباق سیستمی، بر اساس معماری پایدار در کارخانه ذوب آهن کرج به عنوان میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان بپردازد. ابزار و روش ها: پژوهش از نوع کیفی است و تحلیل ها با راهبرد استقرا صورت پذیرفته است. از مطالعات اسنادی و برداشت میدانی در جمع آوری اطلاعات استفاده کرده، برای تحلیل داده از روش های کدگذاری بهره می گیرد. تعیین پتانسیلِ انطباق پذیری پایدار کارخانه ذوب آهن کرج بر اساس متد ARP صورت گرفته است. در آخر برای تدقیق نتایج، برای هر یک از ابعاد، از ضریب شانون استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، بیشترین ضریب شانون مربوط به «ضوابط و مقررات» و کمترین مربوط به «تزئینات» است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معاصرسازی یک فضای صنعتی، با قرار دادن فضاهای جمعی و انسانی درون یا در پس زمینه فضاهای صنعتی، موجب می شود که بازدیدکننده، تصویر واضح و مناسبی از گذشته سایت در ذهن خود ترسیم کند. نتیجه گیری: معاصرسازی یک فضای صنعتی از میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان، امری است که در تعامل با بستر طرح روی می دهد. پژوهش راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود، و جلوگیری از تخریب ساختمان هایی که دارای عمر مفید هستند ارائه می کند. پژوهش راهبردهای چون حفظ، انطباق سیستمی و معاصرسازی را به عنوان مهمترین عوامل برای پایداری این مجموعه ارزشمند ارایه می دهد.
بررسی گردشگری سبز و توسعه فرهنگی جوامع محلی با احیای میراث معماری صنعتی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۰۴-۸۴
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش شناسایی راهبردهای بهره گیری مجدد از میراث صنعتی استان مازندران، ثبت شده در فهرست میراث ملی، در توسعه جوامع محلی با رویکرد پایداری است. از این رو پژوهش با شناسایی مؤلفه های مؤثر در توسعه گردشگری سبز آثار میراث صنعتی مازندران، با تاکید بر میراث مشترک ایران و آلمان؛ به تأثیر هر یک بر توسعه پایدار پرداخته، راهکارهایی را برای تغییر کاربری تطبیقی آن ها پیشنهاد می دهد. روش ها: به کمک روش ای.اچ.پی به ارزیابی مؤلفه های اصلی پرداخته؛ و تهیه پرسش نامه و روش دلفی از تجربه متخصصان کمک گرفته شد. سپس با بررسی میراث صنعتی مازندران و با مقایسه موقعیت آن با موارد مشابه، مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب نوع بهره وری، اولویت بندی شد. یافته ها: هریک از آثار میراث صنعتی مازندران مانند کارخانه پنبه بابل با 26.6 در صد، کارخانه نساجی قائم شهر با 21 درصد، راه ناصری با 20.6 درصد، پل فلزی چالوس با 16.8 درصد و پل لار با 15.5 درصد؛ رابطه میان توسعه گردشگری و توسعه جوامعی محلی را نشان می دهند. نتیجه گیری: معاصرسازی میراث صنعتی با اولویت توسعه پایدار اجتماعی و سپس با توسعه اقتصادی و زیست محیطی، سببِ توسعه جوامع محلی می شود. رونق گردشگری سبز با مفاهیم چون ایجاد امنیت دسترسی، امکان فروش، عرصه بندی عمومی و خصوصی، استفاده بهینه از محوطه مخروبه، ایجاد کاربری چندمنظوره و ساماندهی واحدهای تجاری و همچنین توسعه فرهنگی با حفاظت از آثار، توسعه یکپارچه، و برگزاری فعالیت های فرهنگی در توسعه جوامع محلی مازندران نقش مؤثری خواهند داشت.
سامانه های میانوند درون شهری و همپیوندی میراث صنعتی و شهر؛ نمونه مطالعه: محلات تاریخی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۲۷-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
اهداف: رابطه قوی میان مکان و جامعه، گواه شکل گیری حیات اجتماعی پایدار در فضای درون شهری است. مساله اصلی اینجاست که امروز خانه های تاریخی، به عنوان بخشی از میراث معماری معاصر؛ و کارخانه های به عنوان بخشی از میراث معماری صنعتی؛ نتوانسته اند در بافت پیرامون خود تلفیق شوند. هدف اصلی پژوهش تدوین رویکرد توسعه مکان- بنیان است. بر اساس فرضیه پژوهش، میان عوامل اقتصادی، ساختاری، همگانی و محیطی در فضای میانوند محلات تاریخی و پایداری آن ها رابطه معناداری برقرار است. روش ها: به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، با روش استدلال منطقی و تحلیل محتوایی-کیفی بافت مراکز محلات، روند تحلیل و آنالیز پیش می رود. این پژوهش بر آن است که با مطالعات کیفی شاخص های برآمده از رویکرد توسعه مکان- بنیان، در راستای حرکت به سمت معماری سرآمد، اثرگذاری فضای واسط در دینامیسم درون شهری را مورد بررسی قرار داده، با بهره مندی از نظرات مشارکت کنندگان به ارزیابی میزان تأثیرگذاری سنجه های مؤثر بپردازد. سه چمن (مرکز محله) بررسی شده، از میان محله های تاریخی و واجد ارزش و معاصرسازی شده همدان انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل تعامل عناصر به جای مانده از میراث گذشته همدان، با تأکید بر نظریه توسعه مکان-بنیان، نشان داد که پیوند دوباره عناصر شهری با یکدیگر اهمیت ویژه ای دارد و از بارزترین شاخصه های اثربخش در فضاهای میانوند است. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد توسعه مکان-بنیان، در ابعاد فضای میانی، چیدمان فضایی و تنوع عملکرد اقتصادی و زیرساختارهای حیات اجتماعی-فرهنگی در بافت درون شهری چمن، نقش فزاینده ای در سرزندگی محلات و ایجاد دینامیسم پایدار دارند.
تحلیل تحولات فضایی – کالبدی بر آینده پایدار منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات فضایی و کالبدی یکی از مهمترین مباحث کلانشهرها برای پایداری و ناپایداری سطوح مختلف در سطوح مختلف فضایی-کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، محیط زیستی، مدیریتی- حکمروایی است. تحولات کالبدی در واقع همان مساحت و توسعه ای است که پیدا می کندو تحولات فضایی در واقع سران های فضایی که در درون آن قرار می گیرد تعریف میشود.این پژوهش به دنبال آن است تا با تحلیل تحولات فضایی –کالبدی وضعیت آینده پایدار منطقه 22 کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد.پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به نظر ماهیت توصیفی –تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 35 نفره استفاده گردیده است. برای تحلیل داده از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MIC MAC بکار گرفته شد.نتایج پژوهش حاکی است که ابتدا 100 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد فضایی-کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، محیط زیست، مدیریتی-حکمروایی موثر به آینده پایدار منطقه شناسایی شد.سپس با نظر صاحب نظران 44 عامل کلیدی پیشران مشخص شد.نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت متغییرها حاکی از ناپایداری تحولات فضایی-کالبدی منطقه 22 کلانشهر تهران می باشد پنج دسته عوامل تاثیرپذیر، تاثیر گذار، دو وجهی، تنظیمی و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده پایدار منطقه 22 کلانشهر تهران ارایه گردید.
ارزیابی سنجه های پایداری در شهرهای کوچک. مطالعه ی موردی: شهرهای کوچک استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
79 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی تحلیلی - توصیفی و پیمایشی در صدد پاسخگویی به این سؤال کلیدی است که بر اساس ابعاد و مؤلفه های مؤثر در توسعه پایدار شهری، شهرهای کوچک استان مازندران در چه سطحی از پایداری هستند؟ برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل بارومتر پایداری پرسکات آلن و رادار استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل شهرهای کوچک استان مازندران است. برای انتخاب جامعه نمونه، منطقه مورد مطالعه بر اساس وسعت و جمعیت به سه ناحیهمازندران شرقی، مرکزی و غربی تقسیم گردیده و در هر ناحیه چند شهر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان شهرهای مورد مطالعه، سه شهر در شرایط ناپایداری بالقوه، دو شهر در شرایط پایداری متوسط و دو شهر نیز در وضعیت پایداری بالقوه قرار داشته اند. همچنین مؤلفه های رفاه انسانی در شهرهای مورد مطالعه، پایداری ضعیف تری نسبت به مؤلفه های رفاه اکوسیستم دارند و در کل این شهرها از سطح پایداری نسبتاً ضعیفی برخوردارند.