مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
خودهمبستگی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه الگوها و منابع خودهمبستگی مقطعی، در بازده و نوسان سهام را در بورس اوراق بهادار تهران از آغار سال 1382 تا پایان سال 1386 مورد مطالعه قرار میدهد. مدل به کار گرفته شده در این مطالعه، مدل اقتصاد سنجی GARCH است. اولاً نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که با کنترل اندازه شرکت در شرایط رکود و در کوتاهمدت، بازده پرتفویهای با حجم معامله بالا بازده پرتفویهای با حجم معامله پایین را پیشبینی میکند. ثانیاً این مطالعه نشان میدهد که تسری نوسان بین بازده پرتفویها از پرتفویهای با حجم معامله پایین به سمت پرتفویهای با حجم معامله بالا است. این نتایج با یافتههای بارتوسوز گبکا متناقض است.
بررسی اثر درآمدهای نفتی بر توزیع درآمد در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"در این مقاله نویسندگان به بررسی اثر درآمدهای نفتی بر توزیع درآمد در ایران طی سال های 1381-1347 پرداخته اند. شاخص به کار گرفته شده در توزیع درآمد، ضریب جینی است. در این مقاله از روش جها (1999) که بر اساس یک تابع کاب ـ داگلاس است، الهام گرفته شده است. روش تخمین الگو، بهره گیری از مباحث هم جمعی و مدل خود همبستگی با وقفه های توزیعی (ARDL) است. نتایج به دست آمده از برآورد مدل نشان می دهد که درآمدهای نفتی سبب نابرابرتر شدن توزیع درآمد در کل کشور و در فضای شهری می گردد. اما در مورد این تاثیر در فضای روستایی به صراحت نمی توان اظهار نظر نمود.
"
بررسی تاثیر اعمال مقررات محدودیت نوسان قیمت بر کارایی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست های حمایتی که با هدف کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار اعمال می شود، مقررات محدودیت نوسان است. مدافعان این مقررات معتقدند که اعمال این مقررات نوسانات قیمت سهام را کاهش داده و مانع عکس العمل بیش از اندازه سهامداران می شود. از طرف دیگر، منتقدان بر این باورند که مقررات محدودیت نوسان باعث افزایش نوسان ها در روزهای آتی شده و با جلوگیری از رسیدن سریع قیمت سهام به قیمت تعادلی، کارآیی بورس اوراق بهادار را کاهش می دهد. در این مقاله، تاثیر مقررات محدودیت نوسان بر کارآیی بورس اوراق بهادار تهران از دو جنبه تاخیر در رسیدن به قیمت واقعی و تاثیر آن بر واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران بررسی شده است. بر اساس نمودارهای خودهمبستگی، بازده-های روزانه خودهمبستگی مثبت دارند که نشان از روند کند انعکاس اخبار و اطلاعات جدید در بازار و به تبع آن عدم کارآیی بازار دارد آزمون های آماری نشان می دهد که مقررات حد نوسان قیمت، با ایجاد تاخیر در رسیدن سهام به قیمت تعادلی خود، ادامه تغییر قیمت را به روزهای بعد منتقل کرده است. بنابراین، این مقررات با کندکردن روند انعکاس اخبار روی قیمت سهام، خودهمبستگی مثبت بازده ها را تشدید، و لذا کارآیی بازار را کاهش داده است. در ضمن، شواهد معنی داری مبنی بر تاثیر این مقررات بر واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران مشاهده نشده است. همچنین طبق نتایج مدل GARCH-M جهت در نظرگرفتن ناهمسانی واریانس شرطی، کارآیی در بورس اوراق بهادار تهران بعد از اعمال مقررات محدودیت نوسان کاهش.
تعیین بهترین مدل سری زمانی در پیش بینی بارندگی سالانه ایستگاه های منتخب استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارندگی یکی از مهمترین اجزای چرخه آب بوده و به عنوان یکی از مهمترین مولفه های ورودی به چرخه های هیدرولوژیکی بشمار می رود که در سنجش خصوصیات اقلیمی هر منطقه، نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. در این پژوهش برای پیش بینی بارندگی سالانه ایستگاه های سینوپتیک مهاباد، ارومیه و ماکو در استان آذربایجان غربی در دوره آماری 92-1363، از سری زمانی آریما استفاده شد. برای بررسی ایستایی مدل توابع خودهمبستگی (ADF) و خودهمبستگی جزیی (PACF) بکار رفت و با روش تفاضل گیری داده های ناایستا به داده ایستا تبدیل شدند. با ایستا کردن داده ها از مدل های تصادفی برای پیش بینی میانگین بارندگی سالانه استفاده گردید. با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی مدل شامل آماره T، P-VALUE کمتر از 05/0 و معیار اطلاعات بیزی (BIC), مدل(1,0,0) ARIMA، مدل(0,1,1) ARIMA و مدل(0,1,1) ARIMA به ترتیب در ایستگاه های ارومیه، ماکو و مهاباد به عنوان مدلی مناسب جهت پیش بینی بارندگی سالانه تعیین و بارش به مدت سه سال (95-1392) پیش بینی شد. نتایج نشان دهنده افزایش بارش است که براساس آمار بارندگی موجود در سال های مربوطه، نتایج مدل برازش یافته قابل قبول است.
تحلیل فضایی مؤلفه های تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافت های مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تاب آوری و پیرو آن مقاوم سازی این بافت ها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. قلمرو پژوهش حاضر منطقه 10 شهرداری تهران است که 3 ناحیه و 10 محله دارد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی - سازه ای است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های برگزیده اسکلت ساختمان، جنس مصالح، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression، برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی و ابزار Weights Manager موجود در نرم افزار Geoda و برای تعیین نوع توزیع تاب آوری کالبدی از ابزار Moran’s I استفاده شد؛ همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویت بندی تاب آوری بافت مسکونی، روش خودهمبستگی فضایی موران (Anselin Local Morans) در نرم افزار ArcGIS به کار رفت. نتایج مکانی در این پژوهش نشان می دهد تاب آوری محدوده های بافت مرکزی، غربی و جنوب شرقی نسبت به شمال منطقه 10 در وضعیت تاب آوری کم تا بسیار کم قرار دارد. اولویت برنامه ریزی برای تاب آورکردن بافت کالبدی منطقه 10 شهرداری تهران به ترتیب محدوده غربی، مرکزی و جنوب شرقی است.
بررسی و پیش بینی روند تغییرات پارامترهای اقلیمی بر دبی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز گدارخوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
137 - 154
حوزه های تخصصی:
پیش بینی جریان رودخانه ها یکی از مهم ترین مسائل در برنامه ریزی و مدیریت بهینه آن ها در جهت تولید انرژی برق آبی و تخصیص آب به منابع مصرف، محسوب می شود. جریان رودخانه به عنوان یکی از متغیرهای اقلیمی است که بر منابع آب یک منطقه به طور جدی اثرگذار است. در این مطالعه به منظور دست یابی به مدلی جهت پیش بینی و مدیریت صحیح منابع آب سطحی در مناطق خشک و نیمه خشک، ابتدا روند تغییرات پارامتری اقلیمی دما، بارش و سپس روند تغییر پارامتر هیدرولوژیکی (دبی) براساس آزمون من-کندال بررسی گردید و سپس دبی جریان ماهانه رودخانه گدارخوش در دوره آماری ۱۳۹۱-1370 با استفاده از سری زمانی خطی آریمای فصلی مدل سازی و پیش بینی گردید. برای بررسی ایستایی مدل از آزمون خودهمبستگی(ADF) و خودهمبستگی جزئی(PACF) استفاده شد. نتایج آزمون من کندال نشان دهنده رونددار بودن پارامترهای دما، بارش و دبی در ایستگاه های موردمطالعه در سطح اطمینان 99 درصد می باشد، که به صورت افزایشی در دما و کاهشی در دبی و بارش در تمام ایستگاه ها مشاهده گردید. نتایج آزمون سری زمانی هم چنین نشان دهنده نایستایی سری جریان رودخانه بود که با آزمون تفاضل درجه یک، داده ها ایستا شدند. سپس مدل های مختلف به سری های ایستا شده برازش داده شد و درنهایت مدل (0،1،1) (1،0،0)ARIMA به عنوان مدلی مناسب جهت پیش بینی دبی انتخاب گردید و دبی به مدت 4 سال از 1395-1392 پیش بینی شد. نتایج پیش بینی براساس مدل (0،1،1) (1،0،0)ARIMA در رودخانه گدارخوش حاکی از افزایش دبی در آخر دوره (سال 1394) بود که براساس آمار بارش سازمان هواشناسی در سال آبی 1395-1394، مدل برازش یافته پیش بینی دبی را به خوبی انجام داده است. بنابراین به کارگیری مدل های سری زمانی می تواند در مدیریت منابع آبی از طریق پیش بینی و تعیین روند تغییرات پارامترهای اقلیمی در آینده مفید باشد.
ارتباط کاربری های مختلف با دمای سطح زمین مبتنی بر تحلیل خودهمبستگی فضایی (موران) با استفاده از داده های تصاویر ماهواره ای لندست 8 (OLI) (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، ارتباط کاربری اراضی با دمای سطح زمین[1] شهر اردبیل و خودهمبستگی فضایی با بهره گیری از شاخص موران بررسی شده است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 8 (OLI) سال های 2015 و 2018 استفاده شد. نخست تصاویر مربوط دریافت و پیش پردازش های لازم اعمال شد؛ سپس طبقه بندی با استفاده از روش شی گرا و الگوریتم نزدیک ترین همسایگی[2] صورت گرفت و دمای سطح زمین با الگوریتم پنجره مجزا (SW) استخراج شد. نتایج نشان داد دمای نواحی شهری در سال 2015، 43 درجه و در سال 2018، 45 درجه سانتی گراد بوده است که به دلیل جذب گرما و عوارض شهری مختلف، دمای بیشتری داشته اند. کاربری مناطق آبی نیز در سال 2015، دمای 35 درجه و در سال 2018، دمای 37 درجه سانتی گراد را به خود اختصاص داده است که آب گرمای بیشتری را دفع می کند و دمای کمتری دارد. همچنین نتایج نشان داد رابطه ای قوی بین کاربری اراضی و دما وجود دارد. درنهایت با استفاده از شاخص تحلیل لکه های داغ (Hotspot) خوشه های گرم و سرد جزایر حرارتی اردبیل استخراج شد. تحلیل خودهمبستگی فضایی با شاخص های موران جهانی نشان داد دمای سطح زمین اردبیل ساختار فضایی دارد؛ به بیانی دمای سطح زمین به شکل خوشه ای توزیع شده است. تحلیل لکه های داغ تأییدی آشکار بر متمرکز و خوشه ای شدن جزایر حرارتی شهر اردبیل در فضا با افزایش دوره زمانی بوده است.
بررسی اثر ذرات گردوغبار کمتر از 5/2 میکرون بر سلامتی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
111 - 124
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: آلودگی هوای ناشی از ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون به دلیل ترکیب ویژه و ابعاد ذرات، یکی از مهم ترین مخاطراتی است که سلامتی انسان را در شهرهای بزرگ ازجمله اصفهان تهدید می کند. هدف: هدف این پژوهش، پایش و بررسی رخداد آلودگی منتسب به ذرات کمتر از 5/2 میکرون در شهر اصفهان به منظور ایجاد زمینه مناسب برای مقابله با آثار آن در این شهر است. روش: در پژوهش حاضر روش های آماری خودهمبستگی و آزمون دوربین واتسون برای بررسی رفتار و تغییرات زمانی ذرات گردوغبار کمتر از 5/2 میکرون به کار رفته است. برای این منظور از آمار روزانه ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون 7 ایستگاه آلوده سنجی اصفهان در دوره آماری 95-1391 استفاده شده است. نتایج: براساس یافته های پژوهش به علت تأثیرپذیری غلظت ذرات معلق از عوامل متعدد که روند متفاوتی دارند، پیوستگی زمانی در ذرات معلق در طول سال وجود ندارد و برازش داده ها با مدل نیز نبود خودهمبستگی زمانی ذرات معلق و تصادفی بودن کامل آن را تأیید می کند. بررسی فراوانی روزهای آلوده در سال 94 و 95 نشان داد روزهایی با شرایط ناسالم برای گروه های حساس و شرایط بسیار ناسالم به ترتیب حدود 7/8 و 7/2درصد کاهش داشته که حاکی از بهبود کیفیت هوای اصفهان است. نوآوری: با توجه به اینکه یکی از علل اصلی مرگ ومیر در شهرهای آلوده ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون است، بررسی این پدیده با آمار و اطلاعات مستند و بلندمدت مبتنی بر استانداردهای آلودگی، نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود. بر این اساس اگرچه از تعداد روزهای با آلودگی شدید در اصفهان کاسته شده است، ولی روزهای با آلودگی شدیدتر به شرق و شمال شرق اصفهان تغییر مکان داده اند که برنامه ریزی برای مقابله را می طلبد.
ارزیابی ارتباط فضایی سلامت اجتماعی بانوان مشهد و فضاهای سبز شهری؛ چه عواملی بر حضور آن ها در فضاهای سبز شهری اثرگذار است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر سه هدف دنبال می شود: بررسی چگونگی توزیع فضایی سلامت اجتماعی بانوان مشهد ؛ ارزیابی خودهمبستگی فضایی آن با فضاهای سبز شهری ؛ و تعیین عوامل اثرگذار بر حضور بانوان در فضاهای سبز شهری در ابعاد فردی و محیطی. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی - تبیینی است. در مرحل ه کمی، برای سنجش سلامت اجتماعی از پرسش نامه کییز استفاده شد و 670 پرسش نامه در سطح نواحی شهر مشهد تکمیل شد. در مرحله کیفی ، برای تعیین عوامل محیطی اثرگذار، 17 مصاحب ه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نتایج نشان داد براساس ضریب موران (ضریب 18/0)، توزیع فضایی سلامت اجتماعی خوشه ای است. خودهمبستگی فضایی سلامت اجتماعی و فضای سبز شهری با آزمون موران دومتغیره ارزیابی شد و چهار نوع خوشه در سطح مشهد تشکیل شد. در خوشه High-Low ارتباط فضایی معکوس بود. بنابراین، برای شناسایی عوامل اثرگذار بر حضور بانوان در فضاهای سبز شهری، پارک میرزاکوچک خان از این خوشه انتخاب و شعاع عملکرد آن (999 متر) مشخص شد و ساکنان این محدوده مدنظر قرار گرفتند. برای تعیین عوامل فردی از آزمون رگرسیون ترتیبی استفاده شد. نتایج نشان داد در میان متغیرهای فردی تحصیلات پایین تر و درآمد بالاتر در سطح خطای کوچک تر از 05 / 0 معنی دارند و جهت رابطه آن ها مثبت است . در حوزه عوامل محیطی نیز عوامل اثرگذار در سه بعد کالبدی - فضایی، زیباشناختی ، و ادراکی- احساسی بررسی شد. بر اساس نتایج، پیشنهادهای لازم برای ارتقای حضور بانوان در فضاهای سبز شهری و در نتیجه بهبود سلامت اجتماعی آن ها ارائه شد.
تحلیل الگوی فضایی مسکن روستایی مناطق خشک با شرایط اقلیمی (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
101 - 124
حوزه های تخصصی:
با توجه به تنوع اقلیمی در استان سیستان و بلوچستان، تنوع مسکن ناشی از آن از ویژگی های این استان می باشد. این تنوع اقلیمی باعث شده تا مسکن سنتی از تنوع شکلی و ساختاری برخوردار باشد. با بررسی وضعیت سازگاری مسکن بومی با عناصر آب و هوایی مشخص شد مسکن بومی شهرستان سرباز بیشترین سازگاری را با اقلیم دارد. ایستگاههای سراوان، ایرانشهر، نیکشهر، زاهدان و زابل دارای سازگاری متوسطی هستند و در شهرستان های چابهار و منطقه بمپور حداقل سازگاری بین مسکن بومی و اقلیم وجود دارد. همچنین با بررسی الگوی فضایی مسکن روستایی در سطح استان مشخص شد، شهرستان های نیک شهر،سراوان، خاش و زاهدان از لحاظ الگوی فضایی مسکن بومی همسان می باشند. این مناطق دارای الگوی توزیع خوشه ای هستند. مسکن بومی ایرانشهر با ضریب خودهمبستگی 714/0- بیشترین هماهنگی (خوشه ای) را با بقیه نواحی استان داشته است. شهرستان های ایرانشهر و زابل با داشتن ضریب خودهمبستگی منفی نزدیک به صفر کمترین همپوشانی الگوی فضایی مسکن بومی را با بقیه نقاط استان دارا بوده و به عنوان الگوی تصادفی از نظر توزیع مکانی محسوب می گردد. بنابراین بیشترین سازگاری مسکن با در سرباز،نیکشهر، زابل قرار گرفته است.
پراکنش مکانی فضاهای سبز و اولویت بندی تناسب اراضی با هدف مکان یابی بهینه ی پارک (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۷
65 - 98
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری از مهم ترین کاربری های شهری است که از آن همانند ریه های تنفسی شهرها یاد می کنند. از آن جا که اهداف اصلی برنامه ریزی شهری، سلامت، آسایش و زیبایی می باشد، مکان یابی فضای سبز شهری نیز به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری سهم زیادی در مطلوبیت و مطبوعیت فضا از نظر شهروندان دارد. بنابراین توجه ویژه به ساماندهی مکانی – فضایی این کاربری، گامی مهم در تامین رفاه و آسایش شهروندان محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر کاربردی – توسعه ای و روش آن توصیفی – تحلیلی است. در پژوهش حاضر با استفاده از ابزارهای موجود در نرم افزار ARC GIS 10.3 و ابزارهای تحلیلی نرم افزار GeoDa به تحلیل نحوه پراکنش فضایی کاربری فضای سبز در سطح نواحی شهر اردبیل پرداخته و درنهایت به ارائه راهکارهایی در راستای مطلوبیت وضع موجود اقدام شده است. در تحقیق حاضر به منظور گردآوری اطلاعات پایه ای مورد نیاز، از روش کتابخانه ای – میدانی استفاده شده است. در تحقیق پیش رو ضمن تحلیل الگوی توزیع مکانی فضاهای سبز شهر اردبیل، با استفاده از ضریب همبستگی دو متغیره موران ارتباط بین توزیع سرانه فضای سبز با میزان تراکم جمعیت نواحی و میزان مساحت فضاهای سبز با مساحت هر ناحیه، ارزیابی شده است. نتایج تحلیل شاخص موران دومتغیره بیانگر خوهمبستگی فضایی منفی بین تراکم جمعیت با سرانه فضای سبز شهر در نواحی شهر اردبیل بوده و تحلیل ارتباط بین مساحت فضاهای سبز و نواحی شهر اردبیل نیز مبین عدم ارتباط معنی دار بین آن ها بوده است. یعنی اینکه افزایش تراکم جمعیت و مساحت نواحی شهر اردبیل نتوانسته است بر افزایش سرانه و مساحت کاربری فضای سبز تاثیرگذار باشد. در مرحله ی بعد، اقدام به اولویت بندی تناسب اراضی در راستای پیشنهاد مکان های بهینه ی استقرار فضای سبز شده که حاصل آن، معرفی مکان های مناسب استقرار کاربری مذکور در نواحی شهرداری بوده است.
تحلیل روند پارامترهای هیدرومتئورولوژیک چهار سد مهم جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۵ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
55 - 75
حوزه های تخصصی:
امروزه با
توجه به اهمیت موضوع تغییر اقلیم، بررسی روند پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیکی از
اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش، روند
پارامترهای دمای حداکثر، حداقل و متوسط، تبخیر، بارش، رطوبت نسبی و میزان جریان
ورودی در مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه در چهار سد شهید عباسپور، دز، کرخه و
مارون در جنوب غربی ایران مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، علاوه بر استفاده از
آزمون من-کندال عادی (MK) از آزمون من-کندال با حذف کامل اثر
خودهمبستگی (MMK) برای تحلیل روند استفاده شد. همچنین شیب خط
روند با روش ناپارامتری تخمین گر شیب سن محاسبه گردید. از جمله نتایج این پژوهش می توان
به وجود روند افزایشی در دمای متوسط و تبخیر و روندی کاهشی در میزان بارندگی اشاره
کرد. همچنین نتایج نشان داد که در همه ی سدهای مورد مطالعه روندی کاهشی در مقدار
جریان ورودی به مخزن سدها وجود دارد که این کاهش در مقیاس سالانه به ترتیب در
سدهای دز و کرخه بیشترین و در سدهای مارون و شهید عباسپور کمترین مقدار را دارد. همچنین
استفاده از آزمون اصلاح شده من-کندال باعث کاهش آماره Z من-کندال شده
است. از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی و مدیریت منابع آب استفاده کرد.
بررسی روند، تجزیه و تحلیل، مدل سازی و پیش بینی بارش ماهانه با استفاده از مدل های تصادفی سری زمانی (مطالعه ی موردی: ایستگاه سینوپتیک اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاع از مقدار آب در دسترس آینده، یک گام بسیار مفید در تصمیم گیری های مدیریتی است که کمک بالقوه ای در بهره برداری بهینه و پایدار از منابع آبی موجود خواهد نمود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی روند و پیش بینی بارندگی ماهانه ی ایستگاه سینوپتیک منتخب استان اردبیل با استفاده از بهترین مدل های سری های زمانی است. در این مطالعه، بارندگی ماهانه ی 5 سال آینده (2020 تا 2024 میلادی) در منطقه ی موردمطالعه با استفاده از مدل های مختلف سری های زمانی خانواده ی ARIMA پیش بینی شد. در این پژوهش، از آزمون ناپارامتریک من-کندال به منظور اطمینان از وجود روند و از نمودار خودهمبستگی (ACF) نیز به منظور اطمینان از وجود تغییرات فصلی در سری زمانی استفاده گردید. پس از انتخاب بهترین مدل پیش بینی کننده بر اساس مقادیر پارامتر های مدل، معیار آکائیک و ضریب همبستگی مقادیر بارندگی ماهانه ی 5 سال آینده (2020 تا 2024 میلادی) با استفاده از بهترین روش ایستاسازی و بهترین مدل پیش بینی کننده ی مربوط به آن، پیش بینی گردید. نتایج حاصل از آزمون من-کندال نشان داد که داده های بارندگی ماهانه ی ایستگاه سینوپتیک اردبیل در دوره ی آماری موردمطالعه دارای روند کاهشی (6119/0-=Z) بوده، اما این روند در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار نیست. بررسی داده های بارندگی ماهانه ی موردمطالعه نشان داد که خودهمبستگی معنی داری در تأخیرهای 12، 24، 36 و 48 ماهه وجود دارد. نتایج مربوط به بارندگی ماهانه ی پیش بینی شده در 5 سال آینده (2020 تا 2024) با استفاده از بهترین روش ایستاسازی و بهترین مدل سری های زمانی در ایستگاه سینوپتیک اردبیل نشان داد که مقدار بارندگی سالانه در 4 سال از 5 سال آینده نسبت به میانگین بارندگی 20 سال گذشته، بین 3 تا 17 درصد کاهش خواهد یافت که بیش ترین کاهش مربوط به سال 2022 میلادی است. مقدار بارندگی فقط در سال 2023 معادل 3/0 درصد افزایش خواهد یافت.
تحلیلی بر مهاجر فرستی شهرستان ها به مرکز استان؛ علل و روندها، مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
133 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روند مهاجرفرستی شهرستان های استان آذربایجان غربی به مرکز استان و نیز علل مؤثر بر این مهاجرت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جنبه ی کاربردی دارد. داده های مورد نیاز پژوهش، از داده های خام مهاجرت و سالنامه آماری استان آذربایجان غربی و از سایت مرکز ملی آمار استخراج شدند. ابتدا روند مهاجرفرستی شهرستان ها به مرکز استان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و برای تحلیل داده ها از آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شد. تحلیل موران نشان داد داده های مهاجرفرستی دارای خودهمبستگی فضایی و الگوی توزیع خوشه ای هستند و به صورت تصادفی و پراکنده توزیع نشده اند. در نتیجه تحلیل لکه های داغ مشخص شد در بازه زمانی ۹۰- ۹۵ لکه های داغ در سطح دو شهرستان خوی و سلماس تشکیل شدند در حالی که در بازه زمانی ۹۰- ۸۵ این لکه های داغ علاوه بر خوی و سلماس، شهرستان ماکو را نیز در بر می گیرند. در گام بعدی، پس از ورود داده ها به نرم افزار Spss و اجرای آزمون T همبسته مشخص شد هیچ تغییر معناداری در کل میزان مهاجرفرستی شهرستان های استان به مرکزاستان ، طی دو بازه زمانی مذکور وجود ندارد. جهت بررسی علل موثر بر مهاجر فرستی شهرستان ها به مرکز استان، داده ها با تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR)، مورد تحلیل قرار گرفتند. نیکوئی برازش مدل رگرسیونی با 5 متغیر مستقل ضریب شهرنشینی در مبدأ، تعداد متقاضیان کار، فاصله مبدأ ومقصد، تراکم جمعیت و میزان برخورداری از خدمات شهری، مناسب ارزیابی شد و الگوی خاصی از تأثیرگذاری مدل رگرسیونی در منطقه مورد مطالعه مشاهده گردید.