مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
تحلیل فضایی
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
361 - 383
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوهای فضایی فرسودگی و بررسی روابط فضایی میان فرسودگی و عوامل مؤثر آن، بسیار تأثیرگذار و قابل توجه است؛ زیرا به درک بهتر عوامل مؤثر و بهبود عملکرد مدیریت نوسازی شهری می انجامد. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش های آمار فضایی به تحلیل الگوی فرسودگی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی فرسودگی این ضریب مثبت، و 314/0 است و خوشه ای بودن توزیع فضایی فرسودگی را نشان می دهد. با توجه به اینکه با شاخص موران نمی توان انواع طبقه بندی الگوهای فضایی را شناسایی کرد، تحلیل آماره عمومی G می تواند برای این منظور کارساز باشد. براساس نتایج تحلیل آماری، محله هایی با فرسودگی زیاد کنار هم قرار دارند و از روند خوشه ای با تمرکز بالا برخوردارند. خوشه های خیلی گرم حدود 29/6 درصد از مساحت محدوده فرسوده را به خود اختصاص داده اند و 5 محله را شامل می شوند. همچنین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر فرسودگی با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) بررسی شد که در آن میزان فرسودگی به عنوان متغیر وابسته، و شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شدند. نتایج نشان می دهد مدل مورد نظر با برابر 92/0، و تعدیل شده برابر 84/0 است که دقت قابل قبولی را در مدل سازی روابط فضایی عوامل مؤثر بر فرسودگی شهری نشان می دهد. همچنین خودهم بستگی برآوردشده در مقادیر باقی مانده و حاصل مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی با استفاده از آماره موران I (Moranʼs I) بیانگر عدم خودهم بستگی معنا دار است. مطابق نتایج میزان تأثیرگذاری هریک از شاخص ها بر فرسودگی، متغیرهای نفوذناپذیری، ریزدانگی، کیفیت زیرساخت ها، بار تکفل، مالکیت استیجاری و قیمت زمین، اثری افزایشی بر فرسودگی دارند؛ از این رو می توان این یافته ها را پایه ای علمی برای سیاست گذاری به منظور کاهش فرسودگی و آثار آن دانست.
تحلیل فضایی مؤلفه های تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافت های مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تاب آوری و پیرو آن مقاوم سازی این بافت ها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. قلمرو پژوهش حاضر منطقه 10 شهرداری تهران است که 3 ناحیه و 10 محله دارد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی - سازه ای است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های برگزیده اسکلت ساختمان، جنس مصالح، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression، برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی و ابزار Weights Manager موجود در نرم افزار Geoda و برای تعیین نوع توزیع تاب آوری کالبدی از ابزار Moran’s I استفاده شد؛ همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویت بندی تاب آوری بافت مسکونی، روش خودهمبستگی فضایی موران (Anselin Local Morans) در نرم افزار ArcGIS به کار رفت. نتایج مکانی در این پژوهش نشان می دهد تاب آوری محدوده های بافت مرکزی، غربی و جنوب شرقی نسبت به شمال منطقه 10 در وضعیت تاب آوری کم تا بسیار کم قرار دارد. اولویت برنامه ریزی برای تاب آورکردن بافت کالبدی منطقه 10 شهرداری تهران به ترتیب محدوده غربی، مرکزی و جنوب شرقی است.
تبیین اثرات فضایی شبکه حمل ونقل بر توسعه روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
33 - 46
حوزه های تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل و تمرکز بیش از حد امکانات و خدمات در برخی نقاط و محرومیت دیگر نقاط را در پی داشته است. این مسئله در مناطق روستایی شدید تر بوده و عدم تعادل و توزیع عادلانه خدمات در آن ها مشهودتر است. یکی از خدمات اساسی و زیربنایی در این مناطق حمل و نقل و شبکه راههاست. هدف این پژوهش ، تبیین اثرات فضایی شبکه حمل و نقل بر توسعه روستایی است. روش تحقیق این مقاله از نوع تحلیلی است و تجزیه و تحلیل آن بر مبنای آمار فضایی است و با توجه به ماهیت مکانی داده ها و وابستگی فضایی این داده ها از تکنیک رگرسیون موزون فضایی استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه استان تهران و جامعه آماری پژوهش شامل تمام روستاهای بالای 20 خانوار استان تهران می باشد. از هر دهستان یک روستا بطور تصادفی انتخاب و براساس فرمول کوکران 380 خانوار بعنوان نمونه محاسبه گردید؛ با احتساب حد اقل 10 خانوار برای هر روستا جهت افزایش قابلیت تعمیم، حجم نمونه برابر با 717 خانوار گردید. در این مطالعه 45 شاخص مورد بررسی و با انجام عملیات میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد دهستان های شمالی و شرقی حاشیه کلان شهر تهران که تحت تأثیرشهر تهران می باشند و همین طور دهستان های شرقی استان، حمل و نقل بیشترین تأثیر را بر توسعه روستایی آن ها داشته و دهستان های غربی استان از کمترین تأثیر برخوردار می باشند.
بررسی فضایی عوامل مؤثر بر ضریب مکانی اشتغال زنان روستایی ایران در بخش خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
1 - 10
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند؛ می توان با شناسایی عوامل مؤثر بر اشتغال با توجه به مقتضیات محلی- منطقه ای و در نهایت درگیر نمودن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور را تسریع نمود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی ایران در بخش خدمات پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی به عنوان رویکردهایی از ESDA استفاده گردید. یافته های شاخص موران سراسری نشان داد توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی بخش خدمات کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده است؛ بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است. نتایج تحقیق بیان می کند که مناطق شمال، شمال غربی کشور شامل بخش های از استان های تهران، قم، سمنان، مرکزی، همدان و مازندران از نواحی پایه و نیز به طور عمده در شمال غرب کشور شامل استان های آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و کردستان از نواحی غیر پایه، در زمینهٔ اشتغال زنان روستایی در بخش خدمات می باشند. توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه و ارتباط فضایی آن با نرخ باسوادی و نرخ روستانشینی با استفاده از خودهمبستگی سراسری نشان می دهد ارتباط فضایی نرخ باسوادی و نرخ روستانشینی با ضریب اقتصاد پایه در مناطق روستایی ایران از یک الگوی خاص پیروی نمی کند، بلکه هر منطقه با توجه به مقتضیات محلی- منطقه ای الگوی خاصی از ارتباطات را پذیرا هستند.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در منطقه سه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 104
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات کاربری زمین در شهرها در حال افزایش بوده است و این تغییرات ناشی از عواملی مانند افزایش جمعیت، منافع اقتصادی و تغییر نیازمندی های جامعه و غیره بوده است. به دلیل تقاضای روز افزون شهروندان و ارگان های مختلف شهری برای زمین و محدودیت این کالا، اراضی شهری به یکی از مؤلفه های مهم ثروت اندوزی تبدیل شده است و از سویی شهر تاریخی اصفهان از این وضعیت مصون نبوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری زمین در منطقه سه شهری اصفهان انجام شده است. روش پژوهش ترکیبی از روش های تحلیلی و کمی است. پژوهش با معیار قرار دادن سرانه طرح های جامع و تفصیلی شهر اصفهان، سرانه های شهرهای گروه اقلیمی پنج ایران که اصفهان نیز در این گروه قرار دارد و مقایسه آنها با وضع موجود اراضی در منطقه سه شهر اصفهان به بررسی تغییرات کاربری زمین در این شهر پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند براساس مطالعات وضع موجود طرح تفصیلی شهر اصفهان، از مجموع 25/1155 هکتار مساحت اراضی منطقه سه، 7/96 درصد را کاربری های شهری اشغال کرده اند و مابقی یعنی 3/3 درصد به سطوح غیرشهری تعلق دارد. تفکیک کاربری های شهری منطقه سه شهر اصفهان نشان می دهد که سطوح خدماتی و ارتباطات موجود با توجه به استانداردهای رایج شهرسازی کمتر از حد لازم است و در مقابل سطوح مسکونی بیش از حد، زمین اشغال کرده اند و از این نظر تناسبی بین آنها برقرار نیست. در این پژوهش شاخص گسترش اراضی شهری 8.13 درصد محاسبه شده است که نشان از توسعه فیزیکی بالای منطقه سه شهری اصفهان داشته است.
تحلیل فضایی اتفاقات شبکه فاضلاب شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
105 - 118
حوزه های تخصصی:
سالانه هزاران مورد حادثه در شبکه های فاضلاب شهری ایران اتفاق می افتند. تحلیل فضایی این حوادث با استفاده از فنون مناسب، برای کاهش خسارات ناشی از آنها، ضرور ی به نظر می رسد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی اتفاقات شبکه فاضلاب شهری است. قلمرو پژوهش شهر اردبیل است که از 44 محله تشکیل شده است. داده های این پژوهش، شامل 722 مورد اتفاق در شبکه فاضلاب شهر اردبیل است. این آمار تا نیمه دوم سال 1395 ثبت شده اند. در پژوهش حاضر، از فنون آمار فضایی مانند تراکم Kernel، رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و روش تعیین الگوی پراکنش عوارض Replyes K-Function، برای تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بیشترین اتفاقات فاضلاب، در محله های مرکزی، سکونتگاه های غیررسمی و بافت های قدیمی شهر رخ داده اند. الگوی پراکنش فضایی حوادث فاضلاب، از نوع خوشه ای است. شدت تراکم حوادث، در محلات در حال ساخت و محلات فرسوده بیشتر است و بین تراکم جمعیتی و ساختمانی، فعالیت های ساختمانی، نوع بافت شهری، کیفیت معابر با تعداد اتفاقات رابطه معنادار است و با شیب زمین بی معنا است. نتیجه اینکه، محلات فرسوده، پرجمعیت و در حال ساخت، با بیشترین حوادث و آسیب ها مواجه اند. مدلسازی روابط فضایی نیز نشان می دهد که بافت های قدیمی و فرسوده شهر، در معرض بالاترین میزان خطرپذیری وقوع حوادث در شبکه فاضلاب قرار دارند. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود شبکه و پیشگیری از حوادث در شبکه فاضلاب ارائه شده اند.
ارزیابی عملکرد مدل میان یابی کریجینگ در توزیع فضایی کاربری اراضی شهری ( مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل اکتشافی داده های فضایی روشی برای بررسی الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی توزیع متغیرهای فضایی است و همبستگی فضایی از کاربردی ترین و مهمترین ابزارهای تحلیلی برای پژوهش در مورد داده های فضایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد روش های درون یابی در توزیع فضایی کاربری اراضی شهرکرمان می باشد. برهمین اساس از روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل های دایره ای،گاوسی، کروی و نمایی برای درون یابی داده ها استفاده شده و با معیارهای خطا شامل ریشه دوم مربعات خطا( RMS ) و مقدار استاندار شده آن( SRMS )، میانگین استاندارد ( Ms )، میانگین Mean) ) و متوسط مربعات خطا ( ASE ) به ارزیابی صحت و دقت آنها پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی برمبانی تحلیل فضایی با استفاده از نرم افزار GIS می باشد. نتایج تحلیل بیانگر وجود الگوی خوشه ای در کاربری های آموزشی، اداری و تجاری و الگوی پراکنده برای کاربری بهداشتی – درمانی در شهر کرمان است. دربین چهار الگو کاربری آموزشی از نظم بهتری پیروی می کند. همچنین نتایج صحت سنجی،آشکار ساخت که روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراش نگارگاوسی (دارای آستانه) به بهترین شکل الگوی توزیع فضایی کاربری ها را در شهر کرمان تبیین می کند.
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های توسعه در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام ها در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده ها از فرهنگ آبادی های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان های استان با استفاده از روش های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ لند رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاههای جمعیتی در برابر زلزله (پژوهش موردی: شهرستان دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
213 - 230
حوزه های تخصصی:
یکی از خطرات طبیعی که بسیاری از شهرهای جهان، از جمله کشور ما را تهدید می کند، زمین لرزه است. در این میان شهرستان دنا با توجه به وجود گسل های فعال، نقاط لرزه خیز، عدم رعایت استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب و غیره، از این قاعده مستثنی نمی باشد. هدف از پژوهش حاضر، پهنه بندی فضایی شهرستان دنا از نظر خطر زلزله و شناسایی سکونتگاههای شهری و روستایی و بخش های واقع در پهنه های با خطر بالای زلزله می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که، 79/11 درصد، معادل 33/124 کیلومتر مربع از کل شهرستان دنا، دارای خطر لرزه خیزی بسیار بالا و 40/27 درصد، معادل 83/288 کیلومتر مربع، دارای خطر لرزه خیزی بالایی است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که 23/411 کیلومتر مربع، معادل 32 درصد از کل شهرستان دنا، دارای خطر لرزه خیزی کم می باشد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، شهر پاتاوه از نظر میزان خطر لرزه خیزی دارای خطر زلزله در سطح نسبتاً کم، و شهر سی سخت از نظر خطر لرزه خیزی، دارای خطر لرزه خیزی زیادی است و محدوده های اطراف این شهر درمعرض خطر لرزه خیزی بسیار بالا قرار دارند. همچنین 17/12 درصد از آبادی ها و روستاهای شهرستان دنا در پهنه با خطر بالا، 97/33 درصد، در پهنه با خطر متوسط، 25/35 درصد در پهنه با خطر کم و همچنین 29 روستا، معادل 58/18درصد از سکونتگاههای روستایی و آبادی ها در پهنه بدون خطر زلزله قرار دارند. همچنین بیشترین مساحت بخش مرکزی در پهنه خطرپذیری زیاد و بسیار زیاد به مساحت 215 کیلومتر مربع، و بیشترین مساحت بخش پاتاوه، در محدوده خطر لرزه خیزی بالایی قرار دارد که معادل 278 کیلومتر مربع می باشد. بررسی راهبردی حاصل از پژوهش، نشان از نقش حاکم ماتریس قوت با وزن 204/0 در ربع اول و استراتژی ST با وزن 203/0 دارد.
تحلیل فضایی تخلفات ساختمانی در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۵
163 - 182
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، به تحلیل فضایی تخلفات ساختمانی در شهر جهرم طی دوره زمانی 93-1388 پرداخته شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی- توسعه ای است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات اسنادی و پیمایشی جمع آوری گردید. جامعه آماری آن شهر جهرم و پرونده های ارجاعی به کمیسیون ماده 100 شهرداری جهرم در دوره زمانی93-1388 می باشد. در این راستا، با توجه به اینکه، آراء صادر شده در کمیسیون، 3161 مورد می باشد، بنابراین، حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه و 210 نفر از افرادی که برای پرونده تخلف ساختمانی خود به کمیسیون ماده ی 100 شهرداری مراجعه نموده اند، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از طریق پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد در دوره زمانی مورد مطالعه، میزان تخلفات ساختمانی رو به افزایش بوده است. از طرفی، تخلفات ساختمانی در محدوده های حاشیه شهر از جمله بخش های شمالی و شرق و غرب شهر که در مسیر توسعه شهری قرار دارد، به پراکنده رویی شهری و گسترش افقی شهر منجر شده است. همچنین، آراء صادر شده در کمیسیون ماده 100 شهرداری جهرم حاکی است که بیشترین رأی صادر شده در زمینه تخلفات ساختمانی، پرداخت جریمه (بالای 80 درصد) توسط متخلفین بوده است. بیشترین تخلف ساختمانی صورت گرفته در شهر جهرم در برهه زمانی مورد نظر، اضافه بنا و ساخت و ساز بدون پروانه بوده است. از مهمترین علل تخلفات ساختمانی در این شهر می توان به ترتیب به عوامل اقتصادی، قانونی، اجتماعی و نظارت ضعیف شهرداری اشاره کرد.
تحلیل فضایی کانون های سرقت داخل خودرو در سرکلانتری پنجم تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
255 - 290
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جرم دارای ظرف مکانی و زمانی منحصربه فرد است که آن را از دیگر رفتارها متمایز می سازد و باعث می شود تا رفتار مجرمانه در واحد مکان، توزیع فضایی یکسانی نداشته باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی کانون سرقت داخل خودرو در سرکلانتری پنجم تهران بزرگ انجام پذیرفته تا مناطق جرم خیز شناسایی شود.<br /> روش شناسی: روش مورد استفاده در پژوهش، توصیفی- تحلیلی می باشد، برای شناسایی الگوهای مکانی از مدل آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده، مهم ترین آزمون مورد استفاده مرکز متوسط و بیضی انحراف از معیار می باشد و از روش تخمین کرانل به عنوان روش آماری گرافیک مبنا استفاده شده است و برای تحلیل آماری و تحلیل گرافیکی از نرم افزار GIS و نرم افزار جانبی Crime analysis استفاده شده است. <br /> یافته ها: ویژگی های فیزیکی اجتماعی مکان های جرم و مکان های ﻣﺠﺎور آن ها با ﺑﺮوز بزه کاری ارتباط دارند، همچنین مهم ترین کانون های جرم خیز تهران را محدوده های پرازدحام در طول روز و کم تراکم در طول شب شکل می دهند و بیشتر جرایم را در محدوده های تجاری و اداری که محدودیت پارکینگ عمومی دارد اتفاق می افتد.<br /> نتایج: مکان های پارک اتومبیل برای زمان طولانی، نظیر پارکینگ های نزدیک پایانه ها، خطوط مترو، اماکن تجاری و اداری و تفریحی به عنوان یکی از مکان های مناسب برای سرقت داخل خودرو عمل می کنند. هدف ها و آماج های جرم، فراوان است و صاحبان ماشین ها معمولاً تا ساعت ها به محل بازنمی گردند. سرقت در این محل ها برخلاف مناطق مسکونی معمولاً در طول روز اتفاق می افتد و غالباً زمان زیادی برای ارزیابی ریسک های احتمالی ناشی از ارتکاب جرم وجود دارد.
تحلیل فضایی فقر شهری با روش تحلیل عاملی؛ نمونه مطالعه: قائمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: یکی از مهم ترین معضلات شهری، شکل گیری و تمرکز پدیده فقر است که از عوامل اصلی ناپایداری شهرها به شمار می رود. هدف: هدف از این پژوهش، تحلیل پراکنش فضایی شاخص ها و نماگرهای فقر شهری در قائمشهر است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی - تحلیلی است. داده های مربوط به مبانی نظری پژوهش به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران تهیه شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و برای سنجش وضعیت فقر از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار Spss صورت گرفته است. برای انجام تحلیل فضایی، روش های لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار Gis به کار رفته است. نتایج: نشان می دهد فقر در قائمشهر الگوی توزیع خوشه ای و خودهمبستگی فضایی دارد. بیشترین لکه های داغ در نواحی بیرونی و حاشیه ای شهر و بیشترین لکه های سرد در نواحی مرکزی، شرقی و همچنین قسمت هایی از جنوب غربی شهر دیده می شود. براساس یافته ها 7/46درصد مساحت و 1/35درصد جمعیت قائمشهر در پهنه فقیر و بسیار فقیر قرار دارند. براساس نتایج، قسمت های مرکزی شهر را بلوک های بسیار مرفه و مرفه دربرمی گیرد و قسمت های بیرونی و حاشیه ای با بلوک های فقیر و بسیار فقیر احاطه شده است که این امر شکاف جغرافیایی چشمگیری را در سطح قائمشهر نشان می دهد. نوآوری: ازجمله نوآوری های این پژوهش، استفاده از شاخص های جدید نظیر درصد افراد بدون همسر، درصد مهاجران واردشده و درصد واحدهای مسکونی با یک اتاق و همچنین استفاده از روش فازی برای بی مقیاس سازی فازی شاخص های فقر شهری است.
تحلیل نقش عوامل مؤثر بر قیمت زمین با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی(GWR) (مورد شناسی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین عنصر اساسی در شکل گیری توسعه و گسترش شهرها به شمار می رود و دسترسی عادلانه و استفاده بهینه از آن، یکی از مؤلفه های اساسی توسعه پایدار محسوب می شود. میزان سرعت و آهنگ رشد قیمت زمین با موقعیت جغرافیایی زمین رابطه دارد. هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر قیمت زمین در شهر بابلسر، به منظور برنامه ریزی در مسیر توازن و تعادل قیمت هاست. برای استخراج و طبقه بندی داده های این پژوهش از نرم افزار GIS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، قطعات زمین مسکونی در محله های شهر است. برای تعیین قیمت، 330 قطعه زمین به عنوان نمونه مورد برداشت میدانی قرار گرفت. به منظور شناسایی نقش عوامل مؤثر بر قیمت زمین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد میانگین قیمت زمین در شهر بابلسر 1.337.000 تومان است که میانگین قیمت در سیزده محله کم تر و در نُه محله بیشتر از آن است. براساس نتایج به دست آمده از مدل رگرسیون وزنی، ضریب تعیین محلی (Local R2) در مورد متغیّر وابسته قیمت زمین در شهر بابلسر بین 57/0 تا 79/0 است که برازش خوب و با دقت بالایی را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد، با فاصله از خط ساحلی دریا و حرکت به سمت محله های جنوبی شهر از ارزش زمین کاسته می شود. محله های نزدیک به ساحل همچون علی آبادمیر، نخست وزیری، پارکینگ کتی بن و ولیعصر از دامنه قیمت بالاتری برخوردار بوده و محله های جنوبی مانند میاندشت، قائمیه، بی بی سرروزه و بخش هایی از همت آباد و یور محله بالا از دامنه قیمت پایین تری نسبت به سایر نواحی برخوردار هستند. از بین عوامل مختلف، دو عاملِ نزدیکی به خط ساحلی و نزدیکی به مرکز شهر از مهم ترین عوامل جغرافیایی تأثیر گذار در قیمت نهایی زمین در شهر بابلسر هستند.
تحلیلی فضایی بر سلسله مراتب شهری با تکیه بر شکل گیری سیستم پلکانی نظام شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
473 - 490
حوزه های تخصصی:
سیستم پلکانی در شهرها موضوعی جدید است که در آن، شهرها به گروه هایی با شکاف جمعیتی تقسیم می شوند و نظمی درونی را در سلسله مراتب شهری نشان می دهند. آنچه تاکنون بررسی نشده است چگونگی قرارگیری شهرهای هم گروه در بستر جغرافیایی است؛ از این رو در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با استفاده از سرشماری سال 1395 در سطح استان های ایران به بررسی این مقوله و ویژگی های مناطق مختلف پرداخته شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از مدل های میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شد. در پایان از آزمون اسپیرمن برای کشف روابط میان متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS برای انجام آزمون های آماری و از GIS برای تهیه نقشه های مورد نیاز استفاده شد. پژوهش حاضر به دنبال توصیف وضعیت شهرها از نظر سلسله مراتب نیست، بلکه هدف اصلی آن بررسی سیستم پلکانی در سطوح ملی و منطقه ای و کنکاش در موضوعات وابسته به آن است. نتایج نشان می دهد در ایران نظام پلکانی در هر دو سطح ملی و منطقه ای وجود دارد که البته در این میان تفاوت هایی در ویژگی ها، به ویژه در تعداد گروه های شهری دیده می شود. از سوی دیگر شهرهای هم گروه در این سیستم جز در برخی موارد استثنایی که توزیع خوشه ای دارند، با توزیع پراکنده همراه هستند. از سوی دیگر، میان تعداد نقاط شهری و جمعیت شهری با تعداد گروه ها ارتباط معناداری وجود ندارد و برای شکل گیری گروه های مختلف شهری در نظام پلکانی شهرها، باید به دنبال عوامل تأثیرگذار دیگری بود.
استفاده از تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد درتحلیل فضایی اثرحمل ونقل بر توسعه روستایی مورد: نواحی روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه حمل ونقل یکی از زیرساخت ها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حمل ونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی داده ها و وابستگی فضایی این داده ها برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل های آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و داده های رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی – زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات به روز و کامل تری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روش های میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حمل ونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل می شود.
تحلیل فضایی شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: «الگوی شهر تاب آور» به عنوان راهکاری جدید به منظور کاهش هرچه بیشتر آسیب پذیری شهری در محافل علمی مطرح شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق چهارگانه شهر کرمان است. روش: روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف در زمره تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی (تحقیق پیمایشی) انتخاب شده، روش نمونه گیری تصادفی منظم و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر کرمان و حجم نمونه اقتباس شده از فرمول کوکران 428 است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک ویکور و به کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: مناطق چهارگانه شهر کرمان از نظر شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در وضعیت متفاوتی قرار دارند به طوری که منطقه دو شهر با مقدار Q برابر با صفر در مجموع شاخص های مورد ارزیابی از وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مناطق قراردارد. سپس منطقه سه شهر با مقدار Q برابر با 0.370 در رتبه دوم و بعد از آن منطقه یک شهر با مقدار Q برابر با 0.852 در رتبه سوم قرار گرفته است. در آخر منطقه چهار شهر با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی با مقدار Q برابر با 1 در رتبه چهارم و در وضعیت نامطلوبی نسبت به سایر مناطق شهر قرار دارد. یافته های حاصل از میانگین بیانگر این مهم است که در مجموع در شهر کرمان، شاخص آگاهی با میانگین 2.6 از وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار است؛ سپس شاخص دانش، مهارت و سرمایه اجتماعی با مجموع میانگین (2.4)، (2.3)، (2.1) در رتبه های بعدی و در آخر شاخص نگرش با مجموع میانگین 1.8 در رتبه پنجم نسبت سایر شاخص ها قرار گرفته است. نتایج: شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق شهر کرمان در حد مناسبی نبوده و بیش از نیمی از مناطق شهر کرمان در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی از تاب آوری لازم برخوردار نسیتند.
الگوی فضایی فقر و طلاق در شهر قائمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فقر شهری پیامدهای نامطلوب زیادی دارد که یکی از آن ها طلاق است. هدف این مقاله، بررسی پراکندگی جغرافیایی شاخص های فقر و طلاق در سطح بلوک های آماری شهر قائمشهر و ارتباط آن دو با یکدیگر است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای بی مقیاس سازی شاخص های فقر شهری و شاخص طلاق از روش فازی استفاده شده است. سپس شاخص های فقر و طلاق در محیط نرم افزار ArcGIS با روش لکه های داغ و خودهمبستگی موران تحلیل فضایی می شوند و جهت بررسی رابطه فقر و طلاق از آزمون رگرسیون چند متغیره و پیرسون در محیط نرم افزار SPSS استفاده می شود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که 9/54 درصد مساحت و 54 درصد جمعیت شهر قائمشهر فقیر و خیلی فقیر می باشد. همچنین 14/1 درصد از کل جمعیت، 64/0 درصد از جمعیت مردان و 63/1 درصد از جمعیت زنان نیز در وضعیت بی همسر بر اثر طلاق قرار دارند. جمعیت زنان طلاق گرفته 5/2 برابر مردان طلاق گرفته می باشد که بیشتر در مرکز و شمال شرق شهر تمرکز دارند. بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، شاخص های تراکم نفر در اتاق، تراکم اتاق در واحد مسکونی، بار تکفل، بار معیشت و میزان فعالیت عمومی نقش موثر و معناداری در میزان طلاق شهر قائمشهر دارند. نتایج: بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور کاهش پدیده طلاق در شهر قائمشهر، برنامه ریزی دقیق برای کاهش عوامل دخیل در فقر که از عوامل اصلی طلاق به شمار می روند، امری ضروری به نظر می رسد.
تحلیل فضایی فقر شهری در سطح محله ها (نمونه پژوهی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
17 - 36
حوزه های تخصصی:
به طور معمول در کشورهای درحال توسعه، رشد شهری از ظرفیت دولت ها و شهرداری ها برای اراﺋه خدمات و زیرساخت های مناسب برای جمعیت، بیشتر است. این مقوله باعث تشدید فقر شهری در شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ این کشورها خواهد شد. در این میان، تعیین پهنه های فقر شهری در سطح شهرها و نیز الگوهای توزیع فقر شهری پیش شرط اراﺋه راه حل برای ساماندهی و کاهش فقر شهری است. هدف از این پژوهش نیز بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح محله های شهر مشهد است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش، فقر شهری در قالب سه بُعد اجتماعی و اقتصادی و کالبدی در قالب سی شاخص، با استفاده از بلوک های آماری سرشماری 1390، بررسی شده است. وزن دهی شاخص های پژوهش با استفاده از روش AHP انجام شده است. برای نمایش و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح محله ها نیز از نرم افزار ARC GIS 10.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی توزیع محلات فقیرنشین در شهر مشهد از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. توزیع خوشه های فقر شهری نشان می دهد بزرگ ترین خوﺷه فقر شهری در بخش شرقی شهر مشهد تمرکز یافته است؛ هرچند یک خوﺷه کوچک فقر نیز در قسمت شمالی شهر وجود دارد. از طرفی نیز، خوشه های فقر شهری بر محله های حاشیه شهری مشهد تمرکز یافته اند که نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به این محله هاست.
تحلیل و سنجش تاب آوری محیطی روستاهای حوضه آبخیز گرگانرود گلستان در مواجهه با سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات محیطی به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیر، همواره با خطرات جدّی و بحران همراه بوده و بدینسان یکی از چالش های اساسی بر سر راه توسعه پایدار روستایی است. طی سال های اخیر تغییرات محسوسی در رویکردهای مدیریت بحران به وجود آمده و نگاه غالب به سمت «تاب آوری» تغییر کرده است. مطابق آمارهای جهانی، سیل بیشترین خسارات و تلفات را به سکونتگاه های انسانی وارد نموده که این مسئله در ایران و استان گلستان نیز صادق است. طی دوره آماری 93-1370 تعداد 106 مورد سیل در این استان ثبت شده که باعث تخریب منابع طبیعی و محیط زیست گردیده است. امّا چنانچه در خصوص تاب آوری روستاها برنامه ریزی شده بود، شاید میزان خسارات کاهش می یافت. اگرچه مقوله تاب آوری ابعاد متنوع و مختلفی دارد امّا این پژوهش صرفاً با تأکید بر ابعاد محیطی مسأله، به دنبال تحلیل و سنجش رابطه بین مولفه های محیطی و میزان تاب آوری روستائیان حوضه آبخیز گرگانرود در مواجهه با سیل می باشد. پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار می باشد که تعداد 31 روستا به روش نمونه گیری خوشه ای تعیین و با فرمول کوکران، 318 خانوار بعنوان حجم نمونه برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که بین مولفه های محیطی روستاهای منتخب و میزان تاب آوری خانوارهای آنها رابطه معناداری وجود دارد. به گونه ای که میانگین تاب آوری محیطی کل منطقه (2/67) پایین تر از حد متوسط بوده اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی تاب آوری سکونتگاه های روستایی نیز نشان داد که 71 درصد روستاهای نمونه در پهنه هایی با درجه آسیب پذیری نسبتاً بالایی قرار داشته و تنها 29 درصد روستاها دارای تاب آوری نسبتاً مناسبی می باشند.
مدل سازی سطوح نابرابری به کمک شاخص های مکانی وغیر مکانی در خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین نابرابری و عدم تعادل در سطوح توسعه 6 شهرستان انتخابی درخراسان شمالی انجام شده است. مقاله در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که ایا شاخصهای مکانی و غیر مکانی در نابرابری ناحیه ای چه تاثیری داشته وآیا در تاثیرگذاری برابری دارند؟ و آیا می توان بر مبنای ارزیابی شاخصها به مدلی کاربردی دست یافت؟ برای تحقق هدف و وپاسخ به سوال شاخص هایی بر مبنای میزان اهمیت وتاثیرات عوامل در دو بعد طبیعی و انسانی انتخاب و بررسی شده است.روش این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS وتحلیل چند معیاری و سلولی و به کمک فرمول ضریب تغییرات انجام شده است. بنابراین بادادن ضریب(ازیک تاده) به هرشاخص، عناصر تاثیرگذار وشهرستان های مستعد نابرابری تعیین شدند. نتایج با تهیه ماتریس داده ها و ارایه نقشه ها (به کمک GIS ) نشان می دهدشهرستان بجنورد با ضریب90 کانون مستعددر خراسان شمالی برای تغییرات ساختاری بوده وبیشترین ضریب تغییر به شاخصهای درصد جمعیت شهری وراه مواصلاتی مربوط می شود. نتایج دیگر پژوهش نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستان های استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10 شاخص انتخابی، رتبه اوّل را داراست و مقدار z آن 8/57 است و فاصله آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 3/54- = z دارد. یافته نهایی این تحقیق مدلسازی در تحولات و تغییرات ساختاری- کارکردی خراسان شمالی بوده که در پایان مقاله پیشنهاد شده است.